..:::: نانوداروي ضدسرطان پستان ::::..

محققان آلماني فاز سوم آزمون باليني روي نانوداروي ضدسرطان پستان (ABRAXANE®) را با موفقيت انجام دادند. اين نانودارو مي‌تواند ابعاد تومور را کاهش دهد. اين آزمون باليني توسط کلينيک جپارسپتو آلمان روي 1200 بيمار انجام شده‌است. در اين آزمون که فاز سوم آزمون باليني اين دارو است، داوطلبين به‌صورت تصادفي انتخاب شده‌اند. اين آزمون نشان داد نرخ بهبود بيماران 9 درصد افزايش يافته، يعني از رقم 29درصد به 38 درصد رسيده است. 
 
در اين روش، داروي شيمي‌درماني پاکليتاکسل به پروتئين آلبومين متصل شده و سپس به بيماران تزريق مي‌شود. اين در حالي است که در روش‌هاي معمول، پاکليتاکسل با حلال‌هاي مختلف ترکيب شده و وارد بدن بيمار مي‌شود. در اين روش، از اين دارو براي کاهش ابعاد تومور سرطان پستان استفاده مي‌شود. در واقع اين روش درماني يک روش کوچک کردن ابعاد تومور پيش از عمل جراحي است. مايکل اونتخ مي‌گويد: «فاز دوم اين آزمون باليني به شکلي طراحي شده بود که اثر داروي شيمي‌درماني متصل به پروتئين به‌صورت هفتگي با داروي پاکليتاکسل رايج مقايسه شود. نتايج نشان داد که داروي متصل به پروتئين اثربخشي بيشتري دارد.» 

..:::: ايبوديلاست در بيماري‌هاي نورودژنراتيو ::::..

 30 نفر از 60 بيمار مقرر براي شرکت در مطالعه باليني روي داروي ايبوديلاست (Ibudilast) در درمان اسکلروزيس جانبي آميوتروفيک، ثبت‌نام کرده‌اند. اين مطالعه، از نوع تصادفي دوسوکور است که براي ارزيابي اثربخشي آن در بهبود عملکرد تنفسي، قدرت عضلات و تبادل هوايي غيرتهاجمي و نيز ايمني و تحمل‌پذيري 60 ميلي‌گرم ايبوديلاست در روز در مقايسه با دارونما، در زماني که در ترکيب با ريلوزول (Riluzole) در مبتلايان به اسکلروزيس جانبي آميوتروفيک تجويز شود، انجام خواهد شد. يوايچي ايواکي، سرپرست شرکت توليد‌کننده ايبوديلاست، مي‌گويد: «ما مفتخريم اعلام کنيم که 50درصد مرحله ثبت‌نام شرکت‌کنندگان در اين مطالعه، طي 4 ماه اول صورت گرفته است، اما به دليل اهميت اين مطالعه در مبتلايان به اسکلروزيس جانبي آميوتروفيک، حمايت مرکز پيشگيري و کنترل بيماري‌ها از آن ادامه خواهد داشت.» اسکلروزيس جانبي آميوتروفيک، که بيماري گولريگ (Lou Gehrige) نيز ناميده مي‌شود، يک بيماري نورودژنراتيو پيش‌رونده است که سلول‌هاي عصبي موجود در مغز و نخاع را تحت‌تاثير قرار مي‌دهد. اعصاب مذکور قابليت کنترل برخي عضلات خاص را از دست مي‌دهند، در نتيجه، عضلات ضعيف مي‌شوند. اسکلروزيس جانبي آميوتروفيک، حرکات اختياري را متاثر ساخته و بيماران در مراحل بعدي بيماري ممکن است کاملا فلج شوند. در حدود 30هزار نفر مبتلا به اسکلروزيس جانبي آميوتروفيک در آمريکا وجود دارد و سالانه براي نزديک به 5600 نفر در اين کشور تشخيص اسکلروزيس جانبي آميوتروفيک گذاشته مي‌شود. در‌حال حاضر، ريلوزول تنها درمان دارويي مورد تاييد براي اسکلروزيس جانبي آميوتروفيک است، اما اثربخشي محدودي از اين دارو مشاهده شده است. ايبوديلاست با نام مولکولي MN-166، از سال 1989 ميلادي در ژاپن و کره براي درمان عوارض پس از حمله مغزي و آسم برونشيال مورد تاييد بوده است.  

..:::: تاييد انديکاسيوني جديد براي روفيناميد ::::..

شرکت ايساي تاييديه انديکاسيون جديدي را براي داروي ضدتشنج روفيناميد (Rufinamide)، با نام تجاري بانزل (Banzel) خود از سوي سازمان غذا و داروي آمريکا دريافت کرده است. به دنبال اخذ تاييديه جديد، بانزل که قبلا به‌عنوان درمان همراه در بزرگسالان و کودکان بالاي 4 سال مبتلا به تشنج‌هاي ناشي از سندرم لنوکس- گاستوات مورد استفاده قرار گرفته بود، براي تجويز در کودکان زير 4 سال نيز مجاز شناخته شد. تاييديه جديد برپايه تحليل نتايج به‌دست آمده از مطالعه فاز3 باليني (مطالعه303) در بيماران خردسال 1تا4 ساله براي مقايسه بانزل با ساير گزينه‌هاي درماني به‌دست‌آمد. مطالعه نشان داد که فارماکوکينتيک و ايمني اين دارو در بيماران 1 تا 4 سال، مشابه بيماران بزرگسال و بالاي 4 سال است. شايع‌ترين عوارض گزارش شده در گروه تحت‌درمان با بنزل عبارت بودند از استفراغ و بي‌خوابي.
 LGS ، شکلي شديد از صرع است که 1 تا 4درصد تمام موارد ابتلا به صرع کودکان در آمريکا را شامل مي‌شود. اين اختلال با انواع مختلف تشنج همراه بوده و به سختي کنترل مي‌شود. در نتيجه در اغلب موارد تجويز چندين دارو به‌طور همزمان اجتناب‌ناپذير است. شايع‌ترين نوع تشنج مرتبط با LGS، تشنج‌هاي تونيک و آتونيک هستند که به سقوط‌هاي مکرر به دليل از دست رفتن ناگهاني هوشياري منجر مي‌شوند. LGS اغلب باعث تاخير در روند رشد و تکامل و اختلالات رفتاري مي‌شود، بنابراين کيفيت زندگي بيماران و خانواده‌هاي آنان به شدت تحت‌تاثير قرار مي‌گيرد. بانزل يک مشتق‌تري آزول است که از لحاظ ساختاري شباهتي به ديگر داروهاي ضدصرع موجود در بازار دارويي ندارد. چنين به نظر مي‌رسد که اين دارو اثرات خود را با تنظيم کانال‌هاي سديم وابسته به ولتاژ موجود در مغز و دخالت در تحريک بيش از حد اعصاب اعمال مي‌کند. فعاليت شرکت ايساي، بر درمان‌هاي ضدصرع متمرکز است و روفينامايد را در بيش از 20 کشور در اروپا، آمريکا و آسيا وارد بازار کرده است. LGS، يکي از انواع نادر اما کشنده صرع است که معمولا در کودکان پيش دبستاني تشخيص داده مي‌شود. بسياري از اين کودکان، دچار اختلال ارگانيک از پيش موجود مغزي (نظير انسفالوپاتي) هستند. مشخصه اين عارضه، فقط تشنج‌هاي مکرر و متنوع نيست. اختلالات شخصيتي و تاخير در تکامل از ديگر عوارض آن هستند. روفينامايد به‌عنوان درمان همراه با ساير داروهاي ضدصرع ديگر در درمان تشنج‌هاي مرتبط با LGS در اتحاديه اروپا در ژانويه 2007 ميلادي با نام تجاري اينوولون(Inovelon) و در آمريکا در نوامبر 2008 ميلادي با نام بانزل وارد بازار شد. 

 

..:::: لنويما، داروي تحقيقاتي جدید براي مبتلايان به بدخيمي پيشرونده تيروئيد مقاوم به درمان ::::..

نتايج به‌دست آمده از مطالعه فاز 3 با نام سلکت (SELECT) روي لنواتينيب (Lenvatinib) با نام تجاري لنويما(Lenvima)، داروي تحقيقاتي ضدسرطان براي مبتلايان به بدخيمي پيشرونده تيروئيد مقاوم به درمان با يد راديواکتيو، در شماره 12 فوريه 2015 نشريه پزشکي نيوانگلند به چاپ رسيد. اين اولين بار است که يک مقاله در مورد مطالعه‌اي فاز3 در درمان سيستميک بدخيمي تيروئيد در نشريه پزشکي نيوانگلند به چاپ رسيده است. در نهايت، ارائه نتايج همين مطالعه به سازمان غذا و داروي آمريکا، به تاييد آن انجاميد. 
 بدخيمي تمايز يافته تيروئيد، شايع‌ترين شکل سرطان تيروئيد و مسبب نزديک به 95درصد از تمام انواع بدخيمي‌هاي تيروئيد است. خوشبختانه اغلب مبتلايان به بدخيمي تمايزيافته تيروئيد، با جراحي و مصرف يد راديواکتيو قابل درمان هستند. درصد کمي از بيماران اين گروه وجود دارند که از درمان‌هاي نامبرده بهره‌اي نمي برند، اما گزينه‌هاي درماني براي اين گروه بيماران بسيار محدود است. بنابراين، محققان درصدد هستند تا با انجام مطالعات باليني متعدد و بررسي پتانسيل‌هاي لنواتينيب، گزينه درماني تازه‌اي را در اختيار بيماران سرطاني، به خصوص مبتلايان به بدخيمي تيروئيد قرار دهند. 
 بدخيمي‌هاي تيروئيد در بافت‌هاي غده تيروئيد شکل مي‌گيرند. اين بدخيمي‌ها در زنان شايع تر از مردان اند و معمولا بين 25 تا 65 سالگي رخ مي‌دهند. شايع‌ترين انواع سرطان تيروئيد، يعني انواع پاپيلاري و فوليکولار شامل هورتل سل (Hürthle cell) هم مي‌شود در گروه سرطان‌هاي تمايز يافته طبقه بندي مي‌شوند و مسبب نزديک به 95درصد موارد اين بدخيمي هستند. 
بقيه موارد در گروه تمايز نيافته(3 تا 5درصد موارد) يا مدولاري کارسينوما(1تا 2درصد موارد) جاي مي‌گيرند. طبق آمار اعلام شده از سوي انستيتو ملي سرطان آمريکا، در سال 2014 ميلادي براي 62980 نفر از مردم اين کشور تشخيص سرطان تيروئيد گذاشته شد و 1890 نفر در همين سال در نتيجه ابتلا به بدخيمي تيروئيد جان خود را از دست داده‌اند. 
 
لنواتينيب (E7080)، يک داروي خوراکي است که به‌طور اختصاصي فعاليت‌هاي مولکول‌هاي مختلفي نظير VEGFR، FGFR، RET، KIT و PDGFR را مهار مي‌کند. همچنين، ساير مسيرهاي درگير در پروليفراسيون تومور نظير گيرنده‌هاي فاکتور رشد فيبروبلاستي و گيرنده فاکتور رشد مشتق از پلاکت را متوقف مي‌کند. به‌طور ويژه، اين دارو همزمان VEGFR، FGFR و نيز RET را که در آنژيوژنز و پروليفراسيون تومور دخيل هستند، مهار مي‌کند. همچنين، تحليل ساختار کريستال توسط اشعه ايکس ثابت کرده است که لنواتينيب اولين ترکيبي است که يک نوع اتصال جديد به VEGFR2 دارد و طبق آناليز کينتيک، مشخص شد که فعاليت کيناز را به سرعت مهار مي‌کند. 
 
مهارکننده‌هاي کيناز بسته به نوع اتصال و موضع گيري کيناز هدف نسبت به آنها، به انواع مختلفي طبقه بندي مي‌شوند (نوع 1 تا5). بيشتر انواع مهارکننده‌هاي تيروزين کيناز مورد تاييد، نوع1 يا نوع2 هستند. هرچند که براساس آناليز ساختار کريستال توسط اشعه ايکس، مشخص شد که لنواتينيب نوع جديدي از اتصال براي مهار کيناز را ايجاد مي‌کند که از بقيه انواع متفاوت است. به علاوه، چنين به نظر مي‌رسد که لنواتينيب به سرعت فعاليت کيناز را مهار مي‌کند که اين ويژگي را مي‌توان به دليل نوع اتصال خاص آن دانست. بنابراين، لنواتينيب، يک مهارکننده خوراکي تيروزين کيناز با نوعي اتصال ويژه است. 
 
مطالعات باليني روي لنواتينيب، در انواع مختلف سرطان شروع شده‌اند. از جمله در انديکاسيون‌هاي زير: هپاتوسلولار کارسينوما: فاز3، رنال سل کارسينوما: فاز2، بدخيمي غيرسلول کوچک ريه: فاز2، بدخيمي اندومتريال: فاز2
 
مطالعه فاز3 (SELECT)، از نوع تصادفي و در مقايسه با دارونماست که به‌طور همزمان در چند مرکز روي 392 بيمار مبتلا به بدخيمي پيشرونده تيروئيد مقاوم به يد راديواکتيو به چاپ رسيده است. هدف اصلي اين مطالعه، مقايسه آن با دارونما در بقاي بدون پيشرفت بيماري(PFS) در مبتلايان به سرطان تيروئيد تمايز يافته مقاوم به يد راديواکتيو و با شواهد راديوگرافي به نفع پيشرفت بيماري طي 13 ماه و تحت درمان با لنواتينيب خوراکي 24ميلي گرمي با الگوي مصرف يکبار در روز است. شرکت‌کنندگان در مطالعه به نسبت 2 به 1 به‌طور کاملا تصادفي، تحت درمان با لنواتينيب يا دارونما قرار گرفتند. بنابراين، هدف اصلي مطالعه، بقاي بدون پيشرفت بيماري مستقل از مشاهدات راديولوژي است. اهداف ثانويه مطالعه، عبارتند از ميزان پاسخ‌دهي درماني، شانس بقا و ايمني داروي مذکور. بيش از 392 بيمار در بيش از 100 مرکز درماني تخصصي در سراسر اروپا، شمال و جنوب آمريکا و آسيا به‌طور داوطلبانه در اين مطالعه شرکت کرده‌اند. 
 
لنواتينيب در مقايسه با دارونما به ميزان معناداري بقاي بدون پيشرفت بيماري را افزايش داد (در گروه تحت درمان با لنواتينيب، 18/3 ماه و در گروه دريافت کننده دارونما، 3/6ماه). به علاوه، لنواتينيب پاسخ‌دهي درماني را نيز در مقايسه با دارونما به‌طور معناداري بالا برد (مجموع پاسخ‌دهي کامل و نسبي؛ در گروه تحت درمان با لنواتينيب، 64/8درصد و در گروه دريافت کننده دارونما، 5/1 درصد). به‌طور اخص، پاسخ‌دهي کامل در 1/5درصد(4بيمار) در گروه تحت درمان با لنواتينيب و صفر درصد در گروه شاهد بود. همچنين، 65درصد از بيماران تحت درمان با لنواتينيب، کاهش حجم تومور را تجربه کردند؛ اين رقم در گروه دريافت کننده دارونما فقط 2درصد بود. 
 
شايع‌ترين عوارض گزارش شده در مطالعه و مرتبط با درمان با لنواتينيب صرف‌نظر از شدت عارضه عبارت بودند از پرفشاري خون(67درصد)، اسهال(59درصد)، ضعف يا آستني(59درصد)، کاهش اشتها(50درصد)، کاهش وزن(46درصد) و تهوع (41درصد). عوارض با شيوع کمتر عبارت بودند از التهاب مخاط دهان، سردرد، استفراغ، پروتئينوري، ورم و درد کف دست و پا، درد شکمي، ديس فوني. لنواتينيب ممکن است عوارضي جدي نظير نارسايي قلبي، تشکيل لخته‌هاي خوني (حوادث ترومبوآمبوليک)، آسيب جدي کبدي (هپاتوتوکسيسيتي)، آسيب کليوي (نارسايي کليه)، سوارخ‌شدگي روده يا معده، طولاني شدن فاصلهQT، هايپوکالمي، سردرد، گيجي، تشنج، اختلال ديد، هموراژي، مشکلات جنيني (در صورت استفاده از دارو در دوران بارداري) نيز ايجاد کند.
 
درخواست تاييد لنواتينيب در بدخيمي مقاوم به درمان تيروئيد، براي اولين بار در ژاپن در ژوئن2014 ميلادي، در آمريکا و اتحاديه اروپا در آگوست 2014ميلادي و در همان سال در چند کشور ديگر(کانادا، روسيه، کره، برزيل) نيز ارائه شد. لنواتينيب براي درمان بدخيمي تيروئيد در ژاپن، آمريکا و اتحاديه اروپا تحت پوشش قانون داروهاي اورفان قرار گرفته است. به علاوه، شرکت توليدکننده اين دارو، ايساي (Eisai)، يک مطالعه جهاني فاز3 روي لنواتينيب در هپاتوسلولار کارسينوما و نيز يک مطالعه فاز2 روي لنواتينيب در انواع ديگر تومورها نظير رنال سل کارسينوما و بدخيمي غيرسلول کوچک ريه را ترتيب داده است. همچنين، قانون داروهاي اورفان براي اين دارو در کشورهاي ژاپن (در انديکاسيون بدخيمي تيروئيد)، آمريکا (درمان انواع فوليکولار، مدولاري، آناپلاستيک و متاستاتيک يا پيشرفته پاپيلاري) و اروپا (براي سرطان تيروئيد فوليکولار يا پاپيلاري) اعمال مي‌شود. 

..:::: تاييد شکل جديدي از استراديول پوستي ::::..

مينيول (Minivelle)، شکل جديدي از سيستم ترنس درمال استراديول، با دوز 025/0 ميلي‌گرم در روز است که به شکل نسخه‌اي فقط در پيشگيري از پوکي استخوان يائسگي کاربرد دارد. سازمان غذا و داروي آمريکا ابتدا مينيول را در اکتبر2012 ميلادي براي درمان سندرم‌هاي وازوموتور متوسط تا شديد مرتبط با يائسگي، به ويژه گرگرفتگي‌هاي مکرر، تاييد کرده بود. در سپتامبر2014 ميلادي اين سازمان انديکاسيون جديد پيشگيري از پوکي استخوان يائسگي را براي تمام دوزاژ مينيول مورد تاييد قرار داد. دوز اندک 025/0 ميلي‌گرم در روز اين دارو، فقط براي انديکاسيون مذکور مجاز دانسته شد. 
 
برچسب پوستي جديد 025/0 ميلي‌گرم در روز، 33درصد از مينيول 0375/0 ميلي‌گرم در روز، کوچک تر است. بنابراين، برچسب‌هاي 025/0 ميلي‌گرمي، کوچک‌ترين برچسب‌هاي استروژن درماني در جهان هستند. هم اکنون مينيول در 5 دوز 025/0 ميلي‌گرم در روز، 0375/0 ميلي‌گرم در روز، 05/0 ميلي گرم در روز، 075/0 ميلي‌گرم در روز و 1/0ميلي‌گرم در روز در بازارهاي جهاني موجود است. دوزهاي بالا، براي درمان سندرم‌هاي وازوموتور متوسط تا شديد نيز کاربرد دارند. 
 
شرکت نوون (Noven) برنامه حمايتي ويژه‌اي را براي کاهش سهم پرداخت بيمار ترتيب داده است. اثربخشي و ايمني مينيول در پيشگيري از پوکي استخوان يائسگي، در يک مطالعه 2ساله تصادفي دوسوکور با استفاده از دارونما به‌طور همزمان در 2 گروه مقايسه شد. 
 
شايع‌ترين عوارض جانبي گزارش شده در گروه تحت درمان با اين دارو عبارت بودند از سردرد، حساسيت به لمس در سينه، دردکمري، احساس ناخوشي در معده، تهوع، التهاب سينوس‌ها، لکه‌بيني و خونريزي نامنظم واژينال. مينيول گرد است و حاشيه‌هاي نرم و نيم دايره‌اي دارد، چنين وضعيتي به پيشگيري از کنده شدن آن طي تعويض روزانه لباس، انجام ورزش و استحمام کمک مي‌کند. اين برچسب‌ها تحريک پوستي ايجاد نمي کنند و رد چسبناک روي پوست برجاي نمي‌گذارند. طي مطالعات داروشناسي روي مينيول، کمتر از 35درصد از داوطلبان استفاده از اين برچسب‌ها اريتم را تجربه کرده‌اند.  

..:::: ساپوسين در درمان گليوبلاستوما ::::..

داروسازي بکسيون (Bexion) اخيرا اعلام کرده که سازمان غذا و داروي آمريکا، ساپوسين سي (Saposin C)، ماده فعال موجود در BXQ-350 را براي درمان گليوبلاستوما مولتي فوروم تحت حمايت قانون داروهاي اورفان بررسي خواهد کرد. در صورت تاييد ساپوسين براي درمان گليوبلاستوما مولتي فوروم، حق انحصاري بازاريابي BXQ-350 براي مدت 7 سال به شرکت بکسيون تعلق خواهد گرفت. بکسيون قبلا جايزه «تحقيقات مبتکرانه در تجارت کوچک» را از انستيتوي ملي سرطان براي حمايت از توليد و مطالعات باليني BXQ-350 دريافت کرده بود. دکتر ري تاکيجيکو، بنيانگذار و مدير بکسيون، مي‌گويد: «قرار گرفتن BXQ-350 در جايگاه داروهاي اورفان، اتفاق مهمي در مسير تکامل اين دارو است. در حال حاضر گزينه‌هاي درماني اندکي براي بيماراني که از گليوبلاستوما مولتي فوروم رنج مي‌برند وجود دارد.» 

 

..:::: رابطه خواب خوب در جوانی و تقویت حافظه در دوران پیری ::::..

تحقیقات صورت گرفته توسط پژوهشگران آمریکایی نشان می‌دهد، کیفیت خواب در دوران جوانی و میانسالی به تقویت حافظه و یادگیری در دوران سالمندی کمک می‌کند. خواب عمیق بخصوص در دوره جوانی به بازیابی تجربیات و خاطرات در طول روز کمک می‌کند؛ همچنین در دوره میانسالی، خواب بعداز ظهر از کند شدن عملکرد حافظه جلوگیری می‌کند؛ اما در دوره سالمندی، افراد در طول شب بارها از خواب بیدار شده و خواب عمیق کمتری را تجربه می‌کنند. 
 
محققان آزمایشگاه علوم اعصاب خواب و شناخت دانشگاه بیلور، ارتباط بین کیفیت خواب در سنین جوانی با تقویت حافظه در سنین پس از 70 سالگی را مورد بررسی قرار دادند. محققان حدود 200 پژوهش درخصوص خواب و عملکرد روانی از سال 1967 را مورد بررسی مجدد قرار دادند؛ شرکت‌کنندگان 18 تا 29 سال در گروه جوانان، 30 تا 60 سال در گروه میانسالان و بالای 60 سال در گروه سالمندان دسته‌بندی شدند. 
 
ساعات خواب شبانه، مدت زمان به خواب رفتن و تعداد دفعات بیدار شدن در طول خواب شبانه مورد بررسی قرار گرفت که نشان می‌دهد، خواب مناسب و کافی دوران کودکی و جوانی علاوه بر کمک به سلامت قلب و روح، نقش بسزایی در تقویت حافظه و عملکرد شناختی در دوران کهنسالی ایفا می‌کند. نتایج این تحقیق در مجله Perspectives on Psychological Science منتشر شد.  

..:::: واکسن جدید سرطان دهانه رحم با قدرت محافظت 90 درصدی ::::..

دانشمندان انگلیسی مدعی هستند که یک واکسن جدید خواهد توانست از طیف گسترده‌ای از سرطان‌های دهانه رحم جلوگیری کند. واکسن جدید بطور چشمگیری به ارائه حفاظت بیشتر نسبت به واکسن کنونی موسوم به گارداسیل می‌پردازد؛ نمونه کنونی تنها می‌تواند از دو گونه سرطان‌زای ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) جلوگیری کند. این واکسن در انگلستان برای کودکان 12-13 ساله و در آمریکا برای دختران 11-12 ساله عرضه می‌شود. واکسن جدید از انسان در برابر 9 سویه ویروس که هفت سویه آن عامل بسیاری از گونه‌های سرطان دهانه رحم است، محافظت می‌کند. 
 
دانشمندان دانشگاه کوئین مری در لندن دریافتند که واکسن جدید «گارداسیل 9» تا 97 درصد در حفاظت در برابر سرطان درجه بالای دهانه رحم، فرج و بیماریهای واژنی ناشی از پنج سویه HPV موثرتر است. این واکسن همچنین به اندازه نمونه کنونی در برابر بیماری‌های ناشی از چهار سویه HPV موثر است. همچنین با حفاظت ارائه شده توسط واکسن مذکور می‌توان در آینده انتظار داشت که تعداد آزمایشات پاپ اسمیر تا میزان زیادی کاهش یابد. 
 
دانشمندان به بررسی تاثیر گارداسیل 9 بر روی 14 هزار و 200 زن با سنین 16 تا 29 سال پرداخته و دریافتند که گارداسیل 9 نسبت تا 90 درصد بیشتر از زنان در برابر این بیماری‌ها محافظت می‌کند. این در حالیست که واکسن کنونی تنها تا 70 درصد از بیماری‌های دهانه رحم و زگیل تناسلی جلوگیری می‌کند. دانشمندان تاکید کردند که برای این درصد از تاثیرگذاری باید واکسن را پیش از ابتلا به ویروس تزریق کرد. 
 
ویروس ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) رایجترین ویروس مقاربتی است؛ بسیاری از مبتلایان می‌توانند بدون عوارض ماندگار، این ویروس‌ها را که اکثرشان کم‌خطر بوده و منجر به زگیل می‌شوند، از بدنشان خارج کنند، اما سایر گونه‌ها بسیار پرخطر بوده و می‌توانند منجر به سرطان دهانه رحم و گاهی سرطان فرج، واژن، آلت تناسلی و مقعد شوند. بیشتر انواع سرطان‌های دهانه رحم در نتیجه عفونی شدن با سویه‌های پر خطر HPV شکل می‌گیرند. سرطان دهانه رحم، چهارمین سرطان رایج در میان زنان سراسر جهان محسوب شده که سالانه به ابتلای بیش از نیم میلیون زن و حدود 250 هزار مرگ در سراسر جهان منجر می‌شود. نتایج این تحقیق در مجله Medicine منتشر شده است.  

..:::: افزایش امید برای ساخت واکسن اچ‌آی‌وی با تولید داروی جدید ::::..

دانشمندان مرکز تحقیقاتی اسکریپس در آمریکا از ساخت داروی آزمایشی جدیدی خبر می‌دهند که می‌تواند به تولید واکسن قوی و جهانی اچ‌آی‌وی منجر شود. داروی جدید تمامی سویه‌های ویروس اچ‌آی‌وی-1، اچ‌آی‌وی-2 و ویروس نقص ایمنی میمونی (SIV) را مسدود می‌کند؛ محققان مدعی هستند که تاثیرگذاری و قدرت این دارو به حدی است که می‌تواند در آینده نزدیک به تولید واکسن موثر اچ‌آی‌وی منجر شود. «مایکل فرزان» سرپرست تیم تحقیقاتی تأکید کرد: این ترکیب قویترین و موثرترین بازدارنده‌ای است که تاکنون تولید شده است؛ برخلاف آنتی بیوتیک‌ها که در برابر بسیاری از گونه‌های ویروس ایدز خنثی هستند، گیرنده‌ای موسوم به CCR5 حاوی تغییرات غیرمعمول در منطقه اتصال- اچ‌آی‌وی است و پروتئین بر اساس این منطقه اتصال می‌توانند برای جلوگیری از عفونت مورد استفاده قرار گیرند. بررسی‌ها نشان می‌دهد، این داروی آزمایشی از توانایی مقابله با تمام گونه‌های ویروس اچ‌آی‌وی حتی گونه‌های بشدت مقاوم به درمان برخوردار است. نتایج این تحقیق در مجله Nature منتشر شده است.  

..:::: کشف پروتئین مرتبط به ابتلا به دیابت بارداری ::::..

دانشمندان دانشگاه‌های دوک و نورث‌وسترن آنزیمی را یافته‌اند که نقش مهمی در ابتلای زنان به ازدیاد قند خون در دوران بارداری ایفا می‌کند. به مدت 40 سال است دانشمندانی که در حال بررسی چگونگی متابولیزه‌شدن قند هستند، معتقد بوده‌اند چهار آنزیم وجود دارند که فرآیند گرفتن انرژی از غذا توسط بدن را شروع می‌کنند. کشف قابلیت تولید انرژی توسط این چهار کاتالیزگر موسوم به hexokinases، موجب انجام تحقیقات بیشتر درباره چگونگی متابولیز‌شدن کربوهیدرات‌ها توسط بدن شد. این دستاورد همچنین بررسی چگونگی مداخله‌کردن در عملکرد این آنزیم‌ها از طریق دارو به منظور مدیریت‌کردن اختلالات متابولیکی از جمله دیابت را به دنبال داشت. 
 
به تازگی دانشمندان نشان داده‌اند تیم hexokinase در واقع عضو پنجمی نیز دارد. این آنزیم‌ها در تولید انرژی بدن نقش اساسی بر عهده دارند و یافتن عامل پنجم در این میان، دریچه‌های بیشتری را جهت بررسی چگونگی متابولیزه‌شدن قند و همچنین عوامل ژنتیکی اختلالات متابولیکی، پیش روی محققان می‌گذارد. پروتئین جدید HKDC1 نام دارد و محققان معتقدند این آنزیم احتمالا عامل مناسبی برای پیش‌بینی این موضوع باشد که آیا مادر باردار در طول وضع حمل، دچار ازدیاد قند خون می‌شود یا خیر. ازدیاد قند خون، محیط مضری را برای رشد جنین فراهم می‌کند و می‌تواند بعدها موجب چاقی و ابتلای کودک به دیابت شود. 
 
سالانه در امریکا، دست کم چهار درصد زنان باردار مبتلا به دیابت می‌شوند که این میزان معادل 400 هزار نفر است. این در حالی است که هم‌اکنون، راهی برای غربالگری زنان جهت تشخیص خطر ابتلا به قند خون بالا در هنگام بارداری وجود ندارد. در حالی که تمامی انسان‌ها آنزیم پنجم HKDC1 را دارند، ابتلا به ازدیاد قند خون در طول بارداری ظاهر می‌شود و در عین حال، زنان که میزان کمی از این ژن را دارند، قادر به متابولیزه‌کردن مطلوب گلوکز نیستند. محققان امیدوارند یافته‌های جدید منجر به مطالعه بر روی زنان بارداری شود که پتانسیل ابتلا به ازدیاد قند خون را دارند. تحقیقات بیشتر بر روی آنزیم جدید می‌تواند هدف‌های بالقوه‌ای برای درمان‌ مشکلات متابولیکی ارائه دهد. جزئیات این تحقیق در مجله Nature Communications قابل‌مشاهده است.  

..:::: استراتژی جدید برای درمان هدفمند سرطان تخمدان ::::..

محققان آمریکایی موفق به شناسایی هدف درمانی جدیدی شده‌اند که مسیر را برای نخستین درمان هدفمند سرطان تخمدان هموار می‌کند.  سرطان تخمدان یکی از مرگبارترین انواع این بیماری محسوب می‌شود و درمان‌های موثر کمی برای آن وجود دارد. سرطان تخمدان به چهار زیرگروه مختلف تقسیم می‌شود که یکی از این زیرگروه‌ها، کارسنیوم سلول روشن تخمدان است که پنج تا 10 درصد بیماران در آمریکا و 20 درصد بیماران در آسیا را گرفتار می‌کند. درحالیکه بدن بیماران زیرگروه‌های دیگر، به شیمی درمانی استاندارد مبتنی بر پلاتین پاسخ می‌دهد، میزان پاسخ در مبتلایان به کارسنیوم سلول روشن بسیار کم است. یکی از اصلی‌ترین چالش ها برای درمان سرطان تخمدان، یافتن هدف مناسبی است که بطور موثر روند پیشرفت بیماری را متوقف کند. 
 
محققان موسسه ویستار (Wistar) یک هدف درمانی جدید را شناسایی کرده‌اند که می‌تواند به توسعه روش درمانی برای مبتلایان به این زیرگروه سرطان تخمدان منجر شود؛ محققان عملکرد ARID1A – تغییروضع دهنده کروماتین – را مورد بررسی قرار دادند. زمانیکه ARID1A عملکرد طبیعی داشته باشد، باعث باز شدن کروماتین و اجازه به سلول برای دریافت دستورات می‌شود؛ این فرآیند، رفتار سلولی را کنترل کرده و از سرطانی شدن آنها جلوگیری می‌کند. 
 
تحقیقات نشان داد که ARID1A در بیش از 50 درصد موارد کارسنیوم سلول روشن تخمدان دچار جهش می‌شود که بالاترین نرخ جهش در بین انواع سرطان‌ها است. محققان ارتباط بین ARID1A و آنزیم EZH2 را شناسایی کردند؛ استفاده از این آنزیم بعنوان ابزار مهار می‌تواند به درمان هدفمند سرطان تخمدان با جهش در ARID1A منجر شود. نتایج این تحقیق در مجله Nature Medicine منتشر شد. 

..:::: ایروبیک به جوان ماندن مغز کمک می‎کند ::::..

بر اساس یک مطالعه جدید که توسط محققان آمریکایی در کارولینای شمالی انجام شده است، انجام فعالیت‌های هوازی یا ایروبیک به جوان ماندن مغز کمک می‌کند. در این مطالعه مشخص شد عروق مغزی افراد سالمندی که به‎صورت منظم فعالیت‎های ایروبیک انجام می‌دهند، سالم‌تر است. برای انجام این تحقیق، عروق مغزی 14 زن و مرد بین سنین 60 تا 80 ساله به مدت 10 سال از طریق آنژیوگرافی مورد مطالعه قرار گرفت. به‎طور معمول با بالا رفتن سن، عروق مغز تنگ‌تر می‎شوند اما نتایج این مطالعه نشان داد در گروهی که فعالیت و تحرک بدنی به ویژه فعالیت‎های هوازی بیشتری داشتند، عروق مغزی‌ جوان‎تر و سالم‎تر از افراد بی‎تحرک بود.  

..:::: تشخیص و درمان سرطان با کمک نانولوله‌های طلا ::::..

محققان دانشگاه لیدز انگلیس موفق به ارائه روش جدید تشخیص و درمان سرطان به کمک نانولوله‌های طلا شدند. محققان ضمن در نظر گرفتن ماهیت پاک‌کنندگی و تصویرسازی به کمک ذرات طلا موفق به ابداع روشی مدرن در تشیخص و درمان سرطان به کمک نانولوله‌های طلا شدند. 
 
در این شیوه با کوتاه یا بلند کردن طول نانولوله‌های طلا می‌توان از طریق امواج مادون قرمز سلول‌های سرطانی را تشخیص داده و مراحل بعدی درمان را انجام داد. پروفسور «استیو ایوانز» استاد فیزیک دانشگاه لیدز تأکید کرد: هنگامی که نانولوله‌های طلا در بدن حرکت می‌کنند، اگر فرکانس خاصی از نور به آنها تابیده شود نانولوله‌ها نور را جذب می‌کنند؛ پس از تشخیص محل سرطان با تابش امواج نوری در محل سلول‌های سرطانی، نانولوله‌ها نور دریافتی را به گرما تبدیل کرده و به دنبال آن سلول‌های سرطانی نابود می‌شوند. 
 
محققان معتقدند که به کمک نانولوله‌های طلا و شدت تابش نور لیزر به راحتی می‌توان هم عملکرد تصویرسازی را انجام داد و هم با افزایش شدت نور لیزر عملیات حرارت‌زایی و نابود کردن سلول‌ها را انجام داد. از قابلیت‌های دیگر نانولوله‌های کربنی توانایی حمل داروهای ضدسرطان به محل توده سرطانی در بدن است. نتایج این تحقیق در مجله Advanced Functional Materials منتشر شده است. 

 

..:::: گرگرفتگی و تعریق شبانه چه مدت پس از آغاز یائسگی ادامه خواهد داشت؟ ::::..

75 درصد از زنان یائسه در ایالات متحده دچار گرگرفتگی و تعریق شبانه می‌شوند. این علائم رایج یائسگی کیفیت زندگی زنان را به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار می‌دهد، اما تا چه مدت این وضع ادامه خواهد داشت؟ طبق مطالعه جدیدی که در مجله JAMA Internal Medicine منتشر شده، بسیاری از زنان این علائم را تا هفت سال پس از آغاز یائسگی دارند. 
 
به طور کلی گُر گرفتگی و تعریق شبانه به عنوان دو عامل کنترل کننده رگ‌ها (VMS) شناخته می‌شوند. این حالات احساس راحتی را از زنان یائسه گرفته، میزان انرژی آنان را کاهش داده، پریشانی خواب را در پی داشته و تاثیراتی در عملکردهای اجتماعی و به طور کلی کیفیت زندگی آنها دارد. به گفته محقق این تیم، نانسی اویس از دانشکده پزشکی ویک فارست، در این تحقیق برای اولین بار به طور کلی مشخص شد که زنان پس از آغاز یائسگی تا چه مدت VMS را تجربه خواهند کرد. 
 طبق آمار انجمن یائسگی آمریکای شمالی، VMS از شش ماه تا دو سال طول خواهد کشید. اگرچه آنان در مطالعات دیگری نشان دادند این علائم ممکن است از سه تا پنج سال نیز در زنان وجود داشته باشد و همچنین مواردی مشاهده شده که تا 10 سال پس از یائسگی VMS تجربه شده است. در این مطالعه اویس و همکارانش مدت زمان میانگین را هفت سال اعلام کردند. آنها همچنین در صدد تشخیص عوامل خطرناکی هستند که ممکن است در اثر ادامه یافتن این علائم پس از هفت سال به وجود خواهد آمد.  

 

..:::: مصرف روزانه سه فنجان قهوه، خطر ابتلا به سرطان پوست را 20 درصد کاهش می‌دهد ::::..

کافئین موجود در قهوه، شکلات و چای خطر ابتلا به سرطان پوست را کاهش می‌دهد. پژوهش‌های انجام شده در آمریکا نشان داد که کافئین موجود در قهوه، شکلات و چای، خطر ابتلا به سرطان پوست را کاهش می‌دهد. این ماده از سرعت رشد سلول‌هایی که به واسطهٔ اشعه‌ ماورای بنفش خورشید آسیب دیده‌اند، می‌کاهد. 
 
برای بررسی مکانیسم اثر کافئین بر علیه سرطان پوست، محققان در ژن‌های موش‌ها تغییراتی ایجاد کردند تا میزان پروتئین ویژه‌ای به نام ART که در بافت پوست وجود دارد را کاهش دهند. سپس این موش‌ها و همچنین موش‌های طبیعی را در معرض اشعه‌ ماورای بنفش قرار دادند. بعد از ۱۹ هفته قرار گرفتن در معرض اشعه‌ماورای بنفش، مشخص شد که خطر ابتلا به سرطان‌ پوست در موش‌های تغییر یافته نسبت به موش‌های طبیعی چهار برابر کمتر بوده است. محققان این گونه نتیجه گرفتند که کاهش پروتئین ART درسلول‌های پوستی موش‌هایی که تغییر ژنتیکی بر آن‌ها اعمال شده بود، باعث کاهش خطر ابتلا به سرطان پوست و همچنین عدم پیشرفت سلول‌های سرطانی این بافت می‌شود. 
 
در ادامه تحقیقات مشخص شد که کافئین در مرحله‌ پیش از سرطانی شدن سلول‌های پوستی، تأثیر پروتئین ART را خنثی می‌کند، بنابراین قادر است از ابتلا به سرطان پوست و همچنین پیشرفت آن جلوگیری کند. برای بررسی این اثر در انسان، تغذیه و شیوه زندگی بیش از 112 هزار نفر در یک دوره زمانی بیست ساله مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که به طور متوسط مصرف سه فنجان قهوه در روز خطر ابتلا به سرطان پوست را در زنان ۲۱ درصد و در مردان ۱۰ درصد کاهش می‌دهد. شرح این مطالعه در نشریه تحقیقات سرطان به چاپ رسیده است. 

..:::: درمان درد سیاتیک با داروی التهاب مفصل ::::..

پزشکان به دنبال استفاده از نوعی داروی درمان التهاب مفصل (آرتریت روماتوئید) برای درمان سیاتیک یا درد‌های مرتبط با دیسک کمر هستند. درد سیاتیک در اثر التهاب عصب سیاتیک (طولانی‌ترین عصب بدن) بروز می‌کند که این عصب از پشت لگن خاصره به کفل و از آنجا به ران‌ها و پا می‌رود؛ از این شرایط اغلب به عنوان درد شدید یا سوزناک یاد می‌شود که سراسر پشت را در بر می‌گیرد و به پا یا قوزک می‌رسد.  
 
بسیاری از حملات دردآور زمانی شروع می‌شوند که دیسک‌ حامی استخوان‌های نخاع شروع به متورم‌شدن یا خارج‌شدن از جای خود می‌کند، در نتیجه به عصب‌ها فشار وارد می‌کند و موجب التهاب می‌شود؛پزشکان برای درمان این بیماری از آرام‌بخش، فیزیوتراپی و تزریقات استروئید استفاده می‌کنند، اما در برخی موارد جراحی برای برداشتن ریسک لازم است. 
 
داروی درمان آرتیت روماتوئید به نام ادالیموماب (adalimumab) می‌تواند برای درمان دردهای سیاتیک مورد استفاده قرار گیرد؛ این دارو، نسخه‌ای ساخته‌شده از پروتئین در سیستم ایمنی به نام پادتن یا آنتی‌بادی است. این دارو مولفه‌های دخیل در التهاب را غیرفعال کرده و نخستین آزمایش‌های بالینی نشان می‌دهند که دارو می‌تواند درد را به طور کامل رفع کند.  
 
آنتی‌بادی‌ها مولکول‌هایی هدفمند هستند که توسط بدن برای جستجوی باکتری‌ها یا ویروس‌های خاصی برنامه‌ریزی می‌شوند. دانشمندان آنتی‌بادی مصنوعی را برای هدف قراردادن ترکیبی خاص در بدن موسوم به « عامل نکروز توموری آلفا» یا TNF برنامه‌ریزی می‌کنند. این ترکیب مدتی کوتاه پس از عفونی‌شدن بدن توسط یک حشره ظاهر می‌شود. وجود حشره، التهاب را افزایش داده و سلول‌های ایمنی بدن را برای مبارزه با مولفه مهاجم تحریک می‌کند. 
 
تحقیقات نشان می‌دهند، در شرایطی خاص خودایمنی مانند آرتریت روماتوئید سطح TNF دائما بالاست؛ این بدین معناست که سیستم ایمنی به طور دائم در وضعیت هشدار بالا قرار می‌گیرد و این امر موجب عملکرد نادرست سلول‌های ایمنی و حمله اشتباه آن‌ها به سلول‌های سالم می‌شود. بر اساس بررسی‌های انجام‌شده، افراد مبتلا به سیاتیک نیز دارای سطوح بالای TNF هستند و چنین موضوعی در بروز درد در آن‌ها دخیل است. 
 
در پژوهش انجام‌شده، نیمی از 49 بیمار مبتلا به سیاتیک در بیمارستان رویال آدلاید استرالیا که داروی ادالیموماب را برای مسدودکردن TNF دریافت کردند، کاهش 100 درصدی درد ران را در مقایسه با بیمارانی که دارونما مصرف کرده بودند، تجربه کردند. در آزمایش بالینی جدید در پنج بیمارستان انگلیس نیز 300 بیمار سه تزریق از این دارو را دریافت خواهند کرد؛ همچنین این بیماران تحت فیزیوتراپی مستمر قرار گرفته و برای دو سال تحت نظر خواهند بود. استفاده از داروی ضد TNF می‌تواند رویکردی جدید برای بیماران دچار دردهای سیاتیک ایجاد کند. 

..:::: ساخت ابزار انقلابی برای کاهش فشار خون بالا ::::..

دانشمندان دانشگاه کوئین مری لندن نوعی ابزار انقلابی ابداع کرده‌اند که وضعیت بیماران مبتلا به فشار خون بالای کنترل‌نشده را تا حد قابل‌توجهی ارتقا می‌بخشد. ابزار جدید که Coupler نام دارد، در واقع، کاشتی به اندازه گیره کاغذ است و بین شریان‌ و رگ موجود در قسمت فوقانی ران قرار می‌گیرد. این عمل طی فرآیندی که 40 دقیقه زمان می‌برد، تحت شرایط بی‌هوشی انجام می‌شود. 
 
دانشمندان این ابزار را بر روی بیماران بالینی عضو چندین «مرکز عالی فشار خون بالای اروپا» آزمایش کردند. تمامی این بیماران به نوعی فشار خون بالا مبتلا بودند که دست کم به سه نوع درمان دارویی واکنش نشان نداده بود. تیم علمی اثرات Coupler را با درمان دارویی معمول در 83 بیمار مقایسه کرد و 44 تن از این بیماران ابزار ابداعی را دریافت کرده بودند. نتایج نشان داد بیمارانی که با این ابزار درمان شدند، کاهش مداوم و قابل‌توجهی را در فشار خونشان تجربه کردند. همچنین تعداد مراجعه بیماران مبتلا به فشار خون به بیمارستان تا حد قابل‌توجهی کاهش یافت. 
 
با این حال، با وجود تعداد مزیت‌های فراوان ابزار ابداعی، این درمان مانند رویکردهای دیگر دارای یک اثر جانبی بود و آن این که ران افرادی که با استفاده از آن درمان شدند، ورم کرد. این بدین معناست که فرآیند کوتاه دیگری یعنی نصب یک استنت در رگ آنها برای رفع این شرایط لازم است. استنت، لوله توری مصنوعی از جنس فلز است که در یک گذرگاه یا مجرایی طبیعی در بدن قرار داده می‌شود و این عمل برای جلوگیری یا مقابله با نقص ناشی از انقباض موضعی جریان درون آن مجرا انجام می‌شود. جزئیات این دستاورد علمی در نشریه Lancet قابل‌مشاهده است. 

..:::: تاثیر آسپرین در پیشگیری از سرطان پستان ::::..

پژوهشگران ایرلندی در تحقیقات خود دریافتند، زنانی که پیش از ابتلا به سرطان پستان بطور منظم از آسپیرین استفاده می‌کنند، نسبت به سایر زنان کمتر در معرض خطر مرگ در اثر این بیماری قرار دارند. محققان انجمن سرطان ایرلند، اثربخشی آسپیرین در پیشگیری از ابتلا به سرطان پستان و کاهش نرخ مرگ و میر در بین مبتلایان را مورد بررسی قرار دادند. نتایج بدست آمده نشان می‌دهد، مصرف منظم آسپیرین با جلوگیری از انتشار سرطان به غدد لنفاوی، به کاهش میزان مرگ و میر در بین مبتلایان به سرطان پستان کمک می کند. 
 
در این پژوهش اطلاعات 2796 زن مبتلا به سرطان پستان در مراحل اول تا سوم بیماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت؛ غدد لنفاوی زنانی که در سال‌های پیش ‌از تشخیص سرطان، بطور منظم آسپیرین مصرف کرده بودند، به ‌طور قابل ‌توجهی کمتر از سایر زنان درگیر سرطان شده بودند. 
 
این پژوهش از نتایج دو پژوهش قبلی حمایت می‌کند؛ نخستین تحقیق نقش مصرف آسپرین در کاهش خط متاستاز شدن و مرگ در اثر بیماری سرطان را نشان می‌دهد و دومین تحقیق نیز نقش مصرف آسپرین در کاهش احتمال گسترش سرطان به بخش‌های دیگر در مدل‌های زنده سرطان پستان را نشان می‌دهد. البته محققان هشدار می‌دهند که این نتایج به معنای تأیید استفاده از آسپرین بعنوان اقدام احتیاطی برای پیشگیری از سرطان پستان نیست و این نتایج به تحقیقات تکمیلی نیاز دارد. نتایج این تحقیق در مجله Cancer Reseach منتشر شد.  

..:::: افزایش خطر مرگ ناگهانی مبتلایان به صرع با دمر خوابیدن ::::..

پژوهشها حاکی از آن است، احتمال خطر مرگ ناگهانی مبتلایان به صرع در بیمارانی که روی شکم خود می‌خوابند در مقایسه با کسانی که به پشت می‌خوابند بسیار بیشتر است. محققان دانشگاه شیکاگو به بررسی تاثیر حالت خواب در مرگ‌های ناگهانی بیماران مبتلا به صرع پرداختند. آن‌ها در بررسی‌های خود دریافتند، 73.3 درصد از بیمارانی که به شکم -دمر- می‌خوابند در هنگام خواب با مرگ ناگهانی از دنیا می‌روند، در حالی که 26.7 درصد باقیمانده هنگامی که به حالت‌های دیگر می‌خوابند دچار مرگ ناگهانی می شوند. 
 
صرع یکی از رایج‌ترین اختلالات عصب‌شناختی در آمریکا است که حدود 2.3 میلیون بزرگسال و 450 هزار کودک در این منطقه به آن مبتلا هستند. اگرچه این بیماری در هر سنی رخ می‌دهد، اما اغلب کودکان و افراد مسن به آن دچار می‌شوند. این شرایط به علت وجود اختلالات الکتریکی در مغز به وجود می‌آید و بیهوشی و غش را در پی دارد. شخصی که بیش از یک یا دو بار تحت شرایط پزشکی دچار این حملات شود، قطعا بیماری صرع در او تشخیص داده می‌شود. 
 
در حال حاضر هیچ درمان قطعی برای این بیماری وجود ندارد، اما می‌توان حملات ناگهانی ناشی از آن را با دارو کنترل کرد. این در حالیست که برخی افراد نسبت به این قبیل درمان‌ها پاسخ مثبت نشان نمی‌دهند و باز هم دچار این حملات می‌شوند. صرع به عنوان یک بیماری کنترل نشده مزمن شناخته شده است. دکتر جیم تائو از دانشگاه شیکاگو یادآور شد: بیماری صرع کنترل نشده معمولا علت اصلی مرگ‌های ناگهانی و غیرمنتظره است که اغلب در خواب اتفاق می‌افتد. نتایج این پژوهش در مجله neuroscience منتشر شده است.