..::::  شناسایی سلولهای جدید عصبی در مغز  ::::..

کشف نوع جدیدی از سلولهای عصبی در مغز به درمان بیماریهای قلبی- عروقی کمک می کند. محققان دانشگاه کارولینسکا در سوئد توانستند گروهی از سلولهای عصبی ناشناخته‌ای را در مغز موش‌ها شناسایی کنند که این نورون‌ها به کمک هورمون تیروئید در مغز توسعه می‌یابند. نتایج حاصل از این تحقیق حاکیست بیمارانی که در عملکرد غده تیروئید خود اختلال دارند، شامل کسانی که به پرکاری تیروئید (تولید بیش از حد هورمون تیروئید در غده تیروئید) و یا کم کاری تیروئید (تولید بسیار کم هورمون تیروئید) مبتلا هستند، در معرض خطر به وجود آمدن مشکلاتی درخصوص این سلولهای عصبی قرار می گیرند که این به نوبه خود بر عملکرد قلب تاثیر گذاشته و منجر به وقوع بیماریهای قلبی عروقی می شود.
مطالعات قبلی این مشکلات قلبی را تنها نتیجه ای از اثر یک هورمون می دانستند که به طور مستقیم قلب را تحت تاثیر قرار می‌دهد، اما این مطالعه جدید نشان می دهد که هورمون تیروئید نیز از طریق این نورون‌های تازه کشف شده به طور غیرمستقیم بر قلب تاثیر می گذارد. به گفته محققان، علاوه براین که درک چگونگی کنترل این نورون‌ها می‌تواند در آینده از طریق مغز باعث بهبود برخی از مشکلات قلبی عروقی مانند پرفشاری خون شود، این کشف اهمیت شناسایی و درمان زنان باردار مبتلا به کم کاری تیروئید را می‌رساند، چرا که سطح پایین هورمون تیروئید می‌تواند به تولید این نورون‌ها در جنین صدمه بزند و در درازمدت باعث بروز اختلالات قبلی – عروقی در نوزادان شود. یافته‌های این تحقیق، در نشریه تحقیقات بالینی منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  تأثیر تلفن همراه بر مغز نقشه‌برداری شد  ::::..

دو دانشمند آمریکایی یک شیوه ام‌آرآی ابداع کرده‌اند که می‌تواند از تأثیر تلفن همراه بر مغز نقشه‌برداری کند. دستاورد محققان مرکز سرطان اسلون-کترینگ در نیویورک می‌تواند یک ابزار مهم برای محققانی باشد که امکان ایجاد تومور مغزی یا بیماریهای دیگر را در اثر استفاده بیش از اندازه از تلفن همراه بررسی می‌کنند. این شیوه یک تصویر سه بعدی با وضوح بالا را از حرارتی که توسط تابش تلفن همراه ایجاد و در مغز جذب شده، ارائه می‌کند. دانشمندان این شیوه را بر روی مغز گاو با ترکیب با یک ژل که از بافت مغزی تقلید می‌کرد، اجرا کردند. اما به ادعای محققان، براحتی می توان از این رویکرد برای آزمایش بر روی مغز انسان استفاده کرد.
دانشمندان در حالت کلی در مورد اینکه تاثیرات مضر امواج فرکانس رادیویی آنتن تلفن‌های همراه بر مغز و نیز داغ شدن ماده مغز با تابش اشعه تلفن همراه، توافق دارند. امروزه نقشه‌برداری از این تابش جذب شده شامل اندازه‌گیری میدانهای الکتریکی با استفاده از کاوشگرهایی است که در سرهای ساختگی پر شده از ژل قرار داده می‌شوند.
شبیه‌سازیهای رایانه‌ای نیز می‌توانند اختلالات میدانی فرکانس رادیویی را در سرهای ساختگی پیش‌بینی کنند. اما این شیوه‌ها غیر مستقیم و برای استفاده بر روی انسان بوده و بسیار تهاجمی است. همچنین وضوح این تصاویر پایین بوده و از این رو نمی‌توانند میدان‌های در حال تغییر سریع را در نواحی کوچک مغزی نمایش دهند. از سوی دیگر با انجام تنظیماتی بر روی رزونانس مغناطیس اتمی(NMR)، دانشمندان می توانند بطور مستقیم نقشه‌های دقیق سه بعدی را از حرارت تابش در مغز زنده انسان ایجاد کنند.
پزشکان در حال حاضر از NMR برای اندازه گیری درجه حرارت تومورها در یک درمان حرارتی سرطان استفاده می‌کنند. در این شیوه، پزشکان هسته اتمی را در یک میدان مغناطیسی استاتیک قرار داده و سپس آنها را در یک میدان فرکانس رادیویی نوسان‌دار برای اندازه‌گیری فرکانس رزونانس به ارتعاش درمی‌آورند. حرارت، باعث تغییر موقعیت الکترونهایی شده که در اطراف هسته اتمهای هیدروژن در بافت گردش می‌کنند. این امر باعث تغییر اندازه میدان مغناطیسی حس شده در هسته می‌شود و فرکانس رزونانس آنها را تغییر می‌دهد. محققان برای ایجاد نقشه‌های سه بعدی از مغز، محفظه‌های پلاستیکی جداگانه را با بافت مغز گاو و ژل پر کردند. آنها نمی‌توانستند از یک تلفن همراه واقعی در دستگاه ام‌آرآی استفاده کنند چرا که میدان مغناطیسی قوی می‌تواند تلفن را با سرعت بسیار بالایی پرتاب کند. از این رو یک آنتن تابشی فرکانس رادیویی از یک ماده ضد فرومغناطیس ساخته شد. هر بار یکی از این محفظه‌ها با این آنتن در دستگاه ام‌آرآی قرار گرفت که از خود نیروی خروجی 125، 250، 500، 1000 و 2000 میلی‌وات را به تقلید از تلفن همراه ساطع می‌کرد. در تابش 500، 1000 و 2000 میلی‌وات، دمای نزدیکترین بخش نمونه به آنتن بین یک تا پنج درجه سانتیگراد افزایش داشت. این افزایشها به شکل مناطق داغ در تصاویر سه بعدی از دستگاه ام‌آرآی نشان داده شد. در نیروی 125 و 250 میلی‌وات، تغییرات دمایی کمتر از یک درجه سانتیگراد بود که در تصاویر وارد نشد. اما این تغییرات قابل محاسبه بودند. نتایج این پژوهش در مجله مجموعه مقالات علمی آکادمی ملی علوم منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  ورزشهايي كه مغز آنها را دوست دارد  ::::..

تحقيقات نشان مي‌دهد: پينگ پنگ، بدمينتون، تکواندو و قايقراني سبب رشد مغز مي‌شوند. ورزش‌هايي مانند دويدن و شناکردن ورزش‌هاي هوازي بسيار عالي هستند. اين ورزش‌ها مي‌توانند سبب تقويت بدن، سوختن کالري و بالا بردن روحيه افراد شوند. بر اساس يافته‌هاي کلينيک مايو، هر ورزشي که باعث پمپاژ قلب شود، مي‌تواند خطر ابتلا به جنون را کاهش دهد، اما همه افراد نمي‌توانند شنا کنند، بنابراين کلينيک مايو ورزش‌هاي پينگ پنگ، بدمينتون، تکواندو و قايقراني را براي افزايش رشد مغز پيشنهاد مي‌كنند.
يافته‌هاي محققان كلينيك مايو نشان مي‌دهد: اين ورزش‌ها نياز به تمرکز و هماهنگي دقيق دست و چشم دارند که باعث تمرين هوازي بدن مي‌شوند. دکتر «رودولفو ساوياک»، متخصص مغز و اعصاب کلينيک مايو در روچستر با اشاره به تحقيق انجام شده در اين زمينه مي‌گويد: 30 دقيقه فعاليت هوازي از هر نوع در روز و پنج بار در هفته با کاهش خطر ابتلا به عملکرد ادراکي همراه است. بنابراين مهم است که فعاليتهاي بدني در برنامه روزانه داشته باشيم.

ادامه نوشته

..::::  نوزادانی با وزن بیشتر، مغز بزرگتری در نوجوانی دارند  ::::..

بزرگ بودن جثه نوزاد در هنگام تولد می‌تواند باعث بزرگ شدن مغز او در نوجوانی شود. مطالعات جدید نشان می‌دهد نوزادانی که در هنگام تولد در حدود چهارکیلوگرم و یا بیشتر از آن باشند نسبت به آنهایی که در هنگام تولد وزن کمتری دارند در نوجوانی مغز بزرگتری خواهند داشت. "کریستین بیتا والهوود" استاد عصب شناسی در دانشگاه اسلو در نروژ اظهار کرد: نوزادان نارس و کم وزن در هنگام تولد با کاهش رشد مغز مواجه می‌شوند. برخی از مناطق مغز که به نظر می‌رسد مربوط به وزن هنگام تولد است با توانایی مغز در پردازش اطلاعات و تصمیم‌گیری در ارتباط است. این گزارش در مجله مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  در کما چه بر سر مغز می‌آید؟  ::::..

محققان فرانسوی موفق به آشکارسازی رمز و راز فعالیت مغز انسان در شرایط کما شده‌اند که این دستاورد می‌تواند به پزشکان برای درک بهتر این پدیده و تصمیم‌گیری در خصوص وضعیت بیمار کمک کند. مطالعه صورت گرفته توسط پژوهشگران مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه نشان می‌دهد که بیماران در حالت کما، سازماندهی مجدد در بخش «هاب» مغزی را تجربه می‌کنند که توضیح رفتار این بخش می تواند کلیدی برای درک هوشیاری انسان باشد. «سوفی آکارد» از نویسندگان این تحقیق و محقق مرکز ملی تحقیقات علمی گرونوبل تأکید می‌کند: آگاهی و هوشیاری به محل آناتومیکال هاب‌ها در شبکه مغزی انسان بستگی دارد.
در این مطالعه تصاویر MRI مغزی 17 بیمار در حالت کما و 20 داوطلب سالم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. محققان 417 منطقه مغز را برای تعیین جریان خون، به عنوان نشانه ای از فعالیت مغز بررسی کرده و سپس افزایش و کاهش جریان خون را در نقاط متمایز مورد مقایسه قرار دادند.
بر خلاف افراد سالم، بیماران در حالت کما دارای هاب های تیره پر ترافیکی بوده و از تعداد پایین تر هاب در منطقه precuneus بعنوان منطقه مسؤول حافظه و آگاهی برخوردار هستند.
«اولاف اسپورنز» عصب‌شناس دانشگاه ایندیانا تأکید می‌کند: این مطالعه تفاوت موجود بین مغز افراد سالم و افرادی که هوشیاری خود را از دست داده‌اند را مشخص می‌کند. الگوهای ترافیک در این گروه مجددا سازمان‌دهی شده و شاید تغییر مسیر همین الگوها زمینه از دست دادن هوشیاری و ورود به مرحله کما باشد. این مطالعه و تحقیقات آتی در خصوص پدیده کما می‌تواند به پزشکان برای تصمیم‌گیری درباره وضعیت بیمار و بررسی دقیق‌تر احتمال خروج از این حالت کمک کند. نتایج این پژوهش در مجموعه مقالات آکادمی علوم منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  زایمان زودرس، مغز کودکان را تحت تأثیر قرار می‌دهد  ::::..

تحقیقات جدید محققان نشان داده است که شکل‌پذیری و بلوغ عصبی در مغز کودکان نارس کاهش می‌یابد. محققان دانشگاه آدلاید با تحریک مغناطیسی مغز کودکان و نوجوانانی که به طور زودهنگام متولد شده‌اند با استفاده از یک روش غیرتهاجمی که منجر به القای پاسخ از مغز برای به دست آوردن پلاستیسیتی یا انعطاف‌پذیری مغز می‌شود، دریافتند تولد زودهنگام باعث کاهش واکنش مغز و انعطاف‌پذیری کمتری در مغز این افراد نسبت به گروه شاهد شده است.
محققان ضمن بیان اینکه رشد مغز بین هفته 20 و 37 دوران بارداری بسیار سریع است، افزودند: به دنیا آمدن حتی کمی پیش از موعد باعث تغییر قابل توجهی در ساختار مغز می‌شود و براین اساس توانایی و انعطاف‌پذیری مغز در افراد با تولد زود هنگام (در هفته سی و هفتم بارداری یا قبل از آن) کاهش می‌یابد.
نتایج حاصل از این تحقیق حاکی است، پلاستیسیتی، ظرفیت تغییر مغز در نتیجه یادگیری و حافظه است و برای بهبود از صدمه به مغز نیز در طول زندگی بسیار حیاتی است زیرا باعث سازماندهی مجدد مغز، تغییر رفتار و قدرت ارتباط نورون‌ها در واکنش به ایجاد تغییرات در محیط زیست می‌شود.
به گفته محققان، گزارش‌های قبلی نیز نشان داده‌اند که کودکان حاصل از زایمان زودرس اغلب مشکلات حرکتی، شناختی و یادگیری دارند، با این حال فیزیولوژی مکانیسم این ارتباط هنوز ناشناخته است. یافته‌های این تحقیق در نشریه علوم اعصاب منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  منطقه معنی‌شناسی مغز شناسایی شد  ::::..

محققان دانشگاه ماستریخت هلند برای اولین بار موفق به تطبیق الگوهای فعالیت مغزی با معنی حروف خاص شده‌اند. ین دستاورد یک گام رو به جلو در تلاشهای دانشمندان برای خوانش تفکر افراد از روی فعالیت مغزی آنها بوده و می‌تواند به پزشکان در شناسایی هشیاری افراد مبتلا به آسیب مغزی کمک کند. در حال حاضر دستگاههایی وجود دارند که می‌توانند مغز انسان را برای تشخیص حروفی که در لحظه می‌شنود استراق سمع کند اما این دستاورد جدید ورای بازنمایی مغز از کلمات بوده و قصد دارد فعالیت معانی پایه آنها را شناسایی کند.
طبق فرضیه این محققان، جایی در مغز، بازنمودهای نوشتاری و گفتاری از لغت قرار دارد و معنی آنها پردازش می‌شود. آنها برای شکار این منطقه از یک اسکنر تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی(اف‌ام‌آرآی) برای بررسی فعالیت مغزی چهار داوطلب دو زبانه در زمان گوش سپردن به نام چهار حیوان گاو نر، اسب، کوسه و اردک به زبان انگلیسی استفاده کردند. محققان در این پژوهش الگوهای فعالیت مغزی را در قشر تمپورال قدامی چپ که در برخی از وظایف معنایی دخیل بوده، مورد نظارت قرار داده و از یک الگوریتم برای شناسایی کلمه شنیده شده توسط این داوطلبان بر اساس الگوی فعالیت مغزی استفاده کردند.
آنها در نهایت تعجب دریافتند که لغت‌ها با معانی مشابه در زبان‌های مختلف باعث فعالیت یک بخش از نورونهای خاص در مغز می‌شوند.
محققان پیش‌بینی کرده‌اند که با ارتقای بیشتر فناوری تصویربرداری مغز می‌توان تعداد واژگان بیشتری را تنها از روی فعالیت مغزی شناسایی کرد. این در حالیست که این الگوهای مغزی در هر فرد منحصربفرد بوده و مانند چهره افراد که از اجزای مشابه برخوردارند، جزئیات است که باعث تفاوت آنها می‌شود. برای خوانش مغز یک انسان، دستگاه ابتدا باید بازنمایی خاص هر فرد را از هر واژه آموزش ببیند.

ادامه نوشته

..::::  کمبود ویتامین C بر مغز جنین تاثیر منفی دارد  ::::..

نتایج مطالعه محققان دانشگاه کوپنهاگ دانمارک نشان می‌دهد کمبود ویتامین C در دوران بارداری می‌تواند پیامدهای جدی را بر مغز جنین بر جای بگذارد. به گفته پروفسور "جنز لیکسفلد"، حتی میزان کمبود غیر قابل توجه ویتامین C در مادران باردار، 10 الی 15 درصد بر "هیپوکامپ" جنین (مرکز مهم پردازش حافظه) تاثیر گذاشته و از رشد بهینه مغز جلوگیری می‌کند. نتایج به دست آمده با تحقیقی بر گروهی از خوک‌های باردار کشور گینه آفریقا و توله‌هایشان به دست آمده است. علت انتخاب این دسته از خوک‌ها برای مطالعه این است که این خوک‌ها مانند همه انسان‌ها قادر به تولید ویتامین C در بدن خود نیستند. علاوه بر این، یافته‌های تحقیق انجام شده حاکی از آن است آسیب مغزی که در اثر کمبود ویتامین C در جنین ایجاد می‌شود، حتی با مصرف ویتامین C پس از تولد قابل جبران نخواهد بود.
دکتر "لیکسفلد" در ادامه می‌گوید: "افرادی با درآمد پایین که از نظر سبد غذایی فقیر هستند و همچنین افرادی سیگاری از کمبود ویتامین C رنج می‌برند. کودکانی که در این خانواده‌ها به دنیا می‌آیند، در خطر پرورش حافظه ضعیف قرار دارند. این کودکان ممکن است دچار مشکلات یادگیری و آموزشی باشند." پژوهشگران این مطالعه تاکید کرده‌اند که اگر زنان باردار رژیم غذایی متنوع داشته باشند و از کشیدن سیگار خودداری کرده و برای مثال روزانه قرص‌های مولتی ویتامین مصرف کنند، هیچ دلیلی برای نگرانی کمبود ویتامین C در بدنشان وجود نخواهد داشت. این پژوهش در مجله "PLOS ONE" منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  موسیقی مغز ساخته شد  ::::..

پژوهشگران چینی با ترکیب داده‌های دریافتی از ضربان‌های الکتریکی واندازه‌گیری جریان خون در مغز، موفق به ابداع روشی برای تبدیل امواج مغزی به موسیقی شدند. تیم تحقیقاتی دانشگاه فناوری و علوم الکترونیک چین به سرپرستی «جینگ هو» از دو روش برای تبدیل امواج مغزی به موسیقی استفاده کرده اند.
در روش نخست، با استفاده از دستگاه الکتروانسفالوگرافی (EEG)‌، فعالیت الکتریکی در پوست سر ضبط شده و محققان با کمک یک برنامه نرم افزاری خاص، سیگنال های الکتریکی را به نت های موسیقی تبدیل کردند.
دامنه یا ارتفاع امواج مغزی، تعیین کننده زیر و بم و طول امواج نیز تعیین کننده طول نت ها بودند،اما موسیقی تهیه شده با این روش چندان خوشایند و گوش نواز نبود.
در روش دوم با استفاده از دستگاه تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی (fMRI)، سطح اکسیژن خون بصورت نیمه آنی بر روی دو داوطلب 14 و 31 ساله اندازه گیری شد که امکان مشخص کردن بخش های بدون اکسیژن مغز را برای محققان فراهم کرد. سپس محققان با ترکیب داده های دریافتی اسکن مغزی fMRI‌ و دستگاه EEG‌ موسیقی جدیدی ساختند که از نظر کارشناسان موسیقی بهتر از موسیقی ساخته شده با روش EEG بود. محققان امیدوارند که در آینده موسیقی مغز بتواند برای کنترل امواج مغزی مورد استفاده قرار گرفته و در شرایطی مانند اضطراب و افسردگی کارآیی داشته باشد. نتایج مطالعه محققان چینی در مجله PLoS ONE‌ منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  نازک‌ترین الکترود کربنی جهان برای برقراری ارتباط با مغز تولید شد  ::::..

محققان دانشگاه پیتزبورگ دست به ساخت الکترود فوق نازک از فیبر کربن زده‌اند که می‌توان فعالیت نورون‌ها را در حیوانات زنده ثبت کند. اتصال مغز انسان به رایانه یکی از چالش‌های علم مواد و همچنین زیست‌شناسی است؛ این که چه رابطی، از ظرافت کافی برای جلوگیری از آسیب‌رسانی به بافت‌های عصبی و همچنین ثبات لازم برای دهه‌های متمادی برخوردار است. دستاورد جدید دانشمندان، رابط عصبی کوچک از یک فیبر کربن بوده که با مواد شیمیایی برای افزایش مقاومت آن در برابر پروتئین‌های درون مغز پوشش یافته است.
قطر این الکترود ریزرشته جدید که برای ثبت علائم از یک نورون طراحی شده، تنها هفت میکرومتر است که نازکترین الکترود تولید شده تاکنون محسوب شده و 100 بار نازکتر از الکترودهای رایج در پژوهش‌های مغز حیوانات است.
محققان به الکترودهای طولانی مدت برای ارتقای رابط‌های مغز به دستگاه نیاز دارند. این سیتسم‌ها در مطالعات مقدماتی به افراد فلج در کنترل اندام رباتیک یا یک ماوس رایانه کمک کرده‌اند. با استفاده از این الکترودها برای ثبت فعالیت سلولهای مغزی، دانشمندان این علائم را به عنوان نشانگر حرکت سبیل یک موش یا تلاش یک فلج چهار اندام برای حرکت دستانش کد گذاری کرده‌اند. الکترودهای رایج پس از چند سال به دلیل ساختار مجدد بافتهای بریده شده در اطراف آنها از کار می‌افتند. برای ارتقای عملکرد این الکترودها، محققان سر آنها را با پلیمر پوشش داده‌اند که به آن در ثبت یک نشانه الکتریکی کمک می‌کند. نتایج این پژوهش در مجله Nature Materials منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  تصویر اسکن مغز یک عاشق  ::::..

پزشکان با استفاده از فناوری اسکن مغز تصاویر باورنکردنی از رخدادهای مغز هنگام عاشق شدن ارائه کردند تا مشخص شود که چرا افرادی که عاشق می شوند گاهی غیر منطقی و حتی مضحک می شوند. پزشکان با انجام اسکنهای مغزی متوجه تغییرات شیمیایی شده اند که در زمان عاشق شدن افراد در بخشهای مختلف مغز رخ می دهد و مهم تر از همه در چنین شرایطی برخی از بخشهای مختلف مغزی خاموش می شوند. از سوی دیگر این اسکنهای مغزی نشان داده است که عاشق شدن به گونه ای می تواند انسانها را عصبی و ناپایدار کند. پزشکان و متخصصان این تحقیق ابراز امیدواری کردند که این تحقیقات روزی نشان می دهد که چرا تعدادی از ما در مواردی که به احساسات و عاطفه مربوط می شود پا را از حد فراتر می گذاریم.
بخشی از مغز که از آن با عنوان " لوب پیشانی یا قدامی " یاد می شود و برای قضاوت کردن حائز اهمیت است هنگام عاشق شدن از کار می افتد. تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) قطع این فعالیت را تنها زمانی که فرد عاشق بوده نشان می دهد. این امر موجب شده که فرد از تمام انتقادها و یا تردیدها نسبت به کسی که دوست دارد، چشم پوشی کند. سمیر ذکی استاد زیبایی شناسی - عصبی در دانشگاه کالج لندن اظهار داشت: وقتی به کسی که دوستش دارید نگاه می کنید، بخشهایی از مغزتان فعال می شوند، اما یک بخش بزرگ در مغز که نقش قضاوت را برعهده دارد از کار افتاده و غیر فعال می شود. وی اعتقاد دارد که مغز ممکن است برای اهداف زیست شناختی عالی تر چنین واکنشی نشان دهد. افرادی که عاشق هستند هنوز هم می توانند در زندگی خود تصمیمهای مهم اتخاذ کنند برای مثال درباره یک تجارت مهم یا موضوعات غیر احساسی تصمیم گیری کنند و این نوع سلامت عقلی ممکن است شرایطی را ایجاد کند که دوستانشان برای متقاعد کردن آنها در ترک این احساس در روابط غیرعاقلانه با چالش رو به رو شوند.
 
اسکنهای مغزی همچنین نشان می دهد که بخشهایی از مغز که احساس را کنترل می کنند و بخش دیگری که درگیر احساسات منفی است نیز غیر فعال می شود به همین دلیل افرادی که عاشق هستند با رضایت کامل زندگی می کنند و همواره احساس شادی کرده و زمانی که عاشق هستند از این که اتفاق بدی رخ دهد هیچ واهمه ای ندارد. مطالعات نشان می دهد که دوپامین شیمی مغز هنگامی که فرد عاشق است در سطح بالاتری قرار دارد. دوپامین کلید تجارب لذت و درد است که با لذت، اعتقاد و رضایت ارتباط دارد و ممکن است یک تغییر ناگهانی در سطح این ماده شیمیایی موجب شود که دست کشیدن از عشق دشوار شود.
آزمایشها نشان می دهد که استفاده از داروهای شبه افیونی چون کوکائین در افزایش سطح دوپامین مغز تأثیری مشابه عاشق شدن دارد.یکی از عوارض جانبی افزایش دوپامین کاهش یک ماده شیمیایی دیگر به نام سروتونین است، هورمون کلیدی که حالات و اشتهای ما را تنظیم می کند. کاهش سطح سروتونین در افرادی که دچار اختلال وسواس فکری عملی هستند نیز توضیح دهنده این است که چرا عشق می تواند ما را مضطرب و عصبی کند. در رابطه با تغییرات شیمیایی در زمان عاشق شدن تغییرات مرتبط با آدرنالین بارزترین تغییر است. این هورمون علتی برای سرعت ضربان قلب، عرق کردن کف دست، خشک شدن دهان هنگام دیدن کسی است که دوستش داریم. همین هورمون در زمانی که ما وحشت زده می شویم نیز ترشح می شود. روانشناسان هنوز تلاش می کنند به درک این مسئله برسند که چرا یک فرد به طور مخاطره آمیزی نگران شده و همه چیز خود را به خاطر عشق به خطر می اندازد.
ادامه نوشته

..::::  ترس از ریاضی، شبکه‌های درد مغز را روشن می‌کند  ::::..

پژوهش‌های جدید نشان داده که نگرانی در مورد یک امتحان ریاضی به معنی کامل کلمه دردناک است و انتظار برای حل مسائل ریاضی باعث روشن شدن شبکه‌های درد در مغز افراد دارای سطوح بالای تنش ریاضی می‌شود. تیمی از محققان دانشگاه شیکاگو به شناسایی 14 فرد دچار تنش ریاضی بالا و 14 فرد با تنش ریاضی پایین بر اساس ارزیابی آنها از احساس اضطراب در زمان مواجهه با موقعیت‌های مرتبط با ریاضی مانند ورود به یک کلاس ریاضی یا نیاز به گذراندن تعداد خاصی از واحدهای ریاضی برای فارغ‌التحصیلی پرداختند. سپس به این شرکت‌کنندگان یک مجموعه از مسائل لغتی و ریاضی را ارائه کرده و فعالیت عصبی آنها را با یک دستگاه تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی سنجیدند. پیش از هر مسأله یک دایره زرد یا مربع آبی به نشانه آغاز یک مسأله ریاضی یا لغت بر روی نمایشگر نمایان می‌شد.
اسکن‌های مغزی در گروه اول در زمان مشاهده نشانه آغاز مسأله ریاضی، هجوم فعالیت را در بخش‌های مغزی مرتبط با احساس درد از جمله شعاع خلفی اینسولا و اواسط قشر سینگولیت نشان دادند. محققان دریافتند که هر چه سطح این تنش بالاتر باشد، فعالیت عصبی بیشتر در مغز این افراد افزایش نشان می‌دهد. این در حالیست که چنین الگویی در مغز افراد دارای تنش پایین‌تر دیده نشد. محققان پیش از این دریافته بودند که رویدادهای تنش‌زای روانشناسی از جمله برهم زدن‌های احساسی و طرد اجتماعی می‌تواند منجر به احساس فیزیکی درد شود.
پژوهش جدید هم نشان داده که تنها در انتظار یک رویداد تنش‌زا بودن نیز می‌تواند باعث درد واقعی شود. به گفته پژوهشگران، خود ریاضی دردناک نبوده، بلکه انتظار برای آن دردآور است. نتایج این پژوهش در مجله PLoS ONE منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  کشف ناحیه مسؤول ترک عادات رفتاری در مغز  ::::..

محققان بر این باورند که مغز به طور کامل کنترل عادت رفتاری را رها نمی‌کند و ناحیه کوچکی از غشای مغز موسوم به «prefrontal» (جایی که بسیاری از افکار و برنامه‌ها رخ می‌دهند) مسؤول کنترل لحظه به لحظه بیان عادات رفتاری است. نتایج مطالعات جدید امیدهای نوینی را برای درمان رفتارهای وسواس‌گونه در اختیار دانشمندان قرار می‌دهند.  محققان MIT ناحیه‌یی از مغز را شناسایی کرده‌اند که می‌تواند افراد را بین عادات نو و قدیمی در نوسان قرار دهد.
به گفته پروفسور گابریل، ماهیت عادت آن است که افراد مجبور به تفکر در مورد آن‌ها نیستند و این امر مغز را آزاد می‌گذارد تا به تفکر در مورد موضوعات دیگر بپردازد. با این حال مغز به طور کامل از این امر فارغ نیست و بخشی از غشای مزبور باز هم به کنترل فعالیت عادات می‌پردازد. نتایج این مطالعه حاکی از آن است که عادات قدیمی هر چند هم به طور عمیق نهادینه شده باشند، می‌توانند مغلوب مراکز برنامه‌ریزی کننده مغز شوند. این واقعیت می‌تواند به دخالت درمانی احتمالی در افرادی ختم شود که از شرایطی چون وسواس رنج می‌برند.
در تحقیقات دانشمندان بر روی موش‌های صحرایی که در یک مارپیچ به شکل T حبس شده بودند، به محض این که این حیوانات به نقطه تصمیم‌گیری نزدیک می‌شدند، صدایی را می‌شنیدند که به آن‌ها علامت می‌داد : «باید به سمت چپ یا به راست بچرخند» این حیوانات در صورت انتخاب صحیح یک پاداش دریافت می‌کردند (شیر کاکائو برای چرخیدن به چپ و مایع شیرین برای چرخیدن به سمت راست). محققان دریافتند حتی هنگامی که آْن‌ها پاداش‌ها را حذف کردند، موش‌ها در نهایت به این آواها به همان شیوه قبلی پاسخ می‌گفتند. حتی هنگامی که پاداش برای چرخیدن درست به چپ با ماده‌یی که موش‌ را بیمار می‌کرد، تعویض می‌شد آن‌ها باز هم با دریافت علامت از آن جهت به سمت چپ می‌چرخیدند اما مایع را مصرف نمی‌کردند. تیم پژوهشی سپس بخشی از غشای prefrontal موسوم به «IL»را تغییر داد. نقش این بخش در گسترش عادت رفتاری، اساسی است. این دانشمندان با استفاده از optogenetics یعنی تکنینی که از رسیدن نور به سلول‌های خاصی ممانعت می‌کند، فعالیت غشای IL را برای چندین ثانیه متوقف کردند.‌ آن‌ها این امر را هنگامی صورت دادند که موش‌ها باید در نقطه‌ای مارپیچ، درباره جهت چرخیدن تصمیم‌گیری می‌کردند و دریافتند که این موش‌ها تقریباً به طور آنی عادت چرخیدن به چپ را رها کردند، چراکه این جهت، این بار، دارای پاداش بد بود. این بدین معناست که غیرفعال کردن غشای IL، مغز موش‌ها را از روش انعکاسی خودکار به روشی که شناختی‌تر است و یا در پردازش هدف دخیل است، تغییر می‌دهد. به محض ترک چرخیدن به سمت چپ موش‌ها بسیار زود عادت جدیدی را شکل دادند و حتی هنگامی که از سمت چپ علامت دریافت می‌کردند، هر بار به راست می‌چرخیدند.
محققان حاضر در این پروژه علمی نشان دادند که در صورت ممانعت دوباره از رسیدن نور به غشای مزبور، موش‌ها بار دیگر عادت خود را ترک کردند و بسیار سریع عادت اولیه چرخیدن به سمت چپ را در صورت دریافت علامت از آن سمت باز‌یافتند. نتایج این مطالعه حاکی از آن است که غشای IL مسؤول تعیین لحظه به لحظه، بیان عادات رفتاری است. این پژوهش ایده‌های جالبی را در خصوص ماهیت واقعی عادات رفتاری در اختیار می‌گذارد. نتایج این مطالعه در Proceedings of the National Academy of Sciences انتشار یافته است.

ادامه نوشته

..::::  خطر کوچک شدن مغز پيامد افسردگي و استرس  ::::..

استرس و افسردگي به آرامي سبب کوچک شدن مغز و تخريب روحي و رواني مي‌شوند. در حال حاضر محققان کشف کرده‌اند يکي از دلايل اين اتفاق تغيير ژنتيکي است که حاصل از دست دادن اتصالات مغز در انسان و افسردگي در مدل‌هاي حيواني است. اين يافته‌ها که در نشريه طبيعت پزشکي منتشر شد، نشان مي‌دهد: تغيير ژنتيکي شناخته شده به عنوان يک فاکتور نسخه‌برداري، ژن‌هاي مختلفي که براي شکل‌گيري اتصالات سيناپسي ميان سلول‌هاي مغز لازم است را از بين مي‌برد که اين امر به نوبه خود مي‌تواند سبب از دست رفتن توده مغز شود.
محقق ارشد اين مطالعه «رونالد دومان»، استاد روانپزشکي و نوروبيولوژي و فارماکولوژي دانشگاه ييل مي‌گويد: ما مي‌خواستيم اين ايده که استرس باعث از دست رفتن سيناپس‌هاي مغز(اتصالات سلول‌هاي عصبي) مي‌شود را در انسان امتحان کنيم. وي مي‌افزايد: ما نشان مي‌دهيم مدارهايي که به طور معمول در احساسات و همچنين در شناخت نقش دارند با فعال بودن اين فاکتورهاي نسخه برداري دچار اختلال مي‌شوند. اين تيم تحقيقاتي بافت مغزي بيماران افسرده و غيرافسرده اهدا شده از بانک مغز را مورد تجزيه و تحليل قرار داد و به دنبال الگوهاي مختلف فعال‌سازي ژن بود. مغز بيماران افسرده سطوح پايين‌تر از ژن‌هايي را نشان داد که براي عملکرد و ساختار سيناپس مغز مورد نياز است.

ادامه نوشته

..::::  اضافه کاری مغز برای بازیابی بویایی پس از سرماخوردگی  ::::..

نتايج تحقيقات پژوهشگران نشان مي‌دهد مغز براي بازيابي بويايي پس از سرماخوردگي نيازمند اضافه‌كاري است. تحقیقات قبلی بر روی حیوانات حاکی از مقاومت سیستم بویایی در برابر تغییرات ادراکی پس از بروز یک وقفه چند روزه در حس بویایی است، اما پژوهش صورت گرفته توسط محققان نورث وسترن بر روی انسان نشان می دهد، پس از مسدود شدن مسیر بینی در اثر ابتلا به سرما خوردگی یا آلرژی، فعالیت مغز در مناطق فعال در حس بویایی افزایش پیدا می‌کند. تغییر در فعالیت مغز یک فرایند حیاتی برای بازیابی و احیای الگوی طبیعی تنفس پس از یک وقفه چند روزه محسوب می‌شود. «کنگ نای وو» نویسنده ارشد این تحقیق تأکید مي‌کند: زمانی که سوراخ‌های بینی مسدود می‌شوند، مغز به منظور تنظیم اطلاعات سیستم بویایی و تلاش برای بازیابی هرچه سریع‌تر حس بویایی اقدام به اضافه کاری می‌کند.
در این تحقیق 14 داوطلب به مدت یک هفته در یک اتاق مخصوص با میزان بوی کم مستقر شدند؛ پس از سپری شدن این مدت محققان شاهد افزایش فعالیت در بخش کورتکس مداری پیشانی و کاهش فعالیت در قشر پریفورم به عنوان دو منطقه مربوط به حس بویایی بودند. به گفته محققان این تغییرات در مغز، تلاش برای بازیابی حس بویایی پس از هفت روز حضور در یک محیط فاقد بو است. روند احیا و بازسازی حس بویایی بسیار سریع‌تر از سایر حس‌ها مانند بینایی است که این مسأله به دلیل شیوع بالای آلرژی یا عفونت های ویروسی است که سیستم بویایی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. نتایج این مطالعه در مجله Nature Neuroscience منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  پروب جديد براي يافتن تومورهاي مغز  ::::..

انجام جراحي براي خارج کردن تومور مغزي نياز به آن دارد که جراح در خط بسيار ظريفي حرکت کند. اگر تومور کاملا خارج نشود، امکان رشد دوباره آن وجود دارد و اگر هم همراه آن قسمت‌هايي از بافت سالم درآورده شود، مي‌تواند باعث ايجاد صدمات پايدار مغزي در بيمار شود. تومورهاي اوليه مغز شبيه بافت مغز به نظر مي‌رسند، اما اگر آنها را زير نوع‌ خاصي از نور ببينيم، تفاوت بسياري دارند. روش‌هاي کنوني تفريق بافت سالم از سرطاني نيز اين قابليت را ندارند که بافت‌ها را به طور کامل از هم مجزا کنند، به همين دليل محققان به اين فکر افتادند از پروبي استفاده کنند که نور بنفش-آبي و سفيد را به طور همزمان ترکيب کرده تا غلظت PplX و 4 بيومارکر توموري ديگر را آناليز کند؛ يعني محصولات شکست PplX، اشباع اکسيژن، غلظت هموگلوبين و نامنظمي سايز و شکل سلول. پروب ميزان نور برگشتي را پس از برخورد به تومور مي‌خواند، داده‌ها را به کامپيوتر مي‌فرستد، آن را از يک الگوريتم مي‌گذراند و پاسخ روشني به اين سوال مي‌دهد که آيا بافت سرطاني است يا نه. نکته مهم اينکه اين پروب تومورهاي با درجه پايين را هم مي‌خواند و به اين ترتيب کمک بزرگي به جراح حين عمل جراحي مي‌کند. محققان اين مطالعه در حال بررسي اين پروتکل براي تومورهاي ريه هم هستند، زيرا به نظر مي‌رسد پروب مذکور اين قابليت را دارد که براي ديگر انواع تومور هم استفاده شود.

ادامه نوشته

..::::  رمزگشايي از كدهاي مغزي مرتبط با تلفظ حروف صدا دار  ::::..

محققان موفق به شناسايي كدهاي مغزي مرتبط با تلفظ حروف صدا دار شده اند كه مي تواند در آينده به طراحي دستگاه هايي براي كمك به صحبت كردن افراد لال منجر شود. در حالي كه محققان به تازگي موفق به رمزگشايي از كد مورد استفاده توسط نورون ها در شبكيه چشم براي ارسال داده هاي بصري به مغز و طراحي دستگاهي براي ترميم بينايي موش هاي كور شده اند، گروه ديگري از عصب شناسان از مشخص شدن كد مغزي براي تلفظ حروف صدادار خبر مي دهند. تيم تحقيقاتي دانشگاه UCLA آمريكا و همكارانشان در اين مطالعه 11 بيمار مبتلا به صرع را مورد بررسي قرار دادند؛ در اين گروه از بيماران براي تعيين منشأ بروز تشنج، الكترودهايي در مغز كاشته شده است. فعاليت عصبي بيماران مصروع در زمان تلفظ يكي از حروف صدا دار يا هجاي كلمات حاوي اين حروف بدقت مورد ارزيابي قرار گرفت.
بررسي ها نشان مي دهد، دو منطقه از مغز با شيوه هاي متفاوت درگير تلفظ حروف صدا دار هستند. نورون ها در چين بالاي گيجگاهي (superior temporal gyrus) به هر پنج حرف صدا دار پاسخ مي دهند و ظاهرا اين كار با موقعيت زبان داخل دهان درارتباط است.
در مقابل نورون ها در منطقه لوب فرونتال مياني (medial frontal lobe) مسوول پاسخ به يك يا دو حرف صدا دار خاص هستند و عملكرد عمومي و اختصاصي اين دو بخش مغز امكان اداي حروف صدا دار را فراهم مي كند.
دكتر ايزاك فريد، متخصص جراحي مغز و اعصاب دانشگاه UCLA تأكيد مي كند: با كشف كدهاي عصبي دخيل در صحبت كردن، نحوه فعاليت سلول هاي مغزي در هنگام گفتار شناسايي مي شود و مي توان به ابداع روش هاي جديد براي كمك به افراد ناتوان در صحبت كردن از جمله ساخت دستگاه هاي عصبي مصنوعي يا دستگاه رابط مغزي براي رمزگشايي از الگوهاي عصبي اميدوار بود.

ادامه نوشته

..::::  ورزش منظم در سنین بالا از کوچک شدن بافت مغزی جلوگیری می‌کند  ::::..

انجام فعالیتهای ورزشی به صورت منظم در سنین بالا می‌تواند از آتروفی و کوچک شدن بافت مغز جلوگیری کند. محققان دانشگاه ادینبورگ در اسکاتلند با بررسی پرونده‌های پزشکی و اسکن مغز 638 نفر از افرادی که در سال 1936 در اسکاتلند متولد شده بودند، طی یک دوره 3 ساله دریافتند افرادی که در فعالیتهای فیزیکی و ورزشی بیشتری شرکت می‌کردند نسبت به سایرین کمتر دچار کوچک شدن مغز و سایر نشانه‌های پیری در مغز شده‌اند.
محققان با مشاهده اسکن مغز این افراد تحت هدایت ام. آر.آی و بررسی جزئیات عادات ورزشی این افراد از جمله حرکات مرتبط با کارهای لازم خانواده و یا انجام فعالیتهای ورزشی سنگین و شرکت در ورزش‌های رقابتی به صورت چندین بار در هفته و همچنین مشارکت آن‌ها در فعالیتهای اجتماعی و روانی تحریک کننده مغز افزودند: افراد شرکت کننده در فعالیتهای جسمانی بیشتر، نسبت به کسانی‌که به ندرت ورزش می‌کردند کمتر دچار آتروفی و کوچک شدن بافت مغز شدند. نتایج دیگر این تحقیق نشان داد: با توجه به اسکن‌های مغزی این افراد، هیچ مزیت قابل ملاحظه‌ای در اندازه مغز افراد در صورت شرکت در فعالیتهای ذهنی و اجتماعی محرک مغز در طول این چارچوب زمانی مطالعه دیده نشده است.
به گفته محققان، ورزش کردن مداوم و منظم در سنین بالا نسبت به انجام فعالیتهای روانی ذهنی و اجتماعی ‌بهتر می‌تواند به طور بالقوه از مغز در برابر تحلیل و انحطاط سلولهای مغزی محافظت کند. یافته‌های این تحقیق در نشریه پزشکی آکادمی نورولوژی آمریکا منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  طرح بلندپروازانه محققان برای جوانسازی مغز سالمندان با خون جوان  ::::..

پژوهشگران آمریکایی طرح بلندپروازانه‌ای را با هدف جوان‌سازی مغز سالمندان و پیشگیری از برخی بیماری‌های مغزی از طریق تزریق خون جوان و تازه آغاز کرده‌اند. مطالعه صورت گرفته توسط محققان دانشگاه استنفورد بر روی دو گروه از موش های جوان و پیر انجام شده و با برقراری ارتباط بین شریان و رگ ها، خون از بدن موش جوان تر وارد بدن موش پیر و خون موش پیر وارد بدن موش جوان می شود.
نتایج بررسی ها نشان می دهد، توانایی مغز موش های جوان تر پس از دریافت خون موش پیر روند نزولی در پیش گرفته است، اما خون موش های جوان باعث تقویت تعداد ارتباط بین سلول های مغز موش‌های پیر شدند که این ارتباط یک مسأله حیاتی برای تقویت حافظه محسوب می‌شود.
هر دو گروه از موش‌ها در آزمون حافظه نیز شرکت کردند که این نتایج حاکی از بهبود عملکرد سلول های مغز و ارتقاء حافظه موش های پیر است؛ بر این اساس عملکرد مغز موش های پیر با سن 18 ماه پس از دریافت خون جوان‌تر با موش های جوان برابر بوده است.
دکتر «سول ویلدا» مجری این طرح تأکید کرد: به نظر می رسد که جوان سازی مغز با استفاده از تزریق خون جوان و تازه تر می‌تواند برای انسان نیز نتیجه‌بخش باشد. به گفته محققان، این روش شامل تزریق دارو یا مواد شیمیایی نیست که با عوارض جانبی همراه باشد، بلکه خون طبیعی از بدن یک فرد به بدن دیگری تزریق می‌شود. تزریق خون تازه و جوان علاوه بر اثربخشی بر سلول‌های مغزی، می تواند برای ماهیچه‌ها، کبد و سیستم ایمنی بدن نیز مؤثر باشد. این تحقیقات در مراحل اولیه قرار دارد و محققان به تازگی از این روش درمانی بر روی موش های مبتلا به بیماری شبه آلزایمر استفاده کرده اند و هنوز تحقیقات بر روی انسان آغاز نشده است.
محققان امیدوارند با شناسایی ترکیبات موثر در خون که باعث بروز این تغییر در مغز موش های پیر شده است، داروهای موثر ضد پیری تولید کرد. محققان قصد دارند در صورت ایمن و نتیجه بخش بودن این روش از آن برای بازسازی سلول‌های عصبی و مبارزه با بیماری های مرتبط با سن مانند زوال عقل و آلزایمر استفاده کنند.

ادامه نوشته

..::::  اندازه‌گيري ناحيه مغزي مسؤول خاطرات و آلزايمر، براي نخستين بار  ::::..

محققان دانشگاه كاليفرنيا در لس‌آنجلس براي اولين بار موفق به اندازه‌گيري يك ناحيه مغزي دخيل در يادگيري، حافظه و بيماري آلزايمر در طول خواب شدند. دانشمندان كشف كردند كه اين بخش از مغز به گونه‌اي رفتار مي‌كند كه حتي در زمان بيهوشي نيز چيزي را بخاطر مي‌سپارد. اين تيم تحقيقاتي بطور همزمان فعاليت نورونها را از چندين بخش مغز كه در ساختار حافظه دخيل بوده، اندازه‌گيري كردند. اين شيوه به آنها اجازه داد تا منطقه مغزي مسؤول فعالسازي ديگر نواحي و چگونگي گسترش اين عمل را تعيين كنند. آنها بطور خاص به بررسي سه منطقه مغزي مرتبط در موشها شامل مغز جديد يا نئوکورتکس، مغز قديم يا هيپوكامپ و مغز مياني يا قشر انتورینال كه دو ناحيه ديگر را به هم متصل كرده، پرداختند.
اگرچه پژوهش‌هاي پيشين نشان داده بودند كه ارتباط ميان مغز جديد و قديم در طول خواب براي شكل‌گيري حافظه ضروري است، اما محققان توزيع قشر انتورینال در اين ارتباط را بررسي نكرده بودند. محققان دريافتند كه اين قشر نشانگر يك فعاليت مداوم است كه تصور مي‌شود رابط حافظه كاري در طول بيداري است. دستاورد جديد اين دانشمندان نشان داده كه اين فعاليت مداوم در طول خواب نيز جريان دارد. اين يافته‌ها از اهميت زيادي برخوردار است؛ چرا كه انسانها يك سوم زندگي خود را در خواب مي‌گذرانند و كمبود خواب به تاثيرات مضر بر روي سلامتي مانند مشكلات يادگيري و حافظه منجر خواهد شد.
محققان يك سيستم نظارت بسيار حساس ابداع كردند كه به آنها اجازه پيگيري فعاليت‌هاي نورونها را بطور همزمان از هر سه بخش مغزي هدف از جمله فعاليت يك سلول عصبي مي‌دهد. اين امر آنها را قادر به كشف ارتباطات دقيق حتي در زمان آرام بودن نورونها مي‌كند. در زمان خواب بخش مغز جديد در 90 درصد، به يك الگوي موج آرام وارد مي‌شود. در اين زمان، فعاليت به آرامي بين حالتهاي فعال و غيرفعال در هر چند ثانيه نوسان دارد. محققان بر قشر انتورینال كه از بخشهاي زيادي برخوردار بوده، تمركز داشتند. بخش بيروني اين قشر به بازتاب فعاليت مغز جديد پرداخته بود، با اينحال بخش داخلي رفتار متفاوتي از خود نشان مي‌داد. هنگامي كه مغز جديد غير فعال مي‌شد، نورونها در قشر انتورينال داخلي در حالت فعال ادامه داشته به شكلي كه انگار چيزي را كه مغز جديد به تازگي گفته را، در فرايندي موسوم به فعاليت مداوم حفظ مي‌كنند.
محققان علاوه بر آن دريافتند كه با دائمي شدن خودبخود بخش داخلي اين قشر، فعاليت نورونهاي هيپوكامپ زياد مي‌شد. از سوي ديگر، هنگامي كه مغز جديد فعال بود، هيپوكامپ آرامتر رفتار مي‌كرد. اين داده‌ها يك تعيبر واضح را از اين مكالمه ارائه كرده است. محققان در نظريه جديد خود اين گونه مطرح كرده‌اند كه مكالمه بين اين بخشها در زمان خواب به عنوان راهي براي سامان دادن به خاطرات و پاك كردن اطلاعاتي كه در طول روز پردازش شده اما غيرضروري است، اتفاق مي‌افتد. اين امر باعث مي‌شود كه خاطرات مهم چشمگيرتر شده و در دسترسي بهتر قرار گيرند. مهمتر اين كه بيماري آلزايمر در قشر انتورینال آغاز شده و بيماران با خواب نامناسب روبرو هستند، از اين رو نتايج اين دانشمندان ممكن است از كاربريهايي در اين حوزه نيز برخوردار باشد. نتايج اين پژوهش در مجله Nature Neuroscience منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  تهيه نقشه بينايي در مغز انسان  ::::..

محققان آمريكايي موفق به كشف روش جديدي براي تهيه نقشه بينايي در مغز بر اساس ساختار فردي مغز حتي براي افراد نابينا شدند. محققان دانشگاه پنسيلوانيا براي تهيه نقشه بينايي، از دستگاه اسكن رزونانس مغناطيسي عملكردي (fMRI) براي اندازه گيري فعاليت مغزي 25 داوطلب با ديد طبيعي استفاده كرده و موفق به شناسايي يك رابطه آماري دقيق بين ساختار چين خوردگي هاي مغز و نمايش بصري شدند. دكتر «جفري آگوئير» استاديار نورولوژي دانشگاه پنسيلوانيا و نويسنده ارشد اين تحقيق تأكيد مي كند: با اندازه گيري آناتومي مغز و استفاده از يك الگوريتم، مي توانيم نقشه بينايي هر فرد را بر روي سطح مغز بدقت پيش بيني و ترسيم كنيم. اين محقق خاطر نشان مي كند: در ابتدا به نظر مي رسد كه منطقه بصري مغز هر فرد داراي شكل و اندازه متفاوت است، اما اين تفاوت هاي فردي در آناتومي مغز با استفاده از الگوي رياضي جديد مورد استفاده كاملا از بين مي رود. در حال حاضر با استفاده از اين روش مي توان نحوه تغيير سازمان مغز در اثر از دست دادن بينايي را مورد بررسي و مطالعه قرار داد. اين دستاورد جديد، گام مهمي براي بازگرداندن قدرت بينايي با استفاده از دستگاه تحريك كننده سطح مغز محسوب مي شود. نتايج اين مطالعه در مجله Current Biology منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  كر شدن مغز براي محو كردن صداهاي اضافي  ::::..

تحقيقات جديد نشان مي‌دهد كه مغز در شنيدن صداهاي جديد و در حال نزديك شدن موفق‌تر از تشخيص صداهاي در حال محو شدن عمل مي‌كند. محققان موسسه تحقيقات گوش در دانشگاه كالج لندن بدنبال بررسي و درك اين مسأله هستند كه چرا صداهاي خاص در مقايسه با ساير اصوات بهتر قابل شنيدن هستند. اصوات مصنوعي متشكل از صداهاي مختلف توليد شده و از شركت كنندگان در اين پژوهش خواسته شد كه زمان شروع يا ناپديد شدن صداهاي مختلف را مشخص كنند.  محققان دريافتند كه شنوندگان بطور قابل ملاحظه‌اي قادر به تشخيص اصوات جديد هستند، درحالي كه قدرت شنوايي صداهاي در حال محو بسيار ضعيف است؛ يعني در محيط هاي شلوغ صوتي، شركت‌كنندگان قادر به شنيدن بيش از نيمي از تغييرات صوتي اطراف خود نيستند.
به گزارش ایسنا،
اين اثرات حتي در صداهاي نسبتا ساده نيز ديده مي شود و به نظر نمي رسد كه قدرت شنوايي تحت تأثير ميزان صدا باشند. دكتر «ماريا چيت» سرپرست تيم تحقيقاتي تأكيد مي كند: تصور كنيد كه در يك جنگل به همراه دوستان در حال حركت هستيد، ناگهان صداي قدم هاي آنها ناپديد مي شوند. يافته هاي ما نشان مي دهد كه حوادث بالقوه اي در اطراف ما وجود دارند كه نسبت به آن حساس نيستيم كه از اين پديده بعنوان «كوري ناپديد شونده» نام برده مي شود. تحقيقات نشان مي دهد كه حتي وقفه هاي كوتاه مانند يك بوق ساده براي ايجاد اختلال در شنوايي و توجه به تغييرات بزرگتر كافي است.

ادامه نوشته

..::::  آسپيرين کاهش کارکرد مغزي سالمندان را کند مي‌کند  ::::..

بر اساس يافته‌هاي جديد، مصرف روزانه آسپيرين مي‌تواند سرعت کم شدن فعاليت مغزي را در زنان سالمندي که در معرض خطر ابتلا به امراض قلبي-عروقي قرار دارند، کاهش دهد. طي يک تحقيق حدود ۵۰۰ زن که سن آنها بين ۷۰ تا ۹۲ سال بود، به مدت 5 سال تحت نظر قرار گرفتند. از لحظه شروع تا پايان تحقيق، تست سنجش ظرفيت ذهني و رواني روي آنان انجام شد. براي آن دسته که در کل طول دوره آسپيرين مصرف کرده بودند نتايج تست، کاهش بسيار کمتري را نسبت به آنهايي که مصرف نکرده بودند نشان داد. گزارش اين تحقيق که توسط محققان سوئدي انجام شده، در نشريه BMJ Open منتشر شده است.
دکتر سيلکه کِرن، يکي از نويسندگان اين گزارش گفت: «برخلاف کشورهاي ديگر، سوئد وضعيت منحصر بفردي دارد. چون در آن کشور روال مرسوم اين نيست که براي زناني که در معرض ابتلا به بيماري‌هاي قلبي و سکته قرار دارند، آسپيرين تجويز شود. معنايش اين است که ما در تحقيق‌مان يک گروه خوب را براي مقايسه کردن در اختيار داشتيم.» زنان مورد اشاره در آن تحقيق، تحت يک آزمون ويژه سنجش وضعيت رواني (به اختصارMMSE ) قرار داشتند. اين تست‌ها، ظرفيت عقلاني و فکري هر فرد را مورد بررسي قرار مي‌دهند و شامل سوالاتي درباره تشخيص موقعيت زماني و مکاني او مي‌شوند. مثلا از او پرسيده مي‌شود: «امروز چندم است؟» يا «امروز ما کجا هستيم؟». همچنين براي تست ميزان تجسم هندسي فرد، از او خواسته مي‌شود که به عنوان مثال دو پنج ضلعي تو در تو را ترسيم کند. اما همان گزارش نشان مي‌دهد با آنکه آسپيرين باعث کندي روند کاهش قابليت ادراک در زناني مي‌شود که ريسک حمله قلبي يا سکته در آنان بالاست، تاثيري در جلوگيري از پيشرفت دمانس (زوال عقل) در زنان ـ بطور عام ـ ندارد.
دکتر سايمون ريدلي، رييس مرکز تحقيقات آلزايمر در بريتانيا گفت: «نتايج آن گزارش اطلاعات جالبي را در زمينه اهميت سلامتي قلب و عروق بر ادراک انسان در اختيار مي‌گذارد. ولي ما با اصرار از مردم مي‌خواهيم که به هيچ وجه به منظور جلوگيري از دمانس، دست به خود درماني با آسپيرين نزنند.» دکتر کرن گفت: «به طور کلي اين گزارش، برتري خاصي را از بابت تاثير آسپيرين بر درصد ابتلا به دمانس در گروه زنان مورد تحقيق نشان نمي‌دهد و نتيجه تحقيقات قبلي نيز از بابت تاثيرگذاري بالقوه داروهايي مانند آسپيرين بر دمانس منفي بوده‌اند.» او اضافه کرد: «ما چيزي را درباره خطرات ناشي از مصرف روزانه آسپيرين در بلندمدت نمي‌دانيم. مثلا ممکن است خطر ايجاد زخم و خونريزي‌هاي جدي بر فايده‌هاي آن بچربد. بايد در اين زمينه بيشتر کار شود. ما زنان مورد اشاره در اين تحقيق را به مدت پنج سال ديگر تحت نظر قرار خواهيم داد.»

ادامه نوشته

..::::  کنترل جراحات مغزي با نانوذرات  ::::..

محققان آمريکايي نانوذراتي توليد کردند که مي‌تواند سوپراکسيدهاي توليد شده در نتيجه جراحات مغزي را خنثي کند. با اين کار مجروحي که دچار عارض مغزي شده، شانس بيشتري براي زنده بودن خواهد داشت. دانشگاه رايس با همکاري محققاني از کالج پزشکي بيلور نانوذراتي ساخته‌اند که مي‌تواند براي درمان مجروحاني که دچار ضايعه مغزي شدند، مفيد باشد. اين نانوذرات از ترکيب خوشه‌هاي کربني آب‌گريز با پلي‌اتيلن گليکول (PEG-HCC) توليد شده‌ است. در حال حاضر از اين ماده براي درمان سرطان استفاده مي‌شود که بعنوان آنتي‌اکسيدان بکار گرفته مي‌شود.
در مطالعاتي که روي حيوانات انجام شده، با تزريق PEG-HCC در مراحل ابتدايي درمان، تعادل سيستم آوندي مغز بهبود يافته است. با تزريق PEG-HCC به بدن، جريان خون در مغز به سرعت پايدار مي‌شود که اين موضوع براي درمان‌هاي اورژانسي بسيار مهم است. «جيمز تور» از نويسندگان اين مقاله‌ مي‌گويد: اين ماده مي‌تواند اولين سپر دفاعي در برابر گونه‌هاي اکسيژن فعال باشد که هميشه در جراحات پزشکي، خواه جراحات حاصل از تصادف خواه جراحات جنگي، مشکل ساز است. وي مي‌افزايد: زماني که مجروح خون زيادي از دست داده اين مشکل وخيم‌تر خواهد بود.
در يک جراحت مغزي، سلول‌ها مقادير زيادي از گونه‌هاي اکسيژن فعال را رهاسازي مي‌کنند که به آنها سوپراکسيد گفته مي‌شود، اين سوپراکسيدها وارد خون مي‌شوند. آنها حاوي راديکال‌هاي آزاد هستند، اين راديکال‌ها الکترون‌هاي منفردي دارند که معمولا موجب از بين بردن ميکروارگانيسم‌ها مي‌شود. ارگان‌هاي سالم معمولا براي متعادل نگهداشتن سوپراکسيدها از آنزيمي به نام ديسموتاز سوپراکسايد استفاده مي‌کنند که موجب خنثي شدن سوپراکسيدها مي‌شود. اما در جراحات مغزي ممکن است سطح سوپراکسيد به حدي بالا باشد که سيستم دفاعي نتواند آن را خنثي کند. سوپراکسيدها روي مکانيسم خودتنظيمي در مغز تاثير مي‌گذارند، آنها سيستم چرخه‌اي را در مغز مديريت مي‌کنند. زماني که رگ‌ها متصاعد مي‌شود، فشار خون افت مي‌کند و در صورت انقباض رگ‌ها فشار افزايش مي‌يابد. هر گونه اختلالي در اين فرايند مي‌تواند به مغز آسيب برساند.
محققان اين پروژه با تزريق نانوذرات PEG-HCC فعاليت سوپراکسيدها را متوقف کردند و با اين کار موجب متعادل شدن سيستم خودتنظيمي مغز شدند. بعد از تزريق PEG-HCC، راديکال‌ها با اين نانوذرات پيوند دوگانه ايجاد کرده و غيرفعال مي‌شوند. چنين مکانيسمي در بدن موجود زنده وجود ندارد. هرچند آنزيم ديسموتاز سوپراکسيد يک مولکول سوپراکسيد را خنثي مي‌کند اما يک نانوذره PEG-HCC مي‌تواند صدها يا هزاران راديکال را از بين ببرد. در واقع يک داروي نانومقياس مي‌تواند کاري را انجام دهد که يک پروتئين قادر به انجام آن نيست. نتايج اين تحقيق در نشريه «ACS Nano» به چاپ رسيده است.

ادامه نوشته

..::::  صداي مغز شما را هم مي شنوند!  ::::..

دانشمندان با استفاده از fMRI يا MRI عملکردي موفق شده‌اند راهي براي مشاهده مستقيم تصاويري که در مغزمان درک مي‌کنيم، پيدا کنند. آنها به تعدادي از داوطلبين آزمايش فيلم‌هايي نشان دادند و سپس با تحليل فعاليت مغزي آنها با fMRI توانستند تصاويري را که مغز آنها در حال ادراکشان بود، بازسازي کنند. به عبارت ديگر اين پژوهشگران راهي براي مشاهده تصاوير جهان دروني ما پيدا کرده بودند. اين دستاورد پيشرفتي انقلابي قلمداد شد و بازتاب زيادي در رسانه‌ها پيدا کرد، چرا که در صورت تکامل مي‌توانست ما را اميدوار کند شايد روزي بتوانيم رؤياها يا آنچه را که در حال تصورش هستيم به بقيه نشان بدهيم. حال دانشمندان دانشگاه برکلي و سانفرانسيسکو با بررسي فعاليت الکتريکي همين مناطق مغز موفق شده‌اند مدلي براي بازسازي صوتي ادراک حسي مغزي ما ابداع کنند.
دانشمندان نياز داشتند که به امواج الکتريکي اين قسمت مغز بدون تداخل با امواج ساير قسمت‌هاي مغز دسترسي داشته باشند. براي اين کار چاره‌اي جز نصب الکترود روي اين مناطق نبود و از آنجا که هيچ آدمي، داوطلب چنين جراحي و کاري نمي‌شود، دانشمندان از ۱۵ بيماري که قبلا براي کنترل تشنج و تومور مغزي الکترود نصب کرده بودند، استفاده کردند.
آنها صداهايي را که اغلب به صورت کلمات منفرد و گاه به صورت جملات کوتاه بود براي اين داوطلبين پخش کردند و امواج ناشي از فعاليت سلول‌هاي مغزي آنها را در قشر شنوايي مغز ضبط کردند. کار برجسته محققان ايجاد يک مدل کامپيوتري بود که به صورت الگوريتمي، از روي بررسي فعاليت مغز متعاقب شنيدن صدا مي‌توانست ياد بگيرد که صدا را با فعاليت الکتريکي مغز تطبيق بدهد و بعدا به صورت معکوس بتواند فعاليت الکتريکي را به صدا ترجمه کند و اين يعني يک استراق سمع مغزي!
فناوري جديد در صورت تکميل مي‌تواند فناوري تشخيص صدا را ارتقا بدهد و به بيماراني که قادر به صحبت نيستند و مثلا دچار سندرم قفل‌شدگي يا locked-in هستند، کمک کند. محدوديت عمده روش جديد، نياز به الکترودي است که بايد روي مغز کار گذاشته شود و از آنجا که اين کار نيازمند جراحي است، فعلا فرد سالمي پيدا نمي‌شود که تن به اين کار بدهد و بنابراين کاربردهاي جاه‌طلبانه‌اي مثل تله‌پاتي يا مغزخواني، دور از دسترس به نظر مي‌رسند. پيش از اين دانشمندان ديگري هم تلاش‌هايي براي ياري‌رساني به بيماران فاقد توانايي تکلم انجام داده بودند، مثلا فرانک گوينتر از دانشگاه بوستون سعي کرده بود سيگنال‌هايي را که کنترل شکل دهان و لب و حنجره را بر عهده دارند به صدا تبديل کند. او اين کار را در مورد بيمار فلجي با قرار دادن الکترود در کورتکس حرکتي توليد صدا انجام داده بود، ولي اين کار فقط مي‌توانست اصوات ساده توليد کند و نه کلمات و جملات پيچيده‌تر. دانشمند ديگري هم سعي کرده بود ارتباط با بيماران را در وضعيت نباتي از طريق پايش فعاليت مغز آنها با fMRI ممکن کند. دستاوردهاي اين تحقيق تازه فعلا فقط مي‌توانند امواج الکتريکي قشر شنوايي مغز را ترجمه کنند و قادر به صوتي کردن تفکر ما نيستند، بنابراين نبايد فعلا از آن تعبير به ذهن‌خوان کرد. گرچه شايد در روزهاي پيش‌رو به کرات در رسانه‌ها با تسامح، چنين نسبتي به تحقيق تازه داده شود.

ادامه نوشته

..::::  نقش میزان طبیعی قند خون در کوچک شدن مغز  ::::..

پژوهش محققان استرالیایی نشان مي‌دهد: افرادی که دارای بالاترین میزان طبیعی قند خون بدن هستند، ممکن است در خطر بیشتری از کوچک شدن مغز که بر اثر بیماری‌هایی مانند زوال عقل و افزایش سن رخ می‌دهد، قرار داشته باشند. تحقیقات بی‌شماری رابطه بین دیابت نوع دو و کوچک شدن مغز و زوال عقل را نشان داده است، اما به گفته محققان، آنان هنوز به درستی نمی‌دانند که آیا افرادی با داشتن بالاترین میزان طبیعی قند خون نیز تجربه انقباض مغز را دارند.
به منظور درک این امر، پژوهشگران 249 نفر از افراد 60 تا 64 ساله را به مدت چهار سال مورد بررسی قرار دادند. همگی افراد شرکت کننده دارای میزان طبیعی از قند خون بودند. برای یافتن تفاوت حجم مغزی نیز در ابتدا و انتهای این تحقيق اسکن‌های مغزی از تمام شرکت کنندگان تهیه شد. محققان طی این پژوهش دریافتند: افرادی که میزان قند طبیعی ناشتاي آنها در بالاترین حد طبیعی خود قرار داشت در مقایسه با سایرین، در معرض خطر احتمال بیشتری برای کاهش حجم مغز در مناطق هیپوکامپ و آمیگدال بودند. این دو ناحیه ذکر شده طی فرایندهای مرتبط با مهارت‌های شناختی و حافظه‌ای دخیل هستند.
بر اساس این تحقيق، پس از کنترل مولفه‌های تاثیرگذاری مانند سن، فشار خون بالا، سیگار و مصرف الکل، قند خون در بالاترین میزان حد طبیعی خود عامل شش تا 10 درصدی کوچک شدن مغز گزارش شد. به گفته «نیکلاس شربوئین»، نویسنده این تحقیق، یافته‌های این تحقیق نشان می‌دهد حتی افرادی که به دیابت مبتلا نیستند، میزان قند خون آن‌ها می‌تواند تاثیر مستقیمی بر سلامت مغزشان بر جای بگذارد. وی در ادامه می‌افزاید: تحقیقات بیشتری در این زمینه لازم است، اما نتایج به دست آمده ممکن است محققان را در ارزیابی مجدد مفهوم سطوح طبیعی قند خون و تعریف دیابت به چالش بکشد. این پژوهش در مجله انجمن عصب شناسی آمریکایی تحت عنوان «Neurology» منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  تعيين بهره هوشي از روي اسكن مغزي ميسر شد  ::::..

پژوهش جديد دانشمندان دانشگاه واشنگتن مدعي شده كه اسكن‌هاي مغزي نمايش دهنده ارتباط مناطق مختلف مغزي شايد بتوانند ميزان بهره هوشي انسان را نشان دهند. اين مطالعات نشان داده كه 10 درصد از تفاوت‌هاي فردي در هوش را مي‌توان با قدرت مسيرهاي عصبي متصل كننده قشر جلومغزي سمت چپ با قسمتهاي ديگر مغز توضيح داد. اين نتايج كه در مجله Neuroscience منتشر شده، ارتباط جهاني مغز را به عنوان يك رويكرد جديد براي درك چگونگي ارتباط هوش انسان با فيزيولوژي بنا مي‌نهد. اين پژوهش نشان داده كه اتصال يك بخش خاص از قشر جلو مغزي مي‌تواند ميزان هوش فرد را پيش‌بيني كند.
اين نخستين مطالعه انجام شده براي ارائه شواهد قانع کننده در مورد سهم منحصربه فرد و قوي ارتباطات حسي ميان قشر جلو مغزي كناري و ديگر بخش‌هاي مغز در پردازش شناختي زيربنايي هوش انسان است. يك توجيه ممكن براي اين يافته‌ها اين است كه منطقه جلومغزي جانبي يك مركز منعطف بوده كه از ارتباط خود براي نظارت و اثرگذاري بر ديگر نواحي مغزي استفاده مي‌كند.
اين يافته‌ها بر مبناي يك تحليل تصاوير ام‌آرآي مغزي از داوطلبان در زمان استراحت منفعلانه آنها و همچنين فعاليت اين افراد در مجموعه‌اي از وظايف چالشي مرتبط با هوش سیال به دست آمده است. اگرچه بررسي‌هاي بيشتري براي درك چگونگي شركت اين ارتباطات عصبي در هوش سيال لازم بوده اما مدل‌هاي جديد كاركرد مغزي نشان داده كه اين پژوهش مي‌تواند مفاهيم مهمي را در خصوص درك آينده و شايد افزايش هوش انسان در بر داشته باشد. به گفته اين محققان، این یافته ها همچنین ممکن است راه‌های جدیدی را برای درک چگونگی نقش فروپاشي‌ها در اتصال مغز جهانی به كمبودهاي عميق کنترل شناختی دیده شده در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و سایر بیماری های روانی ارائه دهد.

ادامه نوشته

..::::  ارتباط شيريني با شيرين عقلي  ::::..

محققان دانشگاه UCLA در مطالعه‌اي روي موش‌ها پيشنهاد مي‌کنند که فروکتوز (موجود در نوشابه‌هاي شيرين غيرالکلي) عملکرد مغز و حافظه را کند مي‌کند. همچنين موادغذايي و نوشيدني‌هاي بسيار شيرين هم مانعي در سر راه يادگيري هستند. اين يافته‌ها از سوي ديگر نشان مي‌دهند که اسيدهاي چرب امگا3 اين اثر را خنثي مي‌کنند. مطالعه هاي پيشين نشان داده‌اند که فروکتوز از علل ايجادکننده ديابت، چاقي و کبد چرب است، اما براي نخستين بار است که محققان نشان داده‌اند چگونه شکر مي‌تواند مغز را تحت‌تاثير قرار دهد. در آمريکا مصرف زياد فروکتوز قابل‌توجه است، در حالي که در اروپا و آسيا، مصرف سوکروز بيشتر رايج است و البته اين مطالعه روي فروکتوز تمرکز دارد. در واقع جاي شکي نمانده که آنچه ما مي‌خوريم، روي چگونگي تفکر ما تاثير مي‌گذارد. داشتن رژيم‌غذايي سرشار از فروکتوز و به مدت طولاني، توانايي مغز را براي يادگيري و حافظه تخريب مي‌کند. اما افزودن امگا3 به رژيم‌غذايي اين تخريب را به حداقل مي‌رساند. در اين زمينه نگراني‌ها در مورد فروکتوزي که به‌طور طبيعي در ميوه‌ها موجود است، کمتر است، زيرا آنها حاوي آنتي‌اکسيدان‌هاي مهم هم هستند. بيشتر نگراني‌ها در مورد موادغذايي است که شکر اضافي به آنها زده مي‌شود تا بيشتر شيرين شوند.

ادامه نوشته

..::::  رونمايي دانشمندان از روبات كنترل مغز معلولان  ::::..

دانشمندان سوئيسي در آزمايشي به نمايش چگونگي كنترل ذهني يك روبات توسط يك شخص حدودا فلج پرداخته‌اند كه اميدها را براي تعامل افراد معلول با محيط اطراف از طريق روبات‌ها در آينده افزايش داده است. آزمايشات مشابهي در آمريكا و آلمان انجام شده، اما آنها بيشتر براي بيماران داراي بدن سالم يا كاشت مغز تهاجمي مورد استفاده قرار گرفته بودند. يك بيمار معلول در بيمارستاني در سوئيس در اين آزمايشات از اين دستگاه استفاده كرده و به ارسال يك فرمان ذهني به رايانه اتاق خود پرداخت كه سپس به رايانه ديگري منتقل شده و يك روبات كوچك را در يك مسير 59 متري در لوزان حركت داد. اين سيستم توسط خوزه ميلان، استاد دانشكده پلي‌تكنيك فدرال لوزان طراحي شده كه تخصص وي در تعاملهاي غيرتهاجمي بين دستگاهها و مغز است. از اين فناوري همچنين مي‌توان براي حركت يك ويلچر استفاده كرد. به گفته ميلان، در اين شيوه پس از آغاز حركت، مغز مي‌تواند استراحت كند چرا كه در غير اين صورت به زودي خسته خواهد شد. اين در حاليست كه اين فناوري از محدوديتهاي خاص خود نيز برخوردار است. در صورت حضور چند فرد در اطراف يك ويلچر براي مثال سيگنالهاي مغزي در هم مي‌ريزند. در كنار حركت بخشيدن به افراد فلج، قطعات مصنوعی عصبی مي‌توانند براي كمك به بهبود بيماران دچار عدم احساس مورد استفاده قرار گيرند.
اين محققان همچنين در حال كار بر روي يك پوست الكتريكي براي معلولان هستند كه از يك دستكش با حسگرهاي ريز تشكيل شده و به ارسال مستقيم اطلاعات به سيستم عصبي فرد مي‌پردازد. در نهايت محققان اميدوارند بتوانند پروتزهاي مكانيكي را توليد كنند كه مانند دست واقعي،‌ از حساسيت و تحرك برخوردار باشند. محققان ديگر در لوزان در حال كار براي كمك به راه رفتن مجدد معلولان با الكترودهاي كاشته شده در نخاع آنها هستند. هدف اين پژوهشها اين است كه پس از يك سال اين معلولان بتوانند بدون كمك روباتها حركت كنند. اين محققان اكنون در حال تنظيم كارآزمايي‌هاي باليني براي اين سيستم بوده و قصد دارند بتوانند آزمايشات خود را طي يك سال آينده در بيمارستان دانشگاه زوريخ برپا كنند.

ادامه نوشته

..::::  مصرف شیرو پنیر به سلامت مغز كمك می كند  ::::..

یك مطالعه كه به تازگی انجام شده نشان می دهد كه مصرف غذاهای لبنی برای سلامت مغز مفید است. محققان امریكایی و استرالیایی با مطالعه هزار بزرگسال دریافتند افرادی كه مرتب محصولات لبنی مانند شیر، پنیر و ماست مصرف می كنند درآزمون های توانایی ذهنی از افرادی كه هرگز و یا بندرت محصولات لبنی مصرف می كنند امتیازات بیشتری كسب می كنند. در این مطالعه كه در مجله Neurology منتشر شده است محققان به جای تكیه كردن به گزارش افراد مورد مطالعه، سطوح مختلف چربی خون آنها را اندازه گرفتند. مطالعات انجام شده بر روی بافت مغز به خوبی نشان می دهند كه عملكرد مغز به شدت به یك میزان خوب چربی وابسته است.
به گزارش ایرنا،
مغز ما از 60 درصد چربی تشكیل شده است. سلول های مغز با لایه های میلین كه از 75 درصد چربی تشكیل شده جدا می شود و لازم است كه چربی میلین به طورمداوم جایگزین شود. محققان با انجام مطالعه ای دیگری بر روی 104 بازنشسته دریافتند، انسان های مسنی كه سطوح چربی مفید بیشتری در خونشان دارند كمتر به بیماری آلزایمرمبتلا می شوند. این چربی های مفید مانند چربی ضروری امگا 3 در غذاهایی مانند ماهی چرب یافت می شود.

ادامه نوشته

..::::  تصويربرداري از مغز آينده را پيشگويي مي‌کند  ::::..

امروزه از دست دادن توانايي‌هاي شناختي و انحطاط مغز ميليون‌ها بزرگسال را متاثر کرده و تعداد آنها نيز روز به روز رو به افزايش است. در حال حاضر نزديک به 20 درصد افراد با سنين 65 سال و بالاتر از اختلالات شناختي خفيف و 10 درصد نيز از دمانس رنج مي‌برند. محققان دانشگاه UCLA به تازگي گزارش مي‌کنند که تکنيک اسکن مغز به‌طور موثري زوال شناختي را در طول 2 سال آينده رديابي و پيش‌بيني مي‌کند. اين تيم تحقيقاتي يک مارکر شيميايي به نام FDDNP ابداع کرده‌‌اند که به پلاک و tangle deposits ها (مشخصه‌هاي بيماري آلزايمر) متصل شده و در اسکن PET مشاهده شوند، به اين ترتيب پنجره‌اي رو به مغز گشوده مي‌شود. با استفاده از اين روش پژوهشگران مي‌توانند محل‌هايي را در مغز که اين پروتئين‌هاي غيرطبيعي تجمع کرده‌اند شناسايي کنند و تغييرات را زودتر از زماني که بخواهند علايم ايجاد کنند، تشخيص دهند.

ادامه نوشته

..::::  استنشاق گیاه رزماری عملكرد مغز را بهبود می بخشد  ::::..

محققان برای نخستین بار دریافته اند استنشاق گیاه رزماری برای بهبود عملكرد شناختی مغز مفید است . 'مارك مس ' و 'لورین اولیور ' پژوهشگران مركز تحقیقات مغز، عملكرد و تغذیه در دانشگاه Northumbria در انگلیس، تركیب شیمیایی اصلی رزماری موسوم به 'سینول 8/1 ' را مورد بررسی قرار دادند. محققان عملكرد شناختی و خلق و حالت روحی 20 نفر را كه در معرض میزان مختلفی از عطر رزماری قرار داشتند ، بررسی كردند.
محققان با استفاده از نمونه گیری از خون، میزان سینول 8/1 را كه توسط داوطلبان جذب شده بود ، تشخیص دادند . آنها با به كار گیری آزمایش های سریع و دقیق و ارزیابی های حالت روحی، تاثیرات روغن رزماری را بررسی كردند. نتایج این تحقیق نشان می دهد كه میزان غلظت بالای سینول 8/1 در خون با بهبود عملكرد شناختی در انسان ها ارتباط دارد. این ماده شیمیایی طبیعی تاثیر مثبتی بر حالات روحی افراد می گذارد .با این حال این روغن ظاهرا تاثیری بر بهبود توجه و هوشیاری افراد ندارد.
یكی دیگر از تركیبات موجود در رزماری 'ترپنس' نام دارد كه آن نیز مانند سینول 8/1 می تواند از طریق مخاط بینی یا ریه ها وارد جریان خون شود. این تركیب به خاطر داشتن مولكول های كوچك و چربی محلول آلی می تواند به راحتی از موانع خونی مغز بگذرد. تركیب فرار سینول 8/1 در بسیاری از گیاهان عطردار از جمله اوكالیپتوس، مریم گلی،برگ بو و افسنتین وجود دارد. نتایج این تحقیقات در نشریه Therapeutic Advances in Psychopharmacology منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  مصرف امگا -3 فرآيند پيري مغز را به تاخير مي‌اندازد  ::::..

در يك آزمايش جديد معلوم شد افراد ميانسال و سالمنداني كه به طور مرتب رژيم غذايي غني از اسيدهاي چرب امگا -3 دارند كمتر به ناتواني ذهني مبتلا مي‌شوند چون اين اسيدها از مغز در برابر فرآيند پيري محافظت مي‌كنند. پزشكان دانشگاه كاليفرنيا در اين آزمايش تاييد كردند افرادي كه سطح اين اسيدها در خونشان بالا است، در آزمون‌هاي ذهني بهتر عمل مي‌كنند و هم چنين كمتر دچار تحليل رفتن بافت مغز بر اثر بالا رفتن سن مي‌شوند. دكتر زالدي تان، استاديار مركز مطالعات بيماري آلزايمر آستون و بخش سالمندان در اين دانشگاه كه آزمايشات فوق را انجام داده خاطرنشان كرد: ما معتقديم كه اين اسيدها با بهبود سلامت عروق تاثيرات سودمندي روي بافت مغز بر جاي مي‌گذارند. به گزارش ایسنا، اين تاثيرات در واقع شامل كاهش فشار خون و التهاب‌ها هستند. جزئيات اين مطالعه در مجله نورولوژي منتشر شده است

ادامه نوشته

..::::  تغيير فعاليت‌هاي مغز با يك هفته بازي با بازي‌هاي ويدئويي خشن  ::::..

محققان دانشگاه اينديانا در مورد آثار خشونت وسايل ارتباط جمعي بيش از يك دهه تحقيق بررسي كرده‌اند. حال براي نخستين‌بار آنها نشان مي‌دهند كه بازي‌هاي ويدئويي خشن مستقيما فعاليت مغز را تغيير مي‌دهند، البته نه پس از سال‌ها بازي، بلكه پس از فقط يك هفته! به عبارتي افرادي كه يك هفته به بازي‌هاي خشن ويدئويي بپردازند فعاليت كمتري را در نواحي مشخص فرونتال مغز نشان مي‌دهند كه خود به كنترل احساسات و عملكرد شناختي ضعيف‌تر افراد موردنظر منجر مي‌شود. به گزارش سپید، در اين مطالعه دو گروه 14 نفره از پسران 29-18 سال شركت داشتند كه گروه اول به مدت 10 ساعت در طول دوره يك هفته‌اي به بازي‌هاي خشن مشغول شدند و سپس هفته بعد را به استراحت پرداختند. در مقابل، گروه كنترل هيچ بازي خشني را دنبال نكردند. سپس افراد هر دو گروه تحت MRI عملكردي مغز قرار گرفتند. نتيجه نهايي حاکي از آن بود که فعاليت كمتر در لوب فرونتال اينفريور چپ افراد گروه اول نسبت به گروه شاهد ديده مي‌شود. پس از يك هفته كه از دوره بازي گذشت، اين تغييرات به حالت طبيعي نزديك‌تر شدند. در هر صورت اين مطالعه شروعي است براي پاسخ‌دادن به اين سوال كه آيا مقدار انجام بازي مهم است يا خير و چقدر طول مي‌كشد تا اين تغييرات به وضعيت طبيعي خود بازگردد.

ادامه نوشته

..::::  جوان شدن مغزهاي پير با تزريق خون جواني  ::::..

شايد وقت آن رسيده كه علت کار خون‌آشام‌ها را باور كنيم، زيرا محققان دريافتند كه تزريق خون جوان به مغزهاي پير باعث تحريك رشد سلول‌هاي مغزي مي‌شود يا حداقل در موش‌ها که اين اتفاق مي‌افتد. نتايج اين تحقيق كه در نشريه معتبر «Nature» به چاپ رسيده، نشان مي‌دهد وقتي موش‌هاي پير خون موش جوان را دريافت كنند، سيستم ايمني و عملكرد عضلاني‌شان بهبود پيدا مي‌كند، بنابراين محققان به اين فكر ‌افتادند كه شايد در مغز هم به اين ترتيب عمل شود. در اين رشته از تحقيقات محققان موش‌ها را با كمك جراحي، دو به دو به هم متصل كردند تا آنها خونشان با هم سهيم شود. زماني كه موش‌هاي 3 ماهه به موش‌هاي 2 ساله وصل شدند، رشد سلول‌هاي جديد مغزي در موش‌هاي پيرتر شدت گرفت، به طوري كه در منطقه‌اي از هيپوكامپ تعداد سلول‌ها از كمتر از 400 به نزديك هزار رسيد و اين يعني افزايش قدرت حافظه موش‌هاي پير. البته تعداد سلول‌ها در موش‌هاي جوان تا يك‌چهارم كاهش يافت. اين واقعه در موش‌هاي هم‌سن رخ نمي‌دهد. برعكس اين موضوع، با تزريق خون موش‌هاي پير به جوان، نوروژنزيس كاهش مي‌يابد. بنابراين به نظر مي‌رسد دوران پيري به سر آمده باشد!

ادامه نوشته

..::::  آلودگي هوا به مغز زنان آسيب مي‌رساند  ::::..

در يك آزمايش جديد معلوم شد تماس با هواي آلوده و مه دود در تمام طول عمر موجب آسيب مغزي و در نتيجه ناتواني ذهني در زنان مسن‌تر مي‌شود. گروهي از كارشناسان بهداشتي با استفاده از اطلاعات آژانس حفاظت از محيط زيست آمريكا درباره كنترل كيفيت هوا و نيز با بررسي همزمان روي بيش از 19 هزار زن 70 تا 81 ساله كه در «مطالعه سلامت پرستاران آمريكا» شركت كرده بودند، به اين نتايج دست يافتند. در اين بررسي‌ها ميزان تماس اين زنان با هواي آلوده طي يك دوره 14 ساله ارزيابي شد. به گزارش ایسنا، نتايج ارزيابي‌ها تاييد كرد كه قرار گرفتن در معرض آلاينده‌ها و مه دود ناشي از آلودگي هوا با كاهش توان ذهني در زنان ارتباط دارد. اين متخصصان در انستيتو «سالمندي سلامت راش» در شيكاگو تاكيد كردند: بر اساس اين ارزيابي‌ها هر ماه 10 واحد افزايش آلودگي هوا براي زناني كه اين هوا را تنفس مي‌كنند معادل با دو سال پيري ذهني است. اين مطالعات به طور مفصل در نشريه آرشيو طب داخلي منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  چاقي از مغز آغاز مي‌شود  ::::..

هورمون زنانه استروژن موجود در مغز انسان نقش كليدي در بروز چاقي ايفا مي‌كند. كارشناسان كالج پزشكي بايلور و دانشكده پزشكي دانشگاه جنوب غربي تگزاس مي‌گويند: اين هورمون از طريق دو نوع نورون در بخش هيپوتالاموس مغز موسوم به استروئيدوژنيك فاكتور-1 (SF-1) و پرو- اوپيوملانوكورتين (POMC) كار مي‌كند. اين كارشناسان متوجه شدند كه دو نورون مزبور نقش‌هاي متفاوت اما مهمي را در سوخت و ساز توزيع چربي در بدن و كنترل اشتها ايفا مي‌كنند. به گزارش ایسنا، پيش از يائسگي زنان بواسطه استروژن در برابر چاقي و اختلالات مرتبط با آن محافظت مي‌شوند. پس از يائسگي به دليل تغييرات در ميزان استروژن خطر چاقي در زنان بيشتر مي‌شود و درعين حال خطر هورمون درماني با استروژن به مراتب بيشتر از تاثير آن در كاهش احتمال چاقي است. بنابراين گزارش، هيپوتالاموس سيستم عصبي را به سيستم غدد درون ريز مرتبط مي‌سازد تا بتوانند فرايندهاي فيزيولوژيكي چندگانه مانند فرآيندهاي كنترل كننده افزايش وزن را تنظيم نمايند.

ادامه نوشته

..::::  يك خواب خوش با مغز خنك  ::::..

آيا شما جزو آن دسته از افرادي هستيد كه براي به خواب رفتن با اشكال مواجه هستيد و مجبور به سرشماري گوسفندان يا حتي خوردن قرص‌هاي خواب هستيد! شايد ديگر نبايد نگران باشيد، زيرا پژوهشگران دانشكده پزشكي پيتزبورگ ايالات متحده در‌ آخرين كنفرانس «خواب» اعلام كردند به روش جالبي براي درمان بي‌خوابي رسيده‌اند و آن چيزي نيست جز خنك‌كردن مغز. در واقع اين پژوهشگران يك كلاه پلاستيكي خنك‌كننده ابداع كرده‌اند كه قسمت‌هاي پيشاني را مي‌پوشاند و با پايين آوردن‌ دماي مغز، به خواب سريع‌تر فرد كمك مي‌كند. در تحقيقات انجام شده، افرادي كه از بي‌خوابي رنج مي‌برند، پس از پوشيدن اين كلاه، به طور ميانگين در عرض 13 دقيقه به خواب رفتند كه معادل افراد سالم است. دانشمندان تصور مي‌كنند اين كلاه با پايين آوردن دماي مغز باعث كاهش سوخت و ساز آن مي‌شود و كمك مي‌كند فرد سريع‌تر و راحت‌تر به خواب رود. البته اين كلاه هنوز به صورت تجاري وارد بازار نشده و عوارض احتمالي استفاده از آن به خوبي مشخص نشده است.

ادامه نوشته

..::::  اعتياد به اينترنت و تغيير ساختار مغزي  ::::..

پژوهشگران دريافتند كه با استفاده طولاني‌مدت از اينترنت، تغييراتي در مغز ايجاد مي‌شود كه يكي از آنها كاهش ماده خاكستري مغز در بعضي نواحي به ميزان 10 تا 20 درصد است. اين كوچك شدن را مي‌توان با كاهش نيروي مهاري كه براي اجتناب از اعمال نادرست لازم است و همچنين كاهش خودآگاهي افراد از اهدافشان در ارتباط دانست. اما اين سوال پابرجاست كه اين تغيير واقعا بد است يا يك تغيير واكنشي براي سازگاري با كاري است كه از مغز كشيده مي‌شود بنابراين نبايد آن را بد قلمداد كرد؟ البته تغييرات مغز معتادان اينترنتي، منحصر به ماده خاكستري نيست و ماده سفيد هم تغييراتي را از خود بروز مي‌دهد. در تحقيقات انجام‌شده، مشخص شد ماده سفيد در شيار پيرامون هيپوكامپ راست اين افراد افزايش يافته است. اين قسمت در تشكيل حافظه و بازيابي آن نقش دارد و طبيعي است كه در وبگردي كه به صورت موقت نيازمند به حافظه سپردن و بازيابي اطلاعات است، افزايش پيدا كند. از سوي ديگر بازوي خلفي كپسول داخلي چپ ماده سفيد كه در اعمال شناختي و اجرايي نقش دارد، در مغز معتادان اينترنتي نسبت به ساير قسمت ها كاهش نشان مي‌دهد كه مي‌توان آن را به كاهش نيروي تصميم‌گيري آنها نسبت داد. در هر صورت لازم است تحقيقات بيشتري در اين زمينه انجام شود تا به سوالات بي‌شماري كه در اين زمينه وجود دارند، پاسخ داده شود.

ادامه نوشته

..::::  اسكن مغز و لطيفه‌گويي  ::::..

دانشمندان انگليسي دريافتند كه چگونه مغز انسان به لطيفه‌گويي پاسخ مي‌دهد؛ تحقيقي كه مي‌تواند مشخص كند بيماراني كه در وضعيت نباتي به سر مي‌برند، مي‌توانند احساسات مثبت را تجربه كنند. محققان اين مطالعه با استفاده از MRI عملكردي به بررسي مغز افراد طبيعي هنگام شنيدن جملات معمولي و جوك‌هاي خنده‌دار پرداختند و عملكرد مغز را در اين دو حالت با هم مقايسه كردند. با اسكن مغز 12 داوطلب سالم، آنها دريافتند كه مناطق پاداش در مغز، هنگام شنيدن لطيفه نسبت به شنيدن سخنان عادي، بيشتر روشن و فعال مي‌شود و البته ميزان فعال شدن نيز به اين موضوع بستگي دارد كه هر فرد آن لطيفه را چقدر خنده‌دار ارزيابي كند و از آن لذت ببرد. همچنين محققان اين مطالعه دريافتند كه الگوي فعاليت مغز هنگامي كه جوك حالت جناس داشته باشد، خصوصيات خاصي به خود مي‌گيرد و بيشتر نواحي زباني را در مغز درگير مي‌كند تا لطيفه‌هايي كه جناس لغتي در آنها نباشد.

ادامه نوشته

..::::  متابوليسم گلوکز مغز تحت تاثير تلفن همراه  ::::..

نتايج يک مطالعه جديد نشان مي‌دهد استفاده از تلفن همراه براي حداقل 50 دقيقه در هر بار، روي متابوليسم گلوکز مغز، در ناحيه‌اي که نزديک‌ترين محل به آنتن تلفن همراه است، تاثير مي‌گذارد. محققان با استفاده از اسکن PET هنگام صحبت با تلفن‌همراه دريافتند که اگرچه همه متابوليسم مغز تحت‌تاثير قرار نمي‌گيرد، متابوليسم گلوکز در نواحي کورتکس اوربيتوفرونتال و تمپورال افزايش پيدا مي‌کند؛ دو ناحيه‌اي که بيشترين نزديکي را به آنتن تلفن همراه دارد. البته هنوز تاثير و اهميت باليني اين يافته مشخص نيست اما با توجه به اثر بالقوه درماني اين نوع تکنولوژي، همچنين پيامدهاي بالقوه منفي در معرض تلفن همراه قرار گرفتن، بايد اين موضوع را به‌طور جدي تحت‌نظر قرار داد. محققان اين مطالعه پيشنهاد مي‌کنند که استفاده از وسايل هندزفري يا قرار دادن تلفن در حالت Speaker کمک مي‌کند تا از تماس مستقيم تلفن با سر اجتناب شود. يافته هاي مطالعات قبلي حاکي از آن هستند که اگر تلفن در فاصله يک پايي يا بيشتر از فرد قرار داشته باشد، آثار مضر آن بسيار کمتر خواهد بود. رعايت اين احتياطات خصوصا براي کودکان و نوجوانان که هنوز بافت عصبي آنها در حال رشد است، لازم است. لازم به ذکر است که اين يافته‌ها تاييد يا ردکننده اين مطلب نيست که آيا مواجهه با امواج تلفن همراه در ايجاد سرطان دخيل اند يا خير.

ادامه نوشته

..::::  در گچ بودن دست می‌تواند بر مغز تاثیر بگذارد  ::::..

دست شکسته معمولا باید توسط یک گچ آرام نگه داشته شود. اخیرا محققین کشف کرده‌اند که در گچ بودن یک دست می‌تواند حتی تاثیری بر نواحی مغزی بگذارد. این تاثیر می‌تواند در درمان سکته نیز نقشی موثر ایفا کند. زمانی که دست راست یک فرد راست دست می‌شکند و گچ گرفته می‌شود، زندگی روزمره برای آن فرد دشوار می‌گردد، زیرا کارکردن با دست چپ برای یک فرد راست دست بسیار دشوار است. اخیرا دانشمندان دانشگاه زوریخ سوئیس در تحقیقی جدید به این نتیجه رسیده‌اند که ساختار و حجم برخی از نواحی مغز به دلیل گچ گرفتن دست و بی‌حرکت بودن آن، پس از گذشت ۱۶ روز تغییر می‌یابند. ناحیه‌ی چپ مغز مسئول هدایت حرکت دست راست و بالعکس است. با گچ گرفتن دست راست یک فرد، ضخامت نواحی چپ مغز که مسئول کنترل دست راست هستند، کاهش می‌یابد. نتیجه‌ی این پژوهش را محققان در نشریه‌ی علمی “Neurology”  منتشر کرده‌اند. برخلاف آن، مواد مغزی‌ای که در نواحی راست مغز وجود دارند و مسئول هدایت دست چپ انسان هستند، در این حال رشد می‌کنند.
برای انجام این تحقیق محققان وضعیت ۱۰ فرد راست دست را که دست راستشان شکسته بود، مورد بررسی قرار دادند. این افراد به دلیل داشتن گچ، قادر به حرکت دست راست خود نبودند و باید کارهای روزمره‌ی خود همچون غذاخوردن، مسواک کردن و نوشتن را با دست چپ خود انجام می‌دادند. مغز این افراد به مدت دوبار توسط روش توموگرافی مغناطیسی اسکن شد؛ یک بار ۴۸ ساعت و دیگر بار ۱۶ روز پس از شکستگی دستشان. محققان پس از این اسکن، ضخامت قشرهای مغزی وهمچنان میزان حرکت دست چپ را اندازه گرفتند. جالب اینجاست که طی ۱۶ روز پس از شکستگی، حرکت دست چپ این افراد بهبود یافت. بهبود یافتن حرکت دست چپ با تغییرات آناتومیک ارتباط دارد: هر اندازه توانایی‌های حرکتی دست چپ افزایش یابد، به همان میزان مواد مغزی در قسمت راست نواحی مغز رشد می‌کنند.
بهره‌برداری از نتایج تحقیق برای درمان سکته:
دانشمندان معتقدند که از نتایج این تحقیق می‌توان برای درمان سکته استفاده کرد. برای مثال می‌توان دستی را که صدمه ندیده است با گچ آرام نگه داشت تا بدین‌وسیله قسمتی از مغز که مسئول حرکت دست صدمه دیده است، فعال شود. اگر دست صدمه دیده دست راست باشد، فعالیت ناحیه‌ی چپ مغز کاهش می‌یابد و پزشکان می‌توانند با آرام نگه داشتن و گچ گرفتن دست چپ فعالیت ناحیه‌ی راست مغز را کاهش و بدین‌وسیله فعالیت ناحیه‌ی چپ را که مسئول حرکت دست راست است، افزایش دهند.

ادامه نوشته

..::::  كمبود يا افزايش شديد آهن براي مغز مضر است  ::::..

آهن نقش حياتي در رشد مغز ايفا مي‌كند اما از سوي ديگر مقدار آن در بدن بايد متعادل باشد چون كمبود بيش از حد آن موجب بروز مشكلات ذهني و افزايش بي‌رويه آن نيز منجر به بروز بيماريهاي تحليل برنده مغزي مثل آلزايمر و پاركينسون مي‌شود. فقر آهن يكي از شايعترين كمبودهاي تغذيه‌اي در سراسر جهان است كه موجب تضعيف دريافت‌هاي ذهني در دانش آموزان مي‌شود. اين بررسي جديد نشان داده است كه فقر آهن واقعا روي ساختار فيزيكي مغز تاثير مي‌گذارد. به گزارش ایسنا، پائول تامپسون، ‌متخصص نورولوژي در دانشگاه كاليفرنيا و دستياران وي با بررسي مقدار پروتئين ترانسفرينگ كه عنصر آهن را در سراسر بدن و مغز در كودكان و نوجوانان جا به جا مي‌كند دريافتند هم كمبود و هم افزايش زياد از حد آهن تاثير منفي روي كارآيي مغز دارد و از اين رو تنظيم نقل و انتقال در بدن براي حفظ سلامت مغز ضروري است. شرح اين مطالعه در مجله دستاوردهاي آكادم ملي علوم آمريكا ارائه شده است.

ادامه نوشته

..::::  غذای پرچرب به مغز آسیب می زند  ::::..

نتایج مطالعات دانشمندان حاكی از آن است كه آنهایی كه حتی در یك دوره كوتاه مدت رژیم غذایی پرچرب مصرف می كنند به مغز خود آسیب می رسانند. به گزارش ساینس دیلی، محققان دانشكده پزشكی دانشگاه واشنگتن ، مغز موش هایی كه بر اثر پرخوری و مصرف رژیم غذایی پرچرب چاق شده بودند ، بررسی كردند. هیپوتالاموس این حیوانات دچار آسیب دیدگی شده بود . هیپوتالاموس منطقه ای در مغز است كه میل به غذا خوردن را كنترل و سیگنال هایی را برای متوقف سازی غذاخوردن در هنگام سیری ارسال می كند. محققان نشانه هایی از آسیب دیدگی را در همان منطقه از مغز افراد چاق مشاهده كردند. 'مایكل شوارتز ' یكی از محققان این پروژه گفت: در طول 24 ساعت تغییر تغذیه موش ها به سوی غذاهای پرچرب شاهد بروز آسیب دیدگی در منطقه هیپوتالاموس بودیم. وی یادآور شد: هنوز دلیل و عامل بروز این آسیب دیدگی مشخص نیست و به طور حتم نمی دانیم این آسیب دیدگی به دلیل چاقی بروز كرده است یا خیر، اما این بخش از مغز ،وزن بدن را كنترل می كند. این پژوهشگران فرض می كنند چاقی می تواند با التهاب در هیپوتالاموس مرتبط باشد و این موضوع مانع از واكنش هیپوتالاموس به هورمون هایی مانند انسولین می شود. نتایج این تحقیقات در نشریه بررسی های بالینی منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  قوي‌ترين ميدان مغناطيسي در علم پزشكي  ::::..

نوموگراف‌هاي تشديد مغناطيسي ميدان بالاي زيمنس مشاهدات جديدي را از داخل مغز انسان فـراهم مي كنند. اين دستگاه‌ها به منظور بررسي عملكـرد مغـزي انسـان طـراحـي شده‌اند. در حال حاضر 3 دستگاه MRI با ميدان مغناطيسي قوي 4، 9، 3 و 7 تسلا ساخته و تحويل داده شده‌اند. در ‌واقع، كمپاني زيمنس تنها شركتي است كه قادر به ايجاد مـيـدان مغنـاطيسـي 4/9 تسـلا بـه منظـور مطـالعـات كلينيكي انساني است. اين ميدان مغناطيسي ايجاد شده، 200 هزار بار قوي تر از ميدان مغناطيسي كره زمين است و بسيار قوي‌تر از ميدان 5/1 تسلايي است كه در مطالعات باليني متداول است. سيستم ميدان بالا، دانشمندان را قادر مي‌سازد كه جزئيات بيشتري از بدن انسان را آشكار سازند، ساختارهاي مغزي را مشخص كرده و عملكردهاي با مقياس ميكروسكوپ را بررسي كنند. مطالعات اينگونه جزئيات بدن انسان، پزشكان را قادر به مشاهدات بهتري براي بررسي علل بيماري‌هاي مثل تصلب شــرائـيــن، آلــزايـمــر، پــاركـيـنـســون، صــرع و رشـد تـومـورهـا مـي‌سـازد. عـلاوه بـرايـن عـلـل تـغييرات رفتاري مثل مشكلات خواندن و نوشتن، نداشتن تمركز و پيش فعالي شناخته خواهند شد. جـالـب آنكه از اين دستگاه حتي براي بررسي علت شنوايي بهتر موسيقيدان‌ها در مقايسه با افراد عادي استفاده شده است.

ادامه نوشته

..::::  مغز شما خوانده مي‌شود  ::::..

دانشمندان دانشگاه اونتاريوي غربي بعد از مدت‌ها بررسي تصاوير MRI فانكشنال، ادعا مي‌كنند كه قادرند تنها به كمك تصاوير MRI پيش‌بيني كنند كه يک فرد قصد دارد چه حركتي را با دست خود انجام دهد. در واقع آنها با مقايسه تصاوير مربوط به فعال شدن مناطق مختلف مغز در تصاوير مغناطيسي، ارتباط ميان فعاليت‌هاي مغزي و حركتي را كه عضله‌ها انجام خواهند داد، پيدا كرده‌اند بنابراين مي‌توانند حدس بزنند كه مغز چه دستوري را براي عضله‌هاي دست صادر مي‌كند. فايده اين تحقيق بيشتر از همه به معلولان حركتي مي‌رسد تا بتوانند از دستگاه‌هايي بهره بگيرند كه براساس فرامين مغز بيمار، قادر به فعال‌سازي اندام‌هاي مصنوعي باشند. از سوي ديگر، در صورت گسترش اين‌گونه تحقيقات، شناخت بهتر عملكردي مغزي و حتي احتمال خواندن افكاري كه از مغز مي‌گذرد، امكان‌پذير مي‌شود. با اين روش شايد تا ساخت اندام‌هاي مصنوعي كنترل‌شده به وسيله مغز فاصله زيادي نداشته باشيم، البته هنوز تا رسيدن به تكنيك خواندن افكار راه درازي باقي است و اين خواندن مغز فعلا فقط در حد پيش‌بيني دستورات مربوط به عضلات است.

ادامه نوشته

..::::  رژيم غذايي پرچرب به مغز آسيب جدي وارد مي‌كند  ::::..

متخصصان دانشكده پزشكي دانشگاه واشنگتن در آزمايش جديدي هشدار دادند كه يك رژيم غذايي پرچرب حتي در كوتاه مدت نيز مي‌تواند آسيب جدي به بافت مغزي وارد كند. به گزارش ايسنا، اين متخصصان روي مغز موشهايي مطالعه كردند كه چاق بودند و يك رژيم غذايي پرچرب را نيز دنبال كرده بودند. آزمايشات نشان داد مصرف غذاهاي چرب به قسمتي از مغز موش‌ها موسوم به هيپوتالاموس آسيب مي‌رساند. هيپوتالاموس در واقع منطقه‌اي از مغز است كه نقش كنترل احساس نياز به خوردن و ارسال سيگنال سيري به مغز براي دست كشيدن از غذا را بر عهده دارد. به نوشته روزنامه سان، متخصصان دريافتند نشانه‌هاي مشابهي از اين گونه آسيب‌ها در همين منطقه از مغز انسانهاي چاق نيز وجود دارد. مايكل شوارترز متخصص اصلي در اين مطالعه مي‌گويد: ظرف 24 ساعت ما رژيم غذايي موش‌ها را به يك رژيم پرچرب تبديل كرديم بلافاصله شاهد آسيب‌هاي منطقه هيپوتالاموس بوديم. اين يافته تاييد مي‌كند كه حتي در كوتاه مدت نيز خوردن چربي زياد موجب بروز اين قبيل از آسيب‌هاي مغزي مي‌شود. متخصصان دريافتند هرچند مغز تلاش مي‌كند كه به شيوه‌اي موثر اين صدمات را ترميم كند اما التهاب مغزي تا زماني كه مصرف غذاي پرچرب ادامه داشته باشد، باقي مي‌ماند.

ادامه نوشته

..::::  سلول های گلیا؛ پردازشگران اطلاعات در مغز  ::::..

سلول های 'گلیا'( Glia) كه در واقع شكل یونانی' glue' به معنای چسب است، سلول های عصبی مغز را در كنار هم نگه می دارند و از سلول های مغزی تعیین كننده تفكرات و رفتار انسان محافظت می كنند. به گزارش فیزورگ اكنون دانشمندان دریافته اند كه سلول های گلیا برای انعطاف پذیری و شكل پذیری مغز مهمترین نقش را ایفا می كنند. این سلول ها كمك می كنند كه چگونه مغز اطلاعات را انتخاب كند، بیاموزد و ذخیره كند. به گفته محققان سلول های گلیا به جز حفظ سلول های مغزی در كنار هم، كارهای بسیار بیشتری انجام می دهند.
سازوكاری درون سلول های گلیا وجود دارد كه اطلاعات را برای اهداف یادگیری دسته بندی می كند. سلول های گلیا در واقع سوپروایزرهای مغز هستند. با تنظیم پایانه های عصبی (سیناپس ها) انتقال اطلاعات را بین نورون ها كنترل می كنند و چگونگی یادگیری و پردازش اطلاعات را تحت تاثیر قرار می دهند. اكنون پژوهشگران دانشگاه كالیفرنیا در سن دیه گو و دانشگاه لیون فرانسه نخستین مدل رایانه ای را ارایه كرده اند كه تاثیر سلول های گلیا را بر انتقال اطلاعات سیناپسی نشان می دهد. نتایج این تحقیقات در نشریه PLoS Computational Biology منتشر شده است.
این مدل می تواند در فناوری های بر پایه شبكه های مغزی مانند میكروتراشه ها و نرم افزارهای رایانه ای و همچنین در تحقیقات اختلالات مغزی مانند آلزایمر و صرع به كار گرفته شود. سلول های عصبی و گلیا دو نوع سلول موجود در مغز هستند. فرض دانشمندان بر آن است كه حافظه و یادگیری توسط فعالیت های سیناپسی انجام می شود چرا كه شكل پذیر هستند و می توانند محرك های مختلف را بپذیرند. اما در مطالعه جدید پژوهشگران نقش های دیگری برای سلول های گلیا در فعالیت مغزی نشان دادند. سلول های گلیا به میزان فراوانی در هیپوكامپ و قشر مغز وجود دارند. این دو بخش، بیشترین كنترل را بر توانایی مغز در پردازش اطلاعات، یادگیری و حفظ دارند.
در حقیقت برای هر سلول عصبی، دو تا پنج سلول گلیا وجود دارد. در واقع مغز مانند یك شبكه اجتماعی است. پیام ها از طریق سیناپس ها ارسال می شوند اما گلیا مهار كننده اصلی است و تنظیم می كند كه كدام پیام ها چه زمانی فرستاده شود. این سلول ها همچنین موجب انتقال اطلاعات می شوند و یا درصورت فعال شدن بیش از اندازه سیناپس ها آنها را كند می كنند. این امر موجب می شود سلول های گلیا كه محافظان پردازش یادگیری و حافظه ما هستند انتقال اطلاعات را برای عملكرد مغزی بهینه هدایت كنند.

ادامه نوشته

..::::  راهيابي به اعماق مغز انسان  ::::..

در حال حاضر ميکروسکوپ‌هاي موجود قادرند تنها به لايه‌هاي سطحي مغز موجودات زنده نفوذ کنند و لايه‌هاي عمقي‌تر از 700 ميکرون قابل رويت نيست. به تازگي پژوهشگران موفق به ساخت ميکروسکوپي شدند که قادر است تا لايه‌هاي عمقي مغز نفوذ کرده و فعل و انفعالات سلول‌ها را نمايش دهد. تاکنون اين وسيله در حيوانات آزمايشگاهي مورد آزمايش قرار گرفته و نتايج موفقيت‌آميزي داشته است. تنها مشکلي که مانع از آزمايش آن در انسان مي‌شود، احتمال بروز آسيب‌هاي بافتي در مسير حرکت اين وسيله است. اين پژوهشگران عنوان کردند که به محض تاييد ايمني اين وسيله، آن را در مغز انسان‌ آزمايش خواهند کرد.

ادامه نوشته

..::::  كم خوري، مغز را جوان نگه مي‌دارد  ::::..

در يك آزمايش جديد معلوم شد پرخوري مي‌تواند موجب پير شدن زودتر مغز شود در حالي كه كم خوردن باعث فعال شدن نوعي مولكول در اين عضو حياتي مي‌شود كه حاصل آن جوان ماندن مغز است. به گزارش سرويس بهداشت و درمان ايسنا،‌ گروهي از متخصصان دانشگاه «سيكردهارت» در رم، مولكولي را شناسايي كرده‌اند كه CREB1 ناميده مي‌شود. اين مولكول محدوديت مصرف كالري را در مغز موش‌هاي آزمايشگاهي مورد هدف قرار مي‌دهد. اين متخصصان متوجه شدند كه مولكول CREB1 ‌بسياري از ژن‌هايي را فعال مي‌سازد كه به افزايش طول عمر مرتبط هستند و هم چنين عامل موثري در فعاليت مناسب مغز محسوب مي‌شوند. بعلاوه آزمايشات تاييد كرد احتمال فعال سازي اين مولكول زماني افزايش پيدا مي‌كند كه فرد به كم‌خوري عادت داشته باشد در حالي كه پرخوري موجب كاهش فعاليت مولكول مزبور مي‌شود. به گزارش اينديپندنت، اين متخصصان مي‌گويند: ما اميدوار هستيم كه بتوانيم در آينده از طريق داروهاي جديد، اين مولكول را فعال كرده و از اين طريق به جوان نگه داشتن مغز و در نتيجه به جلوگيري از آلزايمر و پاركينسون كمك كنيم. شرح اين مطالعه در مجله دستاوردهاي آكادمي ملي علوم امريكا ارائه شده است.

ادامه نوشته