تشخیص سرطان کولورکتال با یک آزمایش خون ساده

محققان مراکز سرطان شناسی مختلف اروپایی در تازه‌ترین تحقیقات خود دریافته‌اند نشانگرهای زیستی خاص می‌توانند در آزمایش تشخیصی برای شناسایی سرطان کولون و رکتوم (کولورکتال) نقش داشته باشند. این امر شناسایی سرطان کولورکتال را که سومین سرطان متداول در جهان و دومین عامل مرگ‌و‌میر ناشی‌ از سرطان در جهان است، در مراحل اولیه با استفاده از یک آزمایش خون ساده میسر می‌کند. اگر این سرطان سریع تشخیص داده شود شانس درمان آن بالا است، اما تشخیص سریع آن قطعی نیست.
دکتر مکس مازون از دانشگاه لوون اظهار کرد: این تحقیق نشان‌ می‌دهد که دستیابی به درک کامل از نقش سیستم ایمنی بدن در سرطان تا چه حد اهمیت دارد. در‌ این‌ مورد امیدواریم که این آگاهی به آزمایشی جدید و حساس‌تر در جهت شناسایی سرطان کولون و رکتوم در مراحل اولیه منجر شود و به‌ این‌ ترتیب بیماران بیشتری درمان شوند. وی افزود: اگر به سرطان مبتلا باشیم، سیستم ایمنی بدن به آن واکنش نشان می‌دهد و تلاش می‌کند تا سلول‌های سرطانی را از بدن ما خارج کند. در این فرآیند نقش خاصی به نوع بخصوصی از گلبول‌های سفید یعنی مونوسیت‌های خون محیطی اختصاص می‌یابد. از زمانی که سلول‌های سرطانی کولون و رکتوم در بدن ظاهر می‌شوند؛ مونوسیت‌های خون‌محیطی به مواد ترشح شده از سلول‌های سرطانی واکنش نشان می‌دهند.

دکتر الکساندر هام در این باره می‌گوید: مواد ترشح شده از سلول‌های سرطانی، ژن‌های خاصی را در مونوسیت‌ها فعال می‌کنند. اکنون این ژن‌ها را شناسایی کرده‌ایم که می‌توانند به کمک خون‌گیری با روش‌های استاندارد در جهت تشخیص سرطان کولون و رکتوم مفید واقع شوند. دکتر‌ هانس پرنن از بیمارستان دانشگاه لوون می‌گوید: این آزمایش جدید به احتمال زیاد حساس‌تر است، چون به طور مستقیم تغییرات ایجاد شده توسط تومور را شناسایی می‌کند و فقط به وجود خون در مدفوع تکیه ندارد. امتیاز دیگرش این است که فرآیند هنگامی انجام می‌شود که تومور در‌حال شکل‌گیری است، یعنی اولین مراحل تشکیل تومور. از آنجایی که این آزمایش بر نحوه‌ی پاسخگویی بدن نسبت به حضور سلول‌های سرطانی کولون و رکتوم تکیه دارد، حتی پس‌ از خارج کردن تومور اولیه برای شناسایی متاستازهای دور دست نیز کاربرد دارد. این پتانسیل منحصر به‌فرد باعث می‌شود که پس‌ از برداشتن تومور اولیه‌ بیمار ازطریق جراحی، این آزمایش ابزار معتبری برای پیگیری‌های بعدی بیمار محسوب شود. 
برای شناسایی ژن‌های درگیر در این پروژه، پرنن و همکارانش از مراکز سرطان‌شناسی در بروکسل، هایدلبرگ و رم نمونه‌هایی را از بیماران جمع‌آوری کردند. این کار به گروه محققان به رهبری دکتر مکس مازون از دانشگاه لوون اجازه داد تا 43 ژن مرتبط با این مورد را شناسایی کنند. ووتر فان‌دلم از بخش (VIB NucleomicsCore) می‌گوید: از آنجایی‌که واردکردن 43 ‌ژن مختلف در یک آزمایش تشخیصی بیش‌ از‌ حد زیاد است، آنچه اهمیت دارد این است که مجموعه ژن‌های محدودتری از این بین انتخاب شوند که دارای همان ارزش پیش‌آگهی و تشخیصی باشند. در نهایت موفق شدیم مجموعه‌ای 23 ژنی را تدوین کنیم، اما همچنان در تلاش هستیم که باز هم این تعداد را کاهش دهیم. در‌ حال‌ حاضر مشکلی که در مقابل محققان قرار‌دارد این است که با استفاده حداقلی از این مجموعه نشانگرهای زیستی یک آزمایش طراحی کنند. آنها برای طراحی و اجرای این آزمایش به دنبال یک شریک صنعتی هستند.

ادامه نوشته

..:::: يک داروي جديد در خط اول درمان سرطان کولورکتال ::::..

نتايج يک مطالعه جديد حاکي از آن است که افزودن اکساليپلاتين (oxaliplatin) به رژيم شيمي‌درماني که در حال حاضر در ترکيب با بواسيزوماب (آواستين) در درمان سرطان کولورکتال متاستاتيک مورد استفاده قرار مي‌گيرد، ميزان بقاي 5 ساله را 2 برابر مي‌کند. آخرين نتايج کارآزمايي TRIBE که در 34 مرکز انکولوژي در ايتاليا انجام شده، نشان مي‌دهند، ترکيب جديد شيمي‌درماني با نام FOLFOXIRI(ترکيبي از folinic acid/leucovorin, fluorouracil, oxaliplatin و irinotecan) نسبت به رژيم کموتراپي استاندارد FOLFIRI (ترکيبي از folinic acid/leucovorin, fluorouracil و irinotecan) ارجحيت دارد. لازم به ذکر است، هر دو اين رژيم‌هاي درماني با بواسيزوماب مورد استفاده قرار گرفته‌اند.
 
FOLFOXIRI ميزان بقاي بيماران را تا 4 ماه بيشتر کرده و درواقع، ميزان بقاي بيماران درمان شده را با رژيم FOLFIRI، 2 برابر کرده است. البته عوارض جانبي هم در اين گروه بيشتر ديده شد. FOLFOXIRIبروز بيشتري از اسهال، موکوزيت، نوروپاتي و نوتروپني در بيماران ايجاد کرد. بنابراين ممکن است براي همه بيماران مناسب نباشد. نکته اميدبخش آنکه، اکثر بيماران مي‌توانند عوارض آن را تحمل کنند. اين مطالعه به‌وضوح نشان داد، رژيم FOLFOXIRI به‌اضافه بواسيزوماب، گزينه ايمن و موثري در درمان اين دسته از بيماران است. 
 
اين موضوع را هم بايد در نظر داشت که 90 درصد بيماران مورد مطالعه، در زمان ورود به مطالعه بدون علامت بودند و از آنها نيز، افراد بالاي 75 سال نامزد درمان با اين رژيم درماني جديد نبودند. بنابراين اين رژيم درماني براي همه مناسب نيست، ولي اگر بيماران به درستي انتخاب شوند، يکي از رژيم‌هاي فعال است که ميزان بقاي 5 ساله را 25 درصد بيشتر مي‌کند. از 508 بيمار مبتلا به سرطان کولورکتال متاستاتيک که وارد طرح TRIBE شدند، 252 نفر در گروه FOLFOXIRI و بواسيزوماب و 256 نفر در گروه FOLFIRI و بواسيزوماب قرار گرفتند. 
 
هر دو گروه درماني تا 12 دوره براي بيماران انجام شد و در نهايت، درمان با فلوروراسيل، لوکوورين، همراه با بواسيزوماب ادامه داده شد. در حدود 80 درصد از بيماران کانديد رزکسوين جراحي نبودند، اما پس از کموتراپي، 15 درصد بيماران گروه FOLFOXIRI و 12 درصد FOLFIRI توانستند تحت رزکسيون راديکال قرار گيرند. ميانگين دوره پيگيري بيماران، 1/48 ماه بود که در اين مدت، 174 مورد مرگ در گروهFOLFOXIRI و 200 نفر در گروه FOLFIRI فوت کردند. ميانگين بقاي کلي بيماران به‌طور مشخصي در گروه FOLFOXIRI بهتر از گروه FOLFIRI گزارش شد (8/29 ماه در برابر 8/25 ماه).  

..:::: دارويي جديد براي بدخيمي کولورکتال ::::..

داروسازي «تايهو»،اخيرا اعلام کرده است که درخواست ثبت داروي جديد مربوط به TAS-102 حاوي تري‌فلوريدين (Trifluridine) و تيپيراسيل هيدروکلرايد (Tipiracil Hydrochloride) براي بررسي از سوي سازمان غذا و داروي آمريکا پذيرفته شده است. TAS-102، يک ترکيب خوراکي تحقيقاتي ضدسرطان براي درمان بدخيمي متاستاتيک راجعه کولون است. در صورت تاييد اين دارو از سوي سازمان غذا و داروي آمريکا، گزينه درماني تازه‌اي در اختيار مبتلايان به اين نوع بدخيمي کشنده قرار خواهد گرفت. سازمان مذکور تاريخ اعلام نظر قطعي خود را در مورد اين دارو 19 دسامبر 2015 ميلادي تعيين کرده است.نتايج مطالعه فاز3 روي TAS-102، در 800 بيمار مبتلا به بدخيمي متاستاتيک راجعه کولون که بدخيمي آنها پس از دريافت درمان استاندارد اين بيماري عود کرده بود، به‌دست آمده است. براساس مطالعه ريکورس (RECOURSE)، اين دارو توانسته است شانس بقاي مبتلايان را در مقايسه با دارونما به ميزان معناداري افزايش دهد. ايمني و تحمل‌پذير TAS-102 نيز در مطالعات مطلوب بود. تري فلوريدين يک آنالوگ نوکلئوزيدي آنتي‌نئوپلاستيک است که عملکرد DNA سلولي را تحت تاثير قرار مي‌دهد و تيپيراسيل، يک مهارکننده آنزيم تيميدين فسفوريلاز است. بدخيمي کولورکتال، در جايگاه سوم شايع‌ترين سرطان‌هاي جهان قرار دارد. در سال 2014 ميلادي، براي 136830 بيمار تشخيص بدخيمي کولورکتال گذاشته شد و 50310 بيمار در نتيجه آن جان خود را از دست داده‌اند. 

..::::  باکتري دهاني، عامل بروز سرطان کولورکتال؟  ::::..

نتايج دو مطالعه جديد که به تازگي منتشر شده، پيشنهاد مي‌کنند نوعي از باکتري روده که در دهان يافت مي‌شود ممکن است بروز سرطان کولورکتال را بوسيله نفوذ بر پاسخ ايمني و تبديل آنها به ژن‌هاي سرطان تحريک کند. محققان معتقدند که يافته‌هاي آنها شايد راهي جديد باشد براي ارتقاي روش‌هاي تشخيصي، پيشگيرانه و درمان به موقع سرطان کولورکتال. امروزه شواهدي در دست است که عدم تعادل ميان باکتري‌هاي «خوب» و «بد» روده مي‌تواند باعث بروز سرطان کولورکتال شود. دو مطالعه اخير روي نوعي باکتري به‌نام «فوزوباکتريا» و خصوصا گونه nucleatun آن تمرکز داشته است. به عبارتي فوزوباکتريومي که در دهان يافت شده، به ميزان فراواني در بافت به دست آمده از بيماران مبتلا به سرطان کولورکتال نيز وجود داشته است. البته هنوز مشخص نيست که آيا اين نوع باکتري رشد سلول‌هاي توموري را تحريک مي‌کند و اگر اين‌طور است، اين کار چگونه انجام مي‌شود. در مطالعه اول، محققان «فوزوباکتريا» را در توده‌هاي خوش‌خيم يافتند که در طول زمان بدخيم خواهند شد. اين ممکن است پيشنهاد کننده اين مطلب باشد که آنها در تشکيل مراحل اوليه تومور نقش داشته باشند.

ادامه نوشته

..::::  تشخيص سرطان کولورکتال با آزمايش گازهاي تنفسي  ::::..

پژوهشگران ايتاليايي معتقدند رشد تومور در بدن انسان موجب تغييرات متابوليک متعددي مي‌شود که به توليد انواع خاصي از ترکيبات شيميايي منجر مي‌شوند و اين ترکيبات را مي‌توان در گازهاي بازدمي شناسايي کرد. اين پژوهشگران فرضيه خود را روي 37 بيمار مبتلا به سرطان‌هاي کولورکتال و 41 فرد شاهد آزمودند.
بازدم افراد در يک کيسه خنثي به نام تدلر (Tedlar) جمع‌آوري شد و با روش اسپکترومتري توده‌ايي- کروماتوگرافي گازي مورد بررسي قرار گرفت تا الگوي ترکيبات شيميايي گازي آن مشخص شود. با استفاده از شبکه عصبي احتمال‌سنج، آن دسته از گازهايي که در افتراق افراد سالم از مبتلايان به سرطان کولورکتال مي‌توانند موثر باشند، تعيين گرديدند. با استفاده از اين ترکيبات گازهاي بازدمي، پژوهشگران توانستند با حساسيت 86 ويژگي 83% و دقت تشخيص 85% بيماران را از گروه شاهد افتراق دهند.
براي اثبات دقت تشخيص، اين ترکيب شيميايي در گاز بازدمي 25 بيمار ديگر مورد آزمايش مجدد قرار گرفتند. اين مرحله از مطالعه نشان داد، ارزيابي اين 15 ترکيب شيميايي در گاز بازدمي مي‌تواند با دقت 76
% افراد سالم را از مبتلايان به سرطان کولورکتال افتراق دهد. با اين وجود، براي استفاده از اين روش‌ در بيماريابي سرطان کولورکتال هنوز مطالعه در جوامع مختلف و حجم نمونه‌هاي بسيار بالاتر نياز است. مهم‌ترين امتياز اين روش غيرتهاجمي بودن آن است.

ادامه نوشته

..::::  کولونوسکوپي واقعا از سرطان کولورکتال پيشگيري مي‌کند  ::::..

چندين مطالعه مشاهده‌اي نشان داده‌اند که غربالگري با کولونوسکوپي در کاهش بروز و مرگ‌ومير سرطان کولورکتال موثر است. با اين حال، هنوز به شواهد قاطع‌تري در اين زمينه نياز داريم. مطالعه مورد- شاهدي حاضر به بررسي اين نکته پرداخته که آيا غربالگري به وسيله کولونوسکوپي يا سيگموييدوسکوپي با کاهش خطر مراحل پيشرفته سرطان کولورکتال همراهي دارد يا خير؟ پژوهشگران با استفاده از داده‌هاي مربوط به 4 برنامه مراقبت سلامت در آمريکا، به ارزيابي خطر سرطان کولورکتال در 1012 بيمار داراي خطر متوسط اين سرطان که قبلا تحت غربالگري با کولونوسکوپي يا سيگموييدوسکوپي قرار گرفته بودند (با ميانگين سني 72 سال)، پرداختند: از اين تعداد 472 نفر به سرطان کولورکتال در مراحل پيشرفته مبتلا شده بودند و 538 نفر ديگر از نظر سن، جنس، برنامه مراقبت سلامت و مدت پوشش برنامه، با گروه اصلي (گروه مورد) جور شدند. اقدامات غربالگري بين 3 ماه تا 10 سال قبل از تشخيص سرطان انجام گرفته بود.
غربالگري با کولونوسکوپي با کاهش خطر مراحل پيشرفته سرطان کولورکتال به طور کلي (نسبت شانس تعديل‌شده 29/0)، در سمت چپ کولون (26/0) و در سمت راست کولون (36/0) همراهي داشت. سيگموييدوسکوپي نيز با کاهش خطر مراحل پيشرفته سرطان کولورکتال به طور کلي (50/0) و در سمت چپ کولون (26/0)- ولي نه در سمت راست کولون- همراه بود. در صورت کيفيت بالاي بررسي (يعني با آمادگي کافي و ورود کامل آندوسکوپ تا سکوم)، کولونوسکوپي با کاهش خطر مراحل پيشرفته سرطان کولورکتال به طور کلي (28/0) و در سمت چپ کولون (08/0)- ولي نه در سمت راست کولون- همراهي داشت. در صورت انجام کولونوسکوپي توسط فوق‌تخصص گوارش، اين نسبت‌هاي شانس عبارت بودند از: 26/0 به طور کلي، 17/0 براي کولون چپ و 35/0 براي کولون راست. اين يافته‌ها شواهد بيشتري را فراهم مي‌کنند مبني بر آن‌که غربالگري با کولونوسکوپي از سرطان کولورکتال در هر دو سمت کولون پيشگيري مي‌کند. عدم تاثير بررسي‌هاي باکيفيت احتمالا به اين خاطر است که شناسايي آدنوم‌ها در تعريف بررسي باکيفيت لحاظ نشده‌ است.

ادامه نوشته

..::::  درمان سرطان‌هاي کولورکتال با پلي‌مرهاي نانو ذره‌اي  ::::..

پژوهشگـران مرکــز ويک فارست آمريکا اقدام به توليد نــوع جديدي از نانــوذرات کرده‌اند که احتمالا مي‌تواند در آينده براي درمان سرطان‌هاي کولورکتال مورد استفاده قرار گيرد. در مطالعه اين پژوهشگران، پلي‌مرهاي نانوذره‌اي کونژوگه شکاف باند پائين Low band gap D-A conjugatecl) D-A) که حاوي سيکلوپنتاديتيوفن 2 اتيل هگزيل بودند با بنزوديتاديازول يا بنزوسلناديازول به طور همزمان پلي‌مريزه شدند. پلي مرهاي توليد شده، در محيط مايع پايدار بوده و تا غلظت يک ميلي‌گرم در هر ميلي‌ ليتر از مايع، براي سلول‌ها سميت هم نداشتند. سپس اين پلي‌مرها در معرض نور با طول موج 808 نانومتر قرار گرفتند که باعث ايجاد حرارت تا بالاتر از 50 درجه سانتيگراد گرديد. مواجهه سلول‌هاي کولورکتال در محيط آزمايشگاهي با اين پلي‌مرها در غلظت 100 ميکروگرم در هر ميلي‌ليتر و سپس مواجهه با امواج نوري مزبور، نابودسازي فوتوترمال سلول‌هاي سرطاني را اثبات کرد، به طوري که تنها کمتر از 10% از سلول‌هاي سرطاني زنده باقي ماندند. با اين حساب، پلي‌مرهاي مزبور پيش از مواجهه با نور خاصيت کشندگي ندارند اما بعداز مواجهه با نور به علت ايجاد گرما قادر به از بين بردن سلول‌هاي سرطاني هستند و بنابراين مي‌توان از آنها در درمان سرطان‌هاي کولورکتال و حتي ديگر سرطان‌ها استفاده کرد. پيش از هر گونه استفاده باليني، نياز به بررسي‌هاي بيشتر در اين زمينه وجود دارد.

ادامه نوشته

..::::  تست تنفس روشی برای تشخیص سرطان کولورکتال  ::::..

آنالیز عملکرد تنفسی می‌تواند برای غربالگری سرطان کولون (روده بزرگ) و رکتوم (مقعد) مورد استفاده قرار گیرد. گروهی از محققان که یافته‌های پژوهشی آن‌ها در نشریه انگلیسی جراحی منتشر شده است، با جمع‌آوری و پردازش نمونه‌های بازدم 37 بیمار مبتلا به سرطان کولورکتال و نیز 41 فرد سالم دریافتند الگوهای مختلف ترکیبات آلی فرار (VOC)‌ قادر است بیماران مبتلا به این سرطان را از گروه شاهد متمایز کند. محققان از شبکه عصبی احتمالاتی برای شناسایی الگوی فرآیند ترکیبات آلی فرار در دو گروه مورد مطالعه استفاده کردند که این روش قادر به تعیین بیماران مبتلا با دقت بیش از 75 درصد بود. به گفته محققان اگرچه روش نمونه‌گیری تنفسی، روشی بسیار آسان و غیرتهاجمی است و هنوز در مرحله اولیه توسعه خود است اما یافته‌های این مطالعه ما را به حمایت بیشتری از ارزش این تست به عنوان یک ابزار برای غربالگری کمک می‌کند. سرطان کولورکتال شایع‌ترین سرطان دستگاه گوارش است و هنگامی رخ می‌دهد که سلول‌های غیرطبیعی در دیواره روده بزرگ یا مقعد رشد کنند.

ادامه نوشته

تاییدیه134- زالتراپ

سازمان غذا و داروي آمريکا زيوافليبرسپت (zivaflibercept) با نام تجاري زالتراپ را براي تجويز همراه با رژيم شيمي درماني فولفيري (شامل اسيد فوليک، فلورواوراسيل و ايرينوتکان) براي درمان بزرگسالان با بدخيمي کولورکتال مورد تاييد قرار داده است. زالتراپ يک مهارکننده آنژيوژنز است که خونرساني به تومورها را مهار مي‌کند. اين دارو به‌خصوص براي بيماراني که بدخيمي آنها به ساير اعضاي بدن دست‌اندازي کرده و نيز آن گروه بيماراني که تومورهاي آنها به رژيم شيمي‌درماني حاوي اگزالي پلاتين(oxaliplatin) مقاوم است، تجويز مي‌شود. بدخيمي کولورکتال از نظر شيوع در رتبه چهارم بدخيمي‌ها در ايالات متحده قرار دارد. براساس پيش‌بيني انستيتوي ملي سلامت، در سال 2012 ميلادي براي 143460 نفر از مردم اين کشور تشخيص بدخيمي کولورکتال گذاشته خواهد شد و 51690 نفر در اين سال متعاقب ابتلا به بدخيمي نامبرده جان خود را از دست خواهند داد. اثربخشي و ايمني زالتراپ در يک مطالعه باليني روي 1226 بيمار با بدخيمي کولورکتال متاستاتيک که بيماري آنها طي دريافت رژيم کموتراپي حاوي اگزالي پلاتين وخيم‌تر يا بدخيمي آنها با جراحي برداشته شده اما طي 6 ماه پس از شيمي‌درماني با اگزالي پلاتين متعاقب جراحي عود کرده بود، بررسي شد. شرکت‌کنندگان در مطالعه تا زمان وخيم‌تر شدن بدخيمي يا غيرقابل تحمل شدن عارضه دارو درمان را ادامه دادند. شايع‌ترين عوارض جانبي مشاهده شده در دريافت‌کنندگان زالتراپ همراه با فولفيري عبارت بودند از کاهش تعداد گلبول‌هاي سفيد، اسهال، زخم‌هاي دهاني، ضعف، افزايش فشارخون، کاهش وزن، کم شدن اشتها، درد شکمي و سردرد.

ادامه نوشته

..::::  بررسي مجدد دارويي براي بدخيمي کولورکتال  ::::..

 سازمان غذا و داروي آمريکا از بررسي مجدد درخواست جواز بيولوژيک داروي در دست تحقيق آفليبرسپت (Aflibercept) با نام تجاري زالتراپ (Zaltrap) محلول غليظ براي تزريق در ترکيب با رژيم شيمي‌درماني بر پايه ايرينوتکان - فلوروپيريميدين (irinotecan - fluoropyrimidine) در بيماران با بدخيمي متاستاتيک کولورکتال که قبلا تحت درمان با رژيم‌هاي حاوي اگزالي پلاتين بوده‌اند حمايت خواهد کرد. حمايت از درخواست بررسي مجدد به داروهايي داده مي‌شود که احتمال مي‌رود اگر مورد تاييد نهايي قرار‌گيرند مي‌توانند درماني براي يک وضعيت غيرقابل درمان باشند. با چنين شرايطي تاريخ تعيين شده براي بررسي مجدد زالتراپ، 4 آگوست 2012 است.
اطلاعات ارائه شده براساس مطالعه فاز 3 با نام ولور (VELOUR) در بيماران با بدخيمي متاستاتيک کولورکتال که قبلا تحت درمان با رژيم درماني حاوي اگزالي پلاتين بوده‌اند آماده شده بودند. توليدکنندگان اين دارو اميدوارند که داروي جديد گزينه درماني مهمي در مبتلايان به بدخيمي مذکور باشد. در همين اواخر نتايج به‌دست آمده از مطالعه فاز 3 با نام VENICE در زمينه اضافه کردن زالتراپ به رژيم درماني حاوي دوستاکسل و پردنيزون به عنوان خط اول درمان در بدخيمي پروستات غيروابسته به آندروژن متاستاتيک منتشر شده است. بر اين اساس، به دنبال مصرف اين رژيم دارويي، بهبودي در شانس بقاي بيماران مشاهده نشد.

ادامه نوشته

اطلاع رسانی479- کنفرانس تازه های کانسر کولورکتال

این کنفرانس در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۹۱ توسط دانشگاه علوم پزشکی گلستان برگزار خواهد شد. مباحث این کارگاه شامل مقدمه بر بيماري سرطان، اپیدمیولوژی، تظاهرات باليني وعوامل خطر، زيرگروههاي ارثي، روشهاي تشخيصي، پاتولوژی، ژنتیک، جراحي دركنسر كولون، جراحي دركنسر ركتال، شيمي درماني دركنسر كولوركتال، راديوتراپي دركنسر كولوركتال، جراحي دركنسر كولوركتال متاستاتيك می باشد.

اطلاعات بیشتر

..::::  رگورافنايب، عمر بيشتر در سرطان کولورکتال  ::::..

يک داروي تحقيقاتي با نام رگورافنايب(Regorafenib)، طول عمر بيماران با بدخيمي متاستاتيک را افزايش مي‌دهد. يافته‌هاي يک مطالعه فاز سه که در سمپوزيوم بدخيمي‌هاي دستگاه گوارش انجمن سرطان شناسي باليني آمريکا در سن ديه گو ارائه شدند چنين ادعايي را مطرح کرده است. براي سال‌هاي زيادي بيماران با بدخيمي متاستاتيک کولورکتال در بن‌بست درماني قرار مي‌گرفتند زيرا درمان‌هاي استاندارد کموتراپي نمي‌توانستند رشد تومور را مهار‌کنند و پزشکان ديگر دارويي براي پيشنهاد به اين بيماران نداشتند. پس از 8 سال اين اولين دارو است که بهبود قابل‌توجهي در طول عمر بيماران مبتلا به بدخيمي کولون که ديگر گزينه درماني برايشان وجود نداشت نشان مي‌دهد. محققان رگورافنايب را در يک مطالعه فاز سه تصادفي دوسوکور در مراکز درماني مختلفي در آمريکا، اروپا، ژاپن، استراليا و چين مورد بررسي قرار دادند. به گزارش سپید، رگورافنايب، يک مهارکننده مولتي کيناز است که قابليت کاهش سرعت تکثير سلولي و رشد عروق خوني و نيز چند روند بيولوژيک دخيل در رشد تومور را دارد. محققان دريافتند بيماران با بدخيمي متاستاتيک کولون که تحت درمان با اين دارو بودند متوسط طول عمرشان در مقايسه با دريافت‌کنندگان دارونما تا 29درصد افزايش يافت.

ادامه نوشته

..::::  دستورالعمل‌هاي جديد غربالگري سرطان كولوركتال در سال 2012  ::::..

كالج پزشكان آمريكا (ACP) در تاريخ 6 مارچ 2012، دستورالعمل‌هاي جديد غربالگري سرطان كولوركتال را متنشر كرد. سرطان كولوركتال دومين علت شايع مرگ ناشي از سرطان در هر دو جنس زن و مرد در آمريكا به حساب مي‌آيد. اين دستورالعمل‌هاي جديد براي پزشكان و بيماران در شماره 6 مارچ نشريه AIM به چاپ رسيده و مي‌تواند مورد استفاده متخصصان قرار گيرد. ACP اين رهنمودهاي جديد خود را براي افزايش كمك به بيماران و پزشكان در ارتباط با مزايا و مضرات غربالگري سرطان كولوركتال انتشار داده است. اين انجمن بزرگسالان را تشويق مي‌كند تا غربالگري سرطان كولوركتال را از سن 50سالگي آغاز كنند، هر چند تعداد افرادي كه غربالگري مي‌شوند كمتر از تعداد واقعي است که بايد تحت غربالگري قرار گيرند، به‌رغم اينكه كارايي غربالگري سرطان كولوركتال در كاهش مرگ و مير بيماران در شواهد باليني خوبي اثبات شده است.
ACP پيشنهاد مي‌كند پزشكان ارزيابي فردي خطر سرطان كولوركتال را در همه بزرگسالان به عمل آورند. آنها بايد غربالگري را از سن 50 سالگي براي افراد در معرض خطر متوسط آغاز كنند اما افراد در معرض خطر بالا از سن 40 سال يا 10 سال زودتر از سني كه جوان‌ترين فرد فاميل درجه اول آنها به اين سرطان مبتلا شده است بايد غربالگري را آغاز كنند.
عوامل خطر سرطان كولوركتال شامل افزايش سن، داشتن سابقه شخصي پوليپ، بيماري التهابي روده يا سرطان كولوركتال يا داشتن سابقه خانوادگي اين بيماري هستند. گزينه‌هاي غربالگري سرطان كولوركتال شامل‌ آزمون‌هاي مبتني بر مدفوع و تست‌هاي آندوسكوپيك/ راديولوژيك هستند.
همچنين فاصله بين غربالگري‌ها براي افراد در معرض خطر متوسط بالاي سن 50سال، هر10 سال براي كولونوسكوپي، هر 5 سال براي سيگموئيدوسكوپي قابل انعطاف، كولونوسكوپي مجازي و باريم انماي دابل كنتراست و سالانه براي آزمون خون مخفي مدفوع تعريف شده‌اند.
به گزارش سپید، متخصصان اين انجمن بيماران را تشويق مي‌كنند براي انتخاب تست غربالگري موردنظر خود با پزشكان مشورت كنند تا مزايا و معايب هر كدام را بشناسند و براساس شرايط خود بهترين روش را انتخاب كنند. موفقيت هر برنامه غربالگري به خصوص در مورد سرطان كولوركتال به مناسب بودن تست و پيگيري بيماران با نتايج غربالگري غيرطبيعي، همچنين پيگيري آنها با تكرار تست‌ها در فواصل مناسب بستگي دارد. اين دستورالعمل جديد ادامه غربالگري سرطان كولوركتال را در بزرگسالان بالاي 75 سال توصيه نمي‌كند. به خصوص افرادي كه اميد به زندگي آنها كمتر از 10 سال پيش‌بيني مي‌شود زيرا مضرات غربالگري بر مزاياي آن غلبه مي‌كند. از آنجا كه كولونوسكوپي به عنوان استاندارد طلايي تست‌هاي غربالگري به صورت عموم پذيرفته شده، خطرات احتمالي آن مانند خونريزي، سوراخ‌شدگي روده و واكنش‌هاي شديد به موادي كه براي آمادگي روده‌ها تجويز مي‌شود، بايد در نظر گرفته شود و به اطلاع بيماران نيز رسانده شوند.

ادامه نوشته

..::::  ژن سركوب كننده سرطان كولوركتال شناسایی شد  ::::..

دانشمندان ژن سركوب كننده سرطان كولوركتال را شناسایی كردند . این ژن می تواند موجب خودكشی سلول های سرطانی و بدین ترتیب مانع ازآغاز سرطان در بدن شود. سرطان كولون و ركتوم كه به سرطان كولوركتال نیز معروف است، دومین علت اصلي مرگ و میر ناشی از سرطان در مردان و سومین علت اصلي مرگ ومیر از سرطان در میان زنان است. به گزارش دیلی اكسپرس، پژوهشگران فرانسوی یك مدل حیوانی ارایه كردند كه حامل جهش ژن سركوب كننده سرطان كولوركتال (DCC ) بود. موش های حامل این جهش دچار تومور سرطانی شدند چرا كه این ژن دیگر نمی توانست موجب مرگ سلول های سرطانی شود. این كشف می تواند به ارایه اهداف جدید درمان سرطان منجر شود كه دوباره مرگ سلول های سرطانی را امكان پذیر می كند.
محققان آزمایشگاه اكسلنس در مركز تحقیقات سرطان لیون، فرایند مرگ سلولی را و به ویژه سازوكاری كه موجب می شود سلول ها در زمان غیرطبیعی شدن ، خودكشی كنند، بررسی كردند. این سازوكار می تواند از طریق قراول هایی كه بر روی سطح سلول قرار دارند و محیط را بررسی می كنند ، فعال شود. دانشمندان این قراول ها را 'گیرنده های وابسته ' نام گذاری كرده اند. پژوهشگران نشان دادند كه ژن از بین برنده سرطان كولوركتال (DCC) كه برای گیرنده وابسته كدگذاری شده ، مانع از آغاز سرطان در بدن می شود و این ژن موجب خودكشی سلول هایی می شود كه سرطانی شده اند.  نتایج این تحقیقات درنشریه نیچر منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  يك آزمايش خون ساده براي غربالگري سرطان كولوركتال  ::::..

نتايج حاصل از يك مطالعه روي توليد يك روش جديد به منظور تشخيص زودرس سرطان‌هاي كولوركتال مطرح شد. پژوهشگران اين طرح تحقيقاتي موفق به توليد يك تست آزمايشگاهي جديد شدند كه با مكانيسم رديابي ميكرو آر.ان.اي و (miRNA) مي‌تواند سرطان‌هاي كولوركتال را در مراحل بسيار زودرس تشخيص دهد. اين تست ايمن و ارزان‌ قيمت بوده و از دقت بالايي برخوردار است. همچنين با توجه به اينكه تنها نياز به يك نمونه خون دارد غيرتهاجمي محسوب مي‌شود. پژوهشگران اين طرح پيشنهاد كردند كه از اين روش مي‌توان به عنوان يك تست غربالگري ساليانه براي بررسي ابتلا به سرطان‌هاي كولوركتال استفاده كرد.

ادامه نوشته

..::::  وكتيبيكس، افزايش بقا در بيماران مبتلا به سرطان كولوركتال  ::::..

شركت داروسازي امگن اعلام كرده است كه نتايج كارآزمايي باليني فاز سوم روي داروي وكتيبيكس (Vectibix) با موفقيت همراه بوده است. وكتيبيكس يا پانتي‌تومب (Panitumumab) يك آنتي‌بادي تك‌دودماني است كه اگر در تركيب باكموتراپي به كار برده شود شانس بقا را در بيماران مبتلا به سرطان كولوركتال كه داراي ژن KRAS هستند افزايش مي‌دهد. دكتر مارك پيترز، سرپرست اين گروه تحقيقاتي تاكيد كرده است قبل از به كارگيري اين آنتي‌بادي حتما بايد از وجود ژن KRAS در بيمار اطمينان حاصل كرد.

ادامه نوشته

..::::  خطر كمتر سرطان كولوركتال با NSAIDها  ::::..

زنان يائسه‌اي كه براي مدت حداقل 10 سال از داروهاي ضدالتهابي غيراستروييدي (NSAID) استفاده مي‌كنند، در مقايسه با زناني كه از اين گروه دارويي استفاده نمي‌كنند، با خطر كمتر مرگ ناشي ازسرطان كولوركتال مواجهند. محققان اين مطالعه ارتباط ميان استفاده از آسپيرين و NSAIDهاي غيرآسپيريني را با مرگ ناشي از سرطان كولوركتال در بيش از 160 هزار زن يائسه سنجيدند كه از ابتدا هيچ سابقه‌اي از سرطان كولوركتال را ذكر نمي‌كردند. در نهايت مشخص شد افرادي كه اظهار مي‌داشتند از NSAID استفاده كرده‌اند، تقريبا 30 درصد كمتر با ميزان مرگ ناشي از سرطان كولوركتال روبرو بودند. همچنين كاهش قابل‌توجهي در مرگ‌ومير ناشي از اين نوع سرطان ميان زناني كه حداقل 10 سال از NSAID، مانند آسپيرين و ايبوپروفن استفاده كرده‌اند، ديده مي‌شد. نتايج اين مطالعه به روشن شدن بيشتر اهميت دوره‌هاي مختلف مصرف NSAID در طول زمان براي كاهش خطر مرگ ناشي از سرطان كولوركتال كمك شاياني كرده است.

ادامه نوشته