کنگره27- کنگره بین المللی دانشجویی علوم اعصاب (INSC)
برگزارکننده: انجمن دانشجویان پزشکی دانشگاه آنکارا
زمان برگزاری: ۲۵ الی ۲۷ آپریل ۲۰۱۴
ارسال خلاصه مقالات: ۱۵ فوریه ۲۰۱۴
مکان برگزاری: ترکیه، آنکارا
برگزارکننده: انجمن دانشجویان پزشکی دانشگاه آنکارا
زمان برگزاری: ۲۵ الی ۲۷ آپریل ۲۰۱۴
ارسال خلاصه مقالات: ۱۵ فوریه ۲۰۱۴
مکان برگزاری: ترکیه، آنکارا
برگزار کننده: انجمن اورولوژی ایران
زمان برگزاری: ۹ الی ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۳
مکان برگزاری: تهران
همایش همزمان: هفدهمین كنگره سالانه انجمن اورولوژي ايران
برگزار کنندگان: گروه قلب و عروق و مرکز تحقیقات قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، انجمن قلب ترکیه، انجمن جهانی نارسایی قلبی
زمان برگزاری: ۱۰ الی ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۳
ارسال خلاصه مقالات: ۱۰ اسفند ۱۳۹۲
مکان برگزاری: تهران، مرکز همایش های بین المللی دانشگاه شهید بهشتی
برگزار کنندگان: بیمارستان رضوی مشهد، انجمن گاستروآنترولوژی آمریکا، مرکز تحقیقات گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، انجمن متخصصین گوارش و کبد ایران، پژوهشکده بیماری های دستگاه گوارش دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
زمان برگزاری: ۷ الی ۹ خرداد ۱۳۹۳
ارسال خلاصه مقالات: ۲۹ اسفند ۱۳۹۲
مکان برگزاری: مشهد، سالن همایش های بیمارستان رضوی
برگزار کننده: انجمن متخصصین داروسازان بالینی ایران
زمان برگزاری: ۷ الی ۹ خرداد ۱۳۹۳
ارسال خلاصه مقالات: ۲۰ فروردین ۱۳۹۳
مکان برگزاری: تهران، مرکز همایش های رازی
برگزار کننده: مرکز تحقیقات قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی شیراز
زمان برگزاری: ۱۵ الی ۱۶ اسفند ۱۳۹۲
ارسال مقالات: ۴ بهمن ۱۳۹۲
مکان برگزاری: شیراز، هتل پارس
رژیم غذایی سرشار از گوجه فرنگی به کاهش خطر ابتلا به سرطان پستان در زنان یائسه کمک میکند. تحقیقات جدید نشان داده است رژیم غذایی حاوی گوجه فرنگی موجب افزایش میزان هورمونهای تنظیم کننده متابولیسم چربی و قند در بدن میشود. تاثیرات مثبت گوجه فرنگی بر این هورمونها به ویژه در زنان یائسه به دلیل افزایش شاخص توده بدنی و خطر سرطان پستان مفید است.
در آخرین تحقیقات، تاثیرات رژیم غذایی غنی از گوجه فرنگی و سویا بر روی 70 زن یائسه مورد بررسی قرار گرفت. در اولین آزمایش زنان یائسه به مدت 10 هفته محصولات گوجه فرنگی حاوی 25 میلی گرم لیکوپن مصرف کردند. در آزمایش دوم 40 گرم سویا به مدت 10هفته مصرف کردند. البته قبل از اجرای هر دو آزمایش، زنان به مدت دو هفته هیچ یک از محصولات حاوی گوجه فرنگی و سویا را استفاده نکرده بودند.
نتایج نشان داد: میزان آدیپونکتین، هورمون تنظیم کننده چربی و قند خون بعد از رژیم غذایی حاوی گوجه فرنگی 9 درصد افزایش یافته بود. دکتر آدانا لیانوس، سرپرست این تحقیق و استادیار اپیدمیولوژی از دانشگاه راتگرز اظهار کرد: تاثیرات مصرف گوجه فرنگی حتی برای مدت کوتاه در نتایج تحقیق ما آشکار است. خوردن میوه و سبزیجات سرشار از مواد مغذی ضروری، ویتامینها، مواد معدنی و مواد شیمیایی گیاهی مانند لیکوپن مزایای قابل توجهی دارد. مصرف منظم روزانه میوهها و سبزیجات در پیشگیری از سرطان پستان در افراد در معرض خطر موثر است. نتایج این تحقیق در نشریه غدد درونریز بالینی و متابولیسم منتشر شده است.
بر اساس تحقیقات جدید، بوی بد بدن فرد عموما با آسیبپذیریاش مرتبط بوده و این امر احساس نگرانی و ترحم را در دیگران نسبت به وی برمیانگیزد. این بدین معناست که مردم تمایل دارند سطح همکاریشان را در برخورد با افرادی که بدنشان بوی بد میدهد، افزایش دهند، زیرا برای آنها احساس ترحم میکنند. یورن کمپس از دانشگاه کی یو لون بلژیک گفت: بوها در زندگی روزانه ما همواره حاضر بوده و استفاده از رایحههای خوشبو و عطرها در محیط کار نشاندهنده اهمیت بالای آنهاست.
وی ادامه داد: گرچه همواره گفته میشود بوهای بد، داوریهای منفی را در ذهن دیگران برمیانگیزند، ما نشان دادیم که بوی بد بدن احساس ترحم را در دیگران ایجاد میکند و رفتار اجتماعی آنها با فرد را افزایش میدهد. این بوی ناخوشایند شامل عرق زیر بغل، پاهای بدبو، نفس بدبو و دیگر بوهای متعفن است. مطالعه کمپس و همکارانش شامل چندین آزمایش پژوهشی بود و در پایان مشخص شد در مواقعی، بوی ناخوشایند بدن فرد رفتارهای کمکی در قبال وی را در دیگران افزایش میدهد. جزئیات این مطالعه در مجله Applied Social Psychology منتشر شد.
زنان باردار باید تغذیه کامل و کافی داشته باشند تا کودک آنها در معرض خطر مرگ نباشد. تحقیقات جدید محققان دانشگاه مریلند در آمریکا نشان میدهد تغذیه مادر با خطر مرگ کودک در یک سال اول پس از تولد در ارتباط است. محققان برای دستیابی به نتایج این تحقیقات وزن و شاخص توده بدن را در 159 هزار و 244 زن باردار و نرخ مرگ ومیر کودکان آنها را در یک سال اول پس از تولد بررسی کردند. به گفته محققان، عدم افزایش وزن به میزان کافی در مادران باردار یکی از علل مرگ ومیر در کودکان است و مادرانی که قبل از بارداری از وزن خوبی برخوردار بودند، مستثنی هستند.
افزایش بیش از حد وزن مادر نیز برای کودک خطراتی در پی دارد، اما به اندازه کمبود وزن که ممکن است باعث مرگ کودک شود، خطرناک نیست. بر اساس یافتههای تحقیق انجام شده در این زمینه، افزایش وزن مادر در طول بارداری باید هدفمند و با شاخص توده بدن سازگار باشد. نتایج آماری نشان میدهد خطر مرگ و میر نوزادان در میان مادرانی که دچار سوء تغذیه بودند 3.9 درصد، در کسانی که وزن نرمال داشتند 1.2 درصد و در بین مادرانی که اضافه وزن داشتند به 0.7 رسید. بر اساس آمار، از هر 3 زن تنها یک نفر در طول بارداری وزن نرمال دارد، 25 درصد زنان دچار کمبود وزن و 41 درصد دچار اضافه وزن در زمان بارداری هستند. زنانی که شاخص توده بدن آنها قبل از بارداری پایینتر از حد نرمال است، باید بین 12 تا 18 کیلوگرم و زنانی که وزن نرمال دارند بین 11 تا 15 کیلوگرم در طول بارداری وزن اضافه کنند. این عدد در بین زنان چاق به پنج تا 9 کیلوگرم میرسد.
محققان دانشگاه یورک با همکاری دانشگاه گلاسکو در پژوهشی جدید نشان دادند که تصاویر مردمک چشمان قربانیان جرائم میتواند به مقامات در شناسایی مهاجمان کمک کند. بزرگنمایی تصاویر وضوح بالا میتواند با ارائه اطلاعات در مورد شواهد، ناظران و محل وقوع جرم به نیروهای پلیس برای دستیابی به یک روایت جنایی کمک کند. به گفته محققان، این روش میتواند بطور خاص در جرائمی مورد استفاده قرار بگیرد که در آنها تصویر قربانیان برای مثال طی گروگانگیری و کودکآزاری جنسی ثبت شده است.
در این پژوهش محققان به ثبت تصویر هشت داوطلب پرداختند که به چهار فرد دیگر در پشت دوربین نگاه میکردند. از این افراد خواسته شد تا تصاویر را با مجموعهای از عکسهای لیوان تطبیق داده یا افرادی را که برایشان آشنا است، در تصاویر شناسایی کنند. این پژوهش که در مجله PLOS ONE منتشر شده، نشان داد که داوطلبان توانستند در 84 درصد موارد، چهرههای آشنای منعکس شده در مردمک چشمان فرد درون تصویر را شناسایی کنند.
زمانیکه تصاویر منعکس شده به افراد ناشناس تعلق داشت، ناظران میتوانستند فرد را با دقت 71 درصد با یک تصویر لیوان دیگر منطبق کنند. داوطلبان همچنین توانستند در 84 درصد موارد، تصاویر منعکس شده آشنا را در مردمک چشم افراد به تصویر درآمده شناسایی کنند. اگرچه محققان تاکید کردند که ارزش پزشکی قانونی این تصاویر محدود خواهد بود چرا که باید از وضوح بسیار بالایی برخوردار باشد و افراد بطور مستقیم به دوربین نگاه کنند.
مصرف داروي قديمي تاليدومايد در کودکان و نوجوانان مبتلا به بيماري کرون که به درمان پاسخ ندادهاند، در مقايسه با دارونما پس از 8 هفته بهبود علايم باليني را نشان داده است. نزديک به 1 ميليون نفر از مردم اروپا و بيش از نيم ميليون نفر در آمريکا به بيماري کرون مبتلاي هستند. چنين به نظر ميرسد شيوع جهاني اين بيماري رو به افزايش است. حدود 25 درصد از مبتلايان به بيماري کرون در دوران کودکي علامتدار ميشوند. اين موارد بيماري در مقايسه با مواردي که شروع بيماري در بزرگسالي است به مراتب وخيمتر است. مقاومت يا عدم تحمل دارويي در کودکان مبتلا به کرون شايعتر از بزرگسالان است به نحوي که تا 18 درصد از موارد، طي 5 سال اول بيماري به جراحي نياز خواهند داشت. تاليدومايد، دارويي است که براي درمان بيماريهاي التهابي پوست و غشاهاي مخاطي تجويز ميشود. نتايجي که اخيرا از مطالعه اثربخشي تاليدومايد در مبتلايان به بيماري کرون منتشر شده، اميدوارکننده بودهاند. در مطالعهاي که با شرکت 56 کودک از 6 مرکز تخصصي اطفال در ايتاليا در فاصله سالهاي 2008 تا 2012 انجام شد، کودکان مذکور به طور کاملا تصادفي تحت درمان 8 هفتهاي با تاليدومايد و دارونما قرار گرفتند. محققان دريافتند بيماري در بيشتر کودکان تحت درمان با تاليدومايد فروکش کرده است.
سازمان غذا و داروي آمريکا اخيرا فرم تزريقي پليدوکانول(Polidocanol)با نام تجاري واريتنا(Varithena) را براي درمان رگهاي واريسي قابلرويت سيستم وريدي صافن بزرگ موردتاييد قرار داده است. در 2 مطالعه باليني فاز 3 با استفاده از دارونما، با نامها 1-VANISH و 2-VANISH، واريتنا باعث بهبود چشمگير علايم نارسايي وريد سطحي شد. بيش از 30 ميليون نفر شهروندان 18 تا 70 سال آمريکايي وريدهاي واريسي دارند. شيوع واريکوزيت در زنان 2 برابر مردان است. وريدهاي واريسي اغلب به درمان علامتي نياز دارند. علايمي مانند درد پا، خارش، احساس سنگيني، پاهاي بيقرار، گرفتگي، ضعف و ادم از جمله علايم آزاردهنده واريس هستند. اين علايم گهگاه باعث غيبت از کار، ناتواني و افت کيفيت زندگي فرد ميشوند. درمانهايي که تاکنون براي وريدهاي واريسي مطرح بودند عبارتند از جراحي و سوزاندن. واريتنا تنها داروي موردتاييد است که علايم واريس را بهبود ميبخشد. اين درمان حداقل تهاجم را دارد، يک پروسه غيرجراحي است و هنگام انجام آن نيازي به بيحسي يا بيهوشي نيست. واريتنا، علايم و نيز وضعيت ظاهري وريدهاي واريسي را بهبود ميبخشد. اين محصول در 3 ماهه دوم سال 2014 وارد بازار خواهد شد.
سازمان غذا و داروي آمريکا اخيرا سيمپروير (Simeprevir) با نام تجاري اوليسيو(Olysio) را براي درمان هپاتيت C مزمن موردتاييد قرار داده است. هپاتيت C يک بيماري ويروسي است که باعث التهاب کبد و در نهايت اختلال عملکرد کبدي و نارسايي کبد ميشود. بيشتر افراد آلوده به ويروس هپاتيت C تا زماني که آسيب کبدي تظاهر کند، بدون علامت هستند. بيشتر اين افراد دچار هپاتيت C مزمن ميشوند. عملکرد کبدگروهي از بيماران مختل شده و به سيروز کبدي مبتلا شدند. اوليسيو، يک مهارکننده پروتئاز است که پروتئين خاص موردنياز براي تکثير ويروس هپاتيت C را بلوک ميکند. اين دارو، بهعنوان داروي همراه در ترکيب درماني رژيم ضدويروس مورد استفاده قرار ميگيرد. در مطالعات باليني، اوليسيو در ترکيب با پگ اينترفرون آلفا و ريباويرين (2 داروي مورد استفاده در درمان عفونت ويروس هپاتيت C ) موردبررسي قرار گرفت. اوليسيو در آن گروه از بيماران توصيه ميشود که کبد آنها هنوز عملکرد دارد و قبلا دارويي براي درمان بيماري خود دريافت نکردهاند يا درمان قبلي آنها ناموفق بوده است. اوليسيو، سومين مهارکننده پروتئاز موردتاييد FDA است که براي درمان عفونت ويروس هپاتيت C مزمن مورد استفاده قرار ميگيرد. FDA در سال 2011، بسپروير(Boceprevir) با نام تجاري ويکترليس (Victrelis) و تلاپروير (Telaprevir) با نام تجاري اينسيوک(Incivek) را براي درمان هپاتيت C موردتاييد قرار داده بود. اثربخشي و ايمني اوليسيو در 5 مطالعه باليني با شرکت 2026 بيمار موردبررسي قرار گرفته است.
ولفورو(Velphoro) از سوي سازمان غذا و داروي آمريکا براي درمان هايپرفسفاتمي در مبتلايان به بيماريهاي مزمن کليوي که به دياليز نياز دارند، موردتاييد قرار گرفته است. سوکروفريک اکسي هيدروکسايد (Sucroferric oxyhydroxide) با نام تجاري ولفورو، براي کنترل سطح سرمي فسفر در بيماراني که بهدليل ابتلا به مشکلات مزمن کليوي به دياليز نياز دارند، موردتاييد قرار گرفته است. ولفورو اوايل سال 2014 ميلادي وارد بازار مصرف خواهد شد.
ولفورو که قبلا PA21 ناميده ميشد، يک دفعکننده فسفر، بدون کلسيم، با پايه آهن و جويدني است. اخذ تاييديه FDA براي اين دارو، به دنبال اعلام نتايج يک مطالعه فاز 3 صورت گرفت. مطالعه مذکور نشان داد ولفورو در مقايسه با سولامر کربنات(Sevelamer carbonate) ميتواند با تعداد قرصهاي کمتر، هايپرفسفاتمي را به خوبي کنترل کند. در اين مطالعه، متوسط دوز روزانه براي کنترل هايپرفسفاتمي پس از 52 هفته، 3/3 قرص در روز بود.
هايپرفسفاتمي، افزايش غيرطبيعي سطح فسفر خون و يک عارضه شايع، اما خطرناک در مبتلايان به بيماريهاي مزمن کليوي است که به دياليز نياز دارند. بيشتر بيماران دياليزي تحت درمان با فسفاتزداها قرار دارند. البته با وجود در دسترس بودن تعداد قابلتوجهي داروي فسفاتزدا، هنوز بيش از نيمي از بيماران به سطح سرمي مطلوب فسفر نميرسند. در برخي از بيماران، عدم رضايت درماني بهدليل تعداد زياد قرصهاي مصرفي و عدم تحمل فسفاتزدا، علت اصلي ناموفق بودن کنترل سطح سرمي فسفر است. به طور متوسط بيماران دياليزي روزانه نزديک به 19 قرص مصرف ميکنند که دفعکنندههاي فسفات، 5 عدد از اين قرصها را شامل ميشود(يعني نصف تعداد قرصهاي مصرفي روزانه). دوز آغازين توصيهشده ولفورو، روزانه 3 قرص است. (1 قرص به ازاي هر وعده غذا). نتايج بهدست آمده از مطالعه فاز 3 با شرکت بيش از هزار بيمار در پنجاهمين کنگره انجمن کليه اروپا و انجمن پيوند و دياليز کليوي، اوايل سال 2013 ميلادي ارائه شد. در اين مطالعات، ولفورو يک دفعکننده فسفات اثربخش و ايمن، با تعداد قرص مصرفي کم بود.
ولفورو حاوي ترکيب آهن پلينوکلئار-اکسي هيدروکسايد، سوکروز و نشاسته است. هر قرص ولفورو حاوي 500 ميليگرم آهن است. به دنبال مصرف با غذا، ولفورو فسفات موجود در رژيم غذايي را از لوله گوارش جذب و از انتقال آن به درون جريان خون ممانعت ميکند. فسفات جذبشده در نهايت از راه مدفوع دفع ميشود.
شرکت دوراتا اعلام کرده درخواست بررسي داروي تحقيقاتي جديدش دالباوانسين هيدروکلرايد (Dalbavancin hydrochloride) با نام تجاري دالوانس(Dalvance)از سوي FDA پذيرفته شده است. دوراتا درصدد است تاييديه FDA براي دالوانس در درمان مبتلايان به عفونتهاي پوستي باکتريال حاد ناشي از ميکروارگانيسمهاي گرم مثبت مانند استافيلوکوک اورئوس مقاوم به متيسيلين را دريافت کند. اين درخواست ثبت براساس اطلاعات بهدستآمده از 2 مطالعه باليني فاز 3 با نامهاي1 DISCOVER و 2 DISCOVER ارائه شده است.
موضوع: نارسایی مزمن کلیه
برگزار کننده : انجمن نفرولوژی کودکان ایران
زمان برگزاری : آبان ۱۳۹۳
ارسال خلاصه مقالات : ۳۱ مرداد ۱۳۹۳
مکان برگزاری: تهران
برگزار کننده: انجمن علمی میکروب شناسی ایران
زمان برگزاری: ۴ الی ۶ شهریور ۱۳۹۳
مکان برگزاری: تهران
برگزار کنندگان: دانشگاه علوم پزشکی کاشان، انجمن فیزیولوژی و فارماکولوژی ایران
زمان برگزاری: شهریور ۱۳۹۴
مکان برگزاری: کاشان، دانشگاه علوم پزشکی کاشان
تحقیقات نشان داده است زنانی که در زمان بارداری آجیل مصرف میکنند، کودکان آنها کمتر به آلرژی مبتلا میشوند. محققان آمریکایی دریافتند افرادی که از خوردن آجیل در دوران بارداری اجتناب میکنند، کودکان آنها نسبت به سایرین بیشتر به آلرژی مبتلا میشوند. دکتر مایکل یانگ، از محققان بیمارستان کودکان بوستون در مورد یافتههای این تحقیق که با عنوان آلرژی و ایمونولوژی بر روی زنان بین سنین 24 و 44 ساله انجام گرفته است، اظهار کرد: نگرانی در مورد مصرف آجیل در دوران بارداری بیمورد است. نتیجه این تحقیق نشان داد ابتلا به آلرژی در میان مادرانی که آجیل مصرف میکردند، نسبت به آنهایی که مصرف نمیکردند یک سوم بود. یافتههای این تحقیق در مجله JAMA منتشر شده است.
ریاضیدانان کانادایی ابزار دستی را برای تشخیص محتویات غذایی ابداع کردهاند. این ابزار که TellSpec نام گرفته، نه تنها به کاربر در خصوص مواد شیمیایی، آلرژنها و موادی که معمولا از آنها اجتناب میکند، هشدار میدهد، بلکه به وی در خصوص آگاهی از حساسیتهای غذاییاش نیز کمک میکند. هدف ایزابل هافمن و استفان واتسون، ریاضیدانان شرکت کانادایی «تلاسپک» از ابداع چنین سامانهای، امکان ارائه انتخابهای غذایی مناسب با بررسی محتوایات غذاهاست.
این ابزار از طیفسنج رامان کوچک، یک الگوریتم منحصربفرد و یک برنامه گوشی هوشمند ساده استفاده میکند و فرآیند اسکن محتوایات غذا با فشار دادن یک دگمه انجام میشود. این سیستم ابداعی، پرتو لیزر کم قدرتی را بر آیتم غذایی تابیده و امواج نور منعکسشده را برای شناسایی محتویات شیمیایی غذا تحلیل میکند.
دادههای به دست آمده در موتور تحلیل آپلود میشوند و این موتور، اطلاعات را پردازش کرده و آنها را با یک طیف ارجاعی مقایسه میکند. سپس این موتور نتایج را با کمک پایگاه داده تفسیر و آنها را بر روی گوشی هوشمند کاربر دانلود میکند. هافمن بر این باور است، ابزار ابداعی حدود 97.7 درصد اوقات، قادر به شناسایی موفق غذاها و محتویاتشان پس از اسکن گرفتن از آنهاست. تیم تحقیقاتی از 3000 آیتم غذایی برای خلق پایگاه اولیه دادهها استفاده کرد، اما ابزار آنها میتواند طیف نامحدودی از مواد را تشخیص دهد.
گجت ابداعی دانشجویان دانشگاه پنسیلوانیا، هوشیاری فرد را طی زمان رهگیری کرده و مانع از خوابیدن وی به هنگام رانندگی میشود. این امر میتواند کاهش تصادفات جادهای ناشی از عدم هوشیاری راننده را به دنبال داشته باشد. گجت جدید که Vigo نام دارد، نخستین ابزار پوشیدنی است که هوشیاری فرد را اندازهگیری کرده و پیغام لرزش را برای هوشیار نگهداشتن یا ارائه توصیههایی به وی در خصوص زمان مناسب استراحتکردن ارسال میکند. سامانه شخصی مزبور، الگوهای پلکها و حرکات بدن کاربر را بطور بلادرنگ به هنگام خوابآلودگی رهگیری میکند.
مخترعان این سیستم معتقدند میتوان از ابداع آنها برای حفظ هوشیاری افراد در ملاقاتهای کاری نیز استفاده کرد. تقریبا 20 درصد تصادفات جادهای در انگلیس بر اثر خوابآلودگی رخ میدهند و این سوانح اغلب در ساعات آغازین روز یا پس از صرف ناهار به وقوع میپیوندند، بنابراین، وجود چنین ابزاری میتواند جان بسیاری را نجات دهد. «ویگو» مجهز به یک حسگر مادونقرمز، شتابسنج و یک الگوریتم هوشمند است. به طور متوسط، فرآیند پلکزدن یک پنجم ثانیه طول میکشد، اما همین مدت زمان کوتاه برای جلوگیری از خطر حیاتی است. ویگو، 20 پارامتر را در پلکها بررسی میکند و چگونگی تغییر متغیرهای آنها را نشان میدهد. زمانی که این دادهها با اطلاعاتی در مورد فعالیت شخص و حرکت سر ترکیب میشود، ابزار به سنجش فعالیت ذهنی پرداخته و در خصوص امکان خوابآلودگی فرد نتیجهگیری میکند. سیستم جدید از فرآیند لرزش، نور الایدی و حتی یک موسیقی دارای ضربآهنگ، برای هوشیار نگهداشتن افراد بهره میبرد. گجت ابداعی در رنگهای سیاه و سفید قابل دسترس است.
محققان دانشگاه کالیفرنیا روش دارورسانی جدیدی را ارائه کردند که میتوان با استفاده از آن سلولهای سرطان پانکراس را از بین برد. سرطان پانکراس یک بیماری کشنده بود که تا رسیدن به مراحل پیشرفته بیماری امکان شناسایی آن وجود نداشت. روشهای درمان این بیماری بسیار محدود و نرخ موفقیت آنها نیز بسیار اندک است. برای این که بتوان روشهای جدیدی را برای درمان این بیماری پیدا کرد، باید بتوان ابتدا آن را شناسایی کرد، در حالی که شناسایی این بیماری چند سال پس از آغاز آن قابل انجام است.
در بیماری سرطان پانکراس، تومورهای سرطانی از سلولهایی تشکیل شدهاند که اطراف آنها را عناصر ساختاری نظیر استورما محاط کردهاند. استورما از مواد مختلفی نظیر بافتهای رسانا و پریسایتها تشکیل شده است. وجود استورما موجب میشود تا داروهای شیمیدرمانی به سلولهای سرطانی نرسد. در نتیجه اثربخشی داروهای سرطانی به شدت کاهش مییابد. این گروه تحقیقاتی روش نانودرمانی دو موجی را در این پروژه به کار گرفتند، در این روش، دو نوع مختلف از نانوذرات به رگهای خونی تومور در موش تزریق شد. در موج اول، نانوذرات حاوی ترکیباتی هستند که میتوانند پریسایتهای اطراف تومور را از بین ببرند. موج دوم دارو، حاوی نانوذرات و حامل داروی شیمی درمانی نیز است که میتواند سلولهای سرطانی را از بین ببرد. در واقع نانوذرات موج اول تومور را بیدفاع کرده و موج دوم نانوذرات، به تومور حمله میکنند.
این گروه تحقیقاتی در ابتدا به دنبال دارویی بودند که بتواند بصورت مستقیم سلولهای سرطانی را هدف قرار دهد، اما مشکل اول آنها عدم دسترسی به این سلولها بود. این روش جدید را که محققان یافتند، میتواند از طریق دخالت در ارتباط سلولی (مکانیسم ارتباط میان سلولها) مشکل آنها را حل کند. نانوذرات موج اول میتوانند سیگنالهای سلولی ایجاد کنند که در نهایت موجب ممانعت از تشکیل پریسایت میشود، با این کار مسیر برای حمله موج دو نانوذرات باز میشود؛ موجی که میتواند داروی شیمیدرمانی را به درون سلولهای سرطانی برساند. محققان سلولهای سرطان پانکرانس انسان را درون بدن موش قرار داده و این روش درمانی را مورد آزمایش قرار دادند. نتایج نشان داد که سلولهای سرطانی با نرخ بالاتری نسبت به روشهای رایج از بین رفتند. این گروه تحقیقاتی نتایج یافتههای خود را در قالب مقالهای در نشریه ACS Nano به چاپ رساندهاند.
پژوهشگران مایوکلینیک ثابت کردهاند که یک جفت پروتئین اختصاصی برای شناسایی سرطانهای ریهی مرتبط با سیگار بعنوان نشانگر زیستی موفق پیشآگهی دهنده عمل میکند. این پروتئین که ASCL1 نام دارد، با افزایش تجلی انکوژن RET که یک ژن مخصوص ایجادکنندهی سرطان موسوم به RET بوده، همراه است، به گفته محققان این یافته شگفتیآور است. این ژن، نشانگر زیستی آدنوکارسینومهای تهاجمی است. آدنوکارسینوم از جمله یاختههای سرطانی با رشد سریع هستند که در افراد سیگاری یافت میشوند. محققان این پژوهش میگویند: میدانیم که ASCL1 رشد یاختهی نوروآندوکرین را کنترل میکند و پیش از این با تنظیم تیروئید و رشد سرطان ریهی سلول کوچک در ارتباط بوده است، ولی ارتباطی با سرطان ریهی مرتبط با سیگار نداشته است.
در این پژوهش خمچنین مشخص شد بیماران مبتلا به تومورهای ASCL1 با تراز بالای پروتئین انکوژن RET، دارای طول بقای حیات بیشتر از بیماران ASCL1 با تراز پایینRET نیستند. به گفته محققان، زمانیکه پروتئین ASCL1 در شجرهی یاختهی سرطانی ریه که تجلیدهندهی هر دو ژن بود، بلوک شد، تراز RET کاهش یافت و رشد تومور آهسته شد. این امر سبب شد تا گروه همکاران به این مسأله اعتقاد یابند که این مکانیسم هدف امیدوارکننده برای داروهای بالقوه و نامزد پرقدرتی برای کارآزماییهای بالینی است. یافتههای این پژوهش در نشریهی Oncogene انتشار یافته است.
پژوهشگران دانشگاه ادينبوروي اسکاتلند با تصويربرداري وضوح بالا و رديابهاي راديو اکتيو شيوه تازهاي را براي تصويربرداري عروق کرونري قلب ارايه کردهاند که ميتواند پلاکهايي را که باعث انسداد اين رگها و سکته قلبي شوند شناسايي کند. به گفته متخصصان اين روش تصويربرداري (PET-CT) «تفاوتي عظيم» در تشخيص اين بيماري ايجاد خواهد کرد. اين روش تصويربرداري پيش از اين براي تشخيص تومورهاي سرطاني بکار ميرفت.
در اين شيوه با رديابي ماده راديواکتيو پلاکهاي خطرناک در عروق کرونري شناسايي ميشوند. سپس از قلب و رگهاي ديگر با وضوح بالا تصويربرداري ميشود. اين تصاوير با هم تلفيق ميشوند که نتيجه آن تصويري با جزئيات زياد از وضعيت قلب، رگهاي قلب و عروق کرونري است. متخصصان اولينبار با اين روش چهل بيمار را که به تازگي سکته قلبي کرده بودند آزمايش کردند. بر اساس نتيجه اين تحقيق که در نشريه لنست چاپ شده، تصويربرداري جديد پلاکي را که باعث سکته شده بود در ۳۷ بيمار مشخص کرد. اين نخستينبار است که تصويربرداري قادر به تشخيص پلاکهاي خطرناک در عروق قلبي بوده است. البته بررسيهاي بيشتري نياز است تا مشخص شود آيا اين روش فقط براي بعد از حمله قلبي مفيد است يا قابليت آن را دارد که پلاک خطرناک را پيش از حمله قلبي تشخيص دهد و باعث نجات جان بيماران شود.
براساس تحقيق همگروهي (کوهورت) اصفهان که چند ماه پيش منتشر شد اين آمار در مردان ايراني دو برابر و در زنان ايراني شش برابر کشورهاي غربي است. دکتر مارک دوئک متخصص قلب به بيبيسي گفت: «من شک دارم تمام پلاکهايي که با اين روش تشخيص داده ميشوند باعث سکته قلبي شوند، اما اين روش ميتواند براي شناسايي افرادي که در معرض خطر هستند و نياز به درمانهاي مداخلهاي دارند استفاده شود.» «بيماري قلبي بزرگترين عامل مرگ در کشورهاي غربي است و معمولا هشداري در کار نيست، اولينباري که افراد متوجه بيماري قلبي خود ميشوند پس از سکته قلبي است. اگر بتوانيم پلاکهاي چربي خطرناک را درمان و خطر جدا شدن آنها را از ديواره رگ کم کنيم ميتوانيم از سکته قلبي و مرگ افراد جلوگيري کنيم.» پروفسور پيتر وايسبرگ مدير باليني بنياد قلب بريتانيا ميگويد: «تشخيص پلاکهاي خطرناک چربي که ممکن است باعث سکته قلبي شوند با آزمايشهاي معمولي قلب امکانپذير نيست. ما بايد ابتدا از اين يافتهها مطمئن شويم و بعد بفهميم چگونه بايد اين روش را به بهترين شکل بکار بگيريم تا به نفع بيماران قلبي تمام شود.»
شايد تاکنون حدسش سخت نبود که افراد افسرده، ظاهر شکستهتري دارند ولي يک پژوهش نشان ميدهد افسردگي ميتواند باعث شود بدن ما پيرتر از سن واقعياش شود. نتايج آزمايشگاهي نشان داده سلولهاي بدن افرادي که شديدا افسردهاند يا در گذشته چنين افسردگياي داشتهاند، زودتر از افراد ديگر پير ميشوند. اين تفاوت ظاهري در سلولها نميتواند به موارد ديگر مانند سيگار کشيدن ربطي داشته باشد. کارشناسان قبلا هم ميدانستند که افرادي با افسردگي حاد، در معرض خطر بيماريهاي مرتبط با سن مانند سرطان، ديابت، چاقي مفرط و بيماريهاي قلبي و عروقي هستند. اين بيماريها تا اندازهاي به سبک زندگي ناسالم افراد افسرده همچون افراط در نوشيدن الکل و بيتحرکي مرتبط بودهاند. اما پژوهش جديدميگويد احتمالا افسردگي روي خود سلولهاي افراد تاثير مستقيمي ميگذارد. به عبارت ديگر اين پيري زودرس، احتمالا نتيجه واکنش بدن به عوامل افسردگي است. اين گروه از محققان ميگويند: «اين تحقيقات گسترده، شواهد قانعکنندهاي ارايه ميدهد که افسردگي با پيري بيولوژيک ارتباط دارد، بهخصوص بين آنان که علايم شديدتر و مزمنتري دارند.»
برگزار کنندگان: دانشگاه علوم پزشکی شیراز، انجمن راینولوژی استان فارس
زمان برگزاری: ۲۳ الی ۲۵ بهمن ۱۳۹۲
مکان برگزاری: شیراز، هتل هما
این سمپوزیوم در تاریخ ۲۶ دی ۱۳۹۲ توسط انجمن اينترونشنال كارديولوژي ايران در بیمارستان رجایی تهران برگزار خواهد شد. مباحث این سمپوزیوم شامل اصول كلي درمان Endovascular بيماريهاي وريدي، درمان اندواسكولارDVT حاداندام تحتاني، درمان اندواسكولار آمبولي حاد ريه، فيلتر IVC (انديكاسيون و ملاحظات تكنيكي)، DVT مزمن اندام تحتاني (درمان مديكال و Interventional)، درمان اينترونشنال بيماران دياليزي (Dialysis access intervention)، درمان اندواسكولار بيماريهاي وريد مركزي، درمانهاي فشار وريدي، وريدهاي واريسي و نارسايي مزمن وريدي، DVT اندام فوقاني می باشد.
پژوهشگران در بحثی جنجالبرانگیز مدعی شدهاند که مغز زنان به زمان بیشتری برای بازیابی نیاز دارد؛ چرا که آنها در طول روز، چندین وظیفه را با هم انجام میدهند، از این رو به خواب بیشتری احتیاج دارند. دانشمندان دانشگاه دوک در آمریکا دریافتند زنانی که کمبود خواب دارند بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار داشته و بیشتر خشمگین میشوند. این درحالیست که در مقابل، این مشکلات بر مردانی که از خواب خود محروم هستند، تاثیر کمتری دارد.
پژوهشهای پیشین نیز به نمایش ارتباط کمبود خواب با خطر بیشتر بیماریهای قلبی، مشکلات روحی، سکته و التهاب در بدن پرداخته بودند. دکتر مایکل بروز، کارشناس خواب، بر این باور است که برخی از زنان دارای کمبود خواب به چنان التهابات شدیدی بدنی دچار میشوند که با احساس درد فیزیکی از خواب بیدار میشوند. به گفته دکتر بروز، زنان میتوانند از برخی از بیماریهای مرتبط با کمبود خواب با کمی چرت زدن اجتناب کنند. اگرچه به باور وی، این چرت زدنها نباید بیشتر از 90 دقیقه باشد چرا که میتواند خوابآلودگی را افزایش دهد.
دکتر بروز اظهار کرد: در طول خواب، قشر مغزی که مسئول تفکر، حافظه، زبان و دیگر مسائل بوده، از قید حواس رها شده و به حالت بازیابی وارد میشود. هرچه در طول روز از مغز استفاده بیشتری شود، این بخش به میزان زمان بیشتری برای بازیابی و در نتیجه خواب بیشتر نیاز دارد. وی همچنین در ادامه گفت از آن جا که زنان بیشتر از مردان از مغز خود استفاده کرده و میزان بیشتری از وظایف همزمان را انجام میدهند، به خواب بیشتری نیاز دارند. همچنین مردان دارای مشاغل سخت و پرزحمت که نیازمند تفکر جانبی زیادی هستند نیز به خواب بیشتر نیازمندند.
دانشمندان موفق به تولید نوعی جوراب هوشمند با هدف نظارت و هدایت قدمهای کاربران شدند. حسگرهایی که در آیتمهای پوشیدنی تعبیه میشوند، دادهها را از طریق بلوتوث به ساعت، گوشی هوشمند و تبلت کاربران انتقال میدهند. شرکت «Heapsylon» تولیدکننده ابزارهای هوشمند پوشیدنی از قبیل تیشرت و جورابهای ورزشی با قابلیت نظارت بر ضربان قلب بوده و آخرین دستاورد آن، نمونه اولیه سیستم جوراب هوشمند جدید به نام «Sensoria» گزارش شده است.
این سیستم، آیتمی سه بخشی است که شامل جوراب هوشمند، پابند الکترونیکی و گیره مغناطیسی بر روی بخشی از جوراب و همچنین یک برنامه تلفن همراه است که با علائم شنیداری زمان واقعی، بر قدمهای کاربر نظارت و آنها را هدایت میکند. پابند، دادههای را از حسگرهای جوراب که از طریق بلوتوث به گوشی هوشمند کاربر ارسال میشوند، جمعآوری میکند. دیوید ویگانو، یکی از موسسان و مدیر اجرایی شرکت سازنده، مدعی است کاربران حین دویدن با داشتن این سیستم، میتوانند اطلاعات را بطور بلادرنگ از تلفن همراهشان دریافت کنند و این اطلاعات به گونهای طراحی شدهاند که به آنها در اجتناب از آسیبدیدگیها کمک میکند.
کاربر با استفاده از جوراب ابداعی میتواند سرعت و میزان کالریهایی را که حین دویدن سوزانده، بررسی و همچنین از چگونگی برخورد پا با زمین آگاهی یابد. گفته میشود، جوراب هوشمند ابداعی میتواند در ابزارهای رهگیری سلامتی کارآمد باشد. به گفته مقامات شرکت سازنده این سیستم، رهگیریکنندههای کوچک و قابلحمل کنونی همیشه قابلاعتماد نیستند و عموما به اندازهگیری گامها و کالریها محدود میشوند، اما جوراب Sensoria میتواند به عنوان یک مربی مجازی عمل کند و به کاربر در خصوص ارتکاب اشتباهات تکنیکی در قدم برداشتن آگاهی داده و حتی در صورتی که وی بیش از اندازه قدم بردارد، هشدار دهد. هشدارهای این سیستم به کاربران در اجتناب از آسیبدیدگی کمک میکند. هماکنون 25 میلیون دونده فعال در آمریکا وجود دارند و هر سال بیش از 60 درصد از این دوندگان دچار آسیبدیدگی میشوند و سیستم جدید به آنها در پرهیز از آسیبدیدن کمک خواهد کرد. گفته میشود، این فناوری در ماه مارس سال 2014 عرضه میشود.
تحقیقات محققان اسکاتلندی نشان میدهد: داروهایی که برای درمان فشار خون به کار میروند، میتوانند به کاهش دردهای ناشی از بیماری آرتروز نیز کمک کنند. داروهای ضد التهاب برای تسکین درد آرتروز مناسب هستند، ولی مصرف این داروها برای طولانی مدت توصیه نمیشود. به همین منظور محققان دانشگاه داندی در اسکاتلند به بررسی تاثیر ماده اسپیرنولاکتون (spirnolactone) بر روی مبتلایان به آرتروز پرداختند. این ماده که در انواع داروهایی که برای درمان فشار خون و نارساییهای قلبی به کار میرود وجود دارد، در سالهای گذشته به جهت اینکه فاقد عوارض جانبی است، از سوی پزشکان برای درمان فشار خون مورد استقبال گرفته است. به گفته پروفسور آلن سلمن، مدیر دارویی مرکز پژوهشی بیماری آرتروز در اسکاتلند، این داروی قدیمی میتواند ظرفیتهای درمانی جدیدی مانند تسکین درد آرتروز داشته باشد. محققان بیمارستان داندی پس از تجویز این دارو به میزان 25 میلیگرم در هر روز و به مدت پنج ماه برای مبتلایان به آرتروز به نتایج این تحقیق دست یافتند.
پژوهشی جدید نشان میدهد وقوع دیابت با افزایش خطر ابتلا به سرطان کبد موسوم به کارسینوم سلول کبدی مرتبط است. تحقیق محققان دانشگاه کالیفرنیای جنوبی حاکی از آن است افراد مبتلا به دیابت در مقایسه با سایر افراد، در خطر دو تا سه برابری ابتلا به کارسینوم سلول کبدی (نوع اصلی و شایع سرطان کبد) قرار دارند.
علاوه بر این در تحقیق مذکور مشخص شد تفاوتهای نژادی در شیوع دیابت با الگوهای وقوع ابتلا به کارسینوم سلول کبدی مرتبط است؛ نژادهایی با شیوع بالای دیابت، میزان بالایی از کارسینوم سلول کبدی را از خود نشان دادند و نژادهایی با شیوع کم دیابت، ابتلا به کارسینوم سلول کبدی کمتری را گزارش دادند. این نتایج با تحقیق بر روی 150 هزار نفر و طی سالهای 1993 تا 1996 به دست آمده است. یافتههای این پژوهش در ششمین نشست انجمن تحقیقات سرطان آمریکا (AACR) مطرح شده است.
دانشمندان موفق به کشف بیش از 40 ارتباط ژنتیکی جدید با بیماری آرتریت روماتوئید (روماتیسم مفصلی) شدند. این دستاورد راه را برای افزایش شیوههای پزشکی جهت درمان این اختلال خودایمنی باز میکند. دکتر کیتی سیمینوویچ، یکی از محققان برجسته کانادا در زمینه این بیماری، رهبر ارشد این مطالعه گزارش شد. روماتیسم مفصلی عامل اصلی ناتوانی در سراسر جهان است و بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی، این اختلال یکی از هر 100 تن را تحت تاثیر قرار میدهد. گفته میشود، حدود نیمی از بزرگسالان مبتلا به این اختلال خودایمنی ظرف 10 سال پس از تشخیص بیماری، قادر به انجام کارهای تماموقت نیستند.
یافتههای این مطالعه توسط کنسرسیومی بینالمللی از دانشمندان حاصل شد و تیم علمی فراتحلیلی از دادههای ژنتیکی بیش از 100 هزار بیمار را انجام داد. در این فراتحلیل مشخص شد، ژنهایی که متغیرهای آنها نشاندهنده خطر بروز روماتیسم مفصلی است، با ژنهای دخیل در بیماریهای قلبی و عروقی و همچنین سرطانها همپوشانی دارند.
دانشمندان میتوانند از این نتیجه برای یافتن گذرگاههای مولکولی بیماری روماتیسم مفصلی استفاده کنند. علاوه بر این، مطالعه جدید نشان میدهد داروهایی که به طور مثال، برای درمان بیماریهای قلبی و عروقی به کار میروند، میتوانند در درمان روماتیسم نیز کارآمد باشند. این موفقیت همچنین پتانسیل طراحی درمانهای جدید را برای هدفگیری طیفی از فرآیندهای این بیماری خاص که توسط یافتههای ژنتیکی ارائه میشوند، در اختیار میگذارد. جزئیات این فراتحلیل در مجله نیچر منتشر شد.
برگزار کننده: دانشگاه علوم پزشکی ارتش
زمان برگزاری: ۲ الی ۴ بهمن ۱۳۹۲
مکان برگزاری: تهران، هتل المپیک
این کارگاه در تاریخ ۱ الی ۲ بهمن ۱۳۹۲ توسط دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در مرکز تحقیقات باروری بیمارستان طالقانی تهران برگزار خواهد شد. مباحث این کارگاه شامل اندیکاسیون های لاپاروسکوپی، اصول لاپاروسکوپی، اندیکاسیون های هیستروسکوپی، اصول هیستروسکوپی، عوارض لاپاروسکوپی و هیستروسکوپی، می باشد.
این سمینار در تاریخ ۳۰ بهمن الی ۲ اسفند توسط انجمن مراقبت هاي ويژه ايران در سالن اجتماعات سازمان نظام پزشكي تهران برگزار خواهد شد. مباحث این سمینار شامل كليات درمان انواع مواد، بررسي روش درماني UROD، بررسي روش هاي درماني RD، اهميت مصاحبه انگيزشي، تفاوت فرد معتاد و سالم از نظر دوز دارويي بيهوشي، رعايت اصول CPR و لوله گذاري در فرد معتاد، انواع سم زدايي، آمفتامین ها، درمان وابستگي به غير مخدرها، اهميت و لزوم مصاحبه با بيمار قبل از بيهوشي، روان درمانی اعتیاد، درمان هاي غير دارويي اعتياد، حساسيت به داروهاي مخدر در اتاق عمل، مسموميت شديد به داروهاي مخدر، درمان هاي رواني مهمتر از درمان هاي جسمي، درمانهاي غير دارويي شيشه، درمانهاي دارويي شيشه و ماتريكس، لزوم ايجاد امنيت و رازداري بين پزشك و بيمار، تعيين مقدار داروي بيهوشي بر اساس شدت وابستگي به مواد، خانواده درمانی، درمان هاي دارويي جديد، شربت ترياك و خطر وابستگي، درمان مواد جديد به نام كروكديل، متادون تراپي و تعيين دوز، بوپره نورفين و تعيين دوز، درمان هاي وابستگي به الكل، كاربرد نالوكسان و نالتروكسان، كلونيدين و عوارض آن، درمان وابستگي به سيگار، مشكلات فرد معتاد در بخش ريكاوري و مشكلات هوشياري می باشد.
این کارگاه در تاریخ ۱ اسفند ۱۳۹۲ توسط مركز تحقيقات علوم اعصاب شفاء در آزمایشگاه مرکز تحقیقات علوم اعصاب واقع در بیمارستان خاتم الانبیاء تهران برگزار خواهد شد. مباحث این کارگاه شامل ارتباط علوم تغذیه و علوم اعصاب، مواردی که باید در طراحی مدلهای حیوانی در حیطه "علوم تغذیه در علوم اعصاب" در نظر گرفت، بررسی های رفتاری در حیوانات در حیطه "علوم تغذیه در علوم اعصاب"، روشهای الکتروفیزیولوژی در حیطه "علوم تغذیه در علوم اعصاب"، نقش ایمیونومودیولاتوری مواد مغذی در بیماریهای نرودژنراتیو می باشد.
مادران، قد جوانترین فرزندانشان را کوتاهتر از آنچه هست، میپندارند. دانشمندان بر این باورند «توهم نوزاد» بدون در نظر گرفتن تعداد فرزندان یک مادر، وجود دارد. در مطالعات انجام شده، مادران قد جوانترین فرزندانشان را به اندازه 7.5 سانتیمتر کوتاهتر میپنداشتند، درحالیکه درباه قد فرزندان بزرگترشان قضاوت دقیقی داشتند. دانشمندان معتقدند این موضوع یک مکانیسم سازگارانه برای بزرگ کردن و حفاظت از آسیبپذیرترین فرزندان است.
محققان استرالیایی از 474 مادر خواستند تجربه یک تغییر ناگهانی در قد جوانترین پسر یا دخترشان را بلافاصله پس از تولد یک نوزاد جدید به یاد آورند و بیش از دو سوم (70 درصد) آنها چنین تجربهای را بازگو کردند. این تغییر حسی در اصل با «نوزاد» قبلی (جوانترین فرزند) خانواده مرتبط بود و مادران چنین تجربهای را در خصوص تفاوت قدی دیگر فرزندانشان نداشتند. چنین موضوعی به این دلیل نیست که جوانترین فرزندان در مقایسه با یک نوزاد تازه به دنیا آمده، بزرگتر به نظر میرسیدند، بلکه به این خاطر رخ داد که والدین پیش از تولد نوزاد جدید، تمامی مدت تحت این توهم بودند که جوانترین فرزندانشان کوچکتر از آنچه بودند، به نظر میرسیدند. با این حال، زمانی که نوزاد جدید متولد میشود، این طلسم میشکند و والدین، جوانترین فرزندانشان را آن گونه میبینند که واقعا هستند.
محققان در این مطالعه از 70 مادر خواستند با گذاشتن علامتی بر روی دیوار، قد هر یک از فرزندانشان را تخمین بزنند و مشخص شد که مادرها به طور مداوم قد تنها فرزند یا جوانترین فرزندشان (بین دو تا شش سال) را کمتر میگفتند. با این حال، بسیاری از آنها در تخمین زدن قد فرزندان بزرگترشان و اشیای روزانه مانند وان حمام، عملکرد خوبی داشتند. جوردی کاوفمن، رهبر ارشد این مطالعه از دانشگاه صنعتی سوینبورن، گفت: تحقیقات ما نشان میدهد چرا «نوزاد خانواده» هرگز از این عنوان فرار نمیکند، زیرا برای والدین، کوچکترین فرزند خانواده همواره «نوزاد» و کوچک است.
دانشمندان موفق به ساخت دارویی شدهاند که پیشرفت بیماری آرتروز را کند کرده و تحرک بیماران را ارتقا میبخشد. افراد مبتلا به آرتزوز با موفقیت دارویی که علائم این بیماری را تسکین میبخشد، امید جدیدی را در زندگی تجربه خواهند کرد. در مطالعه جدید، بیمارانی که داروی «Sarilumab» را دریافت کردند، از تحرک بیشتری برخوردار بوده و از التهاب کمتری در مفاصلشان رنج میبردند. درمان جدید، شامل تزریق در هر چهارده روز یکبار بود که سرعت پیشرفت این بیماری غیرقابلعلاج را کند کرد.
دانشمندان این مطالعه را به مدت یک سال و بر روی هزار و 200 بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید(روماتیسم مفصلی) فعال ملایم تا شدید انجام دادند، اما با مصرف Sarilumba، وضعیت این بیماران تا بیش از 20 درصد بهبود یافت. داروی جدید که توسط شرکت داروسازی فرانسوی به نام «اسنوفی و رگنرون» ساخته شده، با مسدودکردن پروتئین عامل التهاب به نام «اینترلوکین 6» عمل میکند.
بیمارانی که هر دو هفته یک بار، در هر دوز 200 میلیگرم از داروی جدید را دریافت کردند، پس از گذشت شش ماه، 66 درصد بهبودی را در علائم روماتیسم مفصلی تجربه کردند. همزمان افرادی که در هر بار 150 میلیگرم از این دارو دریافت کردند، بهبودی 58 درصدی را تجربه کردند. عوارض جانبی این درمان شامل عفونت و همچنین افزایش ترانس آمیناز و کلسترول لیپوپروتئین کم چگال (LDL) «بد» گزارش شده است. دانشمندان این دارو را موفقیتی بزرگ در نبرد با روماتیسم مفصلی عنوان کردند. بیش از 700 هزار تن در بریتانیا از اثرات پیوسته این بیماری رنج میبرند.
در این بیماری سیستم ایمنی بدن به اشتباه به بافت سالم حمله میکند و موجب التهاب و درد مفاصل میشود. گرچه هماکنون درمانی برای این عارضه در دست نیست، درمانهای متعددی برای تسکین بخشیدن به درد بیماران وجود دارند. این شیوهها شامل آرامبخشهای ضدالتهابی و داروهای ضدروماتیسم مانند متوترکسات است که برای کندکردن آسیبدیدگی در مفاصل به کار میرود. موفقیت این داروی جدید، آن را یک گام به خط تولید نزدیک میکند و گفته میشود، در صورت تایید رسمی، Sarilumba طی 10 سال آینده در دسترس خواهد بود.
محققان دانشگاه اوپلاسا دریافتهاند که استعمال سیگار با تغییر چندین ژن در بدن میتواند مشکلاتی نظیر افزایش خطر سرطان و دیابت را به دنبال داشته باشد. همه انسانها ژنهای خود را از والدین به ارث میبرند. مواد ژنتیکی بدن با گذشت زمان در اثر رخدادهای اپی ژنتیک تغییر میکند. این نوع تغییرات معمولا با افزایش سن اتفاق میافتد اما عوامل محیطی و سبک زندگی نیز میتواند چنین تغییراتی را به وجود بیاورد. محققان طی این پژوهش دریافتند تعداد زیادی از ژنهای بدن در افراد سیگاری دچار تغییرات میشوند که نظیر آنها در افراد غیر سیگاری وجود ندارد.
به گفته پژوهشگران، یافتههای به دست آمده حاکی از آن است تغییرات اپی ژنتیک به علت عناصر موجود در تنباکو ایجاد نمیشود بلکه توسط صدها عنصر مختلفی که به علت سوختن تنباکو به وجود میآید، حاصل میشود. این پژوهش نشان میدهد ژنهایی که خطر سرطان و دیابت را افزایش میدهند یا برای پاسخهای ایمنی بدن یا کیفیت اسپرم مهم هستند، تحت تاثیر سیگار کشیدن، تغییر میکنند. نتایج این پژوهش در مجله "Human Molecular Genetic" منتشر شده است.
محققان موسسه فناوری ماساچوست (MIT) موفق به تولید نانودارویی از نانوذرات آهن حامل داروی شیمیدرمانی شدند. سرطان پستان «منفی سهگانه»، نوع بسیار بدخیم انواع سرطان پستان محسوب میشود که درمان آن دشوار است. با استفاده از داروی شیمیدرمانی میتوان این نوع تومورها را تا حدی کوچک کرد، اما در بسیاری از بیماران تومور مجددا رشد کرده و نسبت به داروی شیمیدرمانی مقاومت پیدا میکند. برای حل این مشکل، محققان دارویی ساختهاند که در ساختار آن از نانوذرات حامل دروکسوبین و رشتههای کوتاه از آرانای استفاده شده است. این رشته آرانای میتواند یکی از ژنهای تومور را که مسؤول ایجاد مقاومت در برابر دارو است، خاموش کند. با این کار تومور مقاومت خود را نسبت به دارو از دست داده و با استفاده از داروی شیمیدرمانی میتوان آن را از بین برد. دیوید کوچ از محققان این پروژه میگوید: با این روش میتوان دوز مصرفی دارو را به شدت کاهش داد، زیرا شما میتوانید مطمئن باشید که به تمام سلولهای سرطانی دارو میرسد و هر یک از این سلولها به مقدار لازم دارو دریافت میکنند.
این گروه، در مقالهای که در نشریه ACS Nano به چاپ رساندند، نشان دادند که نانوداروی آنها میتواند تومور منفی سهگانه را در موشها تا مقدار زیادی کوچک کند. از سوی دیگر از این نانوذرات با تغییراتی، میتوان برای درمان سرطانهای مختلف استفاده کرد. گیرنده استروژن، گیرنده پروژسترون و Her2 سه مادهای هستند که بعنوان برچسب برای شناسایی سلولهای سرطانی استفاده میشوند. اما تومور منفی سهگانه اجازه اتصال این ترکیبات را به خود نمیدهد. محققان با استفاده از این نانودارو موفق به اتصال این برچسبها به سلولهای سرطانی شدند. با این کار میتوان نرخ زنده ماندن را در سرطان پستان افزایش داد. هاموند از محققان این پروژه میگوید: این که میتوان مقدار کمی دارو را به طور اختصاصی به تومور رساند، موجب میشود این روش بسیار کاراتر از روشهای رایج باشد. هاموند امیدوار است که بتوانند با استفاده از این نانوذرات جدید و پروتئین ویژهای که در سطح سرطان پستان است، این بیماری را از بین ببرند. این نانودارو از سه بخش تشکیل شده است؛ هسته اصلی که نانوذره آهن است، یک رشته آرانای که روی نانوذره را پوشانده و یک لایه بیرونی که عمل حفاظت از نانودارو را بر عهده دارد.
محققان آمریکایی و اسپانیایی با استفاده از نانوذرات آمفوتریسین بی (AmB) موفق به ارائه روشی موثر برای درمان انگل لیشمانیازیس شدند. آمفوتریسین بی (AmB) یکی از مواد اصلی در داروهای ضد انگل لیشمانیازیس است. لیشمانیازیس نوعی انگل تک سلولی است که توسط مگس به انسان منتقل میشود و سالانه بیش از 12 میلیون نفر در جهان را آلوده کرده و بیش از 70 هزار نفر را به کام مرگ میکشد. هزینه درمان این بیماری پنج هزار دلار است، به طوری که بیمار باید به مدت 21 روز، هر روز دو ساعت تحت درمان قرار گیرد. عوارض جانبی درمان این بیماری به شکلی است که بیمار مجبور به بستری شدن در بیمارستان میشود.
پژوهشگران دانشگاه میامی با همکاری همتایان خود در دانشگاه آتونوما دی بارسلونا روشی را ارائه دادند که با استفاده از آن میتوان دوز این دارو را به شدت کاهش داد، در حالی که 83 درصد به کارایی آن اضافه شده است. این روش درمانی مراحل تست خود را روی موشها با موفقیت پشت سر گذاشته است. در این روش از نانوذرات آمفوتریسین بی، برای درمان استفاده میشود، این نانوذرات به شکلی طراحی شدهاند که میتوانند سلول آلوده به انگل را شناسایی کنند. نتایج تستها نشان میدهد که این دارو میتواند به سرعت به سلولها رسیده و دوز بالایی از دارو را وارد آن کند. با این کار در مدت 12 روز اثرات پوستی این بیماری (لکههای سرخ و زخم) به شدت کاهش مییابد.
محققان نشان دادند که در صورت استفاده از این روش میتوان تنها با 17 درصد از دوز رایج، اثرات پوستی را در طول دو تا سه روز برطرف کرد. نکته مهم دیگر در این دارو آن است که استفاده از آن موجب تحریک سیستم ایمنی بدن علیه بیماری میشود، با این کار مخازن سلولی حامل این انگل توسط سیستم ایمنی بدن شناسایی شده و از بین میرود. پیش از این برخی محققان از آمفوتریسین بی برای تحریک سیستم ایمنی بدن علیه بیماریهای مختلف استفاده کرده بودند. در حال حاضر باید این نانودارو روی انسان نیز تست شود. در صورتی که توانمندی این نانودارو در درمان انسان به اثبات برسد، آن گاه میتوان انتظار داشت که هزینه درمان این بیماری کاهش یابد. با این کار از مرگ تعداد زیادی از بیماران در کشورهای در حال توسعه جلوگیری میشود.
برگزار کننده: دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
زمان برگزاری: ۲۳ الی ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
ارسال
خلاصه مقالات: ۳۰ دی ۱۳۹۲
مکان برگزاری: تهران
پژوهشی جدید نشان میدهد تنها با پیادهروی دو هزار قدم اضافی در روز، خطر ابتلا به حمله قلبی و سکته مغزی در افرادی که به اصطلاح دچار عدم تحمل گلوکوز هستند، کاهش مییابد. طی این پژوهش 9 هزار و 300 بزرگسال مبتلا به عدم تحمل گلوکوز موسوم به (IGT) که به بیماری قلبی عروقی مبتلا بوده یا در خطر ابتلا به آن قرار داشتند، از سراسر دنیا مورد بررسی قرار گرفتند. تمامی این افراد برنامههای اصلاح سبک زندگی برای کاهش وزن و همچنین انجام ورزش منظم را دریافت کردند؛ علاوه بر این در ابتدا و انتهای آزمایش نیز برنامههای گام شمار برای تمامی افراد در نظر گرفته شد.
نتایج نشان میداد افرادی که علاوه بر برنامهریزیهای طرح شده، روزانه دو هزار قدم یعنی حدود 20 دقیقه پیاده روی در روز را به برنامه خود اضافه کردند، حدود هشت درصد خطر ابتلا به بیماریهای قلبی و عروقی را برای خود کاهش دادند. عدم تحمل به گلوکز (IGT) یک عارضه پیشدیابتی است که با مقاومت به انسولین و افزایش خطر بیماریهای قلبی- عروقی همراه است. فرد مبتلا به اختلال تحمل گلوگز ممکن است سالها در این حالت بماند، پیش از آنکه به دیابت نوع 2 مبتلا شود. حدود 344 میلیون نفر در جهان به (IGT) مبتلا هستند که پیش بینی میشود تا سال 2030 به 427 میلیون نفر برسد. این پژوهش در مجله «The Lancet» منتشر شده است.
محققان آمریکایی بر این باورند که فشار خون و سطوح کلسترول، دقیقترین روش برای ارزیابی خطر حمله و سکته قلبی نبوده، بلکه سنجش انباشت کلسیم در شریانها، نشانگر بهتری برای احتمال وقوع مشکلات قلبی محسوب میشود. در مقایسه، روشهای سنتی ارزیابی این که چه اشخاصی باید از داروهای پیشگیرانه مانند استاتینها استفاده کنند، نادرست هستند. این امر بدان معنی است که دهها هزار بیمار در معرض حمله یا سکته قلبی ممکن است بیهوده به مصرف دارو بپردازند.
پژوهش دانشمندان نشان داد افرادی که در شریانهای خود هیچ اثری از رسوبات کلسیم در سیتی اسکنها نشان نداده یا تنها از مقادیر کمی از آن برخوردارند، با احتمال سکته یا حمله قلبی کمی روبرو هستند. اما ممکن است پزشکان برای این افراد داروهای استاتین را بر مبنای عوامل دیگر تجویز کنند. بر اساس این پژوهش، تا یک سوم بیماران بیدلیل به مصرف این داروها میپردازند. اسکنها نشان داد که فرمول کلسیم عروق کرونر که مبتنی بر سطوح رسوبات کلسیم، سن و جنسیت فرد بوده، در بیماران از سطوح پایینی برخوردار بوده و آنها تنها نیازمند مشاوره در مورد شیوه زندگی خود بودند.
این پژوهش همچنین نشان داد که یکی از هر شش فردی که انتظار میرفت در معرض خطر کمی قرار داشته باشند، در حقیقت از سطوح بالای این فرمول برخوردار بوده و باید دارو مصرف میکردند. انباشت کلسیم در شریانها نشانگر کلسیمی شدن پلاکهاست که منجر به سفت شدن رگها و بروز حملات قلبی میشود. این پژوهش که در مجله European Heart journal منتشر شده، به شواهد و دلایل متعدد در مورد ارزش اسکن کلسیم در پیشبینی خطر حمله قلبی افزوده است.
اسکنر دستی تیم تحقیقاتی موسسه فناوری ماساچوست (ام آی تی) امکان معاینه آسان و سریع شبکیه چشم را فراهم میکند. به طور معمول، معاینه چشم با استفاده از ابزار نسبتا بزرگی انجام میشود که بیشتر در مطب یک چشمپزشک یا عینکساز وجود دارد. با این حال، اندازه نمونه اولیه و قابلحمل ابزار موسسه ام آی تی، به یک دوربین فیلمبرداری مصرفی شباهت دارد. این سامانه قادر به معاینه چشم بیمار ظرف چند ثانیه بوده و با استفاده از فرآیند اندازهگیری منفرد، به دنبال یافتن شرایطی مانند رتینوپاتی دیابتی، گلوکوم و دژنراسیون ماکولاست.
سامانه ابداعی از روشی موسوم به «توموگرافی (پرتونگاری مقطعی) انسجام نوری» (OCT) استفاده میکند که در آن پرتوهای نور مادونقرمز بر روی شبکیه تابانده میشوند. با اندازهگیری هر دو مدت زمان انعکاس پرتوها و شدت این انعکاسها، اسکنر قادر به ارائه تصویری سهبعدی و رادارمانند از شبکیه است. این فناوری در اسکنرهای بزرگتر معمولی نیز وجود دارد، اما وجود یک آینه مینیاتوری جهت اسکن پرتو تصویربرداریکننده، امکان استفاده از آن را در ابزار جدید فراهم میکند.
یکی از چالشهای موجود در مورد اسکنرهای دستی، لرزیدن دست کاربر است که منجر به تولید تصاویر مبهم میشود. به منظور رفع این نارسایی، ابزار موسسه ام آی تی به سرعت چندین اسکن را از یک بخش شبکیه و از جهتهای مختلف تهیه میکند. سپس این اسکنها برای تشکیل یک تصویر کامپوزیت سهبعدی، ترکیب میشوند و جزئیاتی که در یک اسکن وارد نشدهاند، در اسکنهای دیگر گنجانده میشوند.
اسکنرهای قابلحمل دیگر از پیش موجودند، اما ارائه اسکن سهبعدی با سرعت بالا و وجود آینه مینیاتوری، مشخصات منحصربهفرد اسکنر موسسه ام آی تی است. دو نسخه از این ابداع در آزمایشگاه، آزمایش شدهاند و نتایجی مشابهی را از لحاظ کیفیت، با اسکنرهای بزرگتر معمولی ارائه دادهاند. دانشمندان امیدوارند با توسعه بیشتر این اسکنر، بتوان از اسکنرهای کوچکتر در کشورهای در حال توسعه استفاده کرد. موسسه ام آی تی در این پروژه با دانشگاه ارلانگن آلمان و شرکتهای تحقیقاتی Praevium/Thorlabs همکاری داشت. جزئیات سامانه جدید در مجله Biomedical Optics Express منتشر شد.
یک روش جدید با تعیین این موضوع که توالی ژنتیکی از کدام یک از والدین به ارث میرسد، به درمان بیماریها کمک خواهد کرد. این موفقیت، نویدبخش شتاببخشی به مطالعات موجود پیرامون چگونگی مشارکت ژنها در بروز بیماریها بوده، فرآیند مطابقتدادن اهداکنندگان با اندامها را ارتقا میدهد و همچنین به دانشمندان در درک بهتر الگوهای مهاجرت انسانی کمک میکند. بینگ رن لودیگ از دانشگاه کالیفرنیا و رهبر ارشد این مطالعه و همکارانش، روش جدید خود را «HaploSeq» خواندهاند.
فناوریهای توالیدادن کنونی، سریع بوده و هزینه آنها به سرعت در حال کاهش است، به طوری که در حال حاضر ژنوم فرد را میتوان ظرف یک هفته و با هزینه 5000 دلار امریکا و در آینده نه چندان دور، میتوان ژنوم همه اشخاص را با هزینه کمتر توالی داد. اما به گفته رن، در این سناریو یک مشکل وجود دارد، زیرا هر فردی دارای دو نسخه از هر کروموزوم است که یک نسخه از پدر و نسخه دیگر از مادر به وی به ارث میرسد.
شیوههای کنونی قادر به تشخیص بین این دو نسخه از هر ژن نیستند و بنابراین، در تعیین این موضوع که آیا تفاوتهای ژنتیکی خاص در دیانای از مادر یا پدر فرد نشات میگیرد، ناتوان هستند و این امر تحلیلهای ژنتیکی را مبهم میکند. روش جدید با ترکیبکردن زیست مولکولی و رویکردهای زیست محاسباتی، این مشکل را حل کرده است. شیوه ارائهشده، محققان را قادر به تعیین سریع این موضوع میکند که کدام متغیرهای ژنتیکی با یکدیگر و بر روی کروموزوم همسان رخ داده و بنابراین از والدین یکسان ناشی میشوند. این پیشرفت دارای مفاهیم مستقیمی برای کاربردپذیری ژنومی در فعالیتهای پزشکی است و تاثیرات عمیقی را بر تحقیقات و کشفیات ژنتیکی خواهد داشت.
روش ابداعی همچنین پزشکان را قادر میسازد ارزیابی بهتری از میزان خطرپذیری فرد در ابتلا به بیماری داشته باشند. افزون بر این، این روش از پتانسیل خوبی برای تصحیح فرآیند کنونی در تعیین امکان وجود تطابق ژنتیکی بین اهداکننده عضو و گیرنده برخوردار است. شیوه جدید میتواند در تعیین این موضوع به دانشمندان کمک کند که آیا تفاوتهای دیانای بین گیرنده و اهداکننده تطابق مطلوبی خواهند داشت یا خیر. رن معتقد است با خلق یک پایگاه داده دیانای، جفتکردن دقیقتر گیرندگان و اهداکنندگان ممکن خواهد بود. شیوه جدید همچنین به محققان در تحلیل مهاجرت انسانی و تعیین اجداد، با استفاده از توالیهای دیانای کمک خواهد کرد. جزئیات این مطالعه در مجله Nature Biotechnology منتشر شد.
محققان موسسه فناوری ماساچوست (MIT)، نخستین حسگر مبتنی بر نانولولههای کربنی با قابلیت استفاده در بدن را تولید کردند. این حسگر را میتوان به درون جریان خون تزریق کرد و هم میتوان آن را زیر پوست قرار داد تا مولکولهایی نظیر اکسید نیتروژن را درجا شناسایی کند. نانولولههای کربنی ترکیبات توخالی استوانهای شکل بوده که برای ساخت زیستحسگرها گزینه مناسبی هستند. یکی از مزیتهای نانولوله برای استفاده در حسگری آن است که این ترکیبات در صورت قرار گرفتن در معرض تابش مادون قرمز نزدیک، تابش فلورسانس دارند. این درحالی است که بافتهای زیستی و سیالات جاری در بدن در این محدوده طول موج کاملا شفاف هستند.
در مطالعات پیشین، این گروه تحقیقاتی به رهبری مایکل استرانو و نیکول ایورسون دریافته بودند که نانولولههای کربنی میتوانند اکسید نیتروژن (NO) را شناسایی کنند، این درصورتی است که نانولولهها توسط رشتههای دی ان ای با توالی ویژه محاط شده باشند. به محض اتصال اکسید نیتروژن به دی ان ای موجود در سطخ نانولوله، سیگنال فلورسانس نانولوله تغییر کرده که با استفاده از آن میتوان حضور اکسید نیتروژن را شناسایی کرد. اکسید نیتروژن در بدن نقش مهمی دارد، زیرا این ماده انتقال دهنده پیامهای عصببی بوده و در سیستم ایمنی بدن نقش مهمی دارد. کاری که این گروه تحقیقاتی اخیرا انجام داده این است که نانولولهها را به نحوی اصلاح کردند که میتوان از آن درون بدن استفاده کرد.
اولین مزیت این زیستحسگر جدید آن است که میتوان آن را به درون جریان وارد کرد، از آنجایی که سطح نانولولهها با پلیاتیلن گلیکول پوشیده شده بنابراین به هم نخواهند چسبید. این گروه نانولولههای کربنی را درون ژل آلژنات – نوعی پلیمر بهدست آمده از جلبکها- قرار دادند و زیستحسگر دیگری ساختند. سپس این حسگر را زیر پوست حیوانات مختلف قرار دادند. با تغییر تابش فلورسانس، محققان موفق شدند تا مقدار اکسید نیتروژن را در بدن این حیوانات شناسایی کنند. این حسگر قادر است 400 روز در بدن سالم بماند و در تمام این مدت وظیفه خود را به طور صحیح انجام دهد. از این حسگر میتوان برای شناسایی برخی سرطانها نیز استفاده کرد. از آنجایی که این حسگر تاثیر منفی روی بدن ندارد، بنابراین میتوان به کررات آن را به بدن وارد کرد.
برگزار
کننده: پژوهشکده علوم و فناوری مواد غذایی جهاد دانشگاهی مشهد
زمان برگزاری: ۱۰ الی ۱۱
اردیبهشت ۱۳۹۳
ارسال خلاصه مقالات: ۱۵ دی ۱۳۹۲
مکان برگزاری: مشهد
موضوع: تازه های آسم و بیماری های آلرژی
برگزار کنندگان: مرکز تحقیقات آلرژی دانشگاه علوم پزشکی شیراز
زمان برگزاری: ۲۴ الی ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
ارسال خلاصه مقالات: ۳۱ فروردین ۱۳۹۳
مکان برگزاری: شیراز، سالن های سینا و صدرا
این سمینار در تاریخ ۱۶ الی ۱۸ بهمن ۱۳۹۲ توسط دانشگاه علوم پزشکی تهران در پردیس بین الملل جزیره کیش برگزار خواهد شد. مباحث این سمینار شامل اصول لاپاروسکوپی، لاپاروسکوپی درشکم حاد، عوارض لاپاروسکوپی، درمان لاپاروسکوپیک پریتونیت، کیست تخمدان، هرنی اینگوئینال، عوارض کلسیستکتومی، اسپلنکتومی لاپاروسکوپیک، ورود به حفره شکم، انواع اعمال جراحی چاقی، میومکتومی لاپاروسکوپی، تغذیه بعد ازاعمال چاقی می باشد.