در معیار ROME III برای سندرم روده تحریک پذیر، می بایست ناراحتي يا درد راجعه شکم در حداقل 3 روز از ماه در 3 ماه گذشته که با حداقل 2 مورد از اين 3 معيار همراه باشد:
بهبود با دفع، شروع همراه با تغيير در دفعات اجابت مزاج، شروع همراه با تغيير در قوام (ظاهر) مدفوع.
اين معيارها بايد در 3 ماه گذشته پر شده باشند و پيش از گذاشتن تشخيص حداقل 6 ماه از شروع علايم گذشته باشد. منظر از احساس ناراحتي، احساسی است که به صورت درد توصيف نشده باشد. در تحقيقات پاتوفيزيولوژي و کارآزماييهاي باليني، فراواني درد يا ناراحتي به ميزان حداقل 2 روز در هفته طي مدت ارزيابي غربالگري، براي احراز معيارها لازم دانسته ميشود.
در معیار ROME III برای یبوست کارکردی، باید دو مورد از معیارهای زیر وجود داشته باشد:
زورزدن حداقل در 25 درصد موارد دفع وجود داشته باشد، مدفوع سفت یا گلوله مانند (Lumpy) حداقل در 25 درصد موارد دفع وجود داشته باشد، احساس تخله ناکامل حداقل در 25 درصد موارد دفع وجود داشته باشد، احساس انسداد يا گرفتگي آنورکتال حداقل در 25 موارد دفع وجود داشته باشد، نياز به مانورهاي دستي براي تسهيل دفع (مثلا تخليه با انگشت يا حمايت از کف لگن) حداقل در 25 موارد دفع وجود داشته باشد، کمتر از 3 بار دفع مدفوع در هفته وجود داشته باشد.
می بایست بدون مصرف مسهلها ندرتا مدفوع نرمي وجود داشته باشد و همچنین معيارهاي تشخيصي براي سندرم روده تحريکپذير کافي نباشند. اين معيارها بايد در 3 ماه گذشته پر شده باشند و پيش از گذاشتن تشخيص حداقل 6 ماه از شروع علايم گذشته باشد.
..:::: موثربودن تصويربرداري PET در سرطان ريه ::::..
تصويربرداري پيشرفته با اسكن PET وعده پيشبيني اين موضوع را ميدهد كه كدام بيماران مبتلا به سرطان ريه غيرقابلجراحي، تومورهاي تهاجميتر داشته و به دنبال درمان كموتراپي/ رادياسيون به درمان اضافي هم نياز پيدا ميکنند. درواقع يافتههاي تحقيق فوق اين توانايي را دارند تا به پزشكان وسيلهاي موثرتر و درخور توجه براي بيماران مبتلا به سرطان ريه پيشرفته موضعي ارائه دهند. در واقع اسكن PET نشان ميدهد كه كدام بيماران تومور تهاجميتري داشته و كدام يك به درمان شديدتر نياز دارند. اين نوع اسكن نواحي با شدت بيشتر را مشخص ميكند كه به عنوان «نقاط داغ» شناخته ميشوند، بنابراين پزشكان ميتوانند با دقت بيماري را دنبال كنند.
در واقع به دليل اينكه سلولهاي سرطاني سريعتر از سلولهاي نرمال مولكول قند (موسوم به FDG) مصرف ميكنند، نواحي تومورال به طور معمول در اسكن PET روشن ميشوند. همين امر نشان از تهاجميتر بودن تومور دارد؛ يعني هر چه برداشت FDG بيشتر باشد، ميزان عود تومور بيشتر و بقاي بيماران كمتر.
..:::: دستگاه جدید براي درمان بزرگسالان مبتلا به آسم شديد ::::..
اداره نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده دستگاه جديدي را تحت عنوان Alair Bronchial Thermoplasty System مورد تاييد قرار داد. اين دستگاه براي درمان بزرگسالان مبتلا به آسم شديد که درمان دارويي براي بهبود علايم آنها با شکست مواجه شده، کاربرد دارد. اين وسيله داراي کاتتري است که از نوک آن انرژي گرمايي به راههاي هوايي ساطع ميشود. اداره نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده اعلام کرده اين وسيله براي کنترل علايم بيماران مبتلا به آسم شديد بالاتر از 18 سال که نسبت به داروهاي استنشاقي کورتيکواستروييد و همچنين آگونيستهاي طولانياثر بتا مقاومت نشان ميدهند، موثر است. نتايج حاصل از مطالعات مختلف نشان دادهاند که:
اين وسيله در 32 درصد موارد باعث کاهش حملات آسمي ميشود. در 84 درصد موارد مشکلات اورژانسي تنفسي کاهش مييابد. در 73 درصد کاهش بستري شدن در بيمارستان مشاهده شده است. در 66 درصد موارد کاهش درساعات يا روزهاي از دست دادن کار يا فعاليت روزانه را به همراه داشته است.
نتايج حاصل از اين مطالعه در نشريه American Journal of Respiratory and Critical Care Medicine به چاپ رسیده است. جفري شورن، يکي از مسوولان بخش نظارت بر تجهيزات پزشکي در اداره نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده ميگويد: «اين وسيله انتخاب خوبي براي بيماراني است که درمان آنها با شکست مواجه شده و کنترل بيماري آنها براي پزشکان بسيار مشکل است.»
اين وسيله ساخت شرکت آسماتکس است و براي کامل شدن مطالعه در حال حاضر 300 بيمار مبتلا به آسم شديد را در مراکز مختلف در ايالات متحده در دست بررسي دارد. براي تاييد اين دستگاه 297 بيمار مبتلا به آسم شديد که با شکست در درمان دارويي مواجه شده بودند، توسط اين دستگاه تحت درمان قرار گرفتند. اين مطالعه نشان داد ميزان حملات آسم شديد در اين بيماران نسبت به گروه کنترل به شدت کاهش يافته است. با اين حال اين سازمان عنوان کرد براي ارزيابي کارايي و ايمني اين وسيله در درازمدت، نياز به يک مطالعه 5 ساله است. اين دستگاه در بيماراني که داراي وسايل الکتريکي مانند پيسميکر هستند، قابل استفاده نيست. همچنين در افرادي که به داروهاي ليدوکايين، آتروپين و بنزوديازپين حساسيت دارند، نميتوان از اين وسيله استفاده کرد. افرادي که داراي عفونت يا خونريزي فعال ريه هستند و يا بيماراني که رژيم کورتيکواستروييد آنها طي دو هفته اخير تغيير کرده، نبايد از اين دستگاه استفاده کنند.
..:::: DNA در خدمت سرطان ::::..
شرکت Chronix Biomedical در گزارشي، خلاصهاي از اطلاعات مربوط به کاربرد تستهاي خون DNA سرم خود را که براي تشخيص زودهنگام و دقيق سرطان پستان و پروستات استفاده ميشوند، ارايه کرد. اين الگوريتمهاي تستي منحصر به فرد با استفاده از تشخيص قطعات DNA در خون که از سلولهاي سرطان در حال مرگ (apoptotic) آزاد ميشوند، ميتوانند با حساسيتي معادل 92 درصد و اختصاصيت 100 درصد، در هر دو نوع سرطان پستان و پروستات استفاده شوند. اگرنتايج مثبت اين تست در کارآزماييهاي بزرگ نيز به اثبات برسند، پيشرفت قابل توجهي در تشخيص و درمان اين دو نوع سرطان ديده خواهد شد و حاکي از آن است که ارزيابي مناسب DNA سرم ميتواند ابزار تشخيصي مفيدي براي انواع سرطان و ديگر بيماريهاي مزمن باشد که آنها را هم دقيقتر و هم سريعتر نسبت به امکانات تشخيصي کنوني مشخص ميکنند.
..:::: اسکن پاراتيروييد به نفع اسکن تيروييد ::::..
پژوهشگران دانشگاه بن آلمان در يک بررسي مروري اعلام کردند انجام اسکن هستهاي با راديوداروي سستاميبي که براي انجام اسکن پاراتيروييد به کار ميرود، ميتواند در تشخيص و افتراق ضايعات خوشخيم از بدخيم تيروييد نيز موثر باشد. اين بررسي مروري نشان ميدهد عدم جذب ماده راديواکتيو سستاميبي در آن دسته از گرههاي سرد تيروييد که شک به بدخيمي آنها وجود دارد، ميتواند تا حدود زيادي احتمال بدخيمي را کنار بگذارد.
البته اين پژوهشگران تاکيد کردهاند که دقت اين روش تشخيصي 100 درصد نبوده و حساسيت ويژگي آن تنها بالاي 90 درصد است. به هر حال با توجه به غيرتهاجمي بودن اين اسکن و دسترسي آسان به آن در اکثر مراکز پزشکي هستهاي، اين روش ميتواند در تصميمگيري براي گرههاي سرد تيروييدي به متخصصان غدد کمک شاياني نمايد.
يبوست مزمن در بالغين
يبوست از قديم به صورت دفع مدفوع 3 مرتبه يا کمتر در هفته تعريف ميشده است. عوامل خطر يبوست عبارتند از: جنس مونث، سن بالا، بيتحرکي، دريافت کم کالري، رژيم غذايي کمفيبر، درآمد پايين، سطح پايين تحصيلات و مصرف تعداد زيادي دارو. يبوست مزمن به دو دسته کارکردي (اوليه) و ثانويه تقسيم ميشود. خود يبوست کارکردي را ميتوان به سه گروه سرعت انتقال (ترانزيت) طبيعي، سرعت انتقال آهسته يا يبوست خروجي تقسيم کرد. علل احتمالي يبوست مزمن ثانويه عبارتند از: مصرف داروها و نيز بيماريهايي از قبيل هيپوتيروييدي يا سندرم روده تحريکپذير. سالمندان فرتوت ممکن است با علايم غير اختصاصي يبوست از قبيل دليريوم، بياشتهايي و کاهش کارکرد مراجعه کنند. ارزيابي يبوست، اخذ شرح حال و معاينه فيزيکي براي رد علايم و نشانههاي هشداردهنده را شامل ميشود که عبارتند از: شواهد خونريزي، کاهش وزن ناخواسته، کمخوني فقر آهن، شروع جديد يبوست در افراد سالمند و پرولاپس رکتوم. بيماران داراي حداقل يک علامت يا نشانه هشداردهنده به ارزيابي فوري نياز دارند. ارجاع به فوقتخصص براي ارزيابي و انجام آزمونهاي تشخيصي بيشتر در اين موارد احتمالا الزامي است.
..:::: خطر كمتر سرطان كولوركتال با NSAIDها ::::..
زنان يائسهاي كه براي مدت حداقل 10 سال از داروهاي ضدالتهابي غيراستروييدي (NSAID) استفاده ميكنند، در مقايسه با زناني كه از اين گروه دارويي استفاده نميكنند، با خطر كمتر مرگ ناشي ازسرطان كولوركتال مواجهند. محققان اين مطالعه ارتباط ميان استفاده از آسپيرين و NSAIDهاي غيرآسپيريني را با مرگ ناشي از سرطان كولوركتال در بيش از 160 هزار زن يائسه سنجيدند كه از ابتدا هيچ سابقهاي از سرطان كولوركتال را ذكر نميكردند. در نهايت مشخص شد افرادي كه اظهار ميداشتند از NSAID استفاده كردهاند، تقريبا 30 درصد كمتر با ميزان مرگ ناشي از سرطان كولوركتال روبرو بودند. همچنين كاهش قابلتوجهي در مرگومير ناشي از اين نوع سرطان ميان زناني كه حداقل 10 سال از NSAID، مانند آسپيرين و ايبوپروفن استفاده كردهاند، ديده ميشد. نتايج اين مطالعه به روشن شدن بيشتر اهميت دورههاي مختلف مصرف NSAID در طول زمان براي كاهش خطر مرگ ناشي از سرطان كولوركتال كمك شاياني كرده است.
..:::: MRI در خدمت پايش درمان كلسترول بالا ::::..
دانشمندان به تازگي ادعا ميكنند اسكن MRI ميتواند به يك وسيله جديد و قدرتمند براي ارزيابي چگونگي كاركرد داروهاي ضدكلسترول بالا تبديل شود. امروزه در مطالعات جديد، اسكنهايMRI نسبت به آنژيوگرامها و اولتراسوند دقيقتر عمل ميكنند و مقدار كلسترول را درون پلاكهاي كرونر نشان ميدهند، به اين ترتيب مشخص ميكنند که آيا داروهاي ضدكلسترول بالا، در كاهش حجم اين پلاكها موثر بودهاند يا خير. در اين مطالعه 120 نفر به 3 گروه درماني تقسيم شدند. پس از 3 سال پيگيري، 33 بيمار با پلاك كارتيد مشخص، كاهش قابلتوجهي در ميزان كلسترول پلاكهاي خود داشتند، بهطوري كه حجم كلسترول از 4/60 ميليمتر مكعب به 4/37 ميليمتر مكعب رسيده بود. از سوي ديگر درصد حجم پلاكهاي كلسترول از 2/14 درصد به 4/7 درصد كاهش پيدا كرده بود. بنابراين استفاده از اسكن MRI براي پايش مقدار كلسترول در پلاك ميتواند به پزشكان كمك كند تا بهتر مشخص كنند كه تا چه اندازه داروهاي كلسترول ميتوانند كار كنند. اگر MRI نشان دهد كه كلسترول كاهش نيافته، شايد درمانهاي سختتر بيشتري موردنياز باشند.
..:::: درمان چاقی با دارویی جدید ::::..
شرکت داروسازي AMRI مطالعه کارآزمايي باليني فاز اول خود را روي داروي جديدي به نام ALB-127158 آغاز کرده است. اين دارو که براي درمان چاقي کاربرد دارد، آنتاگونيست گيرندههاي MCH1 (Melanin Concentrating Hormone) است. مطالعات اوليه روي موشها نشان داده که مصرف اين دارو پس از 28 روز، 18 درصد باعث کاهش وزن شده است و عوارض چنداني در نمونههاي حيواني نداشته است. مطالعات فاز اول براي ارزيابي ايمني اين دارو روي انسانها و اثرات فارماکوکينتيک آن روي سيستم فيزيولوژي طبيعي طراحي شده است.
..:::: انسولين، فقط 3 بار در هفته ::::..
مطالعههاي فاز دوم شرکت نورديک روي انسولين طولاني اثري که به نام دگلودک (Degludec) معروف است با نتايج موفقيتآميزي همراه بوده است. در اين مطالعه 77 درصد بيماراني که هفتهاي 3 بار با اين دارو تحت درمان قرا گرفته بودند داراي قند خون کنترل شده بودند. با توجه به اينکه اين دارو تنها هفتهاي 3 بار استفاده ميشود، ميتواند موفقيت بزرگي براي کنترل قند خون براي مبتلايان به ديابت باشد. در حال حاضر اين دارو تنها در مراحل تحقيقاتي است.
دارو88- درمان کم کاری تیروئید
کمکاري تيروييد (هايپوتيروييديسم) بيماري مزمني است که جمعيت زيادي را در کشورهاي مختلف مبتلا کرده است. خوشبختانه، تشخيص به موقع و به دنبال آن در پيش گرفتن درمان صحيح باعث کاهش مرگومير مرتبط با اين بيماري خواهد شد. اندازهگيري سطوح TSH و T4 در خون روش استاندارد تشخيص کمکاري تيروييد است. لووتيروکسين نيز درمان استاندارد است و در صورت تجويز صحيح، علايم هايپوتيروييديسم را به خوبي کنترل ميکند.
بهطور کلي، کمکاري غده تيروييد اختلالي است که با کاهش توليد هورمونهاي تيروييدي تشخيص داده ميشود. هماکنون، نزديک به 5 ميليون نفر از مردم آمريکا به اين بيماري مبتلا هستند. در هايپوتيروييديسم مادرزادي از زمان تولد غده تيروييد فاقد عملکرد است که در يک مورد از هر 4 هزار تولد در دنيا رخ ميدهد. هايپوتيروييدي در شيرخواران و اطفال باعث عقبماندگي رشدونمو ميشود و حتي ممکن است به عقبماندگي دايمي حرکتي و مغزي منتهي شود.
..:::: پاسخدهي متفاوت کودکان و بزرگسالان به داروهاي ضدآسم ::::..
مطالعات نشان دادهاند که برخي از داروهاي مورد استفاده در کنترل آسم که با عنوان بتاآگونيستهاي طولانياثر شناخته ميشوند. اگر به تنهايي در کودکان تجويز شوند، با افزايش خطر بروز عوارض جدي همراه خواهند بود؛ عوارضي نظير افزايش نياز به بستري بيمارستاني، اينتوبه و مرگ در کودکان دريافتکننده اين گروه داروهاي ضدآسم از بزرگسالان بيشتر است. البته، هرگاه بتاآگونيستهاي طولانياثر در ترکيب با کورتيکواستروييدهاي استنشاقي مورد استفاده قرار گيرند، بيماران با افزايش خطر مواجه نخواهند بود. نتايج بهدست آمده از مطالعه اخير در شماره نوامبر نشريه متخصصان بيماريهاي اطفال به چاپ رسيد. اولين بار در سال 2005 سازمان غذا و داروي آمريکا در زمينه ايمني بتاآگونيستهاي طولانياثر تحقيق کرد و به احتمال افزايش خطر بروز عوارض جدي متعاقب مصرف آنها پي برد. در سال 2008 ميلادي، اولين متاآناليز براي بررسي ايمني بتاآگونيستهاي طولانياثر ترتيب داده شد. براساس نتايج اين آناليز، کميته مشورتي سازمان غذا و داروي آمريکا به محدودسازي مصرف بتاآگونيستهاي طولانياثر فقط به موارد همراه با کورتيکواستروييدهاي استنشاقي راي داد. متاآناليز اخير نيز براي گسترش و بررسي بيشتر يافتههاي آناليز اول ترتيب داده شد. در متاآناليز اخير 110 مطالعه باليني با شرکت نزديک به 6100 نفر از مبتلايان به آسم حضور داشتند. در مجموع اين مطالعات سن افراد بالاي 4سال بود. برخي از آنها تجربه مصرف داروهاي گروه بتاآگونيستهاي طولانياثر را داشتند و برخي ديگر نداشتند. در کل، محققان دريافتند که 6/3حادثه بيشتر به ازاي هر هزار بيمار در سال، در بيماران تحت درمان با بتاآگونيستهاي طولانياثر در مقايسه با آنها که اين دارو را مصرف نميکنند رخ داده است. حوادث عبارت بودند از بستري بيمارستاني مرتبط با آسم اينتوبه و مرگ. در کودکان 4 تا 11 سال، تفاوت بين دو گروه 4/30حادثه به ازاي هر هزار بيمار در سال و در کودکان 12 تا 17 سال، تفاوت 6/11حادثه به ازاي هر هزار بيمار در سال بود. در بين اين کودکان شايعترين عارضه، بستري بيمارستاني مرتبط با حمله آسم گزارش شد.
به گفته دکتر دايان مورفي، کارشناس درمانهاي اطفال سازمان غذا و داروي آمريکا، گاه داروهايي که در بزرگسالان به پاسخدهي درماني خوبي ميانجامند، در کودکان مشکلساز ميشوند. شايد آسم در بزرگسالان و کودکان متفاوت است. شايد هم به دليل کوتاهتر بودن راههاي هوايي در کودکان چنين تفاوتي حاصل شده است. شايد هم کودکان هميشه در زمان مناسب والدين خود را از وقوع حمله آسم مطلع نميکنند. علت هر چه باشد، اين متاآناليز پيشنهاد ميکند که تجويز بتاآگونيستهاي طولانياثر به تنهايي در کودکان گزينه درماني مناسبي نيست.
..:::: تدوگلوتايد، داروي سندرم روده کوتاه ::::..
يک شرکت داروسازي فعال در زمينه توليد داروهاي مرتبط با اختلالات گوارش و اندوکرين به تازگي اعلام کرده است که داروي گاتکس(تدوگلوتايد)در مبتلايان به سندرم روده کوتاه اثربخش است. خلاصه چهار مطالعه در اين زمينه در نشست سالانه کالج گوارش آمريکا ارائه شد.
تدوگلوتايد، شکل نوترکيب آنالوگ شبه گلوکاگون پپتيد 2 (پروتيين دخيل در بازسازي جدار روده) است که در سندرم روده کوتاه موثر بوده و به خوبي تحمل شده است. تدوگلوتايد از سوي سازمان غذا و داروي آمريکا در گروه داروهاي اورفان طبقهبندي شده است.
..:::: عامل موثر در متاستاز سرطان كشف شد ::::..
دانشمندان سازوكار مهمي را در متاستاز (گسترش سرطان از يك عضو به عضو ديگر بدن ) كشف كرده اند كه در صورت تاييد، مي تواند به متوقف سازي رشد سرطان منجر شود. به گزارش ديلي اكسپرس، 'ديويد وايزمن' استاد زيست شيمي، زيست شناسي مولكولي و پاتولوژي مركز تحقيقات سرطان در دانشگاه نووا اسكوتيا در كانادا گفت: بر روي سطح سلول ماكروفاژ پروتئيني وجود دارد كه به آن امكان مي دهد به سوي منطقه رشد تومور برود.اين فرايند براي رشد تومور حياتي است. وي خاطرنشان كرد: اين يافته ها حاكي از زيست شناسي پيچيده سرطان است. وايزمن اظهار داشت: در حال حاضر همه محققان فكر مي كنند كه سلول هاي سرطاني مهمترين سلول هاي يك تومور هستند ، اگر چه اين گونه هست، اما اكنون دريافته ايم سلول هاي ديگري نيز بايد با سلول هاي سرطاني همكاري كنند تا موجب رشد تومور و گسترش آن به ديگر نقاط بدن شوند.
هم اكنون پژوهشگران كشف كردند تومورها بدون همكاري ماكروفاژها رشد نمي كنند. اين ماكروفاژها نيز بايد از خون و يا ديگر بافت هاي بدن عازم تومور شوند. اينكه چگونه آنها مي توانند از بافت ها و يا خون عبور كنند و به سوي تومور بيايند، يك راز است. اين ماكروفاژها بايد راه خود از درون بافت هايي كه مانعي را دراطراف تومور در حال رشد ايجاد مي كنند، باز كنند تا به تومور برسند و با سلول هاي سرطاني تركيب شوند.
محققان دريافتند در سطح خارجي ماكروفاژها پروتئيني موسوم به S100A10وجود دارد كه ماكروفاژ را قادر مي كند مانع بافتي را بردارد و به سوي منطقه توموري حركت كند. وايزمن گفت: از نظر تئوري، متوقف سازي ماكروفاژها يا S100A10 به صورت شيميايي مي تواند رشد تومور را كند و حتي متوقف كند. نتايج اين تحقيقات در نشريه Cancer Research منتشر شده است.
..:::: اريکيس، درماني براي عفونتهاي سودومونايي ريه ::::..
اريکيس (ARIKACE) نام داروي جديدي است که براي درمان عفونتهاي سودومونايي ريه مورد استفاده قرار خواهد گرفت. اين دارو که شکل استنشاقي آميکاسين ليپوزومي است در کارآزماييهاي باليني فاز دومي که توسط شرکت داروسازي ترنسآو به انجام رسيده هم در بيماران مبتلا به سيستيک فيبروزيس و هم در ديگر مبتلايان به برونشکتازي موثر و بيخطر بوده است.
اريکيس با دوز 560 ميليگرم يک بار در روز و براي 28 روز متوالي تجويز ميشود. تاکنون 105 بيمار در 33 مرکز درماني در سطح اروپا با اين دارو تحت درمان قرار گرفتهاند. اين دارو در نانوکپسولهايي فرآوري ميشود تا تحويل آنها به بافت ريه با تسهيل بيشتري صورت بگيرد. دارو از طريق نبولايزر مصرف ميشود و اندازه ذرات توليدي حدود يک ميکرون است. به منظور حمايت از توليد اين دارو، اداره نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده آن را در دسته داروهاي اورفان قرار داده و موسسه بينالمللي سيستيک فيبروزيس هم با اعطاي يک جايزه 9/3 ميليون دلاري به شرکت داروسازي تونسآو از توليد آن حمايت کرده است.
..:::: وترينت، براي سرطان کليه ::::..
شرکت داروسازي گلکسواسميتکلاين اعلام کرد محصول جديد اين شرکت با نام وترينت (Votrient) از سوي اداره نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده جهت درمان سرطانهاي پيشرفته کليه از نوع سلول کليوي مورد تاييد قرار گرفت. اين دارو که با نام ژنريک پازوپانيب (Pazopanib) توليد ميشود، يک دوز در روز و به شکل خوراکي تجويز ميشود.
اثر اين دارو از طريق مهار آنژيوژنز اعمال ميشود و به اين ترتيب از رشد تومور پيشگيري ميکند. شايعترين عوارض جانبي اين دارو در کارآزماييهاي باليني را اسهال، افزايش فشار خون، تغيير رنگ مو، تهوع، استفراغ و بياشتهايي تشکيل ميدادند. بروز اختلال در تستهاي عملکرد کبدي، درد شکم، هيپرگليسمي، لکوپني، هيپربيليروبينمي، نوتروپني، هيپوفسفاتمي، ترومبوسيتوپني، هيپومنيزيمي، هيپوناترمي و حتي يک مورد مرگ که احتمالا ناشي از مصرف اين دارو بوده است، نيز گزارش گرديدهاند.
..:::: درماني جديد براي مبتلايان به هپاتيت C ::::..
شرکت داروسازي سيکلون اعلام کرد که داروي07-SCV را روي بيمار دوم مورد آزمايش قرار داده است. 07-SCV براي درمان مبتلايان به هپاتيت C عودکننده به صورت تکدرماني يا همراه با ريباويرين به کار ميرود. اين درمان براي بيماراني پيشنهاد ميشود که پس از 44 هفته درمان ترکيبي با ريباويرين و اينترفرون عود بيماري مشاهده شود.
07-SCV يک محرک سيستم ايمني است که مکانيسم عمل آن تاثير بر سلولهاي T-Helper است که باعث پاکسازي ويروسها ميشوند. مطالعات اوليه نشان دادند که مصرف اين دارو به تنهايي در مدت هفت روز باعث کاهش چشمگير بار ويروس در مبتلايان به هپاتيت c شده است. مدت درمان در نظر گرفته شده براي اين بيمار هشت هفته است که چهار هفته تکدرماني با 07-SCV و چهار هفته درمان ترکيبي اين دارو با ريباويروين انجام ميشود.
..:::: بنداموستين، درماني موفق براي لنفومهاي مقاوم ::::..
براساس دادههایي که در مجله سرطان به چاپ رسيده است، استفاده از داروهاي بنداموستين (Bendamudtin) ميتواند در مبتلايان به لنفومهاي مقاوم به درمان نتايج اميدوارکنندهاي را در پي داشته باشد. در مطالعات چندمرکزي در بيماران مبتلا به لنفوم غيرهوچکيني نوع B که به داروي رتيوکسيمب مقاومت نشان دادهاند مشخص شده است در صورت استفاده از داروي بنداموستين، 14 درصد از بيماران حذف کامل شواهد بيماري را کسب خواهند کرد و بقاي بدون پيشرفت بيماري حداقل 9 ماه خواهد بود. در 64 درصد از باقي بيماران هم درجات قابل توجه و ارزشمندي از بهبود بيماري مشاهده ميشود. در اين مطالعه که روي يکصد بيمار 31 تا 84 ساله در 28 مرکز درماني درکشورهاي کانادا و آمريکا انجام شده است، مشخص گرديد بنداموستين به طور کلي به خوبي تحمل ميشود و عوارض جانبي آن معمولا قابل درمان و اصلاح هستند. سميت برگشتپذير خوني از درجه 3 يا 4، شامل نوتروپني (در 61 درصد بيماران)، ترومبوسيتوپني (در 25 درصد افراد تحت مطالعه)، و آنمي در 10 درصد شرکتکنندگان مشاهده شد. شايعترين عوارض جانبي غيرخوني را حالت تهوع (در 77 درصد موارد)، عفونت (در 69 درصد درمانشدگان)، خستگي (64 درصد)، اسهال (42 درصد بيماران)، تب (36 درصد موارد)، يبوست (31 درصد بيماران) و بياشتهايي (در 24 درصد بيماران) تشکيل ميدادند.
بنداموستين براي بيماران، به صورت انفوزيون داخل وريدي آهسته و ظرف 60 تا 120 دقيقه تجويز ميشود. دوز دارو 120 ميليگرم به ازاي هر يک مترمربع از سطح بدن است که در دو روز متوالي تجويز ميگردد. 6 تا 8 سيکل از اين درمان براي بيماران با فواصل 21 روزه تکرار ميشود. اين دارو در کشورهاي آلمان و سوييس تحت نام ريبوموستين (Ribomustin) مجوز توليد و مصرف دريافت کرده است. در حال حاضر 12 کشور اروپايي در حال مرور داروهاي ارايه شده از کارآزماييهاي باليني اين دارو هستند تا آن را تاييد نمايند. پيش از اين از داروي مزبور در ترکيب با داروهاي شيميدرماني ديگر و يا به تنهايي براي درمان و کنترل بيماريهايي همچون مالتيپلميلوما و لوکمي لنفوسيتيک مزمن هم استفاده شده است. بنداموستين در کشور آمريکا با نام تجاري تريندا (TREANDA) توليد ميشود و توسط شرکت داروسازي سفالون توزيع ميگردد.
پرفسور براد اس کال از دانشکده پزشکي و بهداشت عمومي دانشگاه ويسکونزين ايالاتمتحده که مسوول اجراي کارآزماييهاي باليني روي بنداموستين است، گفت: «با تمام شواهد موجود ما هنوز مطمئن نيستيم که آيا منافع اين دارو براي بيماراني که چندبار تحت شيميدرمانيهاي ديگر قرار گرفتهاند و معمولا درسن کهنسالي هم هستند از مضرات آن بيشتر است يا خير». بنابراين به نظر ميرسد هنوز نياز به انجام مطالعات و بررسيهاي بيشتر در اين مورد وجود دارد. با اين وجود انجمن اونکولوژي باليني آمريکا اين دارو را در فهرست مهمترين پيشرفتهاي باليني در درمان سرطان در سال 2008 ميلادي و به عنوان درماني براي لوکميهاي لنفوسيتيک مزمن قرار داده است.
..:::: دارويي براي مالتيپل میلوما مقاوم ::::..
کارفيلزوميب (Carfilzomib) محصول جديد شرکت داروسازي انيکس است که براي درمان مالتيپلميلومهاي مقاوم به درمان يا راجعه به کار ميرود. کارآزماييهاي باليني فاز دوم حاکي از آن است اين دارو که نوعي مهارکننده پروتئازوم است ميتواند مدت زمان باقيماندن بيماري در حالت سرکوب را تا حدود 4/8 ماه افزايش دهد. نتايج اين کارآزماييهاي در همايش سال جاري انجمن هماتولوژي آمريکا عرضه شدهاند. دوز دارو 20 ميليگرم به ازاي هر مترمربع از سطح بدن تعيين شده است شايعترين عوارض جانبي درمان را خستگي، پنوموني، نوتروپني، لنفوپني و آنمي تشکيل ميدهند که اکثرا قابل مديريت و کنترل شونده هستند.
..:::: کونکسا، برای کسانی که نفسشان در خواب بند ميآيد ::::..
شرکت داروسازي ويووس از نتايج موفقيتآميز مطالعات خود روي داروي کونکسا (Qnexa) خبرداد. اين داروي جديد براي درمان آپنههاي انسدادي در زمان خواب به کار ميرود. مطالعات نشان دادند که يک دوره درمان 28 هفتهاي با اين دارو باعث بهبود چشمگير بيماران مبتلا به آپنه خواب شده است. علاوه بر اين، اين دارو کمک موثري در کاهش وزن اين بيماران کرده است. بهبودي اين بيماران از روي افزايش ميزان اکسيژن خون و علايم بيماران ارزيابي شده است.
در حال حاضر هيچ درمان دارويي موثري براي اين بيماران وجود ندارد. نتايج حاصل از مطالعات نشان داد که اين درمان باعث کاهش 69 درصدي آپنه در بيماران شده است. ميزان آپنه هم در طول يک ساعت خواب بيماران به طور ميانگين از 46 مورد به 14 مورد کاهش يافته است. کاهش وزن در اين بيماران در طي 28 هفته حدود 2/10 درصد گزارش شده است. علاوه بر اين تا ميزان فشار سيستوليک 15 ميليمتر جيوه کاهش داشته است. ميزان اشباع اکسيژن به طور معنيداري افزايش داشته است. اين دارو به خوبي در بيماران تحمل شده و شايعترين عوارض جانبي آن شامل خشکي دهان، تغيير قواي چشايي و عفونت سينوسها بوده است.
کونکسا باعث کنترل آزادسازي فنترآمين و توپيرامين در بدن ميشود و در نتيجه در کنترل اشتهاي بيماران موثرا ست. در حال حاضر از اين دارو براي کاهش وزن و کنترل ديابت نوع دو هم استفاده ميشود. پژوهشگران معتقدند اين دارو علاوه بر کاهش وزن با مکانيسمهاي ديگري نيز قادر است در کنترل آپنه نقش داشته باشد که کشف اين مکانيسمها نياز به مطالعات بيشتري دارد. اين دارو به شکل کپسول تهيه شده و يک بار در روز توسط بيماران مورد استفاده قرار ميگيرد.
در حال حاضر 18 ميليون آمريکايي به آپنه خواب مبتلا هستند و جالب اينجاست که حدود 60 درصد از اين بيماران تشخيص داده نشده و درماني براي آنها انجام نميشود. ارتباط بسيار نزديکي بين آپنه خواب و بيماريهاي قلبيعروقي مانند افزايش فشارخون، ديابت، سکته مغزي، نارسايي قلبي و مرگ ناگهاني وجود دارد، بنابراين تشخيص و درمان به موقع ميتواند نقش موثري در بهبود سلامت افراد جامعه ايفا کند و هزينههاي تحميل شده در اثر بروز بيماريهاي مزمن را کاهش دهد.
در حال حاضر مهمترين درمانهاي موجود براي اين بيماري تغيير الگوي زندگي و استفاده از هواي با فشار مثبت (CPAP) و جراحي است که با ورود داروي کونکسا پژوهشگران به شدت به درمان دارويي اين بيماري اميدوار شدهاند. حتي اميد ميرود هزينه درمان اين بيماري با روش دارويي نسبت به روشهاي موجود و رايج فعلي کمتر شود.
..:::: ویکتوزا، درمان بیماران مبتلا به دیابت ::::..
شرکت داروسازي نوونورديسک اعلام کرد موفق شده است براي محصول جديد خود از اداره نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده آمريکا تاييديه دريافت کند. اين محصول جديد که ويکتوزا (Victoza) نام دارد در واقع براي درمان بزرگسالان مبتلا به ديابت قندي نوع 2 مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
ويکتوزا، آنالوگ پپتيد شبکه گلوکاگوني انساني نوع (1-GLP) است که به صورت تزريقي توسط بيماران مبتلا به ديابت مورد استفاده قرار خواهد گرفت. اين دارو که با نام ژنريک ليراگلوتيد (Liraglutide) توليد ميشود يک بار در روز براي بيماران تجويز ميشود. ويکتوزا در کارآزماييهاي باليني مرحله سوم با کاهش سطح سرمي هموگلوبين A1C نسبت به درمانهاي استاندارد فعلي همراه بوده و علاوه بر اين کاهش وزن بيماران را نيز به همراه داشته است. همين يافتهها باعث شده است که چندي پيش انجمن ديابت آمريکا، انجمن اروپايي براي مطالعه ديابت و همچنين انجمن اندرکرينولوژيستهاي باليني ايالات متحده راهکارهاي پيشنهادي خود را براي درمان ديابت به روزرساني کنند و به اين ترتيب براي آن دسته از ديابتيهايي که قند خون آنها به طور مطلوب کنترل نميشود و يا در تعديل شيوه زندگي ناموفق بودهاند، استفاده از آگونيستهاي 1-GLP (نظير ويکتوزا) را به عنوان يک گزينه پيشنهادي مطرح نموده است.
شرکت داروسازي نوونورديسک اعلام کرده است ظرف 4 تا 6 هفته آتي ويکتوزا را در بازار دارويي ايالات متحده توزيع خواهد کرد. اين دارو پيش از اين موفق به کسب تاييديه از مقامات دارويي اروپا شده و در حال حاضر مجوز توزيع در 27 کشور عضو اتحاديه اروپا را دارد. علاوه بر اين کشورهاي مکزيک، ايسلند و ژاپن نيز استفاده و توزيع اين دارو را تاييد کردهاند.
طراحان و سازندگان اين دارو استفاده از ويکتوزا را به هيچ عنوان در حال حاضر براي مبتلايان به ديابت قندي نوع 1 و نيز کتواسيدوز ديابتي توصيه نميکنند. ويکتوزا به عنوان يک مولکول صناعي تا 97 درصد به 1-GLP طبيعي شباهت دارد. اين دارو تنها زماني که سطح سرمي قند خون بالاست سلولهاي پانکراس را وادار به ترشح انسولين ميکند و بنابراين براي رژيم غذايي و ورزش در درمان ديابتيهاي نوع 2 کمککننده خواهد بود.
از ويکتوزا ميتوان براي درمان تکدارويي و يا در ترکيب با چند داروي ديگر کاهنده قند خون (درمان چند دارويي) استفاده کرد. در مطالعه روي حيوانات آزمايشگاهي، ويکتوزا باعث وقوع تومورهايي با منشأ سلول C (به عنوان يک عارضه جانبي وابسته به دوز و طول مدت درمان) در بافت تيروييد شده است و به همين دليل استفاده از اين دارو براي افرادي که سابقه شخصي يا خانوادگي سرطان مدولاري تيروييد دارند منع شده است. در مصرفکنندگان اين دارو شيوع پانکراتيت نيز افزايش پيدا ميکند و در صورت وقوع پانکراتيت، حتي بعد از درمان نيز نبايد دوباره مصرف دارو را آغاز کرد. شايعترين عوارض جانبي اين دارو را در کارآزماييهاي باليني سردرد، تهوع، اسهال و خارش (به علت عوارض ناشي از ايمونوژنيسيته اين دارو همچون توليد آنتيبادي ضد ليراگلوتيد) تشکيل ميدادهاند.
..:::: زندگي را بدون خستگي و درد عضلاني تجربه کنيد ::::..
شرکت داروسازي جاز اعلام کرد که اداره نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده داروي جديد اين شرکت به نام JZP-6 را مورد تاييد قرار داده است. اين دارو که به نام سديم اکسيبيت (Sodium Oxybate) نيز معروف است براي درمان فيبروميالژي به کار ميرود. مطالعات نشان دادند که اين دارو به طور معنيداري نسبت به دارونما باعث کاهش درد و خستگي ميشود. همچنين عملکرد روزانه بيماران را نيز بهبود ميبخشد. اين دارو به خوبي توسط بيماران تحمل شده JZP-6 دارويي از خانواده گاما- هيدروکسي بويترات است و مکانيسم اثر آن تداخل با سيستم گابا و رسپتورهاي GHS است.
..:::: هرسپتين، درمان جديد سرطان معده ::::..
شرکت معتبر داروسازي روشه اعلام کرد مقامات دارويي اروپا موافقت خود جهت استفاده از داروي هرسپتين (Herceptin) در درمان سرطانهاي معده را اعلام کردهاند. به اين ترتيب از اين پس از هرسپتين ميتوان علاوه بر سرطان پستان، در سرطانهاي معدهاي که از نظر گيرنده HER-z مثبت هستند هم بهره برد و آن را در ترکيب با شيميدرماني در موارد سرطان متاستاتيک معده تجويز نمود.
اين نتيجهگيري براساس نتايج کارآزماييهاي باليني با عنوان TOGA صورت گرفته است. در اين کارآزمايي تصادفي شده، فاز سوم هرسپتين براي آن دسته از مبتلايان به سرطان معده با پاتولوژي HER-z مثبت تجويز شد که متاستاز يا عود داشتند و يا به علت تهاجم موضعي غيرقابل عمل جراحي شناخته شده بودند. حدود 3800 بيمار با مشخصات مزبور مورد بررسي قرار گرفتند و درنهايت 594 بيمار HER-Z مثبت وارد مطالعه گرديدند. هرسپتين با دوز 6 ميليگرم به ازاي هر کيلوگرم از وزن بدن هر سه هفته يک بار براي بيماران تجويز گرديد. در گروه شاهد از داروي زلودا يا 5-فلوئورولوراسيل داخل وريدي در ترکيب با سيسپلاتين استفاده شد. در آن دسته از بيماراني که با هرسپتين تحت درمان قرار گرفته بودند، درنهايت ميزان بقا به طور متوسط حدود 7/2 ماه افزايش پيدا کرد و به 8/13 ماه رسيد که تفاوت ايجاد شده گروه شاهد از نظر آماري معنيدار شده بود. به طور کلي ميزان پاسخ به درمان به دنبال استفاده از هرسپتين از 5/34 درصد به 4/47 درصد افزايش پيدا کرده است. ميزان پاسخ به درمان در گروهي که سطح گيرندههاي HER-Z در آنها بالاتر بود به مراتب نسبت آناني که گيرندههاي کمتري داشتد بيشتر گزارش شده است.
هرسپين به اين ترتيب از اين پس به جز درمان سرطان پستان وارد مراحل درماني مبتلايان به سرطان معده با شرط مثبت بودن گيرنده HER-Z نيز ميشود. اين دارو آنتيبادي تکدودماني انسانيشدهاي است که عليه گيرندههاي HER-Z اثر کرده و آنها را مهار ميکند. از اين دارو ميتوان هم به صورت درمان تکدارويي و هم به صورت ترکيب با ديگر داروهاي شيميدرماني استفاده کرد. اين دارو از سال 1998 به طور گسترده در سراسر جهان براي درمان سرطان پستان مورد استفاده قرار گرفته و آمارها تخمين ميزنند که تاکنون بيش از 740 هزار بيمار در سراسر جهان با آن تحت درمان قرار گرفتهاند.
هدکتر پاسکال سوريوت، مدير بخش اجرايي شرکت روشه در زمينه داروي هرسپتين اعلام کرد: «با توجه به اينکه اين دارو در گروه بيماراني که سطح بالاي HER-Z داشتند ميزان بقا را از 8/11 ماه به 16 ماه افزايش داده، به نظر ميرسد اضافه کردن اين داروي نسبتا گرانقيمت به پروتکل درماني مبتلايان به سرطان معده با توجيه مقبول اقتصادي همراه است.» وي نتايج تحقيقات اخير و يافتههاي آن در مورد اثربخشي هرسپتين در درمان سرطان معده را يک توفيق بزرگ و پيشرفت قابلتوجه خواند و گفت: «خوشبختانه مقامات دارويي اروپا و به ويژه کشورهاي نروژ، ايسلند و ليختناشتاين بسيار به سرعت با استفاده از هرسپتين در درمان سرطان معده موافقت کردند و همين مساله احتمالا باعث ميشود کسب تاييديههاي لازم از ديگر مناطق جهان هم براي ما به سرعت تسهيل شده و فراهم گردد.»
..:::: کنترل چاقي با داروي جديدي به نام کنتراو ::::..
شرکت داروسازي اورکسيجر داروي جديدي را به نام کنتراو (Contrave) به اداره نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده ارايه داده است. اين داروي تحقيقاتي براي درمان چاقي کاربرد دارد. کنتراو ترکيبي از دو داروي نالتروکسون و بوپروپيون است که در 45 درصد از موارد باعث کاهش وزن در بيماران شده است، اين درحالي است که افرادي که از دارونما استفاده کرده بودند تنها 19 درصد موفق به کاهش وزن خود شدند. چاقي به علت مشکلات فيزيولوژيکي و رفتاري ايجاد ميشود و کنتراو هم مشکلات فيزيولوژيکي و هم اختلالات رفتاري را اصلاح ميکند. اين دارو علاوه بر تنظيم رفتار غذا خوردن باعث بالانس کردن ميزان دريافت غذا و متابوليسم هم ميشود.
..:::: هورمون جدیدی کشف شده که به درمان قطعی چاقی کمک خواهد کرد ::::..
پژوهشگران علوم پزشکی در انستیتوی پژوهش های پزشکی استانفور – برنهام آمریکا هورمون جدیدی را کشف کردند که نقش زیادی در سوختن چربی ها و تبدیل آن به انرژی و درنتیجه کمک به از بین رفتن قطعی چاقی دارد.
چاقى به بیمارى گفته مىشود که در آن مقدار زیادى چربى در بدن ذخیره شده باشد. زمانى که مقدار کالری دریافت شده بیشتر از کالری مصرف شده باشد، چاقى نتیجه مىشود. عوامل موثر در ایجاد چاقى شامل عوامل ارثى، پرخورى، تغییر سوخت وساز بافت چربى، کاهش تولید گرما (یعنى فرآیندى که در آن چربى تولید انرژى مى کند)، کاهش فعالیت جسمى بدون کاهش مقدار غذاى دریافتى و برخى از داروهاست. محققین می گویند کشف هورمون جدید اورکسین Orexin که در قالب یک پژوهش جدید صورت گرفت نقش زیادی در سوختن چربی ها و تبدیل آنها به انرژی دارد که این امر به از بین بردن نهایی بیماری چاقی کمک می کند.
بر پایه این گزارش، پژوهشگران انستیتوی پژوهش های پزشکی استانفور – برنهام آمریکا بعد از آزمایشها و پژوهش های خود بر روی موش ها به این نتایج دست یافتند. این پژوهش نشان می دهد که هورمون یاد شده در داخل سلول های مغز تولید می شود و به خلاص شدن از چربی ها از طریق فعال کردن به اصطلاح چربی های قهوه ای کمک می کند. بافت چربی های قهوه ای رگ های خونی عصبی بیشتری دارند و حاوی میتوکندری های بیشتری از چربی های معمولی هستند، به همین دلیل قهوه ای رنگ هستند. میتوکندری ها نیروگاه های انرژی سلول ها هستند که انرژی را به فرمی که برای بدن قابل استفاده است تبدیل می کند. چربی قهوه ای انرژی مصرف می کند و بدن را گرم می کند بر عکس چربی سفید انرژی ذخیره می کند. این بافتی است که در بدن انسان وجود دارد و کاری را انجام می دهد که خیلی از ما می خواهیم انجام دهیم، یعنی از بین بردن چربی اضافی.
این پژوهش افزود: کشف هورمون «اورکسین» و نقش بزرگ آن در سوختن موثر چربیها ممکن است به سوال رایج در بین مردم که چرا برخی غذا زیاد می خورند اما وزن آنها زیاد نمی شود اما برخی دیگر با خوردن کمی غذا چاق می شوند. این پژوهش تاکید کرد: میزان این هورمون در بین افراد متفاوت است و بر همین اساس میزان استعداد به چاقی و مقدار غذا نیز تفاوت می کند. بر اساس این پژوهش؛ کمبود این هورمون در جسم انسان تا حد زیادی در بروز چاقی نقش دارد زیرا از قدرت بدن برای سوختن چربی ها و رهایی از کالری می کاهد.
پژوهشگران قرار است در مرحله آینده درباره این هورمون تحقیقات بیشتری کرده و برای یافتن یا تولید ترکیب شیمیایی جدیدی با همان ویژگی ها و تاثیر گذاری درسوختن چربی ها تلاش کنند. پژوهشگران یادآور شده اند افزایش چربى شکم، به طور مستقل با خطر ابتلا به بیمارى قلبى را ارتباط دارد. نتایج این تحقیق در آخرین شماره نشریه متابولیسم سلولی (CELL METABOLISM) منتشر شده است .
..:::: موفقیت اولیه واکسن سرطان ریه ::::..
پزشكان اعلام كردند: واكسن جديدي كه براي مقابله با شايعترين نوع سرطان ريه توليد شده در آزمايشات اوليه تاثيرات اميدواركنندهاي داشته است. اين واكسن سيستم ايمني بدن را تحريك ميكند تا با شايعترين نوع سرطان ريه مقابله كند. براساس اين آزمايشات كه شرح آن در مجله «لانست انكولوژي» به چاپ رسيده، تزريق اين واكسن همراه با شيمي درماني، سرعت پيشرفت سرطان را كند ميكند. با اين وجود، تاثير آن روي افزايش طول عمر و نجات جان بيماران محدود بوده و انجام آزمايشات بيشتر در اين زمينه ضروري است.
به گزارش بيبيسي، مركز مطالعات سرطان انگليس با اشاره به اين مطلب كه هنوز پرسشهاي بسياري در اين زمينه وجود دارد، تشريح كرد: در توليد واكسن سرطان نيز از همان اصول و روشهاي معمول براي توليد واكسنهاي ضدعفونت استفاده ميشود يعني به سيستم ايمني بدن آموزش داده ميشود كه با عوامل خارجي و تهديدكننده مقابله كنند. تنها تفاوت اين است كه واكسن سرطان به جاي محافظت از بدن در برابر سرخك و آنفلوآنزاي فصلي به تومورهايي كه در بدن رشد ميكنند، حملهور ميشود. متخصصان دانشگاه استراسبورگ در اين آزمايشات از واكسني موسوم به "TG4014" استفاده كردند. آنها ميگويند: تركيب يك واكسن با شيمي درماني ممكن است فوايدي براي مبتلايان به سرطان ريه داشته باشد. بنا براين گزارش، هرچند درمان تركيبي بيشتر از شيمي درماني به تنهايي، براي بيماران مفيدتر است اما از آنجا كه درمان تركيبي عوارض جانبي بيشتري دارد لذا انجام آزمايشات بيشتر روي روش جديد ضروري است.
..:::: ديابتيها در مصرف ويتامينهاي B زيادهروي نکنند ::::..
براساس مطالعه جديدي که نتايج آن در نشريه جاما به چاپ رسيده است، عملکرد کليه در آن دسته از مبتلايان به نفروپاتي ديابتي که دوزهاي بالايي از ويتامينهاي گروه B دريافت ميکنند، سريعتر دچار افت و کاهش ميشود. دکتر اندرو هوس از دانشگاه اونتاريوي غربي و همکاراناش که اين مطالعه را روي 238 بيمار ديابتي به انجام رساندهاند معتقدند ظرف گذشت 6 سال از اين کارآزمايي باليني و با گروه شاهد و دارونما، ميزان فيلتراسيون گلومرولي (GFR) در بيماراني که از دوز بالاي ويتامين B استفاده ميکردند کاهش بيشتري نسبت به گروه دارونما داشته است.
دکتر هوس ميگويد: «البته خوشبختانه اين ميزان افت عملکرد کليه به قدري شديد نبود که باعث شود اين بيماران بيشتر از بقيه به دياليز وابسته شوند. با اين حال پزشکان بايد در تجويز دوزهاي بالاي ويتامينهاي گروه B به بيماران ديابتي با احتياط بيشتري عمل کنند تا مطالعات بيشتر در اين زمينه صورت گيرد.»
با اين حال وي اعلام کرد به عنوان يک يافته مطلوب، سطح هوموسيستئين خون در بيماراني که ويتامينهاي گروه B دريافت کرده بودند نسبت به ديگران پايينتر بود، اما اينکه کاهش سطح هوموسيستئين چهقدر اهميت باليني براي اين بيماران داشته است همچنان زير سوال است، چراکه همين مطالعه نشان ميدهد ميزان حملات قلبيعروقي، سکتههاي مغزي، نياز به آنژيوگرافي و رواسکولاريزاسيون در گروهي که با دوز بالاي ويتامينهاي گروه B تحت درمان قرار گرفته بودند نسبت به گروه دارونما بالاتر بوده است.
..:::: کونکزا، دارويي ديگر براي درمان مبتلايان به اختلالات خواب ::::..
شرکت داروسازي VIVUS اعلام کرده مطالعات و کارآزماييهاي باليني فاز دوم خود را روي داروي جديدي به نام «کونکزا» (Qunxa) به پايان رسانده است. اين دارو براي درمان بيماران مبتلا به آپنه خواب کاربرد دارد. نتايج حاصل از اين مطالعات نشان داد که بيماران اين دارو را به خوبي تحمل کرده و شايعترين عارضه حاصل از آن خشکي دهان بوده است. فشارخون دياستول و سيستول اين بيماران پس از مصرف اين دارو به خوبي کاهش يافته و همچنين بيماران توانستند به طور قابل توجهي وزن خود را کم کنند. همچنين از ميزان مشکلات تنفسي بيماران کاسته شده و بهبود چشمگيري در سطح اکسيژن خون در طول شب ايجاد شده است.
..:::: برای تشخیص سرطان ریه، سگ های ردیاب به کمک پزشکان می آیند ::::..
براساس تحقيق جديدي كه در مجله «European Respiratory» منتشر شده است، در آيندهاي نزديك، سگهاي تعليمديده ميتوانند براي تشخيص زودهنگام سرطان ريه به پزشكان كمك كنند. اين تحقيق در بيمارستان «شيلرهوهه» آلمان انجام شده است. نتايج تحقيقات دانشمندان آلماني نشان ميدهد كه سگها توانايي زيادي براي شناسايي سرطان ريه دارند و ميتوانند از طريق بو كشيدن به تشخيص زودهنگام اين بيماري كمك كنند. سرطان ريه دومين سرطان شايع در زنان و مردان اروپايي است و شايعترين علت مرگ ناشي از سرطان در تمام دنياست، بهگونهاي كه سالانه تنها در قاره اروپا موجب مرگ بيش از 340هزار نفر ميشود. سرطان ريه در مراحل اوليه هيچگونه علامت ويژهاي ندارد و در اغلب موارد نيز آن را به صورت اتفاقي تشخيص ميهند. از آنجا كه شيوههاي كنوني تشخيص چندان قابل اعتماد نيست، دانشمندان تلاش ميكنند از نمونههاي بازدم بيماران در آزمايشهاي غربالگري آينده استفاده كنند. اين شيوه بر شناسايي «تركيبات آلي فرار» مرتبط با سرطان، تكيه دارد. اما امروزه استفاده از تجهيزات فناورانه (كه بر شناسايي اين تركيبات متكي است) در بخش باليني بسيار دشوار است چرا كه بيماران نبايد پيش از آزمايش، سيگار كشيده يا غذا خورده باشند. همچنين تحليل نمونهها، بسيار وقتگير است و خطر تداخل زيادي نيز وجود دارد. به اين دلايل هنوز «تركيبات آلي فرار» خاصي براي سرطان ريه شناسايي نشدهاند.
اين محققان در آزمايشي كه روي 220 داوطلب (متشكل از افراد سالم و بيمار مبتلا به سرطان ريه) انجام شد، نشان دادند كه ميتوان از سگهاي تعليمديده به عنوان ابزار تشخيصي معتبر استفاده كرد. اين سگها توانستند با موفقيت روي حداكثر صد بيمار، 71 مورد سرطان ريه را با موفقيت تشخيص دهند. همچنين اين سگها توانستند «تركيبات آلي فرار» سرطان ريه را مستقل از حضور دود سيگار شناسايي كنند. اين نتايج، حضور پايدار يك نشانگر خاص براي سرطان ريه را تاييد كرد. به اعتقاد محققان، در هواي بازدم مبتلايان به سرطان ريه در مقايسه با افراد سالم، ممكن است مواد شيميايي متفاوتي وجود داشته باشد كه حس بويايي قوي سگها ميتواند در شناسايي اين مواد شيميايي (حتي در مرحله اوليه بيماري) به دانشمندان كمك كند. ميتوان گفت ابداع اين روش، گامي بزرگ براي تشخيص زودهنگام سرطان ريه است، اما با اين حال به شناسايي دقيقتر تركيبات موجود در هواي بازدم بيماران نياز است.
..:::: با واکسن ليگوسايت ازاسهال جلوگيري کنيد ::::..
واکسن جديد توليد شده توسط شرکت داروسازي ليگوسايت از بروز انتريتهاي ويروسي ناشي از عفونت با نوروويروسها جلوگيري ميکند. ساليانه 23 ميليون نفر در آمريکا به علت عفونت با اين ويروسها دچار اسهال ميشوند که به اين ترتيب با استفاده از واکسن مزبور ميتوان از تعداد قابلتوجهي از اين موارد کاست. نتايج کارآزماييهاي باليني روي اين واکسن در سيزدهمين همايش ساليانه پژوهشهاي واکسن که در سال ميلادي گذشته در شهر بتسواي مريلند برگزار شد، ارايه گرديد. واکسن توليدي به صورت دو دوز به فاصله 21 روز از يکديگر تجويز ميشود و راه تجويز نيز به صورت اسپري داخل بيني است. عوارض جانبي آن به صورت موضعي در بيني بوده و عمدتا شامل گرفتگي خفيف بيني است. شرکت ليگوسايت اعلام کرده در تلاش است تا انتهاي سال ميلادي، نوع تزريقي اين واکسن را نيز که حدس زده ميشود داراي اثربخشي و ايمنيزايي بالاتري باشد، توليد و تحت کارآزماييهاي باليني قرار دهد. توليد اين واکسن از سوي مقامات نظامي بسيار مورد استقبال قرار گرفته، چراکه شيوع انتريتهاي ناشي از اين ويروس در ميان نظاميان بسيار بالاست.
دارو87- درمان دارویی سرفه
سرفه در واقع يکي از شايعترين و آزاردهندهترين شکايات بيماريهاي ريوي است. سرفه نوعي واکنش دفاعي بدن به مواد محرک تنفسي يا آلودگي هواست يا براي دفع ترشحات هنگام بيماري اتفاق ميافتد. در ادامه به علتهاي بروز سرفههاي حاد و مزمن و نيز درمانهاي موجود براي آن اشاره ميشود.
مکانيسم سرفه، خروج سريع هواي بازدمي بر اثر انقباض عضلات تنفسي است. سرفه با يک دم عميق آغاز ميشود و با بستهشدن گلوت، شلشدن پرده ديافراگم و انقباض ماهيچهاي در برابر گلوت بستهشده، ادامه مييابد. اين امر باعث بالارفتن فشار داخل قفسهسينه ميشود. در اثر فشار مثبت قفسهسينه، ناي تنگ ميشود. در مرحله بعدي ناگهان گلوت باز ميشود و به علت اختلاف فشار موجود ميان مجاري هوايي و اتمسفر و نيز تنگشدن ناي، ميزان زيادي از جريان هوا به سرعت از ناي خارج ميشود. اين نيروها باعث ميشوند که ترشحات مخاطي و اجسام خارجي، از ريه به بيرون رانده شوند.
تاییدیه97- دفريپرون
سازمان غذا و داروي آمريکا اخيرا داروي «دفريپرون» (با نام تجاری فریپروکس) را براي درمان تجمع آهن ناشي از تزريق خونهاي مکرر در مبتلايان به تالاسمي که به درمانهاي قبلي پاسخدهي درماني مناسب نداشتهاند، مورد تاييد قرار داده است. مبتلايان به تالاسمي به دليل تزريق خونهاي متوالي دچار تجمع آهن در اعضاي بدن خود (بهخصوص قلب و کبد) ميشوند. تجمع آهن در اعضاي بدن، عارضهاي جدي و درنهايت کشنده است. استاندارد درمان تجمع آهن، «شلاتورها» هستند. داروهاي شلاتور براي دفع فلزات سنگين از بدن تجويز ميشوند.
اثربخشي و ايمني دفريپرون طي 12 مطالعه باليني روي 236 بيمار تالاسمي بررسي شدهاست. بيماران شرکتکننده در اين مطالعات به درمانهاي آهنزداي قبلي پاسخدهي درماني خوبي نداشتهاند. بيش از نيمي از بيماران شرکتکننده در اين مطالعه پس از پايان مطالعه با کاهش حداقل 20درصدي در سطح سرم فريتين روبرو شدهاند. شايعترين عارضه جانبي مشاهده شده در بيماران به دنبال دريافت دفريپرون عبارت بودند از: تهوع، استفراغ، درد شکم و مفاصل، رنگي شدن ادرار، کاهش تعداد گلبولهاي سفيد (نوتروپني) و بالا رفتن سطح خوني آنزيمهاي کبدي که ميتواند نشاندهنده آسيب بافت کبد باشد. اما جديترين عارضه اين دارو آگرانولوسيتوز (کاهش شديد و کشنده گرانولوسيتها) است که در 2 درصد از بيماران تحت درمان مشاهده ميشود.
اطلاع رسانی250- کنفرانس تازه های درمان کولیت اولسروز
این کنفرانس در تاریخ ۱ دی ۱۳۹۰ توسط دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در بیمارستان دکتر شریعتی اصفهان برگزار می گردد. مباحث این کنفرانس شامل اپیدمیولوژی و پاتوفیزیولوژی کولیت اولسروز، علائم بالینی روده ای و خارج روده ای، نقش درمان طبی و مراقبت در کولیت اولسروز، نقش جراحی درکولیت اولسروز، غربالگری کانسرهای کولورکتال می باشد.
دارو86- ویتامین ها
ويتامينها و موادمعدني تقريبا در تمامي فعاليتهاي بدن نقش دارند و بايد مقادير مورد نياز از اين ترکيبات ارزشمند از طريق موادغذايي مصرفي روزانه يا مکملهاي غذايي تامين شود؛ زيرا بدن ما نميتواند اين مواد را بسازد. براساس مطالعه مرکز ملي سلامت و تغذيه آمريکا، 52 درصد از بزرگسالان اين کشور از نوعي مکمل غذايي براي تامين ويتامينها و مواد معدني مورد نياز بدن خود استفاده ميکنند. امروزه ميدانيم که مصرف مکملهاي غذايي، روشي ايمن و موثر در حفظ سلامت بدن است اما برخي از مکملهاي غذايي ممکن است با داروها تداخل اثر داشته باشند. در اين مقاله در کنار اشاره به فوايد هر کدام از ويتامينها، به تداخلات احتمالي آنها با داروها نيز اشاره شده?است. لازم به ذکر است که احتمال بروز اين تداخلات در مبتلايان به بيماريهاي متعدد زمينهاي که اقلام دارويي زيادي مصرف ميکنند، سالمندان و مبتلايان به نارساييهاي کبدي و کليوي بيشتر است.
تاییدیه96- جوويسينک
سازمان غذا و داروي آمريکا اخيرا ترکيب دارويي سيتاگليپتين و سيموستاتين با دوز ثابت -که با نام تجاري جوويسينک شناخته شده است- را براي تجويز در بزرگسالاني که به هر دو دارو بهطور همزمان نياز دارند موردتاييد قرار داده است. حدود 20 ميليون نفر در کشور آمريکا به ديابت نوع 2 مبتلا هستند که اغلب آنها بهطور همزمان سطوح بالاي کلسترول خون دارند. چنين وضعيتي ميتواند به افزايش خطر بيماريهاي قلبي، سکته مغزي، بيماري کليوي و کوري منتهي شود. سيتاگليپتين يک مهارکننده ديپپتيديل پپتيداز 4 است که قابليت بدن را در کاهش سطح قند خون افزايش ميدهد و براي تجويز همراه با رژيم غذايي و ورزش با هدف بهبود کنترل قندخون در مبتلايان به ديابت نوع 2 موردتاييد قرار گرفته است. سيموستاتين، يک مهارکننده HMG-CoA ردوکتاز يا به عبارتي يک استاتين است که همراه با رژيم غذايي و ورزش براي کاهش ميزان کلسترول بد LDL در خون تجويز ميشود. ترکيب مذکور نخستين ترکيب دارويي است که يک داروي مورداستفاده در درمان ديابت نوع 2 را با يک داروي کاهنده کلسترول خون به شکل يک قرص به بيماران عرضه ميکند. براي اطمينان از ايمني و اثربخشي اين ترکيب دارويي، قرصهاي حاوي دوزهاي متفاوت سيتاگليپتين و سيموستاتين براي تامين نيازهاي مختلف بيماران توليد شدند و انتخاب دوز بايد براساس ساير داروهاي مصرفي بيمار انجام گيرد. جوويسينک يک ترکيب دارويي رضايت بخش است و فقط درصورتي بايد براي بيمار تجويز شود که او بهطور همزمان به هر دوي اين داروها نياز داشته باشد. جوويسينک با 3 دوز ثابت 100 ميليگرم سيتاگليپتين/10ميليگرم سيموستاتين، 100 ميليگرم سيتاگليپتين/20ميليگرم سيموستاتين، 100 ميليگرم سيتاگليپتين/40ميليگرم سيموستاتين موردتاييد قرار گرفته است. شرکت توليدکننده تصميم دارد قرصهاي با دوزاژ 50 ميليگرم سيتاگليپتين/10ميليگرم سيموستاتين، 50 ميليگرم سيتاگليپتين/20ميليگرم سيموستاتين، 50 ميليگرم سيتاگليپتين/40ميليگرم سيموستاتين نيز به بازار عرضه کند.
تاییدیه95- رزيرا
سازمان غذا و داروي آمريکا (FDA)،محلول خوراکي رزيرا شامل هيدروکودون بيتارترات و سودوافدرين هيدروکلرايد را براي بهبود سرفه و علايم سرماخوردگي مورد تاييد قرار داده است. احتقان و سرفه ناشي از سرماخوردگي، آنفلوانزا و تب يونجه به خوبي به اين درمان پاسخ ميدهند. رزيرا يک ترکيب ضداحتقان و مهارکننده سرفه است که با تنگ کردن عروق و کاهش احتقان مخاط بيني اعمال اثر ميکند. در نتيجه تنفس آسانتر خواهد شد. مکانيسم مهار سرفه اين دارو، اثر آن بر مغز و کاهش ريفلاكس سرفه است که براي درمان سرفههاي خشک مفيد خواهد بود. تجويز اين دارو براي افرادي که به ترکيب?هاي رزيرا يا کدئين يا مورفين (نظير کدئين يا اکسيکودون) حساسيت دارند، افرادي که فشارخون آنها بالاست، تپش قلب دارند يا از مشکلات قلبي شديد رنج ميبرند (مثلا بيماري عروق قلبي)، مصرفکنندگان سديم اکسيبات، فورازوليدون يا يکي از مهارکنندههاي مونوآمينواکسيدازها طي 2 هفته اخير ممنوع است. رزيرا ممکن است باعث گيجي و خوابآلودگي شود. اين علايم در صورت مصرف همزمان با برخي ديگر از داروها تشديد ميشوند. عوارض جانبي ديگري که براي رزيرا مطرح هستند عبارتند از تحريکپذيري، سردرد، تهوع، بيقراري، مشکلات خواب و بيحالي.
اطلاع رسانی202- کارگاه انجام عملی اسپیرومتری
این کارگاه در تاریخ ۱۳ الی ۱۴ آبان ۱۳۹۰ توسط دانشگاه علوم پزشکی مشهد در بیمارستان قائم مشهد، ویژه متخصصان داخلی و پزشکی ورزشی برگزار خواهد شد. مباحث این کارگاه شامل انواع اسپیرومتری و اندیکاسیونها، ارزش اسپیرومتری در پیش بینی بیماریهای ناشی از کار، تفسیر اسپیرومتری و تشخیص بیماریها، اشنایی با دستگاههای اسپیرومتری و انجام عملی اسپیرومتری، خطا های شایع در اسپیرومتری و نحوه ارزیابی کفایت اسپیرومتری، اندازه گیری حجمهای ریوی و انتشار گازها و DLCO در تشخیص بیماریها، آزمایشات بررسی قدرت عضلات تنفسی، انواع تستهای تحریکی آسم و اندیکاسیونهای آن، تست ورزش قلبی ریوی، بررسی های قبل از جراحی جهت تعیین توانایی ریه، تعیین ناتوانی با استفاده از اسپیرومتری، آزمایش عملی با دستگاه بادی پلتیسموگرافی و تست متاکولین می باشد.
دارو84- منیزیم و دیابت نوع2
همانطور که ميدانيم، در بيماري ديابت سطوح بالاي قندخون باعث افزايش خطر ابتلا به مشکلات قلبي ميشود. انسولين، هورموني است که متابوليسم گلوکز را تنظيم ميکند. گلوکز، سوخت پايهاي سلولهاي بدن است. اين سوخت براي استفاده بايد ابتدا وارد سلول شود. انسولين هورموني است که باعث حرکت گلوکز از جريان خون به درون سلولها ميشود. انسولين براي انتقال گلوکز به درون سلولها به منيزيم نياز دارد. براساس آنچه که انجمن ديابت آمريکا منتشر کرده است، رشد سريع شيوع ديابت نوع 2 به دليل تحميل هزينههاي گزاف به جوامع نياز به تحليلهاي دقيق دارد. در طي دو سال اخير شيوع ديابت 14درصد افزايش داشته است. سازمان کنترل بيماريهاي آمريکا تخمين زده است که 20 ميليون نفر آمريکايي (يعني در حدود 7درصد از جمعيت) به ديابت مبتلا هستند.
تجهیزات133- کلیه مصنوعی پوشیدنی
حدود 1/3 ميليون نفر در سراسر جهان به دليل نارسايي مزمن كليوي نيازمند دياليز هستند. شمار معدودي از اين بيماران تحت پيوند كليه قرار ميگيرند و كليه اهدايي كمياب است. بنابراين نياز به دستگاهي مصنوعي جهت رفع نياز بيماران كليوي احساس مي شد. كليه ي مصنوعي پوشيدني (WAK) ، خطر انتقال عفونت ناشي از دستگاه هاي همودياليز را كاهش داده و از مراجعات مكرر به مراكز دياليز جلوگيري ميكند. علاوه بر اين، طراحي منحصر به فرد آن به شكل يك كمربند، راحتي بيمار و افزايش فعاليت هاي روزانه او را به دنبال دارد.
مهمترين وظيفه كليهها برداشت مواد زائد از خون و بازگرداندن خون تصفيه شده به بدن است. هر دقيقه حدود يك ليتر خون از طريق سرخرگ كليوي وارد كليهها ميشود و پس از اينكه خون تصفيه شد، از طريق سياهرگهاي كليوي به بدن باز مي شود. وقتي فعاليت كليه ها 15% حالت نرمال آن شود، فرد جهت فيلتر كردن خونش از تركيبات اضافي به عمل دياليز نياز پيدا مي كند.
تاییدیه93- اينسيوک
سازمان غذا و داروي آمريکا اخيرا قرصهاي اينسيوک را براي درمان گروه بزرگي از بيماران با ژنوتايپ يک هپاتيت C مزمن که به درجاتي از بيماري کبدي مبتلايند (کبد تا حدودي آسيب ديده است؛ اما هنوز عملکرد دارد) از جمله سيروز کبدي مورد تاييد قرار داده است. تلاپروير با نام تجاري اينسيوک، يک داروي ضدويروس است که از تکثير انواع خاصي از ويروس در بدن ممانعت ميکند. اينسيوک در ترکيب با پگ اينترفرون آلفا و ريباويرين، براي درمان هپاتيت C در بزرگسالان تجويز ميشود. در اغلب موارد اينسيوک براي بيماراني تجويز ميشود که پيش از اين تحت درمانهاي دارويي نبودهاند يا علايم آنها با مصرف ريباويرين و اينترفرون درمان نشده است.
اطلاع رسانی178- کنفرانس نقش پزشکی هسته ای در بررسی فیزیولوژی و پاتولوژیهای دستگاه گوارش
این کنفرانس در تاریخ ۱ دی ۱۳۹۰ توسط انجمن علمي پزشكي هسته اي ايران در سالن کنفرانس پزشکی هسته ای بیمارستان شریعتی تهران برگزار خواهد شد. مباحث این کنفرانس شامل اسکن غدد بزاقی بررسی ترانزیت مری، بررسی ریفلاکس معده به مری، اسکن تخلیه معده، اسکن گلبول قرمز نشاندار در بررسی خونریزی گوارشی و همانژیوم کبد می باشد.
اطلاع رسانی155- کنفرانس چاقی در بزرگسالان
این کنفرانس در تاریخ ۱۰ آذر ۱۳۹۰ توسط دانشگاه علوم پزشکی گلستان در مجموعه پزشکی شادروان فلسفی گرگان برگزار می گردد. مباحث این کنفرانس شامل تعریف شاخصهای تعیین چاقی، اپیدمیولوژی چاقی در جهان و ایران، اتیولوژی و عوارض ناشی از چاقی، چاقی و سندرم متابولیک، درمان دارویی و رویکرد طب مکمل در کنترل وزن، لزوم تجویز دارو، تنظیم رژیم غذایی در کنترل وزن، انواع رژیم های کاهش وزن، روشهای نوین جراحی در درمان چاقی، چاقی در بیماریهای داخلی، نقش فعالیت فیزیکی در کنترل وزن، نقش گیاهان دارویی و مکملها در درمان چاقی، نقش ژنتیک در کنترل وزن می باشد.
اطلاع رسانی152- کارگاه درمان مشکلات جنسی در بیماران کانسر
این کارگاه در تاریخ ۱ مهر ۱۳۹۰ توسط دانشگاه علوم پزشکی یزد در بیمارستان شهید صدوقی، ویژه کارشناسان پرستاری و مامایی برگزار خواهد شد. مباحث این کارگاه شامل درمان مشکلات جنسی در بیماران کانسری، درمان درد در بیماران کانسری، نقش پرستاران در بهبود کیفیت زندگی بیماران کنسری می باشد.
اطلاع رسانی150- كنفرانس تخصصي سلامت سالمندان
این کنفرانس در تاریخ ۷ مهر ۱۳۹۰ توسط دانشگاه علوم پزشکی شیراز در مجتمع آموزشی و فرهنگی ولایت شیراز (واقع در بلوار نیایش) برگزار خواهد شد. مباحث این کنفرانس شامل تعريف سالمندي سالم، وضعیت رفاه سالمندان در برخی کشور ها در آغاز قرن بیست و یکم، بررسي وضعيت تغذيه سالمندان ايران و جهان، آسيب پذيري سالمندان، شيوع مصرف دارو ها در سالمندان، بررسی و مقایسه ضریب سالمندی در ایران طی دو سرشماری عمومی نفوس و مسکن، بيماريهاي شايع در سالمندان و رهاكار هاي مقابله با آن، بيماري هاي روان در سالمندان می باشد.
تازههاي استئوآرتريت
استئوآرتريت شايعترين بيماري مفصلي مزمن است. بروز استئوآرتريت به دليل پا به سن گذاشتن جمعيت و همهگيري چاقي در حال افزايش است. درد و از بين رفتن کارکرد طبيعي، ويژگيهاي باليني اصلي هستند که نيازمند درمان خواهند بود؛ چه درمانهاي غيردارويي و چه درمانهاي دارويي و يا حتي روشهاي جراحي. پزشکان معمولا متوجه ميشوند که تشخيص استئوآرتريت در اواخر فرايند بيماري داده ميشود، احتمالا ديرتر از آن که سودي از درمان با داروهاي اصلاح کننده فرايند بيماري حاصل شود.
عليرغم تلاشها طي دهههاي اخير براي ايجاد شاخصهايي براي اين بيماري، همچنان روشهاي تصويربرداري و شاخصهاي بيوشيميايي نياز به ارتقاء دارند و احتمالا بايد با روشهاي اختصاصيتر و حساستري همراه شوند تا به طور قابل اعتمادي فرايند بيماري را نشان دهند، بيماري را در اوايل سير آن تشخيص دهند، بيماران را براساس پيشآگهيشان طبقهبندي کنند و از نظر سير بيماري و اثربخشي درمان پيگيري نمايند. ساليان آينده، تعريف بهتر استئوآرتريت با توجه به تشخيص فنوتيپهاي مختلف بيماري ممکن خواهد شد و درمان هدفمند و اختصاصيتر اين فنوتيپها منجر به بهبود پيامدها ميشود.
درمان ديابت نوع 2 با انسولين
انسوليندرماني براي آن دسته از بيماران مبتلا به ديابت نوع 2 که سطح هموگلوبين A1C اوليه آنها بيشتر از 9 است يا مبتلايان به ديابت کنترلنشده به رغم دريافت درمان خوراکي بهينه، توصيه ميشود. انسوليندرماني را ميتوان به صورت تکميلي با دوز 3/0 واحد بر کيلوگرم يا به صورت جايگزيني با دوز آغازين 0/1-6/0 واحد بر کيلوگرم انجام داد.
در موارد درمان جايگزيني، 50 از کل دوز انسولين روزانه به صورت پايه و 50 ديگر به صورت بولوس در وعدههاي قبل از صبحانه، نهار و شام تجويز ميشود. درمان تکميلي ميتواند شامل دوزهاي انسولين به صورت پايه يا بولوس باشد. درمان جايگزيني مشتمل بر دو روش انسولين پايه- بولوس به همراه دوزهاي تصحيحي يا انسولين ازپيش ترکيبشده است. هنگام انتخاب يک روش درماني بايد به کنترل گلوکز، عوارض جانبي، هزينهها، پايبندي بيمار و کيفيت زندگي توجه کرد. در صورت امکان بايد مصرف متفورمين را ادامه داد زيرا تاثيرات اين دارو در کاهش مرگومير ناشي از تمامي علل و ناشي از حوادث قلبي- عروقي در بيماران ديابتي دچار اضافهوزن به اثبات رسيده است. در يک مطالعه درباره انسولينهاي ازپيش ترکيبشده، بولوس و پايه، هيپوگليسمي در موارد استفاده از انسولينهاي ازپيش ترکيبشده و بولوس بيشتر بوده و انسولين بولوس افزايش وزن بيشتري را به دنبال داشته است. تنظيم دوز انسولين در طول زمان براي کنترل گلوکز و پيشگيري از عوارض مرتبط با ديابت ضروري است.
اطلاع رسانی147- کنفرانس چالشهای جدید در تشخیص و درمان سرطان مری
این کنفرانس در تاریخ ۳ آذر ۱۳۹۰ توسط انجمن علمي پزشكي هسته اي ايران در سالن کنفرانس پزشکی هسته ای بیمارستان شریعتی تهران برگزار خواهد شد. مباحث این کنفرانس شامل کانسر مری و روشهای جراحی آن، درمان غیرجراحی / پس از جراحی کانسر مری و پیگیری بیمار، نقش FDG-PET در کانسر مری می باشد.
اطلاع رسانی146- کنفرانس خدمات آزمایشگاهی تومورمارکرها
این کنفرانس در تاریخ ۹ آذر ۱۳۹۰ توسط دانشگاه علوم پزشکی گلستان در گرگان برگزار خواهد شد. مباحث این کنفرانس شامل کلیات سرطان، روش های تشخیصی در سرطان ها، تاریخچه و انواع تومورمارکرها، تومورمارکرهای شایع در سرطان سینه، تومورمارکرهای شایع در سرطان تخمدان و رحم، تومورمارکرهای شایع درگوارش، تومورمارکرهای شایع درکبد، رادیوتراپی و تاثیر آن بر تومورمارکرها، شیمی درمانی و تاثیر آن بر تومورمارکرها، روش های سنجش تومورمارکرها و عوامل موثر بر نتایج، تومورمارکرهای شایع در سرطان ریه، تومورمارکرهای شایع درسرطان سیستم اعصاب، سایر تومورمارکرها و تضمین کیفیت در آزمایشگاه می باشد.
سندرم روده تحريك پذير: مروري بر تشخيص و درمان
سندرم روده تحريك پذير (IBS) يك اختلال عملكردي شايع دستگاه گوارش است كه با علايمي چون درد مزمن شكمي و تغييرات اجابت مزاج در غياب هر گونه اختلال ارگانيك مشخص مي شود. پاتوفيزيولوژي ايجاد اين بيماري همچنان ناشناخته باقي مانده است و احتمالاً عوامل وراثتي و محيطي مختلفي در بروز آن دخالت دارند . امروزه براي تشخيص IBS از معيارهاي باليني رم III استفاده مي شود. اين بيماري بر اساس حالت غالب اجابت مزاج به چند دسته تقسيم مي شود و اصول درمان نيز بر مبناي اين دسته بندي استوار است . استفاده از روش هاي ارتباط مؤثر با بيمار، اصلاح تغذيه و درمان هاي روانشناختي در كنار عوامل دارويي در درمان اين اختلال مؤثر است. اخيراً با پيشرفت اطلاعات در مورد پاتوفيزيولوژي بيماري، روش هاي درماني متعددي ارائه شده است و اميد است داروهاي موثرتر با مكانيسم اثر جديدتر روي كار آيند.
PDF متن کامل مقاله HTML متن کامل مقاله