..:::: کاهش درد بیماران دیابتی با نانوذرات حاوی انسولین ::::..

پژوهشگران دانشگاه کارولینای شمالی نانوذراتی حاوی انسولین تولید کرده‌اند که زیر پوست تزریق شده و با تحریک یک دستگاه اولتراسونیک انسولین را به آرامی رهاسازی می‌کند. یکی از مزیت‌های این دستگاه آن است که تزریق به‌ صورت چند روز یک بار انجام می‌شود، در حالی که در روش تزریق سوزنی در طول یک روز چند بار باید تزریق انجام شود. ژن گو از محققان این پروژه می‌گوید: این روش یک گام بزرگ برای تزریق بدون درد انسولین در بیماران دیابتی است تا بتوانند سطح گلوکز خون خود را در مقدار بهینه نگه‌ دارند.
در این روش نانوذرات زیست‌سازگار و زیست‌تخریب‌پذیر زیر پوست بیمار تزریق می‌شود. این نانوذرات از جنس پلی‌لاکتیکوگلیکولیک اسید (PLGA) است که در آن با انسولین پر شده‌ است. هر نانوذره PLGA می‌تواند با استفاده از پوسته‌ای از جنس کیتوزان که دارای بار مثبت است، پوشانده شود (کیتوزان ماده‌ای زیست‌تخرب‌پذیر است که به‌ صورت طبیعی در پوسته سخت‌پوستانی نظیر میگو وجود دارد). برخی از نانوذرات PLGA نیز پوسته‌ای از جنس آلژینات بار منفی دارند. زمانی که این دو محلول با هم ترکیب می‌شوند، پوسته‌های دارای بار منفی و مثبت به سمت یکدیگر جذب شده و به کمک نیروی الکترواستاتیک یک شبکه نانومقیاس تشکیل می‌دهند. با تزریق این نانوذرات به زیر پوست، این شبکه موجب می‌شود نانوذرات در کنار یکدیگر باقی بمانند که مانع از پخش آن در سراسر بدن می‌شود.
این نانوذرات دارای ساختار متخلخل هستند، بنابراین انسولین به آهستگی از آن خارج می‌شود اما وجود شبکه، مانع از رهایش ناگهانی انسولین خواهد شد. این ساختار می‌تواند به نحوی طراحی شود که مقدار مورد نیاز انسولین برای بدن از این ساختار خارج شود. بیماران دیابتی نوع یک و دو نیازمند تزریق مقدار زیادی انسولین در طول روز هستند که این تزریقات با درد همراه است. با این روش جدید، انسولین بصورت چند روز یک بار به بدن تزریق می‌شود، در حالی که قند خون در سطح نرمال نگه داشته می‌شود. یک دستگاه اولتراسونیک می‌تواند موجب تحریک شبکه شده تا رهایش انسولین به آرامی انجام شود. اولتراسونیک با استفاده از ایجاد گاز در زیر پوست، باعث تحریک نانوشبکه برای رهایش انسولین می‌شود.

..:::: نابودی سلول‌های سرطان پستان با نانوذرات داغ ::::..

محققان سوئیسی نانومیله‌هایی از جنس طلا طراحی و روشی برای تولید انبوه آن ارائه کردند. نانوذرات کاربردهای زیادی در پزشکی دارند؛ این مواد می‌توانند برای تشخیص بیماری و یا به‌ عنوان حامل دارو برای از بین بردن تومورهای سرطانی استفاده شوند. اخیرا پژوهشگران سوئیسی ETH نانوذراتی ساختند که می‌تواند برای درمان سرطان مورد استفاده قرار گیرد. این گروه تحقیقاتی از قدرت نفوذ پرتوهای مادون قرمز برای این کار استفاده کردند؛ آنها نانوذرات خود را به‌ گونه‌ای طراحی کردند که درصورت تابش پرتوهای مادون قرمز به بدن شروع به نوسان کرده و این نوسان گرما ایجاد می‌کند و گرمای تولید شده برای از بین بردن تومور سرطانی استفاده می‌شود.
طلا یکی از عناصر رایج برای تولید نانوذرات مورد استفاده در پزشکی است، زیرا این ماده تاثیر غیرمعمولی بر بدن نداشته و آغازگر واکنش‌های ناخواسته و غیرمطلوب در بدن نیست. نانوذرات کروی طلا هیچ خاصیت پلاسمونیکی ندارند، بنابراین باید آنها را به‌ صورت میله‌ای یا هسته‌ای‌ پوسته‌ای تولید کرد. این ساختارها می‌توانند پرتوهای مادون قرمز را جذب کرده و در اثر پدیده پلاسمونیک گرما تولید کنند. تولید انبوه این نانومیله‌ها و نانوپوسته‌ها کاری پیچیده و پرهزینه است.
این گروه تحقیقاتی با یک ترفند ساده موفق به تولید انبوه این ساختارها شدند. آنها سطح نانوذرات کروی طلا را با اکسید سیلیکون پوشش داده و با این کار این نانوذرات را به‌ صورت کروی به یکدیگر متصل کردند. این ساختار میله‌ای تولید شده یک ویژگی منحصربفرد دارد؛ در هنگام گرم شدن، این نانوذرات تغییر شکل نمی‌دهند. نانومیله‌هایی که پیش از این برای درمان سرطان استفاده می‌شد، در هنگام گرم شدن تغییر شکل می‌داد که این کار اثربخشی دارو را کاهش می‌دهد.
این گروه، نانومیله‌های تولید شده را برای از بین بردن سلول‌های سرطان پستان مورد آزمایش قرار دادند. نتایج نشان داد که سلول‌های سرطان در اثر گرمای حاصل از اثر پلاسمونیک نانومیله‌های طلا از بین رفتند. این گروه برای رساندن نانومیله‌های طلا به محل تومور از ذرات اکسید آهن سوپرپارامغناطیس استفاده کردند. آنها با استفاده از میدان مغناطیسی نانوذرات متصل به اکسید آهن را به محل تومور هدایت کرده و در آنجا آنها را متجمع کردند. هرچند تست‌های آزمایشگاهی این روش درمانی مثبت بوده است، اما هنوز سوالات زیادی برای رسیدن به مرحله تست بالینی باقی مانده است که باید پاسخ داده شود.

..:::: نخستین نقشه مغز جنین انسان ارائه شد ::::..

نخستین نقشه مغز جنین در زمان رشد آن در رحم، جزئیات دقیقی از محل فعال بودن ژنهای مختلف در این مرحله حیاتی از زندگی جنین را ارائه می‌کند. این اطلس مغزی که توسط محققان موسسه علوم مغز آلن در سیاتل طراحی شده، به نمایش نشانه‌هایی در مورد آنچه انسانها را از حیوانات متمایز می‌کند و زمانی که اختلالاتی مانند اوتیسم در آن آغاز می‌شود، پرداخته است. این موسسه پیش از این نقشه‌هایی از مغز در حال رشد و بالغ موش، مغز در حال رشد میمون و مغز بالغ انسان طراحی کرده بود. نقشه جدید برای اولین بار به نمایش مغز در حال رشد انسان و بویژه بخش نوقشر در حال رشد که جایگاه عملکردهای شناختی بالاتر است، پرداخته است.
این نقشه به اندازه‌ای دقیق است که دانشمندان می‌توانند از آن برای بررسی گونه‌های مختلف سلولها در مراحل گوناگون رشد استفاده کنند. محققان این نقشه را با استفاده از مغزهای سالم پیش از تولد جنین از یک بانک مغزی تولید کردند. آنها از بافت مغز بدون ناهنجاری‌های شناخته شده یا ویروسهایی مانند اچ‌آی‌وی استفاده کردند. برای این پروژه، تصاویری از مغزها در دو مرحله متفاوت رشد پیش از تولد گرفته شد.
دانشمندان به منظور اندازه‌گیری فعالیت ژنی از یک ابزار قدرتمند موسوم به ریزآرایه دی‌ان‌ای استفاده کردند که سنجشی کمی از فعالیت هر ژن در ژنوم انسان را بطور همزمان ارائه می‌کند. آنها نتایج این فعالیت ژنی را با داده‌های موجودات دیگر بویژه موشها مقایسه کردند. موشها بطور گسترده در پژوهشهای زیست‌پزشکی به عنوان مدلی برای انسان استفاده می‌شوند و این نقشه‌ها می‌تواند به دانشمندان بینش جدیدی در مورد شباهتها و تفاوتهای مغز آنها با انسانها ارائه کند. محققان برخی از ژنها را شناسایی کردند که در مغز در حال رشد انسان فعال شده اما در مغز موشها خاموش مانده‌ بودند، یا بالعکس. برای مثال، مغز در حال رشد انسان حاوی ژنهایی است که در بخش فرونتال نسبت به همان بخش در مغز موش فعالتر هستند. بخش فرونتال با شخصیت و تصمیم‌گیری مرتبط است.
نقشه یک مغز سالم در حال رشد همچنین نشانه‌هایی در مورد منشا اختلالات رشد مانند اوتیسم ارائه می‌کند. مطالعات دیگر، ژنهای خاصی را آشکار کرده‌اند که در اوتیسم فعال هستند. محققان دریافتند که این ژنها در سلولهای عصبی تحریک‌کننده تازه تولید شده در قشر پیش از تولد فعال می‌شوند که نشان‌دهنده امکان آغاز اوتیسم از درون رحم است.
این نقشه‌های مغز در کنار یکدیگر تصویری از محل و زمان فعال شدن ژنهای مختلف را در مغز نشان می‌دهند. ژنها به رمزگشایی از پروتئینهایی می‌پردازند که همه کارهای حیاتی درون نورونها را انجام داده و درک پیچیده مغز انسان را افزایش می‌دهند. موسسه آلن یکی از سازمان‌های خصوصی حاضر در پرورژه BRAIN است که سال گذشته توسط باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا برپا شده است. همه اطلسهای مغز موسسه آلن بطور آنلاین دردسترس هستند و نتایج جدید نیز در مجله نیچر منتشر شده است.

..:::: تاثیر خواب بر کیفیت زندگی افراد چاق ::::..

یافته‌های یک پژوهش جدید نشان می‌دهد که کیفیت پایین خواب در افراد بسیار چاق با بروز اختلالات خلقی و کیفیت پایین زندگی مرتبط است. پس از کنترل مولفه‌هایی نظیر سن، جنس، فشار خون بالا، دیابت و آپنه انسدادی خواب، مشخص شد کیفیت خواب و بی‌خوابی روزانه با اختلال خلقی و کاهش کیفیت زندگی مرتبط است.
طی این پژوهش، محققان دانشگاه بیرمنگهام انگلیس، 270 شخص با میانگین سن 43 سال و شاخص توده بدنی 47 کیلوگرم بر متر مربع را مورد بررسی قرار دادند. 8.78 درصد از شرکت کنندگان بد خواب بودند که کل زمان خواب آن‌ها حدود 6 ساعت و 20 دقیقه برآورد شد. 52 درصد از شرکت کنندگان مضطرب و 43 درصد افسرده نیز بودند. به گفته محققان، افراد بسیار چاق باید از نظر مشکلات مرتبط با خواب همواره تحت نظارت‌های پزشکی قرار گیرند، چرا که بهبود کیفیت خواب می‌تواند بدن افراد دچار چاقی مفرط را از نظر فیزیکی، ذهنی، روانی و احساسی در شرایط مناسبی قرار دهد. یافته‌های این پژوهش در مجله «sleep» منتشر شده است.

..:::: کشف ارتباط ساعت بدن با بیماریهای مزمن ریه برای اولین بار ::::..

پژوهش جدید دانشمندان دانشگاه منچستر نشان داده که استفاده بهینه از ساعت بدن می‌تواند انسان را از بیماری‌های ریه دور نگهدارد. این پژوهش بخشی از یک تحقیق در حال انجام است که به بررسی چگونگی ارتباط اختلال مزمن در ساعت بدن در اثر تغییراتی مانند پیری یا کار شیفتی با بیماریهایی مانند آرتروز، بیماریهای قلبی عروقی، سرطان سینه و اختلالات خلقی پرداخته است.
محققان در این پژوهش برای اولین بار دریافته‌اند که ساعت بیولوژیکی بدن در ریه موشها، بطور منظم ژنهای کنترل‌کننده مسیر دفاعی آنتی‌اکسیدانی را خاموش و روشن می‌کند. این ریتم 24 ساعته، ریه‌ها را قادر می‌سازد تا مواجهه روزانه با آلاینده‌ها را پیش‌بینی کرده و در برابر آن مقاومت کند.
محققان از یک مدل موشی استفاده کردند که به تقلید از فیبروز ریوی انسان می‌پرداخت و دریافتند که چالش اکسیداتیو و فیبروتیکی که در طول فاز شبانه (زمان فعال بودن موشها) به ریه وارد می‌شود، به آسیبهای شدیدتر ریوی نسبت به روز که زمان استراحت موشها است، منجر می‌شود. دانشمندان از این نتایج دریافتند که داروهای ارائه شده بر اساس ساعت بیولوژیکی ریه از تاثیر افزاینده برخوردار خواهند بود که به کاهش دوز و عوارض جانبی خواهد انجامید. نتیجه این پژوهش در مجله Genes & Development منتشر شده است.

..:::: درمان نویدبخش اوتیسم با ترسیم 21 حالت مجزای چهره ::::..

محققان دانشگاه ایالتی اوهایو شیوه‌ای را برای تشخیص 21 حالت چهره مجزا و حتی حالت‌های صورت برای عواطف پیچیده و ظاهرا متناقض مانند تنفر خرسندآمیز یا عصبانیت غمگین، ارائه داده‌اند. دانشمندان در این مطالعه توانستند تعداد حالت‌های مستند چهره را به بیش از سه‌ برابر برسانند و آن‌ها هم‌اکنون می‌توانند از این حالت‌ها برای تحلیل شناختی بهره ببرند.
مدل رایانه‌ای حاصل به ترسیم عاطفه در مغز با دقت بالاتری از مطالعات پیشین کمک می‌کند و شاید به تشخیص و درمان شرایط روانی مانند اوتیسم و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) بیانجامد. از زمان ارسطو تاکنون، محققان در تلاش برای درک دلیل و چگونگی خیانت چهره به احساسات و تمامی طیف عواطف موجود در پس آن بوده‌اند. امروزه این پرسش توسط دانشمندان شناختی بررسی می‌شود که به دنبال ارتباط دادن حالت‌های چهره با عواطف با هدف رهگیری ژن‌ها، مواد شیمیایی و گذرگاه‌های نورونی هستند که بر عواطف مغز حکمرانی می‌کنند.

..:::: سیم‌کشی مغز نوزادان برای فرو بردن اجسام به دهان ::::..

مطالعه صورت گرفته توسط پژوهشگران فرانسوی نشان می‌دهد، تمایل نوزادان برای فرو بردن اجسام مختلف به داخل دهان یک مکانیسم ذاتی برای بقا است. نوزادان تمایل دارند که تمامی اجسام اطراف خود را در دهان قرار دهند که این رفتار به درک بهتر آنها از محیط پیرامون کمک می‌کند. محققان موسسه علوم شناختی در برون (Bron) فرانسه در تحقیقات اخیر خود دریافته‌اند، عادت فرو بردن اجسام مختلف به داخل دهان از بدو تولد با نوزاد همراه بوده و لزوما یک رفتار نادرست محسوب نمی‌شود، بلکه یک مکانیسم ذاتی برای بقا و حفظ حیات کودک است.
برای بررسی این خصوصیت ذاتی، محققان 26 بیمار که تحت عمل جراحی مغز قرار گرفته بودند را مورد بررسی قرار دادند؛ با تحریک مناطقی از مغز، محققان توانستند بصورت ناخودآگاه 9 بیمار را وادار به حرکت دادن دست به سمت دهان کنند. این رفتار در یک منطقه مشخص از مغز هر فرد برنامه‌ریزی می‌شود و به احتمال زیاد این توانایی پیش از تولد در مغز شکل می‌گیرد. اگر توانایی بردن اجسام به سمت دهان یک مهارت قابل یادگیری بود، باید مناطق مختلف مغز در ایفای آن نقش داشتند، درحالیکه این رفتار در همه افراد تنها در بخش خاصی از مغز انجام می‌شود. حتی جنین در رحم مادر نیز تمایل به مکیدن شست خود دارد و این حرکت یک رفتار پیشرو برای قرار دادن غذا درون دهان و حفظ بقا محسوب می‌شود.

..:::: تولید عضله مصنوعی خودترمیم‌گر با عملکرد واقعی ::::..

آسیبهای جدی ورزشی و بیماریها می‌تواند به عضلات انسان صدمه زده و بر کیفیت زندگی وی تاثیر بگذارد اما دانشمندان آمریکایی در تلاشی نویدبخش موفق به تولید یک عضله مصنوعی شده‌اند که نه تنها مانند نمونه واقعی عمل می‌کند، بلکه همچنین می‌تواند خود را ترمیم کند. محققان دانشگاه دوک در کارولینای شمالی برای اولین بار نشان داده‌اند که یک عضله مصنوعی می‌تواند با قدرتی مشابه یک عضله طبیعی منقبض شود. این بافت آزمایشگاهی که از سلولهای نابالغ پیش‌ساز – سلولهای خونی که برای کاربری خاص برنامه‌ریزی نشده‌اند- ساخته شده، در موشها بکار گرفته شد.
این درحالیست که به باور محققان، دستاورد آنها یک گام اساسی به سوی پرورش عضله با دوام جایگزین در انسانها محسوب می‌شود. برخلاف نمونه‌های قبلی عضلات زیست‌مهندسی شده، الیاف عضله مصنوعی جدید با شدتی مشابه نمونه طبیعی آن منقبض می‌شوند. سلولهای ماهواره‌ای- سلولهای بنیادی خفته‌ای که در اثر صدمه برای بازسازی بافت آسیب‌دیده فعال می‌شوند- در مرکز مکانسیم خود-ترمیم‌گر قرار دارند. تحریک بافت با پالسهای الکتریکی به منظور ایجاد انقباض نشان داد که عضله مهندسی شده بیش از 10 برابر قویتر از عضله آزمایشگاهی پیشین است. پس از آسیب‌دیدن عضله با سم مار، سلولهای ماهواره‌ای وارد عمل شده و الیاف آسیب‌دیده عضله را فعال، تکثیر و ترمیم کردند.
دانشمندان به مشاهده فرآیند ادغام و بلوغ عضله در یک حیوان زنده از طریف دریچه‌های شیشه‌ای کوچکی که در پشت موشها وارد کرده بودند، پرداختند. یک اصلاح ژنتیکی که منجر به تولید نورهای فلورسنت در زمان انقباض الیاف عضله می‌شد، این امکان را فراهم کرد تا قویتر شدن آن بطور بلادرنگ قابل مشاهده شود. هرچه قدرت االیاف بیشتر می شد، نور آنها نیز درخشانتر می‌شد. نتایج این پژوهش در مجله مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم منتشر شده است.

..:::: توسعه درمان جدید برای بازسازی اعصاب آسیب دیده ::::..

محققان امپریال کالج لندن مکانیسم جدیدی را کشف کرده‌اند که امکان درمان و بازسازی اعصاب در سیستم عصبی مرکزی پس از آسیب نخاعی را فراهم می‌کند. اغلب آسیب‌های نخاعی بطور کامل بهبود پیدا نکرده و منجر به فلج برخی اندام‌ یا فلج کامل فرد می‌شوند؛ باوجود دستاوردهای چشمگیر در درمان آسیب‌دیدگی ستون فقرات، محققان هنوز به درمان قطعی و بازسازی نخاع آسیب دیده دست پیدا نکرده‌اند.
این مطالعه با بررسی سیستم عصبی محیطی (PNS) که کنترل اعصاب غیر مرتبط با مغز و نخاع را تحت کنترل دارد، آغاز شد. پس از بروز آسیب، سیستم عصبی محیطی حدود 30 درصد از اعصاب را مجددا رشد می‌دهد که باعث بازگشت برخی از حس‌ها و حرکات در بخش‌هایی از بدن می‌شود. سیستم عصبی مرکزی (CNS) این فرآیند بازسازی را انجام نمی‌دهد و محققان بدنبال درک فرآیند بازسازی اعصاب در سیستم عصبی محیطی (PNS) و تکرار آن در CNS هستند. با بررسی مدل حیوانی و سلولی، دو پاسخ متفاوت مورد مقایسه قرار گرفت و محققان دریافتند که سیستم عصبی محیطی (PNS) دارای فرآیندهای شیمیایی است که باعث سیگنال‌دهی و آغاز رشد مجدد اعصاب می‌شود؛ پروتئینی موسوم به عامل مرتبط- P300/CPB یا PCAf باعث تحریک این فرآیند می‌شود.
گام بعدی تزریق PCAF به موش‌های دچار آسیب‌دیدگی سیستم عصبی مرکزی بود؛ نتایج بسیار امیدوارکننده بود و تعداد سلول‌های عصبی رشد یافته افزایش قابل توجهی را نشان می‌دهد. این بدان معناست که امکان رشد مجدد اعصاب در سیستم عصبی مرکزی (CNS) حتی پس از آسیب نخاعی وجود دارد. این مطالعه در مراحل اولیه بوده و محققان قصد دارند در مراحل بعدی، قدرت حرکت را در موش‌های دریافت کننده درمان PCAF احیا کنند؛ در صورت نتیجه‌بخش بودن آزمایشات، مطالعه بالینی بر روی انسان نیز آغاز خواهد شد.

..:::: کشف عملکرد سیستم دفاعی در مقابله با عفونت‌ها ::::..

محققان شواهد تازه‌ای را در رابطه با چگونگی واکنش سیستم ایمنی در مقابل حملات میکروبی کشف کرده‌اند که می‌تواند علیه عفونت‌های بیمارستانی به کار رود. محققان در این پژوهش بر پاتوژنی خاص موسوم به "سودوموناس آئروژینوزا" متمرکز شدند. این پاتوژن (بیمارگر یا عامل بیماری) عامل اصلی در بروز پنومنی (ذات الریه) بیمارستانی است که به طور فزاینده‌ای نیز به آنتی بیوتیک‌ها مقاوم شده است. این موضوع در مورد بیمارانی که به دستگاه ونتیلاتور (تنفس مصنوعی) وصل هستند بسیار حیاتی است چرا که در مقایسه با سایرین بسیار آسیب پذیرترند.
به گفته محققان، عفونت‌ها تعدادی از واکنش‌های محافظتی اساسی بدن را مورد هدف قرار می‌دهد که یکی از آنها تولید پروتئین محافظتی موسوم به "سایتوکاین" است. این پروتئین، سیستم ایمنی را در برابر تهاجم عوامل بیماری زا یاری می‌رساند. نکته جالب توجه این پژوهش اینجاست که فعال کردن سیستم ایمنی در تولید نوع خاصی از "سایتوکاین" برای مقابله با عفونت، پروتئین سیگنال رسان کلیدی را در سلول‌های ایمنی از بین می‌برد و این امر باعث کاهش تنظیم مجموعه‌ای از سایر فرآیندهای سلولی می‌شود. این یافته که نشان دهندۀ ارتباطات متقابل درون سلولی بین اجزای واکنش دفاعی به عفونت است می‌تواند به طراحی درمان‌های نوین در برابر بیماری‌های باکتریایی منجر شود. این پژوهش در مجله «cell host & microbe» منتشر شده است.

..:::: رهاسازی دارو با استفاده از نانوذرات خوراکی ::::..

محققان موسسه فناوری ماساچوست نانوذراتی طراحی کرده‌اند که می‌تواند دارو را در خود کپسوله کرده و در محل موردنظر رهاسازی کند. مزیت این نانوذرات در این است که به‌ صورت خوراکی وارد بدن می‌شود و نیاز به تزریق جلدی نیست. رهایش دارو به‌وسیله نانوذرات می‌تواند برای درمان بیماری‌های مختلف، نظیر سرطان مورد استفاده قرار گیرد. نانوذراتی که تاکنون برای رهایش دارو مورد استفاده قرار می‌گرفتند دارای محدودیت‌هایی است. اخیرا پژوهشگران MIT با همکاری بیمارستان زنان بیرمنگام (BWH) نوع جدیدی از نانوذرات را تولید کرده‌اند که می‌تواند از طریق دهان مصرف شده و با هضم در معده، جذب بدن می‌شود، با این کار دیگر نیازی به تزریق نبوده و تنها با بلعیدن، دارو وارد بدن می‌شود.
در مقاله‌ای که این گروه تحقیقاتی در نشریه Science Translational Medicine به چاپ رساندند نشان دادند که با این روش می‌توان انسولین را وارد بدن موش کرد. پژوهشگران این پروژه می‌گویند این ذرات می‌تواند هر نوع دارویی را که امکان کپسوله شدن داشته باشد در خود نگه‌ دارند. این نانوذرات جدید دارای پوشش‌هایی از جنس آنتی‌بادی هستند که به‌عنوان کلید برای اتصال به گیرنده‌های سطح سلول هدف مورد استفاده قرار می‌گیرند.
این نوع رهایش دارویی می‌تواند برای درمان برخی بیماری‌ها نظیر افزایش کلسترول خون استفاده شود. در این روش به جای آن که بیمار به‌ صورت دوره‌یی به پزشک مراجعه کند تا دارو به‌ روش تزریقی برای او تجویز شود، تنها با خوردن دارو می‌تواند بهبود یابد. رابرت لانگر از موسسه فناوری ماساچوست می‌گوید: اگر شما بیمار شوید تنها با خوردن چند قرص درمان خواهید شد. انواع مختلفی از نانوذرات حامل داروی شیمی‌درمانی دارای رشته‌های کوتاه RNA هستند که می‌توانند ژن‌های ویژه‌ای را در بدن خاموش کنند. همچنین این نوع نانوذرات قادراند به بافت‌ها و سلول‌های سرطانی حمله کنند. این نوع نانوذرات بعد از تزریق به بدن از طریق خون، تمام بدن را طی می‌کنند تا به نقطه موردنظر برسند، پس از رسیدن به این نقطه، داروی موردنظر را در آنجا رهاسازی می‌کنند.
نانوذراتی که از طریق خوردن وارد بدن می‌شوند، باید بتوانند از طریق روده جذب شوند این در حالی است که روده حاوی لایه‌های متعددی سلول‌های مخاطی است که به‌صورت سدی در برابر این نانوذرات عمل خواهند کرد. بنابراین عبور نانوذرات از این سد، کاری چالش برانگیز خواهد بود. برای عبور از این سد، پژوهشگران سطح نانوذرات را با پروتئین Fc پوشش دادند، این پروتئین به سطح گیرنده‌های سلول‌های روده متصل شده و شرایط عبور از آن را فراهم می‌کند.

..:::: پیش‌بینی بیماری آلزایمر با حرکات چشم ::::..

محققان آرژانتینی در تحقیقات جدید خود، شاخص بالقوه دیگری را برای تشخیص بیماری آلزایمر( شایع‌ترین نوع زوال عقل) یافته‌اند. محققان دانشگاه باهیا بلانکای آرژانتین بعد از مشاهده بیماران با احتمال بیماری آلزایمر، نتیجه گرفتند معاینه حرکات چشم آنان در هنگام خواندن از عوامل اولیه تشخیص این بیماری است. در این تحقیق، دانشمندان 18 بیمار با احتمال ابتلا به بیماری آلزایمر را مورد بررسی قرار دادند. از بیماران درخواست شد جملاتی به زبان اسپانیایی با ساختارهای گرامری متفاوت را بخوانند. در همین حال محققان حرکات چشم آنان را ثبت کردند.
با بررسی صورت گرفته محققان دریافتند بیماران مبتلا به آلزایمر تمرکز بصری کمتری در زمان خواندن دارند. حرکت چشم آنان در زمان خواندن آهسته‌تر و تثبیت پردازش داده‌های جدید طولانی‌تر است. سپس محققان از شرکت‌کنندگان درخواست کردند جملات را دوباره بخوانند. فرضیه بر این اساس بود که در دومین مرتبه، بیماران مفهوم جملات و معنی استنتاج شده را بهتر پیش‌بینی کنند، اما شرکت کنندگان حرکات چشم مشابهی داشتند. محققان دریافتند افراد مبتلا به بیماری آلزایمر ممکن است به دلیل آسیب عملکرد، بازیابی و کارکرد حافظه با مشکل بیشتری در ارزیابی و ذخیره اطلاعات روبرو باشند. آنها معتقدند استفاده از آنالیز چشم به تشخیص زودتر بیماری آلزایمر کمک می‌کند. نتایج این تحقیق در نشریه بالینی و تجربی نوروسایکولوژی منتشر شده است. 

..:::: تغییر مکرر مدرسه، احتمال بروز آسیب‌های روانی در کودکان را افزایش می‌دهد ::::..

نتیجه یک پژوهش جدید نشان داد کودکانی که مدارس آنها اغلب تغییر می‌کند در معرض خطر ابتلا به علائم روان‌پریشی هستند. محققان دانشگاه نیوکاسل، اطلاعات مربوط به حدود شش هزار و 500 خانواده را در یک مطالعه طولانی مدت در جنوب غربی انگلستان مورد بررسی قرار دادند.
براساس این بررسی، کسانی‌ که سه بار یا بیشتر در دوران نوجوانی مدارس خود را تغییر داده بودند، 60 درصد بیشتر نسبت به سایرین افزایش خطر ابتلا به حداقل یک علامت روانی را داشتند. سوران، سرپرست این تحقیق اظهار کرد: تغییر مدارس می‌تواند برای دانش‌آموزان بسیار پرتنش باشد. وی افزود: تحقیقات نشان می‌دهد تغییر مدارس ممکن است به خودی خود خطر ابتلا به علائم روان‌پریشی را افزایش دهد. همچنین ممکن است عزت نفس نوجوانان را نیز کاهش دهد؛ بنابراین مدارس باید استراتژی ای را برای کمک به این دانش آموزان برای استقرار در محیط جدید فراهم کنند. این تحقیق در مجله آکادمی آمریکایی روانپزشکی کودکان و نوجوانان منتشر شده است. 

..:::: پاسخ محققان به معمای فراموش شدن خاطرات کودکی ::::..

محققان دانشگاه تورنتو در تلاش برای حل معمای دلیل فراموش شدن خاطرات سال‌های ابتدایی زندگی توسط انسان که زیگموند فروید آنرا فراموشی کودکی نامیده، رشد سریع سلولهای حافظه انسان را مقصر دانسته‌اند. به گفته این محققان، رشد سریع این سلولها در سالهای ابتدایی زندگی بدین معنی است که ارتباطات اصلی بین سلولهای موجود تخریب می‌شوند و در نتیجه بازیابی حافظه ذخیره شده در آنها غیرممکن خواهد شد.
بر اساس این پژوهش که در نشست عصب‌شناسی کانادا ارائه شد، این یافته‌ها می‌تواند دلیل اینکه بچه‌ها تنها تا چند هفته یا چند ماه بعد از وقوع یک رویداد مانند جشن تولد آنرا بیاد می‌آورند را توضیح دهد. در مقابل، ارتباطات درون مغز بچه‌های با سن بالاتر و بزرگسالان از ثبات بیشتری برخوردار بوده که منجر به ذخیره کامل حافظه در آنها می‌شود. این نظریه از سوی پل فرانکلند و شینا جوسلین، زن و شوهر دانشمندی از دانشگاه تورنتو ارائه شده که نشان دادند ارتقای تولید سلول در مرکز حافظه موشهای بالغ باعث می‌شود که راحت‌تر فراموش کنند. آنها همچنین دریافتند که بچه موش‌هایی که دارای سلول‌های حافظه مانند کودکان عادی نبودند از حافظه بهتری برخوردار بودند.
پژوهش‌های پیشین نشان داده که انسان نمی‌تواند بطور عادی خاطرات پیش از سن دو یا سه سالگی خود را بیاد بیاورد و تنها تکه های کوچکی از خاطرات که بین سنین سه تا هفت سالگی اتفاق افتاده، در ذهن باقی می‌ماند. توضیح این پدیده از کمرنگ شدن حافظه در طول زمان تا ارتباط شکل‌گیری حافظه با رشد کلامی متنوع بوده است. این در حالیست که محققان کانادایی بر این باورند که نظریه آنها محتمل‌تر است. به گفته آنها، مزایایی در بیاد نیاوردن تمام جزئیات کودکی وجود دارد. برای مثال کودک دو ساله آنها اخیرا در پی خاموش شدن چراغ‌ها در زمان فوت کردن شمعهای کیک تولدش به گریه افتاده بود و به گفته آنها این خاطره در صورت باقی ماندن در ذهن فرد می‌تواند آزاردهنده باشد. 

..:::: درمان بیخوابی شبانه در زمان استفاده از سرویس بهداشتی ::::..

محققان برای پیشگیری از بی‌خوابی شبانه افرادی که از سرویس بهداشتی استفاده می‌کنند، یک دستشویی پیشرفته مجهز به لامپ‌های ال‌ای‌دی را طراحی کرده‌اند. اغلب افرادی که هنگام شب مجبور به استفاده از دستشویی هستند، بدلیل روشن کردن لامپ دچار بی‌خوابی می‌شوند. محققان شرکت Kohler برای حل این مشکل دستشویی طراحی کرده‌اند که از چند رشته لامپ ال‌ای‌دی برای تأمین روشنایی محیط بدون ایجاد اختلال در خواب افراد استفاده می‌کند؛ خط نوری در لبه و پشت کاسه دستشویی علاوه بر روشن کردن محیط، باعث هدایت دقیق فرد به سمت دستشویی می‌شود.
این دستشویی مجهز به لامپ ال‌ای‌دی، برای کودکان و افرادی که دچار مثانه ضعیف بوده و در طول شب چندین بار از دستشویی استفاده می‌کنند،‌ بسیار مفید بوده و موجب بی‌خوابی فرد نمی‌شود. چهار باتری قلمی به مدت هفت ساعت در طول شب انرژی مورد نیاز لامپ‌های ال‌ای‌دی را تأمین می‌کنند. محققان هشدار می‌دهند که قرار گرفتن در معرض منبع‌های نوری مختلف در هنگام شب باعث بروز اختلال در خواب می‌شود؛ نور متصاعد شده از صفحه نمایش ال‌ای‌دی تلفن همراه یا تبلت نیز یکی از عوامل اصلی بی‌خوابی شبانگاهی محسوب می‌شود. این نور باعث توقف تولید هورمون ملانین می‌شود که به نور پاسخ داده و باعث ایجاد حس خواب‌آلودگی یا بی‌خوابی می‌شود؛ بهترین فاصله برای قرار گرفتن دستگاه از صورت فاصله 30 سانتی‌متری است. 

..:::: کودکان از دو سالگی خلاق می‌شوند ::::..

پژوهشگران دانشگاه شفیلد و استرلینگ انگلستان در تحقیقات اخیر خود دریافتند که کودکان نوپا از اوایل دو سالگی توانایی تفکر خلاق را به دست می‌آورند. طی این پژوهش به کودکان جعبه‌ای رنگی دارای سوراخ، پله، شکاف و اشیایی که برای بازی کردن کودکان تازگی داشت، داده شد. کودکان بدون هیچ اجبار، نمایش و دستورالعمل قبلی برای بازی با این جعبه تشویق شدند، سپس فعالیت‌های نوآورانه و ابتکارات آنها با این اشیا و جعبه اندازه گیری شد. محققان متوجه شدند کودکانی که در اویل دو سالگی خود به سر می‌بردند، تفکری خلاق و روش‌های صحیح بازی با اشیا را از خود نشان دادند و این در حالی است که این کودکان پیش از این با وسایلی نظیر تخم مرغ اسباب بازی، جا تخم مرغی و کفگیر روبرو نشده بودند. به گفته محققان نتایج به دست آمده از اولین شواهدی است که تفکر خلاق را در کودکان زیر سه سال نشان می‌دهد. اکنون گام بعدی در این تحقیق ریشه یابی عوامل دخیل در توسعه اولیه خلاقیت نظیر حافظه و روابط اجتماعی است.

..:::: باهوش‌ها اشیاء کوچک و بزرگ را چگونه می‌بینند؟ ::::..

پژوهش‌های صورت گرفته توسط پژوهشگران دانشگاه روچستر نشان می دهد، افراد با بهره هوشی (IQ)‌ بالاتر در مشاهده اشیاء بزرگتر و حرکات پس زمینه دچار ضعف هستند. افرادی که در آزمون های بهره هوشی نمرات بالاتری کسب می کنند، تنها باهوش محسوب نمی‌شوند، بلکه پردازش اطلاعات حسی آنها با افراد عادی نیز تفاوت دارد. پژوهشگران دانشگاه روچستر با نمایش تصاویر ویدئویی ثابت و متحرک بر روی صفحه نمایش رایانه، قدرت ادراک بصری افراد باهوش و معمولی را مورد ارزیابی قرار دادند.
نتایج بدست آمده نشان می دهد، افراد با بهره هوشی بالاتر در مشاهده اشیاء بزرگتر یا حرکات پس زمینه‌یی دچار ضعف بوده و اغلب این تصاویر را نادیده می‌گیرند، اما برعکس در مشاهده اشیاء کوچک و در حال حرکت از تمرکز بسیار بالاتری برخوردار هستند. توانایی تمرکز برای جلوگیری از حواس پرتی و تفاوت در ادراک بصری برای مشاهده حرکات اشیاء کوچک، علت عملکرد مغزی بهتر افراد باهوش را توضیح می‌دهد. نتایج این مطالعه در مجله Current Biology منتشر شده است. 

..:::: ترافیک ساختار و عملکرد قلب را تغییر می‌دهد ::::..

بر اساس تحقیقات جدید محققان، قرار گرفتن در معرض آلودگی ترافیک ممکن است موجب تغییر در ساختار و عمکلرد قلب شود. تحقیق جدید ارتباط بین قرار گرفتن در معرض میزان بالای ترافیک، آلودگی هوا و تغییرات در بطن راست قلب و افزایش خطر احتمالی بیماری‌های قلبی را مورد بررسی قرار داده است. سرپرست این تحقیق پیتر لیری از مرکز پزشکی دانشگاه واشنگتن در سیاتل اظهار کرد: اگر چه ارتباط بین ترافیک و آلودگی هوا در بزرگ شدن بطنی، نارسایی قلبی و مرگ قلبی- عروقی ثابت شده است، اما تاثیرات بر روی بطن مورد بررسی قرار نگرفته بود.
در این پژوهش برای اولین بار مشخص شد آلودگی هوا مربوط به ترافیک بر جرم بیشتر بطن و حجم دیاستولی بطن راست تاثیرگذار است و موجب افزایش خطر نارسایی قلبی و مرگ عروقی می‌شود. آخرین تحقیق شامل بررسی سه هزار و 896 فرد بدون بیماری قلبی بود. با استفاده از اسکن MRIمشخص شد قرار گرفتن در معرض دی اکسید نیتروژن موجب حدود یک گرم( پنج درصد) افزایش توده بطن راست و 1/4 میلی لیتر(سه درصد) افزایش حجم دیاستولی بطن راست می‌شود. نتایج این تحقیق در نشریه Respiratory and Critical Care Medicine منتشر شده است. 

..:::: تاثیر واکسیناسیون در جلوگیری از تومور پوستی مرتبط با پاپیلوما ::::..

واکسیناسیون می‌تواند از بروز تومورهای خوش خیم و بدخیم پوستی مرتبط با پاپیلوما جلوگیری کند. ویروس پاپیلوما که با بروز سرطان گردنه رحم در زنان مرتبط است، می‌تواند پوست سالم انسان را نیز تحت تاثیر قرار دهد و باعث ایجاد زگیل و حتی سرطان پوست غیر ملانومی به ویژه در بیماران تحت پیوند که داروهای سرکوبگر سیستم ایمنی را مصرف می‌کنند، شود.
دریافت کنندگان عضو پیوندی برای جلوگیری از رد عضو پیوندی توسط بدن، نیاز به مصرف دائم داروهای سرکوبگر سیستم ایمنی پیدا می‌کنند. در بین اثرات جانبی این داروها، افزایش رشد غیر طبیعی پوست در این افراد، تاثیر بزرگی بر کیفیت زندگی افراد می‌گذارد. این امر می‌تواند در نهایت منجر به سرطان پوست شود که البته خطر بروز آن در بیماران پیوندی بسیار بیشتر است.
محققان آلمانی به منظور تاثیر واکسن پاپیلوما در افراد پیوندی بر جلوگیری از ضایعات پوستی این قبیل بیماران، بر گونه‌ای موش جونده که ویروس (HPV) در بدن آنها وجود داشته و معمولا به بچه‌های آن ها نیز انتقال می‌یابد، آزمایشی انجام دادند. تمامی شرایط ابتلا در این موش‌ها با مدل‌های انسانی شبیه بود با این تفاوت که آنها در برابر ویروس آسیب پذیری بیشتری داشتند چرا که تومورهای خوش خیم و بد خیم پوستی را به طور همزمان بروز می‌دهند.
محققان سپس واکسنی را علیه پاپیلومای پوست جوندگان تولید کردند که بر اساس واکسن (HPV) در مقابله با سرطان گردنه رحم و زگیل تناسلی طراحی شده است. پس از آزمایش این واکسن بر روی موش‌ها، مشاهده شد که این ترکیب به طور کامل از بروز تومورهای بدخیم و خوش خیم جلوگیری می‌کند. در حقیقت این واکسن سیستم ایمنی را طوری راهنمایی و تقویت می‌کند که ویروس را تحت نظر قرار می‌دهد. محققان از این یافته چنین نتیجه گرفته‌اند که راهکار واکسن در مقابل عفونت های (HVP) پوستی و تومورهای ناشی از تومور به ویژه در بیمارانی که در انتظار پیوند هستند مهم و مفید تلقی می‌شود. نتایج این پژوهش در مجله "Plos Pathogenes" منتشر شده است. 

..:::: افزایش قدرت یادگیری کودکان با چرت‌زدن‌های بعد قصه‌خوانی ::::..

محققان دانشگاه ساسکس(Sussex) انگلستان طی پژوهشی نشان داده‌اند کودکان سه ساله‌ای که پس از شنیدن داستان، چرت می‌زنند، عملکرد بهتری را در تکالیف متعاقب و مرتبط غیر کلاسی خود نشان می‌دهند؛ رابطه بین خواب و یادگیری برای بزرگسالان و کودکان بزرگتر طی تحقیقات گذشته نیز مفید عنوان شده است. طی این پژوهش 48 کودک انگلیسی که نیمی ار آنها چرت بعد از ظهر داشتند و نیمی دیگر نداشتند، به منظور درک سرعت یادگیری لغات مورد بررسی قرار گرفتند. برای تمامی این کودکان هم یک داستان مشابه و هم سه داستان متفاوت خوانده شد، اما تعداد کلمات نا آشنا برای هر دو گروه یکسان بود.
پس از دو ساعت و نیم، 24 ساعت و یک هفته بعد، تمام کودکانی که پیش از چرت زدن، داستان مشابهی برایشان خوانده شده بود در مقایسه با سایر کودکان عملکرد بسیار قابل توجه‌تری از خود نشان دادند. جالب‌تر اینکه، کودکانی که سه داستان متفاوت قبل از خواب برایشان خواند شده بود، 33 درصد بهتر از کوکانی عمل کردند که پس از شنیدن داستان بیدار مانده بودند. طی آزمایشات بعدی محققان متوجه شدند افرادی که در این تحقیق جزو "بیدارها" بودند به هیچ عنوان در به یاد آوری کلمات به پای گروه "خوابیده‌ها" نمی‌رسیدند.
تحقیقات پیشین نشان داده خواندن داستان مشابه در مقایسه با داستان‌های متفاوت برای یادگیری کلمات جدید سودمندتر است. اما طی این پژوهش مشخص شد خواب می‌تواند فواید چشمگیری را به ویژه هنگام مواجهه کودکان با داستان‌های متفاوت داشته باشد. دکتر "هاست" سرپرست این پژوهش در این رابطه می گوید: کودکان امروزه خواب کمی دارند و خواب کوتاه نیز به طور قابل توجهی با کسب نمرات پایین از تست کلمات، چاقی کودکان و رفتارهای برون گرایی مانند کج خلقی مرتبط است. محققان این پژوهش اکیدا توصیه کرده‌اند که با در نظر گرفتن زمان خاصی برای چرت کودکان در محیط آموزشی، سعی بر آموزش زمینه‌های علمی مهم نظیر یادگیری لغات و حساب پیش از زمان خواب شود. این پژوهش در مجله "Developmental Psychology" منتشر شده است. 

..:::: چرا چشم‌ها از ترس گشاد می‌شوند؟ ::::..

دانشمندان دانشگاه تورنتو کشف کرده‌اند که گشاد شدن چشم‌ها در اثر ترس می‌تواند به افراد دیگر نیز به همان اندازه کمک کند. دانشمندان پیش از این مطمئن نبودند که چرا چشم‌ها در زمان ترس گشاد می‌شوند اما اکنون می‌گویند که این امر از دو اثر برخوردار است. این کار به انسان کمک می‌کند تهدیدات را با ارائه یک میدان دید گسترده‌تر مکان‌یابی کرده و همچنین دیگران را با نمایش واضح آنچه به آن می‌نگرد، آگاه کند. این پژوهش که در مجله Psychological Science منتشر شده، نشان داده است که حالت‌های گشاد شدن چشم از ترس، هم به فردی که این حالت را اجرا کرده و هم به بینندگان آن کمک می‌کند.
یافته‌ها نشان داده که گشاد شدن چشم، میدان دید وسیعتری را ایجاد کرده و می‌تواند به فرد در مکان‌یابی تهدیدات احتمالی در محیط اطراف کمک کند. همچنین این حالت می‌تواند به ارسال یک علامت خیرگی روشن برای اظهار «آنجا را ببین!» به دیگران کمک کند تا قابیلت آنها را نیز برای مکان‌یابی تهدید مشابه ارتقا بخشد. با بازتر شدن چشم، انسان می‌تواند بخش بیشتری از سفیدی چشم یا صلبیه را ببیند. دانشمندان بر این تصور بودند که این امر می‌تواند تضاد با عنبیه را افزایش دهد که محل مورد مشاهده فرد را واضح‌تر نشان می‌دهد. 

..:::: چرا برخی از موسیقی لذت نمی‌برند؟ ::::..

تحقیقات نشان می‌دهد برخی افراد قادر نیستند پاسخ عاطفی به موسیقی داشته باشند. تحقیقات جدید حاکی از آن است که برخی افراد از نظر بیولوژیکی قادر به انجام پاسخ به موسیقی نیستند و این مورد تنها به سلیقه آنان مربوط نمی‌شود. نتایج مطالعات گروه تحقیقات جهانی به سرپرستی دانشگاه بارسلونا، نشان داد بین یک تا پنج درصد افراد، «فقدان خاص لذت موسیقی » را تجربه کرده‌اند. 

هزاران نفر از دانشجویان دانشگاه‌های اسپانیا پرسش نامه‌ای را پاسخ دادند که مشخص می‌کرد به چه میزان آنان با جملاتی مانند «هنگامی که با شخص دیگری به موسقی گوش می‌دهم احساس می‌کنم با آن فرد ارتباط خاصی دارم» و «هنگامی که آهنگ مورد علاقه‌ام را می‌شنوم نمی‌توانم آن را زمزمه نکنم» موافق یا مخالف هستند. سه گروه از شرکت کنندگان که نسبت به موسیقی حساسیت کم، متوسط و بالایی داشتند به آهنگ‌هایی که توسط همسالان آنان انتخاب شده بود، گوش کردند و در همان هنگام محققان واکنش‌های آنان را با استفاده از شاخص‌های فیزیولوژیکی احساسات مانند ضربان قلب و میزان تعرق بررسی کردند.
این شاخص‌ها درگروهی که به موسیقی علاقه‌مند بودند، افزایش یافت در حالی که در گروه دیگر(فقدان لذت موسیقی) این شاخص‌ها هیچ تغییری نکرد. به گفته جوزپه مارکو پولاره، سرپرست تحقیقات، همه شرکت کنندگان در این تحقیقات نسبت به دیگر محرک‌ها مانند پول، پاداش، ... حساسیت یکسانی داشتند و هیچ یک از آنان بیماری «اختلال در ادراک و شناخت موسیقی» را نداشتند. وی افزود: محققان به منظور تعیین تفاوت عملکرد مغز گروه‌های مختلف هنگام گوش دادن به موسیقی از اسکن MRI استفاده خواهند کرد. گزارش این تحقیقات در روزنامه تلگراف به چاپ رسیده است. 

..:::: مصرف دراز مدت استاتین‌ها به اختلال حافظه منجر می شود ::::..

نتایج پژوهش جدید محققان انگلیسی حاکی از آن است که مصرف بعضی از داروهای استاتینی ممکن ‌است سبب اختلال حافظه شود. یک گروه از دانشمندان دانشگاه بریستول در انگلیس دو مورد از استاتین‌ها را که بیشتر تجویز می‌شوند در موش‌ها آزمایش کرده و دریافته‌اند که مصرف یکی از این استاتین‌ها سبب کاهش پرفورمانس حافظه‌ی فعال و حافظه‌ی بازشناسی می‌شود. استاتین‌ها ازجمله داروهایی هستند که از میزان لیپوپروتئین با چگالی پائین (LDL) یا کلسترل بد خون می‌کاهند و میلیون‌ها نفر در سطح جهان از این دارو استفاده می‌کنند. کلسترل هم از جمله مواد چرب حیاتی است که همه‌ی یاخته‌های بدن برای کارکرد مناسب به آن نیاز دارند.
بدن از کلسترل برای ساخت سایر مواد حیاتی استفاده می‌کند اما بالابودن میزان کلسترول در بدن ممکن‌ است به افزایش رسوب چربی در سرخ‌رگ‌ها منجر شود که احتمال بیماری‌های قلب و عروق از‌جمله بیماری کرونر قلب (آنژین و حمله‌ قلب) و استروک را افزایش می دهد. استاتین‌ها از طریق کاهش مقدار کلسترولی اعمال اثر می‌کنند که توسط یاخته‌ها تولید می‌شود و فشار می‌آورند تا ذخایر کلسترول از گردش خون خارج شود و به این ترتیب مقدار کلسترل گردش خون در سرخ‌رگ‌ها پائین می‌آید. استاتین‌ها برای افراد سالمی هم که از نظر بیماری قلب پر خطر تلقی می‌شوند تجویز می‌شوند و نیز از بروز مشکلات بیشتر در افرادی که دچار حمله‌ی قلب یا استروک بوده‌اند یا به بیماری سرخ‌رگ محیطی دچار شده‌اند، جلوگیری می‌کنند.
در‌این بررسی جدید همانند بررسی‌های دیگر میان مصرف استاتین و سایر مشکلات سلامت پیوندهایی مشاهده شده ‌است. یک بررسی کانادایی که در BMJ انتشار یافته حاکی از آن است که مصرف بعضی استاتین‌ها از قبیل آتورواستاتین (Lipitor)، رزوواستاتین (Crestor) و سیمواستاتین (Zocor) سبب افزایش دیابت نوع 2 در بیماران می‌شود. محققان آمریکایی نیز گزارش کرده‌اند که مصرف استاتین، احتمال بروز کاتاراکت را افزایش می‌دهد. همچنین مدارکی در دست است که نشان می‌دهد بعضی داروها با لواستاتین (Mevacor) اثر متقابل دارند و احتمال بروز آزردگی عضله را می‌افزایند.
این نکته سال گذشته در روز‌آمد مصرف‌کننده در‌ مورد استاتین‌ها توسط سازمان غذا و داروی آمریکا ذکر شده و گزارش شده بود بعضی از مصرف کنندگان استاتین وجود مشکلات شناخت از‌جمله از یاد رفتن خاطره، فراموشی و اغتشاش فکر را ذکر کرده‌اند. در آن روز‌آمد، FDA اظهار داشته بود که در عین‌حال که ارزش استاتین‌ها در پیشگیری از بیماری قلب به وضوح آشکار و مشخص شده است ولی این سازمان دستور به تغییر برچسب فرآورده‌های استاتینی داده است تا انعکاسی از بعضی از این نگرانی‌های جدید باشد.
برای این بررسی، پژوهشگران دو استاتین پراواستاتین (Pravachol) و آتورواستاتین را که بیشتر مورد استفاده است در موش‌ها آزمودند. نتایج بررسی ثابت کرد که پراواستاتین و نه آتورواستاتین، توان حیوانات در انجام وظایف یادگیری و حافظه را دچار اختلال کرده است. محققان روزی یک دوز استاتین به ‌مدت 18 روز به موش‌ها دادند و توان انجام یک وظیفه‌ی یادگیری ساده شامل یافتن یک خوراکی پاداش پیش‌از درمان در مدت درمان و پس ‌از آن را آزمودند. در روز آخر درمان و یک هفته پس‌از خاتمه‌ی درمان، قدرت شناسایی جسمی مورد بررسی قرار گرفته بود که پیش از آن نیز مشاهده شده بود. به این روش خاطره‌ی شناسایی آزموده می‌شد.
پژوهشگران می گویند: نتایج به دست آمده نشان داد که در چند روز آخر درمان، مصرف روزانه‌ی داروی پراواستاتین سبب اختلال در یادگیری موش‌ها شده است ولی وقتی درمان متوقف شد، این اثر معکوس شد. همچنین در آزمون شناسایی خاطره، استفاده از پراواستاتین سبب کاهش قدرت موش‌ها در تمایز اشیای جدید شد اما با مصرف آتورواستاتین، در هیچیک از این دو مورد اختلالی دیده نشد و به ‌این‌ترتیب نتیجه گرفته می‌شود که درمان درازمدت با پراواستاتین سبب اختلال در حافظه‌ی فعال و شناسایی در جوندگان می‌شود. این پژوهش به صورت آنلاین درشماره‌ی اخیر PLOS ONE انتشار یافته است. 

..:::: چاقی می‌تواند به ناشنوایی نوجوانان منجر شود ::::..

بر اساس تحقیقات پژوهشگران بریتانیایی ، چاقی در نوجوانان ممکن است با مشکلات شنوایی همراه باشد در حالی که در بالغین، از دست رفتن شنوایی، پیامد شناخته شده و ناگوار چاقی به‌شمار نمی‌آید. پژوهشگران اثرات چاقی و از دست دادن شنوایی را در هزار و 488‌ جوان‌ 12 ‌تا 19 ‌ساله با استفاده ‌از داده‌های سطح مقطعی سنجش بررسی سلامت ملی و تغذیه، مورد بررسی قرار داده‌اند.
درنوجوانان چاق در‌مقایسه با نوجوانان دارای وزن طبیعی، فراوانی از ‌دست ‌رفتن حسی عصبی یک طرفه با فرکانس پایین (SNHL) و نیز SNHL دو‌طرفه با فرکانس پایین و یک طرفه و دو طرفه با فرکانس بالا بیشتر بود ولی این تغییرات از نظر آماری قابل ‌توجه نبود. به گفته این پژوهشگران در آنالیز با چند متغیر که از نظر عوامل خطرساز متعدد شاهد داشت (مثل تماس با دود، فقر، تماس با صداهای مزاحم مختلف) چاقی به طور مستقل و قابل توجه با 1.85 افزایش خطر از ‌دست ‌رفتن حسی عصبی یک طرفه با فرکانس پایین همراه بود. نتیجه این پژوهش در Laryngoscope منتشر شده است.

..:::: شناسایی نقش چشمگیر تغییرات اپی ژنتیک در بروز دیابت نوع دو ::::..

محققان دانشگاه لوند سوئد دریافته‌اند که بیماران مبتلا به دیابت نوع دو دارای تغییرات اپی ژنیتیکی بر DNA خود هستند که در افراد سالم دیده نمی‌شود؛ این تغییرات اپِی ژنتیک بر تعداد زیادی از از ژن‌هایی که در کاهش تولید انسولین مشارکت دارند، دیده شده است. تغییرات اپی ژنتیک در نتیجۀ دخالت عوامل محیطی و سبک زندگی رخ می‌دهد و می‌تواند عملکرد ژن ها را تحت تاثیر قرار دهد.
محققان با تحلیل سلول‌های تولید کننده انسولین در بیماران دیابتی و غیر دیابتی متوجه رخداد تغییرات اپی ژنتیک بر 800 ژن و بیان متفاوت بیش از 100 ژن شدند که می‌توانند در کاهش تولید انسولین سهیم باشند. کاهش تولید انسولین یکی از دلایل پنهان بروز دیابت نوع دو است.
به گفته محققان بعضی تغییرات اپی ژنتیک بر اثر بالا رفتن سن و افزایش شاخص توده بدنی رخ می‌دهد؛ بر خلاف ژن‌ها که نمی‌توانند دچار تغییر شوند، تغییرات اپی ژنتیک قابل بازگشت هستند. نتایج اولیه این تحقیق چنین نشان می‌دهد که تغییرات اپی ژنتیک سهم چشمگیری را در بروز دیابت نوع دو ایفا می‌کنند و بنا براین همانطور که می‌توان با دارو، بیماری‌های ناشی از تغییرات اپی ژنتیک نظیر سرطان و صرع را به طور کارآمدتری درمان کرد، همین کار را نیز می‌توان برای درمان هرچه موثرتر دیابت انجام داد. 

..:::: مصرف استاتین‌ پرقدرت به کلیه آسیب می‌رساند ::::..

وجود چندین ‌گزارش حاکی از آن است که گاهی مصرف استاتین‌ها بر کار کلیه تأثیر می‌گذارد، ولی این ارتباط مستلزم تایید پژوهشگران است. طی یک تحلیل گذشته‌نگر، محققان از داده‌های پایه‌یی اداری در کانادا، انگلیس و آمریکا برای سنجش همراهی میان مصرف تازه‌ی استاتین ‌و صدمه‌ی حاد کلیه (AKI) در 2 میلیون نفر در فاصله‌ی سال‌های 1997 و 2008 استفاده کردند.
این محققان استاتین‌های پرقدرت (بیش ‌از 10 ‌میلی‌گرم رزو‌و‌استاتین،‌ بیش ‌از 20 میلی‌گرم اتورواستاتین و بیش ‌از 40 ‌میلی‌گرم سیمو‌استاتین) را با استاتین‌های کم قدرت مقایسه کردند تا عوامل محدود‌کننده را برحسب اندیکاسیون حذف کنند (یعنی بیمارانی که برای‌شان استاتین‌ تجویز شده و به احتمال زیادتر دچار بیماری‌های روانی متعدد بودند) و از امتیاز انتشار برای تطبیق بیشتر اختلافات میان مصرف‌کنندگان پرقدرت و کم قدرت استفاده کردند. در مجموع، 33 درصد از استاتین‌های پرقدرت استفاده کرده بودند.
به گفته این محققان در‌ مدت 120 روز نخست درمان، 4700 بیمار بدون بیماری مزمن کلیه (CKD) و 1900 بیمار دچار بیماری مزمن کلیه، به‌ علت صدمه‌ی حاد کلیه بستری شده بودند. در میان بیماران بدون بیماری مزمن کلیه، آن عده که استاتین‌ پرقدرت را شروع کرده بودند، ظرف‌ 120 روز 34 درصد بیشتر از کسانی بستری شده بودند که از استاتین ‌کم‌قدرت استفاده می‌کردند. میان ‌120‌ روز و دو سال، این افزایش خطر کمتر (10 تا 15 درصد) ولی هنوز قابل‌ توجه بود. محققان می‌گویند: در میان بیماران مبتلا به بیماری مزمن کلیه، مصرف استاتین پرقدرت با 10 درصد افزایش غیر قابل‌ توجه خطر بستری به علت صدمه‌ی حاد کلیه همراه بود. نتیجه این پژوهش در BMJ منتشر شده است. 

..:::: شناسایی زودهنگام آرتروز با خواص زیست‌مکانیکی نانومقیاس غضروف‌ها ::::..

خواص زیست مکانیکی نانو مقیاس غضروف‌ها در مفاصل می‌تواند آرتروز استخوان را در مراحل اولیه تحت تاثیر قرار دهد. این خواص زیست مکانیکی غضروف‌ها موجب می‌شود تا در طول فعالیت‌های فیزیکی سریع، غضروف‌ها مستعد آسیب باشند. آرتروز استخوان یکی از مشکلات رایج است که بیش از یک سوم افراد کهنسال از آن رنج می‌برند و در حال حاضر هیچ درمانی برای این بیماری وجود ندارد. یافته‌های این پژوهش می‌تواند برای شناسایی بیماری در مراحل مقدماتی مفید باشد، همچنین مهندسان بافت می‌توانند از این یافته‌ها برای ترمیم غضروف‌های آسیب‌دیده در بیماران استفاده کنند. «آلن گرودزینسکی» از موسسه فناوری ماساچوست و نویسنده اول این مقاله می‌گوید: این روش می‌تواند برای شناسایی مراحل اولیه از دست دادن توانایی در اثر فعالیت‌های بدنی روزانه نظیر بلند کردن اجسام یا دویدن و پریدن مفید باشد. همچنین پزشکان می‌توانند از این روش استفاده کرده و بخش آسیب دیده را ارزیابی و در صورت نیاز ترمیم کنند، با این کار بیمار مطمئن می‌شود که قادر به ادامه فعالیت‌های روزانه است.
آرتروز استخوان، یک بیماری دردناک است که در اثر از بین رفتن بخشی از غضروف ایجاد می‌شود. غضروف بافت محکم و انعطاف‌پذیری است که به‌ عنوان بالشتکی برای استخوان محسوب می‌شود، غضروف‌ها مانع از سایش استخوان‌ها به یکدیگر می‌شوند. در مراحل اولیه این بیماری، غضروف مولکولی به‌ نام گلیکوسامینوگلیکان را از دست می‌دهد. از دست رفتن این مولکول موجب می‌شود غضروف توانایی مقاومت در برابر فشارها در اثر فعالیت‌های فیزیکی را از دست دهد.
تاکنون اطلاعات اندکی درباره گلیکوسامینوگلیکان وجود داشته است. محققان نمی‌دانند که چگونه کمبود گلیکوسامینوگلیکان موجب کاهش عملکرد غضروف در حین فعالیت‌های فیزیکی روزانه می‌شود. برای یافتن پاسخ این سوال، این تیم تحقیقاتی سیستم جدیدی ارائه کردند که با استفاده از آن می‌توان خواص زیست مولکولی غضروف را در حین وارد شدن فشار به آن مورد بررسی قرار داد. در حین فعالیت‌های فیزیکی فشارهای مختلفی به غضروف وارد می‌شود که این فشارها در دامنه زمانی متفاوت اعمال می‌شود. اگر غضروف، گلیکوسامینوگلیکان را از دست بدهد، استحکام آن کاهش می‌یابد.
نتایج این پژوهش نشان می‌دهد: کاهش گلیکوسامینوگلیکان در مراحل اولیه می‌تواند روی خواص نانومقیاس غضروف اثرگذار باشد. با این کار توانایی بافت برای مقاومت در برابر فعالیت‌های شدید فیزیکی کاهش می‌یابد. این گروه نشان دادند که اگر این تغییر خواص سطحی نانومقیاس در غضروف اتفاق بیفتد، محققان آن را شناسایی کرده و به بیمار توصیه‌هایی برای تعدیل فعالیت روزانه ارائه می‌کنند. یافته‌های این پژوهش در قالب مقاله‌ای در نشریه «Biophysical Journal» به چاپ رسیده است.

..:::: نگاه متفاوت کودکان درون‌گرا و برون‌گرا در کشیدن غذا ::::..

نتایج پژوهش جدید محققان بریتانیایی حاکی از آن است که پاسخ کودکان برون‌گرا و درون‌گرا نسبت به اشارات محیطی متفاوت خواهد بود. با افزایش بزرگی بشقاب، میزان غذای کشیده شده در آن و در واقع مقدار غذایی که خورده می‌شود افزایش پیدا می‌کند ولی آیا در نحوه‌ی تأثیرپذیری افراد نسبت به ‌اندازه‌ی غذا و بشقاب، صفات شخصیتی تأثیر دارند؟
پژوهشگران در این تحقیق رفتار کودکان شش تا 10 ساله را ضمن صرف صبحانه آزمودند. ابتدا بزرگ‌ترها به کودکان صبحانه دادند؛ به این ترتیب که پس ‌از آنکه پیاله‌ی بزرگی به کودکان می‌دادند که نشان ‌می‌داد چقدر شیر برای صبحانه می‌خواهند، بزرگسالان به همان مقداری که کودک خواسته بود در پیاله‌اش می‌ریختند. سپس یک روز دیگر، این کار را خود کودکان انجام دادند، به ‌این‌ ترتیب که به کودک یک پیاله‌ی بزرگ یا یک پیاله‌ی کوچک می‌دادند و کودک هر مقدار که می‌خواست در ظرف می‌کشید.
برای تعیین سنخ شخصیتی کودک، چهار آموزگار و مشاور، شدت درون‌گرایی و برون‌گرایی کودک را بر ‌اساس مقیاس‌ یک تا 9 ‌درجه‌بندی کردند. پژوهشگران از متوسط این امتیازها برای دسته‌بندی کودکان به عنوان درون‌گرا یا برون‌گرا استفاده کردند. آنها برای اندازه‌گیری میزان غذایی که کودک خواسته یا خود در ظرف کشیده بود، از طریق مقیاسی که در میز مخفی شده بود، میزان خوراکی هر ‌یک را وزن می‌کردند. سپس اندازه‌ی مقدار غذای درون‌گرایان و برون‌گرایان مقایسه ‌می‌شد.
یافته‌های تحقیق نشان داد: در موردی ‌که غذا توسط خود کودک کشیده شده بود، کودکان برون‌گرا بسیار بیشتر از بزرگی پیاله، غذا در ‌آن جای می‌دادند. پژوهشگران معتقدند این امر نشان می‌دهد که کودکان برون‌گرا نسبت به ‌کودکان درون‌گرا بیشتر تحت ‌تأثیر اشارات بیرونی ‌قرار می‌گیرند. به گفته پژوهشگران به ‌نظر می‌رسد کودکان برون‌گرا وقتی خودشان غذا داخل ظرف می‌کشند بیشتر تحت تأثیر اشارات محیطی هستند و ظرف را تا لبه پر می‌کنند. این از دسته کودکان از ریختن غذا توسط بزرگتر‌ها سود می‌برند اما کودکان درون‌گرا وقتی خود غذا می‌کشند کمتر غذا را بر اساس بزرگی پیاله برمی‌دارند بنابراین لازم است والدین به ‌کودکان درون‌گرای خود ‌امکان غذاکشیدن در ظرف را بدهند. نتیجه این پژوهش در PLoS One، 2014 منتشر شده است. 

..:::: ذخیره‌سازی خون با الهام از ضد یخ ماهی خونسرد ::::..

دانشمندان از جریان خون ماهی کاد (ماهی روغن) برای ارائه فناوری ذخیره‌سازی خون انسان الهام گرفتند. در جریان خون بدن ماهی خونسردی مانند کاد که در آب‌های قطبی و بدون منجمدشدن زندگی می‌کند، پروتئینی وجود دارد که به عنوان نوعی ضدیخ عمل می‌کند. دانشمندان انگلیسی با تقلید از چگونگی عملکرد این پروتئین، فرآیندی ایجاد کرده‌اند که توسط آن، می‌توان خون انسان را برای ذخیره‌سازی منجمد کرد و سپس آن را به سرعت برای تزریق در دسترس قرار داد.
گرچه در حال حاضر امکان ذخیره‌سازی خون وجود دارد، شیوه کنونی پیش از رخ‌دادن انجماد، به افزودن نوعی حلال آلی نیاز دارد. این حلال همچنین باید بعدها طی فرآیندی چند روزه از خون حذف شود، اما در شرایط اضطراری زمان کافی برای انجام این عمل وجود ندارد.
به عنوان جایگزین برای چنین حلال‌هایی، محققان دانشگاه وارویک در شیوه جدیدشان از الکل پلی‌وینیل استفاده کرده‌اند؛ این پلیمر مصنوعی مانند ضدیخ ماهی کاد عمل می‌کند و از چسب چوب مشتق شده است. همچنین می‌توان به سرعت این ماده را از خون حذف کرد. دانشمندان انگلیسی اکنون در حال تجاری‌سازی روش جدیدشان هستند، که می‌توان از آن برای درمان‌های سلول‌محور و پروژه‌های تحقیقاتی نیز بهره برد. جزئیات این دستاورد علمی در مجله Nature Communication منتشر شد. 

..:::: افزایش خطر لخته شدن خون در بیماران مبتلا به مسمومیت خونی ::::..

پژوهشگران دانمارکی در یک پژوهش جدید دریافتند افرادی که به مسمویت خونی مبتلا شده‌اند، در معرض خطر بالای ایجاد لخته‌های خون در بدن خود قرار دارند. محققان دانشگاه آرهوس و بیمارستان آرلوگ دانمارک با بررسی 21 ساله (2011-1992) چهار هزار و 389 فرد مبتلا به مسمومیت خونی، دریافتند که خطر لخته شدن خون در مغز و قلب این افراد دو برابر افراد مبتلا به بیماری‌های مزمن است.
خطر لخته شدن خون برای بیماران دچار مسمومیت خونی 30 روز پس از ابتلا به عفونت، 3.6 درصد و برای سایر افراد مبتلا به بیماری‌های مزمن و افراد عام به ترتیب 1.7 و 0.2 درصد گزارش شده است. محققان با تاکید بر صحت نتایج به دست آمده و درک وجود رابطه کاملا مستقیم و شفاف بین مسمومیت خونی و وجود لخته‌های خونی امید به این دارند که روش‌های درمانی مناسب و کارآمدتری برای این دسته از بیماران در نظر گرفته شود. یافته‌های این پژوهش در مجله Circulation منتشر شده است. 

..:::: دو والدها باهوش‌ترند ::::..

تحقیقات صورت گرفته توسط پژوهشگران کانادایی نشان می‌دهد، کودکانی که از بدو تولد در کنار هر دو والد (پدر و مادر) بزرگ شوند، با توسعه سلول‌های مغزی بیشتر مواجه شده و در مقایسه با کودکان تک والد افراد باهوش‌تری هستند. پژوهشگران موسسه مغز هاچیکس (HBI)‌ دانشگاه کالگری نقش حضور والدین در افزایش هوش فرزندان را بر روی موش ها و با ایجاد گروه های خانوادگی تک و دو والد مورد بررسی قرار داده و میزان توسعه سلول های مغزی از بدو تولد تا جوانی را محاسبه کردند.
دکتر «ساموئل وایس» مدیر HBI تأکید می کند: نتایج بدست آمده در این مطالعه نشان می دهد، موش ها با بیشترین تعداد سلول های مغزی در گروه های خانوادگی دو والد رشد کرده اند؛ این گروه از دوران نوزادی از توجه و پرستاری ویژه هر دو والد برخوردار بوده اند که این مسئله به توسعه هرچه بیشتر سلول های مغز منجر شده است.
پژوهشگران معتقدند، وجود هر دو والد در سال های نخست حیات کودک به توسعه بیشتر سلول های مغزی کمک کرده و باعث افزایش بهره هوشی کودک می شود؛ این کودکان از توجه و ثبات احساسی بیشتری برخوردار بوده و کمتر تحت تأثیر تنش و استرس احساسی سال های نخست زندگی قرار می گیرند. اما حضور هر دو والد در کنار کودک و ثبات احساسی دارای اثرات متفاوتی بر روی دو جنسیت دختر و پسر است؛ این مسئله در پسران به تولید سلول های بیشتر مغزی در بخش خاکستری منجر و باعث افزایش حافظه و توانایی یادگیری آنها می شود.
در دختران نیز این امر به تولید سلول های بیشتر مغزی در ماده سفید مغز کمک می‌کند که باعث افزایش هماهنگی و توانایی های اجتماعی می‌شود. تحقیقات صورت گرفته در مدل موش، نقش حضور در تولید سلول‌های مغزی را نشان می‌دهد که احتمالا دارای اثرات مشابه در سایر پستانداران از جمله انسان ها نیز هستند. تجربیات سال های نخست زندگی و دریافت حمایت از سوی هر دو والد دارای اثرات بسیار مثبت و دراز مدت بر عملکرد مغز در سال های بعدی زندگی است. 

..:::: چرا تمرکز همزمان بر چند فعالیت دشوار است؟ ::::..

دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا دریافتند زمانی که فردی شروع به جست‌وجوی هدفمند یک شی‌ء می‌کند، نواحی بصری و غیربصری متعددی در مغز برای رهگیری شخص، حیوان یا شی گم‌شده بسیج می‌شوند. این بدین معناست که چنان‌چه فردی به دنبال کودکی در یک جمعیت می‌گردد، نواحی مغز که معمولاً به تشخیص دیگر اشیا اختصاص داده می‌شوند و حتی نواحی که برای تفکر انتزاعی تنظیم شده‌اند، کانون توجه‌ را تغییر داده و به بخش جست‌وجو ملحق می‌شوند. بنابراین مغز به سرعت به یک یابنده کودک شدیداً متمرکز، تبدیل شده و منابع مورد استفاده‌اش برای سایر فعالیت‌های ذهنی را بازمدیریت می‌کند.
این تحقیق نشان می‌دهد که مغز انسان بسیار پویاتر از آن‌چیزی است که تصور می‌شده و به سرعت منابع را بر اساس تقاضاهای رفتاری جمع‌آوری کرده و عملکرد فرد را با افزایش دقت برای اجرای فعالیت مطلوب بهینه‌ می‌کند. دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا از تصویربرداری رزونانس مغناطیسی کاربردی (fMRI) برای ثبت فعالیت مغز سوژه‌های تحت مطالعه استفاده کردند. این شرکت‌کنندگان در جست‌وجوی اشخاص یا وسایط نقلیه در کلیپ‌های فیلم بودند. اسکن‌های مغزی همزمان فعالیت عصبی توسط جریان خون را در هزاران مکان موجود در مغز این افراد اندازه‌گیری کردند.
محققان حاضر در این پروژه علمی دریافتند هنگامی که شرکت‌کنندگان در جست‌وجوی افراد بودند، بخش اعظم cortex مغز به انسان‌ها اختصاص داده شد و زمانی هم که به دنبال وسایط نقلیه می‌گشتند، قسمت اعظم این بخش به این وسایط اختصاص یافت. در آزمایشات انجام‌شده بیشترین تغییرات در prefrontal cortex مغز مشاهده شد که اغلب در تفکر انتزاعی، برنامه‌ریزی درازمدت و دیگر فعالیت‌های ذهنی پیچیده دخیل است. این یافته‌ها به توضیح این نکته می‌پردازد که چرا تمرکز بر بیش از یک فعالیت در یک زمان دشوار است؟ نتایج همچنین نشان می‌دهد که چگونه اشخاص قادر به تغییر توجهشان حین انجام فعالیت‌های چالش‌برانگیز هستند. این موفقیت علمی می‌تواند به توضیح اختلالات کمبود توجه و نورورفتاری نیز کمک کند. جزئیات این مطالعه در Nature Neuroscience انتشار یافته است. 

..:::: کاهش کلسترول LDL با مصرف توت فرنگی ::::..

دانشمندان ایتالیایی و اسپانیایی طی پژهشی دریافتند که مصرف توت فرنگی می‌تواند میزان کلسترول ال دی ال را به طور قابل توجهی کاهش دهد. تاکنون تحقیقات زیادی بر خاصیت آنتی اکسیدانی توت فرنگی تاکید داشته‌اند، اما اکنون محققان اسپانیایی و ایتالیایی دریافتند که این میوه در کاهش کلسترول نیز مفید است. طی این پژوهش میزان 500 گرم توت فرنگی به رژیم روزانه 23 فرد سالم اضافه شد. نمونه خون این افراد قبل و بعد از مطالعه نیز مورد آزمایش قرار گرفت.
نتایج نشان می‌داد که میزان کلی کلسترول، سطوح کسترول بد یا LDL و کمیت تری گلیسیریدها به ترتیب 8.78 درصد، 13.72 درصد و 20.8 درصد کاهش یافته بود و این در حالی بود که میزان کلسترول خوب بدن، بدون تغییر باقی مانده بود. خوردن توت فرنگی نیز باعث بهبود پارامترهایی نظیر پروفایل چربی پلاسما، نشانگرهای آنتی اکسیدانی (مانند ویتامین C یا گنجایش جذب اکسیژن رادیکالی)، سدهای دفاعی آنتی همولیتیک و عملکرد پلاکت می‌شود.
به گفته محققان این برای نخستین بار است که نقش ترکیبات فعال زیستی موجود در توت فرنگی برای بیماری‌های قلبی و عروقی شناسایی شده است؛ گرچه هنوز شواهد قطعی مبنی بر سودمندی ماده‌ای خاص در این گیاه به دست نیامده است، اما تمامی علائم و مطالعات اپیدمیولوژیک، ماده "آنتوسیانین" (رنگدانه‌ای گیاهی که موجب قرمزی رنگ میوه و سبزیجات می‌شود) را نشانه رفته‌اند. تحقیقات پیشین این گروه نیز نشان داده که توت فرنگی بدن را در مقابل اشعه ماوراء بنفش محافظت می‌کند، آسیب‌های ناشی از مصرف الکل بر مخاط معده را کاهش می‌دهد، سلول‌های قرمز خون را تقویت کرده و باعث بهبود گنجایش آنتی اکسیدان خون می‌شود. این پژوهش در مجله Nutritional Biochemistry منتشر شده است. 

..:::: کاهش خطر ابتلا به دیابت با مصرف قهوه ::::..

محققان دانشگاه هاروارد دریافتند مصرف قهوه با کاهش خطر ابتلا به دیابت نوع دو مرتبط است. محققان با مطالعه مروری سیستماتیک بر روی 28 پژوهش کوهورت آینده نگر نقش قهوه را بر خطر دیابت نوع دو مورد بررسی قرار دادند. محققان دریافتند در مقایسه با افرادی که قهوه مصرف نمی‌کردند، خطر دیابت برای مصرف کنندگان یک فنجان، دو فنجان، سه فنجان، چهار فنجان، پنج فنجان و شش فنجان در روز به ترتیب 0.85، 0.79، 0.75، 0.75، 0.71، 0.67 گزارش شد. این درصدها اینطور نشان می‌دهد که هرچه مصرف قهوه در روز افزایش یابد، از آن سو خطر دیابت نوع دو به مراتب کاهش می‌یابد. یافته‌های به دست آمده در مورد قهوه کافئین دار و بدون کافئین تفاوتی نداشت. نتایج این تحقیق در مجله "Diabetes Care" منتشر شده است.

..:::: «منم منم»کننده‌ها افسرده‌اند ::::..

نتایج یک مطالعه جدید، استفاده مکرر از ضمیر اول شخص مفرد را به داشتن مشکلات در روابط و میزان بالای افسردگی افراد مرتبط می‌کند. محققان آلمانی دریافته‌اند افرادی که بطور مکرر از واژگان اول شخص مفرد مانند "من" و "خودم" استفاده می‌کنند، در مقایسه با اشخاصی که از کلمه "ما" استفاده می‌کنند، بیشتر محتمل است که مبتلا به افسردگی و دارای مشکلات میان‌شخصی بیشتری باشند.
در یک مطالعه که بر روی 103 زن و 15 مرد انجام شد، این افراد مصاحبه‌های روان‌درمانی 60 تا 90 دقیقه‌ای را در خصوص روابط، گذشته و درک از خودشان تکمیل کردند. 99 درصد این سوژه‌ها بیماران یک کلینیک روان‌درمانی بودند که از مشکلاتی مانند اختلالات غذاخوردن گرفته تا اضطراب رنج می‌بردند. آن‌ها همچنین پرسشنامه‌هایی را در مورد افسردگی و رفتار میان‌شخصی‌شان پر کردند.
در این تحقیق که به رهبری یوهانز زیمرمان از دانشگاه کاسل آلمان انجام شد، دانشمندان تعداد ضمیر اول شخص مفرد (من) و ضمیر اول شخص جمع (ما) مورد استفاده در مصاحبه‌ها را شمارش کردند. آن‌ها دریافتند سوژه‌هایی که بیشتر از لغات اول شخص مفرد استفاده کردند، از میزان بالاتری از افسردگی رنج می‌بردند. این افراد همچنین رفتارهای میان‌شخصی مشکل‌زای بیشتری مانند جلب توجه، خودنمایی و عدم توانایی گذراندن اوقات به تنهایی را بروز دادند.
در مقایسه، شرکت‌کنندگانی که از ضمایری مانند "ما" استفاده کردند، بیشتر آنچه را که محققان سبک میان‌شخصی "سرد" می‌نامند، نشان دادند. اما این سردی به عنوان راهی مثبت برای حفظ مرزهای روابط حین کمک به دیگران در صورت نیاز، عمل کرد. استفاده از ضمیر اول شخص مفرد خود را به عنوان یک هویت مجزا برجسته می‌کند، در حالی که ضمیر اول شخص جمع، بر جادادن خود در روابط اجتماعی تاکید دارد. به گفته دانشمندان، هنوز شواهدی مبنی بر این که استفاده بیشتر از ضمیر "من" واقعا منجر به افسردگی می‌شود، وجود ندارد، بلکه استفاده مکرر احتمالا این موضوع را که افراد چگونه خود را می‌بینند و با دیگران ارتباط برقرار می‌کنند، منعکس می‌کند. نتایج این تحقیق در Journal of Research in Personality انتشار یافت. 

..:::: باهوش‌ها بیشتر اعتماد می‌کنند ::::..

پژوهشگران در تحقیقات خود دریافتند: اشخاص باهوش بر خلاف افراد با بهره هوشی پایین، بیشتر به دیگران اعتماد می‌کنند. دانشمندان دانشگاه آکسفورد مطالعاتشان را بر اساس «همه‌پرسی اجتماعی عمومی» انجام داده‌اند که هر یک یا دو سال در ایالات متحده اجرا می‌شود. به گفته نویسندگان این مقاله، افراد باهوش‌تر در ارزیابی شخصیتی بهتر عمل می‌کنند و تمایل دارند با اشخاصی ارتباط برقرار کنند که کمتر محتمل است به آن‌ها خیانت کنند. آن‌ها همچنین در سنجیدن موقعیت‌ها برای اعتماد به شخص خاص عملکرد بهتری دارند.
این مطالعه نتایج تحقیق پیشین پیرامون اعتماد و هوش را در کشورهای اروپایی تایید می‌کند و نتایج آن حائز اهمیت است زیرا اعتماد اجتماعی در موفقیت نهادهای مختلف مانند سیستم‌های رفاهی و بازارهای مالی دخیل است. بر اساس یافته‌های جدید، افرادی که به دیگران اعتماد می‌کنند از سلامت و شادمانی بیشتری نیز برخوردار هستند. جزئیات این مطالعه در مجله PLOS ONE منتشر شده است.

..:::: نقش کلیدی‌تر شخصیت مثبت مردان در ازدواج موفق ::::..

بر اساس مطالعه جدید، شخصیت قابل‌پذیرش مردان و سلامتی آن‌ها نقش کلیدی در جلوگیری از بروز تنش در زندگی‌های مشترک و ایجاد یک ازدواج پایدار ایفا می‌کند. دانشمندان معتقدند همین ویژگی در زنان نقش کمتری در محدودکردن تنش بین زوج‌هایی بازی می‌کند که به مدت طولانی با یکدیگر بوده‌اند. جیمز ایونیوک، از گروه جامعه‌شناسی دانشگاه شیکاگو، با ابراز این موضوع که چنانچه مرد بیمار باشد، زنان تنش‌های بیشتری را گزارش می‌کنند، گفت: در صورتی که زن از سلامتی ضعیفی برخوردار باشد، به نظر می‌رسد تفاوتی در کیفیت ازدواج برای مرد وجود نخواهد داشت.
این مطالعه بر اساس همه‌پرسی‌ انجام شده که در آن، ارتباط‌های بین 953 زوج تحلیل شد؛ شرکت‌کنندگان حاضر از سنین 63 تا 90 سال بودند و طول مدت زمان متوسط روابط آن‌ها 39 سال اعلام شده است. در این تحقیق که در قالب «پروژه ملی پیرشدن و سلامت زندگی اجتماعی» انجام شد، ویژگی‌های شوهران با مشخصه‌های زنان آنها مورد مقایسه قرار گرفت و از تمامی سوژه‌ها خواسته شد خودشان را توصیف کنند. ایونیوک و همکارانش تفاوت‌های جنسیتی فراوانی را هنگام بررسی مشخصه‌های شخصیتی شرکت‌کنندگان، شامل رک‌بودن، تجربه، باوجدان‌بودن، قابل‌پذیرش‌بودن و اضطراب مشاهده کردند. در این مطالعه مثبت‌بودن، یعنی تمایل کلی فرد برای مثبت جلوه‌کردن نیز ارزیابی و مشخص شد زنانی که همسرانشان سطوح بالاتری از این ویژگی را از خود بروز می‌دهند، تنش کمتری را گزارش کردند؛ با این حال، مثبت‌بودن زنان ارتباطی با گزارش شوهران از تنش روابط نداشت. 

..:::: کشف ژنی که کلید چاقی است ::::..

دانشمندان یک ژن کلیدی موثر در چاقی را کشف کردند. دانشمندان با بررسی بر روی موش‌ها اظهار کردند: موش پرورشی فاقد ژنی به نام IRX3 و تقریبا یک سوم سبک‌تر از موش‌های دارای این ژن است. معادل این ژن در انسان نیز وجود دارد و ممکن است توضیحی برای برخی از افراد باشد که چرا بیشتر از سایرین مستعد ابتلا به چاقی هستند. دکتر مارسلو نوبرگا از دانشگاه شیکاگو اظهار کرد: اطلاعات به ما نشان می‌دهد که ژن IRX3کنترل توده بدن و تنظیم ترکیب بدن را به عهده دارد.
ژن IRX3 باعث تولید بیش از حد پروتئین در مغز می‌شود که احتمالا بر هیپوتالاموس که وظیفه سوخت و ساز و تنظیم اشتها را بر عهده دارد، موثر است. دانشمندان موش‌هایی که فاقد ژن IRX3 بودند را با موش‌هایی که این ژن را داشتند در آزمایشگاه مورد بررسی قرار دادند. بر خلاف اینکه موش‌های فاقد ژن به اندازه موش‌های دارای ژن می‌خوردند و ورزش می‌کردند اما 30 درصد وزن کمتری داشتند. سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد: چاقی از سال 1980 تا 2008 دو برابر افزایش یافته است. 

..:::: درمان بیماری دیابت نوزادان با روغن ماهی ::::..

روغن ماهی ممکن است در درمان بیماری‌ دیابت نوزادان تازه متولد شده موثر باشد. محققان دریافتند روغن ماهی در بیماری دیابت مادرزادی نوزادان؛ بیماری مرگبار نادری که در آن میزان زیادی انسولین در بدن ایجاد می‌شود، درمان موفقی است. در این تحقیق مشخص شد درمان‌های پزشکی استاندارد کودکان و استفاده از روغن ماهی تصفیه شده به طور همزمان مشابه درمان برخی حمله‌های قلبی با بهبود میزان قند خون موثر خواهد بود.
محققان اعلام کردند: در انگلستان از هر 50 هزار کودک یک نفر چنین اختلالی دارد. این بیماری موجب افزایش انسولین در بدن و کاهش قند خون می‌شود. کاهش قند خون در مغز نوزادان متولد شده منجر به ناتوانی یا آسیب مغزی طولانی مدت می‌شود. محقق این تحقیق، دکتر کارن کاسگرو از دانشکده علوم زیستی دانشگاه منچستر اظهار کرد: اگر چه ما طی تحقیق تغییر زیادی مشاهده نکردیم، اما این تاثیرات اندک هم مثبت بود. این درمان برای کودکان مبتلا بسیار مهم است، چون درمان این بیماری بسیار دشوار است. نتایج این تحقیق در نشریه غدد درون ریز منتشر شده است. 

..:::: کشف جدید محققان، دریچه ای تازه در درمان سرطان خون ::::..

محققان دانشگاه ویرجینیا نوع خاصی از سلول ایمنی را در مغز استخوان موش کشف کرده‌اند که مسؤول نوع تهاجمی سرطان خون است. سرطان متهاجم خون، بسیار مقاوم و اصطلاحا زیرک است، چرا که اگر سلول‌های لوسمی (سرطان خون) در محیط آزمایشگاه کشت داده شوند، در کمترین شرایط مورد نیاز نیز می‌توانند به بقای خود ادامه دهند. به تعبیر محققان، از آنجا که این سلول‌ها از حیث سیستم رشد و بقا بسیار متهاجم هستند، به گونه‌ای خود را «جاودانه» نیز کرده‌اند.
در این پژوهش، محققان بینش جدید و مهمی را در مورد لوسمی سلول B به دست آوردند. علت بروز این لوسمی هنوز به درستی شناخته نشده است. طی بروز این لوسمی، نوعی مولکول سیگنال‌رسان سلولی که دچار جهش شده است، توسعه لوسمی را هدف قرار می‌دهد. فقدان این مولکول به نوعی بن بستی را در روند تولید سلول‌های B که نوعی سلول سفید خونی است، به وجود می‌آورد؛ این سلول‌های جهش یافته در نهایت به سلول‌های سرطانی تبدیل می‌شوند.
پژوهشگران طی این تحقیق متوجه شدند «رنین» که پیش از این در کلیه یافت می‌شد در مغز استخوان نیز وجود دارد. این سلول‌ها در تنظیم فشار خون و تعادل جریان خون در بدن نقش دارند. در واقع این پژوهش، چنین نشان می‌دهد که بروز سرطان خون در نوع خاصی از سلول‌های سفید خون به نام نوعی لنفوسیت B که مسؤول بیان «رنین» است، ریشه دارد. به گفته این محققان، نتایج به دست آمده نویدبخش ابداع روش‌های درمانی جدید و موثرتر است. یافته‌های این پژوهش در مجله Nature Communications منتشر شده است. 

..:::: افزایش خطر ابتلا به سرطان تخمدان در زنان چاق ::::..

یافته‌های پژوهشی نشان می‌دهد: زنان چاق یا دارای اضافه وزن نسبت به زنان با وزن ایده‌آل، بیشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان تخمدان قرار دارند. این پژوهش که در یک مؤسسه‌ سرطان‌شناسی در آمریکا انجام شد، برای اولین بار نشان داد چاق بودن یک علت احتمالی بروز سرطان تخمدان محسوب می‌شود.
تحقیقات پیشین نشان داده بود که اضافه وزن همچنین می‌تواند علت بعضی از سرطان‌های دیگر نظیر کولون، رحم، مری، کلیه، کیسه صفرا و پانکراس باشد. نگهداری وزن در حد ایده‌آل می‌تواند تا یک پنجم، خطر ابتلا به این سرطان‌ها را کاهش دهد و از ابتلا به بیماری‌های دیگر مانند دیابت و بیماری‌های قلبی جلوگیری کند. پژوهشگران ورزش و جلوگیری از چاقی را برای حفظ سلامتی توصیه می‌کنند. هر ساله نزدیک به 14 هزار زن در آمریکا بر اثر ابتلا به این سرطان جان خود را از دست می‌دهند. 

..:::: توانایی بهتر مغز نسبت به گوش در اطلاعات شنیداری ::::..

بر اساس مطالعات جدید، مغز در پردازش و به یادآوردن بینایی و لامسه عملکرد خوبی دارد، در حالی که صدا معمولا از یک گوش وارد و از گوش دیگر خارج می‌شود. محققان دانشگاه آیوا، 100 دانشجو را در معرض صداها، بافت‌ها و مولفه‌های بصری قرار دادند و سپس از آن‌ها پرسیدند که چه چیز را دیدند، شنیدند و حس کردند؟ نتایج نشان داد شرکت‌کنندگان حداقل آنچه را که شنیده بودند، به خاطر داشتند. ایمی پورمبا، پروفسور روانشناسی و یکی از نویسندگان ارشد این مقاله، گفت: یافته‌های ما نشان می‌دهد مغز احتمالا از گذرگاه‌های جداگانه‌ای برای پردازش اطلاعات استفاده می‌کند. همچنین مغز شاید اطلاعات شنیداری را متفاوت از اطلاعات بصری و لامسه پردازش ‌کند و استراتژی‌های جایگزینی مانند تکرار ذهنی افزایش‌یافته ممکن است برای ارتقا حافظه لازم باشد. در این مطالعه دانشمندان حافظه را در بازه‌های متفاوت زمانی آزمایش کردند و دریافتند هر چه گسست زمانی بیشتر بود، افراد کمتری این سه نوع تجربه را به یاد می‌آوردند. با این حال، حافظه صدامحور طی زمان با سرعت بیشتری ضعیف می‌شد. جزئیات این مطالعه در مجله PLoS One منتشر شد.

..:::: زیست‌حسگر فوق حساس برای شناسایی زودهنگام پارکینسون ::::..

پژوهشگران کره‌ای با استفاده از نانوساختارهای گرافنی موفق به ساخت زیست حسگری برای شناسایی بیماری پارکینسون شدند. حساسیت این حسگر به حدی است که می‌توان بیماری را در مراحل اولیه شناسایی کرد. طی سال‌های اخیر محققان روی ساخت فوم‌های گرافنی کار کرده‌اند تا با استفاده از آن این ساختارهای سه بعدی را در دستگاه‌های الکترونیکی، حسگرها و پوشش‌های ضد آب استفاده کنند. از آنجایی که فوم‌های گرافنی دارای تخلخل نزدیک به صد درصدی هستند، می‌توان از آنها به‌عنوان داربست استفاده کرد. اخیرا محققان مرکز فیزیک نانوساختارهای متجمع از جنس اکسید روی را در این ساختار فومی شکل، رشد دادند تا زیست حسگرهایی با حساسیت بالا تولید کنند. محققان دانشگاه سونگ کیونکوان در کره‌جنوبی نانوزیست حسگری برای شناسایی انتخابی اسید اوریک، دوپامین و اسید اسکوربیک ساختند که برای شناسایی این ترکیبات از روش ولتامتری پالسی استفاده می‌کنند.
نتایج این پژوهش در قالب مقاله‌ای با عنوان "ZnO Nanowire Arrays on 3D Hierarchical Graphene Foam: Biomarker Detection of Parkinson’s Disease" در نشریه ACS Nano به چاپ رسیده است. این نانوزیست حسگر می‌تواند اسید اوریک را در مقیاس‌هایی شناسایی کند که امکان تشخیص بیماری پارکینسون فراهم شود. لی از محققان این پروژه می‌گوید: افزایش غیرعادی سطح اسید اوریک می‌تواند نشان‌دهنده بیماری‌های مختلف باشد که پارکینسون یکی از این بیماری‌ها است. دوپامین نیز یکی از ترکیبات اصلی در سیستم عصبی پستانداران است. کاهش سطح این ماده می‌تواند نشان‌دهنده بیماری‌هایی نظیر شیزوفرنی باشد. اسید اسکوربیک نیز یکی از ویتامین‌های مهم بدن است که به‌عنوان آنتی اکسیدان شناخته می‌شود.
در حال حاضر برای شناسایی پارکینسون باید آزمایش‌های متعددی توسط بیمار انجام شود که برخی از آنها دقت کافی ندارند. بنابراین، این نانوزیست حسگر جدید می‌تواند گام موثری را در شناسایی ساده و زودهنگام این بیماری باشد که این کار فرآیند درمان را اثربخش‌تر می‌کند. پژوهشگران معتقدند که از این روش می‌توان برای ساخت حسگر شناسایی بیماری‌هایی نظیر سرطان استفاده کرد؛ البته چالش‌هایی نیز در این مسیر وجود دارد. 

..:::: تولید مسکن قوی‌تر از مورفین با زهر حلزون ::::..

دانشمندان دانشگاه کوئینزلند استرالیا با استفاده از زهر حلزون توانستند مسکن‌های قوی‌تر از مورفین را تولید کنند. این مواد که بر پایه پروتئین کوچکی در حلزونهای صدفی تولید شده‌اند، می‌تواند مؤثرتر از قوی‌ترین مسکن‌ها باشند. به گفته محققان، سم این موجودات در آینده می‌تواند به تولید دارویی برای درمان دردهای عصبی شدید و مزمن منجر شود. پروفسور دیوید کریک، به توصیف تولید پنج مسکن تجربی جدید به عنوان یک گام مهم تدریجی پرداخته است. کریک گفت: این دستاورد می‌تواند به عنوان طرح اولیه‌ای برای تولید گروه جدیدی از داروها با قابلیت تسکین یکی از شدیدترین دردهای مزمن استفاده شود که درمان آن در حال حاضر بسیار دشوار است.
حلزون صدفی که بیشتر در دریاهای گرم و گرمسیری وجود دارند، از سم برای فلج کردن شکار خود استفاده می‌کنند. این مایع حاوی صدها پروتئین کوچک موسوم بهConotoxin است که تاثیری ضد درد در انسان دارند. محققان در حال کار بر روی ساخت دارویی مبتنی بر Conotoxin هستند که برخلاف داروهای کنونی با منشا پروتئینی که باید در ستون فقرات بیمار تزریق شود، بطور دهانی قابل مصرف باشد. در کارآزمایی‌های اولیه که در آنها یک داروی پیش‌ساخت بر روی موشها آزمایش شد، نتایج نویدبخشی بدست آمد که طی آنها درد بطور چشمگیری کاهش یافته بود. 

..:::: افراد خشمگین واقعا دنیا را قرمز می‌بینند ::::..

دانشمندان دانشگاه ایالتی داکوتای شمالی در تحقیقات جدید خود نشان داده‌اند که افراد عصبانی واقعا اطراف خود را به رنگ قرمز می‌بینند. محققان دریافتند که انسان اطراف خود را در زمان خشم به رنگ قرمز می‌بیند، در حالیکه این تغییر رنگ برای افراد با حالت عادی قابل مشاهده نیست. همچنین ترجیح رنگ قرمز بر آبی حتی ممکن است نشان‌دهنده یک شخصیت خصمانه‌تر باشد.
دانشمندان در پژوهشی با بررسی ارتباط کهن انسانی رنگ قرمز با عصبانیت، دریافتند که افراد با شخصیتهای خصمانه‌تر در زمان مشاهده تصاویری که نه کاملا قرمز و نه کاملا آبی بودند، بیشتر رنگ قرمز را می‌بینند. به گفته محققان، این ارتباط ممکن است با تکامل انسان از زمان اجدادی شکارچی-جمع‌آوری کننده پیوند داشته باشد که رنگ قرمز را با خطر و تهدید مرتبط می‌دانستند. تصور می‌شود که این اولین پژوهشی باشد که به بررسی شخصیت، خصومت و رنگ قرمز پرداخته و شامل چند آزمایش جداگانه بوده است.
در اولین آزمایش، محققان از گروهی از افراد درباره رنگ مورد علاقه‌شان بین قرمز و آبی سوال کردند. سپس شرکت‌کنندگان آزمایشهای شخصیتی را تکمیل کردند. نتایج این پژوهش نشان داد افرادی که رنگ قرمز را ترجیح می‌دادند، از لحاظ درون‌شخصیتی خصمانه‌تر بودند. در آزمایش دوم، به شرکت‌کنندگان تصاویری از ترکیب رنگ آبی و قرمز نشان داده شد. هیچکدام از رنگها بطور کامل در این تصاویر غلبه نداشتند و هر کدام قابل درک بود. افرادی که عمدتا رنگ قرمز را می‌دیدند، 25 درصد بیشتر نشانگرهای خصومت را در بخش آزمایش شخصیت‌شناسی داشتند.
به شرکت‌کنندگان در مرحله بعد سناریوهای خیالی داده شد که در آن می‌توانستند اقدامات مختلف را داشته باشند. افرادی که رنگ قرمز را ترجیح می‌دادند بیشتر از افراد متمایل به رنگ آبی احتمال این را داشتند که به فرد دیگر در سناریوی خود آسیب برسانند. به گفته محققان، پیام اصلی این پژوهش این است که رنگ می‌تواند به انتقال پیام روانشناختی پرداخته و از این رو تنها یک موضوع زیباشناسی محسوب نمی‌شود. نتایج این پژوهش در مجله Personality منتشر شده است. 

..:::: کشف ژن جدید مرتبط با حملات قلبی ::::..

محققان آمریکایی و نروژی موفق به کشف تنوع ناشناخته‌ای از یک ژن شده‌اند که به حفظ سطح چربی در بدن و کاهش خطر حمله قلبی کمک می‌کند. محققان دانشگاه میشیگان و دانشگاه علم و فناوری نروژ در تحقیقات خود با یک روش جدید موفق به کشف ژن مرتبط با حملات قلبی شده‌اند. در این مطالعه، داده‌های ژنتیک از بانک زیستی هزاران شهروند نروژی اسکن شده و تحقیقات بر تنوع در ژن‌هایی که عملکرد پروتئین را تغییر می‌دهند، متمرکز شد. اغلب ژن‌های کشف شده جدید نبودند، اما محققان موفق به کشف ژن جدیدی موسوم به TM6SF2 شدند.
افراد مورد بررسی که حامل تغییرات خاص در ژن بودند، سطوح چربی خون سالم‌تری داشته و میزان کمتر حمله قلبی در بین این افراد گزارش شده است. افزایش یا سرکوب این ژن در موش‌ها، اثر مشابه در سطوح چربی خون را نشان می‌دهد. تمرکز بر تنوع تغییرات پروتئین، هدف‌گیری و شناسایی ژن‌های جدید را تسهیل می‌کند؛ این ژن تازه کشف شده می‌تواند برای آزمایش یا درمان کلسترول بالا و سایر اختلالات لیپیدی مورد استفاده قرار گیرد. نتایج این مطالعه در مجله Nature Genetics منتشر شده است. 

..:::: دستاورد جدید محققان در درمان آب سیاه ::::..

محققان روش جدیدی با عوارض جانبی کمتر برای درمان بیماری آب سیاه یا گلوکوما ارائه کردند که در آن از نانوذرات الماس برای رهاسازی دارو استفاده می‌شود. پیش‌بینی‌ها نشان می دهد که تا سال 2020 نزدیک به 80 میلیون نفر به بیماری گلوکوما مبتلا خواهند شد، ناهنجاری که اگر درمان نشود می‌تواند سیستم بینایی را دچار مشکل کرده و به نابینایی ختم شود. این بیماری اغلب در اثر فشار روی چشم ایجاد می‌شود که نوعی سیال در کره چشم بوجود آورده که بافت‌های چشم را از بین می‌برد. پزشکان برای درمان این بیماری معمولا قطره‌های چشمی تجویز می‌کنند؛ این قطره‌ها موجب کاهش تولید این سیال در چشم می‌شود. متاسفانه بیماران باید به دفعات به پزشک مراجعه کنند تا این قطره‌ها به درون چشم آنها ریخته شود، از سوی دیگر استفاده از این قطره‌های چشمی می‌تواند اثرات جانبی نامطلوبی داشته باشد.
اخیرا پژوهشگران دانشگاه کالیفرنیا روش رهاسازی دارویی جدیدی ارائه کرده‌اند که می‌تواند عوارض جانبی این دارو را کاهش دهد. این گروه تحقیقاتی داروی مورد نظر را به نانوذرات الماس متصل کرده و ترکیب حاصل را روی لنز‌های چشمی قرار می‌دهند. این دارو به آرامی رهاسازی شده و با وارد شدن به درون چشم می‌تواند با اشک چشم برهم‌کنش داشته باشد. نتایج این پژوهش در قالب مقاله‌ای در نشریه ACS Nano به چاپ رسیده است. نانوالماس که محصول جانبی فرآیند استخراج و بازیافت بوده، تقریبا 5 نانومتر قطر داشته و شبیه توپ فوتبال است. این نانوذرات می‌توانند به ترکیبات مختلفی متصل شده و با وارد شدن به درون بدن به آرامی رهاسازی شوند.
در این پژوهش محققان نانوذرات الماس را با تیمولو مالئات که یک ماده شیمیایی معروف برای درمان گلوکوما است، ترکیب کردند. سپس این ترکیب را روی لنز چشم قرار دادند، با برخورد اشک چشم با لنز به دلیل وجود آنزیم لیزوزایم موجود در اشک چشم تیمولومالئات از نانوذرات الماس جدا شده و وارد چشم می‌شود. با این کار دوز بالایی از تیمولومالئات وارد چشم نمی‌شود، بلکه این ماده به آرامی وارد چشم شده و اثرات جانبی کمتری به همراه خواهد داشت. در روش‌های رایج تنها 5 درصد از دارو به چشم می‌رسد و باقی آن به هدر می‌رود، از سوی دیگر در روش‌های معمولی با وارد شدن ناگهانی دوز بالایی از دارو به چشم، عوارضی از قبیل افزایش ضربان قلب بوجود می‌آید. استفاده از این دارو برای برخی بیماران به قدری مشکل آفرین است که آنها را از استفاده منصرف می‌کند.

..:::: استرس روانی تاثیر بیشتری بر زنان بیمار قلبی دارد ::::..

پژوهش محققان دانشگاه اموری نشان می‌دهد زنان جوانی که دچار سکته قلبی شده‌اند در مقایسه با مردان همسن خود، در برابر استرس‌های احساسی تاثیر بیشتری می‌گیرند و احتمال ایسکمی میوکارد _نرسیدن جریان کافی خون به قلب _ برای آنان بیشتر خواهد بود. طی این پژوهش پاسخ‌های قلبی عروقی به عامل استرس زای مزمن و همچنین تست‌های استرس ورزش استاندارد در بیمارانی که به تازگی به حملات قلبی مبتلا شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت.
در این تحقیق 49 مرد و 49 زن 38 تا 60 ساله حضور داشتند که همگی طی شش ماه قبل از انجام تحقیق دچار حملات قلبی شده بودند. نتایج نشان می‌داد زنان 50 سال و جوان‌تر هنگام مواجهه با استرس‌های احساسی دو برابر بیش از همسالان مرد در خطر ایسکمی قرار دارند. بروز ایسکمی و استرس ورزشی در بین مردان و زنان تفاوتی نداشت. به گفته محققان زنان در برابر تاثیرات استرس روانی بر قلب آسیب پذیرترند. 

..:::: درمان بی‌اشتهایی با هورمون عشق ::::..

بر اساس پژوهش جدید دانشمندان انگلیسی و کره‌ای، هورمونی که در زمان احساس دوست داشتن ترشح می‌شود، می‌تواند به درمان بی‌اشتهایی کمک کند. یافته‌های محققان دانشگاه اینجه در کره جنوبی و موسسه روانپزشکی دانشگاه کینگزکالج لندن نشان داده که هورمون « اکسی‌توسین» به کاهش وسواس ناسالم افراد در مورد غذا و وزن کمک کرده و تثبیت احساسات مخرب در آنها را کم می‌کند.
در صورت موفقیت‌آمیز بودن کارآزمایی‌های بزرگتر، می‌توان در دو تا سه سال آینده یک افشانه حاوی این ماده شیمیایی را به عنوان درمان مورد استفاده قرار داد. امید می‌رود که این هورمون بتواند به بیماران در درک نیاز به خوردن بیشتر کمک کرده و شانس بهبودی را افزایش دهد. هیچ دارویی برای درمان این اختلال مرگبار وجود ندارد. مبتلایان به این بیماری با کاهش شدید مصرف مواد غذایی و انجام ورزش‌های بسیار شدید تلاش می‌کنند که تا جای ممکن لاغر بمانند. در موارد شدیدتر، مشاوره اغلب فایده‌ای دربرندارد چرا که مغز این افراد از سوءتغذیه رنج می‌برد.
محققان از هورمون اوکسی‌توسین که در زمان مقاربت، زایمان و شیردهی آزاد می‌شود، بر روی 31 داوطلب استفاده کردند. مبتلایان به بی‌اشتهایی پس از مصرف این ماده شیمیایی از طریق یک افشانه بینی، کمتر از قبل بر تصویر مواد غذایی تمرکز داشته و کمتر از همیشه به تصاویر رانها و شکم شل و سست توجه نشان دادند. اوکسی‌توسین که به عنوان «هورمون عشق» نیز شناخته شده، همچنین واکنش بیماران را در برابر تصاویر چهره‌های عصبانی و متنفر تغییر داد. بی‌اشتهایی یکی از علل اصلی مرگ‌ومیرهای مرتبط با بهداشت ذهنی چه از راه عوارض جسمی و چه خودکشی است. بیماران مبتلا به این اختلال نه تنها با غذا خوردن و شکل اندام خود مشکل دارند، بلکه اغلب با مشکلات اجتماعی مانند اضطراب و افزایش حساسیت به احساسات منفی روبرو هستند. نتایج این پژوهش در مجلات Psychoneuroendocrinology و PLOS ONE منتشر شده است. 

..:::: اثر ضد‌التهابی تخم‌ کتان بر عملکرد انقباضی عروق ::::..

در بررسی‌های پژوهشگران آلمانی، خواص ضد‌التهاب و آثار سودمند تخم‌ کتان بر عملکرد انقباضی عروق به اثبات رسیده است. برای بررسی آثار خوردن تخم کتان بر فشارخون سیستولی و دیاستولی در بیماران مبتلا به بیماری سرخرگ محیطی (PAD)، محققان یک کارآزمایی غیرانتخابی دوسو با شاهد و دارونما انجام دادند که توسط چند شرکت صنعتی و کشاورزی حمایت می‌شد.
به ‌مدت 6 ماه، تعداد 110 نفر بیمار دچار بیماری سرخرگ محیطی از فرآورده‌های مختلف غذایی حاوی 30 گرم تخم‌ کتان سائیده یا دارونما برای مصرف روزانه استفاده کردند. متوسط فشار اولیه در هر دو گروه مشابه بود. بعد ‌از 6 ماه، 13 بیمار گروه تخم‌ کتان و 11 نفر از گروه دارونما از بررسی کنار رفتند. وزن بدن، دور‌ کمر و شاخص توده‌ی بدن در دو گروه تفاوت چندانی نداشت. بعد از یک ‌ماه مقدار اسید آلفالینولنیک (اسید چرب امگا 3) و آنترولیگنان‌ها (بیومارکر قبول جیره‌ی غذایی) در گروه تخم کتان به ترتیب دو و ده برابر شده بود.
به گفته محققان این افزایش تا 6 ماه تداوم داشت. بعد از 6 ماه، فشار خون سیستولی و دیاستولی در گروه تخم‌ کتان به‌ ترتیب تا 10‌ و ‌7 میلی‌متر جیوه در ‌گروه تخم‌ کتان پائین‌تر از گروه دارونما بود. محققان می‌گویند: کاهش فشار‌خون سیستولی و دیاستولی در گروه تخم‌ کتان در بیمارانی بیشتر بود که دارای فشارخون سیستولی بیش ‌از 140 میلی‌متر جیوه در ابتدای بررسی بودند. نتیجه این پژوهش در Hypertension آمده است.