..::::  كمبود ويتامين ث براي قلب مضر است  ::::..

 نتايج يك آزمايش جديد پزشكي نشان داده است بيماراني كه با كمبود ويتامين C مواجه هستند، 4/2 برابر بيشتر در معرض خطر ابتلا به امراض قلبي قرار دارند. كمبود ويتامين C در بدن با افزايش سطح نوعي پروتئين موسوم به hsCRP مرتبط است. اين پروتئين خطر التهاب و بيماري قلبي را افزايش مي‌دهد. اين مطالعه از سوي متخصصان دانشگاه اولسان در كره جنوبي انجام گرفته است. در اين مطالعه افرادي كه با كمبود ويتامين C و افزايش پروتئين hsCRP مواجه بودند، دو برابر بيشتر با خطر مرگ ناشي از بيماري‌هاي قلبي و عروقي روبه‌رو شدند. «ايون كيونگ سونگ» استاديار پرستاري در كالج پزشكي دانشگاه اولسان كه سرپرستي اين گروه را برعهده داشت، نيز مي‌گويد: «ما متوجه شديم مصرف مقدار كافي ويتامين C موجب افزايش طول عمر بيماران قلبي مي‌شود».

ادامه نوشته

..::::  HPV ، مجرم رديف اول در ايجاد سرطان‌هاي دهاني  ::::..

نتايج يك مطالعه جديد حاكي از آن است كه در طول دو دهه گذشته تعداد سرطان‌هاي سر و گردني كه در اثر HPV منتقل شده از راه جنسي ايجاد مي‌شوند، به شدت افزايش يافته‌اند و امروزه اين ويروس بيش از تنباكو يا الكل مسوول بروز اين نوع از سرطان‌ها شمرده مي‌شود.  محققان در اين مطالعه 271 نمونه بافتي سرطان را از بيماران مبتلا به سرطان اوروفارنژيال در طول سال‌هاي 1984 تا 2004 جمع‌آوري كرده‌اند. نتايج حاکي از آن است که بين سال‌هاي 89-1984، حدود 16 درصد از سرطان‌هاي اوروفارنژيال، HPV مثبت بوده‌اند. در حالي كه در فاصله سال‌هاي 2000 تا 2004، نسبت سرطان‌هاي HPV مثبت به 72 درصد رسيده است. اين يافته‌ها به اين معناست كه ميزان سرطان‌هاي دهاني مرتبط با HPV از 8/0 درصد مورد در هزار نفر جمعيت‌ در دهه 1980 به 6/2 مورد در دهه 2000 رسيده است، يعني رشدي معادل 225 درصد. در همان زمان با كاهش مصرف سيگار، ميزان سرطان‌هاي HPV منفي تا 50 درصد كاهش داشته است.
به طور كلي خطر مذكور در مردان بيشتر و در حال افزايش است و يافته‌ها پيشنهاد مي‌كنند كه شايد به دليل تغيير و عادت‌هاي جنسي در آنها باشد و شايد هم به دليل شروع فعاليت جنسي زودتر در مردان.
خبر خوب آنكه بيماران HPV مثبت نسبت به بيماراني كه مبتلا به سرطان‌هاي دهاني به عللي غير از HPV هستند، ميزان بقاي بهتري دارند؛ شايد به علت آنكه تومورهاي آنها آسيب ژنتيكي كمتري دارند و همين امر باعث مي‌شود پاسخ بهتري به درمان‌هاي رايج بدهند. در واقع وضعيت HPV تومور بيمار بزرگ‌ترين و تنها تعيين‌كننده اين واقعيت است كه بيمار پس از تشخيص سرطان اوروفارنكس پيشرفته لوكال?ـ?منطقه‌اي زنده مي‌ماند يا خير. به عبارت ديگر، بيماران HPV مثبت با حدود 60 درصد كاهش در خطر مرگ پس از تشخيص نسبت به افراد HPV منفي مواجهند.
بيشتر سرطان‌هاي دهاني مرتبط با HPV به‌وسيله گونه 16 اين ويروس ايجاد مي‌شوند، گونه‌اي كه به‌وسيله واكسن‌هاي گاردازيل و سرواريكس HPV هدف‌گيري مي‌شود. در حال حاضر واكسيناسيون براي دختران و زنان به منظور حفاظت از آنها در برابر سرطان سرويكس توصيه مي‌شود و حتي واكسن نيز براي پسران براي محافظت از آنها در برابر زگيل‌هاي تناسلي و سرطان آنال تاييد شده است.
اينكه واكسن به پيشگيري از سرطان‌هاي دهاني كمك كند يا نه، مشخص نيست اما متخصصان گمان مي‌كنند كه اگر واكسن باعث كاهش عفونت HPV در زنان شده، مي‌تواند به كاهش ميزان عفونت در مردان نيز كمك كند.
HPV يك ويروس به خوبي شناخته شده است كه باعث بروز سرطان سرويكس در زنان مي‌شود اما به دليل روش‌هاي غربالگري بهتر که اکنون در حال انجام هستند، ميزان اينگونه سرطان‌ها در طول زمان كاهش داشته است. محققان پيش‌بيني مي‌كنند اگر روند كنوني ادامه يابد، تا سال 2020 سرطان‌هاي دهاني شايع‌ترين سرطان مرتبط با HPV خواهند شد. از سوي ديگر، بار سرطان‌هاي تهاجمي مرتبط با HPV در آمريكا از زنان به سوي مردان شيفت پيدا كرده است كه علت عمده آن هم، افزايش سرطان‌هاي اوروفارنكس HPV مثبت ميان مردان است.

ادامه نوشته

..::::  ذخيره خوب ويتامين D و كاهش خطر ديابت نوع 2  ::::..

دانشمندان آلماني در دانشگاه مونيخ نشان دادند كه افراد با ذخيره خوب ويتامين D با خطر كمتر پيشرفت ديابت نوع 2 مواجهند. نتايج اين مطالعه كه با همكاري مركز ديابت آلمان و دانشگاه Ulm انجام شده، به زودي به چاپ خواهد رسيد. محققان اين مطالعه با انجام يك تست جديد روي بيماران به اين نتيجه رسيدند كه بيماران ديابتي نوع 2 با ذخيره مناسب ويتامين D با خطر كمتر پيشرفت ديابت روبرو مي‌شوند، در حالي كه اگر غلظت ويتامين D در خونشان كم باشد، با خطر بيشتري مواجه هستند. اين اثر مي‌تواند در ميان موارد ديگر به اثر ضدالتهابي اين ويتامين نسبت داده شود. اين كمبود خصوصا در ماه‌هاي سرد سال بيشتر نمود پيدا مي‌كند. نتايج اين مطالعه مي‌تواند براي پيشگيري از بيماري شايع ديابت مفيد باشد و اين ايده را به محققان بدهد كه با پايش سطح ويتامين D بيماران مي‌توانند پيشرفت بيماري ديابت نوع 2 را به تاخير بيندازند و رويكرد جديدي در رابطه با تشخيص، درمان و پيشگيري از اين بيماري فراهم آورند.

ادامه نوشته

..::::  آيا كمبود ويتامين D و سرطان با هم در ارتباطند؟  ::::..

براساس گزارش جديد انجمن رادياسيون انكولوژي آمريكا، بيش از سه چهارم بيماران مبتلا به سرطان‌هاي مختلف از سطوح ناكافي ويتامين D در خون خود رنج مي‌برند، به طوريکه هر چه اين سطح كمتر باشد، سرطان پيشرفته‌تر است. تاكنون مطالعات در زمينه تاثير سطوح ويتامين‌ D روي پيشرفت يا دوره سرطان مورد بررسي قرار نگرفته و پژوهشگران به تازگي به اين موضوع فكر مي‌كنند كه چگونه ويتامين D بر خصوصيات خاص سرطان تاثيرگذار خواهد بود، مانند مرحله يا وسعت گسترش تومور، پيش‌آگهي‌، عود بيماري و حتي زيرگروه‌هاي سرطان. در اين مطالعه 165 بيمار با ميانگين سني 64 سال مورد بررسي قرار گرفتند. 5 سرطان شايع اوليه مورد مطالعه شامل پستان، پروستات، ريه، تيروييد و كولوركتال بودند. در مجموع، 77 درصد بيماران با كمبود ويتامين D (كمتر از 20 نانوگرم در ميلي‌ليتر) يا مقادير ساب‌اپتيمال (20 تا 30 نانوگرم در ميلي‌ليتر) آن دست و پنجه نرم مي‌كردند. ميانه سطح ويتامين D سرم اين بيماران 5/23 نانوگرم در ميلي‌ليتر بود.

ادامه نوشته

..::::  از هواي آلوده تا نوزاد نارس  ::::..

نتايج مطالعه‌اي از كاليفرنيا نشان مي‌دهد كه كيفيت هواي تنفسي و هواي آلوده در اثر ترافيك تاثير مستقيمي بر تولد نوزادان نارس دارد. نتايج اين مطالعه حاكي از آن است كه آلودگي هواي مرتبط با ترافيك، خصوصا وجود PAH تا 30 درصد ميزان بروز تولدهاي نارس نوزادان را افزايش مي‌دهد. تغييرات فصلي و مجاورت با ساحل هم غلظت آلاينده‌هاي سمي را در هوا متاثر كرده است. در اين مطالعه، 100 هزار تولد در داخل شعاع 5 مايلي از دستگاه نظارت بر كيفيت هوا مورد بررسي قرار گرفتند. در اين بررسي، محققان 3 منبع آلودگي را تحت‌نظر داشتند: مدل آلودگي ترافيك، آلودگي ناشي از مواردي مانند توليد مونواكسيدكربن و مواد شيميايي سمي و بعضي آلاينده‌ها که منحصر به مناطق خاصي هستند كه کارخانه‌هاي صنايع بيشتري داشتند. در مجموع مواجهه با آلاينده‌هاي بحراني مانند PAH از همه بيشتر خطرناك بودند. ديگر مواد سمي، مانند بنزن و ذرات ريز با افزايش 10درصدي خطر تولدهاي نارس نوزادان و ذرات ريز آمونيوم نيترات با افزايش 21 درصدي خطر در زايمان زودرس همراه بودند. غلظت اين آلاينده‌ها در فصل زمستان بيشتر و در نواحي ساحلي از همه كمتر بود.

ادامه نوشته

..::::  واکسن آنفلوآنزا، بدون تاريخ انقضا  ::::..

دانشمندان دانشگاه Texas Southwestern در آمريکا واکسن جديدي را براي مهار بيماري مهلک آنفلوآنزا ساخته‌اند که مي‌تواند افراد را در برابر هرنوعي از ويروس آنفلوآنزا (و نه فقط يک يا چند گونه) ايمن کند.  برخلاف انواع کنوني اين نوع واکسن‌ها که در دسترس قرار دارند، واکسن ابداعي حتي در صورت جهش ويروس هم مي‌تواند ايمني بدن را عليه آنفلوانزا حفظ کند.
مشکلي که در حال حاضر در رابطه با واکسن‌هاي کنوني پيش‌روي محققان وجود دارد، آن است که هر سال بايد پزشکان متخصص دور هم جمع شوند و حدس بزنند که چه گونه‌هاي غالبي ممکن در اين سال شايع شوند و آنگاه با استفاده از ويروس ضعيف شده آن گونه، واکسني را ساخته و روانه بازار کنند.
وقتي اين واکسن تزريق مي‌شود، بدن فرد مي‌تواند آن ويروس را در شرايط ايمني شناسايي کند و سلول‌هايي توليد کند که در زمان حمله واقعي ويروس آنفلوآنزا، در برابر آن واکنش به موقع نشان دهد و از بدن محافظت کند. اما مشکل اينجاست که اگر فردي به گونه‌اي غير از آن گونه حدس زده شده مبتلا شود يا همان گونه ويروس دچار جهش شود، ديگر اين واکسن‌ها مفيد نخواهند بود و کارکرد اصلي خود را از دست مي‌دهند واين همان دليل است که بعضي افراد با وجود تزريق واکسن، باز دچار بيماري آنفلوآنزا مي‌شوند.
در اين رابطه تيم تحقيقاتي دکتر بئاتريس فونتورا براي مقابله با آنفلوانزا روش کاملا متفاوتي را انتخاب کردند. درواقع آنها سعي مي‌کنند پاسخ ذاتي بدن را براي مقابله با ويروس‌هاي آنفلوانزا و از هر نوعي افزايش ‌دهند. به عبارت ديگر آنها با هدف قرار دادن پروتئيني در بدن به نامREDD-1 به هدف خود خواهند رسيد. اين تيم تحقيقاتي در بررسي‌هاي خود دريافت که وقتي سطح پروتئينREDD-1 در يک سلول پايين باشد، ويروس آنفلوانزا مي‌تواند به راحتي آن را آلوده کند. بنابراين اين واکسن جديد با افزايش سطح پروتئين مذکور، محافظي براي سلول‌ها مي‌سازد تا دربرابر ويروس آنفلوانزا غيرقابل نفوذ شوند.
براساس يافته‌‌هاي اين گروه تحقيقاتي واکسن ابداعي جديد به اندازه‌اي موثر است که حتي افراد بزرگسال سالم جوان را در برابر آنفلوانزاي اسپانيايي (ويروس آنفلوآنزاي H1N1 که در سال 1918 ميلادي بين 50 تا 100 ميليون نفر را به کام مرگ فرستاد) محافظت مي‌کند. ديگر ويروس H1N1 کشنده، آنفلوآنزاي خوکي بود که در سال 2009 ميلادي، 11 تا 21 درصد از جمعيت دنيا را آلوده کرد و خسارات زيادي برجاي گذاشت و وحشت گسترده‌اي را در ميان جمعيت کل دنيا ايجاد کرد.
به نظر مي‌رسد متاسفانه هنوز راه زيادي تا آماده شدن اين واکسن براي توزيع گسترده در بازار باقي مانده است. محققان بايد روش‌هاي معمول اداره کل غذا و داروي آمريکا (FDA) را پشت سر بگذارند و از موانع مختلف آن به سلامت عبور کنند و مورد تاييد اين اداره مهم قرار گيرند تا بتوانند آن را وارد بازار دارويي دنيا نمايند، روندي که ممکن است سال‌ها به طول انجامد، اما بازهم نويد ساخت آن مي‌تواند مردمان را از وحشت اپيدمي‌هاي گسترده در فصول شيوع آنفلوآنزا برهاند و جان‌هاي زيادي را نجات دهد.

ادامه نوشته

..::::  اول IVF كنيد  ::::..

هر چند بسياري از پزشكان به زوج‌هاي نابارور پيشنهاد مي‌كنند كه ابتدا تحت درمان تحريك تخمك‌گذاري قرار گيرند و در صورت ناموفق بودن آن IVF شوند، مطالعات جديد حاكي از آن است كه انجام IVF در قدم اول براي زنان 38 تا 43 ساله، به طور قابل توجهي ميزان بارداري آنها را بالا برده و تعداد تولدهاي زنده را بيشتر مي‌كند. به عبارت ديگر اگر مسايل مالي، مانعي براي انتخاب نوع درمان نباشد، انجام IVF موثرترين استراتژي درماني است. به همين منظور محققان 154 زن مبتلا به نازايي غيرقابل توجيه را به 3 گروه تقسيم كردند، يك گروه تحت درمان با كلوميفن قرار گرفت، گروه ديگر با IVF درمان شد و گروه سوم نيز با FSH (هورمون محرك فوليكول) درمان شدند. همه اين افراد حداقل براي 6 ماه قبل باردار نشده بودند. در نهايت مشخص شد انجام سريع IVF موثرترين درمان براي زوج‌هايي است كه زن در پايان دوره زايايي خود قرار دارد. در واقع در پايان دوره درمان، 7 درصد زنان گروه كلوميفن، 8 درصد موارد گروه FSH و 25 درصد افراد گروه IVF باردار شدند.

ادامه نوشته

..::::  اندر مزاياي داشتن آتوپي  ::::..

 به تازگي متخصصان پوست مطرح کرده اند كه درماتيت آتوپيك اثر محافظتي عليه سرطان پوست ايجاد مي‌كند. محققان در غربالگري بيش از 90 هزار نفر نشان دادند كه شيوع سرطان‌هاي پوست غيرملانوما در افراد مبتلا به درماتيت آتوپيك، كمتر از 50 درصد افرادي است كه اين مشكل را ندارند. با وجود آنكه اين بيماران عوامل خطر شناخته شده ابتلا به ملانوما را دارند، شيوع واقعي بدخيمي در ميان آنها با افراد غيرمبتلا به درماتيت آتوپيك يكسان است كه نشان از وجود يك اثر محافظتي عليه ملانوماست. در اين مطالعه شيوع سرطان پوست غيرملانوما ميان بيماران با درماتيت آتوپيك 4/0 درصد گزارش شد كه از شيوع 9/0 درصدي اين نوع سرطان ميان افراد غيرمبتلا به درماتيت آتوپيك به طور معني‌داري كمتر بود. سرپرست اين گروه تحقيقاتي آلماني متذكر مي‌شود شايد يك دليل قابل توجيه براي اين كاهش خطر سرطان پوست اين دليل باشد كه افراد مبتلا به درماتيت آتوپيك بيشتر نگران وضعيت سلامتي خود هستند و از پوست خود بيشتر محافظت مي‌كنند و نسبت به ضايعات غيرطبيعي آگاهي بيشتري دارند.

ادامه نوشته

..::::  پروتئين نجات‌بخش  ::::..

ديابت نوع 1 يك بيماري مادام‌العمر است كه در آن سيستم ايمني بدن بيمار به سلول‌هاي پانكراس حمله كرده و آنها را از بين مي‌برد اما به تازگي به طور تعجب‌آوري مشاهده شده كه پروتئيني به نام «كانكسين 36» (Connexin 36) مي‌تواند سلول‌هاي بتاي پانكراس موش را در برابر مولكول‌هاي ايمني محافظت و از ابتلاي آنها به ديابت نوع 1 جلوگيري كند. محققان دانشگاه ژنو در سوئيس، ضمن شناسايي اين پروتئين براساس يافته‌هاي جديد خود پيشنهاد مي‌كنند كه با بررسي بيشتر بيان كانكسين 36 يا عملكرد درماني آن شايد بتوان راهي براي محافظت از سلول‌هاي بتا در برابر حمله سيستم ايمني پيدا كرد و به اين ترتيب باعث توليد مداوم انسولين در افراد مبتلا به ديابت نوع 1 شد. درواقع اين پروتئين از آپوپتوزيس سلول‌هاي بتا جلوگيري کرده و آنها را از انهدام نجات مي‌دهد كه خود نويدي است براي بيماران مبتلا به ديابت نوع 1 تا براي هميشه از شر اين بيماري خلاص شوند.

ادامه نوشته

..::::  اميدهاي تازه براي واكسن سرطان پستان و تخمدان  ::::..

براساس آخرين نتايج دانشمندان در موسسه ملي سرطان آمريکا كه روي واكسن تجربي‌اي كار مي‌كنند كه به سيستم ايمني بدن كمك مي‌كند تا سلول‌هاي سرطاني پستان و تخمدان را هدف قرار دهد، از بين بردن سلول‌هاي سرطاني با همان دقتي كه واكسن‌هاي معمولي باكتري و ويروس‌ها را محو مي‌كنند، امكان‌پذير خواهد شد. تنها تفاوت ميان آنها، اين است كه تزريق واكسن به جاي آنكه پيشگيرانه باشد جنبه درماني خواهد داشت. در اين مطالعه 26 زن مبتلا به مراحل پيشرفته سرطان پستان يا تخمدان مورد بررسي قرار گرفتند و بيشتر آنها نيز تقريبا دوره‌هاي متعددي از كموتراپي، همچنين جراحي يا راديوتراپي را پشت سر گذاشته بودند. آنها همگي با واكسن‌ حاوي پروتئين كه به طور روتين در تومورهاي پستان و تخمدان يافت مي‌شود، همراه با ديگر اجزايي كه سيستم ايمني بدن را تحريك مي‌كنند تا سلول‌هاي سرطاني را بيشتر قابل تشخيص كنند، تحت تزريق قرار گرفتند. تركيب موارد فوق براي بيماران مبتلا به سرطان پستان بسيار اميدبخش بود به طوري كه ميانه بقاي آنها بيش از يك سال گزارش شد. در زنان مبتلا به سرطان تخمدان، بقاي بيماران كمي بيشتر يعني حدود 15 ماه گزارش شد.

ادامه نوشته

..::::  اسيد فوليك تاثيري بر پيشگيري از حوادث قلبي – عروقي ندارد  ::::..

يك فرابررسي روي 8 مطالعه بزرگ نشان داد كه تجويز اسيدفوليك، باعث كاهش خطر بروز اتفاقات قلبي‌- عروقي نخواهد شد. اين دارو به‌رغم اينكه باعث كاهش عوامل خطر حوادث قلبي – عروقي مانند هموسيستئين مي‌شود، تاثير چنداني در پيشگيري از بروز چنين حوادثي ندارد. نتايج حاصل از اين مطالعه كه توسط دكتر رابرت كلارك و همكارانش انجام شده به تازگي در نشريه جاما به چاپ رسيده است. هموسيستئين، آمينواسيدي است كه در نتيجه فعل و انفعالات انجام شده روي غذاي گوشتي توسط بدن ساخته مي‌شود.
نتايج حاصل از مطالعات پيشين نشان مي‌دهند كه تجويز فوليك اسيد و ويتامين B در افراد مبتلا به هموسيستيئوري باعث كاهش چشمگير بروز حوادث قلبي – عروقي مي‌شود، اما چنين نتيجه‌اي در افرادي كه به اين بيماري مبتلا نيستند مشاهده نمي‌شود. اين پژوهشگران ادعا كردند با توجه به بررسي‌هاي انجام‌شده، تاثير استفاده از اسيدفوليك روي بيماري‌هاي قلبي – عروقي در افراد سالم هنوز مشخص نيست و نياز به انجام مطالعات بيشتري دارد.
اين فرابررسي روي 8 كارآزمايي باليني انجام شده كه در اين مطالعات 37 هزار و 485 بيمار وارد مطالعه شده بودند. آخرين مطالعه از اين مجموعه در سال 2009 انجام شده بود و شركت‌كنندگان در اين مطالعات روزانه بين 8/0 تا 40 ميلي‌گرم اسيدفوليك استفاده مي‌كردند. از ميان تمام بيماران 18 هزار و 762 بيمار تحت درمان با اسيدفوليك بودند و بقيه افراد در گروه دارونما قرار گرفتند.
نتايج حاصل از اين فرابررسي نشان داد: 9 هزار و 326 بيمار طي درمان مبتلا به حوادث قلبي – عروقي شدند، 5 هزار و 125 بيمار به علل مختلف فوت كردند و در 3 هزار و 10 بيمار مبتلا به سرطان، بيماري پيشرفت داشت.
به طور كلي در افرادي كه در اين مطالعات اسيد فوليك استفاده كرده بودند ميزان هموسيستئين نسبت به گروه دارونما 25 درصد كاهش داشت.
طي يك پيگيري 5 ساله نشان داده شد كه تفاوت معني‌داري بين افرادي كه اسيدفوليك استفاده مي‌كردند با گروه دارونما در بروز حوادث قلبي – عروقي مشاهده نشد. تفاوت معني‌داري بين افرادي كه اسيدفوليك استفاده مي‌كردند و گروه دارونما از نظر بروز مرگ و مير حوادث عروقي مشاهده نشد. تفاوت معني‌داري از نظر ميزان بروز سرطان، مرگ و مير ناشي از سرطان يا مرگ و مير به علل ديگر بين گروه دارونما و گروهي كه به صورت فعال از اسيدفوليك استفاده مي‌كردند، مشاهده نشد.

ادامه نوشته

..::::  مانيتول استنشاقي براي ارزيابي عملکرد تنفسي  ::::..

شرکت داروسازي فارماکسيس اعلام کرد که محصول جديد اين شرکت به نام آريدول (Aridol) از سازمان نظارت بر غذا و داروي آمريكا مجوز دريافت کرده است. آريدول در واقع مانيتول استنشاقي است و براي ارزيابي عملکرد تنفسي در افراد بالاي 6 سال به کار مي‌رود. مانيتول باعث انقباض مجاري تنفسي مي‌شود. کاهش بيش از 15 درصد در عملکرد تنفسي نشان‌دهنده مثبت بودن تست است. هرچه ميزان دوزي که باعث بروز اين پاسخ مي‌شود کمتر باشد، اختلال عملکرد تنفسي بيشتر است.

ادامه نوشته

..::::  درمان راديونوکلوئيد براي متاستازهاي استخواني سرطان پروستات  ::::..

شرکت داروسازي باير، نتايج حاصل از مطالعات فاز اول و دوم خود را روي محصول جديد اين شرکت به نام آلفارادين (Alpharadin) اعلام کرد. آلفارادين در واقع نوعي ماده رايونوکئيد (راديوم-233) و ساطع‌کننده اشعه آلفا است که براي درمان متاستازهاي استخواني سرطان پروستات که مقاوم به عقيم‌سازي هستند به کار مي‌رود. نتايج حاصل از مطالعات نشان داده است که اين دارو نسبت به دارونما به طور معني‌داري باعث افزايش بقا در بيماران مي‌شود. نتايج نشان داد که استفاده از اين دارو علاوه برکاهش بيومارکرهاي سرطاني از عوارض چنداني برخوردار نيست.

ادامه نوشته

..::::  لپتين بهتر از انسولين ديابت را کنترل مي‌کند  ::::..

پژوهشگران دانشگاهUT، طي مطالعه‌اي به بررسي اثر هورمون لپتين در کنترل ديابت نوع يک پرداختند. در اين مطالعه پژوهشگران از ترکيب مترلپتين (Metreleptin) که در مطالعات قبلي توسط بيماران به خوبي تحمل شده بود، استفاده کردند. پژوهشگران اين طرح عنوان کردند که نتايج حاصل از مطالعات حيواني حاکي از آن است که استفاده از لپتين مي‌تواند باعث کنترل قند خون در نمونه‌هاي حيواني مبتلا به ديابت نوع يک شده و از بروز کما در اين نمونه‌ها پيشگيري کند. اين نتايج نشان دادند که لپتين حتي بهتر از انسولين مي‌تواند قندخون را در اين نمونه‌هاي حيواني کنترل کند. به دنبال اين نتايج موفقيت‌آميز پژوهشگران تصميم گرفتند که اين دارو را روي انسان‌ها مورد آزمايش قرار دهند. شرايط لازم براي ورود به مطالعه بيماران مبتلا به ديابت نوع يک هستند که داراي شاخص توده بدني زير 25 بوده و سن آنها بين 18 تا 50 سال است.

ادامه نوشته

..::::  ستوكسيمب داروي مكمل سيس‌ پلاتين در سرطان پستان  ::::..

پژوهشگران نشان دادند كه اضافه كردن داروي ستوكسيمب(Cetuximab) به رژيم‌ درماني سيس‌پلاتين باعث افزايش بقاي بيماران مبتلا به سرطان پستان متاستاتيك خواهد شد. ستوكسيمب در واقع نوعي آنتي‌بادي ضدEGFR است و مطالعه روي 173 بيمار مبتلا به متاستازهاي سرطان پستان نشان داد كه اضافه كردن اين دارو به رژيم درماني شيمي‌درماني علاوه بر اينكه پاسخ به درمان را دو برابر مي‌كند، روند بهبود را نيز تسريع كرده و افزايش مي‌دهد. ستوكسيمب با نام تجاري اربيتوكس (Erbitux) در حال حاضر براي درمان سرطان‌هاي كولوركتال و سر و گردن مورد استفاده قرار مي‌گيرد و مصرف آن در اين موارد توسط سازمان نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده مجاز شناخته شده است.

ادامه نوشته

..::::  پايش سلامت راننده‌ها در جاده‌ها  ::::..

ايمني سفر به عوامل مختلفي بستگي دارد. يکي از جنبه‌هاي قاطع آن چگونگي وضعيت راننده است. بر همين اساس، يک تيم تحقيقاتي در دانشگاه مونيخ آلمان با همکاري محققان گروه BMW، سيستم حسگر يکپارچه‌اي را ابداع کرده‌اند که به فرمان متصل شده و مي‌تواند وضعيت سلامت راننده را هنگام رانندگي پايش کند. درواقع فرد راننده مي‌تواند از وقتش در پشت فرمان براي بررسي سلامت خود استفاده کند. در همين زمان، اين وسيله ممکن است براي تشخيص حمله‌هاي غش يا حملات قلبي به کمک راننده بيايد و هشدارهاي لازم را به وي بدهد.
اگر فردي زمان زيادي را صرف رانندگي کند و در همين حين به راديو گوش دهد يا با تلفن صحبت کند، در آينده بايد حتما تحت بررسي کوچک سلامت قرار گيرد، بنابراين پايش آنها از ضروريات سلامت است. اين وسيله حسگر ابداعي، علايم حياتي همچون ضربان قلب، ميزان رسانايي پوستي و اشباع اکسيژن خون را از طريق سنسورهاي ساده روي فرمان اندازه مي‌گيرد. همچنين امکان اندازه‌گيري سطوح استرس رانندگان حين رانندگي با اين سنسورها از ديگر موارد است.
البته سابق بر اين نيز حسگرهاي متعددي ساخته شده تا علايم حياتي را حين رانندگي مورد بررسي قرار دهند. به هر حال‌، هيچ يک از اين سيستم‌ها براي توليد انبوه که در خودروها مورد استفاده قرار گيرند، مناسب نبوده‌اند. با يکپارچه‌سازي سنسورهاي مناسب داخل فرمان در روش جديد، دانشمندان موفق به دور زدن موانع موجود شدند. درواقع با جمع‌آوري داده‌ها، اطلاعات به يک کنترل‌گر کوچک منتقل مي‌شود که به نوبه خود مي‌تواند نتايج اندازه‌گيري را روي سيستم نمايش‌ اطلاعات خودرو نشان دهد. به عنوان مثال، رسانايي پوست راننده نشان مي‌دهد که آيا او تحت استرس شديد است يا خير؟ آيا فشارخون وي از مقدار بحراني بيشتر شده يا نه؟ تنها آنچه مورد نياز است، آنکه دستان فرد راننده در تماس با حسگرهاي تعبيه‌شده روي فرمان قرار گيرند. نتايج تست‌هاي اوليه حاکي از موفقيت‌آميز بودن اين سيستم است. با اين روش اطلاعات مربوط به راننده در چهار‌پنجم زماني که وي رانندگي مي‌کند، جمع‌آوري مي‌شود.
هدف اصلي اين پروژه، چيزي فراتر از پايش مرتب علايم حياتي و تشخيص عملکردهاي نامناسب راننده است. درواقع تصور بر آن است تا خودروهايي ساخته شوند که تشخيص دهد چه موقع راننده احساس خوبي ندارد و زمان شروع اقدامات مناسب کي فرا مي‌رسد. وقتي يک وضعيت استرس‌آور به‌وسيله وضعيت رسانايي پوست تشخيص داده مي‌شود، به طور مثال، تلفن قطع مي‌شود يا به‌طور اتوماتيک صداي راديو کم يا حتي خاموش مي‌شود. در صورتي که مشکلات جدي‌تري رخ دهد، سيستم مي‌تواند چراغ‌هاي هشدار وضعيت خطرناک را روشن کند، سرعت ماشين را به حداقل خود برساند يا حتي خودرو را در حالت ترمز خودکار اورژانس قرار دهد و به اين ترتيب وسيله نقليه متوقف مي‌شود. با اين شرايط، هم جان راننده حفظ خواهد شد و هم جان مسافران. محققان اين طرح اظهار اميدواري مي‌کنند که اين حسگر به زودي به توليد انبوه برسد تا همگان از مزاياي آن بهره ببرند و جان‌هاي زيادي از خطر مرگ نجات يابد.

ادامه نوشته

..::::  تحريک مغز براي کنترل تشنج‌هاي مقاوم  ::::..

تکنيک «تحريک مغز» که اخيرا به‌وسيله اداره کل غذا و داروي آمريکا براي درمان پارکينسون و لرزش اوليه تاييد شده، در رفع علايم بيماران مبتلا به تشنج‌هاي مقاوم به درمان نيز به‌طور قابل‌توجهي موثر عمل مي‌کند. سيستم NeuroPace Responsive Neurostimulation (RNS)، يک کامپيوتر کاشته شده مينياتوري است که مي‌تواند تشنج‌ها را با استفاده از الکترودهاي کاشته‌شده در داخل يا سطح مغز تشخيص دهد و با فرستادن يک پالس الکتريکي، آنها را متوقف کند. براي يک‌سوم بيماراني که به خاطر تشنج تحت درمان با 2 تا 3 دارو هستند اما باز هم کنترل نمي‌شوند، روش درمان استاندارد برداشتن قسمت غيرطبيعي بافت مغزي است که باعث تشنج شده و به اين ترتيب تشنج بيماران در بيش از 50 درصد آنها کنترل مي‌شود، اما بيماراني هستند که به علت عوارض جانبي بالقوه‌اي که جراحي بر جاي مي‌گذارد، کانديد اين نوع جراحي نيستند، بنابراين سيستم RNS يک جايگزين جذاب براي اين بيماران محسوب مي‌شود، خصوصا آنکه قابل برگشت هم هست.

ادامه نوشته

..::::  تشخيص سلول‌هاي پيش‌سرطاني سرطان کولون  ::::..

پس از مشخص شدن اينکه نور به طور دقيق مي‌تواند سلول‌هاي پيش‌سرطاني را در مخاط مري مشخص کند، محققان دانشگاه دوک تکنولوژي خود را به قسمت کولون برگردانده‌ و نتايج مشابهي را در آزمايش هاي اوليه خود يافته‌اند. اين تکنولوژي‌ مي‌تواند يک راه غيرتهاجمي براي پزشکان باشد تا سلول‌هاي غيرطبيعي يا ديسپلازي را تشخيص دهند. در روش‌هاي کنوني بيوپسي، پزشک بايد نمونه‌هاي تصادفي زيادي از بافت بردارد، اما در روش جديد امواج کوتاه نور از سر يک آندوسکوپ به بيرون تابش مي‌کند تا در محل مشکوک به داشتن تومور، بيماري مشخص شود. محققان اظهار مي‌دارند وقتي نورمستقيم به اين بافت‌ها تابانده مي‌شود، پراکنده مي‌شود. به اين ترتيب مي‌توان اطلاعات نور پراکنده شده را جمع‌آوري و آناليز کرد و به دنبال علايم ديسپلازي بود. اين روش به‌طور قابل‌توجهي غيرتهاجمي است، چون هيچ بافتي برداشته نمي‌شود و به رنگ يا ماده حاجب نيازي نيست. به طور اختصاصي، آنها تلاش مي‌کنند با اين روش تغييرات ويژه را درون سلول‌هاي اپي‌تليوم، نمايان کنند. در مورد سلول‌هاي پيش‌سرطاني، هسته بدشکل شده و بزرگ‌تر از سلول‌هاي نرمال است، به اين ترتيب نور را به روش منحصربه فرد خود پراکنده مي‌کنند.

ادامه نوشته

..::::  استفاده از ميکرولنزها براي آندوسکوپ‌هاي سه‌بعدي  ::::..

تکنيک‌هاي مدرن امروزي آندوسکوپيک ،پزشکان را قادر مي‌کند تا بتوانند جراحي را بدون نياز به برش‌هاي بزرگ انجام دهند. البته اين مداخلات خاص به وسايلي با اپتيک‌هاي سه‌بعدي مخصوص نياز دارند، بر همين اساس محققان يک حسگر تصويري ابداع کرده‌اند که تصاوير سه‌بعدي کامل را از داخل بدن و با کمک ميکرولنزها انتقال مي‌دهد. جراح بايد بتواند آندوسکوپ را با دقت کامل از راه بيني بيمار به منطقه عمل برساند. اين يک روش ظريف است که به جراح امکان مي‌دهد قبل از مداخله واقعي جزييات را مشاهده کند، مثلا عروق خوني کجا هستند که از آنها دوري کند يا محل واقعي بافت سرطاني کجاست. دوربيني که به لوله بلند و باريک آندوسکوپ وصل مي‌شود، جراحان را قادر مي‌کند تا تصاوير سه‌بعدي را با جزييات ظريف ببينند، گويي اينکه خودشان واقعا داخل بدن انسان هستند. آنها مي‌توانند راهي ايمن از درون بافت بيابند، بدون آنکه از خطر صدمه?زدن جانبي در هراس باشند و کار آنها با سرعت بيشتري نيز انجام مي‌شود.

ادامه نوشته

..::::  وسيله‌اي براي پايش آنوريسم‌هاي مغز  ::::..

محققان دانشگاه British Columbia تکنيک جديدي را براي پايش آنوريسم‌هاي مغزي ابداع کرده‌اند که کمتر تهاجمي بوده و دقت بيشتري نسبت به روش‌هاي کنوني دارد. از سوي ديگر آنقدر ساده هست که خود بيماران بتوانند آن را در خانه و به دفعات مورد استفاده قرار دهند. اين تکنيک جديد با وسايل و روش‌‌هاي کويل جايگذاري شده موجود سازگار است. در اولين مطالعه از اين دست،‌ اين تيم تحقيقاتي ثابت کرد که استفاده از اين ايمپلنت پلاتينوم به صورت «آنتن» امکان‌پذير است تا به صورت بي‌سيم عروق خوني و موارد شکست جايگذاري تشخيص داده شود به اين ترتيب پايش آمبوليزه شدن عروق مغزي با موفقيت همراه خواهد بود. اين وسيله مي‌تواند همراه بيمار در خانه مورد استفاده قرار گيرد و نمونه اوليه آن ظرف 2 تا 3 سال آينده وارد بازار خواهد شد. در حال حاضر تنها راه بررسي اينکه يک رگ آمبوليزه شده هنوز کار مي‌کند يا خير، اين است که بيمار در معرض اشعه سي‌تي‌اسکن يا آنژيوگرافي قرار گيرد که در هر دو روش بايد ماده حاجب به بيمار تزريق شود.

ادامه نوشته

..::::  آلفا آدرنرژيك‌ها براي كودكان بيش‌فعال  ::::..

شركت داروسازي شايونوگي اعلام كرد كه محصول جديد اين شركت به نام كاپوي (KAPVAY) از سوي سازمان نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده مورد تاييد قرار گرفته است. كاپوي با نام ژنريك كلونيدين‌هيدروكلرايد (Clonidine hydrochloride) براي درمان كودكان بيش‌فعال (ADHD) توليد شده است.
اين دارو به صورت خوراكي است و در كودكان و نوجوانان بين 6 تا 17 سال مورد استفاده قرار مي‌گيرد. كاپوي تنها تركيب از خانواده كلونيدين‌هاست كه براي درمان ADHD از سازمان نظارت و غذا مجوز دريافت كرده است. همچنين كاپوي اولين دارويي است كه مصرف آن به عنوان داروي همراه با درمان‌هاي محرك در ADHD تاييد شده است. علاوه بر اين، اين دارو به صورت تك‌درماني نيز براي درمان مبتلايان به ADHD موثر است. اين داروي خوراكي يك داروي غيرمحرك و از خانواده‌ آگونيست‌هاي گيرنده آدرنرژيك آلفا -2 است. در حال حاضر مكانيسم عملكرد آگونيست‌هاي آلفا -2 در درمان ADHD مشخص نيست اما دانشمندان تصور مي‌كنند كه اين داروها باعث تغيير عملكرد ناحيه كورتكس پره فرونتال مي‌شوند. كورتكس پره‌‌فرونتال در كنترل رفتارهاي هيجاني، تنظيم تمركز و حافظه نقش مهمي ايفا مي‌كند.
دكتر دونالد مكانينگ، يكي از مسوولان شركت شايونوگي در اين‌باره مي‌گويد: «تاييد سازمان نظارت بر غذا و دارو گام بزرگي در بهبود كيفيت درماني بيماران مبتلا به ADHD محسوب مي‌شود. اين دارو دو بار در روز استفاده مي‌شود و باعث كاهش فعاليت بيش از حد گيرنده‌هاي آلفا -2 مي‌گردد.
استفاده از اين دارو هم به صورت تك درماني و هم در كنار ساير درمان‌هاي معمول محرك موثر است.» دكتر ركش جين، روان‌پزشك و سرپرست تحقيق روي اين دارو عنوان كرد: «اگرچه براي درمان مبتلايان به ADHD داروهاي مختلفي در دسترس است اما بسياري از اين بيماران توسط اين داروهاي محرك كنترل نمي‌شوند. هنگامي كه كاپوي به داروهاي محرك معمول اضافه مي‌شود نسبت به داروهاي محرك به تنهايي، بهتر باعث كنترل علايم بيماران مي‌شود.»
در حال حاضر حدود 5/4 ميليون نفر در ايالات متحده (بين سنين 3 تا 17 سال) مبتلا به ADHD هستند. به عبارت ديگر حدود 3 تا 7 درصد از كودكان مدرسه‌اي دچار اين اختلال هستند. اين دارو بر اساس نتايج حاصل از دو كارآزمايي باليني فاز سوم مورد تاييد قرار گرفت كه در آنها ظرف مدت 5 هفته با كاپوي علايم نسبت به گروه دارونما به طور معني‌داري بهبود پيدا كرده بودند. بيشترين عوارض ناشي از مصرف اين دارو شامل: خستگي، گلودرد، كابوس شبانه، بي‌خوابي يا خواب‌آلودگي، اختلال‌هاي احساسي، يبوست، احتقان بيني، تب و گوش‌درد بوده است. اين عوارض نسبت به گروه دارونما دو برابر بيشتر بوده اما به طور كلي تنها در 5 درصد بيماران مشاهده شده است.

ادامه نوشته

..::::  وكتيبيكس، افزايش بقا در بيماران مبتلا به سرطان كولوركتال  ::::..

شركت داروسازي امگن اعلام كرده است كه نتايج كارآزمايي باليني فاز سوم روي داروي وكتيبيكس (Vectibix) با موفقيت همراه بوده است. وكتيبيكس يا پانتي‌تومب (Panitumumab) يك آنتي‌بادي تك‌دودماني است كه اگر در تركيب باكموتراپي به كار برده شود شانس بقا را در بيماران مبتلا به سرطان كولوركتال كه داراي ژن KRAS هستند افزايش مي‌دهد. دكتر مارك پيترز، سرپرست اين گروه تحقيقاتي تاكيد كرده است قبل از به كارگيري اين آنتي‌بادي حتما بايد از وجود ژن KRAS در بيمار اطمينان حاصل كرد.

ادامه نوشته

..::::  اوزوردكس، درمان یووئیت خلفی غیرعفونی  ::::..

شركت داروسازي الرژن اعلام كرد كه سازمان‌ نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده داروي اوزوردكس (OZORDEX) را تاييد كرده است. اين دارو كه به نام دگزامتازون قابل‌تلقيح در داخل ويتره نيز معروف است براي درمان يووئيت خلفي غيرعفوني كاربرد دارد. يووئيت خلفي، 10 تا 15 درصد از علل نابينايي در آمريكا را شامل مي‌شود. مطالعه‌ها نشان دادند كه درمان با اين دارو در 43 درصد از بيماران تحت مطالعه باعث بهبود بينايي مي‌شود در حالي كه اين ميزان در گروه كنترل تنها 7 درصد بوده است.

ادامه نوشته

..::::  واكسن جديد سل وارد مطالعه‌هاي باليني شد  ::::..

پژوهشگران دانشگاه سنت‌لوئيس ايالات متحده اعلام كردند كه به تازگي مجوز انجام مطالعه‌هاي باليني روي واكسن جديد سل به نام 422 - AERAS را دريافت ‌كرده‌اند. در حال حاضر واكسن‌هاي موجود ايمني كافي را ايجاد نكرده و قادر به پيشگيري از بروز سل ريوي نيستند. مكانيسم عملكرد اين واكسن فرار از اندوزوم است. عامل ايجاد‌كننده سل درون سلول‌ها مخفي مي‌شود و اين مكانيسم اجازه مي‌دهد كه باكتري‌هاي نوتركيب زنده درون واكسن از درون سلول بيرون آمده و در معرض سيستم ايمني قرار گيرند؛ بنابراين واكنش سيستم ايمني باعث ايجاد ايمني موثرتري خواهد شد. در حال حاضر اين واكسن وارد مطالعه‌هاي فاز اول خود شده است.

ادامه نوشته

..::::  نخستين حافظه جانبي براي مغز!  ::::..

تصور کنيد روزي بتوانيد يک مموري‌کارت را به مغز خود وصل کنيد و از فايل‌هاي موجود در آن بلافاصله استفاده کنيد. مثلا اطلاعات موردنياز براي يک کنفرانس يا امتحان را دانلود کنيد و آن را چند دقيقه قبل از شروع جلسه در مغزتان ذخيره کنيد و درجا از داده‌هاي آن استفاده کنيد. يعني يک ماتريکس تمام عيار. خب به نظر مي‌رسد اين تصور چندان هم دور از ذهن نيست. چون دانشمندان دانشگاه کاليفرنياي جنوبي توانسته‌اند قدم‌هاي اوليه?اي در اين راه بردارند.
بعد از مطالعات فراواني که دکتر تئودور برگر و همکارانش درمورد واکنش‌هاي شيميايي فرآيند يادگيري کوتاه‌مدت در مغز موش‌ها انجام دادند، توانستد يک چيپ کوچک بسازند که از الکترودهايي براي اتصال به مغز و افزودن به ظرفيت حافظه استفاده مي‌کند. اين پروتز عصبي قادر است سيگنال‌هاي عصبي را ذخيره کند و درست مانند يک حافظه جانبي الکترونيکي به موش‌ها کمک کند تا سريع‌تر و بيشتر ياد بگيرند.
با روشن کردن مدار، يادگيري به موش‌ها القا مي‌شود و آنها «ياد مي‌گيرند» و با خاموش کردن مدار، همه‌چيز را به سرعت فراموش مي‌کنند. دکتر برگر ادعا مي‌کند که اگر بتوانند جزييات بيشتري از فرآيند رمزنگاري سلول‌هاي عصبي را بفهمند، قادر خواهند بود تقريبا هر چيزي را در حافظه ايجاد يا حذف کنند. دقيقا مثل يک فلش مموري که به مغز وصل مي‌شود. در حال حاضر تحقيقات آنها روي موش‌ها موفقيت‌آميز بوده و هدف بعدي آنها اجرايي کردن اين پروژه در مورد ميمون‌هاست.
پژوهشگران دانشگاه کاليفرنياي جنوبي در مقاله‌اي که براي معرفي اين تکنيک منتشر کرده‌اند، هدف از تحقيق روي چنين طرحي را کمک به بازيابي حافظه يا افزايش ظرفيت حافظه در بيماران مبتلا به آلزايمر، سکته مغزي يا ضربه به جمجمه اعلام کرده‌اند. اما صبر کنيد... مساله خيلي شبيه داستان‌هاي علمي-تخيلي به نظر مي‌رسد. اگر واقعا چنين دستاوردي در آينده محقق شود، فکر مي‌کنيد چه واکنش‌هايي را در ميان مردم برمي‌انگيزد؟ چه استفاده‌ها (يا سوء‌استفاده‌هاي) ديگري مي‌توان براي آن درنظر گرفت؟ اگر چنين فلش مموري در دسترس شما بود، چه فايل‌هايي را روي آن ذخيره مي‌کرديد؟

ادامه نوشته

..::::  تاييد ستوکسيماب در بدخيمي سر و گردن  ::::..

سازمان غذا و داروي آمريکا به تازگي ستوکسيماب (Cetuximab) با نام تجاري اربيتوکس را براي تجويز همزمان با شيمي‌درماني بيماران در مراحل پيشرفته بدخيمي سر و گردن مورد تاييد قرار داده است.  اربيتوکس همراه با شيمي‌درماني در مقايسه با دريافت شيمي‌درماني تنها، شانس بقاي بيماران را افزايش مي‌دهد. اربيتوکس از سوي سازمان غذا و داروي آمريکا براي درمان انواع خاصي از سرطان کولون مورد تاييد بوده است و از سال 2006 ميلادي براي درمان بدخيمي‌هاي غيرمتاستاتيک سر و گردن در ترکيب با راديوتراپي (راديوتراپي خط اول درمان اين بيماران است)يا به تنهايي نسخه شده است. سرطان‌هاي ناحيه سر و گردن ، 3 تا 5 درصد از تمامي انواع بدخيمي در آمريکا را شامل مي‌شوند. اين بدخيمي‌ها معمولا در بيني، گلو و دهان رشد مي‌يابند و در مردان و افراد بالاي 50 سال شايع ترند. به گفته ريچارد پازدور، مدير بخش داروهاي هماتولوژي و انکولوژي FDA، توانايي اربيتوکس در افزايش طول عمر مبتلايان به بدخيمي‌هاي سر و گردن براي متخصصان سرطان بسيار بااهميت است. ماهيت تهاجمي بدخيمي‌هاي سر و گردن باعث شده است که نتوان آنها را به خوبي با جراحي يا راديوتراپي کنترل کرد. بنابراين در دسترس بودن گزينه‌هاي درماني ديگر براي کمک به بيمار ضروري است. اثربخشي و ايمني اربيتوکس در بدخيمي‌هاي سر و گردن در يک مطالعه باليني چندمرکزي روي 442 بيمار با متاستاز يا بدخيمي راجعه سر و گردن بررسي شد. بدخيمي شرکت‌کنندگان در اين مطالعه به اندازه اي گسترده بود که جراحي برايشان فايده?اي نداشت و پيش از اين هم شيمي‌درماني برايشان شروع نشده بود. نيمي از بيماران ترکيب ستوکسيماب و شيمي درماني(سيس‌پلاتين يا کربوپلاتين و 5-فلورواوراسيل) و نيمي ديگر شيمي‌درماني به تنهايي دريافت کردند. در دريافت‌کنندگان ترکيب ستوکسيماب و شيمي‌درماني طول عمر به طور متوسط 1/10 ماه در مقايسه با دريافت‌کنندگان شيمي‌درماني به تنهايي (7/4 ماه)افزايش يافت.
شايع‌ترين عوارض ناخواسته گزارش شده از سوي دريافت‌كنندگان ستوكسيماب عبارتند از بثورات پوستي، خارش، سردرد، اسهال، عفونت‌هاي دستگاه تنفسي، پوست و دهان. همچنين مواردي از واكنش‌هاي زمان تزريق و حمله قلبي تهديدكننده حيات نيز به دنبال مصرف ستوكسيماب مشاهده شده‌اند. بيماران تحت‌درمان با ستوكسيماب بايد از مواجهه با نور آفتاب تا حد امكان اجتناب كنند. اربيتوكس مي‌تواند باعث افت سطح سرمي مگنزيوم، پتاسيم و كلسيم شود.

ادامه نوشته

..::::  واکسني براي سرطان‌هاي زنان  ::::..

واکسن جديدي که بدن را به حمله به سلول‌هاي سرطاني تشويق مي‌کند در مبتلايان به سرطان‌هاي پيشرفته پستان و تخمدان موثر بوده است. اين واکسن در مبتلايان به بدخيمي پستان و تخمدان شانس بقا را افزايش مي‌دهد. واکسن پن واک(PANVAC) در 26 زن به طور ماهانه تزريق شد و به دستگاه ايمني آنان کمک کرد تا پروتئين اختصاصي توليد شده توسط سلول‌هاي سرطاني را شناسايي کند. تمام اين زنان به بدخيمي پستان يا تخمدان مبتلا بودند و شدت بدخيمي به حدي بود که به ساير اعضاي بدن آنها دست اندازي کرده بود و پيش از اين ساير درمان‌ها را آزموده بودند. (21 نفر از آنان حداقل سه رژيم شيمي‌درماني را تجربه کرده بودند). عوارض جانبي ناشي از واکسن بسيار خفيف بودند و شايع‌ترين آنها واکنش جزئي محل تزريق واکسن گزارش شد. واکسن پن واک شامل ژن‌هاي خاصي است که دستگاه ايمني را به شناخت و تخريب سلول‌هاي سرطاني تشويق مي‌کند. اين واکسن پيش از اين در 70 بيمار با بدخيمي پيشرفته کولورکتال مورد مطالعه قرار گرفته بود.

ادامه نوشته

..::::  سرتوليزوماب، دارويي جديد در درمان آرتريت روماتوييد  ::::..

سرتوليزوماب (Certolizumab)، ضدفاکتور نکروزدهنده تومور آلفا، در دو مطالعه باليني در درمان آرتريت روماتوييد مورد بررسي قرار گرفت. دو مطالعه مذکور که به ترتيب در فاز دو و فاز سه بودند، اثربخشي و ايمني سرتوليزوماب را به اثبات رساندند. نتايج نشان دادند که درمان با سرتوليزوماب در مقايسه با دارونما و متوترکسات با کاهش سريع و پايدار علايم آرتريت روماتوييد و مهار روند تخريب مفصل همراه است. سرتوليزوماب، اولين ضدفاکتور نکروزدهنده آلفا پگيله شده است که براي درمان آرتريت روماتوييد مورد استفاده قرار مي‌گيرد. سرتوليزوماب تمايل زيادي به فاکتور نکروز دهنده آلفا(فاکتور دخيل در شروع و تشديد بيماري‌هاي التهابي نظير آرتريت روماتوييد) دارد و به طور اختصاصي آثار فاکتور نکروزدهنده آلفا را مهار مي‌کند. اين دارو به صورت تزريق‌هاي زيرجلدي هر دو هفته يکبار يا هر ماه براي درمان آرتريت روماتوييد مورد استفاده قرار مي‌گيرد. در مطالعات باليني، درمان همزمان با سرتوليزوماب و متوترکسات به سرعت علايم آرتريت روماتوييد را بهبود مي‌بخشد.
طي دهه گذشته،‌ فاكتور نكروز دهنده تومور آلفا در بسياري از مطالعه‌هاي تحقيقاتي مورد بررسي قرار گرفته است. سايتوكين مذكور نقش كليدي در ايجاد التهاب پاتولوژيك دارد و توليد مقادير زياده از حد فاكتور نكروزدهنده تومور آلفا در طيف وسيعي از بيماري‌هاي مختلف اتفاق مي‌افتد. اين دارو از سوي سازمان غذا و داروي آمريكا براي كاهش علايم بيماري كرون و تحت‌ كنترل قرار دادن بيماران در فاز فعال كه به درمان‌هاي قبلي پاسخ نداده‌اند مورد تاييد بوده است.

ادامه نوشته

..::::  آپرميلاست، موفق در کنترل اسپونديليت آنکيلوزان  ::::..

اخيرا نتايج حاصل از مطالعه فاز دو روي داروي آپرميلاست (Apremilast) (يک ترکيب ايميونومدولاتوري خوراکي در دست تحقيق) در مبتلايان به اسپونديليت آنکيلوزان، در نشست علمي کالج روماتولوژي آمريکا به چاپ رسيده است. اين بررسي يک مطالعه دوسوکور با استفاده از دارونما بود که روي مبتلايان به اسپونديليت آنکيلوزان طراحي شد. بيماران شرکت‌کننده در اين مطالعه، حداقل براي مدت 2 سال از علايم بيماري رنج مي‌بردند و بيماري آنها با داروهاي ضدالتهاب غيراستروييدي متداول کنترل نشده بود و حداقل در 2 هفته اخير از درد روزانه و خشکي ستون فقرات رنج برده بودند. اين بيماران براي 12 هفته تحت درمان دوبار در روز 300 ميلي‌گرم آپرميلاست يا دارونما قرار گرفتند. فاز درمان با 4هفته مشاهده دنبال شد. در هفته 12 مصرف‌کنندگان آپرميلاست با بهبود قابل توجه علايم در مقايسه با دريافت‌کنندگان دارونما مواجه شدند.

ادامه نوشته

..::::  دارودرماني انتخاب برتر در حملات مغزي  ::::..

براي پيشگيري از حملات مغزي بيماران در معرض خطر که شريان گردني آنها مسدود شده و يک به اصطلاح «حمله کوچک» داشته‌اند، دارودرماني به همان اندازه جراحي موثر است و در عين حال خطرات کمتري را به دنبال دارد. مطالعه‌اي روي 200 بيمار که حدود نيمي از آنها جراحي باي پس شريان کاروتيد داشته‌اند، انجام شده است. 30 روز پس از جراحي، بيماران 14درصد خطر سکته داشتند (در مقايسه با 2درصد خطر در ميان بيماران تحت‌دارودرماني). هدف از اين مطالعه، يافتن راهي براي پيشگيري از وقوع حملات مغزي در بيماران در معرض خطر بوده است. نتايج مطالعه اخير در نشريه «انجمن?پزشکي آمريکا» به چاپ رسيده است.

ادامه نوشته

..::::  پريدوپيدين، دارويي جديد براي‌هانتينگتون  ::::..

داروي در دست تحقيق جديد با نام پريدوپيدين (Pridopidine) درماني موثر و بي‌خطر براي مبتلايان به اختلال حرکتي پيشرونده ‌هانتينگتون است. مبتلايان به ‌هانتينگتون در علامت دهي شيميايي دوپامين با مشکل روبرو هستند. داروي جديد علامت دهي دوپامين را در مناطقي از مغز که مرتبط با کنترل حرکت و هماهنگي هستند، تثبيت مي‌کند. به گفته محققان، پريدوپيدين اولين دارويي است که قابليت بيماران را در حرکات ارادي عضلاتشان بهبود مي‌بخشد. تنها دارويي که اخيرا براي درمان‌ هانتينگتون مورد تاييد قرار گرفته است تترابنازين نام دارد که فقط حرکات غيرارادي را بهبود مي‌بخشد و عوارض ناخواسته شديدي نيز دارد.

ادامه نوشته

..::::  تشخيص سرطان پوست با نور و صوت  ::::..

پژوهشگران با اختراع وسيله‌اي موفق به رويت مراحل اوليه تغييرات سرطاني در سلول‌هاي پوست شدند. اين دستگاه تصويربرداري بر اساس نور و صوت کار مي‌کند. اين وسيله که فوتوآکوستيک توموگرافي نام دارد نور را به ناحيه مشکوک به سلول‌هاي سرطاني در پوست ارسال مي‌کند. ارسال اين نور باعث افزايش دما در سلول‌ها شده و از خود فرکانس‌هاي صوتي ايجاد مي‌کند که توسط اين دستگاه به صورت تصوير به نمايش درمي‌آيد. پژوهشگران با اين وسيله توانستند سلول‌هاي بدخيم ملانوم را درمراحل اوليه شناسايي کنند. اگر سلول‌هاي بدخيم ملانوم در مراحل اوليه تشخيص داده شوند، شانس بقا در اين بيماران تا 98 درصد افزايش مي‌يابد.

ادامه نوشته

..::::  شانه‌اي بدون درد و محدودیت حرکت  ::::..

کارگذاري پروتز جديد شرکت آسينسون ارتوپديک تحت عنوان Pyrotitan ماه گذشته با موفقيت انجام شد. اين پروتز نسل جديدي از پروتزهاي شانه ساخت اين شرکت است. اين پروتز که براي کارگذاري در ناحيه شانه و بازوها طراحي شده در 12 اندازه مختلف ساخته شده و به روشي اندک‌تهاجمي قابل کارگذاري است. نسبت به پروتزهاي موجود اين وسيله درد کمتري را در ناحيه شانه ايجاد مي‌کند و بيمار با محدوديت حرکت کمتري در شانه مواجه مي‌شود.

ادامه نوشته

..::::  تجهيزات پلاستيکي پزشکي انعطاف‌ خود را حفظ می کنند  ::::..

پژوهشگران موفق به ساخت ماده‌اي ‌شدند که با اضافه کردن آن به تجهيزات پلاستيکي پزشکي مانند لوله تراشه، ست سرم و... باعث مي‌شود که اين وسايل انعطاف‌پذيري خود را تا مدت‌ها حفظ کنند. جنس اصلي اين وسايل پلاستيکي معمولا از پلي‌مري به نام PVC است و ماده‌اي که براي انعطاف‌پذيري به آن اضافه مي‌شود در اثر مرور زمان به سطح آمده و به محيط خارج انتقال مي‌يابد بنابراين وسيله پلاستيکي انعطاف‌پذيري و مقاومت خود را از دست مي‌دهد و کارايي لازم براي به کارگيري در بيماران را نخواهد داشت. به تازگي پژوهشگران موفق شدند با استفاده از ماده‌اي به نام فتلايت مانع مهاجرت اين مواد به سطح وسايل پلاستيکي شوند. بنابراين اين اجناس پلاستيکي تا مدت‌ها انعطاف‌پذيري خود را حفظ مي‌کنند.

ادامه نوشته

..::::  روبوت‌ها، اوتيسم را درمان مي‌کنند  ::::..

شرکت تجهيزات پزشکي اينتربوت موفق به ساخت روبوتي شده که قادر است مبتلايان به اوتيسم را درمان کند. طراحي اين روبوت بر اين اساس بوده که کودکان مبتلا به اوتيسم با يک جسم مصنوعي راحت‌تر از انسان‌ها ارتباط برقرار مي‌کنند. اين روبوت که پروپچيلا (Propchilla) نام دارد در جلسات درماني، از خارج توسط متخصص روان‌پزشک کنترل مي‌شود. پروپچيلا وسيله‌اي است که بايد احساسات کودک را تحريک کند. اين وسيله طوري طراحي شده که مي‌تواند باعث عصبانيت، خنده، خشم و... در کودک شود و استفاده از اين راه به عنوان پلي براي برقراري ارتباط با انسان‌ها در کودکان مبتلا به اوتيسم، بسيار موفقيت‌آميز بوده است.

ادامه نوشته

..::::  بازسازي تصورات مغز و تهيه کليپ ويديويي از آنها  ::::..

به ياد داريد که حدود 3 سال قبل خبر استخراج تصاوير از مغز انسان چه سر و صدايي به پا کرد؟ محققان طي اين مدت بيکار نبوده‌اند و حالا توانسته‌اند تصاوير ويديويي را از ذهن افراد بخوانند و دانشمندان UC Berkeley خبر از امکان بازسازي مشاهدات مغز و تبديل آنها به کليپ ويديويي مي‌دهند. شايد بتوان به زبان ساده اين کار را خواندن افکار ناميد. 
 آنها اين امکان را از طريق يک دستگاه fMRI که در ارتباط با يک کامپيوتر و نرم‌افزاري ويژه است فراهم کرده‌اند.  در اين تحقيق داوطلبين به مدت چندين ساعت درون دستگاه MRI قرار گرفته‌اند و به هر کدام از آنها تعدادي کليپ ويديويي نشان داده شد. همزمان با ديدن ويديوها، دستگاه از جريان خون و فعاليت الکتريکي بخش کورتکس بينايي مغز داوطلب تصويربرداري کرده و آنها را به يک نرم‌افزار مخصوص ارسال کرده است.
اين نرم‌افزار سيگنال‌هاي دريافتي را از مغز دريافت کرده و آنها را با تصاوير ويديويي اصلي مقايسه کرده است. با مقايسه تصاوير ويديويي اصلي و سيگنال‌هاي دريافتي از مغز، کامپيوتر بيشتر و بيشتر ترجمه صحيح اين سيگنال ها را آموخته است. در ادامه کار ?? ميليون ثانيه کليپ ويديويي از يوتيوب به نرم‌افزار داده شده تا آنها را با سيگنال‌هاي مغزي مقايسه و يک معيار تشخيصي ايجاد کند. به زبان ساده نرم‌افزار ياد گرفته که واکنش مغز نسبت به هر محرک تصويري چه سيگنال‌هاي الکتريکي ايجاد کرده و يک پايگاه اطلاعاتي ساخته است.
در ادامه آزمايش به داوطلبان تعدادي کليپ ويديويي نشان داده شده و نرم‌افزار توانسته آنها را تبديل به تصاوير ويديويي با شباهت نسبتا بالا بکند. هرچند تصاوير هنوز محو هستند و کيفيت بالايي ندارند، اين يک گام تاريخي بزرگ به جلو محسوب مي‌شود. در سايت narenji.ir مي‌توانيد يک ويديوي کوتاه ببينيد که حاوي تصاوير نمايش داده شده به داوطلب‌ها و تصاوير بازسازي شده از مغز است.
به صورت تئوري در حال حاضر اگر يک کامپيوتر قدرتمند و ديتابيس لازم وجود داشته باشد، مي‌توان ذهن هر کسي را خواند و مشاهده کرد که در حال حاضر به چه چيزي فکر مي‌کند!
اين نخستين بار در تاريخ است که بشر توانسته تصاوير ويديويي را از مغز استخراج کند و اين شروع گام‌هاي بزرگي خواهد بود که البته نگران کننده هم هست. اين سيستم حتي مي‌تواند خواب‌هاي شما را هم تبديل به کليپ ويديويي کرده و آنها را به شما تحويل بدهد! براي اينکه به اين نقطه برسيم، به تحقيق بيشتر و افزايش قدرت سخت‌افزاري کامپيوترهايمان نياز داريم که هيچ يک از آنها دور از دسترس به نظر نمي‌رسند.

ادامه نوشته

..::::  ديگر نيازي به بيوپسي از ندول تيروييد نيست  ::::..

يك تكنيك تصويربرداري جديد كه به طور كلي خصوصيات الاستيك بافت را تعيين مي‌كند، مي‌تواند تفاوت ميان ندول‌هاي خوش خيم و كارسينوم پاپيلاري تيروييد را مشخص كند. اين تكنيك كه موج مونوالاستوگرافي خزنده ناميده مي‌شود، تركيبي از اولتراسوند با مقدار كمي ارتعاش است و مي‌تواند نياز به بيوپسي‌هاي غيرضروري ندول تيروييد را كم كند. در اين روش از كمي لرزش نور روي گردن استفاده مي‌شود. با اندازه‌گيري امواج ارتعاش كه از روي ندول عبور مي‌كنند، مي‌توان به اطلاعات ارزشمندي در اين زمينه رسيد. در واقع فعل و انفعال اين امواج است كه درجه سختي ندول را تعيين مي‌كند. هر چه ندول سفت‌تر باشد، احتمال سرطاني بودن آن بيشتر است. به اين ترتيب با اين روش نياز به انجام بيوپسي‌هاي غيرضروري كاهش مي‌يابد و بيماران درد و ناراحتي كمتري را احساس خواهند كرد.

ادامه نوشته

..::::  دليل سرگيجه پس از MRI كشف شد  ::::..

به تازگي تيمي از محققان دريافتند كه چرا بسياري از بيماراني كه تحت MRI قرار مي‌گيرند -به‌خصوص در ماشين‌هاي جديدتر كه قدرت بالاتري دارند- دچار سرگيجه مي‌شوند يا وقتي داخل ماشين MRI قرار دارند، احساس سرگيجه مانند سقوط آزاد دارند. محققان معتقدند ميدان مغناطيسي قوي MRI مايع را در گوش داخلي تحت تاثير قرار دهند و مركز تعادل را در اين قسمت به گردش درمي‌آورد كه اين امر، منجر به احساس عدم تعادل خواهد شد. اين بيماران همچنين از نيستاگموس سريع‌تري نيز رنج خواهند برد. به عبارت ديگر تا زماني كه داخل ماشين MRI قرار دارند، حركت چشمان آنها در تمام مدت پايدار خواهد ماند. از سوي ديگر، جهت حركت چشمان با توجه به مسيري كه بيمار وارد ماشين مي‌شود، تغيير مي‌كند كه مطرح‌كننده آن است كه اثر دستگاه روي لابيرنت به‌طور هدايتي حساس است، بنابراين با تركيب نتايج مطالعه جديد با دانسته‌هاي پيشين، سرگيجه مرتبط با MRI به فعل و انفعال ميان جريان جاري الكتريكي از طريق مايع نمكي درون كانال لابيرنت و ميدان مغناطيسي MRI مرتبط است.

ادامه نوشته

..::::  مزاياي درمان راديونوكلئيدي براي تومورهاي نورواندوكرين  ::::..

براساس تحقيقات جديد دانشمندان هلندي، درمان با گيرنده‌هاي پپتيدي برچسبدار شده با راديو (PRRT)، نه تنها براي كاهش سايز تومور مثبت است بلكه در كاهش شدت عوارض جانبي كه اغلب با تشخيص سرطان همراه است نيز كارآمد است. در حالي كه اكثر سرطان‌هاي نورواندوكرين غيرقابل درمان هستند، نسبتا به آهستگي رشد مي‌كنند و اميد به زندگي در اين گروه از بيماران نسبتا بالاست، بنابراين كيفيت زندگي در درمان آنها عامل مهمي است. در اين مطالعه، بيماران مبتلا به تومورهاي اندوكرين گاستروانترپوانكراتيك يا برونكيال با يك داروي راديونوكلئيدي تحت درمان قرار گرفتند. سپس با استفاده از سي‌تي‌ و MRI، پاسخ تومورها به درمان تحت بررسي قرار گرفتند. در ميان تمام بيماران پيشرفت قابل‌توجهي در عملكرد احساسي و اجتماعي، بي‌خوابي، كاهش اشتها و اسهال آنها گزارش شد. همچنين تومور در اين بيماران رو به بهبود گذاشت يا ثابت ماند يا پيشرفت داشت.

ادامه نوشته

..::::  تصويربرداري تشخيصي جديد در سرطان ريه  ::::..

يك نوع تصويربرداري تشخيصي جديد كه مي‌تواند ضايعات خوش‌خيم را از سرطاني در بافت ريه تشخيص دهد (با استفاده از تشخيص دقيق آنها) براي پيشگيري از جراحي‌هاي غيرضروري بيماران استفاده مي‌شود. اين تكنيك جديد در مقايسه با PET-CT اسكن رايج، بيشتر قابل اعتماد است. در اين روش با استفاده از نوع خاصي از اسكن MRI كه diffusion-weighted ناميده مي‌شود تصاوير دقيق‌تري از تومورها گرفته مي‌شود. اين تكنولوژي حركت آب را در بافت ريه اندازه مي‌گيرد و مي‌تواند تغييرات ساختاري را در سرطان ريه، حتي در مراحل اوليه بيماري تشخيص دهد. اين روش غيرتهاجمي است و به در معرض اشعه قرارگرفتن بيماران نيز نيازي نيست. با استفاده از اين روش نسبت به PET-CT كه در حال حاضر روش استاندارد در بررسي مشكلات ريوي شناخته شده، تعداد بيماران بيشتري درست تشخيص داده مي‌شوند و به اين ترتيب بيماران كمتر تحت جراحي‌هاي غيرضروري قرار مي‌گيرند. به نظر مي‌رسد در آينده نزديك اين روش تشخيصي جديد به ابزار مناسب تشخيصي براي بيماران مبتلا به سرطان ريه كه در فهرست جراحي قرار دارند، تبديل شود زيرا براي افتراق گذاشتن ميان ضايعات خوش‌خيم از بدخيم عمل مي‌كند.

ادامه نوشته

..::::  تشخيص سرطان پروسـتات با LED  ::::..

آيا يك LED قابل انعطاف مي‌تواند به ‌طور قابل انطباقي روي قلب انسان جايگذاري شود، روي سطح موجدار مغز انسان قرار گيرد، در عروق خوني به راه افتد، بيماري‌ها را تشخيص دهد يا حتي آنها را درمان كند؟ اين موارد ممكن است در آينده‌اي نزديك به واقعيت تبديل شود. با اين اوصاف محققان مفهوم جديدي را توسعه داده‌اند: يك LED زيست سازگار با گاليوم نيتريد قابل‌انعطاف ابداع شده كه مي‌تواند سرطان پروستات را تشخيص دهد. اين LED كه يك دستگاه بسيار كارآمد در ساطع‌كردن نور است، در تلويزيون‌هاي LED تجاري و صنعت روشنايي استفاده مي‌شود. محققان با استفاده از اين تكنولوژي، يك LED بسيار موثر در تشخيص سرطان ابداع كرده‌اند كه مي‌تواند بيماري را در مراحل اوليه تشخيص دهد.

ادامه نوشته

..::::  روزي يک عدد نوپرو فراموش نشود  ::::..

کارآزمايي‌هاي باليني حاکي از آنند استفاده از داروي نوپرو (Neupro) مي‌تواند کيفيت زندگي را در بيماران مبتلا به بيماري پارکينسون بهبود بخشد. اين دارو با نام ژنريک روتيگوتاين (Rotigotine) توليد مي‌شود و هم علايم حرکتي و هم علايم غيرحرکتي اين بيماران را بهتر مي‌کند. نتايج مطالعات روي اين دارو در دومين کنگره جهاني پارکينسون که در گلسکو انگلستان برگزار شد، ارايه گرديد. در اين کارآزمايي 176 بيمار با نوپرو و 89 بيمار با دارونما به مدت 12 هفته درمان شده بودند. بيماران روزي يک‌بار، 2 تا 16 ميلي‌گرم از روتيگوتاين دريافت مي‌کردند. در انتها مشاهده شد اکثر علايم بيماران به طور چشمگيري بهبود پيدا کرده است. شايع‌ترين عوارض جانبي دارو را تهوع و سرگيجه تشکيل مي‌دادند. نوپرو بايد در يخچال نگهداري شود و تجويز آن براي زنان باردار يا شيرده ممنوع است.

ادامه نوشته

..::::  کابازيتاکسل، درمان سرطان پروستات  ::::..

داروي کابازيتاکسل (Cabazitaxel) از اداره نظارت بر غذا و داروي ايالات‌متحده تاييديه خود را دريافت کرد. اين دارو در کارآزمايي‌هاي باليني باعث افزايش طول عمر مبتلايان به سرطان پروستات شده است. در اين کارآزمايي‌ها 755 بيمار مبتلا به سرطان پروستات در 146 مرکز بيمارستاني از 26 کشور دنيا مورد بررسي قرار گرفتند. از اين تعداد 377 بيمار با ميتوکسانترون و 378 بيمار با کابازيتاکسل درمان شدند. هر دو گروه به طور همزمان با داروي پردنيزون هم تحت درمان قرار گرفتند. اين مطالعه نشان داد در گروه اول ميانگين طول عمر بيماران مبتلا به سرطان پيشرفته و مقاوم به درمان پروستات حدود 7/12 ماه است که در مقايسه با 1/15 ماه در گروه درمان شده با کابازيتاکسل به طور قابل‌توجهي کمتر است. با اين حال عوارض جانبي در گروه کابازيتاکسل بيشتر بود که مهم‌ترين آنها را نوتروپني تشکيل مي‌داد.

ادامه نوشته

..::::  ليکسي‌سناتايد، داروی درمان دیابت  ::::..

شرکت داروسازي زيلندفارما از نتايج موفقيت‌آميز مطالعات داروي ليکسي‌سناتايد (Lixisenatide) خبر داد. اين دارو که آگونيست گيرنده GLP-1 است و يکبار در روز استفاده مي‌شود، در کنترل قندخون بيماران مبتلا به ديابت تيپ 2 کاربرد دارد. ليکسي‌سناتايد به عنوان يک داروي کمکي همراه با انسولين تجويز مي‌شود. مطالعات نشان دادند که اضافه کردن اين دارو به انسولين باعث کاهش HbA1c به ميزان 88/0 درصد مي‌شود که اين رقم نسبت به دارونما از لحاظ آماري معني‌دار بوده است. علاوه بر اين، ليکسي‌سناتايد باعث کاهش قابل‌توجه وزن در بيماران مبتلا به ديابت نيز شده است. اين مطالعه روي 311 بيمار بزرگسال مبتلا به ديابت که داراي HbA1c بين 7 تا 10 درصد بودند، انجام گرفته است.

ادامه نوشته

..::::  تنظيم سيستم ايمني براي درمان مالتيپل اسكلروزيس  ::::..

شركت داروسازي توا اعلام كرد كه نتايج حاصل از مطالعه‌هاي باليني روي داروي خوراكي لاكيني مود (Laquinimod) كه براي درمان مالتيپل اسكلروزيس به كار مي‌رود، موفقيت‌آميز بوده است. مطالعه‌ها نشان دادند كه مصرف اين دارو يك بار در روز باعث كاهش 52 درصد تعداد ضايعه‌هاي Gde (ماركر فعاليت بيماري) شده است. علاوه بر اين ميزان بروز حملات نيز در اين بيماران كاهش يافته است. لاكيني‌مود يك داروي تحقيقاتي تنظيم‌كننده سيستم ايمني است كه بيماران آن را به خوبي تحمل مي‌كنند.

ادامه نوشته

..::::  تجويز والسايت بر اساس كليرانس كراتينين  ::::..

سازمان نظارت بر غذا و داروي آمريكا براي تجويز دوز خوراكي داروي والسايت (Valcyte) توصيه‌هاي جديدي كرده است. داروي والسايت يا همان والگانسيكلووير (Valganciclovir) براي پيشگيري از ابتلا به سيتومگالوويروس در بيماران سنين 4 ماه تا 16 سال كه تحت جراحي پيوند كليه يا قلب قرار گرفته‌اند، به كار مي‌رود. اين سازمان براي جلوگيري از استفاده از دوز بيش از حد اين دارو توصيه كرده كه از اين پس به جاي استفاده از عدد خام كراتينين براي تجويز والسايت، كليرانس كراتينين محاسبه شود. به اين ترتيب مي‌توان از تجويز بيش از حد دارو در كودكاني كه داراي وزن كم هستند يا سطح بدن آنها كم است جلوگيري كرد.

ادامه نوشته

..::::  پچ‌‌هاي پوستي براي آلزايمري‌ها  ::::..

شركت داروسازي تيكوكو اعلام كرد كه سازمان نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده قبول كرده است مدارك مربوط به محصول جديد اين شركت به نام آري‌سپت (Aricept) را موردارزيابي قرار دهد. آري‌سپت به صورت پچ‌هاي پوستي تهيه شده و هفته‌اي يك بار در بيمار مورد استفاده قرار مي‌گيرد. مطالعه‌ها نشان دادند كه اين دارو در درمان آلزايمر موفق عمل كرده است. اين اولين‌باري است كه آري‌سپت يا همان دونه‌پزيل (Donepezil) به صورت پچ پوستي تهيه مي‌شود. اين دارو در بيماراني كه مشكل بلع دارند يا افرادي كه تنها هستند و فردي از آنها پرستاري نمي‌كند، بسيار موثر است.

ادامه نوشته

..::::  کريستکسا، درمان نقرس هر 2 هفته يک بار به صورت وريدي  ::::..

داروي جديدي به‌ نام کريستکسا (Krystexxa) از سازمان نظارت بر غذا و داروي ايالات‌متحده مجوز دريافت کرد. اين دارو در بيماران مبتلا به نقرس که به داروهاي معمولي مقاوم‌اند يا تحمل اين داروها را ندارند، به کار مي‌رود. کريستکسا آنزيمي است که باعث متابوليزه کردن اسيداوريک به موادشيميايي بي‌ضرر مي‌شود و اين متابوليت‌ها به راحتي از ادرار دفع مي‌شوند. بيماران هر 2 هفته يک بار اين دارو را به صورت داخل وريدي دريافت مي‌کنند. اين دارو بهتر است در مبتلايان به نارسايي مزمن قلبي استفاده نشود.

ادامه نوشته

..::::  با يک فين کردن ساده حرکت کنيد!  ::::..

پژوهشگران موفق به طراحي دستگاهي شدند که مبتلايان به ناتواني حرکتي را قادر مي‌کند با استفاده از دم و بازدم از بيني صندلي چرخدار خود را حرکت داده يا با اقوام خود ارتباط برقرار کنند. قرار است از اين تکنولوژي در آينده به عنوان «دست سوم» براي کمک به جراحان در اعمال جراحي استفاده کرد.
اين وسيله که با همکاري پژوهشگران رشته مهندسي الکترونيک و نورولوژي در موسسه تحقيقاتي ويزمن ساخته شده، تغييرات فشار را در سوراخ بيني احساس کرده و آن را به سيگنال‌هاي الکترونيک تبديل مي‌کند. اين وسيله در يک سري داوطلب کوادري‌پلژيک مورد آزمايش قرار گرفته و نتايج موفقيت‌آميزي داشته است. استفاده‌کنندگان از اين وسيله قادر بودند صندلي چرخدار خود را به راحتي هدايت کنند و حتي توانستند با کنترل دسته‌بازي يا ماوس به بازي‌هاي کامپيوتري بپردازند. دکتر آنتون پلوتکين دراين‌باره مي‌گويد: «در واقع طراحي اين دستگاه از ابتدا براي افرادي صورت گرفت که مبتلا به نشانگان Locked-in بودند. اين افراد به علت فلج کامل قادر به برقراري ارتباط با اطرافيان خود نيستند با اين وسيله اين بيماران مي‌توانند با محيط اطراف خود ارتباط برقرار کنند و توسط نرم‌افزارهاي خاص طراحي شده پيغام‌هايي را براي اطرافيان خود به صورت نوشتاري بفرستند. اين دستگاه در 12 بيمار مبتلا به اين نشانگان مورد‌ آزمايش قرار گرفته و نتايج شگفت‌آوري به همراه داشته است.»
فين کردن عملکردي است که توسط کام نرم کنترل مي‌شود. کام نرم اين کنترل را از طريق تعداد زيادي از اعصاب که مستقيما با مغز در ارتباط هستند انجام مي‌دهد. اين پژوهشگران دريافتند عملکرد کام نرم حتي در شديدترين و حادترين آسيب‌هايي که به فلج افراد منجر مي‌شود حفظ مي‌شود. يافته‌هاي اين پژوهشگران توسط MRI عملکردي نيز مورد تاييد قرار گرفت. اين تصويربرداري‌ها نشان داد که مراکز کنترل بافت نرم در مغز و مراکز صحبت کردن با هم همپوشاني دارد. بنابراين پژوهشگران اين طرح اين وسيله را براساس اين مکانيسم براي برقراري ارتباط با اطرافيان طراحي کردند.
قبل از ساخت اين وسيله اين پژوهشگران يک سنسور ابتدايي براي داخل سوراخ‌هاي بيني طراحي کردند. آنها دريافتند که 75 درصد افراد مي‌توانند با دم و بازدم از طريق بيني حرکات کام نرم خود را کنترل کنند. 12 بيماري که مبتلا به نشانگان Locked-in بودند و از اين دستگاه استفاده کردند موفق شدند بعد از مدت‌هاي طولاني پيغام‌هاي نوشتاري براي اطرافيان خود بفرستند. اين بيماران همچنين اظهار کردند که برقراري ارتباط به اين وسيله بسيار ساده‌تر از برقراري ارتباط از طريق پلک زدن است و آنها را به زندگي اميدوارتر کرده است. همچنين اين وسيله براي کنترل صندلي چرخدار بسيار موفق بوده است. مثلا اگر بيمار دو بار هوا را به بيني وارد کند صندلي به جلو حرکت مي‌کند. اگر دو بار هوا را خارج کند، صندلي عقب مي‌رود. يک بار هوا را خارج و يک بار داخل بيني کند، صندلي به چپ مي‌پيچد و برعکس اين حالت صندلي به راست حرکت مي‌کند.

ادامه نوشته

..::::  پاسخ به درمان اسکیزوفرنی را قبل از شروع آن بررسي کنيد  ::::..

پژوهشگران نشان دادند که مي‌توان با استفاده از نوار مغزي ميزان پاسخ به درمان بيماران مبتلا به اسکيزوفرني را پيش‌بيني کرد. در حال حاضر داروي کلوزاپين به وفور براي درمان مبتلايان به اسکيزوفرني استفاده مي شود. با توجه به عوارض جانبي شديد حاصل از مصرف اين دارو مانند تشنج، آريتمي و دپرسيون مغز استخوان براي روان‌پزشکان اهميت دارد که از همان ابتدا بدانند آيا تجويز اين دارو براي درمان بيمار موثر است يا خير. پژوهشگران با استفاده از اطلاعات 23 بيمار مبتلا به اسکيزوفرني که تحت درمان با کلوزاپين بودند الگوريتمي را رسم کردند که مي‌توان از روي نوار مغزي قبل از درمان به ميزان پاسخ بيمار نسبت به اين دارو پي برد. مطالعات نشان دادند که ميزان دقت اين الگوريتم کامپيوتري در پيش‌بيني پاسخ به درمان، 89 درصد است. اين الگوريتم در چند گروه مختلف از بيماران مورد آزمايش قرار گرفته و در تمامي آنها نتايج يکساني در پيش‌بيني پاسخ به درمان با کلوزاپين مشاهده شده است.

ادامه نوشته