فیلم59- کولدوکوژژونوستومی لاپاروسکوپیک
لینک دانلود فیلم
حجم فایل: ۲۵ مگابایت
لینک دانلود فیلم
حجم فایل: ۲۵ مگابایت
لینک دانلود فیلم
حجم فایل: ۷ مگابایت
لینک دانلود فیلم
حجم فایل: ۹ مگابایت
لینک دانلود فیلم
حجم فایل: ۲۵ مگابایت
لینک دانلود فیلم
حجم فایل: ۲۳ مگابایت
لینک دانلود فیلم
حجم فایل: ۳۱ مگابایت
لینک دانلود فیلم
حجم فایل: ۲۰ مگابایت
لینک دانلود فیلم
حجم فایل: ۴۰ مگابایت
لینک دانلود فیلم
حجم فایل: ۷ مگابایت
لینک دانلود فیلم
حجم فایل: ۱۵ مگابایت
لینک دانلود فیلم
حجم فایل: ۱۰ مگابایت
لینک دانلود فیلم
حجم فایل: ۱۰ مگابایت
لینک دانلود فیلم
حجم فایل: ۸ مگابایت
لینک دانلود فیلم
حجم فایل: ۳۵ مگابایت
لینک دانلود فیلم
حجم فیلم: ۱۹ مگابایت
لینک دانلود فیلم
حجم فیلم: ۱۰ مگابایت
لینک دانلود فیلم
حجم فیلم:۱۲ مگابایت
لینک دانلود فیلم
حجم فیلم: ۲۵ مگابایت
ICU كودكان داراي همان تجهيزاتICU عمومي است با اين تفاوت كه سايز بعضي از اقلام نيمه مصرفي بايستي جهت اطفال در نظر گرفته شود. در مدل باز PICU، هر پزشك مي تواند كودك بيمار خود را به صورت موردي در PICU بستري كرده تا مانند ساير كودكان بيمار تحت مراقبت پزشك و پرسنل باشد. در اين مدل مراقبت از كودك بيمار توسط پزشك بستري كننده ادامه دارد. اين مدل از روش هاي قديمي و سنتي اداره PICUاست و در بسياري از كودكان بيمارستان هاي غيردانشگاهي و شهرستان ها اجرا مي شود.
در سال 1928 دكتر Walter Dandyنخستين بخش مراقبت ويژه جهت بيماران بعد از اعمال جراحي اعصاب را در بيمارستان جان هاپكينز تأسيس كرد. با توجه به نتايج مطلوب اقدام و تحقيقات انجام شده در روند درماني بيماران در سال 1958 براي نخستين بار بخش مراقبت ويژه با پرسنل آموزش ديده و امكانات ويژه جهت درمان و مراقبت بيماران پرخطر در ايالات متحده آمريكا در بيمارستان جان هاپكينز تأسيس شد. به تدريج ديگر بيمارستانها نيز اقدام به تأسيس بخشهاي مجزا و مجهز براي مراقبت از بيماران كردند. امروزه بخشهاي مراقبت ويژه جزء جدايي ناپذير از بيمارستانهاي تخصصي و فوق تخصصي در سراسر دنيا هستند.
اتوكلاو (Autoclave) از دو كلمه Auto به معني خودكار و clave به معني قفل شونده تشكيل شده است و در كل به معني دستگاه خود قفل شونده براي استريل مواد، توسط بخار تحت فشار است. با توجه به استفاده مداوم از وسايل پزشكي و آلوده شدن اين وسايل در اثر استفاده و تماس با مواد ميكروبي، استريل كردن آن ها يكي از موارد ضروري به شمار مي رود.
اتوكلاوها عموما توسط فشار تنظيم مي شوند. به عنوان مثال در بخار خالص (درجه اشباع8/0تا1) با فشار 2 بار، دماي بخار بايد 134 درجه سانتي گراد باشد. پمپ خلاء در آغاز مراحل استريليزاسيون با ايجاد مكش، هواي داخل محفظه را تخليه كرده و سپس بخار وارد دستگاه مي شود. استريل كردن وسايلي كه از مواد متخلخل ساخته شده اند در مقايسه با ساير وسايل بسيار دشوار است. بعضي از اين وسايل عبارتند از: منسوجات و ابزار بسته بندي شده كه هوا در آن محبوس مي شود. در زمان تخليه ، هواي داخل محفظه و بسته ها به بيرون كشيده شده و عموما هر چه زمان مكش بيشتر باشد، جايگزين شدن بخار مؤثرتر خواهد بود. متناسب با افزايش فشار منفي داخل محفظه، خارج سازي هوا دشوارتر مي شود به همين دليل دستگاه هاي خودكار امكان كاهش فشار (تخليه) و وارد ساختن بخار را در چند مرحله فراهم ميسازند. در اين روش بخار به طور متناوب جايگزين هوا شده و راندمان بالاتري نسبت به تخليه تنها دارد. در پي هر تخليه بخار به عمق بيشتري نفوذ خواهد كرد. در شرايطي كه دستگاه ها مجهز به پمپ تخليه نباشند به منظور جريان و نفوذ مطلوب بخار به داخل وسايل متخلخل بايد در بسته بندي دقت مضاعف كرده و آن ها را داخل دستگاه قرار داد.
برگزار کنندگان: انجمن جراحان دست ایران، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
زمان برگزاری: ۴ الی ۵ اسفند ۱۳۹۰
ارسال خلاصه مقالات: ۱/۱۱/۱۳۹۰
مکان برگزاری: تهران، سالن کنفرانس دانشگاه علوم بهزیستی و تونبخشی
دانشمندان سیستم میكروسوزنی برپایه ابریشم ساختند كه می تواند میزان دقیقی از داروها را در طول زمان و بدون نیاز به خنك سازی در بدن آزاد كند. به گزارش ساینس دیلی، این سوزن های كوچك توسط مهندسان زیست فناوری در دانشكده مهندسی دانشگاه Tufts ساخته شده است. این سوزن ها را می توان تحت دما و فشار طبیعی و در محیط آب ساخت و تركیبات حساس زیست شیمیایی را بر روی آن قرار داد. این سوزن های جدید زیست تجزیه پذیر و زیست سازگار هستند. پژوهشگران موفق شدند توانایی این میكروسوزن ابریشمی را در انتقال یك مولكول بزرگ آنزیمی موسوم به (HRP ) نشان دهند. همچنین می توان بر روی این میكروسوزن های ابریشمی تتراسایكلین گذاشت تا مانع از رشد باكتری استافیلوكوك و بروز عفونت در محل شود. این سیستم جدید می تواند بر چالش های انتقال طولانی مدت دارو غلبه كند. مجریان این طرح معتقدند این فناوری می تواند برای دیگر كاربردهای ذخیره زیستی نیز به كار گرفته شود. این میكروسوزن ها كه اندازه آنها از یك میكرون بیشتر نیست می توانند بدون رسیدن به اعصاب، به لایه بالایی پوست نفوذ و سیستم انتقال داروی بدون درد را فراهم كنند. نتایج این تحقیقات در نشریه Advanced Functional Materials منتشر شده است.
در يك آزمايش جديد معلوم شد پرخوري ميتواند موجب پير شدن زودتر مغز شود در حالي كه كم خوردن باعث فعال شدن نوعي مولكول در اين عضو حياتي ميشود كه حاصل آن جوان ماندن مغز است. به گزارش سرويس بهداشت و درمان ايسنا، گروهي از متخصصان دانشگاه «سيكردهارت» در رم، مولكولي را شناسايي كردهاند كه CREB1 ناميده ميشود. اين مولكول محدوديت مصرف كالري را در مغز موشهاي آزمايشگاهي مورد هدف قرار ميدهد. اين متخصصان متوجه شدند كه مولكول CREB1 بسياري از ژنهايي را فعال ميسازد كه به افزايش طول عمر مرتبط هستند و هم چنين عامل موثري در فعاليت مناسب مغز محسوب ميشوند. بعلاوه آزمايشات تاييد كرد احتمال فعال سازي اين مولكول زماني افزايش پيدا ميكند كه فرد به كمخوري عادت داشته باشد در حالي كه پرخوري موجب كاهش فعاليت مولكول مزبور ميشود. به گزارش اينديپندنت، اين متخصصان ميگويند: ما اميدوار هستيم كه بتوانيم در آينده از طريق داروهاي جديد، اين مولكول را فعال كرده و از اين طريق به جوان نگه داشتن مغز و در نتيجه به جلوگيري از آلزايمر و پاركينسون كمك كنيم. شرح اين مطالعه در مجله دستاوردهاي آكادمي ملي علوم امريكا ارائه شده است.
متخصصان ميگويند بهترين وقت براي تزريق واكسن آنفلوآنزا در طول روز براي مردان صبحها و براي زنان بعدازظهرها است. به گزارش ايسنا، متخصصان ايمونولوژي در دانشگاه بيرمينگهام معتقد هستند كه اگر ساعت تزريق اين واكسن با توجه به جنسيت فرد در طول روز تغيير كند، تاثير مصون سازي آن به مراتب بيشتر خواهد بود. به گفته آنها همزماني تزريق واكسن با ريتم چرخه روزانه طبيعي بدن موجب ميشود كه تاثير مصونيتي آن براي بدن افزايش پيدا كند. به گزارش بي بي سي، اين متخصصان تاكيد دارند كه مردان از نظر واكنش آنتي بادي در هنگام صبح بسيار قويتر هستند در حالي كه براي زنان اين واكنش به هنگام بعدازظهر قويتر و مطلوبتر است و به همين خاطر هر كدام در زمان مشخص شده ميتوانند از اين مصون سازي بيشتر بهره ببرند.
متخصصان مغز و اعصاب در دانشگاه آلبرتاي آمريكا در يك مطالعه تازه تاكيد كردند كه يك ماده اصلي موجود در زعفران قادر است از سلولهاي مغزي در برابر بيماريها و التهابهاي عصبي محافظت نمايد. به گزارش ايسنا، دكتر كريس پاور در اين دانشگاه كه سرپرستي اين مطالعه را بر عهده داشته ميگويد: ما در آزمايشات خود متوجه وجود تركيبي در اين چاشني خوش عطر و بو شدهايم كه كروسين نام دارد. هم چنين با بررسيهاي بيشتري دريافتيم كه اين تركيب در محيطهاي كشت سلولهاي مغزي يك تاثير محافظتي مهم روي اين سلولها دارد و در واقع ميتواند از آسيب وارده به سلولهايي كه غلاف ميلين را براي نورونها (سلولهاي عصبي) ميسازند، جلوگيري كند. به گزارش آسوشيتدپرس، اين آزمايشات توان بالقوه تركيب كروسين را در پيشگيري و درمان بيماريهاي التهابي و مزمن مغزي نشان ميدهد. يكي از مهمترين خواص زعفران درمان افسردگي است. زعفران داراي بويي قوي و طعمي تلخ است. نوشيدن چاي زعفران باعث هضم غذا ميشود، اثر مسكن درد دارد، باعث تحريك اعصاب ميشود. بعلاوه زعفران خون ساز است و گردش خون را آسان ميسازد. مصرف زعفران خونريزيهاي بعد از زايمان را از بين ميبرد، كبد را تصفيه و قوي ميكند، سرفه را رفع و اثر مفيد روي درمان برونشيت دارد. شرح آزمايشات فوق در مجله ايمونولوژي ارائه شده است.
در يك مطالعه جديد معلوم شد داروهايي كه براي درمان سرطان استفاده ميشوند درعين حال ميتوانند براي مقابله با مقاومت آنتي بيوتيكي نيز مفيد باشند. به گزارش ايسنا، گري رايت، رييس انستيتو مطالعات بيماريهاي عفوني مايكل جي. دي گروت در دانشگاه مك مستر در اين مطالعه آشكار ساخت كه نوعي پروتئينهاي خاص كه موجب مقاومت آنتي بيوتيكي ميشوند به لحاظ رفتاري با پروتئينهاي حياتي در سرطان مرتبط هستند. به گفته دكتر رايت اين پروتئينهاي خاص كينازها نام دارند. به نوشته روزنامه بلومبرگ، دكتر رايت معتقد است: بخش توليد دارو تاكنون سرمايه گذاري زيادي در زمينه حمله به پروتئينهاي سرطان زا انجام داده است به طوري كه تركيبات و داروهاي زيادي براي اين منظور در بازار موجود هستند هرچند اين داروها براي مقابله با سرطانها تهيه شدهاند اما در واقع ميتوان نگاهي تازه به اين مقوله داشت و از همين تركيبات براي مقابله با مشكل باكتريهاي مقاوم به آنتي بيوتيكها بهره جست. اين مطالعه به تفصيل در مجله «شيمي و بيولوژي» منتشر شده است.
ويتامين «اي» براي جلوگيري از تحليل رفتن بافتهاي ماهيچهاي و كمك به ترميم سلولهاي اين بافتها مفيد است. به گزارش ايسنا، اين پزشكان معتقدند اگر ويتامين «اي» را به طور موضعي روي پوست بماليد، اين ويتامين ميتواند علائم پيري را كاهش دهد و اگر به صورت مكمل خوراكي مصرف شود براي افزايش طاقت عضلاني ورزشكاران و دوندگان مفيد است. متخصصان دانشگاه علوم بهداشتي جورجيا در يك مطالعه جديد نشان دادند فعاليتهاي روزانه مثل خوردن و ورزش كردن ميتواند غشاء پلاسمايي را در سلولهاي عضلاني پاره كنند اما وجود ويتامين «اي» براي ترميم اين غشاء ضروري است. به گزارش سايت اينترنتي هلت دي نيوز، اگر اين سلولهاي ماهيچهاي ترميم نشوند عضلات در نهايت تخريب ميشوند و در پروسهاي شبيه به وضعيت ديستروفي عضلاني از بين ميروند. ويتامين «اي» در مقابله با بسياري از بيماريها به بدن كمك ميكند و سلولها را در برابر انواع مشخصي از آسيبهاي بيولوژيك حفظ كرده و طول عمر آنها را افزايش مي دهد. اين خاصيت ويتامين «اي» در طول زمان باعث كند شدن آسيبهاي سلولي ميشود كه به طور طبيعي با افزايش سن اتفاق ميافتد. ويتامين «اي» در پيشگيري از برخي اختلالات تاثير دارد و به درمان بعضي ديگر از بيماريها كمك ميكند. براي مثال ويتامين «اي» نقش مهمي در درمان بسياري از سرطانها شامل سرطان پوست، دهان و گلو، معده، روده بزرگ، سينه و پروستات ايفا ميكند. همچنين خطر ابتلا به سرطانهاي ريه، مري و دهانه رحم را كاهش ميدهد. مهمترين منابع غذايي حاوي ويتامين اي شامل آجيلها مثل مغز بادام، فندق، و گردو، تخم آفتابگردان، روغن ذرت، مارگارين، روغن سبزيجات فشرده شده خنك، شامل ذرت، گل آفتابگردان، سويا، دانه پنبه، سبوس گندم، اسفناج، كلم پيچ و سيب زميني هستند. البته علاوه بر موارد غذايي با تشخيص پزشك مكملهاي اين ويتامين نيز در صورت نياز تجويز ميشوند. اين مطالعه در مجله تخصصي نيچر به تفصيل شرح داده شده است.
این سمپوزیوم در تاریخ ۳۰ دی ۱۳۹۰ توسط دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی برگزار خواهد شد. مباحث این سمپوزیوم شامل طراحی سیستمهای تحریک و سیستم تعادلی در توانبخشی کودکان فلج مغزی، روشهای محلی و منطقه ای در تحلیل مسائل بیومکانیک، پیشرفتها در استاندارد سازی روباتها در محیطهای انسانی کاربرد پزشکی، زمینه های جدید کاربرد روباتیک در سیستمهای راهبردی جراحی به کمک تصویر برداری، زمینه های جدید کاربرد روباتیک در جراحی و توانبخشی، پیشرفتها در استاندارد سازی روباتها در محیطهای انسانی کاربرد پزشکی می باشد.
این سمینار در تاریخ ۸ الی ۹ اسفند ۱۳۹۰ توسط انجمن هماتولوژي ، انكولوژي اطفال ايران در بیمارستان محک برگزار خواهد شد. مباحث این سمینار شامل ملاحظه اخلاقي در پيوند سلول هاي بنيادي، انديكاسيون و زمان پيوند سلولهاي بنيادي، منابع پيوند سلولهاي بنيادي، دستكاري پيوند سلول هاي بنيادي، رژيم هاي آماده سازی، پيوند سلول هاي بنيادي در ALL، پيوند سلول هاي بنيادي در JMML ،MDS،AML، GVHIDمزمن، عوارض زود رس و ديررس، يوند سلول هاي بنيادي در همولگوبينو پاتي و بيماري غير بدخيم، تكثير سلول هاي خون بند ناف، مراقبت و نگه داري كتتروريدمركزي، مراقبت در منزل بعد از پيوند سلول هاي بنيادي، بزرگسالان: زندگي و مسائل جنسي بعد از پيوند سلول هاي بنيادي می باشد.
این سمپوزیوم در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۹۰ توسط دانشگاه علوم پزشکی تهران در مرکز قلب تهران برکزار خواهد شد. مباحث این سمپوزیوم شامل مقایسه روشهای پرفیوژن دارویی و مکانیکی، نقش داروهای مهارکننده پلاکتی و ضد انعقاد در Primary PCI، ملاحظات تکنیکی Vascular access ، بالون آنژیوپلاستی، انواع استنتها و مقایسه آنها، برخورد مکانیکی با ترومبوس ، انواع و وسایل ترومبوساکشن و ترومبکتومی و Embolic protection، Primary PCI در شوک کاردیوژنتیک Malt vessel dieses، حمایت گردش خون در Primary PCI، Primary PCI in cardiac arrest می باشد.
این کنفرانس در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۹۰ توسط دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله در سالن کنفرانس دانشگاه علوم پزشكي بقيه ال.. (عج) برگزار خواهد شد. مباحث این کنفرانس شامل پليمرهاي الهام زيستي در علوم دارويي و پزشكي، نانوبيوتكنولوژي و الهام زيستي، الهام زيستي و مهندسي بافت می باشد.
این کارگاه در تاریخ ۲۸ الی ۲۹ دی ۱۳۹۰ توسط دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در محل دانشکده پرستاری ومامایی اصفهان برگزار خواهد شد. مباحث این کارگاه شامل انواع پانسمان ها (تئوري و عملي)، انماها –کیسه گذاری استوماها(تئوري و عملي)، اکسیژن درمانی و ساکشن راههای هوایی(تئوري و عملي)، سونداژ(تئوري و عملي) می باشد.
این کنفرانس در تاریخ ۲۸ دی ۱۳۹۰ توسط دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در محل دانشکده پرستاری و مامایی کرمانشاه برگزار خواهد شد. مباحث این کنفرانس شامل مفهوم استرس، اثرات فیزیولوژیک استرس، اختلالات روان تنی، استرس در بخش اطفال، روشهای مقابله با استرس، بحران و مداخله در آن می باشد.
این کارگاه در تاریخ ۱۰ الی ۱۱ بهمن ۱۳۹۰ توسط دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در تالار اندیشه دانشکده پرستاری ومامایی اصفهان برگزار خواهد شد. مباحث این کارگاه شامل تدوین و اولویت بندی تشخیص های پرستاری مبتنی بر سناریو ارائه شده، نکات کلیدی در بررسی و شناخت و تدوین و الویت بندی تشخیص های پرستاری، تعیین برآیندها ، مداخلات و ارزشیابی مشکلات مددجو مبتنی بر سناریو، اهمیت تدوین برآیندهای مددجو محور،برنامه ریزی و ارزشیابی، ارائه نمونه نرم افزار کاربرد فرایند پرستاری، ارائه تجارب عملی برآیندهای کاربرد فرایند پرستاری در آموزش بالینی، راهکارهای توسعه و نهادینه کردن کاربرد فرایند پرستاری در آموزش بالینی می باشد.
با تكيه بر رعايت منشور حقوق مددجو و علاوه بر وظايف عمومي، وظايف تخصصي پرستار در بخش NICU مبتني بر فرايند پرستاري و استانداردهاي مراقبتي به شرح زير است: 1-پذيرش و تحويل نوزاد و مدارك نوزاد، 2-ارزيابي كامل وضعيت نوزاد حفظ و مراقبت درست از راه هوايي ،تهويه، 3-ارزيابي 4-مانيتورينگ سيستم هاي حياتي 5-انجام مراقبت هاي لازم قبل، حين و بعد از تزريق سورفكتانت و گزارش مورد ضروري به پزشك 6-بررسي آزمايشات؛ از قبيل الكتروليت ها 7-تنظيم و كنترل عملكرد وسايل و تجهيزات پزشكي مورد استفاده جهت مددجو
خانمي 56 ساله با شرح حال 10 روزه سردرد وضعيتي شديد با شروع ناگهاني به بخش اورژانس مراجعه نمود. وي با درد تيزي در پشت گردن خود با گسترش به ناحيه پسسري و به دنبال آن انتشار به نواحي فرونتال دو طرف از خواب بيدار شده بود. وي در مقياس شدت درد از 10 نمره به درد خود نمره 10 داد. شرح حالي از تروماي اخير به سر وجود نداشت. وي تهوع، استفراغ، سرگيجه، افزايش درد در وضعيت ايستاده و بهتر شدن آن در حالت خوابيده را گزارش ميکرد.
شرح حال پزشکي وي شامل اسکلرودرماي پوستي محدود همراه با سندرم CREST (کلسينوز، پديده رينود، اختلال عملکرد مري، اسکلروداکتيلي و تلانژکتازي)، ديابت نوع دو، آپنه انسدادي هنگام خواب، وضعيت بيشانعقادي همراه با لوپوس آنتيکواگولان مثبت، پرفشاري خون به همراه سکته مغزي ايسکميک و ترومبوزهاي مکرر نيازمند درمان ضدانعقادي طولانيمدت با وارفارين بود. در هنگام مراجعه تمام علايم حياتي وي در محدوده طبيعي بودند. معاينات فيزيکي وي به استثناي هيپررفلکسي در اندام فوقاني سمت راست و اندامهاي تحتاني دو طرف و فلج عصب جمجمهاي ششم سمت چپ، نکته قابل توجهي نداشت.
سرومن يا واکس گوش به صورت طبيعي از طريق حرکات فک از کانال گوش خارج ميشود. گاهي اوقات اين مکانيسم مختل ميشود و تجمع سرومن باعث بروز علايمي چون درد، خارش، وزوز گوش و کاهش شنوايي ميشود. فشردگي واکس گوش، يکي از دلايل شايع براي مراجعه بيماران به پزشک است. اگر چه در 10 کودکان و 30 بزرگسالان و افرادي که دچار اختلالات شناختي هستند اين وضعيت شايع است اما فشردگي واکس گوش، کمتر تشخيص و حتي درمان ميشود.
سرومن يا واکس گوش، نوعا بدون علامت است و اختلالي در معاينه فيزيکي ايجاد نميکند. پزشکان زماني بايد فشردگي واکس گوش را تشخيص دهند که تجمع اضافي سرومن همراه با علايم (از قبيل گوش درد، وزوز و سرگيجه) بوده يا از انجام معاينات ضروري گوش شود. انسداد کامل براي تشخيص ضروري نيست. در هر حال، فشردگي تشخيص داده نميشود مگر اينکه مشاهده مجراي گوش و يا پرده تيمپان ضرورت يابد. استفاده از سمعک يا گوشگير ميتواند باعث تحريک عود تجمع سرومن و ترشح بيش از اندازه آن شوند. پزشکان بايد توجه داشته باشند که احتمال ابتلا به فشردگي واکس گوش در بيماراني که از اين وسايل استفاده ميکنند بيشتر است. با اين حال معاينه بيشاز سه ماه يکبار در اين بيماران توصيه نميشود.
«آندوسکوپي دو بالونه» يا Double Balloon Endoscopy، مشاهده و مداخلات درماني را در سراسر روده باريک امکانپذير ميسازد. در اين روش لوله آندوسکوپ ميتواند از راه دهان يا رکتوم وارد رودهها شود. مطالعات باليني زيادي، انواع مختلفي از مداخلاتي را که بهوسيله آندوسکوپي دو بالونه با موفقيت به انجام رسيده ( مانند بيوپسي، هموستاز، باز کردن تنگيها، جايگذاري استنت، درآوردن پوليپها و برش مخاط از طريق آندوسکوپ)، گزارش کردهاند. اولين گزارش از DBE در سال 2001 منتشر شد و به دنبال آن سيستم اختصاصي DBE از شرکت معتبر «فوجينون» معرفي گرديد و همزمان استفاده از DBE به تدريج در دنيا روزافزون ميشود، به طوري که اولين کارگاه بينالمللي مربوط به آن در سال 2006 در ژاپن برگزار شد.
در حال حاضر دو نوع از DBE در دسترس است: 1) سيستم استاندارد که شامل يک اندوسکوپ باريک با قطر 5/8 ميليمتر و طول کاربردي 200 سانتيمتر است که بوسيله يک لوله نرم خارجي 145 سانتيمتري با قطري معادل 2/12 ميليمتر پوشيده شده و يک پمپ طراحي شده اختصاصي نيز همراه آن است. يک بالون لاستيکي نرم که به سر آندوسکوپ متصل ميشود، ميتواند با کمک پمپ از راه کانال هواي آندوسکوپ، باد و خالي شود. لوله نرم رويي نيز يک بالون لاستيکي در سرش دارد که ميتواند باد و خالي شود. فشار هواي هر دو بالون به دقت پايش ميشود و در حد 6 کيلو پالس نگه داشته ميشود. 2) آندوسکوپ دو بالونه درماني نيز در دسترس است که قطر خارجي معادل 4/9 ميليمتر دارد، بنابراين با کانالهاي بزرگتر (قطر 8/2 ميليمتر) هماهنگ ميشود.
در سالی که به پایان آن نزدیک میشویم پیشرفتهای زیادی در پزشکی صورت گرفت، پارهای از آنها البته از به سبب به اینکه درکشان برای عموم مردم دشوار است و هنوز در مرحله پایهای هستند و کاربردی نشدهاند، هیچگاه رسانهای نمیشوند، اما پارهای دیگر آن قدر مهم و در عین حال کاربردی و جالب هستند که مرور آنها هم برای پزشکان و هم برای دیگران، میتواند جالب باشد. برای مشاهده اطلاعات بیشتر به ادامه مطلب بروید. ۱۰ تحول مهم به انتخاب مجله تایم عبارتند از:
۱- استفاده دانشمندان از کلونسازی برای ایجاد سلولهای بنیادی
۲- نخستین واکسن مالاریا
۳- استفاده از داروهای درمانکننده HIV برای پیشگیری از آن
۴- توصیههای تغذیهای وزارت کشاورزی و بهداشت آمریکا
۵- رشد دادن اعضای بدن در آزمایشگاه
۶- ارتباط عجیب بین یک باکتری و سرطان روده بزرگ
۷- قرصی برای کاهش وزن
۸- سگهایی که سرطان ریه را بو میکشند
۹- استفاده از بزاق برای تعیین سن اجساد
۱۰- پیشبینی احتمال مرگ
برگزار کننده: مرکز ملی ذخایر ژنتیکی و زیستی ایران
زمان برگزاری: ۳ الی ۴ اسفند ۱۳۹۰
ارسال خلاصه مقالات: ۳۰/۱۰/۱۳۹۰
مکان برگزاری: تهران، مرکز همایش های پژوهشگاه رویان
روانشناسان هشدار دادند اگر به نگاه كردن طولاني مدت به صفحه تلفن همراه خود معتاد شدهايد خوب است بدانيد كه اين كار ميتواند عامل مهمي در بروز اضطراب، افسردگي و حتي بيخوابي باشد. به گزارش ايسنا، كاري كوپر، استاد روانشناسي سازماني و سلامت در دانشگاه لانكستر در اين رابطه هشدار داده است كه كاربران تلفن همراه بايد زمانهاي استفاده از اين وسيله را محدود كنند چون ميتواند به احساسات آنها آسيب وارد كند. كوپر معتقد است: خيره شدن به صفحه تلفن همراه به طور دائمي شما را از مردم دور ميكند و نسبت به اطرافيان خود حالت منفعلي پيدا ميكنيد تا جايي كه تصور ميكنيد نبايد با دنياي اطراف خود تعامل كرده و با مشكلات و مسائل مختلف روبرو شويد. به نوشته روزنامه سان، همچنين نوري كه مانند تلويزيون از صفحه نمايش تلفن به چشم ميخورد شما را در خودتان فرو ميبرد و احساساتتان را دستخوش تغيير ميكند. اين متخصص روانشناسي تاكيد دارد كه فناوريهاي كامپيوتري ميتوانند اعتيارآور باشند و چون روي فعاليت رواني انسان تاثيرگذار هستند ميتوانند خلق و خوي انسان را تغيير داده و اغلب احساسات لذت بخش را مورد هدف قرار ميدهند.
پزشكان در يك مطالعه جديد موفق شدند عامل ژنتيكي موثر در بروز سرطان تيروئيد را شناسايي كنند. به گزارش سرويس بهداشت و درمان ايسنا، اين پزشكان اميدوارند كه يافته جديد به شناخت فرمولهاي جديد براي كمك به درمان اين سرطان منجر شود. پزشكان كلينيك كليولند در آمريكا سه ژن را مشخص كردهاند كه خطر ابتلا به سرطان تيروئيد را افزايش ميدهند. اين پزشكان به سرپرستي دكتر كريس اينگ، رييس و بنيانگذار اصلي انستيتو طب ژنوميك در كلينيك كليولند پس از مطالعه روي حدود 3000 بيمار مبتلا به سندرم cowden به نتايج فوق دست يافتهاند. اين سندرم در واقع با افزايش خطر بروز سرطانهاي سينه و تيروئيد ارتباط دارد. به نوشته روزنامه يو.اس.اي تودي، جهشهاي ايجاد شده در ژن PTEN در واقع عامل اساسي بروز سندرم cowden هستند. PTEN يك فاكتور سركوب كننده تومور است كه رشد و تقسيمهاي سلولي را هدايت ميكند. اما پزشكان دريافتهاند كه جهشهاي موروثي در ژن PTEN تقريبا در 80 درصد از بيماران مبتلا به اين سندرم وجود دارند. اين جهشها مانع ميشوند كه ژن مزبور بتواند به طور موثر و صحيح بقا و تقسيمات سلولي را تنظيم كند كه حاصل آن افزايش خطر بروز تومورهاي سرطاني است.
گروهي از متخصصان علوم پزشكي در آمريكا به سرپرستي يك پزشك هندي تبار تركيبي را در روغن ماهي شناسايي كردهاند كه ظاهرا ميتواند سلولهاي بنيادي لوسمي (سرطان خون) را نابود سازد. به گزارش سرويس بهداشت و درمان ايسنا، اين تركيب دلتا - 12 پروتا گلاندين جي 3 يا D12-PGJ3 نام دارد كه در آزمايشات فوق روي موشهاي آزمايشگاهي موفق شده است سلولهاي بنيادي را در نوع مزمن لوسمي از بين ببرد. دكتر سانديپ پرابهو، استاديار ايمونولوژي و سموم شناسي مولكولي در دپارتمان علوم پزشكي آمريكا در اين باره ميگويد: تركيب فوق از EPA يا «اسيد ايكوساپنتائنوئيك» تهيه ميشود. EPA در واقع يك اسيد چرب امگا -3 است كه در ماهي و روغن ماهي يافت ميشود.
به گزارش روزنامه واشنگتن تايمز، پرابهو تصريح كرد: در بررسيهاي قبلي مشخص شده است كه اسيدهاي چرب مزاياي بسياري براي دستگاه گردش خون، قلب و عروق و رشد مغزي بويژه در نوزادان دارد اما ما اخيرا نشان دادهايم كه برخي از متابوليتهاي امگا -3 توانايي آن را دارند كه به طور انتخابي سلولهاي بنيادي عامل لوسمي را در موشها نابود سازند. بنا براين گزارش، لوسمي يا لوکمي در واقع فرآيند تکثير، خونسازي و ايمني طبيعي بدن را مختل ميکند. اجتماع اين سلولهاي سرطاني در خارج از مغز استخوان، موجب تشکيل تودههايي در اندامهاي حياتي بدن نظير مغز و يا بزرگ شدن غدههاي لنفاوي، طحال، کبد و ناهنجاري عملکرد اندامهاي حياتي بدن ميشود.
در بيماري لوسمي يا همان سرطان خون، مغز استخوان به صورت غيرعادي، مقدار بسيار زيادي سلول خوني توليد ميکند. اين سلولها با سلولهاي طبيعي خون متفاوت هستند و درست عمل نميکنند. در نتيجه توليد سلولهاي سفيد خون طبيعي را متوقف کرده و توانايي فرد را در مقابله با بيماريها از بين ميبرند. سلولهاي لوسمي همچنين بر توليد ساير انواع سلولهاي خوني که توسط مغز استخوان ساخته ميشود از جمله گلبولهاي قرمز خون که اکسيژن را به بافتهاي بدن ميرسانند و نيز پلاکتهاي خوني که از لخته شدن خون جلوگيري ميکنند، اثر ميگذارند. شرح اين آزمايشات در مجله «خون» گزارش شده است.
روانشناسان در يك مطالعه جديد دريافتهاند كه نگرش خودخواهانه انسان در سن 33 سالگي به بعد متوقف ميشود و از اين سن توجه انسان نسبت به احساسات ديگران افزايش مييابد. به گزارش ايسنا، گروهي از متخصصان انگليسي در انجمن «ميك اويش» پس از مطالعه روي ديدگاهها و نگرشهاي 2000 فرد بالغ در گروههاي سني 20 تا 60 ساله، به اين نتايج دست يافتهاند. دكتر «اما كرونين» در اين مطالعه ميگويد: هيچ وقت براي مقدم دانستن ديگران به خودمان، دير نيست و اين بررسي نشان داد كه وقتي ما به سن 33 سالگي ميرسيم بيشتر براي كمك كردن به والدين و پدر بزرگ و مادر بزرگهايمان تلاش ميكنيم براي نفع رساندن به خانواده و دوستانمان نگرش مثبتي داريم. به نوشته روزنامه اكسپرس، روانشناسان ميگويند سني كه انسان حداكثر خودخواهي را دارد دوران نوجواني است و اكثر مردم متوجه اين مطلب ميشوند كه هرچه سنشان بالاتر ميرود توجهشان به ديگران احساسات و نيازهاي آنها افزايش پيدا ميكند.
دانشمندان زیست حسگرهایی ساخته اند كه نشانگرهای سرطان ریه را در بازدم بیمار شناسایی می كنند. به گزارش دیلی میل، به گفته پژوهشگران تغییرات ایجاد شده در ارگانیسم های یك بیمار در بازدم وی انعكاس می یابد و این زیست حسگر نوین ، تشخیص وجود نشانگرهای سرطان را در مراحل اولیه بیماری امكان پذیر می كند. نفس انسان سالم یا بیمار متشكل از صدها تركیب ارگانیك مانند استون، متانول، بوتانول و هیدروكربن هاست. در بازدم یك تركیب خاص و واحد، نقش نشانگر را برای تشخیص سرطان ریه ایفا نمی كند.بلكه گستره ای از زیست نشانگرها و تركیب آنها برای تشخیص سرطان به كار می رود. این تركیبات را می توان در 20-1 واحد در هر میلیارد در تنفس انسان سالم یافت اما این میزان در تنفس افراد بیمار10 تا 100 برابر می شود. به منظور شناسایی این تغییرات ارایه مواد جدید لازم است. در طول مرحله نخست این پروژه نمونه بازدم كاركنان یك بیمارستان تهیه شد. محققان با استفاده از كروماتوگرافی گازی تركیبات ارگانیك آنها را بررسی كردند. در حال حاضر مواد نوین برای تشخیص تركیبات ارگانیك منتخب به منظور افزایش حساسیت ابزارهای تشخیصی ساخته شده اند. این زیست حسگرها می توانند مجموعه ای از بیماری های خاص عمدتا بیماری های مربوط به ریه را در مراحل اولیه بیماری تشخیص دهند.
«لارا تامپسون»، ۲۶ ساله بود که زندگياش عوض شد. در ابتداي سال ۲۰۰۸ ناگهان دچار بيماري اسهال و استفراغ شد. او در ابتدا فکر کرد که دستگاه گوارشش دچار عفونت ويروسي شده يا نظم دستگاه گوارشش به خاطر استرس به هم ريخته بنابراين تصور نميکرد که مشکلاش بيش از چند روز ادامه پيدا کند. اما اين طور نشد و لارا در عرض سه هفته، بين ۷ تا ۹ کيلوگرم از وزنش کم شد. وقتي او با يک پزشک مشورت کرد متوجه شد که مشکلاش چيزي بيشتر از يک عفونت ساده ويروسي است. معلوم شد که دستگاه گوارش او با يک باکتري به نام کلسترديوم ديفيسيل آلوده شده و به خاطر وجود مقاومت آنتيبيوتيکي، درمان عفونت با اين باکتري دشوار است.
انواع رژيمهاي دارويي براي لارا تجويز ميشد و هيچ کدام موثر واقع نميشدند. تا تابستان سال بعد او ۱۸ کيلوگرم از وزنش را از دست داده بود و نااميد شده بود. اينجا بود که در اينترنت دنبال درمانهاي جايگزين گشت تا اينکه به توضيحاتي در مورد يک شيوه درماني خاص برخورد که در آن از هيچ دارويي استفاده نميشد. اين درمان عجيب عبارت بود از «پيوند مدفوع!»، يعني قرار دادن مدفوع صاف و رقيقشده فردي با روده سالم در روده بزرگ يک بيمار! اين کار به اين منظور انجام ميشود که کلوني يک بيمار با يک کلوني تازه و متفاوت جايگزين شود. اواخر اکتبر سال ۲۰۰۸، پيوند مدفوع به صورت سرپايي روي لارا انجام شد. مثل يک کولونوسکوپي، لارا قبل از پيوند داروهاي مليني استفاده کرد که رودهاش را پاک کرد. تنها در عرض دو ساعت بعد از پيوند، لارا حس کرد که بهتر شده و با گذشت سه سال از اين پيوند، ديگر او دچار عفونت مجدد با کلسترديوم ديفيسيل نشده است.
روده بزرگ همه ما مملو از باکتريهايي است که با ما همزيستي دارند. اين باکتريها عرصه را براي رشد باکتريهاي بيماريزا تنگ ميکنند. اين جمعيت باکتريايي سودمند تا زماني که ترکيب طبيعي خود را داشته باشند، باعث مقاومت ما نسبت به عفونت با باکتريهاي مثل کلسترديوم ميشوند. اما هر زمان که به عللي اين ترکيب طبيعي به هم بخورد، روده ما مستعد بيمار شدن با باکتريهاي بيماريزا ميشود. اينجاست که «پيوند مدفوع» معني پيدا ميکند. دهنده نمونه مدفوع بهتر است يک آشناي نزديک بيمار باشد. مدفوع صافشده حاوي فلور ميکروبي دهنده است که ميتوان آن را به شخص انما کرد يا با يک لوله بيني-معده وارد روده باريک شخص کرد. البته پيوند مدفوع علاوه بر کاربرد درماني در عفونت روده با کلستريديوم در درمان بيماري کوليت اولسراتيو که شکلي از بيماري التهابي روده است هم کاربرد پيدا کرده اما جا انداختن اين شيوه درماني چندان ساده نيست و در حال حاضر درماني است که توسط متخصصان بيماريهاي دستگاه گوارش فقط در مراکز درماني خاص و براي بيماراني که مساله را درک ميکنند، انجام ميشود. براي اينکه پيوند مدفوع از سوي جمعيت بيشتري مورد پذيرش قرار بگيرد، بايد پژوهشهاي باليني بيشتري صورت گيرد تا نتايج درماني دريافتکنندگان پيوند مدفوع با کساني که بدون پيوند درمان ميشوند، مورد مقايسه قرار گيرند. البته نخست بايد سازمان غذا و داروي آمريکا، مجوز شروع اين پژوهشها را بدهد و از آنجا که اين سازمان به صورت معمول فقط داروها، دستگاهها و فراوردههاي زيستي و بافتي را مورد بررسي قرار ميدهند، ممکن است پيوند مدفوع با هيچ يک از قوانين فعلي اين سازمان همخوان نباشد.