تخمينزده ميشود که بيخوابي مزمن، 10 آمريکاييها را مبتلا ميسازد. بيخوابي گذرا ميتواند حدود 30 جمعيت را مبتلا کند. بين 69 - 50 از بيماران تحت درمان طبي، معيارهاي تشخيصي بيخوابي را پر ميکنند. اغلب بيماران، خودشان اختلالات خواب را مطرح ميکنند. مشکلات مربوط به خواب با پرسشهاي دقيق، معاينه باليني متمرکز و در صورت لزوم، بررسيهاي آزمايشگاهي مشخص ميشوند. عادات خوابيدن و بيدار شدن از خواب پريدن، علايم روزانه، بيماريهاي همزمان طبي و رواني، داروها و عادات زندگي مرتبط با بيخوابي را بايد مورد ارزيابي قرار داد. علايم حياتي و معاينات سر و گردن، قلب، ريهها، اندامها و معاينه عصبي براي تشخيص بيماريهاي طبي و هرگونه اختلالات خواب که فرد را مستعد بيخوابي ميکنند (از جمله آپنه خواب و مشکلات راههاي هوايي فوقاني) ضرورت دارند. پرسشنامهها و چک ليستهاي مربوط به خواب هم مفيد هستند. ارجاع به يک متخصص خواب به جهت پليسومنوگرافي را ميتوان در صورت شک به آپنه خواب، خواب آلودگي مفرط در طول روز و يا عدم پاسخدهي به درمانهاي رفتاري يا دارويي اوليه مدنظر قرار داد.
معيارهاي بيخوابي که در ويرايش دوم طبقهبندي بينالمللي اختلالات خواب (2-ICSD) آورده شدهاند، شامل اختلال در شروع يا ادامه خواب، بيدار شدن زودهنگام و يا تداوم کيفيت پايين و نامطلوب خواب هستند. اين مشکلات عليرغم وجود فرصت و شرايط کافي براي خواب ايجاد ميشوند. اين اختلالات با حداقل يکي از موارد زير همراهي دارند: ضعف و خستگي، اختلال در توجه، تمرکز يا حافظه، اختلال کارکرد اجتماعي يا رواني و يا عدم موفقيت تحصيلي، اختلالات خلق يا تحريکپذيري، خوابآلودگي در طول روز، کاهش انرژي و انگيزه، مستعد بودن به تصادفات رانندگي يا خطاهاي کاري، سردردهاي تنشي، علايم گوارشي در واکنش به کمبود خواب و يا وجود نگراني و دغدغه در مورد خواب.
PDF متن کامل مقاله HTML متن کامل مقاله