اطلاع رسانی721- سمینار اعصاب محیطی تحت فشار (Entrapment Neuropathy)

این سمینار در تاریخ ۷ الی ۸ آذر ۱۳۹۲ توسط دانشگاه علوم پزشکی مازندران در سالن آیت اله کوهستانی دانشگاه مازندران برگزار خواهد شد. مباحث این سمینار شامل راههای تشخیصی الکترودیاگنوستیک، نورورادیولوژی، رعایت مسائل اخلاق پزشکی در نورولوژی، عصب مدین، عصی اولنار، عصب رادیال، عصب سوپرااسکاپولا و دورسال اسکاپولا، عصب موسکولوکوتانئوس، سندرم خروجی توراسیک، عصب سیاتیک، عصب فمورال، عصب پرونئال، عصب اوبتراتور، درمان های نوین، درمان جراحی ENدر اندام فوقانی، درمان جراحی ENدر اندام تحتانی می باشد.

اطلاعات بیشتر

..::::  آلزايمر مي‌تواند با افزايش مس در تغذيه مرتبط باشد  ::::..

دانشمندان آمريکايي مي‌گويند به اطلاعات جديدي دست يافته‌اند که ممکن است ارتباط ميان راه يافتن مس به تغذيه بشر و بيماري آلزايمر را آشکار کند. با اين وجود، تحقيقات ديگر حتي به نقش محافظت کننده مس از مغز اشاره مي‌کنند. بنابر نتايج اين پژوهش‌هاي تازه که در نشريه اقدامات آکادمي ملي علوم منتشر شده، وجود مقادير متنابهي از مس در مغز انسان مي‌تواند مانع از دفع پروتئين‌هايي شود که باعث عارضه فراموشي مي‌شوند. تحقيقات جديد پژوهشگران در دانشگاه روچستر نيويورک روي موش‌ها نشان داده که مس مي‌تواند از فيلترهاي طبيعي محافظ مغز عبور کند. پژوهشگران دريافتند موش‌هايي که مقادير بيشتري از مس در آب آشاميدني آنها گنجانده شده بود، ميزان مس بيشتري هم در رگ‌هاي مغزي‌شان رسوب کرده بود. بنابر‌اين يافته‌ها، اين گروه از محققان مي‌گويند رسوب مس در رگ‌هاي مغزي مانع دفع پروتئيني به نام بتا آميلوئيد مي‌شود. ماندن پروتين بتا آميلوئيد در مغز يکي از علل اصلي شکل‌گيري بيماري آلزايمر معرفي شده است.

ادامه نوشته

..::::  ازدیاد آهن در مغز و خطر ابتلا به آلزایمر  ::::..

براساس تحقیقات جدید، انباشته شدن آهن در مغز موجب ابتلا به بیماری آلزایمر می‌شود. محققان این تحقیق به سرپرستی دانشگاه کالیفرنیا اعلام کردند: افزایش بیش از اندازه میزان آهن در مغز موجب بیماری‌ مرتبط با حافظه می‌شود. اکثر محققان معتقدند پیشرفت این بیماری به دلیل انباشته شدن یکی از دو پروتئین تاو یا بتا آمیلوئید است.
این تحقیق نشان داد یکی از دلایل دیگر ابتلا به آلزایمر ازدیاد آهن است که شامل بررسی 31 بیمار مبتلا به آلزایمر و 68 نفر فرد سالم بود. محققان با استفاده از MRI، میزان آهن در فریتین سرم که پروتئین ذخیره آهن است را اندازه‌گیری کردند. آنها اسکن مغزی را در دو ناحیه بخصوص در مغز هیپوکامپ و تالاموس مورد بررسی قرار دادند. در اوایل بیماری، هیپوکامپ آسیب دید در حالی که تالاموس تا حد زیادی بدون تاثیر باقی مانده بود.
این گروه تحقیقاتی دریافتند افزایش میزان آهن در هیپوکامپ با بافت آسیب دیده این ناحیه مرتبط است. الیگودندروسیت‌ها میلین تولید می‌کنند که نسبت به بقیه سلول‌ها دارای میزان زیادی آهن هستند. آهن موجود در رژیم غذایی برای بسیاری از عملکرد‌های بدن ضروری است اما ازدیاد آن در مغز به سلول‌ها آسیب می‌رساند.
دکتر جرج بارتزوکیزاستاد روانشناسی موسسه Semel و علوم اعصاب و رفتار UCLA که محقق این تحقیق است، اظهار کرد: اندازه‌گیری میزان آهن در زمانی که بافت آسیب ببیند دشوار است، اما تکنولوژی MRI استفاده شده در این تحقیق به ما اجازه تعیین افزایش آهن در زمان آسیب بافت را فراهم می‌کند.
وی افزود: ما دریافتیم افزایش میزان آهن در هیپوکامپ با آسیب بافت در بیماران مبتلا به آلزایمر مرتبط است، اما در افراد سالم مسن در تالاموس مرتبط نیست. این نتایج نشان م‌ ‌دهد در واقع انباشته شدن آهن از علل بیماری آلزایمر است. 
بیماری آلزایمر بازگشت‌ناپذیر و بیماری مغزی پیشرفته است که به آهستگی حافظه و توانایی فکری و حتی ساده‌ترین امور زندگی روزانه را از بین می‌برد. وی در ادامه افزود: تجمع آهن در مغز تحت تاثیر تغییر عوامل زیست محیطی مانند چگونگی استفاده از گوشت قرمز و مصرف مکمل‌های آهن است. این تحقیق در نشریه بیماری‌های آلزایمر منتشر شده است.

ادامه نوشته

توصیه3- توصيه هاي تغذيه اي براي بيماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس

مولتيپل اسكلروزيس كه با نام مخففMS شناخته مي شود يكي از شايعترين اختلالات سيستم اعصاب مركزي است. در اين بيماري به دلايلي كه هنوز به طور كامل ناشناخته مانده است، قسمت هايي از رشته هاي اعصاب آسيب مي بينند و در نتيجه پيام رشته عصبي به خوبي منتقل نمي شود. درست مثل اينكه قسمت هايي از سيم كشي برق يك منزل قطع يا اتصالي شده باشد. اين بيماري در هر سني ايجاد مي شود ولي به طور معمول اولين علائم خود را در سنين جواني(20 تا 40 سالگي) آشكار مي سازد.
علائم بيماري بسته به محل هاي درگيري در افراد مختلف و حتي در يك فرد، در زمان هاي مختلف، متفاوت است و شامل طيف وسيعي از اختلالات حسي و حركتي نظير مشكلات چشمي، حركتي، حسي، اختلال در تعادل، مشكل شنوايي، ادراري و گوارشي و... مي باشد. اما به طور كلي تظاهر شايع بيماري به صورت شروع ناگهاني در فردي است كه از ساير جهات سالم است و دچار حمله حاد كاهش يك طرفه بينايي و حتي نابينايي و يا بي حسي در اندام ها و فلج اندام ها مي شود. مشكلات بينايي در فرد مبتلا به MS مي تواند خود را به شكل دوبيني، تاري ديد، كاهش قدرت بينايي و حتي نابينايي موقت نشان دهد. مشكلات حركتي به صورت ضعف در يك يا چند اندام و اشكال در راه رفتن و مشكلات حسي به صورت احساس كرختي، سوزن سوزن شدن و اختلال در احساس وضعيت اندام ها مي باشد. اختلال تغادل، سرگيجه، خستگي، اختلالات ادراري، اختلال تكلم، به صورت شل سخن گفتن و اختلالات بلع از ساير علائم آن است.
علائم ، معمولا" بدون درد هستند، به طور ناگهاني آغاز مي شوند، روزها و هفته ها دوام داشته و سپس به طور نسبي يا كامل از بين مي رود و بعد از گذشت يك دوران رهايي حسي، دوباره علائم جديد تظاهر مي يابد. ميزان متوسط حملات بيماري در حدود يك حمله در هر دو سال است كه البته از فردي نسبت به فرد ديگر فرق مي كند و عده اي از افراد تنها در طول عمر خود يك تا دو حمله بيشتر ندارند. گاهي تظاهرات بيماري به صورت حمله عود كننده و فروكش كننده نبوده، بلكه به صورت يك اختلال دائمي و پيش رونده مزمن است.
اولين تظاهر باليني اين گروه به صورت ضايعات عضلاني و مشكلات حسي حركتي كه به ويژه در اندام تحتاني(پاها) بارزتر است، نمايان مي شود همان گونه كه گفته شد، علت اصلي مولتيپل اسكلروزيس ياMS هنوز مشخص نيست اما علل عفوني (ويروس ها)، ايمني و ژنتيك را در آن موثر مي دانند. شيوع اين بيماري در مناطق معتدل شمالي و جنوبي شايع تر از نواحي استوايي است.
تشخيص اين بيماري به وسيلهMRI انجام مي شود ضايعات ماده سفيد مغز مشاهده شده درMRI به همراه علائم باليني مويد ضايعه و بيماري مولتيپل اسكلروزيس است. متاسفانه تاكنون هيچ روش درماني كامل پزشكي برايMS پيدا نشده است اما درمان دارويي براي عدم پيشرفت بيماري و يا كند كردن روند بيماري وجود دارد. فيزيوتراپي نيز در اختلالات حركتي مي تواند به عنوان درمان كننده به كار رود. بيشتر بيماران مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس و به ويژه كساني كه به تازگي بيماري آن ها تشخيص داده شده است، نياز به حمايت رواني قوي دارند. هم اكنون براي حمايت از بيمارانMS و رساندن آگاهي هاي لازم به آن ها ، ده سال است كه انجمن هايMS در كشورهاي پيشرفته تاسيس شده است كه البته اين انجمن در ايران هم تشكيل شده است. در اينجا نقش تغذيه در جلوگيري از بروز و پيشرفت بيماري مولتيپل اسكلروزيس را بيان مي كنيم.
مطالعات اپيدميولوژيكي انجام شده در سي سال گذشته احتمال رابطه بين مقدار و نوع چربي هاي غذايي مصرفي و تعداد موارد بروز بيماري MS را بيان مي كند. زيرا ديده شده است كه در كشورهاي اروپاي شمالي كه مردم از چربي هاي حيواني و جامد به مقدار بيشتري نسبت به كشوري مانند ژاپن كه پايه تغذيه آن ها بر مصرف ماهي و چربي هاي غير اشباع است استفاده مي كنند موارد بروز اين بيماري بالاتر است. همچنين بررسي هاي ديگر، پايين تر بودن سطح اسيدهاي چرب ضروري به ويژه لينولئيك اسيد را در سرم بيماران مبتلا بهMS ، نسبت به ساير افراد تاييد مي كند. اين پايين بودن سطح اسيدهاي چرب ضروري با تعداد دفعات حملات و زمان برگشت حملات ، رابطه مستقيم داشته و در سال1984 ميلادي دكترworkin و گروهش ثابت كردند كه رژيم هاي سرشار از اسيد چرب لينولئيك مي تواند باعث كوتاه شدن دوره بهبود حملات بيماران مولتيپل اسكلروزيس شود . در سال 1984 ميلادي نيز دكترswonk شروع رژيم غذايي با كمتر از بيست درصد چربي حيواني در همان مراحل اوليه را به كليه بيماران پيشنهاد كرد.
ب
ا توجه به اين كه بيماران دچار مولتيپل اسكلروزيس به علت اختلالات حركتي و تعادلي اكثرا" دچار افزايش وزن و چاقي مي شوند توجه بيشتر به سمت رژيم كم كالري و پر از مواد حياتي( ويتامين واملاح ضروري ) به دليل كاهش تحرك آن ها مي باشد. در كنار مطلب فوق توجه به چندين نكته تغذيه اي به تمام بيماران مبتلا به بيماري MS توصيه مي شود. البته در اينجا يادآوري اين مسئله حائز اهميت است كه ارتباط بين تغذيه وپيشرفت بيماريMS در حال حاضر فقط به صورت يك نظريه بوده و براي تاييد كامل آن ، نياز به بررسي هاي بيشتر است. تعديل رژيم غذايي در بيماران ، بسته به شدت ضايعه عصبي به مقدار زيادي، به صورت فردي و بر حسب شرايط بيمار صورت مي گيرد.
در كساني كه مبتلا به اختلالات بلع هستند بافت غذا بايد تعديل شده و از غذاهاي نرم شده ومغذي و در دفعات زيادتر و با حجم كمتر استفاده شود. در صورتي كه فرد غذا را نتواند بجود بايد از لوله هاي مخصوص(تيوب فيدينگ ) براي تغذيه استفاده شود. اگر بيمار استروئيدتراپي (درمان با كورتون)  مي شود از مصرف غذاهاي با نمك زياد پرهيز شود. براي اجتناب از چاقي به دنبال كم تحركي ، وزن را تحت نظر گرفته و از مواد غذايي كم كالري مانند سبزيجات و ميوه جات به جاي مواد قندي و شيريني جات و.. استفاده شود. سبزيجات و ميوه جات به ويژه براي بيماراني كه به دنبال بيماري خود دچار يبوست نيز مي شوند حتما" توصيه مي شود.
نقش چربي به عنوان يك عامل مسبب مورد بحث است. كاهش مصرف چربي به ويژه چربي هاي اشباع مثل كره، مارگارين، روغن هاي حيواني و جامد براي كليه بيماران لازم است. مصرف روزانه20 گرم چربي اشباع ويا كمتر ، بيمار مبتلا بهMS را قادر مي سازد كه هنوز متحرك بوده و كوفتگي كمتري داشته باشد. رژيم هاي غني از اسيدهاي چرب با چند باند مضاعف ( اسيدهاي چرب مركب ) مانند امگا-3 كه در ماهي يافت مي شود براي كليه بيماران توصيه مي شود. خوردن يك تا دو وعده ماهي در هفته و در صورت عدم پذيرش ذائقه فرد، مصرف كپسول هاي روغن ماهي براي بيماران MS سفارش شده است.
رژيم هاي عاري از گلوتن نيز براي بيماران توصيه مي شود(البته موثر بودن آن هنوز مورد بحث است). رژيم عاري از گلوتن را رژيم عاري از گليادين هم مي نامند. در اين رژيم گندم، جو دوسر، گندم سياه، جو و فراورده هاي حاوي اين غلات حذف مي شود. فراورده هاي تهيه شده از ذرت، برنج، سيب زميني و دانه سويا مي تواند به عنوان جانشين موارد ذكر شده در بالا قرار گيرد. زيرا ذرت و برنج و گندم سياه حاوي مقادير كمتري گلوتن نسبت به بقيه مي باشند.
شير و فراورده هاي لبني، گوشت ماكيان، تخم مرغ ، سبزيجات، ميوه ها، سيب زميني، لوبياي سبز، شيريني جات و حتي نشاسته هاي عاري از گلوتن را مي توان به دلخواه در برنامه غذايي استفاده كرد. بسياري از غذاهاي فراوري شده، حاوي اشكال پنهاني از گلوتن هستند و مصرف آن ها براي بيماران MS توصيه نمي شود، زيرا اين ماده (گلوتن) مي تواند به عنوان يك تثبيت كننده و يا امولسيونر در تهيه مواد به كار رود. نمونه هاي چنين غذايي عبارتند از شيري كه به آن ماست اضافه شده است، خامه هاي غير لبني، سس هاي تجارتي، سالاد، مايونز، پودينگ ها و كلوچه ميوه اي و سس هاي گوشت تهيه شده به روش تجارتي كه گلوتن در همگي به علت خواص ذكر شده استفاده شده است.
در سال 1979 پرفسور crowford و در سال1984 ميلادي دكترitewson برنامه غذايي تحت عنوانARMS diets را براي بيمارانMS توصيه كردند . در اين رژيم بر مصرف مقدار كم چربي هاي اشباع شده (حداكثر روزانه20گرم)، به همراه مصرف اسيد چرب مركب ضروري امگا-3 كه در ماهي يافت مي شود و همچنين مصرف سبزيجات و ميوه جات به مقدار كافي براي تامين ويتامين ها و املاح معدني لازم براي بدن و به ويژه املاح كمياب روي، مس و آهن توصيه مي شود. همچنين تامين ويتامين هاي گروهB و نيز ويتامين هاي آنتي اكسيدانC،E وبتا كاروتن(پيش ويتامينA) براي اين بيماران شديدا" تاكيد مي شود. مصرف روغن آفتاب گردان و روغن زيتون به علت مقدار فراوان اسيد لينولئيك و همچنين ويتامينE در آن براي بيماران سفارش شده است.

ادامه نوشته

..::::  خلبانان بیشتر در معرض ابتلا به ضایعات مغزی هستند  ::::..

پژوهش جدید محققان دانشگاه تگزاس نشان داده که خلبانان پروازهای ارتفاع بالای نیروی هوایی آمریکا بیشتر در معرض ابتلا به ضایعات مغزی ناشی از بیماری تراکم‌زدایی هستند. این محققان همچنین تائید کردند که غواصان و کوهنوردان نیز از تلفات وارده در اثر بیماری تراکم‌زدایی یا رفع فشار در مغز در امان نیستند.
بیماری تراکم‌زدایی که به بیماری غواصان نیز مشهور بوده، عارضه‌ای است که بدن انسان پس از قرار گرفتن در فضای پرفشار دچار آن شده و با اختلالاتی روبرو می‌شود. تراکم‌زدایی حباب‌های کوچکی از نیتروژن به رگهای خون می فرستد که اغلب منجر به درد مفاصل برای چند روز یا چند هفته می‌شود.
همچنین مجموعه‌ای از عوامل فیزیولوژیکی می‌تواند خطر ابتلا به این بیماری را افزایش دهد. از آن جمله باید به چربی بالا که می‌تواند مقدار زیادی نیتروژن را برای مدتی طولانی بعد از یک غوص نگهداشته، سن پائین که در صورت نارسائی در گردش خون و دستگاه تنفسی، سیستم حمل‌ونقل نیتروژن و دفع آن از بدن مختل می‌شود، کم‌آبی که در آن کمی آب بدن باعث غلظت خون شده و حمل نیتروژن را با مشکل مواجه می‌کند، خستگی و موارد دیگر اشاره کرد.
محققان به بررسی بیماری تراکم‌زدایی در میان 102 خلبان هواپیمای شناسایی لاکهید U-2 که در ارتفاع 22 هزار متری پرواز می‌کنند، پرداختند. نتایج نشان داد که این خلبانان با سنین 26 تا 50 سال، از نزدیک به چهار برابر حجم و سه برابر تعداد ضایعات مغزی بیشتر نسبت به غیرخلبانان برخوردار بودند.

این پژوهش برای مشاهده عوارض طولانی مدت ناشی از تراکم‌زدایی مداوم در خلبانانی که طی جنگ‌های افغانستان و عراق مجبور به پرواز در ارتفاعات بالا بودند، انجام شد که نمایشگر افزایش 300 درصدی ضایعات مغزی در میان آنها طی دو دهه اخیر بود.
محققان دلیل این امر را آمبولی‌های کوچکی خواندند که همان حبابهای ریز نیتروژن هستند که بدون نمایش علائم خاص وارد مغز می‌شوند. معمولا مغز به راحتی می‌تواند خود را از این حبابها پاکسازی کند اما وجود مکرر آنها در مغز برای مدت طولانی خوب نیست. آدام بندر، غواص و عصب‌شناس بیمارستان لنوکس هیل در نیویورک به معرفی ایده‌های متعدد برای جلوگیری از ضایعات مغزی در خلبانان پرداخته است. از آن جمله می‌توان به درمان اکسیژن، پروازهای کمتر و مواجهه کمتر با ارتفاعات بالا اشاره کرد. بندر همچنین اشاره کرده که یک راه ساده‌تر، ساخت هواپیماهایی است که خلبانان را کمتر در معرض فشارهای شدید قرار می‌دهند. این پژوهش در مجله Neurology منتشر شده است.

ادامه نوشته

توصیه2- توصيه هاي تغذيه اي براي بيماران مبتلا به ميگرن

واژه ميگرن از لفظ يوناني  hemicrine (به معني نيمي از سر) گرفته شده است كه خود اين كلمه ريشه در زبان مصري دارد. ميگرن نوعي اختلال سردرد است كه با تركيب متنوعي از تغييرات عصبي و گوارشي مشخص مي شود . دردميگرن اغلب اوقات به صورت درد ضربان دار يك طرفه است كه ابتدا خفيف است وكم كم شديد مي شود . دردهاي ميگرني در همه موارد با بي اشتهايي وتهوع وگاهي اوقات با استفراغ همراه هستند. در هنگام حملات ميگرني ، بيماران به وضوح دچار تحمل نكردن نور هستند(فتوفوبي) و براي استراحت، به محلي تاريك مي روند. ممكن است تحمل نكردن صدا (فنوفوبي) و گاهي اوقات تحمل نكردن بوها(osmophobia) نيز وجود داشته باشد . در كودكان ميگرن اغلب با حملات درد شكم، بيماري حركت(( motion sickness و اختلالات خواب همراه است.
شروع ديررس ميگرن در سنين بالاي 50 سال نادر است، با وجود اين، عود ميگرني كه بهبود يافته است، غير معمول نيست. تشخيص بيماري بر اساس خصوصيات سردرد و علائم همراه صورت مي گيرد. چرا كه نتايج معاينه فيزيكي ومطالعات آزمايشگاهي به طور معمول طبيعي است. در مورد ميگرن انواع متعددي از آن توصيف شده اند كه شايعترين آن ها عبارتند از: ميگرن معمولي(ميگرن بدون وجود پيش درآمد يا اورا) وميگرن كلاسيك(ميگرن همرا با اورا). حمله هاي سردرد ميگرن به طور معمول صبح ها و اغلب آخر هفته شروع مي شود. هر حمله از چند ساعت تا چند روز به طول مي انجامد، وتعداد حمله ها در هر ماه بين يك بار تا سه بار تكرار مي شود.
يك سردرد ميگرني داراي دو مرحله است: الف- مرحله پيش درآمد(aura) : در اين مرحله مجراهاي خوني مغز منغبض مي شوند و علاوم اين مرحله عبارتند از : اختلال در گفتار، مشكلات بينايي، بي حسي، سوزش خفيف، كم سو شدن چشم، وجود صدا در گوش، ضعف و كرختي در اندام. بيشتر اوقات ديده شده است كه به علت سردرد ميگرن ، آشفتگي هايي در سيستم گردش خون و عروق به وجود مي آيد. دست و پا (به ويژه انگشتان ) در حين حمله هاي درد ، سرد و به عكس پيشاني خيلي گرم مي شود. اين مرحله وعلائم آن كمتر از يك سال طول مي كشد. افراد تا پايان اين مرحله بايد كمي صبر كنند. ب- مرحله مغزي يا سفاليك((cephalic .دراين مرحله مجراهاي خوني مغز، منبسط مي شوند وعلائم اين مرحله عبارتند از: دردهاي ضربان دار در كنار سر، تهوع و حال به هم خوردگي، حساسيت زياد به صدا ونور، كاهش اشتها واحتقان در بيني. مرحله سفاليك حدود دو ساعت تا حداكثر سه روز طول مي كشد. بنابراين بهتر است تا قبل از شروع ميگرن از داروهاي خود استفاده كنيد و با پرهيزهاي لازم ، شدت آن را كاهش دهيد.
بر اساس متون روانشناسي مرضي، حدود ده درصد جمعيت كل جهان به سردرد ميگرن مبتلا هستند و همه انواع ميگرن ، در هر سني ، از اوايل كودكي تا بعد از آن مي تواند شروع شود. با اين وجود حمله هاي ميگرن كمتر از 5 سالگي رخ مي دهد و بسشترين سن شيوع بيماري در دوران بلوغ و اوايل بزرگسالي است. با افزايش سن ، زنان بيش از مردان از سردردهاي ميگرني رنج مي برند ، زيرا شيوع ميگرن در زنان حدود 15 درصد و در مردان 7 درصد گزارش شده است. همچنين شيوع ميگرن در ميان شهرنشينان بيشتر از روستائيان است.
عوامل غذايي تشديدكننده ميگرن عبارتند از:
1- گلوتامات: نمك يا اسيدآمينه اي كه در بافت هاي عصبي موجود است. اين ماده در محصولات آماده شده به ميزان زيادي وجود دارد. به اين منظور بايد برچسب روي محصولات را به دقت مطالعه كرد. اين ماده در كنسروهاي متفاوت و غذاهاي يخي وجود دارد.
2- آمين ها: بعضي غذاهاي حاوي آمين ها ، فعال كننده رگ ها هستند و به نظر مي رسد آغازگر انقباض رگ هاي خوني در مغز باشند. گمان مي رود تيرآمين و فنيل اتيل آمين دو ماده اصلي مسبب اين مشكل باشند. اگرچه ساير آمين ها نيز ممكن است اثرات مشابهي داشته باشند . در زير به بررسي منابع برخي آمين ها مي پردازيم. تيرآمين(tyramine) در الكل، برخي پنيرهاي مانده ، ميوه ها وسبزي هاي كال و فاسد، خوراك كلم ، مخمرها ، انواع آجيل ، ماهي شور ، كنسرو شاه ماهي ، خامه ترش ، آواكادو ، سوسيس هاي تخميري و گوشت هاي مانده يا چرب وجود دارد. فنيل اتيل آمين(phenylethylamine) در كاكائو، شكلات، پنيرو مواد غذايي اي كه داراي اين سه خوراكي هستند يافت مي شود. اكتوپامين((octopamine در مركباتي مثل ليمو پرتقال ، گريپ فروت و غيره يافت مي شود. مواد غذايي نامبرده از گروه آمين ها باعث افزايش آزاد شدن سروتونين در مغز مي شود و اعصاب مغز را تحريك كرده همچنين ايجاد سردرد مي كند.
3- مس: گمان مي رود كه مس در متابوليسم آمين هاي فعال كننده رگ ها (vasoactive ) نقش داشته باشد و احتمال بروز حمله ميگرن را افزايش دهد . آجيل ها ، شكلات ، جوانه گندم و صدف خوراكي از منابع غذايي حاوي مس به شمار مي روند . پرتقال و گريپ فروت و نارنگي بايد از رژيم غذايي حذف شوند . زيرا مركبات جذب روده اي مس را افزايش مي دهند و ممكن است در فرآيند آغاز حمله هاي ميگرن نقش داشته باشند.
4- كافئين: زياد مصرف كردن و يا كاهش كافئين در بدن نيز در تشديد ميگرن موثر است . همچنين ترك ناگهاني مصرف چاي و قهوه ، كه هر دو كافئين دارند ، ممكن است در برخي اشخاص مستعد ، زمينه ساز بروز ميگرن باشد.
5- مواد غذايي چرب و سرخ شده : مواد چرب و مواد غذايي اي كه با روغن زياد سرخ مي شوند عامل تشديد ميگرن هستند.
6- نيتريت: سوسيس و گوشت نمك سود كه به آن ها ماده نگه دارنده نيتريت افزوده شده است ، نبايد مصرف شود ، چون مي توانند عامل بروز ميگرن در افراد مستعد باشند.
غذاهاي مفيد در مورد بيماران مبتلا به ميگرن به شرح زير مي باشد. مرغ ، خروس و بوقلمون از دسته غذاهاي كم چرب و غني از پروتئين هستند. مصرف غذاهاي پروتئيني منجر به نوسان ميزان قند خون نمي شود. گمان مي رود كه كمبود ميزان قند خون از جمله عوامل ميگرن است. غذاهاي پروتئين دار نظير تخم مرغ ، گوشت گاو وحبوبات بايد در هر وعده غذايي گنجانده شود. مصرف ميان وعده هاي حاوي پروتئين فراوان نيز مفيد است . سيب، گلابي ، گيلاس ، زردآلو و انگور ميوه هايي هستند كه مصرف آن ها موجب افزايش منظم قند خون مي شود اين ميوه ها ميان وعده هاي غذايي بسيار خوبي براي حفظ و كنترل قند خون هستند. حليم جو، نان چاودار و حبوباتي نظير لوبيا قرمز، عدس سبز و قرمز، نخود ولوبيا همگي داراي فيبرهاي محلول بوده و به تثبيت قند خون كمك مي كنند. اين غذاها منابع خوب كربوهيدرات بوده و حبوبات نيز منابع خوب پروتئين هستند.

ادامه نوشته

..::::  ساخت قاشق هوشمند براي تثبيت لرزش بيماران پاركيسوني  ::::..

محققان آمريكايي قاشقي به اصطلاح هوشمند ساخته اند كه به تثبيت لرزش هاي دست افراد مبتلا به بيماري پاركينسون و اختلالات مربوطه كمك مي كند.اين قاشق (سپتامبر) شهريورماه وارد بازار اين كشورمي شود. اين قاشق هوشمند به نام ليفت وير( Liftware) براي مقابله با لرزش هاي دست و كمك به پيشگيري از بروز مجدد آنها از فناوري فعال لغو لرزش استفاده مي كند. آنوپام پاتاك بنيانگذار شركتLynx Design گفت: ايده اصلي استفاده از لغو فعال - كه در زمان حاضر براي از بين بردن نويز در هدفون ها بكار برده مي شود- جهت تثبيت حركت ها در مقايس بزرگتر است. پاتاك مي گويد : درحالي كه مشغول انجام پرو‍‍ژه دكتري خود در زمينه بررسي مواد جديد براي استفاده در لغو فعال در ارتش بود، متوجه شد كه چگونه مي توان سخت افزاري براي لغو فعال لرزش هاي كوچك انساني ساخت. 
قاشق ليفت وير دائما و حتي زماني كه دست كاربر مي لرزد، خود را ثابت نگاه مي دارد. اين قاشق با استفاده از حسگرهايي كه درون آن تعبيه شده است حركت ها را تشخيص داده و ميان لرزش هاي غيرعمدي و حركت هاي هدفمند مانند بلند كردن و بردن قاشق به طرف دهان تمايز قائل مي شود. اين قاشق با استفاده از موتورهايي كه بر روي دسته آن تعبيه شده اند كار مي كند و قادر است لرزش ها را در جهت عمودي و افقي از بين ببرد. اين قاشق سپتامبر (شهريور) براي فروش به بازار عرضه مي شود.
بيماري پاركينسون يك بيماري دستگاه عصبي مركزي در بزرگسالان مسن تر كه مشخصه آن سفتي عضلاني پيش رونده تدريجي ، لرزش و از دست رفتن مهارت هاي حركتي است. اين اختلال هنگام رخ مي دهد كه نواحي خاصي از مغز توانايي خود در توليد دوپامين (يكي از ناقلين عصبي در مغز) را از دست مي دهند.

ادامه نوشته

..::::  قدم زدن به کاهش سکته مغزی در زنان کمک می‌کند  ::::..

با توجه به تحقیقات جدید انجام شده در اسپانیا، زنانی که حداقل سه ساعت در هفته پیاده‌روی می‌کنند کمتر احتمال دارد نسبت به کسانی که کمتر پیاده روی می‌کنند یا هیچ پیاده‌روی ندارند، دچار سکته مغزی شوند. زنانی که به مدت 210 دقیقه در هفته یا بیشتر پیاده‌روی سریع دارند نسبت به زنان غیر فعال خطر ابتلا به سکته مغزی در آنها کمتر است. خوزه ماریا هورتا نویسنده مقالات بهداشتی منطقه مورسیا در اسپانیا و همکارانش، از 33،000 مرد و زن برای این مطالعه استفاده کردند و این افراد به پرسشنامه‌های فعالیت بدنی یک بار دراواسط سال 1990 به عنوان بخشی از یک پروژه بزرگ اروپا پاسخ دادند و به دو گروه از نظر جنس، نوع ورزش و زمان کل ورزش در هر هفته تقسیم شدند.
در طول 12 سال پیگیری در مجموع 442 مورد سکته مغزی در زنان و مردان رخ داد. هورتا گفت: زنانی که به‌طور منظم پیاده روی داشتند در مقایسه با گروه غیر فعال 43 درصد کاهش در سکته مغزی داشتند. علی رغم کنترل‌های اخیر در سکته مغزی با کنترل فشار خون و مبارزه با استعمال دخانیات، سازمان بهداشت جهانی پیش‌بینی می‌کند همچنان که جمعیت در حال پیرترشدن است موارد سکته مغزی نیز افزایش خواهد یافت. پزشکان حداقل 150 دقیقه یا دو ساعت و نیم ورزش با شدت متوسط مانند پیاده‌روی سریع در هر هفته را توصیه می‌کنند.

ادامه نوشته

..::::  تاثیر شکلات بر سلامت مغز سالمندان  ::::..

در پژوهشی که در مجله نورورلوژی منتشر شده است محققان گزارش دادند شکلات ممکن است به بهبود سلامت مغز و مهارت‌های فکری در سالمندان کمک کند. محققان در بوستون دریافتند افراد مسن که ابتدا در یک تست حافظه و استدلال ضعیف بودند و جریان خون به مغز آنها نیز ضعیف بود پس از نوشیدن دو فنجان کاکائو در هر روز به مدت یک ماه بهبود قابل توجهی داشتند.
محققان 60 نفر از افراد را برای آزمایش‌های جدید به‌کار گرفتند. آنها در مطالعات قبلی مصرف بالای آنتی اکسیدان فلاونون که در شکلات موجود است را علت افزایش عملکرد مغز می‌دانستند. ازآنجاکه آنها تردید داشتند که آیا فلاونون باعث بهبود مهارت‌های فکری و باعث بهبود جریان خون می‌شود یا نه، به بیماران به صورت تصادفی شکلات داغ غنی از فلاونون و بدون فلاونون دادند.
شرکت‌کنندگان هر روز دو فنجان شکلات داغ را به مدت 30 روز نوشیدند و قبل و بعد از دوره مورد مطالعه، حافظه و استدلال آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. علاوه بر این محققان با استفاده از سونوگرافی به‌طور غیرمستقیم جریان خون آنها را اندازه‌گیری کردند و همچنین با استفاده ازMRI به بررسی ماده سفید- فیبرهای عصبی که به بخش‌های مختلف مغز متصل است- پرداختند.
در پایان روز سی‌ام، این تیم دریافتند آن دسته از افراد که رژیم شکلات داغ داشتند 8 درصد در جریان خون بهبود داشتند و حدود یک دقیقه زمان واکنش سریع‌تر برروی کارهای شناختی نشان دادند. دانشمندان همچنین تفاوت قابل توجهی در تغییرات عصبی و شناختی بین افرادی که از فلاونون مصرف کرده و یا نکرده بودند مشاهده کردند. پس از شناسایی این ماده، محققان حتی ممکن است قادر به تولید آن به صورت قرص شوند.

ادامه نوشته

..::::  رابطه قند خون بالا با بيماري آلزايمر  ::::..

بر اساس تحقيقي جديد، برخي ازپژوهشگران آمريكايي به اين نتيجه رسيدند كه افزايش ميزان قند خون خطر ابتلا به بيماري آلزايمر را افزايش مي دهد. ؛پژوهشگران آمريكايي در تحقيقي جديد به اين نتيجه رسيداند كه ميزان بالاي قند خون مي‌تواند خطر ابتلا به آلزايمر را افزايش ‌دهد. به گفته آنان قند خون بالا مي‌تواند به رگ‌هاي خوني مغز چنان صدمه اي وارد كند كه شرايط براي شكل گرفتن بيماري آلزايمر فراهم شود. بر اساس اين تحقيق علاوه بر سكته قلبي و آسيب ديدن كليه، بيماري آلزايمر نيز از عواقب ناشي از بيماري قند محسوب مي شود.
نتايج اين پژوهش كه توسط دانشمندان دانشگاه شهر سياتل انجام شده، در نشريه علمي „New England Journal of Medicine“ منتشر شده است.  در اين بررسي تعدادي از دانشمندان براي انجام تحقيق خود بيش از ۲ هزار نفر از افراد بالاي ۶۵ سال را مورد معاينه قرار دادند. تنها بخشي از اين شركت كنندگان در زمان آغاز اين تحقيق دچار بيماري قند بودند. پس از آن دانشمندان اين افراد را ۲۰ سال تحت نظر داشتند و رابطه قند خون آنان را با ابتلا به بيماري آلزايمر تجزيه و تحليل مي‌كردند.  پس از گذشت ۷ سال، بيش از ۵۰۰ نفر از اين ۲ هزار نفر دچار آلزايمر شده بودند. از اين ۵۰۰ نفر، ۴۵۰ نفر دچار بيماري قند نبودند، بلكه فقط ميزان قند خون بالايي داشتند.بنابراين آن ها به اين نتيجه رسيدند ميزان بالاي قند خون نيز مي‌تواند خطرابتلا به آلزايمر را افزايش ‌دهد،اما با وجود رسيدن به اين نتيجه دانشمندان دانشگاه واشنگتن يافته‌هاي خود را محتاطانه تفسير مي‌كنند.
به گفته اين محققان، داده‌هايي در اين مورد يافت نشده كه انسان‌ها مي‌توانند از طريق پايين نگه داشتن ميزان قند خون خود، خطر ابتلا به بيماري آلزايمر را كاهش دهند.آنها مي‌افزايند كه يك مكانيزم ديگر نيز مي‌تواند ريسك ابتلا به آلزايمر را افزايش داده باشد. شايد اين افراد در طول انجام تحقيق دچار آلزايمر شدند و در نتيجه كمتر به سلامت خود دقت ‌كردند و به همين خاطر قند آنها بالا رفته است.

ادامه نوشته

..::::  روبات مكنده لخته خون ساخته شد  ::::..

دانشمندان دانشگاه وندربيلت در تنسي آمريكا روباتي ساخته اند كه مي تواند لخته هاي خون را در مغز بمكد. خون ريزي مغزي زماني رخ مي دهد كه يكي از رگ هاي خوني در مغز پاره شود و خون از آن بيرون زند و لخته شود . اين لخته بر روي بافت مغز فشار وارد كند. اين اتفاق يكي از متداول ترين اختلالات مغزاست كه عملكرد طبيعي مغز را تحت تاثير قرار مي دهد. خونريزي مغزي در ۴۰ درصد موارد با مرگ همراه است.  امروزه از جراحي مغز براي برداشتن لخته ها خون استفاده مي شود ولي اين روش با خطرات زيادي همراه است. در اين روش جمجمه را سوراخ مي كنند و لخته را از مغز خارج مي كنند. ممكن است بافت هاي سالم مغز نيز بر اثر جراحي آسيب ببيند. در بعضي موارد آسيب ناشي از عمل جراحي از وجود لخته نيز خطرناك تر است. به همين دليل پزشكان اغلب اميدوارند با تجويز داروهاي ضدالتهاب لخته هاي به وجود آمده را كوچك كنند تا نيازي به عمل جراحي نباشد.
محققان دانشگاه وندربيلت آمريكا موفق شدند روباتي بسازند كه مي تواند لخته هاي خون را از درون مغز جمع آوري كند. اين روبات كه توسط پزشكان و مهندسان اين دانشگاه ساخته شده از دو لوله تشكيل شده است كه يكي از آن ها درون ديگري قرار دارد. لوله بيروني كمتر از يك بيستم اينچ قطر دارد و از طريق يك سوراخ كوچك به داخل مغز فرستاده مي شود. 
با استفاده از سي تي اسكن، روبات با دقت به درون مغز وارد و نوك لوله وارد لخته مي شود. سپس لوله داخلي سوزن مانند روبات كه در انتها به يك پمپ مكنده خارجي متصل است به داخل لخته مي رود. با حركت و چرخش لوله داخلي در داخل لخته ، لخته به درون دستگاه مكنده فرستاده مي شود. اين روبات در آزمايشگاه توانسته است ۹۲ درصد از لخته هاي خون شبيه سازي شده را از بين ببرد. محققان در حال اضافه كردن سيستم تصوير برداري اولتراسوند بر روي اين روبات هستند تا مطمئن شوند اين دستگاه مي تواند لخته را به صورت كامل از بين ببرد.

ادامه نوشته

..::::  امكان موفقيت عمل جراحي براي مبتلايان به صرع  ::::..

محققان آلماني به تكنيك تازه‌اي دست يافته‌اند كه به پزشكان كمك مي‌كند قبل از عمل جراحي بيمار مبتلا به صرع، شانس موفقيت جراحي را بسنجند. اين تكنيك تازه به جراحان كمك خواهد كرد تا عمل‌هاي غيرضروري را انجام ندهند. صرع بيماري رايجي در حوزه‌ بيماري‌هاي مغز و اعصاب است. بيمار مبتلا به صرع، از تشنج و اسپاسم ناگهاني سلول‌هاي مغزي رنج مي‌برد كه اين امر موجب بيهوشي و غش كردن بيمار مي‌شود.  هم اكنون حدود ۵۰ ميليون نفر در سراسر جهان به اشكالي از بيماري صرع مبتلا هستند. داروهايي براي كنترل اين بيماري در بازار موجود است ولي بدن برخي مبتلايان نسبت به اين داروها مقاومت نشان مي‌دهد. براي اين دسته از بيماران، تنها راه حل ممكن انجام عمل جراحي‌ در ناحيه‌ مغز براي خارج كردن لوب تمپورال است.
با اين‌حال عمل جراحي هميشه موفقيت‌آميز نيست. آمار نشان مي‌دهد كه دستكم يك سوم بيماران بعد از جراحي هيچ پيشرفت و بهبودي در وضعيت جسمي خود حس نمي‌كنند. اما به نظر مي‌رسد به زودي اين وضعيت و سردرگمي در مورد نتيجه‌بخش بودن عمل جراحي تغيير خواهد كرد زيرا محققان دانشكده پزشكي شهر بن و مركز تحقيقات نورولوژي بيمارستان ماكس پلانك شهر كلن، به تكنيك جديدي دست يافته‌اند كه به آن‌ها امكان پيش‌بيني موفقيت‌آميز بودن جراحي را مي‌دهد. محققان مي‌گويند : اين تكنيك تازه كمك مي‌كند كه در هر ۱۰ عمل جراحي، موفقيت يا عدم موفقيت ۹ عمل را پيش‌بيني كنند. اين سيستم براساس الگوريتم‌هاي محاسبه شده از اطلاعات و داده‌هايي است كه درمورد بيمار جمع‌آوري شده‌اند.
نرم‌افزار رايانه اي ويژه‌ براي تحليل اين داده‌ها را رياضيدان مركز تحقيقات ماكس پلانك طراحي كرده اند.
اين نرم‌افزار به پزشكان متخصص اين امكان را مي‌دهد كه نتيجه ام آر آي بيماراني را كه بعد از جراحي بهبود نسبي داشته‌‌اند با بيماراني مقايسه كنند كه پيشرفتي در حال جسماني آن‌ها ديده نشده و به اين ترتيب، به داده‌هاي دقيق‌تري براي پيش‌بيني نتيجه‌ عمل جراحي بيماران ديگر رسند.
هرچند تابه‌حال نتايج اين تكنيك تازه، اميدواركننده و مثبت بوده است اما محققان دانشگاه بن و بيمارستان ماكس پلانك كلن اعلام كرده‌اند كه در حال حاضر از آن به شكل گسترده براي بيماران مبتلا به صرع استفاده نخواهد شد. كريستين الگار رييس كلينيك صرع دانشگاه بن در اين مورد گفت : تحقيقات بيشتري لازم است، هنوز نمي‌توان اين روش تازه را به شكل گسترده براي بيماران مبتلا به صرع استفاده كرد. هايو هامر يكي از پزشكان متخصص عضو مركز صرع ايالت بايرن نيز تاييد كرد كه تكنيك تازه به ‌رغم موفقيت، هنوز در مراحل ابتدايي است و تحقيق بيشتر و دقيق‌تري لازم دارد. به گفته وي اين روش فقط يك شيوه براي بالا بردن امكان بهبودي و موفقيت عمل است. بايد هميشه چند شيوه را ادغام و به چندين مساله توجه داشت.
در حالي كه تحقيق براي پيشرفت اين تكنيك تازه ادامه دارد، دليا ليزا فيس رياضيدان طراح نرم‌افزار لازم براي اين تكنيك تازه اعلام كرد كه به دنبال نرم‌افزاري تازه براي پيش‌بيني وضعيت بيماري مبتلايان به پاركينسون است. اگر اين نرم‌افزار تازه با موفقيت در بيمارستان‌ها به كار گرفته شود، استفاده از شيوه‌ تحليل رايانه اي داده‌ها در علم پزشكي گسترده‌تر خواهد شد و لازم نيست عمل‌هاي جراحي‌ محكوم به شكست، روي بيماران انجام شوند.

ادامه نوشته

..::::  شناسايي سلول‌هاي مسيرياب در مغز انسان  ::::..

محققان دانشگاه دركسل فيلادلفيا واقع در پنسيلوانيا توانستند سلول‌هايي را در مغز انسان شناسايي كنند كه وظيفه مسيريابي را بر عهده دارند. محققان دانشگاه دركسل با استفاده از يك نرم‌افزار كامپيوتري مسيريابي عملكرد مغز ۱۴ داوطلب را مورد بررسي قرار دادند و در جريان اين تحقيق براي اولين‌بار توانستند سلول‌هايي را در مغز انسان شناسايي كنند كه وظيفه مسيريابي را بر عهده دارند.
در اين تحقيق ۱۴ نفر از افرادي كه داراي بيماري صرع بوده‌اند و به‌منظور درمان در مغز آن‌ها الكترودهايي كارگذاشته شده بود، شركت كردند. محققان با استفاده از اين الكترودها توانستند عملكرد مغز داوطلبان را در زمان كار با نرم‌افزار، مورد بررسي قرار دهند. تا كنون سه نوع سلول با قابليت مسيريابي در مغز جانوران مختلف شناسايي شده است. سلول‌هاي جهت ياب وظيفه تشخيص و حفظ جهت حركت را بر عهده دارند؛ سلول‌هاي مكان‌ياب وظيفه شناسايي يك محل خاص را بر عهده دارند؛ سلول‌هاي شبكه وظيفه نشانه‌گذاري مسير حركت را در هنگام جابه‌جايي و حركت برعهده دارند و در فواصل زماني مشخص فعال مي‌شوند. سلول‌هاي شبكه اطلاعات را براي سلول‌هاي مكان‌ياب ارسال مي‌كنند. تمام اين سلول‌ها اطلاعات مسيريابي را براي هيپوكمپوس ارسال مي‌كنند تا يك تصوير ذهني از موقعيت و محيط اطراف جانور ايجاد شود. 
پيش از اين دو نوع سلول جهت‌ياب و مكان‌ياب در مغز انسان شناسايي شده بود. اما وجود سلول‌هاي شبكه دليل محكمي بر وجود مكانيزم‌هاي مسيريابي بسيار پيشرفته در ذهن انسان است.  دانشمندان اميدوارند با استفاده از نتايج اين تحقيق بتوانند افرادي را كه مبتلا به آلزايمر و ساير اختلالات تشخيصي هستند، درمان كنند.

ادامه نوشته

..::::  ورزش بهترين درمان براي بيماري آلزايمر است  ::::..

نتايج يك مطالعه كه به تازگي انجام شده است، نشان مي دهد كه ورزش موجب تقويت حافظه مي شود و همچنين عملكرد شناختي مغز افراد مبتلا به آلزايمر را بهبود مي بخشد. اين مطالعه كه توسط محققان دانشكده پزشكي دانشگاه مريلند انجام شده است ، نشان مي دهد كه ورزش و فعاليت جسماني بهترين تاثير را بر كاركرد مغز افراد مبتلا به آلزايمر دارد. دكتر جي كارسون اسميت و همكارانش اعلام كردند: اين مطالعه بر روي افرادي انجام شد كه در مراحل ابتدايي كاهش سطح حافظه و قواي مغزي قرار داشتند. افراد مورد مطالعه متوسط سني ۷۸ سال داشتند و در مرحله تخريب نسبي قواي حافظه بودند.
محققان اين افراد را با استفاده از تصوير برداري ام. آر.آي تحت بررسي قرار دادند. دكتر اسميت گفت: با توجه به نتايج اين مطالعه محققان دريافتند كه ۱۲ هفته ورزش ملايم ، توان مغزي را بالا مي برد. براين اساس ورزش هايي كه ضربان قلب اين بيماران را افزايش مي دهد و باعث تعريق آنان مي شود بسيار مفيد است زيرا در اين حالت فرد به علت شدت ورزش نمي تواند صحبت كند و اين راه بهترين درمان براي آلزايمر است. اين ورزش بايد دست كم ۱۵۰ دقيقه در هفته انجام شود.
با بالا رفتن سن و پير شدن سلول ها، ترشح ماده شيميايي سروتونين در مغز كاهش مي يابد، بدين ترتيب ارتباط بين سلولي و انتقال اطلاعات دچار مشكل مي شود.اين مشكل بيش از همه در بخش حافظه و خاطرات بروز مي كند. خاطره ها تركيبي هستند از يادآوري ديده ها و شنيده ها و احساسات كه براي يادآوري آن ها مغز نياز به برقراري يك ارتباط پيچيده سلولي بين همه بخش ها دارد.  به همين علت با بالا رفتن سن و كم شدن ترشح سروتونين در مغز، خاطره ها كمرنگ يا فراموش مي شوند.

ادامه نوشته

..::::  آناتومي عروق مغزي مبتلايان به ميگرن متفاوت است  ::::..

مبتلايان به بيماري ميگرن از نظر شبكه عروق مغزي با افراد ديگر متفاوتند. محققان علوم پزشكي دانشگاه پنسيلوانيا در آمريكا مي گويند: بررسي آنان نشان مي دهد كه شبكه عروق سرخرگي مغز مبتلايان به ميگرن تفاوت هاي آناتوميكي با ديگران دارد به صورتي كه شبكه خوني ويليس در آنان ناقص است. شبكه خوني ويليس يا چرخه ويليس مجموعه اي از ارتباطات عروقي در مغز است كه تعادل خونرساني به مغز را حفظ مي كند. اين شبكه ، در قرن هفدهم توسط دانشمندي انگليسي به همين نام كشف شد. دكتر برت كوچيارا استاد بخش نورولوژي دانشگاه پنسيلوانيا و همكارانش مي گويند : يافته ما نشان مي دهد آناتومي عروق مغزي مبتلايان به ميگرن ، از بدو تولد ، با افراد سالم كاملا متفاوت است.
به گفته محققان، اين يافته مسير دانشمندان را براي درك بهتر از بيماري ميگرن هموار مي سازد و ممكن است روش هاي درماني جديدي براي اين بيماري به دست آورد. ميگرن عبارت است از اختلال ياسردردي كه معمولا تكرار مي شود و با تغييرات موقتي قطر رگ هاي خوني در سر، صورت مي گيرد. ميگرن مي تواند به علائم عصبي غير از سر درد، شامل تغييرات بينايي، اشكال در گفتار ، ضعف يا كرخي در قسمتي از بدن، احساس مورمور و سوزش منجر شود.
 

ادامه نوشته

..::::  درمان پاركينسون با ورزش  ::::..

محققان اعلام كردند كه ورزش درماني شيوه اي براي مبارزه با بيماري كشنده پاركينسون است. پاركينسون كه امروزه به يكي از بيمارهاي مرگبار قرن جديد تبديل شده است ، نوعي بيماري مغزي است كه باعث تحليل رفتن عضلات و قدرت حركت افراد مبتلا به اين بيماري و در نهايت فلج آنها مي شود. داروهايي هم براي مقابله با اين بيماري تجويز مي شود اما در حال حاضر اين بيماري قابل درمان نيست.  اخيرا در آمريكا براي مقابله با اين بيماري از شيوه ورزش درماني استفاده مي شود. محققان مي گويند كه تركيب حركات بدني با تفكر لازم براي حركت دادن عضلات سبب كند شدن روند پيشروي بيماري پاركينسون مي شود. 
بيماراني نيز كه از روش ورزش درماني استفاده كردند ، گفتند كه ورزش سبب بهتر شدن حالشان مي شود.
يكي از ورزش هاي پيشنهادي به اين بيماران بوكس است زيرا به شدت نيازمند هماهنگي عضلاني-عصبي است كه براي بيماران مبتلا به پاركينسون بسيار مهم است. در تمرين هاي ورزشي براي مبتلايان به پاركينسون بر حركاتي براي سوزاندن كالري و تقويت عضلات تحتاني و ناحيه شكم تمركز مي شود زيرا اين عضلات عامل ثبات بخشيدن به بدن انسان است. پزشكان اعلام كردند كه مبتلايان به پاركينسون بايد به صورت مرتب ورزش كنند.

ادامه نوشته

همایش734- پنجمین کنگره ملی ضایعات نخاعی

برگزار کنندگان: شبکه ملی تحقیقات ضایعات نخاعی ایران، وزارت بهداشت
زمان برگزاری: ۱۹ الی ۲۲ آذر ۱۳۹۲
ارسال خلاصه مقالات: ۳۰ مهر ۱۳۹۲
مکان برگزاری: تهران، مرکز همایش های رازی

همایش همزمان:
دومین جشنواره حمایت طلبی و پیشگیری از ضایعات نخاعی

سایت همایش

همایش733- کنگره میان دوره ای جراحان مغز و اعصاب ایران

برگزار کنندگان: دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، انجمن جراحان مغز و اعصاب ایران
زمان برگزاری: ۲۹ آبان الی ۱ آذر ۱۳۹۲
ارسال خلاصه مقالات: ۳۰ مهر ۱۳۹۲
مکان برگزاری: اصفهان، مرکز همایش های علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان

سایت همایش

ادامه نوشته

..::::  شیردادن به نوزاد خطر ابتلا به آلزایمر را کاهش می‌دهد  ::::..

مطالعات جدید نشان می‌دهد مادرانی که نوزادانشان را شیر می‌دهند، در طول زندگی‌شان در مقایسه با زنانی که هرگز شیر نمی‌دهند، حدود دو سوم کمتر در معرض خطر ابتلا به بیماری آلزایمر قرار دارند. محققان دانشگاه کمبریج بر این باورند هرچه طول مدت شیردادن بیشتر باشد، مادر در مقابل این عارضه ایمن‌تر است.
آن‌ها با 81 مادر بریتانیایی بین سنین 70 و 100 سال مصاحبه کردند که این سوژه‌ها شامل زنان سالم و زنان مبتلا به آلزایمر بودند. تیم علمی همچنین با خویشاوندان، مددکاران و همسران این افراد صحبت کرد. در خلال این مصاحبه‌ها، محققان اطلاعاتی درخصوص تاریخچه باروری این زنان، تاریخچه شیردهی‌ و وضعیت جنون آن‌ها را جمع‌آوری و سپس تمامی اطلاعات حاصل را با تاریخچه شیردهی شرکت‌کنندگان مقایسه کردند. علی‌رغم تعداد پایین سوژه‌ها، این مطالعه ارتباط‌ آشکار بین آلزایمر و شیردهی را نشان می‌دهد.
این ارتباط‌ تحت تاثیر متغیرهای بالقوه از قبیل سن، تاریخچه تحصیلی، سن به دنیا آوردن نخستین کودک، سن مادر در زمان یائسگی و تاریخچه مصرف الکل و سیگار وی قرار نگرفت.
دانشمندان دریافتند زنانی که نوزادشان را شیر دادند، حدود 64 درصد کمتر در معرض خطر ابتلا به آلزایمر بودند. همچنین براساس این مطالعه، زنانی که یک سال نوزادشان را شیر دادند، در مقایسه با زنانی که چهار ماه شیر دادند، 78 درصد کمتر در معرض خطر ابتلا به بیماری آلزایمر بودند. با این حال، این موضوع هنگامی که یکی از والدین یا خواهر و برداران این زنان مبتلا به جنون بودند، کمتر صدق می‌کرد. به گفته دکتر مولی فاکس رهبر ارشد این تحقیق، آلزایمر متداول‌ترین اختلال‌شناختی در جهان است و هم‌اکنون 35.6 میلیون نفر با آن دست و پنجه نرک می‌کنند. جزئیات این مطالعه در Journal of Alzheimer’s Disease منتشر شد.

ادامه نوشته

..::::  امکان ارتباط کلامی بیماران مغزی با مردمک چشم در سیستم جدید محققان  ::::..

بیماران مغزی که به هیچ وجه قادر به برقراری ارتباط کلامی نیستند، اکنون می‌توانند با استفاده از یک سیستم ساده و مردمک چشمان خود صحبت کنند. سیستم محققان دانشگاه ماربورگ آلمان از یک لپ‌تاپ و دوربین برخوردار بوده که با اندازه‌گیری اندازه مردمک چشمها با فرد معلول اجازه می‌دهد در پاسخ به سوالات، بله یا خیر بگوید.
این پژوهش از تغییرات اندازه مردمک بهره برده که بطور طبیعی در زمان انجام محاسبات ذهنی رخ می‌دهد. این شیوه هیچ نیازی به تجهیزات خاص یا آموزش ندارد.
این سیستم واکنش مردمک جدید ممکن است نه فقط برای افراد با ناتوانی شدید ارتباطی، بلکه برای ارزیابی حالت روحی افرادی که حالت هوشیاری آنها مشخص نیست، موثر باشد.
محققان از افراد سالم خواستند تا یک مسأله ریاضی را تنها زمانی که پاسخ صحیح به شکل بله یا خیر روی یک نمایشگر قرار داشت، حل کنند. بار روحی مرتبط با حل این مسأله باعث افزایش خودکار اندازه مردمک شد که دانشمندان نشان دادند می‌توان آن را اندازه‌گیری و به شکل پاسخی دقیق به سوالی مانند «آیا شما 20 ساله هستید؟» ترجمه کنند. آنها سپس این الگوریتم واکنش مردمک را بر روی هفت بیمار دچار سندرم قفل‌شدگی که به آسیب مغزی در پی سکته مبتلا بودند، آزمایش کردند. این محققان در بسیاری از موارد توانستند تنها بر اساس اندازه مردمک چشم، پاسخ را تشخیص دهند. این پژوهش در مجله Current Biology منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  توقف بیماری صرع با کاشت ایمپلنت‌های ابریشمی در مغز  ::::..

دانشمندان آمریکایی موفق به ساخت کاشت‌های ابریشمی شده‌اند که در زمان قرار گرفتن در مغز با انتشار ماده شیمیایی آدنوزین به توقف پیشرفت بیماری صرع کمک می‌کند. بیماری صرع به گروهی از اختلالات عصبی همراه با تشنج‌های دوره‌یی گفته می‌شود که در طول زمان شدت و تکرار آن افزایش می‌یابد. ماده آدنوزین قابلیت تحریک‌پذیری عصبی را کاهش داده و به توقف تشنج ها کمک می‌کند. پژوهش های پیشین نشان داده که سطوح غیرعادی پائین این ماده ممکن است با صرع در ارتباط باشد. محققان موسسه پژوهش میراث و دانشگاه بهداشت و علوم در پورتلند اورگان و دانشگاه تافتز در این پژوهش به بررسی تاثیرات طولانی مدت درمان کاشت ابریشمی منتشر کننده ماده آدنوزین پرداختند. آنها نقش این ماده را در ایجاد تغییرات اپی‌ژنتیک که احتمالا با ایجاد صرع مرتبط بوده، بررسی کردند.
محققان دریافتند که تاثیرات مثبت آدنوزین به علت اصلاحات اپی‌ژنتیک(واکنش های شیمیایی که شیوه روشن و خاموش شدن ژنها را بدون تغییر کد دی‌ان‌ای تغییر می‌دهند) هستند.
این تغییرات به ویژه در زمانی رخ می‌دهد که مولکول «گروه متیل» بخشی از دی‌ان‌ای را مسدود کرده و بر دسترس بودن ژن ها و قابلیت روشن شدن آنها تاثیر می‌گذارد. اگر این مولکول حذف شود، ژن ها با احتمال بیشتری روشن می‌شوند.
محققان موفق به کشف شواهدی شدند که بر اساس آنها سطوح متغیر آدنوزین بر متیله شدن دی‌ان‌ای در مغز تاثیر می‌گذارد. به طور خاص، میزان بیشتر ماده آدنوزین با سطوح پائینتر متیله شدن دی‌ان‌ای مرتبط بودند.
آنها همچنین نشان دادند که موش‌های مبتلا به صرع از سطوح بالاتر دی‌ان‌ای متیله شده برخوردار بودند.
مغز موش‌های مبتلا به صرع که کاشت‌های ابریشم منتشر کننده آدنوزین دریافت کرده بودند، سطوح دی‌ان‌ای متیله شده نزدیک به مغز موشهای عادی را نشان دادند که به طور چشمگیری باعث کاهش بدتر شدن صرع در طول زمان شد.
یکی از سازوکارهای مرتبط در نوع خاصی از غش، افزایش رشد فیبر خزه مانند بوده که شامل شکل‌گیری مدارهای جدید تحریک کننده در بخشی از مغز است که معمولا تشنج از آنجا سرچشمه می‌گیرد.
در پایان این پژوهش، موجوداتی که با کاشت ابریشمی درمان شده بودند، رشد فیبر کمتری نسبت به گونه‌های درمان نشده نشان دادند. بر اساس این پژوهش، ابریشم منتشر کننده آدنوزین به طور کامل تشنجها را در مدلهای حیوانی مبتلا به صرع از بین نبرده اما تعداد آنها را تا چهار برابر کاهش می‌دهد. همچنین محققان نشان دادند که این کاشتها برای استفاده در موشها ایمن بوده و ممکن است در آینده بتوان از آنها در درمانگاهها استفاده کرد. این پژوهش در مجله Clinical Investigation منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  درمان ميگرن را جدي بگيريد  ::::..

يک مطالعه جديد نشان داده درمان ناکافي در مبتلايان به سردردهاي ميگرني حاد، به ميگرن مزمن مي‌انجامد. اطلاعات به‌دست آمده از 4600 بيمار مبتلا به ميگرن‌هاي اپيزوديک (حملات ميگرن کمتر از 14 بار در هر ماه)، دريافتند 48 درصد از اين بيماران درمان مناسب و کافي دريافت نمي‌کنند. اين افراد در مقايسه با بيماراني که درمان مناسب دريافت کرده‌اند بيشتر با خطر ابتلا به ميگرن مزمن مواجه هستند. در ميگرن مزمن تعداد روزهاي سردرد در هر ماه بيشتر از 15 روز است. پس از گذشت يک سال، حدود 8درصد از بيماراني که درمان بسيار ضعيف دريافت کرده‌اند به ميگرن مزمن مبتلا مي‌شوند. اين رقم در دريافت‌کنندگان درمان ضعيف 4 درصد، در دريافت‌کنندگان درمان نسبتا خوب 3درصد و در دريافت‌کنندگان بهترين درمان 2 درصد است.

ادامه نوشته

..::::  کاهش احتمال ابتلا به آلزايمر با بازنشستگي ديرهنگام  ::::..

براساس نتايج تحقيقات و نظرسنجي که در مورد نيم ميليون بازنشسته ساکن کشورهاي اروپايي انجام شده شاغلاني که ديرتر بازنشسته مي‌شوند نسبت به افرادي که در 60روبه‌رو خواهند بود. به گزارش خبرگزاري رويترز، پژوهشگران در تحقيقات خود پرونده‌هاي پزشکي و دفترچه بيمه درماني بيش از 400 هزار نفر از افراد بازنشسته‌ را در فرانسه بررسي کرده و متوجه شده‌اند که هر سال ادامه کار و اشتغال پس از سن معمولي بازنشستگي که 60سالگي است احتمال ابتلا به بيماري‌هاي دوران کهنسالي را کاهش مي‌دهد. مدير اين تحقيقات مي‌گويد: «اطلاعاتي که ما جمع‌آوري کرده‌ايم نشان مي‌دهد که ادامه اشتغال افراد پس از اين سن به شکل قابل ملاحظه‌اي احتمال ابتلا به بيماري‌هاي دوران کهنسالي را کاهش مي‌دهد.» بر اساس اين پژوهش در مورد افرادي که پس از 60 سالگي يا براي مثال در 65 سالگي بازنشسته مي‌شود احتمال ابتلا به آلزايمر حدود 14 درصد کاهش مي‌يابد. خبرگزاري رويترز مي‌افزايد که اين پژوهش در مورد کساني انجام شده که حدود 12 سال قبل از سال 2010 بازنشسته شده‌اند. اطلاعات جمع‌آوري شده نشان مي‌دهد که به ازاي هر يک سالي که افراد پس از سن بازنشستگي به کار خود ادامه دهند احتمال ابتلا به آلزايمر و ساير بيماري‌هاي دوران کهنسالي کاهش مي‌يابد. با توجه به نتايج اين پژوهش جديد اکنون کارشناسان معتقدند wبايد تحقيقات مشخص‌تري انجام شود تا رابطه دقيق زندگي حرفه‌اي فعال با کاهش ابتلا به آلزايمر بررسي شود. در اين زمينه بررسي کارکرد مغز و تغييرات شيميايي در بدن و به‌خصوص مغز و اعصاب نقش مهمي دارد و بايد ديد که ادامه کار پس از سن معمول بازنشستگي به چه شکلي روي اين عرصه‌ها تاثير مي‌گذارد.

ادامه نوشته

..::::  بیماران روانی مبتلا به صرع در خطر مرگ زودرس قرار دارند  ::::..

بر اساس نتایج پژوهشی 41 ساله، افراد مبتلا به صرع، 10 برابر بیش از سایرین در خطر مرگ زودرس قبل از اواسط دهه 50 قرار دارند. این خطر نیز در بین مبتلایان به بیماری‌های روانی به ویژه افسردگی و اختلالات مصرف الکل و مواد مخدر بیشتر گزارش شده است. نتایج به دست آمده ارتباط قابل توجهی را بین مرگ زودرس و تشخیص حالات روانی در بیماران مبتلا به صرع نشان می‌دهد و احتمال اینکه این افراد در طول زندگی خود، تشخیص بیماری روانی را دریافت کرده باشند نیز 4 برابر بیشتر از سایر افراد جامعه عنوان شده؛ این آمارها بیش از میزان قابل انتظار گزارش شده است.
به‌منظور انجام این پژوهش محققان دانشگاه آکسفورد و موسسه کارولینسکا، 69 هزار و 955 فرد سوئدی مبتلا به صرع و 660 هزار و 869 شخص سالم را به مدت 41 سال (1954 تا 2009) مورد مطالعه قرار دادند. محققان طی این مدت نیز وضعیت سلامتی خواهر و برادرهای سالم این بیماران را از نظر وجود عوامل خطر ژنتیکی و تربیت خانوادگی بررسی کردند. طی این 41 سال، شش هزار و 155 بیمار صرعی (9 درصد) و چهار هزار و 892 فرد سالم (کمتر از یک درصد) فوت کردند. مهمترین علت مرگ در بیماران صرعی بیشتر به علت عوامل خارجی نظیر تصادف و خودکشی (16 درصد) عنوان شده است. علاوه براین، سه چهارم این مرگ‌ها نیز در بین افرادی رخ داد که تشخیص بیماری روانی برایشان انجام شده بود.
افراد مبتلا به صرعی که مواد مخدر مصرف می‌کنند 22 برابر بیش از سایر افراد جامعه که نه صرع داشته و نه معتاد بودند، در خطر مرگ ناشی از عوامل خارجی نظیر قرار داشته‌اند.
محقق ارشد تحقیقات بالینی موسسه "Wellcome Trust " دانشگاه آکسفورد در رابطه با نتایج به دست آمده چنین می‌گوید: "این وسیع‌ترین مطالعه‌ای است که در زمینه رابطه با وقوع بیماری و حالات روانی در بیماری صرع و نقش آن در رخداد مرگ زودرس انجام گرفته است. اینکه سه چهارم خودکشی و وقوع تصادف منجر به مرگ در بیماران صرعی با تشخیص بیماری روانی در یک راستا قرار گرفته است، ما را بر آن می‌دارد تا این دسته از بیماران را جز گروه پر خطر قرار داده تا راهبردهای پیشگیرانه و درمان‌های قدرتمندی را برایشان تدارک ببینیم چراکه می‌توان با تحت نظر قرار دادن و درمان مشکلات روانی در بیماران صرعی، گام بلندی را در کاهش خطر مرگ زودرس در این بیماران برداشت."
نتیجه دیگری که طی این پژوهش به دست آمد نشان می‌دهد مرگ‌های غیر تصادفی مانند مسمومیت دارویی یا غرق شدگی در افراد صرعی، پنج برابر بیش از سایر افراد جامعه گزارش شده است. در حالی که محققان رابطه بین صرع و مرگ زودرس را پیدا کرده‌اند، اما تاکید کرده‌اند که این امر موید هیچ رابطه علت و معلولی نیست. این پژوهش در مجله "The Lacnet" منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  ریزتراشه‌ای با قابلیت تقلید قدرت پردازش مغز ::::..

محققان سوئیسی ریز تراشه‌ای طراحی کرده‌اند که مانند مغز از قابلیت پردازش و واکنش لحظه‌ای به اطلاعات برخوردار است. محققان دانشگاه زوریخ و موسسه ETH در همکاری مشترک با محققان آلمانی و آمریکایی، سیستم های الکترونیکی را توسعه داده اند که از لحاظ اندازه، سرعت و مصرف انرژی قابل قیاس با مغز انسان است.
این سیستم الکترونیکی اصطلاحا تراشه‌های نورومورفیک (neuromorphic chips) نامیده می‌شود که از توانایی پردازش و واکنش آنی به اطلاعات برخوردار است. این ریز تراشه با توانایی تقلید فرآیند پردازش اطلاعات در مغز، می تواند اسرار برخی از عملکردهای کارآمدترین رایانه های جهان را مشخص کند.
«گیاکومو ایندیوری» از محققان دانشگاه زوریخ تأکید می کند: چالش اصلی طراحی سیستمی مشابه مغز واقعی است؛ سیستم های الکترونیک در گذشته تنها قادر به واکنش نشان دادن به محیط اطراف بودند، اما پروژه جدید گامی فراتر از دستاوردهای قبلی است.
با استفاده از تراشه های نورومورفیک بعنوان نورون‌های مصنوعی، محققان شبکه‌ای طراحی کردند که قادر به انجام کارهای نیازمند حافظه کوتاه مدت، توانایی تصمیم گیری و آنالیز داده‌هاست. این فناوری در آینده کاربردهای فراوانی داشته و ربات‌ها را قادر به ناوبری خودکار در محیط و نجات بدون نیاز به کنترل از راه دور می سازد؛ همچنین با استفاده از این تراشه ها، تلفن های همراه هوشمند نیز هوشمند تر خواهند شد. نتایج این دستاورد در مجله Proceedings of the National Academy of Sciences منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  اصلاح آسیب‌های میلین؛ روشی جدید در درمان «ام‌اس»  ::::..

پژوهش محققان انگلیسی و کانادایی بر نمونه‌های بافت انسانی و موش‌ نشان می‌دهد که چگونه سلول‌ها می‌توانند غلاف محافظ فیبرهای عصبی مغز را بازسازی کنند و این امر می‌تواند درهای تازه‌ای را برای درمان بیماری ام اس پیش روی محققان قرار دهد. غلاف‌های مذکور از ماده‌ای به نام میلین ساخته شده‌اند و برای انتقال سریع سیگنال‌های عصبی، بینایی، حسی و حرکتی حیاتی هستند که در بیماران ام اس دچار آسیب می‌شوند.
محققان دانشگاه ادینبورگ و کمبریج دریافتند که سلول‌های ایمنی موسوم به ماکروفاژها در هدف قرار دادن بازسازی میلین یاری‌رسان هستند؛ به دنبال فقدان یا آسیب به میلین، ماکروفاژها می‌توانند ترکیبی به نام "activin-A" ترشح کنند که تولید میلین بیشتر را فعال می‌کند.
دکتر "ورونیکه مایرون" از دانشگاه ادینبورگ می‌گوید: در بیماری مالتیپل اسکلروزیس لایه محافظتی اطراف فیبرهای عصبی از بین رفته و این اعصاب در معرض آسیب قرار می‌گیرند. درمان‌های تایید شده امروزی با کاهش آسیب اولیه میلین عملکرد خود را نشان می‌دهند ولی دخالتی در بازسازی میلین انجام نمی‌دهند. این تحقیق می‌تواند ما را در یافتن دارویی موثر برای افزایش بازسازی میلین و بازگرداندن عملکرد از دست رفته آن در بیماران مبتلا به ام اس یاری کند."
دکتر سوزان کولهاس رییس تحقیقات پزشکی انجمن ام اس نیز در این رابطه چنین عنوان داشته است: "ما فورا به درمان‌هایی نیاز داریم که پیشرفت بیماری ام اس را آهسته کند. خب مسلم است ما به عنوان محقق از یافته جدید که روشی بالقوه دراصلاح آسیب‌های میلین محسوب می‌شود، خوشحال شویم." دکتر "کارن لی" نایب رییس انجمن ام اس کانادا نیز این یافته را گامی پیشرفت‌آمیز در درمان‌هایی می‌داند که به طور خاص اصلاح میلین را مرکزیت قرار داده و بنابراین بیماران می‌توانند علایم غیر قابل پیش بینی این بیماری را کنترل کنند. قدم بعدی در این تحقیق بررسی عملکرد "activin-A" و امکان افزایش تاثیر آن خواهد بود. این پژوهش در مجله "Nature Neuroscience" منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  صحبت‌کردن درباره خود مغز را شاد می‌کند  ::::..

دانشمندان دریافته‌اند صحبت‌کردن افراد در مورد خودشان می‌تواند بسیار لذت‌بخش بوده و مغز را شاد کند. براساس یک تحقیق جدید، افراد 40 درصد از وقتشان را به صحبت‌کردن در مورد خودشان می‌گذرانند. محققان دانشگاه هاروارد در مطالعاتشان بر روی این نکته متمرکز شدند که چرا افراد صدای خود را تا این اندازه دوست دارند و این که آیا این موضوع به بخش‌هایی از مغز که مرتبط با پاداش و لذت است، ارتباط دارد یا خیر. آن‌ها پس از انجام آزمایشاتشان با استفاده از فناوری اسکن مغزی، دریافتند هنگامی که افراد در مورد خودشان سخن می‌گویند، این موضوع واکنشی شیمیایی را ایجاد می‌کند و این امر آن‌ها را بر آن می‌دارد که اطلاعات خصوصی‌شان را به طور مکرر به اشتراک بگذارند.
محققان حاضر در این مطالعه از تصویربرداری رزونانس مغناطیسی کاربردی (fMRI) برای انجام آزمایشاتشان بهره بردند. این ابزار تصویربرداری می‌تواند تغییرات حاصل در سطوح جریان خون به بخش‌های خاصی از مغز را هنگامی که این عضو در معرض محرک‌های خاصی است، شناسایی کند. در طول آزمایش fMRI، تیم علمی از 195 شرکت‌کننده خواست که در مورد خود، عقاید و ویژگی‌های شخصیتی‌شان صحبت کنند.
سپس از آن‌ها خواسته شد که در خصوص عقاید و ویژگی‌های دیگر افرادی که می‌شناختند، صحبت کنند. 
دانشمندان سطوح جریان خون را در مغز شرکت‌کنندگان در طول هر دو بحث اندازه‌گیری و از این سطوح برای مقایسه مستقیم تفاوت در فعالیتی نورونی بین این دو شرایط استفاده کردند. زمانی که شرکت‌کنندگان در مورد خودشان صحبت کردند، دانشمندان افزایش در فعالیت غشای MPFC را که با تفکر مرتبط با خود ارتباط دارد، کشف کردند. همچنین برای نخستین بار تیم علمی متوجه تغییر در فعالیت‌های NAcc و ناحیه VTA مغز شد. هر دوی این نواحی در مغز با آزادسازی دوپامین مرتبط هستند. دوپامین ماده شیمیایی است که سیستم‌های پاداش و شادی مغز را کنترل می‌کند. محققان نتیجه گرفتند که صحبت‌کردن در مورد خود اساسا لذت‌بخش است و این موضوع افراد را به صحبت‌کردن مکرر در مورد این احساسات لذت‌بخش ترغیب می‌کند.

ادامه نوشته

تاییدیه159- نيماليز

 شرکت داروسازي آربور، خبر از تاييد محلول خوراکي نيموديپين با نام تجاري نيماليز (Nymalize) داد. نيماليز اولين و تنها محلول خوراکي نيموديپين است که براي بهبود علايم نورولوژي در خونريزي ساب آراکنوييد بزرگسالان تاييد شده است. قبل از تاييد نيماليز، نيموديپين فقط به شکل کپسول‌هاي ژله‌اي موجود بود. از آنجا که دارو معمولا توسط لوله نازوگاستريک براي بيمار تجويز مي‌شد، پزشک بايد محتويات کپسول ژله‌اي را درون يک سرنگ مي‌کشيد. در چنين شرايطي خطر تزريق داخل وريدي نيموديپين وجود دارد. در سال 2010 ميلادي،FDA به دنبال گزارش 25 مورد خطاي پزشکي و تزريق داخل وريدي نيموديپين، در مورد خطر استفاده نابجاي آن به پزشکان هشدار داده بود.

ادامه نوشته

..::::  کشف مولکول غمگین مغز  ::::..

دانشمندان مولکول غمگین مغز را یافته‌اند که گفته می‌شود مسوول تمامی حس‌های استرس و اضطراب است. محققان معتقدند که پروتئینی موسوم به CRF1 ممکن است با افسردگی نیز مرتبط باشد. تیمی از دانشمندان شرکت دارویی Heptares Therapeutics واقع در هرتفوردشایر انگلستان، از یکی از قدرتمندترین ماشین‌های پرتو ایکس برای مطالعه غده هیپوفیز مغز استفاده کردند.
مدت‌های طولانی است که تصور می‌شود این غده، استرس، افسردگی و اضطراب را با ترشح مواد شیمیایی استرس‌زا کنترل می‌کند. هم‌اکنون دانشمندان دریافته‌اند چنین واکنشی توسط CRF1 واقع در غشاهای بیرونی سلول‌های هیپوفیز ایجاد می‌شود. فیانو مارشال، یکی از محققان این پروژه، معتقد است استرس که با بیماری‌هایی چون افسردگی و اضطراب مرتبط است، همه ساله بر یک چهارم بزرگسالان اثر می‌گذارد، اما آنچه که بسیاری از مردم نمی‌دانند این است که چنین شرایطی توسط پروتئین‌هایی در مغز کنترل می‌شوند که یکی از آن‌ها CRF1 است.
مارشال و همکارانش ساختار این پروتئین و چگونگی عملکرد آن را دریافته‌اند و این موفقیت پتانسیل لازم برای ساخت داروهایی با هدف کنترل آن را موجب می‌شود.
پروتئین CRF1 در سلول‌های هیپوفیز قرار دارد و مولکول‌های استرس را که خود توسط هیپوتالاموس شناسایی شده‌اند، شناسایی می‌کند. هیپوتالاموس بخشی از مغز و تولید‌کننده هورمون‌هایی است که دمای بدن، گرسنگی و مزاج‌ها را کنترل می‌کنند.
زمانی که این بخش یکی از این مولکول‌ها را گیر می‌اندازد، سلول والد را برای ترشح هورمون‌هایی که منجر به استرس و اضطراب می‌شود، فعال می‌کند.
محققان با استفاده از «منبع نوری الماس» موجود در هارول هرتفوردشایر که پرتوهای قدرتمند ایکس را تولید می‌کند، موفق شدند ساختار این پروتئین را مطالعه کرده و نواحی ای را که با داروهای جدید می‌تواند هدف قرار داد، شناسایی کردند. این تیم علمی شکافی را شناسایی کرده‌اند که ناحیه‌ای ایده‌ال برای هدف‌ قراردادن مولکولی است که می‌توان آن را برای مسدودکردن و ناتوان‌کردن پروتئین مزبور طراحی کرد. دانشمندان امیدوارند از دستاوردهای این تحقیق برای تحلیل مولکول‌های دخیل در دیابت نوع 2 استفاده کنند و در آینده دارویی را طراحی کنند که بتوان آن را از راه دهان خورد و بیماران را از انجام تزریق‌های مکرر مصون دارند.

ادامه نوشته

..::::  بازنشستگي ديرهنگام زوال عقل را به تاخير مي اندازد  ::::..

محققان مي گويند كه بازنشستگي ديرهنگام خطر بيماري آلزايمر يا انواع ديگر زوال عقل را به تاخير مي اندازد. محققان فرانسوي در اين مطالعه ۴۲۹ هزار نفر با ميانگين سني ۷۲ سال را كه از مدت بازنشستگي آنها متوسط ۱۲سال گذشته بود ، مورد بررسي قرار دادند. محققان متوجه شدند كه ۲/۳ درصد اين افراد به زوال عقل پيشرفته مبتلا بودند اما ميزان ابتلا به اين بيماري با افزايش سن بازنشستگي اين افراد كاهش نشان مي داد.  به عنوان مثال كساني كه در سن ۶۵ سالگي بازنشسته شده بودند حدود ۱۵ درصد كمتر در معرض خطر زوال عقل نسبت به كساني قرار داشتند كه در سن ۶۰ سالگي بازنشسته شده بودند.
پيش از اين دانشمندان انگليسي نيز اعلام كرده بودند كه تعويق بازنشستگي افراد به ‌مدت چند سال مي‌تواند باعث تعويق بروز بيماري‌هاي زوال عقل مانند آلزايمر شود. دانشمندان كينگزكالج لندن با بررسي ۱۳۰۰ ‌نفر كه به بيماري‌هاي زوال عقل مبتلا بودند به اين نتيجه رسيدند كه بروز اين بيماري در افراد، با تحصيلات، اشتغال و بازنشستگي، ارتباط مستقيم دارد. محققان اعلام كردند : افرادي كه ديرتر بازنشسته مي‌شوند در مقايسه با افرادي كه زودتر بازنشسته مي‌شوند، مدت زمان بيشتري در مقابل ابتلا به آلزايمر دوام مي‌آورند. براساس ادعاي اين دانشمندان هر يك سال كار بيشتر براي افرادي كه در شرف بازنشستگي هستند ۶ هفته ابتلاي احتمالي آنها به آلزايمر را به تعويق مي‌اندازد. پيش‌تر در برخي تحقيق‌ها مشخص شده بود كه سطح تحصيلات بالاتر، احتمال ابتلا به بيماري‌هاي زوال عقل از جمله آلزايمر را كاهش مي‌دهد. آلزايمر يكي از بيماري‌هاي شايع زوال عقل در ميان افراد مسن است واز هر ۲۰نفري كه بالاي ۶۵‌سال سن دارند يك نفر به اين بيماري مبتلا مي‌شود.

ادامه نوشته

..::::  جلوگيري از سكته مغزي با راهكارهاي ساده  ::::..

محققان دانشكده پزشكي هاروارد، راهكارهاي ساده و عملي براي جلوگيري از سكته مغزي ارايه كردند. سكته مغزي يكي از علل عمده مرگ و مير يا ناتواني عضلاني در سراسر جهان است. فرآيند بروز سكته مغزي دقيقاً مشابه با سكته قلبي است با اين تفاوت كه نقطه اثر سكته مغزي در ناحيه مغز و ستون فقرات است. علت بروز سكته مغزي، توسعه پلاك‌هاي آترواسكلروتيك و لخته شدن خون در رگ‌هاي اصلي گردن و ساقه مغز است.  زماني كه لخته خون باز مي‌شود، تكه‌هاي آن وارد انشعابات مختلف رگ‌هاي خوني و سپس وارد مغز مي شود. بر اساس اين فرآيند، خون لازم به بخش‌هاي مختلفي از مغر نمي‌رسد و سلول‌ها به‌طور ناگهاني مي‌ميرند. اين مكانيسم سكته مغزي ناميده مي شود.
مطالعات اخير محققان دانشكده پزشكي هاروارد نشان مي‌دهد كه اين عارضه كشنده با چند راهكار ساده و تغييرات جزيي در شيوه زندگي قابل مهار است. در اين تحقيقات علاوه بر تاكيد به حفظ آرامش و جلوگيري از تنش‌هاي روحي، به چهار مكمل غذايي كه از بروز سكته جلوگيري مي‌كند، اشاره شده است.
اين مكمل‌ها عبارتند از : 
فوليك اسيد: فوليك اسيد با نام شيميايي فولات نيز شناخته مي‌شود. اين مكمل دارويي محلول در آب است و توليد گلبول قرمز مي كند ومقادير بالاي آن در سبزيجات سبزرنگ و غلات سبوس دار وجود دارد.
هموسيستئين يك ماده شيميايي است كه توسط اسيد آمينه توليد مي‌شود. زماني كه ميزان فوليك اسيد بدن كاهش پيدا كند، ميزان اين ماده شيميايي در بدن افزايش پيدا مي‌كند كه توسط آزمايش خون تشخيص داده مي‌شود. افزايش اين ماده شيميايي باعث رسوب كلسترول، كلسيم و تشكيل لخته خون مي‌شود. براي جلوگيري از تمام اين عارضه ها، مصرف روزانه ۴ ميلي گرم اسيد فوليك توصيه شده است. 
عصاره هسته انگور: عصاره هسته انگور حاوي يك ماده شيميايي به نام proanthocyanins است كه تمام راديكال‌هاي آزاد را جذب مي‌كند.  اين ماده خوراكي ميزان التهاب ديواره داخلي عروق و كلسترول بد را كاهش مي‌دهد و از بروز سكته جلوگيري‌ مي‌كند.
منيزيم: ماده معدني منيزيم يكي از مهمترين مواد غذايي توصيه شده براي سلامت عروق است كه از التهاب رگ‌ها و تشكيل پلاك جلوگيري مي كند. منيزيم حساسيت بدن نسبت به انسولين را افزايش مي دهد و براي بيماران ديابتي توصيه شده است.  مصرف روزنه ۶۰۰ ميلي‌گرم منيزيم در روز توصيه شده است. برخي از مواد غذايي حاوي منيزيم عبارتند از : سبزيجات سبز رنگ، آجيل و انواع دانه‌هاي روغني، ماهي، لوبيا، آووكادرو، شكلات تلخ،  لبنيات كم‌چرب، انجير، ميوه خشك، برنج قهوه‌اي، موز.
روغن ماهي: تمام مواد عذايي دريايي شامل مقادير بالايي از اسيد امگا ۳ هستند كه از بروز سكته مغزي جلوگيري مي‌كنند.

ادامه نوشته

..::::  يوگا بهتر از ايروبيك موجب تقويت عمكلرد مغز مي شود  ::::..

محققان معتقدند كه يك جلسه ۲۰ دقيقه اي يوگا بهتراز تمرينات متوسط تا پيشرفته ايروبيك سبب تقويت عملكرد مغز مي شود. ادوارد مك اولي پروفسور و مدير آزمايشگاه فيزيولوژي ورزش در دانشگاه ايلينويز گفت: در اين مطالعه محققان ۳۰ زن جوان را كه يوگا انجام مي دادند مورد بررسي قرار دادند. وي كه رياست اين مطالعه را بر عهده داشت افزود: يوگا يك علم و روش زندگي باستاني هندي است كه نه تنها شامل حركات و اعمال فيزيكي مي شود بلكه باعث تنظيم تنفس و تمدد اعصاب (مديتيشن) نيز مي شود.  وي ادامه داد: براي انجام يوگا به تمركز شديد حواس نياز است با اين وجود فوايد بالقوه اين ورزش كاملا كشف نشده است.  ورزش يوگا شامل يك جلسه ۲۰ دقيقه اي وضعيت هاي نشسته، ايستاده و خوابيده به پشت است كه شامل انقباض ايزومتريك و تمدد اعصاب از گروه هاي عضلاني مختلف و تنظيم تنفس مي شود.  هر جلسه يوگا با يك وضعيت مراقبه و تنفس عميق به پايان مي رسد.
افراد شركت كننده همچنين يك جلسه ورزشي ايروبيك را كه شامل راه رفتن و تند راه رفتن بر روي يك تردميل براي ۲۰ دقيقه مي شد، انجام دادند.  محققان گفتند: نتيجه اين مطالعه نشان داد كه افراد مورد مطالعه بعد از انجام يوگا، زمان واكنش آنها و دقتشان نسبت به كارهاي شناختي بهبود يافته بود.  بر اساس اين گزارش، بعد ازانجام ورزش هوازي ايروبيك پيشرفت هاي قابل ملاحظه اي در عملكرد حافظه اي افراد مشاهده نشد.  يافته هاي اين مطالعه در مجله Physical Activity and Health منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  سيگنال‌ بي‌سيم براي شناسايي خونريزي مغز  ::::..

تکنولوژي جديدي در دانشگاه کاليفرنيا ابداع شده که با استفاده از سيگنال‌هاي بي‌سيم و در زمان واقعي امکان تشخيص غيرتهاجمي تورم يا خونريزي مغزي را امکان‌پذير مي‌سازد. اين وسيله داده‌هاي گرفته شده از امواج الکترومگنتيک کم انرژي را آناليز مي‌کند؛ درست مشابه سيگنال‌هايي که در موبايل و راديو استفاده مي‌شود. اين تکنولوژي که در نشريه PLOS ONE توصيف شده، مي‌تواند به‌طور بالقوه يک وسيله هزينه اثربخش براي تشخيص‌هاي پزشکي و صدمات ترياژ در نواحي‌اي باشد که دسترسي به مراقبت‌هاي پزشکي خصوصا مراکز تصويربرداري محدود و سخت باشد. محققان مدل اوليه اين دستگاه را در مقياس کوچک و روي افراد سالم و بيماران مبتلا به تروماي مغزي مورد آزمايش قرار دادند. نتايج گرفته شده از افراد سالم به‌طور واضحي از صدمات مغزي قابل افتراق بود. همچنين نتايج ميان تورم و خونريزي مغزي نيز با هم متفاوت بودند. اين تکنولوژي ارزان‌قيمت بوده و مي‌تواند به‌طور اقتصادي در مناطق روستاييو فقير دنيا که دسترسي به خدمات تصويربرداري ناممکن است، مورد استفاده قرار گيرد. اين وسيله مي‌تواند در ترکيب با تلفن‌هاي هوشمند براي تشخيص از راه دور استفاده شود. در اين وسيله دو کويل به وسيله کلاه‌مانند متصل شده و درست دور سر بيمار قرار مي‌گيرد. يک کويل مانند تاباننده اشعه راديويي و ديگري مانند گيرنده عمل مي‌کنند. سيگنال‌هاي الکترومگنتيک از طريق مغز از پخش کننده سيگنال‌ها به گيرنده مي‌رسد.

ادامه نوشته

..::::  خنديدن؛ فرايندي پيچيده براي مغز انسان  ::::..

مغز در قبال هر خنده‌اي که مي‌شنود مسووليت پيچيده‌اي دارد و بايد به تشخيص اين بپردازد که آيا آن خنده‌محبت‌آميز است يا تمسخرآميز. حال پژوهشگران آلماني دريافته‌اند که اين فرايند ادارکي در کدام بخش مغز رخ مي‌دهد. «ديرک ويلدگروبر»، پژوهشگر آلماني از دانشگاه توبينگن توانسته به همراه ديگر همکارانش ثابت کند خنده‌اي که از روي شادماني سر داده مي‌شود و خنده‌اي که از روي نيش و کنايه است و همينطور خنده‌ کسي که قلقلکش گرفته، در مغز انسان به طور متفاوت مورد پردازش قرار مي‌گيرند. در جريان اين بررسي ويلدگروبر و تيم پژوهشي او براي داوطلبان انواع مختلف خنده را پخش کردند و همزمان فعاليت مغز را هنگام پردازش اين صداها اندازه‌گيري کردند. آن‌ها متوجه شدند که هنگام شنيدن خنده کسي که قلقلکش گرفته، بخش‌هايي از مغز فعال مي‌شوند که مسوول پردازش پيام‌هاي صوتي پيچيده هستند. اما هنگام شنيدن خنده‌ي محبت‌آميز و تمسخرآميز بخش‌هايي در مغز فعال مي‌شوند که مسوول تحليل رفتار انسان‌هاي ديگر هستند. ويلدگروبر مي‌گويد: «پي بردن به اين موضوع براي بيماران ما در روانپزشکي از اهميت بالائي برخوردار است.» در مورد بسياري از اختلالات رواني مانند اختلالات ترس، افسردگي و اسکيزوفرني، بيماران در تشخيص و دريافت پيام‌هاي ارتباطي بدون کلام دچار مشکل مي‌شوند.

ادامه نوشته

..::::  پيشگيري خطر خونريزي مغزي در کودکاني که با ECMO درمان مي‌شوند  ::::..

تعدادي از کودکاني که با اکسيژن رساني غشايي خارج پيکري (ECMO; Extra Corporeal Membrane Oxygenation) تحت درمان قرار مي‌گيرند، به عوارضي همچون خون‌ريزي‌هاي داخل بطني مبتلا مي‌شوند. همواره وجود ابزاري براي پيش‌بيني وقوع اين عوارض براي متخصصين رشته کودکان جذاب بوده است. به تازگي پژوهشگران دانشگاه کلومبوس، اوهايوي آمريکا از سونوگرافي براي پيش‌بيني اين عوارض استفاده کرده‌اند.
در اين مطالعه 18 بيماري که با ECMO درمان شده بودند مورد ارزيابي قرار گرفتند، سپس با استفاده از سونوگرافي، سرعت جريان خون مغز به عنوان درصدي از مقادير طبيعي مربوط به سن و جنس محاسبه شد. در نهايت مشخص شد در کودکاني که دچار عوارضي همچون خونريزي مغزي مي‌شوند، سرعت جريان دياستولي خون به مراتب بيشتر از کودکان فاقد عوارض است. در گروه اول، سرعت جريان دياستولي 123% و در گروه دوم 73% بود. ميانگين سرعت جريان هم در گروه اول 64% و در گروه دوم 130% گزارش شد. معمولا افزايش سرعت جريان خون 6-4 روز پيش از وقوع خونريزي اتفاق مي‌افتاد. با توجه به غيرتهاجمي بودن سونوگرافي و فقدان تشعشعات يونيزه کننده، استفاده از آن مي‌تواند ابزاري بسيار کارآمد در مديريت درمان کودکان در طول دريافت ECMO باشد.

ادامه نوشته

..::::  کرم‌ها چگونه پس از قطع و رشد مجدد سر خاطراتشان را بازیابی می‌کنند؟  ::::..

دانشمندان دانشگاه تافتز اخیرا کشف کرده‌اند که نوعی کرم زرد رنگ می‌تواند در صورت قطع شدن سرش، آنرا دوباره بازسازی کرده و مغز خود را که حاوی همان خاطرات قدیمی است، مجددا بدست بیاورد. این محققان حافظه کرمهای پلاناریان(planarian) را با اندازه‌گیری مدت زمانی که طول می‌کشید تا آنها در محیط آزمایشگاه به غذا برسند، آزمایش کردند. دانشمندان پس از آموزش این کرمهای زرد رنگ کوچک به منظور نادیده گرفتن نورهای درخشان آزمایشگاه و شناسایی غذای خود بدون منحرف شدن دریافتند که این موجودات حتی پس از جدا شدن سرشان نیز خاطره این آموزش را به یاد می‌آورند.
برای این پژوهش، تیمی از زیست‌شناسان به آموزش کرمهای یک سانتیمتری برای شناسایی غذاهای پنهان شده در وسط یک ظرف آزمایشگاهی پرداختند. این غذاها با پرتو درخشانی از نور روشن شده بودند. کرمهای پلاناریان از دو نقطه چشمی برخوردارند که می توانند شدت نور را شناسایی کنند. این نقطه‌ها مانند گیرنده نور عمل کرده و برای دور شدن از منابع نور درخشان مورد استفاده هستند. این بدان معنی است که کرمها برای دور ریختن این ترس از نور برای گرفتن غذا باید آموزش می‌دیدند. دانشمندان پس از یادگیری این مهارت توسط کرمها، سر آنها جدا کردند.
دو هفته بعد هنگانی که بیشتر سر کرمها دوباره رشد کرد، محققان مجددا آنها را درون ظرف آزمایشگاه قرار دادند.
آنها با استفاده از فناوری پیگیری ویدیویی دریافتند که کرمهایی که آموزش دیده بودند، سریعتر از دیگران مواد غذایی نورانی را پیدا می‌کردند. اگرچه این کرمها در اولین تلاش خود نتوانستند غذا را پیدا کنند، تنها یک جلسه آموزشی طول کشید تا دوباره مهارت خود را بدست آورده و نور را نادیده بگیرند.
این درحالیست که هنوز دانشمندان دلیل و چگونگی این رویداد را نمی‌دانند.
نتایج نشان می‌دهد که حافظه کرمها احتمالا در منطقه دیگری از بدنشان ذخیره می‌شود. ایده دیگر بر این اساس است که مغز قدیمی کرمها سیستم عصبی خود را برای مطابقت با نور تغییر داده و این تغییرات پس از رشد مغز جدیدی نیز در سیستم باقیمانده است. به گفته محققان، کار بیشتری برای کشف چگونگی قابلیت این موجودات جهت دستیابی به خاطرات قدیمی نیاز بوده اما یافته‌های کنونی که در مجله Experimental Biology منتشر شده، می‌تواند به عنوان یک نقطه آغاز در چگونگی بازیابی خاطرات در انسان و حیوانات دیگر مورد استفاده قرار بگیرد.

ادامه نوشته

..::::  آلزایمری‌ها در برابر سرطان و سرطانی‌ها در برابر آلزایمر مصون هستند  ::::..

نتایج یکی از وسیع‌ترین پژوهش‌های مرتبط با آلزایمر و سرطان، حاکی از آن است که احتمال اندکی از ابتلا به سرطان برای افراد مسن مبتلا به آلزایمر و همچنین خطر اندکی برای ابتلا به آلزایمر برای مبتلایان سرطان وجود دارد. طی این پژوهش 203 هزار و 451 ایتالیایی 60 سال به بالا به مدت شش سال مورد بررسی قرار گرفتند. در این بازه زمانی 21 هزار و 451 نفر به سرطان و 2 هزار و 832 نفر نیز به آلزایمر مبتلا شده بودند. 161 مورد نیز به هر دو بیماری مبتلا شده بودند و این در حالی است که انتظار بر این می‌رفت 281 مورد سرطان برای آلزایمری‌ها و 246 مورد آلزایمر برای سرطانی‌ها گزارش شود. بنابراین خطر ابتلا به سرطان برای آلزایمری‌ها به نصف و خطر ابتلا به آلزایمر برای سرطانی‌ها به 35 درصد کاهش یافته بود. به گفته دکتر"ماسیمو موسیکو" از شورای تحقیقات ملی ایتالیا، گرچه تحقیقات پیشین وجود این رابطه را متذکر شده بودند اما این وسیع‌ترین پژوهشی است به طور دقیق و با در نظر گرفتن نقش مولفه‌های دیگر که وجود این رابطه را اثبات کرده است. این پژوهش در مجله انجمن عصب‌شناسی آمریکا تحت عنوان "Neurology" منتشر شده است. برای مشاهده متن کامل مقاله اینجا را کلیک نمایید.

ادامه نوشته

..::::  رایانه‌هایی که مثل مغز خیال‌پردازی ‌می‌کنند  ::::..

محققان آمریکایی مدل مجازی از مغز را توسعه داده‌اند که از توانایی خیال‌پردازی مانند مغز انسان برخوردار بوده و به درک بهتر ساختار آناتومی مغز کمک می کند. محققان در اواخر دهه 1990 و اوایل 2000 میلادی دریافتند که مغز حتی در شرایط عدم انجام کارهای ذهنی، فعال است؛ در مطالعات صورت گرفته چندین شبکه مغزی «در وضعیت استراحت» شناسایی شدند که با بخش های مختلف مغز در ارتباط هستند. سطح فعالیت این بخش ها بصورت مستمر در حال افزایش و کاهش بوده و با آسیب های مغزی یا بیماری های مرتبط با مشکلات شناختی، حرکتی و گفتاری در ارتباط هستند.
مدل رایانه‌ای جدید بر پایه پویایی سلول های مغزی، ارتباطات بین سلول های همجوار و سلول های موجود در بخش های مختلف مغز توسعه یافته است. «مائوریتزیو یوکوبتا» از متخصصان عصب شناسی مدرسه پزشکی دانشگاه واشنگتن تأکید می‌کند: با کمک این مدل مجازی مغز امکان آزمایش روش های مختلف بازگرداندن فعالیت مغزی به شرایط عادی فراهم می شود.
این مدل رایانه ای مغز از قابلیت اعمال ضایعات مغزی مانند سکته یا سرطان مغز برخوردار است که می تواند بعنوان ابزاری موثر برای بررسی عملکرد صحیح مغز مورد استفاده قرار گیرد.
محققان امیدوارند که این مدل بتواند به درک عملکرد بخش های خاص مغز که در هنگام رویاپردازی با یکدیگر در ارتباط هستند، کمک کرده و برای تشخیص آسیب های مغزی، بررسی ساختار آناتومی مغز و ارتباط سلول های مغزی با یکدیگر نیز مورد استفاده قرار گیرد. نتایج این مطالعه در مجله Neuroscience منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  پيش‌بيني سکته مغزي  ::::..

کلسيفيکاسيون عروق کرونري عامل خطر مستقلي جهت پيش‌بيني ميزان سکته مغزي در بيماران گروه کم خطر يا با خط متوسط مي‌باشد. در يک بررسي کوهورت روي 4180 بيمار سنين 75-45 سال، 90 بيمار در طي پيگيري 8 ساله دچار سکته مغزي شدند. بعد از جورسازي از نظر عوامل خطر فرامينگهام، بيماران با نمره کلسيفيکاسيون عروق کرونري 400 يا بالاتر، 3 برابر بيشتر در معرض خطر سکته مغزي نسبت به بيماران با نمره صفر بودند. کلسيفيکاسيون عروق کرونري، مستقل از جنس و فيبريلاسيون دهليزي، در پيش‌بيني ميزان خطر سکته مغزي در بيماران سنين کمتر از 65 سال (نه مسن‌تر) موثر است.

ادامه نوشته

..:::: گفتار درمانی بیماران سکته مغزی با پالس مغناطیسی  ::::..

تحریک مغزی غیر تهاجمی می‌تواند عملکرد زبانی و گفتاری بیماران دچار سکته مغزی را بهبود دهد. بین 20 تا 30 درصد افرادی که دچار سکته مغزی می شوند، از اختلال تکلم یا آفازی (aphasia) رنج می برند که باعث نقص در زبان از جمله خواندن، نوشتن و صحبت کردن می‌شود. این مشکل بدلیل وقوع سکته در بخشی از مغز که کنترل زبان و تکلم را بر عهده دارد، روی می‌دهد. پزشکان روش درمانی جدید تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (TMS) را بر روی 24 بیمار مبتلا به سکته مغزی با درجات مختلف آفازی در بیمارستان توانبخشی Rehonova‌ و مرکز تحقیقات عصبی موسسه ماکس پلانک آلمان مورد آزمایش قرار دادند که 11 نفر در این گروه تحت تحریک ساختگی قرار گرفتند.
دستگاه تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (TMS) یک سیم پیچ مغناطیسی است که با تحریک مغزی با شدت کم، موجب انقباض عضلانی در قشر حرکتی مغز می شود. در این روش 20 دقیقه تحریک مغزی غیر تهاجمی در کنار 45 دقیقه گفتار درمانی در یک دوره 10 روزه برای بیماران دچار سکته مغزی انجام شد. نتایج بدست آمده نشان می دهد، بهبود قدرت تکلم بیماران تحت درمان با دستگاه TMS سه برابر بیشتر از بیماران بدون دریافت این شیوه درمانی است. به گفته متخصصان، تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (TMS)‌ از بیشترین تأثیر بر بهبود علائم آفازی برخوردار است و در آینده نزدیک با ترکیب گفتار درمانی به همراه تحریک مغزی غیر تهاجمی می توان به بیماران سکته مغزی برای بازگشت سریع تر به زندگی کمک کرد. نتایج این تحقیق در مجله Stroke انجمن قلب آمریکا منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  نجات جان هزاران بیمار قلبی با اسپری خنک‌کننده مغز  ::::..

یک افشانه بینی که می‌تواند جان هزاران مبتلا به بیماری قلبی را نجات دهد توسط محققان انگلیسی مورد کارآزمایی قرار گرفته است. یک دستگاه ویژه برای پمپاژ سرد‌کننده پزشکی در بینی بیمار در حال انتقال به بیمارستان مورد استفاده قرار می‌گیرد. کارشناسان بر این باورند که این درمان می‌تواند جان افراد زیادی را نجات داده و از ابتلای تعداد زیادی از بیماران به آسیبهای مغزی شدید و دائمی جلوگیری کند. خدمات اورژانس ساحل جنوب شرفی بنیاد بهداشت انگلیس اولین سرویس آمبولانسی است که از این ابداع سوئیسی به عنوان بخشی از کارآزمایی پزشکان بیمارستان رویال ساسکس کانتی استفاده می‌کند.
ماده سردکننده که توسط یک ماسک صورت منتقل می‌شود، جریان مداومی از مایع در حال تبخیر را به حفره بینی بیمار می‌فرستد.
محققان توانسته اند پیشرفت‌های بزرگی را در نجات زندگی بیماران قلبی به دست آورند اما بسیاری با آسیب‌های چشمگیری در سلولهای مغزی روبرو شده و در اثر کمبود اکسیژن ناشی از توقف عکلکرد قلب می‌میرند.
ایده افشانه بینی، خنک‌سازی هر چه سریعتر مغز در محل تماس پایه مغز با مدخل بینی است. گفته می‌شود خنک کردن مغز می‌تواند از سلولهای مغزی در زمان نبود اکسیژن در خون محافظت کند. اگر این درمان زودهنگام ارائه شود، بیمار شانس بهبود بیشتری داشته و این فناوری جدید به پیراپزشکان اجازه خواهد داد پیش از رسیدن بیمار به بیمارستان عملیات خنک سازی را آغاز کنند. در حال حاضر برخی از خدمات اورژانس انگلیس از شیوه‌های مختلف فرآیند خنک سازی مانند قطره نمکی سرد و پدهای خنک کننده پیش از رسیدن بیمار به بیمارستان استفاده می‌کنند. اما این روشها به طور مستقیم مغز را هدف قرار نداده و به جای آن بر خنک سازی کل بدن و خون برای دستیابی به تاثیر مشابه تکیه دارند.

ادامه نوشته

..::::  غربالگری بیماری آلزایمر با نرم‌افزار فضایی  ::::..

یک نرم‌افزار مورد استفاده در پردازش تصاویر ماهواره‌ای از فضا، هم‌اکنون به محققان حوزه پزشکی در تثبیت شیوه‌ای ساده برای غربالگری بیماری آلزایمر در مقیاس وسیع کمک می‌کند.  ابزار AlzTools 3D Slicer که برای تحلیل تصاویر روزنانس مغناطیسی (MRIs) به‌کار می‌رود، توسط دانشمندان رایانه‌ در گروه Elecnor Deimos اسپانیا ساخته شد. این محققان سال‌ها با هدف طراحی نرم‌افزار مزبور به‌منظور ایجاد برنامه‌ای که مسیرهای فضایی را با تحلیل اسکن‌های مغز انسان سازگار می‌کند، تلاش کرده‌اند.
تیم مبتکر که برای آژانس فضایی اروپا کار می‌کند، تجربه پردازش داده‌های تصویری خام ماهواره‌ای را با استفاده از شیوه‌های نرم‌افزاری پیشرفته در پرونده کار خود دارد.
به گفته کارلوس فرناندز دو لا پنا از Deimos، مشاهده و تحلیل تصاویر ماهواره‌ای را می‌توان با آن‌چه پزشکان باید برای درک اسکن‌هایی مانند MRIs انجام دهند، مقایسه کرد.
پزشکان همچنین به شناسایی ویژگی‌های نشان‌دهنده عملکرد نادرست براساس مشخصه‌های خاص، نیاز دارند. سازگارکردن تکنیک‌هایی برای تحلیل تصاویر فضایی پیچیده با نیازهای دانشمندان پزشکی که درحال مطالعه بیماری آلزایمر هستند، نیازمند همکاری نزدیک بین Deimos و متخصصانی از دانشگاه فناوری مادرید است.
ابزار مزبور هم‌اکنون برای تحقیق در مورد آلزایمر در دانشکده پزشکی دانشگاه کاستیلا لا مانچای اسپانیا به‌کار می‌رود.
دانشمندان بر این باورند که فناوری‌های فضایی راهکارهای هوشمندانه و ابتکاری را برای حل مشکلات موجود در بخش‌های غیرفضایی ارائه می‌دهند. با استفاده از ابزار AlzTool، محققان با داده‌های خام حاصل از اسکن مغزی و نه تصاویر ماهواره‌ای سر و کار دارند و به جای مشاهده یک مسیر در تصویر ماهواره‌ای، نواحی از مغز مانند هیپوکامپ را بررسی می‌کنند که با آلزایمر مرتبط است.

ادامه نوشته

..::::  ادعای بزرگ دانشمندان در پیوند سر انسان‌  ::::..

یک دانشمند ایتالیایی علوم اعصاب در ادعایی بزرگ اعلام کرده که اولین پیوند سر انسان بزودی با استفاده از فناوری‌های موجود ممکن می‌شود. دکتر سرجیو کاناورو، از اعضای گروه مدولاسیون عصبی پیشرفته تورین با انتشار مقاله‌ای مدعی شده که ما اکنون از فناوری لازم برای تکمیل پیوند سر انسان به یک انسان دیگر برخورداریم. رابرت وایت در سال 1970 با موفقیت توانسته بود سر یک بوزینه رسوس را بر روی یک رسوس دیگر پیوند بزند اما تاکنون دانشمندان قادر نبوده‌اند که نخاع را منتقل کنند و در نتیجه حیوانات از نقطه پیوند به پایین فلج مانده‌اند.
کاناورو در مقاله‌اش که در مجله Surgical Neurology International منتشر شده، با اشاره به پیشرفتهای اخیر در اتصال مجدد نخاعهای آسیب دیده گفت: بزرگترین مانع فنی برای ارتباط سفالومتری(پیوند سر) البته ارتباط مجدد نخاعهای اهداکننده و گیرنده است. بحث من این است که اکنون فناوری لازم برای چنین ارتباطی وجود دارد. بیشتر فرآیند مشابه تجربیات قدیمی است. سر پیوندی باید بین 12 تا 15 درجه سانتیگراد سرد شده و جراحان سپس یک ساعت وقت دارند هر دو سر را در یک زمان برداشته و سر اهدایی را مجددا به سیستم گردش خون بدن گیرنده متصل کنند.
در طول این فرآیند باید بدن اهداکننده سرد شده و ایست قلبی کلی القا شود. پس از اتصال مجدد سر، قلب فرد می‌تواند مجددا به کار بیفتد.
اکنون به گفته کاناورو جراحان شاید بتوانند پس از فرآیند اتصال، نخاع را نیز مجدد وصل کنند. تا پیش از این اتصال ستون فقرات سر به بدن در حیوانات انجام نشده اما این دانشمند ایتالیایی به پژوهشهایی اشاره کرده که در آن دانشمندان توانسته‌اند ارتباط محدود را در نخاع آسیب‌دیده یک موش بازیابی کنند. 
وی در مقاله خود به بریدن نخاع با یک چاقوی جراحی بسیار تیز و اتصال مکانیکی آن به بدن دیگر اشاره کرده است.
کاناورو پیش‌بینی کرده که پلاستیکهایی مانند پلی‌اتیلن گلیکول می‌تواند برای انجام این ادغام مورد استفاده قرار بگیرد، همانطور که پیش از این برای ادغام نخاع آسیب‌دیده در سگها انجام شده بود. بیماران مبتلا به دستروفی عضلانی یا افراد فلج دارای نخاع کافی برای پیوند می‌توانند به لحاظ نظری از بدن اهداکننده نهایت استفاده را ببرند. این امر در حالی تحقق‌پذیر خواهد بود که آنها بتوانند 13 میلیون دلار هزینه برآورد شده کاناورو برای پیوند سر کامل را پرداخت کنند.

ادامه نوشته

..::::  آسیب‌های ضربه‌ای مغز، خطر بروز سکته مغزی را افزایش می‌دهد  ::::..

محققان دانشگاه میشیگان آمریکا دریافته‌اند افرادی که دچار آسیب ضربه‌ای مغز موسوم به (TBI) شده‌اند، ممکن است در خطر بالایی برای ابتلا به سکته مغزی قرار داشته باشند. سکته مغزی و (TBI) از علل اصلی بروز ناتوانی‌های مزمن در بزرگسالان محسوب می‌شود که معمولا 20 درصد از سکته‌های مغزی نیز در بزرگسالان زیر 65 سال اتفاق می‌افتد. به گفته دکتر "جیمز باروک" هنوز جواب اینکه چرا سکته مغزی در جوانان رخ می‌دهد نامعلوم است اما می‌توان با تشخیص عوامل خطر جدید، امکان جلوگیری از بروز بیشتر سکته‌های مغزی و پیامدهای آن را بهبود بخشید.
به‌منظور انجام این تحقیق، پژوهشگران 435 هزار و 630 فرد مبتلا به (TBI) و 736 هزار و 723 شخص دچار آسیب غیرمغزی را مورد بررسی قرار دادند. پژوهشگران می‌گویند اگر تحقیقات آتی (TBI) را به عنوان عامل خطر جدید سکته مغزی ثابت کند در نتیجه مطالعات نوینی در این زمینه باید انجام گیرد تا علت این ارتباط و روش‌های پیشگیری از وقوع چنین امری را شناسایی کنند. این پژوهش در مجله انجمن مغز و اعصاب آمریکا تحت عنوان "Neurology" منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  بازیابی حافظه بیماران مغزی به واقعیت نزدیک‌تر شد  ::::..

محققان دانشگاه جنوب کالیفرنیا مدعی شده‌اند که کارآزمایی‌های انسانی برای آزمایش کاشت «بازیابی خاطرات بیماران مبتلا به بیماریهای مغزی»، بزودی انجام خواهد شد. محققان در بررسی چگونگی عملکرد حافظه تاکنون آزمایشات موفقی را بر روی موشها و میمونها انجام داده و در مراحل ابتدایی آزمایش داوطلبان انسانی هستند.
افراد مبتلا به بیماریهایی مانند صرع در میان کسانی قرار دارند که انتظار می‌رود جزء اولین‌ها برای برخورداری از مزایای این درمان باشند؛ اما در نهایت امید است که بتوان از این شیوه برای درمان بیماران مبتلا به آلزایمر و سایر انواع زوال عقلی استفاده شود. این دستگاه حافظه ساخت آمریکا قرار است دنیای علمی تخیلی را به واقعیت تبدیل کند.
این پروتز حافظه برای یادآوری چگونگی بخاطر آوردن در بخشهای معیوب مغز طراحی شده است. این دستگاه که به عنوان یکی از 10 دستاورد برتر علمی سال 2013 مطرح شده، می‌تواند طی پنج تا 10 سال آینده در دسترس بیماران قرار بگیرد.
محقان اکنون یک کارآزمایی بالینی را بر روی گروهی از داوطلبان انسانی مبتلا به صرع آغاز کرده‌اند. اطلاعات کمی از این آزمایشات در دست بوده اما محققان مطمئن هستند که نتایج آن چشمگیر خواهد بود. این دستگاه برای بخش هیپوکامپ مغز طراحی شده که توانایی به یادآوردن در آن آسیب دیده است. این حافظه در بخشی از مغز استفاده خواهد شد که حافظه کوتاه مدت به بلندمدت تبدیل می‌شود. این دستگاه با مراقبت از شکل‌گیری حافظه در بخشی از مغز و سپس تحریک بخش دیگر هیپوکامپ در زیر جریان حافظه برای نسخه‌برداری از این فرآیند کار می‌کند. این پروتز از مجموعه‌های جداگانه‌ای از الکترودها تشکیل شده که یکی از آنها خاطرات شکل گرفته را پیش از ارسال سیگنال به رایانه‌ای که این فرآیند را از طریق ریاضیات به خاطره بلندمدت تبدیل کرده، ثبت می‌کند. مجموعه دوم الکترودها سپس از یک رایانه دستورالعمل چگونگی تحریک لایه دیگری از هیپوکامپ را برای تولید خاطره مشابه می‌گیرد.

ادامه نوشته

..::::  رصد اعماق مغز و اعضای بدن با شربت قند  ::::..

دانشمندان تکنیکی ابداع کرده‌اند که با استفاده از شربت قند قادر به رصد بهتر اعضای بدن و بویژه مغز خواهند بود. این تکنیک «مغز عمیق را ببین» یا SeeDB نام گرفته و یکی از چندین ترفندی است که محققان اخیرا برای رصد اندام‌های بدن طراحی کرده‌اند. این فرایند آزمایشگاهی به آن‌ها در مطالعه سلول‌های مغزی کمک می‌کند. پیش از ابداع تکنیک‌ شفافیت، دانشمندان اندام‌ها را با استفاده از برش اسلایس‌های نازکی از یک ارگان در مقیاس نانو و سپس عکسبرداری از هر اسلایس بررسی می‌کردند. این شیوه هنوز هم بسیار محبوب است.
در این شیوه دانشمندان مغز و بافت‌های موجود در شربتی ساخته‌شده از قند میوه را بررسی می‌کنند. قند میوه (fructose) نوعی قند است که در میوه‌ها، عسل و شربت ذرت با قند بالا وجود دارد. طراحان SeeDB که تیمی از زیست‌شناسان موسسه RIKEN در ژاپن هستند، از قند میوه استفاده کردند؛ چراکه شاخص انکساری آن مشابه شاخص انکساری چربی‌هایی است که سلول‌های مغزی را به دام می‌اندازند و از آن‌ها محافظت می‌کنند. شاخص انکساری یک ماده معیاری برای چگونگی عبور نور از خلال آن است و قراردادن یک بافت در محیطی با شاخص انکساری مشابه، شکست نور را کاهش می‌دهد. این کاهش موجب می‌شود بافت مبهم به نظر برسد. هنگامی که دانشمندان بافت‌های مورد‌ مطالعه را در شربت با میزان بالای قند میوه قرار دادند، دریافتند که آن‌ها واکنش Maillard را متحمل شدند. این همان واکنشی است که در آشپزی رخ می‌دهد و مسؤول بروز طعم‌های خوشمزه و قهوه‌ای‌شدن غذاست. واکنش Maillard در آزمایش‌های انجام‌شده بافت‌ها را قهوه‌ای کرد؛ بنابراین زیست‌شناسان ماده alpha-thioglycerol شیمیایی که از بروز چنین واکنشی جلوگیری می‌کند را به محلول شربت افزودند.
محلول نهایی SeeDB مخلوطی از آب، قندمیوه و alpha-thioglycerol است.
برای نشان‌دادن کارایی SeeDB، زیست‌شناسان ژاپنی از آن برای تجسم‌بخشیدن به گذرگاهی در مغز موش‌ها استفاده کردند که مسؤول پردازش بوهاست. اجرایی‌کردن تکنیک‌ جدید آسان است و از مواد ایمن و ارزان برای به‌کار بردن آن استفاده می‌شود. این شربت برای تجسم‌بخشی به گذرگاه‌های لطیف مغز به خوبی عمل کرد و به گفته دانشمندان، باید برای شفاف‌سازی بافت‌های مغز انسان نیز کارا باشد. جزئیان این مطالعه در Nature Neuroscience منتشر شد.

ادامه نوشته

..::::  تشخیص شادی و غم افراد با اسکن مغزی  ::::..

دانشمندان دانشگاه کارنگی ملون اکنون می‌توانند با استفاده از یک نرم‌افزار رایانه‌یی با پردازش اسکنهای مغزی حالت شادی، ناراحتی، عصبانیت و حتی حسادت فرد را شناسایی کنند. این برنامه، شادی را به عنوان راحت‌ترین احساس و حسادت را به عنوان سخت‌ترین احساس شناسایی می‌کند. محققان بر این باورند که این یافته‌ها می‌تواند به درمان افراد مبتلا به بیماری‌های روانی کمک کرده و حتی یک تشخیص اثبات شده علمی از اختلالات شخصیتی ارائه کند.
در این پژوهش از بازیگران خواسته شد تا احساسات اصلی را هنگامی که فعالیت مغزی آنها مورد بررسی بود، اجرا کنند. سپس یک برنامه رایانه‌یی، اسکنهای مغزی را که فعالیت یک بخش مغزی را در زمان اجرای یک احساس نمایش می‌داد، پردازش کرد.
به گفته محققان، این شیوه می‌تواند برای ارزیابی واکنش احساسی افراد در برابر هرگونه محرک خارجی مانند پرچم، نام تجاری یا یک کاندیدای سیاسی مورد استفاده قرار بگیرد.
محققان از بازیگران خواستند تا 9 حالت احساسی عصبانیت، تنفر، حسادت، ترس، شادی، هوس، غرور،‌ غم و شرمندگی را ابراز کنند. سپس هر بازیگر برای هر احساس شش بار تحت اسکن fMRI قرار گرفت و بعد از آن از یک برنامه رایانه‌یی برای ارزیابی احساس تجربه شده، استفاده شد. این برنامه 50 درصد موارد احساسات را درست تشخیص داده و همچنین در زمان طبقه‌بندی احساسات به ترتیب بیشترین احتمال می‌توانست تا 80 درصد حدس صحیح داشته باشد. این پژوهش که در مجله PloS ONE منتشر شده، نشان داد که رایانه در شناسایی شادی بهترین حدس را داشته و در تشخیص حسادت از دقت کمتری برخوردار بود. همچنین این رایانه به ندرت احساسات منفی و مثبت را با هم اشتباه می‌گرفت که نشان‌دهنده برخورداری آنها از علائم خاص عصبی است.

ادامه نوشته

..:::: پیشگویی وقوع دمانس با اندازه گیری سطح لپتین  ::::..

 فرضيه‌هاي مختلفي در مورد ارتباط لپتين و چاقي با دمانس وجود دارد. برخي معتقدند بين سطح لپتين و عملکرد شناختي يک ارتباط مستقيم وجود دارد، درحالي‌که برخي ديگر معتقدند به علت وجود مقاومت نسبت به لپتين در افراد چاق، سطح بالاي لپتين الزاما باعث محافظت عصبي نمي‌شود.
در يک پژوهش جديد، پژوهشگران دانشگاه UCLF 579 زن مسن با ميانگين سن 6/82 سال را مورد بررسي قرار دادند. در اين مطالعه ارتباط سطح لپتين خون با عملکرد شناختي افراد مورد ارزيابي قرار گرفت. شواهد حاصل از اين مشاهده نشان دادند بين سطح لپتين خون و عملکرد شناختي ارتباط وجود دارد. در زماني که شاخص توده بدني (BMI) آنها کمتر از 25 بود، هريک انحراف معيار کاهش در لگاريتم سطح لپتين با 32% کاهش در شانس ابتلا به دمانس يا اختلال خفيف عملکرد شناختي همراه بود.
چنين ارتباطي در زنان چاق يا دچار افزايش وزن مشاهده نشد. شاخص‌هاي جسماني (شامل وزن) در اين مطالعه ارتباط مستقيمي با شانس ابتلا به دمانس يا اختلال خفيف عملکرد شناختي نشان ندادند. پژوهشگران نتيجه‌گيري کردند از لپتين مي‌توان براي پيشگيري وقوع دمانس در زناني که مبتلا به افزايش وزن نيستند استفاده کرد.

ادامه نوشته

..::::  تکنیک جدید تصویربرداری مغزی برای تشخیص پارکینسون  ::::..

تکنیک جدید تصویر برداری مغزی DTI از قدرت تشخیص بالایی برای شناسایی مبتلایان در مراحل مختلف بیماری پارکینسون برخوردار است. با استفاده از تکنیک تصویربرداری تانسور انتشاری (DTI) امکان تشخیص زودهنگام بیماران مبتلا به درجات مختلف بیماری پارکینسون و اتخاذ تدابیر درمانی مناسب فراهم می شود. محققان دانشگاه فلوریدا روش تصویربرداری DTI را در یک دوره سه ساله بر روی 72 بیمار مبتلا به پارکینسون مورد آزمایش قرار داده اند که امکان جداسازی بیماران به گروه های مختلف (با درجات متفاوت بیماری) را با دقت بسیار بالا فراهم می کند. دیگر روش های تصویربرداری مغزی مانند مایع مغزی نخاعی یا نشانگر خون قادر به تمایز قائل شدن بین درجات مختلف بیماری پارکینسون با دقت روش تصویربرداری DTI نیستند. نتیجه این مطالعه در مجله Movement Disorders منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  تعیین دقیق روند بیماری "ام اس" با ابداع روش جدید ام آر آی مغناطیسی  ::::..

محققان دانشگاه بریتیش کلمبیا کانادا روش جدید تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI) را طراحی کرده‌اند که نشانه‌های بارز بیماری مالتیپل اسکلروزیس (MS) را با جزییات دقیقی که پیش از این بی‌سابقه بوده، شناسایی می‌کند. این روش ابزار بسیار قدرتمندی را برای ارزیابی درمان‌های جدید در اختیار محققان قرار می‌دهد. طی این روش به جای اندازه موج‌ها، فرکانس امواج الکترومغنایس که توسط اسکن‌های (MRI) جمع‌آوری شده مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گیرد.
بیماری MS زمانی رخ می‌دهد که سلول‌های ایمنی شخص، غلاف محافظ موسوم به میلین که فیبرهای عصبی را احاطه کره، مورد حمله قرار می‌دهد. این آسیب‌رسانی به غلاف میلین مانع انتقال سیگنال‌های الکتریکی بین نورون‌ها می‌شود و در نتیجه طیف وسیعی از علائمی نظیر ضعف، از دست دادن بینایی، لرزش، سرگیجه و خستگی مفرط پدیدار خواهد شد.
در این پژوهش، محققان فرکانس اسکن‌های مغزی (MRI) که طی شش ماه، ماهانه یک بار از 20 بیمار مبتلا به ام اس به دست آمده بود را تحلیل کردند. زمانی که شکاف‌های میلین موسوم به ضایعه در اسکن‌های مرسوم (MRI) آشکار شدند، محققان به تصاویر مبتنی بر فرکانس بیماران مراجعه کردند.آن‌ها با مشاهده مکان دقیق این ضایعات که شامل آسیب بافتی بود، حداقل دو ماه پیش از پدیداری هرگونه نشانی از آسیب، متوجه تغییرات فرکانس شده بودند. به گفته محققان می‌توان با استفاده از این روش سودمندی درمان‌ها را در کاهش یا توقف روند آسیب به میلین تعیین کرد. این پژوهش در مجله انجمن عصب‌شناسی آمریکا تحت عنوان "Neurology" منتشر شده است.

ادامه نوشته