..::::  خارج کردن سلول های سرطانی از مغز با روش ماهیگیری  ::::..

محققان دانشگاه جورجیا در آمریکا به روش جدیدی برای خارج کردن سلول های سرطانی از مغز با استفاده از میله های کوچک دست یافتند. این سیستم با استفاده از نانو الیافی سلول های تومور را از مغز خارج می کند. محققان می گویند دستیابی به این روش جدید می تواند زندگی افراد مبتلا به سرطان های غیر قابل جراحی را به زندگی افراد دیابتی یا افراد مبتلا به فشار خون بالا شبیه کند.
 در این روش، محققان با استفاده از یک میله کوچک شبیه به چوب ماهیگیری که از جنس نانوالیاف است، تومورهای مغزی را از مغز خارج می کنند. کارشناسان می گویند این روش می تواند در برابر یکی از تهاجمی ترین انواع سرطان، یعنی سرطان گلیوبلاستوما موثر باشد. یکی از عوامل مرگبار بودن سرطان گلیوبلاستوما پخش شدن سلول های بدخیم تومور با استفاده از رشته های عصبی و رگ های خونی به مکان های جدید در سراسر مغز است.
به گفته محققان این نانوالیاف نازک پلیمری مشابه ساختار اعصاب و عروق خونی است که سلول های تومور مغزی به طور معمول برای حمله به دیگر بخش های مغز از آن استفاده می کنند. در نتیجه سلول های سرطانی به این نانوالیاف متصل می شوند تا به دیگر بخش های مغز منتشر شوند. با ساخت این فیبر جایگزین جذاب، پزشکان می توانند حرکت تومور را در مسیرهای مختلف به یک مقصد مشخص که به طور بالقوه خارج از مغز است، هدایت کنند. با استفاده از این روش حتی می توان تومور را از مکان های غیر قابل جراحی به مکان هایی که دسترسی بیشتری دارند هدایت کرد. اگر چه با استفاده از این روش سرطان از بین نمی رود، اما می توان با کاهش اندازه تومورهای مغزی، سرطان مغز را به یک بیماری مزمن تبدیل کرد. شرح کامل نتایج این یافته جدید در مجله (Nature Materials) به چاپ رسیده است.

ادامه نوشته

..::::  کشف جدید محققان در درمان تومورهای بدخیم مغزی  ::::..

محققان آمریکایی موفق به کشف نوعی سیستم ایمنی شده‌اند که سلول‌های بنیادی سرطان را که به نظر می‌رسد منشا و مسؤول بازسازی تومورهای بدخیم مغزی هستند، مورد هدف قرار می‌دهد. سلول‌های بنیادی سرطان نیز درست مانند سلول‌های بنیادی طبیعی، توانایی خودبازسازی سلول‌های جدید را دارند، اما به جای تولید سلول‌های سالم، سلول‌های سرطانی را تولید می‌کنند. از نظر تئوری، اگر سلول بنیادی سرطان نابود شود، تومور قادر به حفظ حیات خود نخواهد بود، اما در صورتی که منشا سرطان نابود نشود، تومور با وجود درمان‌های کشنده، به رشد خود ادامه خواهد داد.
محققان طی این پژوهش، قطعات خاصی از پروتئین CD133 را شناسایی کرده‌اند که بر روی سلول‌های بنیادی سرطان موجود در بعضی تومورهای مغزی و سایر سرطان‌ها نیز یافت شده است. در آزمایشگاه این پروتئین‌ها را با سلول‌های دندریت، قدرتمندترین سلول‌های عرضه کننده آنتی ژن سیستم ایمنی که مسؤول یاری رساندن به سیستم ایمنی در حمله به مهاجمان محسوب می‌شود، کشت دادند.
طی این آزمایش که بر روی موش‌ها صورت گرفت، واکسنی به دست آمد که می‌تواند پاسخ ایمنی علیه پروتئین CD133 را تحریک کرده، بدون اینکه عوارض جانبی نظیر واکنش‌های خودایمن در برابر سلول‌های عادی و اعضای بدن بر جای بگذارد. CD133 یکی از چندین پروتئینی است که به میزان بالایی در سلول‌های بنیادی سرطان گلیوبلاستوما مولتی فرم ساخته می‌شود. از آنجا که این پروتئین با مقاومت سلول‌های بنیادی سرطان در برابر رادیوتراپی و شیمی درمانی مرتبط است، از نظر محققان گزینه مناسبی برای ایمونوتراپی محسوب می‌شود.
پژوهشگران دریافتند که حداقل دو قطعه از این پروتئین می‌تواند برای هدف قرار دادن پاسخ ایمنی برای کشتن سلول‌های تومور مورد استفاده قرار بگیرد. بر اساس استانداردهای مراقبتی که شامل رادیوتراپی و شیمی درمانی است، شانس بقا برای بیمارانی که به گلیوبلاستوما مولتی فرم مبتلا شده‌اند، 15 ماه تخمین زده شده است. گام بعدی در این تحقیق آزمایش جامع بر روی نمونه‌های انسانی است. این پژوهش در مجله «Stem Cells Translational Medicine» منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  کشف داروی جدید برای درمان سرطان مغز  ::::..

محققان کانادایی موفق به کشف سازوکار جدیدی شده‌اند که می‌تواند در درمان سرطان مغز و تولید دارو برای کاهش رشد تومور مغزی مورد استفاده قرار گیرد. محققان موسسه مغز هاچکیس (Hotchkiss) در دانشگاه کالگری با همکاری دپارتمان علوم اعصاب بالینی و موسسه تحقیقات سرطان دانشگاه آلبرتای جنوبی در تحقیقات خود، نمونه‌های تومور مغزی انسان را مورد بررسی قرار داده و کشف کردند که سلول‌های ایمنی تخصصی در تومور مغزی بیماران آسیب می‌بینند. با این کشف، ‌محققان در یک مدل حیوانی موفق به شناسایی دارویی شدند که قادر به فعال‌سازی مجدد سلول‌های ایمنی بوده و رشد تومور مغزی را کاهش می‌دهد، در نتیجه طول عمر موش دو تا سه برابر افزایش پیدا می‌کند.
«ووی یونگ» از محققان دانشگاه کلگری تأکید کرد: مغز انسان بطور طبیعی شامل سلول‌های تخصصی موسوم به میگروگلیا (microglia)‌ است که نقش دفاعی در برابر جراحت یا عفونت ایفا می‌کند؛ میکروگلیا سیستم ایمنی اختصاصی مغز است. «یونگ» خاطرنشان کرد: در این مطالعه برای نخستین بار نشان دادیم که این سلول‌ها در تومور مغزی بیمار آسیب می‌بینند. مانند دیگر اشکال سرطان، تومور مغزی بصورت سلول‌های شبه بنیادی موسوم به BTICs آغاز به کار می‌کنند؛ این سلول‌ها بسرعت تقسیم شده و رشد پیدا می‌کنند که در نهایت یک توده یا تومور را شکل می‌دهند؛ تومور با ناتوان کردن میکروگلیا، اجازه گسترش سریع BTICs را فراهم می‌کند که این مسأله منجر به رشد تومور مغزی می‌شود.
علاوه بر کشف این سازوکار، محققان موفق به شناسایی داروی « amphotericin B(AmpB)» شدند که قادر به فعال‌سازی مجدد میکروگلیا در مدل حیوانی بوده و به کاهش چشمگیر رشد تومور کمک می‌کند. نتیجه دستاورد جدید محققان که در مجله Nature Neuroscience منتشر شده ، می‌تواند به درمان بهتر مبتلایان به سرطان مغز منجر شود.

ادامه نوشته

..::::  ارائه سیستم‌ دارویی ضد سرطان مغز با نانوذرات الماس  ::::..

یک تیم تحقیقاتی در مرکز سرطان جانسون موفق به ارائه یک سیستم دارویی شامل نانوذرات الماس شدند که می‌تواند سلول‌های سرطان مغز را از بین ببرد بدون این که به سلول‌های سالم اطراف اثری داشته باشد. عوامل شیمی‌درمانی نظیر دوکسوروبیسین دارای عوارض جانبی زیادی روی بدن هستند که با سیستم دارویی جدید که در آن از نانوذرات الماس به عنوان حمل کننده داروی شیمی‌درمانی برای رهایش مستقیم در تومور مغز استفاده شده، عوارض جانبی دارو کاهش یافته و اثربخشی آن بالا رفته است.
دوکسوروبیسین یک عامل شیمی‌درمانی رایج برای درمان تومورها است، به طوری که برای از بین بردن تومورهای مغزی نیز از این ماده شیمیایی استفاده می‌شود. برای درمان باید این عامل شیمی‌درمانی مستقیما به درون تومور تزریق شود، اما این کار اثرات جانبی روی بدن دارد. برای رفع این مشکل محققان این عامل شیمیایی را روی نانوذرات الماس قرار دادند و ساختار دارویی موسوم به ND-DOX تولید کردند.
نانوذرات الماس دارای ابعادی در حدود 4 تا 5 نانومتر بوده و قادر به حمل ترکیبات شیمیایی مختلف هستند. سلول‌های سرطانی معمولا در برابر ورود ترکیبات شیمیایی و داروها مقاومت می‌کنند اما این نانوذرات به راحتی وارد سلول‌های سرطانی می‌شوند؛ بنابراین عوامل شیمی‌درمانی می‌توانند زمان طولانی‌تری را درون سلول سرطانی باقی‌بمانند بدون این که روی سلول‌های سالم اطراف تاثیر منفی بگذارند.
این گروه تحقیقاتی با روشی موسوم به CED، این دارو را به درون مغز موش آزمایشگاهی تزریق کردند. نتایج نشان داد که بعد از تزریق دارو به موش، دوکسوروبیسین زمان طولانی‌تری درون سلول‌های سرطانی باقی می‌ماند که این نشان از اثربخشی این داروی جدید دارد. از سوی دیگر این روش موجب می‌شود تا مرگ سلول‌های سرطانی (اپوپتوسیس) افزایش یابد.
این نتایج برای اولین بار نشان می‌دهد که رهایش مقادیر کمی از دوکسوروبیسین می‌تواند روی درمان تومور مغز اثربخش باشد، به طوری که دارو اثرات سمی و جانبی کمی داشته و در عین حال زمان طولانی‌تری درون سلول سرطانی باقی می‌ماند. در واقع بدون این که سلول‌های اطراف آسیبی ببینند سلول‌های سرطانی دچار مرگ می‌شوند. مقایسه میان موش‌هایی که از این دارو استفاده کردند با موش‌هایی که تنها دوکسوروبیسین به آنها تزریق شده نشان می‌دهد که شانس زنده ماندن در موش‌های دسته اول بیشتر است.

ادامه نوشته

..::::  تومورهای مغزی در موش خاموش شدند  ::::..

محققان دانشگاه جان‌هاپکینز با آزمایش بر روی موش‌ها دریافته‌اند هفته‌ها درمان با داروی تایید‌شده توسط سازمان دارو و غذای امریکا، رشد سلول‌های تومور مغزی مشتق‌شده از بیماران انسانی بزرگسال را متوقف کرد و هیچ رد قابل‌شناسایی از این سلول‌ها را به جا نگذاشت. دانشمندان حاضر در این تحقیق جهشی را در ژن IDH1 مورد هدف قرار دادند.
این جهش در سال 2008 برای نخستین بار توسط تیمی از محققان سرطان جان‌ هاپکینز در تومورهای مغز انسان موسوم به گلیوما شناسایی شد. این جهش در 70 تا 80 درصد از اشکال در حال پیشرفت و درجه پایین‌تر سرطان مغز یافت می‌شود. این تغییر در درون یک نقطه منفرد در طول زنجیره‌ای از هزاران نامه کدبندی‌کننده ژنتیکی رخ می‌دهد و به اندازه‌کافی برای بازداشتن پروتئین ظاهرا بی‌ضرر از ایفای نقشش در تبدیل گلوکوز به انرژی مختل‌کننده است.
به جای آن، جهش، پروتئین را برای ساختن مولکول جدیدی که به طور نرمال در سلول یافت نمی‌شود، می‌رباید، که این موضوع ظاهرا در فرایند شکل‌گیری و حفظ سلول‌های سرطانی ثابت است.
محققان دانشگاه هاپکینز با الهام از مقاله سال 2008، در نظر دارند یک درمان بالینی و آنچه در خصوص موش‌ها به دست آورده‌اند، را در مورد انسان‌های مبتلا به گلیوما نیز آزمایش کنند.
علی رغم رشد درک دانشمندان از گلیومای جهشی IDH1، توسعه درمان‌های موثر برای این شرایط همواره چالش‌برانگیز بوده است.
محققان حاضر در این مطالعه انتظار نداشتند که تومورها معکوس شوند، اما این موضوع دقیقا در این مطالعه اتفاق افتاد و این درمان در موش‌های تحت مطالعه به طور باورنکردنی عمل کرده است. این دانشمندان معتقدند درمان‌های بسیاری سرطان را در موش‌ها درمان کرده‌اند اما در انسان‌ها ناکام مانده‌اند. ژن IDH1، که نامش از isocitrate dehydrogenase 1 بر می‌آید، آنزیمی را تولید می‌کند که متابولیسم سلول را تنظیم می‌کند.
جهش‌ها یا تغییرات در کد دی ان ای، ژن را وادار به افزایش تولید نسخه اشتباه از آنزیم می‌کنند.
آنزیم نارسا مقادیر بزرگی از یک مولکول کاملا جدید را تولید می‌کند که 2-hydroxyglutarate نام دارد. این مولکول موجب می‌شود گروه‌هایی از اتم‌ها موسوم methyl بر روی زنجیره دی ان ای بچسبند.
گرچه این موضوع یک فرایند سلولی نرمال است، زمانی که تعداد بیش از حدی گروه‌های مزبور بر روی دی ان ای می‌چسبند، در بیولوژی سلول نرمال دخالت کرده و سرانجام در شکل‌گیری و رشد سرطان مشارکت می‌کنند.
دانشمندان این تحقیق معتقد بودند دارویی که می‌تواند این گروه‌های methyl تخلیه کند، می‌تواند فرایند سرطانی را در سرطان‌های شامل جهش‌های IDH1 معکوس کند. آن‌ها 5-azacytidine که شرایط پیش از سرطان خون موسوم به سندروم myelodysplastic را درمان می‌کند، را آزمودند. این دارو همچنین بر روی سرطان‌های ریه و دیگر سرطان‌ها در دانشگاه جان‌هاپکینز و دیگر مراکز آزمایش می‌شد.

ادامه نوشته

..::::  طولاني‌تر شدن عمر مبتلايان به گليوبلاستوما  ::::..

اخيرا مطالعه‌اي نشان داده مبتلايان به گليوبلاستوما که پس از تاييد بواسيزوماب (Bevacizumab) توسط FDA در سال 2010 فوت کرده‌اند، طول عمر بيشتري در مقايسه با بيماران فوت‌شده در اثر اين بيماري در سال 2008 ميلادي داشته‌اند. ترديدهاي زيادي در زمينه اثربخشي بواسيزوماب در درمان مبتلايان به گليوبلاستوما وجود داشته است. مطالعه نشان داده در نظر گرفتن بواسيزوماب در رژيم‌هاي درماني، شانس بقاي بيماران را افزايش مي‌دهد. محققان نتايج به دست آمده از مطالعه روي 5607 بيمار بزرگسال مراجعه‌کننده به مرکز ملي سرطان آمريکا را قبل و بعد از تاييد بواسيزوماب براي درمان گبيوبلاستوما در سال 2009 ميلادي بررسي کردند. از مجموع اين بيماران، 1715 نفر در سال 2066، 1924 نفر در سال 2008 و 1968 نفر در سال 2010 ميلادي فوت کردند. نکته قابل ذکر اينکه تفاوت زيادي ميان آمارهاي 2008 و 2010 ميلادي وجود دارد. محققان چنين استدلال مي‌کنند اضافه?شدن بواسيزوماب در رژيم درماني گليوبلاستوما، تاثير آشکاري در افزايش شانس بقاي بيماران داشته است. گليوبلاستوما بدخيمي‌اي است که به سرعت گسترده مي‌شود و بسيار مهاجم است. اين بدخيمي 22 درصد تمام موارد ابتلا به سرطان مغز را شامل مي‌شود.

ادامه نوشته

..::::  درمان سرطان مغز با حاملین خارجی نانومقیاس  ::::..

حاملین نانومقیاس حاوی برخی پروتئین‌ها و اسیدهای نوکلئیک می‌توانند برای تشخیص، رصد و درمان سرطان مغز مورد استفاده قرار گیرند. اخیرا مقاله‌ای توسط یک تیم تحقیقاتی از دانشگاه کالیفرنیا و بیمارستان عمومی ماساچوست در نشریه «Neurosurgery» به چاپ رسیده که در آن آخرین پیشرفت‌های انجام شده در بخش تومور مغز مورد بحث قرار گرفته است. در این مقاله با عنوان "the biological processes mediated by these EVs and their applications as biomarkers for brain tumor diagnosis, monitoring, and therapeutic development" ، محققان به ارائه فرصت‌های موجود در استفاده از حاملین نانومقیاس برای رهاسازی دارو پرداخته‌اند. نویسندگان این مقاله از واژه حاملین خارج سلولی استفاده کردند که این عبارت به اجزای سلولی کپسوله شده در میان یک غشاء گفته می‌شود. حاملین خارج سلولی را می‌توان از تمام سیال‌های موجود در بدن نظیر خون و مایع نخاعی بیماران دارای تومور مغزی استخراج کرد. حاملین خارج سلولی شبیه حباب‌های نانومقیاس هستند که توسط سلول‌های بدن ارسال می‌شوند؛ این حاملین حاوی پروتئین و دیگر مواد سلولی نظیر اسیدهای نوکلئیک هستند.
تا کنون سه کاربرد مختلف حاملین خارج سلولی مشخص شده است: تغییر و زدایش قطعات سلولی، حذف متابولیت‌های سمی و اجزای غشائی بی‌مصرف از سلول و همچنین ارتباط بین سلولی. در ارتباط بین سلولی این ساختارها می‌توانند سازوکاری را فراهم کنند که پروتئین و اطلاعات ژنتیکی از سلولی به سلول دیگر انتقال یابد. در بیمارانی که سرطان مغز دارند، حاملین خارج سلولی می‌توانند مسیری برای تغییر محیط تومور باشند، به‌ نحوی که مانع از رشد سلول‌های سرطانی شوند. انواع مختلفی از حاملین خارج سلولی نیز وجود دارند که قادرند موجب رشد و گسترش سلول سرطانی شوند؛ آنها مانع حمله سیستم ایمنی بدن به این تومورها می‌شوند.
پژوهشگران تلاش دارند تا عملکرد این حاملین را هم در بدن افراد سالم و هم بیماران به‌ خوبی بشناسند. آنها درصدد تولید مواد زیستی هستند که بتواند به تومورها بچسبد و موجب شناسایی تومور شود. همچنین می‌توان از این مسیر برای درمان سرطان استفاده کرد. در واقع محققان باید به‌ دنبال پروتئین‌ها و مواد ژنتیکی ویژه‌ای باشند تا در صورت قرار گرفتن در حاملین بتواند تومور و سلول‌های سرطانی را شناسایی کند. برای مثال حاملین می‌توانند حامل موادی باشند که بتواند جهشی را در ژن IDH1 تشخیص دهد؛ این جهش مسئول بروز سرطان مغز است.

ادامه نوشته

..::::  تشخیص بافت سرطانی مغز، با سم عقرب  ::::..

تحقیقات صورت گرفته توسط محققان دانشگاه آلاباما نشان می‌دهد، ترکیب مشتق از سم عقرب می‌تواند به تشخیص بافت‌های سالم از بافت تومور مغزی کمک کند. بافت سرطانی و سالم با چشمان غیرمسلح یکسان به نظر می‌رسند و متخصصان بدنبال ابداع روشی مؤثر برای ایجاد تمایز بین بافت سالم و سرطانی مغز هستند.
متخصصان مغز و اعصاب در بیمارستان کودکان سیاتل با هدف برجسته کردن سلول های سرطانی در هنگام عمل جراحی، از پروتئین سم عقرب استفاده کردند که با اتصال به تومورهای سرطانی، تمایزی بین سلول های سالم و درگیر ایجاد می‌کند. محققان با ایجاد ارتباط نسخه ترکیبی این پروتئین با یک مولکول که در نور نزدیک به مادون قرمز می درخشد، به روش احتمالی «رنگ کردن تومور» دست پیدا کرده اند.
در نخستین مرحله تست، این ترکیب به ورید دم یک موش با پیوند تومور سرطانی انسان تزریق شد و ظرف 15 تا 20 دقیقه بافت تومور به حالت درخشان،‌ روشن و کاملا متمایز از سایر بافت ها درآمد. «هرالد زونتیمر» متخصص عصب شناسی دانشگاه آلاباما تأکید می کند: پپتیدها تنها با اتصال به یک ترکیب خاص می توانند وارد مغز شوند و ترکیب پروتئین مشتق از سم عقرب با ید رادیواکتیو برای استفاده در بیماران تقریبا ایمن به نظر می رسد.
سم عقرب علاوه بر خاصیت اتصال به سلول های تومور، قادر به عبور از سد جریان خون مغز بوده و می تواند مانع از ورود اغلب ترکیبات به مغز شود. تحقیقات صورت گرفته بر روی حیوانات نشان می دهد، روش درخشان کردن بافت تومور سرطانی علاوه بر تومورهای مغزی بر روی سلول های سرطان پروستات، روده، پستان و سایر سرطان ها نیز کاربرد دارد. شرکت Blaze Bioscience‌ مجوز این فناوری را از مرکز تحقیقات سرطان «فرد هاچینسون» دریافت کرده و آزمایش بالینی این ترکیب بر روی انسان از سال 2013 میلادی آغاز می شود.

ادامه نوشته

..::::  درمان سرطان مغز با شليك ليزر فوق سريع  ::::..

محققان دانشگاه تنسي يك فرآيند ليزري فوق سريع ايجاد كرده‌اند كه مي‌تواند به عنوان درمان غير تهاجمي براي سرطان بويژه در سرطانهاي مغزي مورد استفاده قرار بگيرد. اين فناوري در مركز كابردهاي ليزر دانشگاه تنسي ايجاد شده و به بررسي و تخريب تومورهاي سرطاني مي‌پردازد. اين شيوه از يك ليزر فمتوثانيه استفاده كرده كه بسيار پر سرعت بوده و در سرعت يك كوادريليوم ثانيه،‌ پالس ارسال مي‌كند. چنين سرعت بالايي، زوم كردن در يك منطقه خاص براي بررسي و نقشه‌برداري دقيق از يك تومور را ممكن مي‌سازد.
حتي مناطق داراي دسترسي مشكل نيز مي‌توانند با پالسهاي فوق كوتاه در دسترس قرار بگيرند كه همچنين استفاده از تابش شديد را ممكن مي‌سازد. هنگامي كه منطقه سرطاني به دقت شناسايي و هدف‌گيري شد،‌ تنها بايد شدت تابش ليزري بالا رفته تا تومور را بسوزاند. به همين دليل، اين ليزر از پتانسيل دقيق‌تري نسبت به شيوه‌هاي كنوني برخوردار بوده و در عوض جراحي‌هاي تهاجمي، به بيماران درمان سرپايي را ارائه مي‌كند.
اين فناوري جديد بخصوص براي درمان بيماران سرطان مغز مفيد بوده چرا كه مكانيسم تصويربرداري مي تواند با يك شيوه غيرتهاجمي در لايه‌هاي نازك استخوان مانند جمجمه نفوذ كند. به دليل دقت بالاي اين شيوه، ‌شانس كمتري در مورد خسارات جانبي بر بافت سالم مغزي وجود دارد. علاوه بر آن، اين فناوري بر محدوديتهاي درمان فتوديناميك و جراحي در مواردي كه برداشتن تمام بافت سرطاني ممكن نبوده، غلبه كرده است. اين محققان اكنون در حال كار بر روي تجاري‌سازي فناوري خود با كمك بنياد پژوهش دانشگاه تنسي هستند.

ادامه نوشته

..::::  ربات جراح‌ براي درآوردن تومورهاي مغزي  ::::..

يك تيم از محققان دانشگاه «مريلند» رباتي را طراحي كرده‌اند كه در زمينه جراحي مغز و اعصاب و خارج‌سازي تومورهاي درون جمجمه‌اي دستيار قابلي به شمار مي‌رود. اين ربات به اختصار MINIR ناميده مي‌شود. اين ربات مي‌تواند به كمك يك اسكنر MRI ميدان ديدي سه بعدي از موضع دقيق تومور فراهم آورد تا امكان ادامه جراحي با درجه اطمينان بسيار بالاتري به وجود آيد. با همکاري اين ربات خارج كردن تومورها بسيار دقيق‌تر و مطمئن‌تر انجام خواهد شد و از سوي ديگر ريسك بروز خطرهاي ناشي از جراحي به حداقل ممكن خود مي‌رسد. با پشت‌سر گذاشته شدن فاز اوليه، اميد مي‌رود كه اين ربات به اتاق‌هاي جراحي نزديك‌تر شود. انجمن بين‌المللي سلامت با اهداي 2 ميليون دلار به عمليات توسعه و طراحي، اين ربات کمک كرده تا هر چه سريع‌تر بتواند به جمع ربات‌هاي پزشكي قابل‌اعتماد در اتاق‌هاي عمل بپيوندد. طراحان اين ربات معتقدند، MINIR توانايي ايجاد يك انقلاب را در زمينه تشخيص و درمان تومورهاي مغزي و درون جمجمه‌اي دارد و مي‌تواند با بالابردن دقت جراحي، كيفيت زندگي بيماران مبتلا به تومورهاي مغزي را بهبود بخشد.

ادامه نوشته

..::::  مبتلايان به آلرژي كمتر در معرض تومور مغزي قرار دارند  ::::..

پژوهشگران در تحقيقات اخير خود دريافتند: ميان آلرژي و خطر ابتلا به نوعي سرطان مغز رابطه مستقيم وجود دارد. اين مطالعات حاكي از آن است كه اين رابطه در زنان قوي‌تر است، اگرچه خطر ابتلا به تومور مغزي در مردان با انواع خاص آلرژي نيز كمتر است. تومورهاي مغزي موسوم به glioma داراي پتانسل لازم جهت سركوب سيستم ايمني را دارا هستند. دانشمندان در اين پژوهش توانستند نمونه‌هاي ذخيره شده خون بيماراني را كه دهه‌ها قبل از تشخيص ابتلا به تومور مزبور از آن‌ها گرفته شده بود، تحليل كنند. آن‌ها از نمونه خون‌هاي بانك جانوس سرم (Janus Serum) در نروژ استفاده كردند كه داراي نمونه‌خون‌هاي گردآوري شده از شهروندان طي سنجش‌هاي پزشكي سالانه‌ يا اهداكنندگان خون در 40 سال گذشته است.
اين محققان از نمونه‌هاي خون بين سال‌هاي 1974 و 2007 متعلق به 594 نفر مبتلا به glioma كه 347 نفر از آن‌ها به glioblastoma نيز مبتلا بودند، استفاده كردند. آن‌ها دريافتند كه زنان و مرداني كه نمونه‌هاي خونشان حاوي آنتي‌بادي‌هاي مرتبط با آلرژي بودند در مقايسه با افراد فاقد هر گونه آلرژي، در 20 سال پس از دادن خون تقريباً 50 درصد كمتر در معرض ابتلا به چنين توموري بودند.
همچنين مشخص شد كه زنان با نمونه خون داراي آنتي‌بادي‌هاي آلرژي، 50 درصد كمتر در معرض ابتلا به معمول‌ترين تومورهاي مغزي يعني glioblastoma بودند. اين اثر براي مردان گزارش نشد.
جوديت شوارتزباوم، پژوهشگر دانشگاه اوهايو بر اين باور است كه هر چه بازه زماني ابتلا به آلرژي قبل از تشخيص تومورglioma طولاني‌تر باشد، امكان سركوب آلرژي‌ها توسط اين اين تومور كمتر است و اين امر كاهش ريسك گسترش تومور را به دنبال دارد. وي مدعي است كه سطوح بالاتر آنتي‌بادي‌هاي در حال گردش در بدن افراد مبتلا به آلرژي‌ها ممكن است محرك سيستم ايمني بدن آن‌ها باشد و در واقع غياب آلرژي بزرگترين پارامتر خطر براي ابتلا به اين نوع تومور مغزي است. مطالعات قبلي بر مبناي گزارشات خود بيماران مبتلا به اين نوع سرطان مغز در خصوص آلرژي آن‌ها بودند و هيچ يك از آن‌ها به نمونه‌هاي خون متعلق به 20 سال قبل از تشخيص سرطان دسترسي نداشتند. نتايج اين پژوهش در مجله National Cancer Institute انتشار يافت.

ادامه نوشته

..::::  محافظت از بدن در برابر شيمي‌درماني با سپر سلول‌هاي بنيادي  ::::..

نتايج تحقيقات اوليه دانشمندان در آمريكا نشان مي‌دهد، استفاده از «سپر سلول‌هاي بنيادي» مي‌تواند از بدن در مقابل اثرات مخرب شيمي درماني محافظت كند. محققان در يك رويكرد كاملاً نوين از سلول‌هاي بنيادي ژنتيكي اصلاح شده براي حفاظت از مغز استخوان استفاده كردند. دكتر «جنيفر آداير» در تشريح اين روش مي‌گويد: اين درمان مشابه شليك به هر دو سلول‌ سرطاني و سلول‌هاي مغز استخوان است، اما در اين حالت سلول هاي مغز استخوان مجهز به سپرهاي سلول بنيادي هستند. محققان در اين پژوهش تلاش كردند از مغز استخوان سه بيمار مبتلا به نوعي از سرطان مغز به نام «گلیوبلاستوما» در برابر آثار سوء شيمي درماني محفاظت كنند.
سلول‌هاي بنيادي توليدكننده خون از مغز استخوان اين بيماران گرفته و سپس ايزوله شدند. سپس از يك ويروس براي عفوني كردن سلول‌هاي داراي ژن محافظت‌كننده از سلول‌ها در مقابل داروي شيمي‌درماني استفاده كردند. اين سلول‌ها سپس به درون بدن بيمار بازگردانده شدند. پروفسور «هانس پيتر كايم» نويسنده ارشد اين تحقيق مي گويد: ما دريافتيم كه بيماران پس از پيوند سلول‌هاي بنيادي داراي ژن اصلاح شده قادر بودند شيمي‌درماني را بسيار بهتر از كساني كه فاقد اين پيوند بودند، تحمل كنند و درمان آن‌ها عوارض جانبي منفي نداشت. اين سه بيمار مدت طولاني‌تري (نسبت به بقاي ميانگين 12 ماه) زنده ماندند و يك بيمار نيز كماكان 34 ماه پس از درمان زنده بود.
«پروفسور سوزان شورت» دانشمند مركز پژوهش سرطان انگليس نيز تأكيد كرد: اين يك مطالعه بسيار جالب و رويكردي كاملاً نوين به حفاظت از سلول‌هاي نرمال در طول درمان سرطان است. اين آزمايش بايد روي بيماران بيشتري انجام شود اما ممكن است بدين معني باشد كه ما مي‌توانيم از تموزوموليد (يك داروي شيمي‌درماني) براي درمان تعداد بيشتري از بيماران داراي تومور مغزي استفاده كنيم. اين رويكرد همچنين مي‌تواند مدلي براي ساير وضعيت‌هايي كه در آن‌ها مغز استخوان تحت تاثير درمان سرطان قرار مي‌گيرد، باشد.
به گزارش ایسنا،
داروهاي شيمي‌درماني قادر به نابودي سلول‌هاي سرطاني در حال تقسيم سريع‌ هستند، اما مي‌توانند بر ساير بافت‌هاي سالم مانند بافت استخوان اثر منفي بگذارند. بدن به طور پيوسته سلول‌هاي جديد خون را به فضاهاي توخالي درون استخوان پمپ مي‌كند. با اين حال مغز استخوان به طور قابل توجهي در مقابل شيمي‌درماني آسيب‌پذير است. شيمي‌درماني منجر به توليد اندك‌تر سلول‌هاي سفيد خون و اين امر خطر عفونت را افزايش مي‌دهد. اين نوع درمان همچنين باعث توليد كمتر سلول‌هاي قرمز خون مي‌شود كه اين نيز تنگي نفس و خستگي را به دنبال دارد. محققان «مركز پژوهش سرطان فرد هاچينسون» در سياتل بر اين باورند؛ اين اثرات "موانع عمده" در استفاده از شيمي‌درماني هستند؛ بدان معنا كه اين درمان بايد متوقف شود، به تاخير بيفتد و يا استفاده از آن كاهش يابد.

ادامه نوشته

..::::  نانوذرات طلايي در خدمت جراحي تومورهاي مغزي  ::::..

 وقتي جراحي با يك تومور در بدن مقابله مي‌كند، يعني بايد بتواند بافت سرطاني را به طور كامل خارج كند، بدون آنكه به بافت اطراف صدمه‌اي برساند. در مغز شايد نتوان آنقدر ايده‌آلانه عمل كرد زيرا سلول‌هاي سالم آنقدر مهم هستند كه نبايد از بين بروند يا صدمه ببينند. حالا شايد نانوذرات طلا بتوانند روشن‌ترين و واضح‌ترين ديد را از سلول‌هاي سرطاني هنگام عمل جراحي مغز به جراح ارائه دهند به طوري كه به جراحان كمك‌كنند تا سلول‌هاي توموري را بدون آسيب‌رساندن به همسايگان سالم خود خارج‌كنند. 
سابق براين جراحان بيشتر از MRI براي رسيدن به محل تومور هنگام جراحي مغز بهره مي‌بردند، اما بعضي سلول‌ها ممكن است توسط MRI يا چشم‌ بدون مسلح ديده نشوند و به اين ترتيب پنهان بمانند. برهمين اساس دانشمندان دانشگاه استنفورد آمريکا براي غلبه بر اين مشكل نانوذرات كروي با خصوصيات خاص خود را ابداع كرده‌اند كه به جراح براي پيدا‌كردن سلول‌هاي سرطاني از 3 راه مختلف كمك شاياني مي‌كند.
اين ذرات از يك هسته طلايي، پوشيده شده با فلزي به نام گادولينيوم و يك لايه سيليكا ساخته شده‌اند. محققان نشان داده‌اند اين ذرات مي‌توانند از سد خوني – مغزي عبور كنند و زماني كه به داخل جريان خون تزريق مي‌شوند، بدون نياز به يك مكانيسم هدف‌گيري خاص داخل سلول‌هاي سرطاني تجمع پيدا مي‌كنند. اين امر به اين دليل است كه عروق خوني در بافت سرطاني شكننده‌تر از عروق خوني سالم هستند، به همين دليل نانوذرات از طريق ديواره عروق نشت پيدا مي‌كنند و خود را در بافت سرطاني اطراف بارگذاري مي‌كنند.
تيم تحقيقاتي مذکور به منظور ارزيابي توانايي مشخص‌كردن تومورها در ابتدا نانوذرات را به دم موش‌هايي كه مغزشان حاوي سلول‌هاي سرطاني افراد مبتلا به گليوبلاستوما بود، تزريق كردند. سپس براي مشخص ‌كردن و تعيين محل تومورها و معلوم‌كردن شكل آنها از MRI كمك گرفتند. گادولينيوم سياه به تجسم و تعريف مرزهاي تومور بسيار كمك كرد. سپس ليزر ضرباني را مستقيما به مغز تاباندند كه باعث مي‌شود هسته‌هاي طلاي نانوذرات گرم‌شده و به ارتعاش واداشته شوند. اين ارتعاش‌ها سيگنال‌هاي پرسروصدايي را توليد و از تومور خارج مي‌كنند كه به‌وسيله يك سونوگرافي كه تصاوير real-time ضبط مي‌كند، جمع‌آوري مي‌شوند. درنهايت پس از برداشت قسمت اعظم توده سرطاني، تيم تحقيقاتي باقيمانده بافت مغزي سرطاني را با استفاده از اسپكتروسكوپ Raman مشخص کرد. اثر متقابل اشعه فوتون اسپكتروسكوپ با سيليكا هرگونه سلول‌هاي سرطاني باقيمانده را روشن مي‌كند.
به گزارش سپید،
محققاني كه روي اين پروژه تحقيق مي‌كنند، در حال بررسي نانوذرات مشابه در بيماران مبتلا به سرطان كولوركتال هستند و اميد است نتايج حاصل از آن، به سرعت گسترش استفاده از نانوذرات در سرطان مغز كمك كند. آنها همچنين اميدوارند راهي را پيدا كنند كه با گرم‌كردن طلا نه تنها بتوانند سلول‌هاي سرطاني را مشخص كنند، بلكه قادر باشند آنها را نيز در همان زمان از بين ببرند. اين پروژه تحقيقاتي توسط دانشمندان دانشگاه استانفورد آمريكا در كاليفرنيا انجام شده است.

ادامه نوشته

..::::  آيا انجام X-Ray دندان با تومور مغزي مرتبط است؟  ::::..

محققان مي‌گويند انجام مكرر X-ray دندان شايد خطر ايجاد تومورهاي مغزي شايع را در افراد افزايش دهد. مننژيوما اغلب توموري خوش‌‌خيم و غيرسرطاني است كه از لايه‌‌هاي اطراف مغز و طناب نخاعي برمي‌خيزد. اغلب اين تومورها به‌وسيله تماس با تابش اشعه همچون X-rayها (پس از تماس‌هاي طولاني يا دوزهاي بالا) و در موارد اندكي در اثر انفجارهاي بمب اتمي ناشي مي‌شود اما اکنون محققان به سرپرستي «دكتر كلاس» در گروه اپيدميولوژي دانشگاه Yale آمريكا دريافته‌اند حتي تماس با سطح پايين تابش كه در X-rayهاي دنداني ديده مي‌شود هم مي‌تواند با افزايش خطر اين تومورها مرتبط باشد. در اين مطالعه تيم دكتر كلاس بيش از 1400 بيمار مبتلا به مننژيوما را در 5 ايالت در فاصله سال‌هاي 2006 و 2011 موردارزيابي قرار دادند و آنها را با بيش از 1300 فرد بدون تومور مقايسه كردند. آنها سابقه تماس با X-ray دنداني را كه خود بيماران در طول زندگي‌شان اظهار مي‌كردند، در نظر گرفتند و دريافتند افراد مبتلا به تومور 2 برابر بيشتر احتمال مواجهه با حداقل يك بار X-ray دندان‌هايشان را به روش bitewing ذكر مي‌كردند. در اين روش عكسبرداري، عكس دندان‌هاي عقبي بالا و پايين براي بررسي مشكلات پوسيدگي گرفته مي‌شود.
دكتر كلاس معتقد است مردم بايد در ذهنشان دو جنبه را در مورد اين نتايج داشته باشند؛ اول آنكه اغلب افرادي كه در اين مطالعه وارد شده بودند، در سال‌هاي اخير به تومور مبتلا شده بودند ولي سابقه X-ray دنداني‌شان به يك دهه قبل بازمي‌گردد يا حداقل به زماني كه تابش اشعه در عكس X-ray دنداني نسبت به آنچه حالا گرفته مي‌شود، بيشتر بود. دوم آنكه اين مطالعه افراد مبتلا به مننژيوما را با گروه كنترل مشابه مقايسه مي‌كند، به جاي آنكه از افراد در مورد سابقه X-ray دنداني‌شان بپرسد و آنها را تا زماني كه به مننژيوما مبتلا مي‌شوند يا خير، پيگيري كند. دكتر كلاس مي‌گويد: «ما هنوز نمي‌دانيم چه خطري وجود دارد، ما از مننژيوما شروع كرديم و به صورت گذشته‌نگر به مواجهه نظري انداختيم. لازم است در اين رابطه مطالعه كوهورتي انجام شود، هر چند هزينه و زمان زيادي مي‌برد.»
به گزارش سپید،
اين تيم تحقيقاتي معتقد است، نتايج اين مطالعه نبايد افراد را از رفتن به دندان‌پزشكي و گرفتن X-ray بازدارد، به خصوص اگر به آن نياز دارشه باشند. پيام مهم آن است كه بيماران بايد با دندان‌پزشكشان درباره لزوم واقعي انجام هر X-ray سوال كنند. بعضي افراد ممكن است X-rayهاي متعددي از دندان بگيرند و به اين ترتيب خود را در معرض خطر غيرضروري قرار مي‌دهند. انجمن دندان آمريكا نيز در حال حاضر پيشنهاد مي‌كند بزرگسالان سالم X-ray دنداني خود را هر 18 ماه تا 3 سال انجام دهند، اما افراد اين مطالعه انجام تعداد موارد بيشتري را ذكر مي‌كردند. به طوري كه اختلاف زيادي ميان‌ آنچه بيماران گزارش مي‌كردند و آنچه دستورالعمل‌ها توصيه مي‌كنند، ديده مي‌شود، شايد چيزي حدود 2 برابر در تعداد آنچه افراد X-rayدنداني انداخته‌اند و آنچه توصيه شده است، بنابراين لازم است هم بيماران و هم دندان‌پزشكان اطلاعات بيشتري در اين زمينه داشته و همواره با هم در تعامل باشند تا از انجام غيرضروري X-ray دنداني جلوگيري شود. همين موضوع پيام مهم اين مطالعه است كه لازم است در نظر گرفته شود، پس قبل از هر ويزيت دندان‌پزشكي بپرسيد آيا واقعا به انجام X-ray ديگري از دندان‌هايتان نياز داريد يا خير.

ادامه نوشته

..::::  امواج الکتريکي براي درمان گليوبلاستوم مولتي‌فرم  ::::..

شرکت تجهيزات پزشکي نووکيور به‌تازگي اعلام کرد سازمان نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده محصول اين شرکت به نام Novo TTF100A را براي درمان مبتلايان به گليوبلاستوم‌مولتي‌فرم تاييد ‌كرده است. اين دستگاه 3 كيلوگرم وزن دارد و يک وسيله قابل حمل است که با ارسال امواج الکتريکي باعث جلوگيري از روند ميتوز در سلول‌هاي سرطاني در مغز و مانع از رشد تومور مي‌شود. اين دستگاه بدون سيم طراحي‌ شده و استفاده از آن بر خلاف شيمي‌درماني که به علت بروز عوارض جانبي مانع از فعاليت بيمار مي‌شود، عارضه‌اي براي بيماران ندارد و بيمار مي‌تواند حين درمان به فعاليت روزمره خود بپردازد.

ادامه نوشته

..::::  تشخیص سرطان مغز بدون انجام روش تهاجمی  ::::..

محققان روش جدیدی برای تشخیص تومورهای مغزی ابداع كرده اند كه با استفاده از این روش انجام عمل جراحی برای بیمارانی كه تومورهای آنها در مناطق خطرناكی برای نمونه برداری قرار دارد، حذف می شود. این روش جدید با عنوان تصویربرداری 'ام.آر.اس' است كه مبنای آن بر اساس تصویربرداری از یك پروتئین است كه به یك ژن جهش یافته متصل است، وجود این ژن موجب تشخیص قطعی سرطان می شود. این ژن جهش یافته در 80 درصد از سرطان های مغز و ستون فقرات كه شدت كم و یا متوسط دارند، دیده می شود.
'الیزابت ماهر' استاد یار پزشكی داخلی در دانشگاه 'تگزاس سوت وسترن' كه ریاست این طرح مطالعاتی را بر عهده داشته است ، گفت: تا آنجایی كه می دانیم این تنها نتیجه متابولیك مستقیم یك جهش ژنتیكی در یك سلول سرطانی است كه می توان آن را از طریق تصویربرداری غیر تهاجمی تشخیص داد. محققان تگزاسی این آزمایش را با اصلاح تنظیمات اسكنر 'ام.آر.ای' برای ردیابی سطوح پروتئین ابداع كرده اند.
در تحقیق قبلی سطح بالای این پروتئین با این جهش ارتباط داده شد و محققان محور فعالیت خود را بر روی یافتن نشانگرهای زیستی تومور از طریق تصویربرداری 'ام.آر.اس' سرطان مغز و ستون فقرات قرار دادند. گام بعدی این محققان در دسترس قرار دادن این روند آزمایشی در بخش عادی تصویربرداری 'ام.آر.آی' از تومورهای مغزی است. این تصویربرداری به تزریق یا تجهیزات خاصی نیاز ندارد.

ادامه نوشته