..:::: با زيافلکستم مشتها باز ميشود ::::..
زيافلکستم در واقع کلاژناز حاصل از باکتري کلستريديوم هيستوليتيکوم است که در حال حاضر مجوز توزيع در 27 کشور عضو اتحاديه اروپا را دريافت کرده است.
شرکت داروسازي نوونورديسک اعلام کرد موفق شده است براي محصول جديد خود از اداره نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده آمريکا تاييديه دريافت کند. اين محصول جديد که ويکتوزا (Victoza) نام دارد در واقع براي درمان بزرگسالان مبتلا به ديابت قندي نوع 2 مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
ويکتوزا، آنالوگ پپتيد شبکه گلوکاگوني انساني نوع (1-GLP) است که به صورت تزريقي توسط بيماران مبتلا به ديابت مورد استفاده قرار خواهد گرفت. اين دارو که با نام ژنريک ليراگلوتيد (Liraglutide) توليد ميشود يک بار در روز براي بيماران تجويز ميشود. ويکتوزا در کارآزماييهاي باليني مرحله سوم با کاهش سطح سرمي هموگلوبين A1C نسبت به درمانهاي استاندارد فعلي همراه بوده و علاوه بر اين کاهش وزن بيماران را نيز به همراه داشته است. همين يافتهها باعث شده است که چندي پيش انجمن ديابت آمريکا، انجمن اروپايي براي مطالعه ديابت و همچنين انجمن اندرکرينولوژيستهاي باليني ايالات متحده راهکارهاي پيشنهادي خود را براي درمان ديابت به روزرساني کنند و به اين ترتيب براي آن دسته از ديابتيهايي که قند خون آنها به طور مطلوب کنترل نميشود و يا در تعديل شيوه زندگي ناموفق بودهاند، استفاده از آگونيستهاي 1-GLP (نظير ويکتوزا) را به عنوان يک گزينه پيشنهادي مطرح نموده است.
شرکت داروسازي نوونورديسک اعلام کرده است ظرف 4 تا 6 هفته آتي ويکتوزا را در بازار دارويي ايالات متحده توزيع خواهد کرد. اين دارو پيش از اين موفق به کسب تاييديه از مقامات دارويي اروپا شده و در حال حاضر مجوز توزيع در 27 کشور عضو اتحاديه اروپا را دارد. علاوه بر اين کشورهاي مکزيک، ايسلند و ژاپن نيز استفاده و توزيع اين دارو را تاييد کردهاند.
طراحان و سازندگان اين دارو استفاده از ويکتوزا را به هيچ عنوان در حال حاضر براي مبتلايان به ديابت قندي نوع 1 و نيز کتواسيدوز ديابتي توصيه نميکنند. ويکتوزا به عنوان يک مولکول صناعي تا 97 درصد به 1-GLP طبيعي شباهت دارد. اين دارو تنها زماني که سطح سرمي قند خون بالاست سلولهاي پانکراس را وادار به ترشح انسولين ميکند و بنابراين براي رژيم غذايي و ورزش در درمان ديابتيهاي نوع 2 کمککننده خواهد بود.
از ويکتوزا ميتوان براي درمان تکدارويي و يا در ترکيب با چند داروي ديگر کاهنده قند خون (درمان چند دارويي) استفاده کرد. در مطالعه روي حيوانات آزمايشگاهي، ويکتوزا باعث وقوع تومورهايي با منشأ سلول C (به عنوان يک عارضه جانبي وابسته به دوز و طول مدت درمان) در بافت تيروييد شده است و به همين دليل استفاده از اين دارو براي افرادي که سابقه شخصي يا خانوادگي سرطان مدولاري تيروييد دارند منع شده است. در مصرفکنندگان اين دارو شيوع پانکراتيت نيز افزايش پيدا ميکند و در صورت وقوع پانکراتيت، حتي بعد از درمان نيز نبايد دوباره مصرف دارو را آغاز کرد. شايعترين عوارض جانبي اين دارو را در کارآزماييهاي باليني سردرد، تهوع، اسهال و خارش (به علت عوارض ناشي از ايمونوژنيسيته اين دارو همچون توليد آنتيبادي ضد ليراگلوتيد) تشکيل ميدادهاند.
شرکت داروسازي MAP از نتايج مطالعات خود روي داروي لوادکس (LEVADEX) خبر داد. اين مطالعات نشان دادند که لوادکس براي درمان ميگرن در دو حالت بسيار کارآمد است. اين دو حالت عبارتند از: ميگرن در دوران قاعدگي و ميگرني که همراه با درد يکي از اعضاي بدن است. اين دو مورد از ميگرن بسيار مقاوم بوده و درمان آنها به سختي صورت ميگيرد.
مطالعات گذشته نشان دادند که اين دارو در درمان ميگرنهاي شديد، ميگرن همراه با تهوع و استفراغ و ميگرن با يا بدون اورا بسيار موثر است. همچنين پژوهشگران در مطالعات قبلي ادعا کردند که لوادکس در درمان ميگرنهاي مقاوم به تريپتان تاثير چشمگيري داشته است. لوادکس يک داروي استنشاقي است و داراي فرمول جديدي از مشتقات ديهيدروارگوتامين است. دکتر تيموتي، سرپرست اين گروه تحقيقاتي ميگويد: «مطالعات نشان داده بودند که از لوادکس ميتوان براي درمان انواع ميگرنها استفاده کرد، اما بررسيهاي جديدتر ثابت کردند که اين دارو حتي در درمان ميگرنهاي مقاوم به درمانهاي معمول مانند ميگرن دوران قاعدگي و يا ميگرن همراه با درد يکي از اعضاي بدن هم مفيد است.»
اين دارو هيچ عارضه جانبي خاصي به همراه نداشته و به خوبي توسط بيماران تحمل ميشود. در 5 درصد موارد تنها عارضه آن تهوع گزارش شده است. عوارضي که در اثر مصرف تريپتانها ايجاد ميشود مانند درد قفسهسينه در مصرف اين دارو مشاهده نشده است. هيچگونه عارضه ريوي بعد از مصرف اين دارو نسبت به گروه دارونما ايجاد نشد.
در بسياري از بيماران مبتلا به ميگرن عوارض گوارشي نظير تهوع و استفراغ و يا کند شدن هضم مواد مشاهده ميشود، بنابراين پژوهشگران همواره به دنبال پيدا کردن داروي غيرخوراکي براي درمان اين بيماري بودند. به نظر ميرسد لوادکس استنشاقي گزينه مناسبي براي درمان بيماران مبتلا به ميگرن باشد. پژوهشگران ادعا کردند که سرعتعمل اثر اين دارو در کاهش سردردهاي ميگرني بسيار بالا است. همچنين اين دارو ميتواند در کاهش ساير علايم همراه با سردردهاي ميگرني بسيار کمککننده باشد و با توجه به اينکه استنشاقي است به راحتي توسط بيماران قابل استفاده است.
بيماراني که در زمان بروز ميگرن دچار تهوع يا استفراغ يا مشکلات گوارشي هستند از مصرف داروهاي خوراکي اجتناب ميکنند و اين عامل مانع از کنترل سردرد اين بيماران ميشود. مصرف اين دارو به صورت استنشاقي ميتواند اين مشکل را حل کند.
شرکت داروسازي جاز اعلام کرد که اداره نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده داروي جديد اين شرکت به نام JZP-6 را مورد تاييد قرار داده است. اين دارو که به نام سديم اکسيبيت (Sodium Oxybate) نيز معروف است براي درمان فيبروميالژي به کار ميرود. مطالعات نشان دادند که اين دارو به طور معنيداري نسبت به دارونما باعث کاهش درد و خستگي ميشود. همچنين عملکرد روزانه بيماران را نيز بهبود ميبخشد. اين دارو به خوبي توسط بيماران تحمل شده JZP-6 دارويي از خانواده گاما- هيدروکسي بويترات است و مکانيسم اثر آن تداخل با سيستم گابا و رسپتورهاي GHS است.
شرکت معتبر داروسازي روشه اعلام کرد مقامات دارويي اروپا موافقت خود جهت استفاده از داروي هرسپتين (Herceptin) در درمان سرطانهاي معده را اعلام کردهاند. به اين ترتيب از اين پس از هرسپتين ميتوان علاوه بر سرطان پستان، در سرطانهاي معدهاي که از نظر گيرنده HER-z مثبت هستند هم بهره برد و آن را در ترکيب با شيميدرماني در موارد سرطان متاستاتيک معده تجويز نمود.
اين نتيجهگيري براساس نتايج کارآزماييهاي باليني با عنوان TOGA صورت گرفته است. در اين کارآزمايي تصادفي شده، فاز سوم هرسپتين براي آن دسته از مبتلايان به سرطان معده با پاتولوژي HER-z مثبت تجويز شد که متاستاز يا عود داشتند و يا به علت تهاجم موضعي غيرقابل عمل جراحي شناخته شده بودند. حدود 3800 بيمار با مشخصات مزبور مورد بررسي قرار گرفتند و درنهايت 594 بيمار HER-Z مثبت وارد مطالعه گرديدند. هرسپتين با دوز 6 ميليگرم به ازاي هر کيلوگرم از وزن بدن هر سه هفته يک بار براي بيماران تجويز گرديد. در گروه شاهد از داروي زلودا يا 5-فلوئورولوراسيل داخل وريدي در ترکيب با سيسپلاتين استفاده شد. در آن دسته از بيماراني که با هرسپتين تحت درمان قرار گرفته بودند، درنهايت ميزان بقا به طور متوسط حدود 7/2 ماه افزايش پيدا کرد و به 8/13 ماه رسيد که تفاوت ايجاد شده گروه شاهد از نظر آماري معنيدار شده بود. به طور کلي ميزان پاسخ به درمان به دنبال استفاده از هرسپتين از 5/34 درصد به 4/47 درصد افزايش پيدا کرده است. ميزان پاسخ به درمان در گروهي که سطح گيرندههاي HER-Z در آنها بالاتر بود به مراتب نسبت آناني که گيرندههاي کمتري داشتد بيشتر گزارش شده است.
هرسپين به اين ترتيب از اين پس به جز درمان سرطان پستان وارد مراحل درماني مبتلايان به سرطان معده با شرط مثبت بودن گيرنده HER-Z نيز ميشود. اين دارو آنتيبادي تکدودماني انسانيشدهاي است که عليه گيرندههاي HER-Z اثر کرده و آنها را مهار ميکند. از اين دارو ميتوان هم به صورت درمان تکدارويي و هم به صورت ترکيب با ديگر داروهاي شيميدرماني استفاده کرد. اين دارو از سال 1998 به طور گسترده در سراسر جهان براي درمان سرطان پستان مورد استفاده قرار گرفته و آمارها تخمين ميزنند که تاکنون بيش از 740 هزار بيمار در سراسر جهان با آن تحت درمان قرار گرفتهاند.
هدکتر پاسکال سوريوت، مدير بخش اجرايي شرکت روشه در زمينه داروي هرسپتين اعلام کرد: «با توجه به اينکه اين دارو در گروه بيماراني که سطح بالاي HER-Z داشتند ميزان بقا را از 8/11 ماه به 16 ماه افزايش داده، به نظر ميرسد اضافه کردن اين داروي نسبتا گرانقيمت به پروتکل درماني مبتلايان به سرطان معده با توجيه مقبول اقتصادي همراه است.» وي نتايج تحقيقات اخير و يافتههاي آن در مورد اثربخشي هرسپتين در درمان سرطان معده را يک توفيق بزرگ و پيشرفت قابلتوجه خواند و گفت: «خوشبختانه مقامات دارويي اروپا و به ويژه کشورهاي نروژ، ايسلند و ليختناشتاين بسيار به سرعت با استفاده از هرسپتين در درمان سرطان معده موافقت کردند و همين مساله احتمالا باعث ميشود کسب تاييديههاي لازم از ديگر مناطق جهان هم براي ما به سرعت تسهيل شده و فراهم گردد.»
شرکت داروسازي اورکسيجر داروي جديدي را به نام کنتراو (Contrave) به اداره نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده ارايه داده است. اين داروي تحقيقاتي براي درمان چاقي کاربرد دارد. کنتراو ترکيبي از دو داروي نالتروکسون و بوپروپيون است که در 45 درصد از موارد باعث کاهش وزن در بيماران شده است، اين درحالي است که افرادي که از دارونما استفاده کرده بودند تنها 19 درصد موفق به کاهش وزن خود شدند. چاقي به علت مشکلات فيزيولوژيکي و رفتاري ايجاد ميشود و کنتراو هم مشکلات فيزيولوژيکي و هم اختلالات رفتاري را اصلاح ميکند. اين دارو علاوه بر تنظيم رفتار غذا خوردن باعث بالانس کردن ميزان دريافت غذا و متابوليسم هم ميشود.
شرکت داروسازي شاير اعلام کرد موفق به اخذ تاييديه از سوي اداره نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده براي محصول جديد خود به نام ولاگلوسراز (Velaglucerase) شده است. اين دارو که به صورت تزريقي براي درمان بيماري گوشه تجويز ميشود با نام تجاري VPRIV توليد ميشود و در واقع آنزيمي است که از سلولهاي بنيادي انساني گرفته ميشود؛ استفاده از اين دارو هم براي رده سني کودکان و هم در بزرگسالان مجاز اعلام شده است. ولاگلوسراز در واقع نوع هيدروليتيک وليزوزومال از آنزيم گلوکوسربروزيداز است که در نوع يک از بيماري گوشه کمبود آن باعث اختلالات سيستماتيک در سطح بدن بيماران ميشود. دارو با دوز 60 واحد به ازاي هر کيلوگرم از وزن بدن هر يک هفته درميان تجويز ميشود. تزريق دارو به صورت انفوزيون داخل وريدي طي 60 دقيقه صورت ميگيرد. در کارآزماييهاي باليني اين دارو با موفقيت روي 99 بيمار مورد آزمايش قرار گرفته است.
اداره نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده استفاده از داروي اسکلرا (Asclera) را براي درمان عروق واريسي مورد تاييد قرار داده است. اين دارو براي درمان واريسهاي کوچک عنکبوتي (قطر 1 تا 3 ميليمتر) تجويز ميشود. اسکلرا با آسيب رساندن به ديواره عروق واريسي باعث بسته شدن اين عروق شده و آنها را از بين ميبرد. شايعترين عوارض ناشي از استفاده از اين دارو نشت خون و تشکيل هماتوم در محل تزريق، کبودي، تحريکپذيري، بيرنگي پوست و درد در محل تزريق است. اين دارو توسط شرکت داروسازي بيوفارم ساخته شده است.
برگزار کنندگان: انجمن ارتوپدی حوادث و صدمات اندام ها و ستون فقرات، دانشگاه علوم پزشکی تهران
زمان برگزاری: ۳۰ آذر الی ۲ دی ۱۳۹۰
مکان برگزاری: تهران، تالار امام بیمارستان امام خمینی
همایش های همزمان:
هفتمین همایش سالیانه انجمن تروماتولوژی و ارتوپدی ایران
بیستمین همایش دانشگاه علوم پزشکی تهران با عنوان ارتوپدی اطفال و بالغین( تفاوتها و تازه ها)
برگزار کننده: دانشگاه علوم پزشکی اردبیل
زمان برگزاری: ۲۲ الی ۲۲ آبان ۱۳۹۰
ارسال خلاصه مقالات: ۲۰/۷/۱۳۹۰
مکان برگزاری: اردبیل
این کارگاه در تاریخ ۲ آذر ۱۳۹۰ توسط انجمن علمي طب اورژانس ايران در حاشیه ششمین کنگره طب اورژانس ایران در مرکز همایش های رازی تهران برگزار خواهد شد. مباحث این کارگاه شامل اصول و مبانی کار با دستگاه سونوگرافی، سناریوی تروما، سناریوی کاربرد سونوگرافی در بیمار هیپوتانسیو، سناریوی کاردیاک، سناریوی کاربرد سونوگرافی در انجام پروسیجرهای اورژانس می باشد. هزینه این کارگاه ۶۰ هزار تومان است.
این کنفرانس در تاریخ ۱۰ آذ ۱۳۹۰ توسط دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سالن کنفرانس بیمارستان آریا مشد برگزار خواهد شد. مباحث این کنفرانس شامل آشنايي مقرماتي با عفونت HIV و اپيدميولوژي آن و نمايش فيلم، مراحل مختلف عفونت HIV، علايم باليني و اختصاصي در عفونت HIV، عفونت ها ي فرصت طلب و بد خيمي ها در عفونت HIV، مصرف منطقی دارو در درمان آنتي رتروويرال، روش ها ي تشخيص آزمايشگاهي عفونت HIV، آشنايي با درمان آنتي رتروويرال، راههاي پيشگيري از عفونت HIV ( قبل و پس از تماس) می باشد.
این کفرانس در تاریخ ۱۳ بهمن ۱۳۹۰ توسط دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سالن کنفرانس بال میانی بیمارستان شریعتی اصفهان برگزار خواهد شد. مباحث این کنفرانس شامل فیزیولوژی تولید گاز در روده، نقش رشد بی از حد باکتری در روده، نقش عدم تحمل به شیر در ایجاد نفخ شکم، نقش تغذیه در نفخ شکم می باشد.
یادمان باشد شدیدترین شکل لپتوسپیروز سندرم Weil است که با زردی، اختلال عملکرد کلیه (به دلیل ATN متعاقب هیپوولمی و کاهش پرفیوژن کلیوی) و اختلالات خونریزی دهنده (از جمله اپیستاکسی، پتشی، پورپورا و اکیموز به طور شایع و خونریزی دستگاه گوارش و خونریزی آدرنال یا ساب آراکنوئید به ندرت) مشخص می شود. آب آلوده عامل مهمی در انتقال بیماری می باشد. لپتوسپیرا را می توان در 10 روز اول بیماری از خون یا CSF و از یک هفته تا چند هفته بعد از شروع بیماری آن را از ادرار جدا کرد. محیط کشت مناسب EMJH یا Fletcher یا Korthof می باشد.
در طول تاريخ، صحبت درباره بعضي از بيماريها به سبب ماهيت يا نحوه انتقالشان يك تابو بودهاند؛ بيماريهايي مثل جذام، سل، سفيليس و در قرن بيستم بيماري ايدز. موجي از بدبيني و نگاه آلوده به تعصب اين بيماران را همواره دنبال ميكرد و باعث طرد شدنشان از جامعه ميشد. اوضاع وقتي بدتر ميشد كه يك بيماري بسيار نادر بود و باعث بدشكلي ظاهري بيمار هم ميشد. در اينجا نگاهي مياندازيم به زندگي و بيماري يكي از اين بيماران؛ بيماري كه از فرط بدشكلي زماني در سيركها در دور اروپا به نمايش گذاشته شد و پس از مرگ هم بيش از صدسال در مورد بيماري او بحث علمي صورت گرفته است.
«جوزف كري مريك» در پنجم آگوست سال 1862 در شهر ليستر انگليس به دنيا آمد. چند سال اول زندگي او مثل ديگر پسربچههاي قرن نوزدهمي سپري شد، اما پس از اين دوره كوتاه بود كه بيماري عجيبي به جانش افتاد؛ پوستش ضخيم و ناصاف شد و گونههايش بزرگ شدند و در پيشانياش توده استخواني بزرگي پديدار شد و كف يك دست و هر دو پايش بزرگ شدند. به علاوه به خاطر افتادن، استخوان لگنش هم دچار آسيب شد. مادر «مريك» در 11سالگي او از دنيا رفت و پدرش نيز بلافاصله بعد از فوت همسرش ازدواج كرد. او در 12سالگي ترك تحصيل كرد و نتوانست كاري پيدا كند. پدر و نامادرياش نيز او را طرد كردند تا اينكه در 17سالگي وارد نوانخانه ليستر شد.
برگزار کنندگان: کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل
زمان برگزاری: ۱۹ الی ۱۹ آبان ۱۳۹۰
ارسال خلاصه مقالات: ۱/۸/۱۳۹۰
مکان برگزاری: اردبیل، دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل
برگزار کنندگان: انجمن تشخیص و درمان جنین، مرکز تحقیقات ارولوژی اطفال
زمان برگزاری: ۳ الی ۵ اسفند ۱۳۹۰
ارسال خلاصه مقالات: ۲۹/۱۰/۱۳۹۰
مکان برگزاری: تهران، سالن همایش های بیمارستان میلاد
پژوهشگران دانشگاه آکلند نيوزلند به تازگي ادعا کردند که تزريق مادهاي به نام ADAC باعث درمان ناشنوايي در افرادي ميشود که شنوايي خود را در اثر آسيبهاي ناشي از صداهاي ناهنجار از دست دادهاند. اين پژوهشگران نشان دادند که ADAC باعث فعال شدن گيرندههاي آدنوزيي در بافت کوکلهآ شده و باعث احياي شنوايي ميشود. اين مطالعه روي نمونه حيواني انجام شده، اما پژوهشگران اين طرح اميدوارند که نتايج حاصل از آن باعث هموارکردن راه براي يافتن درمان ناشنوايي از طريق دارو باشد.
از دست رفتن شنوايي ناشي از صداهاي ناهنجار در واقع نوعي آسيب شغلي محسوب ميشود و حدود 5 درصد از جمعيت دنيا در معرض اين آسيب هستند. بروز اين ناشنوايي به خصوص در افرادي که در ارتش، نيروي هوايي و کارخانجات صنعتي مشغول فعاليت هستند به وفور مشاهده ميشود. در حال حاضر درمان موجود براي اين آسيب جراحي و کاشت کوکلهآي مصنوعي است.
اين مطالعه از معدود تحقيقهايي است که درمان دارويي را براي اين بيماران پيشنهاد ميکند. ولازکويک و همکارانش تاثير ADAC را براي درمان ناشنوايي ناشي از صداهاي ناهنجار روي موشها مورد آزمايش قرار دادند. اين دارو در واقع آگونيست انتخابي گيرندههاي آدنوزيني A1 است. در اين مطالعه موشها را در اتاقک آکوستيک به مدت 2 تا 24 ساعت در معرض صدا قرار دادند و براي آنها ناشنوايي کامل در اثر آسيب به کوکلهآ ايجاد کردند. سپس براي آنها ADAC تجويز شد. علاوه بر اينکه ميزان شنوايي موشها قبل و بعد از تزريق دارو اندازهگيري شد، ميزان آسيب کوکلهآ نيز قبل از تجويز اندازهگيري شد.
اين مطالعه نشان داد که تزريق ADAC باعث کاهش آسيب سلولهاي کوکلهآ و بازگشت شنوايي ميشود. اين مطالعه نشان داد تزريق سريعتر دارو و ظرف مدت 6 ساعت پس از آسيب تاثير بهتري نسبت به تجويز دارو با تاخير (پس از 24 ساعت) دارد. نتايج حاصل نشان داد که اين دارو باعث احياي سلولهاي آسيبديده و بازگشت شنوايي ميشود. همچنين تزريق سريع و متعدد دارو تاثير بهتري دارد. اين پژوهشگران عنوان کردند اين مطالعه ثابت کرد که آگونيستهاي آدنوزين ميتوانند نقش مهمي در احياي سلولهاي آسيبديده شنوايي داشته باشند و ميتواند زمينهاي براي طراحي درمان دارويي ناشنوايي ناشي از آسيبهاي صداهاي ناهنجار در نمونههاي انساني در آينده باشد. جايگزيني درمان دارويي به جاي جراحي در اين بيماران ميتواند پيشرفت مهمي در درمان اين بيماران باشد.
پژوهشگران به تازگي ادعا کردند که يکي از مشتقات صناعي کانابيس به نام MDA19 ميتواند براي درمان درد به کار رود، بدون اينکه عوارض رواني و جسمي ناشي از مصرف کانابيس در بيمار ايجاد شود. به طور کلي دو نوع گيرنده کانابيوييد در بدن وجود دارد: يکي CB1 که بيشتر در مغز تجمع دارد و ديگري CB2 نام دارد که به طور عمده در سيستم محيطي توزيع شده است. اين مشتق صناعي به صورت انتخابي روي گيرندههاي CB2 تاثير گذاشته و بنابراين تنها باعث بهبود دردهاي نوروپاتيک شده و عوارض دستگاه عصبي مرکزي را که در مصرف کانابيس ايجاد ميشود، توليد نميکند. نتايج حاصل از مطالعه روي اين داروي صناعي به تازگي در نشريه Anesthsia & Analgesia به چاپ رسيده است.
شرکت داروسازي اوانتيس اعلام کرد که اداره نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده تجويز داروي جوتانا (Jevtana) را به همراه پردنيزون در درمان بيماران مبتلا به سرطان پروستات مقاوم تاييد کرده است. جوتانا که به نام کابازيتاکسل (Cabazitaxel) نيز معروف است نوعي مهارکننده ميکروتوبول است که به همراه پردنيزون نسبت به داروهاي شيمي درماني معمول 30 درصد بيشتر باعث کاهش مرگ و مير ناشي از سرطانهاي پروستات شده است. بيشترين عوارض ناشي از مصرف اين دارو عبارتند از: نوتروپني، آنمي، لکوپني، ترومبوسيتوپني، اسهال، خستگي، تهوع، استفراغ، يبوست، درد شکم، بياشتهايي و نوروپاتي.
شرکت داروسازي ابوت در همکاري با شرکت نوروکرين بايوساينس از اين پس داروي الاگوليکس (Elagolix) را براي درمان بيماري اندومتريوز توزيع خواهند کرد. اين دارو که يک آنتاگونيست هورمون آزادکننده گونادوتروپين خوراکي است در درمان فيبروييدهاي رحمي نيز به کار ميرود. اين دارو سبب مهار نسبي استروژن ميشود و استراديول را در پايينترين حد از محدوده غلظتي نرمال نگه ميدارد. الاگوليکس تاکنون در 18 کارآزمايي باليني در نقاط مختلف جهان روي بيش از يک هزار بيمار مورد آزمايش قرار گرفته و بيخطر بودن خود را اثبات کرده است.
پژوهشگران دانشگاه اوهايو اعلام کردند داروي تحقيقاتي آنها به نام 42-AR وارد کارآزمايي باليني شده است. اين دارو در واقع مهارکننده هيستين داستيلاز است که براي درمان بيماران مقاوم به درمان مالتيپل ميلوما، لوکمي مزمن لنفوسيتيک و لنفوم به کار ميرود. اين دارو نسبت به ساير داروهاي اين خانواده 10 برابر بيشتر قدرت دارد و اين مطالعه براي بررسي دقيقتر اين دارو و کارايي آن به عمل خواهد آمد.
پژوهشگران علوم پزشکی در انستیتوی پژوهش های پزشکی استانفور – برنهام آمریکا هورمون جدیدی را کشف کردند که نقش زیادی در سوختن چربی ها و تبدیل آن به انرژی و درنتیجه کمک به از بین رفتن قطعی چاقی دارد.
چاقى به بیمارى گفته مىشود که در آن مقدار زیادى چربى در بدن ذخیره شده باشد. زمانى که مقدار کالری دریافت شده بیشتر از کالری مصرف شده باشد، چاقى نتیجه مىشود. عوامل موثر در ایجاد چاقى شامل عوامل ارثى، پرخورى، تغییر سوخت وساز بافت چربى، کاهش تولید گرما (یعنى فرآیندى که در آن چربى تولید انرژى مى کند)، کاهش فعالیت جسمى بدون کاهش مقدار غذاى دریافتى و برخى از داروهاست. محققین می گویند کشف هورمون جدید اورکسین Orexin که در قالب یک پژوهش جدید صورت گرفت نقش زیادی در سوختن چربی ها و تبدیل آنها به انرژی دارد که این امر به از بین بردن نهایی بیماری چاقی کمک می کند.
بر پایه این گزارش، پژوهشگران انستیتوی پژوهش های پزشکی استانفور – برنهام آمریکا بعد از آزمایشها و پژوهش های خود بر روی موش ها به این نتایج دست یافتند. این پژوهش نشان می دهد که هورمون یاد شده در داخل سلول های مغز تولید می شود و به خلاص شدن از چربی ها از طریق فعال کردن به اصطلاح چربی های قهوه ای کمک می کند. بافت چربی های قهوه ای رگ های خونی عصبی بیشتری دارند و حاوی میتوکندری های بیشتری از چربی های معمولی هستند، به همین دلیل قهوه ای رنگ هستند. میتوکندری ها نیروگاه های انرژی سلول ها هستند که انرژی را به فرمی که برای بدن قابل استفاده است تبدیل می کند. چربی قهوه ای انرژی مصرف می کند و بدن را گرم می کند بر عکس چربی سفید انرژی ذخیره می کند. این بافتی است که در بدن انسان وجود دارد و کاری را انجام می دهد که خیلی از ما می خواهیم انجام دهیم، یعنی از بین بردن چربی اضافی.
این پژوهش افزود: کشف هورمون «اورکسین» و نقش بزرگ آن در سوختن موثر چربیها ممکن است به سوال رایج در بین مردم که چرا برخی غذا زیاد می خورند اما وزن آنها زیاد نمی شود اما برخی دیگر با خوردن کمی غذا چاق می شوند. این پژوهش تاکید کرد: میزان این هورمون در بین افراد متفاوت است و بر همین اساس میزان استعداد به چاقی و مقدار غذا نیز تفاوت می کند. بر اساس این پژوهش؛ کمبود این هورمون در جسم انسان تا حد زیادی در بروز چاقی نقش دارد زیرا از قدرت بدن برای سوختن چربی ها و رهایی از کالری می کاهد.
پژوهشگران قرار است در مرحله آینده درباره این هورمون تحقیقات بیشتری کرده و برای یافتن یا تولید ترکیب شیمیایی جدیدی با همان ویژگی ها و تاثیر گذاری درسوختن چربی ها تلاش کنند. پژوهشگران یادآور شده اند افزایش چربى شکم، به طور مستقل با خطر ابتلا به بیمارى قلبى را ارتباط دارد. نتایج این تحقیق در آخرین شماره نشریه متابولیسم سلولی (CELL METABOLISM) منتشر شده است .
دانشمندان جهش ژنتيكي نادري را كشف كرده اند كه بروز بيماري دژنراسيون ماكولا مرتبط با سن (AMD or ARMD) را كه شايعترين علت كوري در جهان است پيش بيني مي كند. در اين بيماري ماكولا يا لكه زرد تخريب مي شود. ماكولا قسمت حساس به نور شبكيه و مسئول ديد مستقيم و واضح است كه براي كارهاي دقيق مثل خواندن و رانندگي لازم است. به گزارش بايو اسكولار، جهش ژني 'CFH R1210C' در بروز يك درصد تمامي موارد اين بيماري چشمي موروثي دخيل است.
دكتر 'سوميا رايچاودوري' مجري اين تحقيقات از بخش ژنتيك و روماتولوژي بريگام و استاد يار دانشكده پزشكي دانشگاه هاروارد گفت:تحقيقات ما نشاندهنده وجود يك واريان ژنتيكي در افزايش خطر بروز AMD است. به گفته وي اين يافته ها نه تنها به طور مشخص ژن معيوب CFH را به اين بيماري مرتبط مي سازد، بلكه مي تواند به شناسايي افرادي كه بايد به طور دقيق تري غربالگري شوند كمك مي كند. پيش از اين كشف مشخص شده بود كه واريان ژنتيكي درون ژن CFH خطر بروز AMD را افزايش مي دهد. در اين بررسي محققان با همكاري پژوهشگران مركز پزشكي Tufts ، ژن CFH را در دو هزار 423 نفر مبتلا به AMD را تعيين توالي و مطالعه كردند. آنها جهش نادر و پرخطري را كشف كردند كه موجب جايگزيني آرژنين به سيستئين در پروتئين CFH مي شود. اين جهش با عدم عملكرد پروتئين CFH مرتبط است. اين كشف حاكي از آن است كه عدم عملكرد CFH مي تواند خطر بروز AMD را افزايش دهد.
كشف اين واريان ژني نادر اما نافذ، به طور جدي با اين بيماري چشمي مرتبط است و مي تواند راه را براي ارائه درمانهاي موثرتر و جديد تر براي افراد پرخطر هموار مي سازد. نتايج اين تحقيقفات در نشريه Nature Genetics منتشر شده است.
پزشكان اعلام كردند: واكسن جديدي كه براي مقابله با شايعترين نوع سرطان ريه توليد شده در آزمايشات اوليه تاثيرات اميدواركنندهاي داشته است. اين واكسن سيستم ايمني بدن را تحريك ميكند تا با شايعترين نوع سرطان ريه مقابله كند. براساس اين آزمايشات كه شرح آن در مجله «لانست انكولوژي» به چاپ رسيده، تزريق اين واكسن همراه با شيمي درماني، سرعت پيشرفت سرطان را كند ميكند. با اين وجود، تاثير آن روي افزايش طول عمر و نجات جان بيماران محدود بوده و انجام آزمايشات بيشتر در اين زمينه ضروري است.
به گزارش بيبيسي، مركز مطالعات سرطان انگليس با اشاره به اين مطلب كه هنوز پرسشهاي بسياري در اين زمينه وجود دارد، تشريح كرد: در توليد واكسن سرطان نيز از همان اصول و روشهاي معمول براي توليد واكسنهاي ضدعفونت استفاده ميشود يعني به سيستم ايمني بدن آموزش داده ميشود كه با عوامل خارجي و تهديدكننده مقابله كنند. تنها تفاوت اين است كه واكسن سرطان به جاي محافظت از بدن در برابر سرخك و آنفلوآنزاي فصلي به تومورهايي كه در بدن رشد ميكنند، حملهور ميشود. متخصصان دانشگاه استراسبورگ در اين آزمايشات از واكسني موسوم به "TG4014" استفاده كردند. آنها ميگويند: تركيب يك واكسن با شيمي درماني ممكن است فوايدي براي مبتلايان به سرطان ريه داشته باشد. بنا براين گزارش، هرچند درمان تركيبي بيشتر از شيمي درماني به تنهايي، براي بيماران مفيدتر است اما از آنجا كه درمان تركيبي عوارض جانبي بيشتري دارد لذا انجام آزمايشات بيشتر روي روش جديد ضروري است.
پس از به پايان رسيدن موفق يك پژوهش باليني «دو سو كور» (double-blind)، ژندرماني گامي ديگر به سوي تاييد برداشت. پژوهشگران روي اين مساله تحقيق ميكردند كه آيا ژني كه آنزيمي به نام گلوتاميك اسيد دكربوسيلاز يا به اختصار GAD را كد ميكند، در صورت تزريق به مغز بيماران ميتواند شرايط آنها را بهتر كند يا نه. تحقيق به صورت «دو سو كور» انجام شد، به اين صورت كه دو دسته از بيماران انتخاب شدند، يك گروه تحت درمان واقعي قرار گرفتند و به گروه ديگر تنها دارونما داده شد. نه پژوهشگران و نه خود بيماران، مطلع نبودند كه كدام بيمار تحت ژندرماني قرار گرفته و كدام بيمار نه. تنها جراحاني كه تزريق را انجام داده بودند، ميدانستند كه كدام بيمار تحت درمان قرار گرفته است. اين كار براي اطمينان از دقت تحقيق صورت ميگيرد. GAD، توليد يك انتقالدهنده عصبي مهاري به نام گاما آمينو بوتيريك اسيد يا GABA را تسريع ميكند. بيماران مبتلا به پاركينسون، GABA كمي توليد ميكنند و بنابراين در مناطقي از مغز به نام هستههاي زير تالاموس، تحريك بيش از حد وجود دارد. اين بيشفعالي باعث ميشود كه سلولهاي عصبياي كه دوپامين توليد ميكنند، تحت فشار قرار بگيرند و اين ماده حياتي در كنترل حركت را كمتر توليد كنند. با اين توضيح، علايم بيماري پاركينسون كه شامل لرزش، حركات كند، سفتي عضلات و اختلال در وضعيت بدن و تعادل آن است، توجيه ميكند. در اين تحقيق مجموعا 65 بيمار مبتلا به پاركينسون انتخاب شدند، 23 نفر آنها تحت ژندرماني قرار گرفتند. براي اين كار جمجمه آنها سوراخ شد و ويروسهاي حاوي ژن به مغز تزريق شد. به 22 نفر هم تنها دارونما، زير پوست سر تزريق شد، طوري كه خودشان تصور ميكردند تحت درمان قرار گرفتهاند. يك، دو و شش ماه بعد، علايم بيماري ارزيابي شد. معلوم شد آنهايي كه مورد درمان قرار گرفتهاند، 1/23 درصد بهبودي در اعمال حركتي دارند، در حالي كه آنهايي تنها دارونما گرفته بودند، 7/12 درصد بهتر شده بودند. هنوز بايد تحقيقات بيشتري در مورد كارآيي اين شيوه درماني صورت بگيرد. در حال حاضر ژندرماني در مقايسه با درمانهايي مانند تحريك عمقي مغز با ارسال تكانههاي الكتريكي، اثرات درماني كمتري دارد.
این سمینار در تاریخ ۶ الی ۸ دی ۱۳۹۰ توسط دانشگاه علوم پزشکی گیلان در سالن سمینار بیمارستان پورسینا رشت برگزار خواهد شد. مباحث این سمینار شامل تشخيص های اوليه ترومای شکم، تروماهای شايع کودکان، تروماهای لگن، تروماهای کلیه، تروماهای پستان، تروماهای پانکراس ودودنوم، تروماهای کبد، نقشImaging درتروما، تروماهای عروق گردن، تروماهای عروق شکم، تروماهای قفسه صدری، تروماهای استخوان بلند، کنترل اولیه خونریزی واورژانس، اداره راه هوایی، تروماهای کولون، آنژیو گرافی در تروما، آمار تروما در ایران وگیلان، برخورد با ترومای جمجمه، ترومای مری وحنجره، مراقبت تروما درICU، ترومای عروق پریفرال، ترومای طحال، ترومای جنگی، ترمیم عروق محیطی می باشد.
این سمینار در تاریخ ۱۷ الی ۱۹ اسفند ۱۳۹۰ توسط دانشگاه علوم پزشکی کرمان در تالار فارابی برگزار خواهد شد. مباحث این سمینار شامل اپیدمیولوژی کنسرهای شایع، تعاریف پاتولوژی درکنسرClose margin-safe margin، جراحی وکنسرهای شایع پوست، جراحی وتومورهای ریه –SPN، توده هاو تومورهای مدیاستین، تومورهای فک، استئوسارکوم، یووینگ سارکوم، سارکوم نسج نرم، جراحی تومورهای سیستم عصبی مرکزی، جراحی تومورهای سیستم عصبی محیطی ، جراحی کنسر پروستات، کنسرهای مثانه، تومورهای بیضه، تومورهای رتروپریتوان، Unknown primary neck mass، کنسرهای حنجره، کنسرهای تیروئید وجراحی، درمان های کمکی کنسر تیروئید – متاستاز، اسکرینگ- علائم وتشخیص کنسر پستان، جراحی وکنسرپستان، کموتراپی وکنسرپستان، رادیوتراپی وکنسرپستان، تومورهای تخمدان علائم تشخیصی، جراحی وتومورهای تخمدان، جراحی و کنسر اندمتر وسرویکس، توده های شکمی تومورهای شایع اطفال، جراحی ویلمز، جراحی ونوروبلاستوما، تومورهای اولیه کبدی، جراحی و تومورهای مری، جراحی و تومورهای معده، جراحی و تومورهای کولون ورکتوم، جراحی و GIST وکارسینوئیدGI، درمان اندوسکوپیک کنسرهای GI، جراحی و کنسر پانکراس، جراحی وتومورهای مجاری صفراوی، جراحی ومتاستاز، جایگاهLND درکنسر ها می باشد.
این کارگاه در تاریخ ۱ الی ۳ آذر ۱۳۹۰ توسط دانشگاه علوم پزشکی شیراز در مجتمع آموزشی ولایت دانشگاه علوم پزشکی شیراز برگزار خواهد شد. مباحث این کارگاه شامل کلیات، تعاریف و فلسفه تحقیق کیفی، مقایسه تحقیقات کمی و کیفی، فنومنولوژی، تحقیق تاریخی، اتنوگرافی، منابع تحقیق کیفی، تحقیق عملکردی، روشهای جمع آوری اطلاعات در تحقیقات کیفی، دقت و استحکام علمی تحقیقات کیفی، (اعتبار و پایایی)، تجزیه و تحلیل در تحقیق کیفی می باشد.
این کارگاه در تاریخ ۱۳ بهمن ۱۳۹۰ توسط دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله در دانشکده پرستاری دانشگاه، ویژه کارشناسان پرستاری برگزار خواهد شد. مباحث این کارگاه شامل ارزشیابی بالینی وتفکر انتقادی، log book -Port folio، ارزشیابی 360 درجه، Dopes & Mini- cex، اصول طراحی فرم های ارزشیابی می باشد.
این کارگاه در تاریخ ۱۹ الی ۲۱ دی ۱۳۹۰ توسط دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی در مرکز مهارت های بالینی دانشکده پزشکی برگار خواهد شد. مباحث این کارگاه شامل فيزيوپاتولوژي آسفيكسي، هیپوترمی نوزاد، گام هاي اول احياء، تجهیزات تهویه نوزاد، استفاده از بگ و ماسک، فشردن قفسه سينه، لوله گذاري در ناي، درمان دارويي، موارد ویژه و مراقبتهاي پس از احياء می باشد.
یادمان باشد پاپیلاهای غول آسا روی تارس فوقانی نشانگر کراتوکونژکتیویت ورنال یا کنژکتیویت پاپیلر غول آسا، پاپیلاهای غول آسا روی تارس تحتانی نشانگر کراتوکونژکتیویت آتوپیک، حفره های هربرت در لیمبوس فوقانی پاتوگنومیک تراخم، کدورت های گرد ساب اپیتلیال و سیمبلفارون (چسبندگی بین ملتحمه چشمی و پلکی) نشانه کراتوکنژکتیویت اپیدمیک، نقاط ترانتا (نقاط سفید در لیمبوس) نشانه کراتوکونژکتیویت ورنال، فیلامنت در قرنیه نشانگر کراتوکنژکتیویت سیکا، لکوما (کدورت سفید و متراکم قرنیه) نشانگر کنژکتیویت ناشی از سوختگی با مواد قلیایی، کموز (ادم ملتحمه چشمی) قویا نشانگر کنژکتیویت آلرژیک و گاهی کنژکتیویت حاد گنوکوکی یا مننگوکوکی و یا آدنوویروسی می باشد.
ميراث بهجامانده از هر انسان، به فراخور جايگاه اجتماعي، شخصيتي، علمي و ميزان ثروتش متفاوت است. از بعضي از افراد، تنها خاطرهاي در ذهن خانوادههايشان باقي ميماند، اما بعضي ديگر حتي پس از مرگ هم ميراثي از خود به جاي ميگذارند كه بر زندگي انسانهاي ديگر تاثير ميگذارد و روند تكامل يك جامعه را تغيير ميدهد. در اين ميان البته كساني هم پيدا ميشوند كه ناخواسته نام و خاطرهشان جاودان باقي ميماند!
«هنريتا لكس» (Henrietta Lacks) يكي از اين افراد بود. او در آگوست سال 1920 در يكي از شهرهاي ايالت ويرجينيا به دنيا آمد. خانواده آنها بسيار پرجمعيت بود. مادر هنريتا هنگام دهمين زايمانش، درگذشت. پدر او كه حس ميكرد از عهده سرپرستي اين همه فرزند برنميآيد، هركدام از آنها را به خويشاوندي سپرد، وظيفه بزرگ كردن هنريتا را هم به پدربزرگش سپردند. هنريتا در سال 1941 با پسرعمويش ازدواج كرد. تا آن هنگام آنها در مزارع تنباكو كار ميكردند، اما در اين زمان براي كار به كارخانه نورد فلز رفتند. آنها صاحب خانه و پنج فرزند شدند. هنريتا در ژانويه 1951 به علت وجود تودهاي كه در شكمش احساس ميكرد و خونريزي غيرطبيعي بدون ارتباط با سيكل قاعدگي مجبور شد به بيمارستان برود. از او آزمايش سيفليس به عمل آمد كه منفي بود. او را براي آزمايشهاي بيشتر به بيمارستان جانز هاپكينز فرستادند. اين بيمارستان، تنها انتخاب او بود، چون تنها بيمارستان در دسترسي بود كه بيماران سياهپوست را ميپذيرفت. آزمايشهاي پاتولوژي نشان داد كه او سرطان دهانه رحم دارد.
براساس مطالعه جديدي که نتايج آن در نشريه جاما به چاپ رسيده است، عملکرد کليه در آن دسته از مبتلايان به نفروپاتي ديابتي که دوزهاي بالايي از ويتامينهاي گروه B دريافت ميکنند، سريعتر دچار افت و کاهش ميشود. دکتر اندرو هوس از دانشگاه اونتاريوي غربي و همکاراناش که اين مطالعه را روي 238 بيمار ديابتي به انجام رساندهاند معتقدند ظرف گذشت 6 سال از اين کارآزمايي باليني و با گروه شاهد و دارونما، ميزان فيلتراسيون گلومرولي (GFR) در بيماراني که از دوز بالاي ويتامين B استفاده ميکردند کاهش بيشتري نسبت به گروه دارونما داشته است.
دکتر هوس ميگويد: «البته خوشبختانه اين ميزان افت عملکرد کليه به قدري شديد نبود که باعث شود اين بيماران بيشتر از بقيه به دياليز وابسته شوند. با اين حال پزشکان بايد در تجويز دوزهاي بالاي ويتامينهاي گروه B به بيماران ديابتي با احتياط بيشتري عمل کنند تا مطالعات بيشتر در اين زمينه صورت گيرد.»
با اين حال وي اعلام کرد به عنوان يک يافته مطلوب، سطح هوموسيستئين خون در بيماراني که ويتامينهاي گروه B دريافت کرده بودند نسبت به ديگران پايينتر بود، اما اينکه کاهش سطح هوموسيستئين چهقدر اهميت باليني براي اين بيماران داشته است همچنان زير سوال است، چراکه همين مطالعه نشان ميدهد ميزان حملات قلبيعروقي، سکتههاي مغزي، نياز به آنژيوگرافي و رواسکولاريزاسيون در گروهي که با دوز بالاي ويتامينهاي گروه B تحت درمان قرار گرفته بودند نسبت به گروه دارونما بالاتر بوده است.
شرکت داروسازي VIVUS اعلام کرده مطالعات و کارآزماييهاي باليني فاز دوم خود را روي داروي جديدي به نام «کونکزا» (Qunxa) به پايان رسانده است. اين دارو براي درمان بيماران مبتلا به آپنه خواب کاربرد دارد. نتايج حاصل از اين مطالعات نشان داد که بيماران اين دارو را به خوبي تحمل کرده و شايعترين عارضه حاصل از آن خشکي دهان بوده است. فشارخون دياستول و سيستول اين بيماران پس از مصرف اين دارو به خوبي کاهش يافته و همچنين بيماران توانستند به طور قابل توجهي وزن خود را کم کنند. همچنين از ميزان مشکلات تنفسي بيماران کاسته شده و بهبود چشمگيري در سطح اکسيژن خون در طول شب ايجاد شده است.
پژوهشگران به تازگي ثابت کردند که داروي بواسيزومب (Bevacizumab) با نام تجاري آواستين (Avastin) که براي درمان سرطان روده به کار ميرود براي درمان و پيشگيري از نابينايي در بيماران مبتلا به دژنراسيون ماکولا نيز موثر است. اين پژوهشگران طي يک مطالعه نشان دادند که اين دارو در درمان اين بيماران نسبت به دارويي که در حال حاضر براي درمان دژنراسيون ماکولا به کار ميرود، يعني رانيزومب (Ranibizumab) يا لوسنتيس (Lucentis) موثرتر بوده و قيمت آن نيز ارزانتر است. دژنراسيون ماکولا، نوعي بيماري چشمي است که علت بسياري از موارد کاهش بينايي در سالمندان محسوب ميشود. اين مطالعه نشان داد که اين دارو ميتواند به طور موثري از کاهش بينايي اين افراد جلوگيري کند. عوارض جانبي جدي و مهمي در اثر مصرف بواسيزومب در بيماران ايجاد نشده است.اين دارو تنها اثر موضعي دارد.
براساس تحقيق جديدي كه در مجله «European Respiratory» منتشر شده است، در آيندهاي نزديك، سگهاي تعليمديده ميتوانند براي تشخيص زودهنگام سرطان ريه به پزشكان كمك كنند. اين تحقيق در بيمارستان «شيلرهوهه» آلمان انجام شده است. نتايج تحقيقات دانشمندان آلماني نشان ميدهد كه سگها توانايي زيادي براي شناسايي سرطان ريه دارند و ميتوانند از طريق بو كشيدن به تشخيص زودهنگام اين بيماري كمك كنند. سرطان ريه دومين سرطان شايع در زنان و مردان اروپايي است و شايعترين علت مرگ ناشي از سرطان در تمام دنياست، بهگونهاي كه سالانه تنها در قاره اروپا موجب مرگ بيش از 340هزار نفر ميشود. سرطان ريه در مراحل اوليه هيچگونه علامت ويژهاي ندارد و در اغلب موارد نيز آن را به صورت اتفاقي تشخيص ميهند. از آنجا كه شيوههاي كنوني تشخيص چندان قابل اعتماد نيست، دانشمندان تلاش ميكنند از نمونههاي بازدم بيماران در آزمايشهاي غربالگري آينده استفاده كنند. اين شيوه بر شناسايي «تركيبات آلي فرار» مرتبط با سرطان، تكيه دارد. اما امروزه استفاده از تجهيزات فناورانه (كه بر شناسايي اين تركيبات متكي است) در بخش باليني بسيار دشوار است چرا كه بيماران نبايد پيش از آزمايش، سيگار كشيده يا غذا خورده باشند. همچنين تحليل نمونهها، بسيار وقتگير است و خطر تداخل زيادي نيز وجود دارد. به اين دلايل هنوز «تركيبات آلي فرار» خاصي براي سرطان ريه شناسايي نشدهاند.
اين محققان در آزمايشي كه روي 220 داوطلب (متشكل از افراد سالم و بيمار مبتلا به سرطان ريه) انجام شد، نشان دادند كه ميتوان از سگهاي تعليمديده به عنوان ابزار تشخيصي معتبر استفاده كرد. اين سگها توانستند با موفقيت روي حداكثر صد بيمار، 71 مورد سرطان ريه را با موفقيت تشخيص دهند. همچنين اين سگها توانستند «تركيبات آلي فرار» سرطان ريه را مستقل از حضور دود سيگار شناسايي كنند. اين نتايج، حضور پايدار يك نشانگر خاص براي سرطان ريه را تاييد كرد. به اعتقاد محققان، در هواي بازدم مبتلايان به سرطان ريه در مقايسه با افراد سالم، ممكن است مواد شيميايي متفاوتي وجود داشته باشد كه حس بويايي قوي سگها ميتواند در شناسايي اين مواد شيميايي (حتي در مرحله اوليه بيماري) به دانشمندان كمك كند. ميتوان گفت ابداع اين روش، گامي بزرگ براي تشخيص زودهنگام سرطان ريه است، اما با اين حال به شناسايي دقيقتر تركيبات موجود در هواي بازدم بيماران نياز است.
دانشمندان در تحقيقات خود متوجه شدهاند مصرف اكيناسه كه از گياهان بومي آمريكاي شمالي است، احتمال مبتلا شدن به سرماخوردگي را تا 58درصد و دوره اين بيماري را به يك روز و نيم كاهش ميدهد. نتيجه اين تحقيقات كه در مجله علمي «بيماريهاي واگيردار لانست» (The Lancet Infectious Diseases) منتشر شده است، نشان ميدهد اكيناسه با تقويت سيستم دفاعي بدن از مبتلا شدن به سرماخوردگي جلوگيري ميكند.
گروهي از محققان آمريكايي كه دكتر «كرگ كلمن» از دانشگاه داروسازي كانكتيكات سرپرستي آن را بر عهده داشته، پس از در نظر گرفتن نتيجه 14پژوهش متفاوت در مورد خواص ضد سرماخوردگي اكيناسه اعلام كردهاند كه اين گياه ميتواند از سرماخوردگي جلوگيري كند.
يكي از 14 تحقيقي كه مورد بازنگري اين گروه قرار گرفته، نشان ميدهد كه مصرف اكيناسه همراه با
ويتامين C احتمال ابتلا به سرماخوردگي را تا 86درصد كاهش ميدهد. تحقيق ديگري نيز انجام شده كه نشان داده مصرف اكيناسه به تنهايي، احتمال ابتلا به سرماخوردگي را تا 65درصد كاهش ميدهد. در اين تحقيق حتي وقتي به داوطلبان ويروس «راينو» كه رايجترين عامل انتقال بيماري سرماخوردگي است، تزريق شد اكيناسه احتمال ظهور اين بيماري را به ميزان 35درصد كاهش داد. در گزارش اين محققان اشاره شده اكيناسه ميتواند علاوه بر تاثير نسبي بر راينوويروسها، روي 200 نوع ويروس ديگري كه ميتوانند در انسان ايجاد سرماخوردگي كنند، نيز موثر باشد.
پرفسور «ران كاتلر» از دانشگاه لندن ميگويد: «مكانيسم دقيق و مهمتر از آن، اينكه مواد تشكيلدهنده اكيناسه چطور عمل ميكنند، هنوز دقيقا روشن نيست و آزمايشهاي باليني بيشتري بايد در اين زمينه صورت گيرد.» وي در ادامه ميگويد: «اكيناسه احتمالا دوره سرماخوردگي و شدت سرفه، سردرد و انسداد بيني را كاهش ميدهد و مصرف آن در فصل زمستان به افرادي كه سيستم دفاعي بدن آنها مختل شده، كمك ميكند تا در برابر ابتلا به سرماخوردگي مقاومت بيشتري داشته باشند. در همين حال، پرفسور «رونالد اكل» مدير مركز تحقيقات در مورد سرماخوردگي عمومي در دانشگاه كارديف ولز گفته است كه نتيجه اين تحقيق، كه از ارزيابي آزمايشهاي باليني گذشته به دست آمده، نشان ميدهد كه استفاده از داروهاي گياهي مانند اكيناسه براي افزايش فعاليت سيستم ايمني بدن در مقابله با عفونتهاي شايع، روشي معتبر و قابل اعتماد است و گامي چشمگير در مبارزه با اين بيماري است.
گروهي از متخصصان علوم پزشكي در آمريكا ميگويند سركه خانگي ميتواند به تشخيص سرطان دهانه رحم و در نتيجه جلوگيري از مرگ و مير ناشي از اين سرطان، بهويژه در مناطق محروم كمك كند. آمارها حاكي است سالانه بيش از 250هزار زن بر اثر ابتلا به اين سرطان در سراسر جهان ميميرند كه 85 درصد آنها از مناطق فقير و طبقه متوسط جامعه هستند. اين كشورها اغلب قادر به ارايه آزمايشگاههايي با كيفيت بالا براي انجام آزمايشهاي سرطان رحم (Pop) نيستند و به همين دليل به تكنيكي ارزانتر و در عين حال موثر براي تشخيص سرطان دهانه رحم نياز دارند. روش استفاده از سركه خانگي كه اولينبار در سال 1990 ميلادي از سوي متخصصان دانشكده پزشكي جان هاپكينز ابداع شد به پزشكان امكان ميدهد تا سلولهاي پيشسرطان را شناسايي كنند. اين تكنيك در سال 2010 ميلادي از سوي سازمان جهاني بهداشت تاييد شد. اين سلولها در معرض سركه تغيير رنگ داده و سفيد ميشوند. پزشكان پس از شناسايي لكههاي سفيد، آنها را با ميلههاي فلزي كه توسط گاز دياكسيد كربن سرد شدهاند، منجمد ميكنند كه جايگزين مناسبي براي نيتروژن مايع است. اين روش در 90 درصد موارد موثر است
مطالعات نشان داده است افرادي كه روزانه دوز مشخصي آسپرين مصرف ميكنند، در سالهاي آتي زندگي، دو برابر بيشتر در معرض خطر از دست دادن بينايي خود هستند. متخصصان انستيتو علوم اعصاب و مركز پزشكي آكادميك در هلند، روي بيش از چهارهزار سالمند در سرتاسر اروپا بررسي كرده و دريافتند كه مصرف دايم اين دارو احتمال نابينايي ناشي از تحليل منطقه ماكولار چشم را با افزايش سن، تشديد ميكند. اين عارضه چشمي كه مرتبط با سالخورگي است، با وجودي كه دردي ندارد اما مبتلايان به آن قادر نيستند بهطور مستقيم روي يك شي متمركز شوند و براي آنها انجام كارهايي مثل خواندن، رانندگي كردن يا تماشاي تلويزيون دشوار ميشود. البته اين كارشناسان ميگويند نتوانستهاند بين مصرف گاه به گاه اين قرص با بروز اين قبيل مشكلات بينايي رابطهاي پيدا كنند. با اين وجود، متخصصان در اين مطالعه اضافه كردهاند: «براي مبتلايان به بيماريهاي قلبي كه اغلب به دليل همين بيماريها آسپرين مصرف ميكنند، مزاياي استفاده از اين قرص به خطر بروز مشكلات بينايي غلبه ميكند و درنتيجه قطع مصرف دارو توصيه نميشود.»
این سمپوزیوم در تاریخ ۱۰ آذر ۱۳۹۰ توسط مرکز قلب تهران در محل مرکز قلب تهران برگزار خوهد شد. مباحث این سمپوزیوم شامل کلیات همودینامیک (توضیح در مورد ارتباط اجزاء مختلف همودینامیک)، روشهای تهاجمی مونیتورینگ همودینامیک، شاخصهای فلو – حجم کنتراکتیلیتی در مونیتورینگ همودینامیک، روشهای نیمه تهاجمی مونیتورینک همودینامیک، روشهای غیر تهاجمی مونیتورینگ همودینامیک، مقایسه صحت روشهای مختلف اندازهگیری همودینامیک، انواع شوک بر اساس یافتههای همودینامیک و نحوه برخورد با آنها، تغییرات همودینامیک در بیماران با تهویه مکانیکی فشار مثبت، روشهای مفید مونیتورینگ در بیماران با تهویه مکانیکی فشار مثبت، اندکسهای اندازهگیری همودینامیک به روش کاتتریسم، خلاصهای از داروهای وازواکتیو و اینوتروپ، اهمیت و اثر همودینامیک مختل بر ارگانهای مختلف بدن و تظاهرات بالینی آن می باشد.
این سمپوزیوم در تاریخ ۳ الی ۴ آذر ۱۳۹۰ توسط دانشگاه علوم پزشکی تهران در سالن اجتماعات مرکز تصویر برداری بیمارستان امام خمینی تهران برگزار خواهد شد. مباحث این سمپوزیوم شامل Short Noseراینوپلاستی، تکنیک های متفاوت در Profiloplasty، ژنیوپلاستی همراه با راینوپلاستی؟، راینوپلاستی، آنالیز پروفیل صورت، برخورد با هامپ بینی؛ رویکردهای کاهشی یا افزایشی، دورسال مدیفیکاسیون در راینوپلاستی اوپن، بینی Underprojected، جراحی Face lift برای جراحان ENT، گرافت های بینی؛ دشواری ها و ظرایف، لبخند زیبا، جراحی زنده Revision Rhinoplasty، استئوتومی در راینوپلاستی، برخورد با Middle Vault، رویکرد به Long Nose، نقش اتوپلاستی در پروفایل صورت، تحلیل پروفیل صورت با تاکید بر اجزا ماگزیلوفاسیال، رویکرد به استفاده از گرافتها در راینوپلاستی؛ نقش نوع سوچور می باشد.
این سمپوزیوم در تاریخ ۱ آذر ۱۳۹۰ در حاشیه نخستین کنگره بین المللی نروترومای رضوی در محل بیمارستان رضوی مشهد برگزار خواهد شد. مباحث این سمپوزیوم شامل نوروبيولوژي ضربات سيستم عصبي مركزي، آسيب هاي تروماتيك شبكه براكيال، جراحي دكمپرسيون در ضربات سر، پيوند عصب به منظور بهبود فعاليت مثانه (فیلم عمل جراحی) می باشد. هیئت علمی این سمپوزیوم پروفسور هانس دالمن،جراح مغز و اعصاب- پروفسور ريچارد برايانت، نوروسايكولوژيست- دكتر عليرضا بيرجندي، استاد فوق جراحي اعصاب- دكتر كريم نيكخواه ، استاد بخش اعصاب می باشند.
این سمپوزیوم در تاریخ ۲ آذر ۱۳۹۰ حاشیه نخستین کنگره بین المللی نروترومای رضوی در محل بیمارستان رضوی مشهد برگزار خواهد شد. مباحث این سمپوزیوم شامل اثرات پاتولوژيك مهار منتشر شونده ها، صدمات سلولي در جريان مهار منتشر شونده ها در رت هاي جوان، پيش آگهي ضربات مغزي، مصرف انرژي در مهارمنتشر شونده ها می باشد. هیات علمی این سمپوزیوم پروفسور هانس دالمن، جراح مغز و اعصاب- پروفسور استفان ادرس، نورولوژيست- دكتر ولكر هسلمن، نورولوژيست - دكتر عليرضا بيرجندي، استاد فوق جراحي اعصاب می باشند.
این سمپوزیوم در تاریخ ۴ آذر ۱۳۹۰ در حاشیه نخستین کنگره بین المللی نروترومای رضوی در محل بیمارستان رضوی مشهد برگزار خواهد شد. مباحث این سمپوزیوم شامل شيوه هاي موثر در درمان اثرات روحي و رواني ضربات مغزي و توانبخشي كودكان، نقش هنر درماني در بهبود حال كودكان مبتلا به ضربه سر، رنگ درماني و نوروتروما، موسيقي و نوروتروما می باشد. هیئت علمی این سمپوزیوم پروفسور مارتين لورستين، متخصص تحقيقات مغز و اعصاب- پروفسور استفان ادرس، نورولوژيست- پروفسور ريچارد برايانت، نوروسايكولوژيست- دكتر آليسن مدن، روانشناس می باشند.
یادمان باشد شش عامل عفونت زا مسئول اکثر ضایعات تناسلی هستند: 1- هرپس تناسلی غالبا به علت HSV-2 به صورت وزیکول های متعدد دردناک بر روی قاعده اریتماتو 2- سیفلیس ناشی از ترپونما پالیدوم به صورت زخم بدون درد سفت با حاشیه برآمده قاعده نرم معمولا منفرد 3- شانکروئید ناشی از هموفیلوس دوکریی به صورت وزیکول یا پاپول یا زخم نرم بدون سفتی بسیار دردناک 4- لنفوگرانولوم ونروم ناشی از کلامیدیا تراکوماتیس به صورت زخم وزیکول پاپول بدون درد گذرا 5- گرانولوم دونووان ناشی از کلبسیلا گرانولوماتیس به صورت زخم بزرگ نامنظم بدون درد با حاشیه ضخیم برجسته و قاعده گوشتی قرمز رنگ 6- کوندیلوما آکومیناتوم (زگیل های تناسلی) ناشی از پاپیلوما ویروس انشانی به صورت برآمدگی گوشتی، نرم و بزرگ شبیه گل کلم و فاقد آدنوپاتی همراه.