..:::: کمبود ویتامین D موجب تولد نوزادان کم وزن میشود ::::..
نتایج مطالعه محققان دانشگاه پیتزبورگ آمریکا حاکی از آن است که سطوح پایین ویتامین D در اوایل بارداری با تولد نوزادان کموزن مرتبط است. میزان ویتامین D در اوایل بارداری مادر، میتواند رشد جنین را تحت تاثیر قرار دهد. کمبود این ویتامین، جذب کلسیم توسط زنان باردار را تحت تاثیر قرار میدهد و در نتیجه رشد استخوان جنین را کاهش میدهد. به علاوه، این کمبود نیز میتواند منجر به کاهش در ترشح هورمونهای لازم برای تولید گلوکوز و اسیدهای چرب لازم در مهیا کردن انرژی مورد نیاز جنین شود. محققان به منظور این پژوهش، نمونههای خونی به دست آمده از زنان باردار در سالهای 1959تا 1965 را مورد بررسی قرار دادند.
بر اساس نتایج این تحقیق، نوزاد زنانی که در سه ماهه اول بارداری خود دچار کمبود ویتامین D بودند در خطر دو برابری ابتلا به محدودیت رشد در دوران جنینی بوده وعلاوه بر این، وزن تولد آنها زیر 10 درصد وزن جامعه در آن سن باروری بود که این پدیده به "کوچک برای سن باروری" موسوم است. این محدودیت شرایطی را به وجود میآورد که در آن جنین توانایی رسیدن به اندازه بالقوه ژنتیکی را به دست نمیآورد. این گروه نوزادان در خطر پنج الی 10 برابری مرگ در ماه اول زندگی خود هستند و همچنین در خطر بالایی از ابتلا به بیماریهای مزمن مانند بیماریهای قلبی، فشار خون و دیابت نوع 2 در زندگی آتی خود هستند. به گفته دکتر "لیزا بادنار"، محقق ارشد این پژوهش، مطالعۀ صورت گرفته از جامعترین تحقیقاتی است که میزان ویتامین D بدن مادر و وزن نوزادان را مورد بررسی قرار داده است.
پژوهشگران در رابطه با این مطالعه چنین میگویند: "گرچه نمونههای خونی مورد مطالعه در شرایط بسیار مناسبی قرار داشتند، بهتر است که این پژوهش با نمونههای خونی امروزی دوباره انجام گیرد چراکه زنان امروزی کمتر سیگار میکشند، وزن بیشتری دارند، کمتر در معرض خورشید قرار دارند و بیشتر ویتامین D خود را از رژیم غذایی به دست میآورند که همگی این عوامل میتواند سطوح ویتامین D و وزن کودکان را تحت تاثیر قرار دهد." جزییات این پژوهش در مجله "Clinical Endocrinology & Metabolism" منتشر شده است.
بزرگ بودن جثه نوزاد در هنگام تولد میتواند باعث بزرگ شدن مغز او در نوجوانی شود. مطالعات جدید نشان میدهد نوزادانی که در هنگام تولد در حدود چهارکیلوگرم و یا بیشتر از آن باشند نسبت به آنهایی که در هنگام تولد وزن کمتری دارند در نوجوانی مغز بزرگتری خواهند داشت. "کریستین بیتا والهوود" استاد عصب شناسی در دانشگاه اسلو در نروژ اظهار کرد: نوزادان نارس و کم وزن در هنگام تولد با کاهش رشد مغز مواجه میشوند. برخی از مناطق مغز که به نظر میرسد مربوط به وزن هنگام تولد است با توانایی مغز در پردازش اطلاعات و تصمیمگیری در ارتباط است. این گزارش در مجله مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم منتشر شده است.
حتی بهترین شیوهها برای جدا کردن یک چسب زخم از پوست دردناک است؛ اما دانشمندان آمریکایی اکنون موفق به تولید چسبی شدهاند که این درد و کشش را حذف کرده است. هدف این محققان، ارتقای مراقبت از کودکان نارس با پوستهای بسیار حساس برای سازگاری با این چسب زخمها در زمان اتصال لولههای حیاتی و مانیتورها به بدن و صورت آنها است. همچنین بزرگسالان دارای پوست حساس نیز می توانند از این فناوری بهره ببرند چرا که از آن می توان در ساخت چسبهای زخم بدون نیاز به کشیدن برای برداشتن استفاده کرد.
تحقیقات صورت گرفته توسط پژوهشگران انگلیسی نشان میدهد، شنیدن گریه نوزاد باعث فعال شدن بسیار سریع دو بخش مغز میشود که این واکنش با شنیدن هیچ صدای دیگری ایجاد نمیشود. محققان دانشگاه آکسفورد در مطالعات خود دریافتهاند که صدای گریه نوزاد کاملا متفاوت از انواع دیگر گریه بوده و باعث ایجاد یک پاسخ احساسی خاص در مغز افراد میشود؛ به همین دلیل حتی افراد فاقد فرزند نیز نمیتوانند این صدا را نادیده بگیرند. این مطالعه بر روی 28 مرد و زن داوطلب فاقد فرزند و بدون تجربه نگهداری از نوزادان انجام شده و مغز افراد در زمان شنیدن انواع مختلف گریه و صداهای مختلف اسکن شد.
زنان بارداری كه دچار اضافه وزن هستند، رشد كودك خود را دست كم در اوایل زندگی تحت تاثیر قرار می دهند. گروهی از محققان به سرپرستی دانشگاه 'لووا' وزن و قد نوزادان مادران چاق و دچار اضافه وزن را با نوزادان مادران دارای وزن طبیعی مقایسه كردند. بر خلاف انتظارات، نوزادانی مادران چاق و دچار اضافه وزن، وزن گیری كمتر و قد كوتاه تری نسبت به نوزادان مادران دارای وزن طبیعی داشتند. این امر از بدو تولد تا سه ماهگی نوزاد مشاهده شد. نتایج این تحقیقات در نشریه Pediatrics منتشر شده است.
دانشجوي مهندس زيستي وسيلهاي را طراحي کردهاند که ميتواند به طور بالقوه جان کودکان نارس متولدشده را نجات دهد. اين وسيله که Babalung ناميده ميشود براي کمک به نوزادان نارس متولد شده که در کشورهاي در حال پيشرفت به دنيا ميآيند و اپيزودهايي از آپنه را تجربه ميکنند، طراحي شده است. بعضي اوقات در اين نوزادان يک ضربه ملايم روي پايشان باعث ميشود دوباره نفس بکشند. اين وسيله جديد در کشورهاي در حال پيشرفت که مراکز درماني از کمبود نيروي کار رنج ميبرد و نميتوانند مراقبت خوبي از همه نوزادان نارس داشته باشند و حتي اين عمل ساده را براي حفظ جان آنها انجام دهند، کمک شاياني به نوزادان ميکند. Babalung از يک ميکروکنترلر الکترونيکي کوچک تشکيل شده که به يک بند قابل تنظيم با يک حسگر قابل ارتجاع متصل ميشود. به گزارش سپید، اين دستگاه دو خط دفاع دارد؛ اولي از يک سنسور قابل ارتجاع استفاده ميکند که به دور قفسهسينه نوزاد پيچيده ميشود تا تنفس آن را پايش کند. اگر 20 ثانيه بدون کشش سنسور بگذرد، ميکروکنترلر يک موتور ارتعاشي را روشن ميکند تا نوزاد را به نفس کشيدن وادار کند. اگر نوزاد نفس کشيدن را از سر نگيرد، خط دوم دفاعي 5 ثانيه بعد شروع به کار ميکند: چراغي چشمکزن به پرستار هشدار ميدهد سريع اقدامات پزشکي را انجام دهد. دادههاي تنفسي نوزاد نيز از طريق بلوتوث يا تلفن هوشمند يا کامپيوتر به پزشک وي فرستاده ميشود تا آناليز شوند. در طرح اوليه يك سيستم هشدار صوتي نيز در نظر گرفته شده بود كه بدليل احتمال صدمه زدن به شنوايي كودك حذف شده است. بيش از 50 آزمايش بر روي اين دستگاه انجام شده است كه در اكثر موارد دستگاه بروز آپنه را بدرستي تشخيص داده است. قيمت اين دستگاه 25 دلار اعلام شده است و طراحان اميدوارند با توسعه فناوري قيمت آن را كاهش دهند.
محققان می گویند كه تغذیه زودهنگام با شیر برای نوزادان نارسی كه در معرض خطر قرار دارند ، مفید است. قطع زودهنگام لولههای تغذیه، برخلاف تصورات پیشین برای نوزاد خطر مشكلات رودهای به دنبال ندارد. محققان دانشگاه آكسفورد 400 نوزاد را كه هر كدام دست كم پنج هفته زودتر از موعد به دنیا آمده بودند و به نسبت سنشان جثه كوچكی داشتند ، بررسی كردند. سالانه بیش از 60 هزار نوزاد نارس در انگلیس به دنیا میآید و از هر 10 كودك ، یك كودك به دلیل مشكلات هنگام تولد، تولد زودهنگام و یا شرایطی كه جانش را به خطر میاندازد به مراقبتهای ویژه احتیاج دارد. نوزادان نارس در معرض مشكلات جدی رودهای از جمله انتروكولیت نكروزان هستند. نگرانی درمورد این مشكل روده ای موجب شده است كه واحدهای مراقبت ویژه در شروع استفاده از شیر برای تغذیه نوزاد جانب احتیاط را در نظر بگیرند. اما لولههای تغذیه نیز ممكن است خطراتی از جمله عوارضی برای كبد داشته باشند.
نوزادان زنان باردار چاق و سیگاری 5/2 برابر دیگران به نارسایی قلبی مادرزادی مبتلا می شوند. ناهنجاری های قلبی مادرزادی یكی از رایج ترین نارسایی ها در هنگام تولد است به طوری كه از هر هزار نوزاد هشت مورد به این نارسایی ها مبتلا هستند. این در حالی است كه علت احتمالی فقط در یك درصد موارد یافت شد. این یافته ها بر اساس بررسی انجام شده بر روی حدود 800 نوزاد و جنین است كه در سال های 1997 و 2008 با ناهنجاری های قلبی مادرزادی متولد شده بودند و هیچ مشكل دیگری نداشتند. پژوهشگران این نوزادان را با 322 كودك و جنینی كه با ناهنجاری های كروموزومی متولد شده بودند اما نارسایی قلبی در آنها مشاهده نمی شد مقایسه كردند. پس از در نظر گرفتن نفوذ عواملی مانند مصرف مشروبات الكلی توسط مادر و میزان تحصیلات او این بررسی ها به افزایش تاثیر آسیب زای تركیب چاقی و سیگار به عنوان یك فاكتور واحد اشاره دارد.
دانشمندان ژنی را شناسایی كرده اند كه به ادعای آنها مسئول بروز صرع در برخی نوزادان است. صرع ارثی خوش خیم در كودكان (BFIE) به عنوان تشنج نوزادی شناخته می شود كه به صورت ارثی در برخی نوزادان بروز می كند. این تشنج ها در زمان شش ماهگی نوزاد اتفاق می افتد و در سن دوسالگی پایان می یابد. اما دلیل بروز این نوع صرع نادر در نوزادان سالم، سالها ذهن پژوهشگران را به خود مشغول كرده بود. اكنون گروهی بین المللی از محققان به سرپرستی دانشگاه ملبورن استرالیا می گویند كه یافته های آنها حاكی از وجود واریانی در ژن PRRT2 است كه یكی از مهمترین دلایل بروز صرع ارثی خوش خیم در كودكان محسوب می شود.
تحقیقات جدید نشان می دهد کودکان پیش دبستانی که تنها چند هفته زودتر به دنیا آمده اند در معرض افزایش خطر مشکلات رفتاری و عاطفی هستند. به گزارش ایسنا، محققان در هلند اطلاعات و نتایج آزمون های توسعه رفتاری و عاطفی در 1500 کودک هنگامی که 4 ساله بودند را بررسی کردند. حدود 600 نفر از این کودکان به طور نرمال در پایان دوره بارداری به دنیا آمده بودند و تقریبا هزار نفر، بین هفته 32 و 35 از بارداری به دنیا آمده اند که به عنوان"تقریبا زودرس" طبقه بندی شدند. در مقایسه با کودکانی به طور نرمال در پایان دوره بارداری به دنیا آمده بودند، نوزادانی که نارس بودند نزدیک به دو برابر بیشتر احتمال ابتلا به مشکلات احساسی و رفتاری داشتند و تقریبا دو برابر بیشتر احتمال ابتلا به شکایات جسمی(نشانه ها و علایم فیزیکی است که هیچ توضیح پزشکی برای آن وجود ندارد) را داشتند.