اطلاع رسانی580- کنفرانس روشهای آزمایشگاهی ارزیابی تیروئید

این کنفرانس در تاریخ ۴ آبان ۱۳۹۱ توسط انجمن علمي پزشكي هسته اي ايران در سالن کنفرانس پزشکی هسته ای بیمارستان شریعتی تهران برگزار خواهد شد. مباحث این کنفرانس شامل کلیات  ایمنواسی و رادیو ایمنواسی، روشهای اندازه گیری هورمونهای تیروئید، معرفی سایر مارکرها شامل ( Tg, Anti Tg, Anti TPO, …) می باشد.

اطلاعات بیشتر

..::::  ساخت دستگاه الكترونيكي ابريشمي كه در بدن حل مي‌شود  ::::..

دانشمندان آمريكايي موفق به ساخت دستگاه الكترونيكي فوق باريك شدند كه پس از پايان كاربري، درون بدن حل شده و مي‌توان از آن براي طيف گسترده‌اي از نقش‌هاي پزشكي استفاده كرد. به گفته محققان دانشگاه نورث‌وسترن كه پژوهش آنها در مجله ساينس منتشر شده، اين دستگاهها به محض انجام يك تزريق ذوب شده و در بدن حل مي‌شوند. از اين فناوري در حال حاضر براي گرما دادن به زخم براي ضدعفوني كردن آن استفاده مي‌شود. تركيبات اين ماده از سيليكون و اكسيد منيزيوم بوده و در يك لايه محافظتي ابريشم قرار مي‌گيرد.
اين فناوري بخشي از حوزه «دستگاه‌هاي الكترونيك گذرا» بوده و توسط محققاني توليد شده كه پيش از فناوري تاتوي الكترونيكي را ايجاد كرده بودند. اين تاتو در حقيقت حسگرهايي بودند كه به پوست بدن كشيده و خم مي‌شوند. اين دانشمندان دستگاههاي محو شونده خود را به عنوان «قطب متضاد» دستگاه‌هاي سنتي معرفي كرده‌اند كه بايد ثابت باقي مانده و دوام داشته باشند. دستيابي به دستگاه‌هاي الكترونيكي با خاصيت محوشوندگي در يك شيوه كنترل شده بر دو دستاورد علمي تكيه دارد كه شامل حل شونده بودن دستگاه و استفاده از يك پوسته براي كنترل زمان آن است. ماده سيليكون در آب حل مي‌شود. مشكل اين جاست كه اندازه اجزا در دستگاه‌هاي رايج الكترونيك به معني دوام بالاي آنهاست. اما اين دانشمندان از ورق‌هاي بسيار نازك سيليكون موسوم به غشاي نانويي استفاده كردند كه طي چند روز تا چند هفته حل مي‌شوند. سرعت اين حل شدن با ابريشم كنترل شده است. اين ماده از كرمهاي ابريشم بدست آمده، حل شده و دوباره شكل گرفته است. تغيير در شيوه بلوري شدن ابريشم حل شده باعث تغيير در ويژگي‌هاي نهايي آن و ميزان دوام دستگاه مي‌شود.
طيف كاربردهاي اين دستگاه اكنون در آزمايشگاه مورد آزمايش قرار گرفته كه از ميان آنها مي‌توان به يك دوربين ديجيتال 64 پيكسلي، حسگر دما و سلولهاي خورشيدي اشاره كرد. از ديگر كاربردهاي آينده اين فناوري مي‌توان به انتشار تدريجي دارو در بدن يا ساخت حسگرهايي براي مغز و قلب و يا حتي در صنايع رايانه و تلفن همراه نيز اشاره كرد.

ادامه نوشته

..::::  ساخت ابزار جراحي هوشمند براي جبران لرزش دست جراحان  ::::..

محققان دانشگاه جانز هاپكينز يك ابزار جراحي با نوك متحرك را طراحي كرده‌اند كه مي‌تواند در عملهاي جراحي بسيار دقيق چند ساعته كه دستان جراحان بسيار ماهر نيز ممكن است به لرزش بيفتد، مورد استفاده قرار گيرد. اين دستگاه دستي موسوم به «اسمارت»(ابزار روباتیک جراحی دستکاری میکروسکوپی هوشمند کمکي) از يك ليزر نزديك مادون قرمز برخوردار بوده كه از نوك آن بر روي منطقه هدف در بافت بيمار منتشر مي‌شود. اين ليزر به عنوان يك حسگر مسافتي عمل كرده و از يك كابل فيبر نوري براي دريافت پالس‌هاي نور منتشر شده و انتقال بازتاب اين پالس‌ها به يك رايانه متصل استفاده مي‌كند. اين رايانه با بررسي اطلاعات مي‌تواند زمان و ميزان حركت در بافت را تأمين كند.
نوك اين ابزار همچنين از موتورهاي فيزوالكتريك داراي پايه برخوردار بوده كه اتصال ابزاري مانند چاقوي جراحي يا پنس را بر روي خود ممكن مي‌كند. هنگامي كه رايانه با لرزش دست روبرو مي‌شود، آنرا با فعال كردن موتورها براي حركت موارد اتصالي در ارتباط با آن جبران مي‌كند. براي مثال اگر جراح سهوا كل ابزار را براي ميزان 10 ميكرون به سمت چپ حركت دهد، ابزار اسمارت بطور خودكار آنرا با تغيير محل چاقو براي 10 ميكرون به سمت راست جبران مي‌كند. اين تنظيمات با سرعت 500 بار در ثانيه انجام شده كه بسيار سريع‌تر از فركانس لرزش در 15 بار در ثانيه است.
تاكنون اين فناوري بر روي مدلهاي خشك‌شده و يك جنين زنده مرغ براي دوره‌هاي تا 30 ثانيه آزمايش شده كه تا اين مرحله نشان‌دهنده دقت كافي آن براي ارزيابي ويژگيهاي اوليه فيزولوژيكي لرزش دست جراح بوده است. با اينحال براي آزمايشات بيشتر و واقعي‌تر بايد از اين دستگاه در يك عمل جراحي بالاي سه ساعت مورد آزمايش قرار بگيرند كه محققان اميدوارند بتوانند در چند سال آينده اين كارآزمايي را انجام دهند. نتايج اين پژوهش در مجله Optics Express منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  تاثير مصرف گيلاس بر كاهش حمله‌هاي نقرسي  ::::..

پژوهش جدید محققان آمریکایی حاکی از آن است که بیماران مبتلا به نقرس که طی دوره‌ای دو روزه پیش از بروز هرگونه حمله نقرسی گیلاس مصرف می‌کردند، 35 درصد کمتر از سایر افراد مبتلا، حملات نقرسی را تجربه می‌کنند. تحقیقات پیشین نشان داده است که فرآورده‌های گیلاسی، دارای اثرات کاهنده اورات (نمک اسید اوریک) و ضد التهابی است و در نتیجه می‌تواند تاثیرات بالقوه‌ای در کاهش درد نقرس بر جای بگذارد. به منظور انجام این پژوهش، محققان 633 بیمار 54 ساله مبتلا به نقرس که 88 درصد آنان سفیدپوست و 78 درصد نیز مرد بودند، مورد بررسی قرار دادند. تمامی این بیماران از نظر تاریخ شروع علائم و حملات نقرس، داروها، عوامل خطر و همچنین مصرف گیلاس و عصاره گیلاس طی دو روز پیش از وقوع هرگونه حملات نقرس مورد پرسش قرار گرفتند. هر وعده در نظر گرفته شده برای مصرف گیلاس، نصف فنجان یا 10 الی 12 عدد از این میوه بود. از تمامی افراد مصرف‌کننده گیلاس، 35 درصد گیلاس تازه خوردند، دو درصد عصاره گیلاس و پنج درصد نیز از مخلوط گیلاس تازه و عصاره گیلاس استفاده کردند. در طول یک سال سپری شده برای این تحقیق، هزار و 247 حمله نقرسی گزارش شد که 92 درصد این حملات در مفصل شصت پا رخ داد.
به گزارش ایسنا،
دکتر "یوکینگ ژانگ" سرپرست این پژوهش می‌گوید: نتایج به دست آمده نشان از این دارد که مصرف یک تا سه وعده از گیلاس با کاهش هرچه بیشتر خطر حملات نقرسی همراه است. البته با مصرف بیشتر از سه وعده گیلاس، گزارشی از کاهش هرچه بیشتر خطر حمله نقرسی مشاهده نشد. بر اساس این گزارش، پژوهشگران نیز دریافتند که خطر نقرس هنگام مصرف مخلوط گیلاس و داروی کاهنده اوریک اسید موسوم به "آلوپورینول" در مقایسه با عدم مصرف این دو مورد ذکر شده، 75 درصد کاهش پیدا می‌کند. اثرات محافظتی مصرف گیلاس و عصاره آن پس از تطبیق با تاثیر سایر مولفه‌هایی نظیر جنسیت بیماران، چاقی، جذب پورین، مصرف الکل و مصرف داروهای ادرار آور و ضد نقرس همچنان ثابت ماند.
پژوهشگرانی از دانشگاه‌های هاروارد، بریگهام (""بیرمنگهام نیست"")، جانز هاپکینز بر اهمیت نتایج این مطالعه تاکید و خاطرنشان کرده‌اند که یافته‌های به دست آمده نباید مانع از ادامه درمان‌های تجویزی برای بیماران شود و برای اثبات قطعی تاثیر فرآورده‌های گیلاس در جلوگیری از بروز حملات نقرس، تحقیقات بیشتری نیاز است. این پژوهش در مجله "Arthritis & Rheumatism" منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  افزايش خطر ابتلا به فشارخون بالا با شروع خروپف در دوران بارداري  ::::..

شروع خروپف در دوران بارداري خطر ابتلا به فشارخون بالا و مسموميت حاملگي را در زنان باردار افزايش مي‌دهد. پژوهشگران از دانشگاه ميشيگان با انجام يك مطالعه بر روي بيش از 1700 زن باردار دريافتند كه شروع اوليه خروپف در دوران بارداري به شدت با بروز فشارخون بالا و پره اكلامپسي (مسموميت حاملگي) در اين دوران مرتبط است. نتايج حاصل از اين تحقيق مي‌افزايد: حدود 25 درصد از زناني كه خروپف مي‌كنند اغلب در دوران بارداري به آن دچار شده‌اند كه اين پديده خطر ابتلا به فشارخون بالا را در آنها در مقايسه با زنان غيرخروپفي افزايش مي‌دهد. محققان افزودند: فشار خون بالا در دوران بارداري و بروز پره‌اكلامپسي مي‌تواند باعث كاهش رشد نوزادان شده و احتمال تولد كودك نارس را افزايش دهد و سلامت قلبي – عروقي مادر و كودك را تهديد كند.
به گزارش ایسنا،
نتايج ديگر اين مطالعه افزود: تا 19 درصد از اختلالات فشارخون بالا در بارداري مي‌تواند با درمان اختلالات تنفسي در خواب كاهش يابد و زنان باردار مي‌توانند با بهره‌گيري از دستگاه فشار مثبت راه هوايي (CPAP) در خواب كه با فشار هواي خفيف راه‌هاي هوايي را باز نگه مي‌دارد، ميزان خروپف و نهايتا فشارخون بالاي خود را كاهش دهند. به گفته محققان اختلالات فشارخون بالا يكي از علل عمده جهاني مرگ و مير نوزادان و مادران است كه سالانه هزينه بالايي براي درمان دارد كه تشخيص پره‌اكلامپسي بر فشارخون بالا و وجود پروتئين در ادرار بعد از هفته 20 حاملگي است. خروپف مداوم و مكرر يك اختلال تنفسي در خواب است كه به صورت خروپف كردن در3 تا 4 شب در هفته است. يافته‌هاي اين تحقيق در نشريه آمريكايي زنان و زايمان منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  کنترل باکتري‌ها در مواد کاشتي با نانوروکش آنتی‌بیوتیک  ::::..

مهندسان دانشگاه براون موفق به كنترل باكتري استافیلوکوکوس اورئوس با استفاده از نانوذرات سلنيوم شدند. سلنیوم یک عنصر ارزان است و بطور طبیعی به بدن تعلق دارد. اگرچه مشخص شده است که این عنصر به باکتری‌ها حمله می‌کند، اما هنوز سلنیوم بعنوان روکش آنتی‌بیوتیک روی مواد افزاره پزشکی امتحان نشده است. مهندسان دانشگاه براون در یک مطالعه جدید گزارش کرده‌اند هنگامی که آنها از نانوذرات سلنیومی برای روکش پلی‌کربنات که ماده سازنده لوله‌های جراحی بولی و ریوی است، استفاده می‌کنند، کاهش زیادی در جمعیت باکتری استافیلوکوکوس آریوس کشت شده تا مقدار 90 درصد مشاهده می‌شود.
برای این مطالعه، «وبستر» و «کی وانگ» نانوذرات سلنیومی را با دو بازه اندازه‌ای مختلف رشد داده و سپس از محلول آنها برای روکش تکه‌هایی از پلی‌کربنات استفاده کردند. سپس آنها به بعضی از این پلی‌کربنات‌ها يک چسب نواری چسبانده و کندند تا هم دوام پوشش‌ها را تست کنند و هم این‌که ببینند غلظت رقیق‌شده سلنیوم در برابر باکتری‌ها چگونه عمل خواهد کرد. «وانگ» و «وبستر» برای اندازه‌گیری غلظت نانوذرات و تعیین این‌که چه سطحی از سلنیوم در معرض برهم‌کنش با باکتری‌ها قرار می‌گیرد، از میکروسکوپ‌های نیروی اتمی و الکترونی روی پلی‌کربنات‌های روکش‌ شده (هم قطعات روکش‌شده اصلی و هم قطعات تست‌شده- نواری) استفاده کردند. یکی از یافته‌های آنها این بود که بعد از انجام تست‌های نواری، نانوذرات کوچک‌تر بهتر به پلی‌کربنات‌ها می‌چسبند. سپس آنها آماده گام کلیدی شدند؛ آزمایش‌هایی که باکتری‌های کشت‌ شده استاف را در معرض تکه‌های پلی‌کربناتی قرار می‌دادند که بعضی از آنها بعنوان معیار سنجش، بدون روکش بودند. در بین قطعات روکش‌ شده بعضی دارای ذرات بزرگ‌تر و بعضی هم ذرات کوچک‌تر بودند. روکش بعضی از قطعات این دو دسته با اِعمال نوار رقیق‌ شده بودند.
در اين تحقيق ثابت شد که تمام چهار نوع روکش سلنیومی در کاهش جمعیت باکتری‌های استاف بعد از 24، 48 و 72 ساعت در مقایسه با نمونه‌های بدون روکش موثر بوده‌اند. قوی‌ترین تاثیرها – کاهش بیش از 90 درصد بعد از 24 ساعت و 85 درصد بعد از 72 ساعت – به روکش‌هایی مربوط می‌شد که تحت تست نواری رقیق نشده بودند. در بین روکش‌هایی که در معرض تست نواری قرار گرفته بودند، ثابت شد که روکش‌های نانوذرات کوچک‌تر دارای تاثیر بیشتری هستند. جمعیت باکتری‌های استاف که در معرض هر کدام از این قطعات پلی‌کربنات روکش‌ داده‌ شده قرار گرفته بودند، در چارچوب زمانی 48 ساعت به بیشینه رسید، شاید به این خاطر که در این زمان باکتری می‌تواند از بیشترین مزیت محیط کشت مصنوعی استفاده کند. ولی این مقادیر همیشه بعد از 72 ساعت به شدت افت می‌کرد.
«وبستر» مي‌گويد: قدم بعدی شروع تست در حیوانات است. چنین آزمایش‌های محیط زنده منجر به تست روکش‌های سلنیومی در محیطی که باکتری‌ها غذای بیشتری در دست دارند، ولی با پاسخ‌های سیستم ایمنی نیز مواجه هستند، می‌شود. این پژوهشگران جزئیات نتایج کار تحقیقاتی خود را در«Journal of Biomedical Materials Research A» منتشر کرده‌اند.

ادامه نوشته

..::::  راهكار جديد براي مبارزه با ويروس ايدز  ::::..

محققان آمريكايي در پژوهش جديد خود نشان داده‌اند كه شيوه حمله ويروس اچ‌آي‌وي به سلولهاي T حافظه مي‌تواند روش استفاده از داروها را براي توقف اين ويروس متحول كند. سلولهاي كمك‌كننده T از سيستم ايمني بدن با سازماندهي نيروهايي براي مبارزه با عفونت محافظت مي‌كند. ويروس اچ‌آي‌وي اين سلولها را دزديده و با كاهش ميزان آنها، بدن را در برابر ابتلا به بيماري آسيب‌پذير مي‌كند. البته تمام سلولهاي كمك‌كننده T مشابه نيستند. برخي از آنها از تجربه بيشتري برخوردار بوده و سلولهاي كمك‌كننده حافظه خوانده مي‌شوند و گروه ديگر سلولهاي ساده‌تر هستند كه تاكنون با عفونت مواجه نشده‌اند.
محققان در اين پژوهش دريافتند كه اين سلولهاي پشتيبان با وجود شباهت ساختاري بسيار از تفاوتهايي در سطح مولكولي برخوردارند. برخلاف سلولهاي كمك‌كننده ساده تر، گروه ديگر از تحرك ديگري برخوردار بوده و اين ميزان جنبش است كه باعث جلب توجه ويروس و آسيب‌پذير شدن اين سلول‌ها مي‌شود. به گفته محققان، اچ‌آي‌وي از يك گيرنده براي اتصال به سلول براي ورود به آن استفاده مي‌كند. اين فرآيند مانند در زدن است كه در پي آن يك سيگنال در داخل سلول ارسال و در تمثيلي باز مي‌شود تا ويروس بتواند به راحتي وارد شود. اگر اين فرآيند بر روي سلول‌هاي ساده صورت بگيرد، جوابگو نخواهد بود چرا كه اين سلولها از حساسيت لازم برخوردار نيستند. از اين رو سلولهاي باتجربه‌تر بيشتر در دام هجوم اين ويروس قرار مي‌گيرند. همچنين اين ويروس از مهارت زيادي براي تغيير و جهش برخوردار است كه كنترل آن را براي بدن سخت مي‌كند. اين موضوع در كنار از بين رفتن سلولهاي T كمك كننده حافظه باعث مي‌شود كه سيستم ايمني نتواند در برابر بيماري مقاومت كند.
محققان با تكيه بر همين دانش تصميم دارند كه به جاي ويروس اچ‌آي‌وي، تمركز درمان را بر روي اين سلولها تغيير داده و راه جديد براي مقابله با ايدز پيدا كنند. از ديگر اهداف اين دانشمندان، شناسايي يك هدف سلولي جديد براي ويروس بوده تا بتوانند در نهايت آنرا محدود كرده و بدون آسيب به سلول ميزبان از بين ببرند. اين محققان قصد دارند از داروهاي موجود از جمله داروهاي ضد سرطان استفاده كنند چرا كه هر دو در يك مورد با هم مشابهت دارند و آن سلولهاي عفوني است. اين پژوهش در مجله Biological Chemistry منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  درمان جديد خستگي مزمن در راه تاييد  ::::..

در نوامبر 2010، هميسفرکس Hemispherx خبر از انتشار نتايج مطالعه AMP-516 درمورد اثربخشي آمپليژن Ampligen (در مقايسه با دارونما) در درمان سندرم خستگي مزمن داد. مرگ قلبي يکي از سه علت اصلي مرگ و مير در مبتلايان به نشانگان خستگي مزمن است که اغلب زنان را در دهه چهارم زندگي درگير مي‌کند. تاکنون هيچ دارويي از سوي سازمان غذا و داروي آمريکا براي درمان نشانگان خستگي مزمن مورد تاييد قرار نگرفته است. بنابراين تاييد آمپليژن اميد تازه‌اي براي اين گروه بيماران خواهد بود. سازمان غذا و داروي آمريکا پذيرفته که نتايج جديد ارائه شده به اين سازمان را که ازمطالعات باليني فاز 3 به‌دست آمده‌اند، مجددا بررسي كند. اين سازمان متعهد شده طي 6 ماه راي نهايي خود را به هميسفرکس اعلام کند.

ادامه نوشته

..::::  خطرات کدئين در کودکان  ::::..

سازمان غذا و داروي آمريکا در مورد استفاده از ضددرد کدئين متعاقب جراحي کودکان هشدار داده است. سه کودک پس از دريافت ضددرد کدئين پس از جراحي براي برداشتن لوزه‌ها جان خود را از دست داده‌ و يک بيمار دچار تضعيف تنفسي شد. هدف از اين جراحي‌ها درمان آپنه انسدادي حين خواب بود که طي آن بيمار اپيزودهاي کامل يا نسبي انسداد مجاري هوايي در حين خواب را تجربه مي‌کند. کودکان دوز متداول کدئين را دريافت کرده بودند. پزشکان در مورد کودکان بايد داروهاي حاوي کدئين را با کمترين دوز موثر و براي کوتاه‌ترين زمان ممکن تجويز کنند.

ادامه نوشته

..::::  اثربخشي ترادجنتا در ترکيب با انسولين  ::::..

اخيرا سازمان غذا و داروي آمريکا درخواست تاييد داروي تکميلي جديد ليناگليپتين linagliptin با نام تجاري ترادجنتا Tradjenta را براي افزودن به انسولين درماني در بزرگسالان مبتلا به ديابت نوع دو پذيرفته است. ترادجنتا يک داروي نسخه‌اي است که همراه با رژيم غذايي و ورزش براي کاهش گلوکز خون در بيماران مبتلا به ديابت نوع دو تجويز مي‌شود و مي‌تواند به صورت تک دارويي يا همراه با ساير داروهاي متداول در درمان ديابت نظير مت‌فورمين، سولفونيل اوره، پيوگليتازون يا انسولين مصرف شود. تجويز ترادجنتا در مبتلايان به ديابت نوع يک و نيز مبتلايان به کتواسيدوز ديابتي ممنوع است. تصميم تازه FDA براساس نتايج مطالعه فاز 3 روي اثربخشي ترادجنتا در ترکيب با انسولين (با يا بدون مت‌فورمين و/ پيوگليتازون) اتخاذ شده است. مطالعه مذکور نشان داده افزودن ترادجنتا به انسولين در مقايسه با درمان به تنهايي، کنترل بهتر قندخون را به دنبال داشته است. ترادجنتا متعلق به گروه داروهاي نسخه‌اي مهارکننده‌هاي دي پپتيديل پپتيداز-4 (DPP-4) است.

ادامه نوشته

..::::  ايمني بيشتر در درمان پسوريازيس  ::::..

مطالعات اخير نشان داده‌اند مبتلايان به پسوريازيس که تحت درمان با گروه دارويي جديد مهارکننده‌هاي فاکتور نکروز تومور قرار دارند و نيز بيماران دريافت‌کننده داروهاي سيستميک قديمي‌تر همراه با فوتوتراپي ممکن است در مقايسه با بيماران مصرف‌کننده داروهاي موضعي کمتر در معرض خطر حمله قلبي باشند. از ميان 8845 شرکت‌کننده در اين مطالعه، در حدود 57 درصد تحت درمان با داروهاي موضعي قرار داشتند و فقط 19 درصد يک مهارکننده نکروز تومور را براي مدت حداقل 2 ماه مصرف کردند و در حدود 24 درصد از درمان‌هاي ديگر همراه با فوتوتراپي سود جستند. بيماراني که درمان با مهارکننده‌هاي فاکتور نکروز تومور را دريافت کردند در مقايسه با مصرف‌کنندگان داروهاي موضعي کاهش 50 درصدي خطر وقوع مشکلات قلبي را تجربه کردند. يک گروه از بيماران تحت مطالعه، يکي از بلوک کننده‌هاي فاکتور نکروز تومور يعني اتانرسپتetanercept ، اينفليکسيماب infliximab يا آداليموماب adalimumab را دريافت کردند. ساير بيماران به طور کاملا تصادفي در گروه دومي قرار گرفتند که داروهاي خوراکي نظير سيکلوسپورين، آسيترتين يا متوترکسات يا فوتوتراپي دريافت کردند و درمان انتخابي براي گروه سوم، فوتوتراپي بود. نتايج مطالعات مذکور نشان داد استفاده از مهارکننده‌هاي فاکتور نکروز تومور مي‌تواند از وقوع حملات قلبي در مبتلايان به پسوريازيس پيشگيري کند.

ادامه نوشته

..::::  دارويي جد يد در درمان ادم ماکولاي ديابتيک  ::::..

شرکت ژننتک Genentec اخيرا اعلام کرده رانيبيزوماب ranibizumab با نام تجاري لوسنتيس Lucentis از سوي سازمان غذا و داروي آمريکا براي درمان ادم ماکولاي ديابتيک كه يک بيماري چشمي در مبتلايان به ديابت است و باعث تاري ديد، از دست رفتن بينايي و گاه کوري مي‌شود، موردتاييد قرار گرفته است.
هم اکنون ديابت علت اصلي موارد جديد کوري در آمريکاست و تخمين زده شده ادم ماکولاي ديابتيک بيش از 560 هزار آمريکايي را گرفتار کرده است. لوسنتيس نخستين و تنها داروي مورد تاييد FDA براي درمان ادم ماکولاي ديابتيک است. استانداردهاي جهاني درمان اين عارضه طي 25 سال گذشته تغييري نکرده است. تاکنون درمان استاندارد ادم ماکولاي ديابتيک در آمريکا جراحي با ليزر بود که روند کاهش بينايي را کند کرده و وضعيت بينايي را تثبيت مي‌کند اما در بازگرداندن بينايي از دست رفته چندان توانا نيست.
به گفته ديويد براون، فوق تخصص شبکيه از بيمارستان متوديست تگزاس و محقق مطالعه باليني، تاييد رسمي اين دارو پيشرفت مهمي در مبارزه عليه کوري در مبتلايان به ديابت است و اين دارو زندگي مبتلايان به ادم ماکولاي ديابتيک را متحول مي‌کند. لوسنتيس 5/0 ميلي‌گرم ماهانه اولين بار توسط FDA براي درمان دژنراسيون مرتبط با سن ماکولاي مرطوب در سال 2006 ميلادي مورد تاييد قرار گرفت. تاييد آن براي درمان ادم ماکولاي متعاقب انسداد وريد شبکيه در سال 2012 انجام شد. لوسنتيس 3/0 ميلي‌گرم ماهانه براي درمان ادم ماکولاي ديابتيک مورد تاييد قرار گرفته و از 15 آگوست در بازار مصرف قرار خواهد داشت. تاييد لوسنتيس در درمان ادم ماکولاي ديابتيک براساس مطالعات فاز 3 ژننتک با نام‌هاي رايد RIDE و رايز RISE صورت گرفت. در اين دو مطالعه مجموع 759 بيمار به طور تصادفي در 3 گروه قرار گرفتند و ماهانه درمان با 3/0 ميلي‌گرم لوسنتيس (250 نفر)، 5/0 ميلي‌گرم لوسنتيس (252 نفر) يا دارونما (گروه کنترل شامل 257 نفر)را تجربه کردند. نتايج نشان دادند که دريافت کنندگان لوسنتيس 3/0 ميلي‌گرمي طي 7 روز بهبود و طي 24 ماه پايداري در بينايي را تجربه کردند. بيشتر بيماران تحت درمان با لوسنتيس توانستند پس از گذشت 24 ماه دست کم 3 خط بيشتر از جدول ارزيابي چشم را بخوانند (درمطالعه رايد، 34 درصد در گروه دريافت کننده 3/0 ميلي‌گرم لوسنتيس در برابر 12 درصد در گروه شاهد و در مطالعه رايز، 45درصد در دريافت کنندگان 3/0 ميلي‌گرم لوسنتيس در برابر 18 درصد گروه شاهد.)

ادامه نوشته

..::::  برندگان جایزه نوبل پزشکی 2012 اعلام شدند  ::::..

یک دانشمند ژاپنی و یک دانشمند انگلیسی (شینیا یاماناکا و جان گوردون) برندگان جایزه نوبل پزشکی و فیزیولوژی امسال شدند. آنچه که باعث شد اعضای مجمع نوبل در انستیتو کارولینسکای سوئد این دو را مستحق دریافت جایزه نوبل بدانند، تحقیق بر روی بازگرداندن سلولهای بالغ به سلول‌های بنیادی بود. بر اساس این تحقیقات آنها قادر شده‌اند که سلول‌های تمایز یافته را به حالت بنیادین برگردانند، در چنین حالتی سلول بنیادی می تواند به هر سلول تخصصی دیگر بدن تبدیل شود. سالها پیش دانشمندان بر این عقیده بودند که فرآیند بلوغ یک پروسه یک طرفه است و هیچ سلولی بعد از بالغ شدن نمی‌تواند به حالت بنیادین خود بازگردد، اما گوردون در مقاله‌ای که نیم قرن پیش منتشر کرد، نشان داد که تحت شرایطی خاص می‌توان سلول‌های بالغ را طوری برنامه ریزی کرد که به حالت بنیادین برگردند و قابلیت تبدیل به سایر سلول‌ها را پیدا کنند. او هسته سلول تخم یک قورباغه را خارج کرد و به جای آن هسته سلول روده یک بچه قورباغه را گذاشت. هسته سلول مخصوص روده بعد از قرار گرفتن در این شرایط تغییر یافت و کاملاً خصوصیات سلول تخم را از خود نشان داد. سلول تخم جدید تقسیم شد و رشد یافت و به یک قورباغه جدید تبدیل شد.

گوردون در سال 1960 دکترای خود را از دانشگاه آکسفورد گرفت و برای دوره مطالعاتی پس از دکترا به انستیتو تکنولوژی کالیفرنیا رفت و قورباغه‌هایش را در اروپا تنها گذاشت. او نتایج تحقیقات خود را تا زمانی که از رشد و بقای قورباغه‌های کلون شده اش مطمئن نشده بود، منتشر نکرد. چرا که در آن زمان تردیدهای زیادی در این مورد وجود داشت. در آن زمان هنوز حدود 35 سال دیگر زمان لازم بود تا در سال 1996 "دالی" اولین گوساله شبیه سازی شده متولد شود. (بد نیست بدانید که دالی اولین مورد از میان 277 تلاش ناموفق بود که توانست رشد یابد و به یک موجود زنده تبدیل شود)
یاماناکا سالها بعد از آزمایش‌های گوردون، در دانشگاه کیوتو تحقیقات خود را بر روی علت تبدیل سلول‌های تمایز یافته به سلول‌های بنیادین آغاز کرد. در حوالی سال 2000 دانشمندان می‌دانستند که این مساله امکانپذیر است اما نمی‌دانستند چرا و تحت چه روندی این تبدیل اتفاق می‌افتد. یاماناکا بعد از تلاش‌های بسیار بر روی سلول‌های موش‌ها، دریافت که تنها با فعال کردن 4 ژن می توان یک سلول فیبروبلاستی (سلول‌های ویژه بافت همبند) را به سلول بنیادین تبدیل کرد. او نتایج این تحقیق را در سال 2006 اعلام کرد.
این تحقیقات می‌توانند زمینه ساز روش‌های جدید درمانی مبتنی بر بازسازی بافت‌های آسیب دیده بدن با استفاده از سلول‌های بافت‌های دیگر باشند. مثلا می‌توان تصور کرد که بدون نیاز به پیوند کلیه قادر باشیم با استفاده از سلول پوست یک فرد برای او کلیه نو بسازیم. البته هنوز تا رسیدن مطالعات به آن مرحله راه زیادی در پیش داریم اما می‌توانیم با اطمینان بگوییم که دانشمندان در این مسیر در حال پیش‌رَوی هستند.
به گزارش نارنجی بد نیست بدانید که: یامانا تازه 50 ساله شده اما گوردون سال آینده 80 شمع روی کیک تولد خود فوت خواهد کرد. یعنی زمانی که گوردون در حال دستکاری قورباغه هایش بود، یاماناکا تازه چشم به جهان گشود. هر دو این دانشمندان به خوش اخلاقی و داشتن روحیه بالا برای کار گروهی معروف هستند. یاماناکا قبل از اینکه وارد کارهای آزمایشگاهی و تحقیقاتی شود، پزشک جراح بود اما او فکر می کند که برای این کار آفریده نشده و در لابراتوارها بهتر می‌تواند وظیفه پزشکی خود را انجام دهد.
یاماناکا هنگامی تماس تلفنی و خبر برنده شدن خود را دریافت کرد که مشغول گردگیری و نظافت خانه اش بود. اکنون دولت‌های ژاپن و انگلیس هر یک انستیتوهای ویژه ای برای این دو دانشمند و به نام آنها اختصاص داده اند و با دست و دلبازی تمام بودجه مناسبی برای تحقیقات در اختیارشان گذاشته اند.

کتاب17- راهنمای جیبی لنزهای تماسی

نام کتاب: Contact Lenses & Solutions, Clinical pocket Guide, 3rd edition
تاریخ انتشار: 2012
فرمت انتشار: PDF
حجم فایل: 0.49 مگابایت

دانلود از سایت aocle  

 

 

 

کتاب16- خلاصه لنزهای تماسی و محلول ها

نام کتاب: Contact Lenses & Solutions
تاریخ انتشار: 2012
فرمت انتشار: PDF
حجم فایل: 0.85 مگابایت

دانلود از سایت clspectrum 

 

 

 

یادمان باشد نقاط مهم در معاینات شکم شامل مک برنی، مکنزی و مونرو می باشد. MC Burney Point نقطه ای است واقع در یک سوم خارجی خطی که خار قدامی فوقانی ایلیاک (ASIS) راست را به ناف اتصال می دهد. این نقطه که به طور طبیعی با محل استقرار قاعده آپاندیس مطابقت دارد در آپاندیسیت حاد در لمس کاملا حساس (Tender) است و بعد از برداشتن دست ریباند تندرنس دارد. Mackenzi point نقطه ای در قسمت بالای عضله راست شکمی سمت راست قرار دارد و در بیماری های کیسه صفرا در دق کاملا حساسیت دارد. Munro point در وسط خطی است که ناف را به خار قدامی فوقانی ایلیاک چپ ارتباط می دهد. برای انجام پروسیجرهای شکمی نقطه مونرو محل مناسبی است.

..::::  پايان جراحي‌هاي پيچيده آب مرواريد با ژل نانوکامپوزيتي  ::::..

پژوهشگران ژاپنی و دانمارکی موفق به ساخت یک ژل نانوکامپوزیت قابل تزریق شدند كه می‌تواند جایگزین عدسی‌های چشمی شده و به جراحی‌های پیچیده آب مروارید خاتمه دهد. آب مروارید به خاطر نقایص نوری عدسی‌های طبیعی ایجاد می‌شود و با افزایش سن توسعه پیدا کرده و می‌تواند منجر به تاری روزافزون دید و کوری شود. در حال حاضر، عدسی‌های پلاستیکی می‌توانند از طریق جراحی جایگزین عدسی‌های طبیعی شوند، ولی آنها جایگزین خوبی نیستند. برای مثال، آنها تمایل به تک‌ کانونی شدن دارند و با این کار توانایی چشم را برای کانونی شدن خارج از یک بازه تنظیم شده محدود می‌کنند. اندازه آنها نیز متناسب نیست و باعث مشکلاتی مانند غیرهمخطی می‌شود.
«ماساهیکو آناکا» و همکارانش از دانشگاه کیوشو، فوکوکا و دانشگاه پزشکی نارا، با همکاری دانشگاه کوپنهاگ ماده‌اي نانوکامپوزیتی ساخته‌اند که به کیف کپسولی بجای مانده از تخلیه عدسی‌های چشمی تزریق می‌شود. این نانوکامپوزیت - یک سوسپانسیون آبکی از نانوذرات سیلیکایی که شامل پلی‌اتیلن گلایکول آب‌گریز شده است - کیف کپسولی مذکور را پر می‌کند و سپس در دمای بدن بصورت ژل درآمده و محفظه را به راحتی پر كرده و نیاز به جراحی پیچیده را برطرف می‌كند. «آناکا» مي‌گويد: با عدسی تک‌ کانونی شما به انتخاب کانون خود يعني خیلی دور یا خیلی نزدیک نیاز داريد. در کار ما خود ژل، کانون را روی شبکه تنظیم می‌کند.
اگرچه عدسی‌های قابل تزریق قبلا هم مورد کاوش قرار گرفته‌اند، ولی تلاش‌های قبلی شامل تزریق یک محلول مونومر بود که در محل اصلی پلیمر می‌شود. این کار نگرانی‌ها را درباره سمیت مونومرهای واکنش نداده و فرایند طولانی پلیمری شدن که منجر به نشت مونومرها می‌شود، افزایش می‌دهد. «جان هانت»، متخصص مواد زیستی از دانشگاه لیورپول انگلیس، بسیار شگفت زده شده و می‌گوید که این کار دارای قابلیت‌های زیادی است. او می‌گوید: ژل‌های قابل تزریقی که جامد می‌شوند و یک ساختار زیست‌پذیر در بدن تشکیل می‌دهند، بسیار جالب هستند و این دقیقا همان چیزی است که ما می‌خواهیم. این کار بسیار جالب است؛ با این حال مطالعات بیشتری در محیط زنده لازم است، مخصوصا برای اطمینان از پایداری این عدسی‌ها. «آناکا» قبول دارد که پایداری ژل اتصال- عرضی فیزیکی او جای بحث دارد. او در کنار انجام آزمون‌های بیشتر مشغول بررسی ژل پایدارتری است که بعد از تزریق به چشم بصورت شیمیایی اتصال- عرضی شود. این پژوهشگران، جزئیات نتایج کار تحقیقاتی خود را در مجله‌ی «Soft Matter» منتشر کرده‌اند.

ادامه نوشته

..::::  کنترل جراحات مغزي با نانوذرات  ::::..

محققان آمريکايي نانوذراتي توليد کردند که مي‌تواند سوپراکسيدهاي توليد شده در نتيجه جراحات مغزي را خنثي کند. با اين کار مجروحي که دچار عارض مغزي شده، شانس بيشتري براي زنده بودن خواهد داشت. دانشگاه رايس با همکاري محققاني از کالج پزشکي بيلور نانوذراتي ساخته‌اند که مي‌تواند براي درمان مجروحاني که دچار ضايعه مغزي شدند، مفيد باشد. اين نانوذرات از ترکيب خوشه‌هاي کربني آب‌گريز با پلي‌اتيلن گليکول (PEG-HCC) توليد شده‌ است. در حال حاضر از اين ماده براي درمان سرطان استفاده مي‌شود که بعنوان آنتي‌اکسيدان بکار گرفته مي‌شود.
در مطالعاتي که روي حيوانات انجام شده، با تزريق PEG-HCC در مراحل ابتدايي درمان، تعادل سيستم آوندي مغز بهبود يافته است. با تزريق PEG-HCC به بدن، جريان خون در مغز به سرعت پايدار مي‌شود که اين موضوع براي درمان‌هاي اورژانسي بسيار مهم است. «جيمز تور» از نويسندگان اين مقاله‌ مي‌گويد: اين ماده مي‌تواند اولين سپر دفاعي در برابر گونه‌هاي اکسيژن فعال باشد که هميشه در جراحات پزشکي، خواه جراحات حاصل از تصادف خواه جراحات جنگي، مشکل ساز است. وي مي‌افزايد: زماني که مجروح خون زيادي از دست داده اين مشکل وخيم‌تر خواهد بود.
در يک جراحت مغزي، سلول‌ها مقادير زيادي از گونه‌هاي اکسيژن فعال را رهاسازي مي‌کنند که به آنها سوپراکسيد گفته مي‌شود، اين سوپراکسيدها وارد خون مي‌شوند. آنها حاوي راديکال‌هاي آزاد هستند، اين راديکال‌ها الکترون‌هاي منفردي دارند که معمولا موجب از بين بردن ميکروارگانيسم‌ها مي‌شود. ارگان‌هاي سالم معمولا براي متعادل نگهداشتن سوپراکسيدها از آنزيمي به نام ديسموتاز سوپراکسايد استفاده مي‌کنند که موجب خنثي شدن سوپراکسيدها مي‌شود. اما در جراحات مغزي ممکن است سطح سوپراکسيد به حدي بالا باشد که سيستم دفاعي نتواند آن را خنثي کند. سوپراکسيدها روي مکانيسم خودتنظيمي در مغز تاثير مي‌گذارند، آنها سيستم چرخه‌اي را در مغز مديريت مي‌کنند. زماني که رگ‌ها متصاعد مي‌شود، فشار خون افت مي‌کند و در صورت انقباض رگ‌ها فشار افزايش مي‌يابد. هر گونه اختلالي در اين فرايند مي‌تواند به مغز آسيب برساند.
محققان اين پروژه با تزريق نانوذرات PEG-HCC فعاليت سوپراکسيدها را متوقف کردند و با اين کار موجب متعادل شدن سيستم خودتنظيمي مغز شدند. بعد از تزريق PEG-HCC، راديکال‌ها با اين نانوذرات پيوند دوگانه ايجاد کرده و غيرفعال مي‌شوند. چنين مکانيسمي در بدن موجود زنده وجود ندارد. هرچند آنزيم ديسموتاز سوپراکسيد يک مولکول سوپراکسيد را خنثي مي‌کند اما يک نانوذره PEG-HCC مي‌تواند صدها يا هزاران راديکال را از بين ببرد. در واقع يک داروي نانومقياس مي‌تواند کاري را انجام دهد که يک پروتئين قادر به انجام آن نيست. نتايج اين تحقيق در نشريه «ACS Nano» به چاپ رسيده است.

ادامه نوشته

..::::  کودکان اوتیسمی مشکلات مرتبط به هم را تجربه می‌کنند  ::::..

محققان دریافتند کودکان مبتلا به اوتیسم، مشکلات جدی سلامتی را تجربه می‌کنند که به یکدیگر مرتبط است و می‌تواند تاثیر جدی را بر زندگی اجتماعی آنها بر جای بگذارد. محققان با مطالعه بر روي سه هزار کودک مبتلا به اوتیسم دریافته‌اند که تقریبا یک چهارم از این کودکان مشکلات مزمن دستگاه گوارش مانند یبوست، دل درد، نفخ، اسهال و حالت تهوع را تجربه می‌کنند. بر اساس این پژوهش، کودکان اوتیسمی که مشکلات گوارشی مزمنی دارند، دچار اضطراب و حالتی موسوم به "واکنش‌های حسی استثنایی" هستند که در این شرایط به حالاتی مانند صدا و نور واکنش اغراقی نشان می‌دهند.
دکتر "میکا مازورک"، سرپرست این تحقیق از دانشگاه میسوری در رابطه با نتایج به دست آمده می‌گوید: مشکلات سلامتی در کودکان اوتیسمی تاثیر جدی را بر زندگی روزمره آنها می‌گذارد؛ کودکان مضطرب اوتیسمی ممکن است تحت تاثیر استرس تمایلی به شرکت در فعالیت‌های جدید را نداشته باشند یا آن دسته از کودکانی که دچار مشکلات حسی هستند ممکن است در تمرکز و توجه به محرک‌های محیطی دچار آزار و سختی شوند و علاوه بر این، کودکانی که مشکلات گوارشی دارند ممکن است نتوانند در این رابطه با بزرگسالان خود رابطه بر قرار کرده و مشکلات خود را بازگو کنند.
وی در ادامه اظهار داشته است که مدیریت کارآمد برای شرایط پیش آمده می‌تواند کیفیت زندگی این کودکان را ارتقا دهد و لازم است که والدین در صورت مشاهده هرگونه مشکل و نشانه‌های ذکر شده به پزشک یا درمانگران مربوطه مراجعه کنند. دکتر مازورک خاطرنشان کرده است: پزشکانی که با کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم سر و کار دارند باید در بررسی مشکلات این کودکان تیز بین بوده و در صورت مشاهده هر یک از مشکلات سلامتی این کودکان، آنان را از نظر ابتلا به سایر علائم نیز بررسی کنند.
"اختلال طیف اوتیسم" به مجموعه‌ای از اختلالات با ویژگی‌های مشابه اطلاق می‌شود که بر اثر اختلال رشدی مغز، تقابل‌هاي اجتماعی و ارتباطی مختل می‌شود و شرایطی نظیر رفتارهای تکراری و علائق محدود بروز می‌کند. این اختلالات می‌تواند از سندروم آسپرگر که نشانه‌های خفیفی دارد تا اوتیسم با درجات وخیم‌تر را در بر داشته باشد. این پژوهش در مجله "Abnormal Child Psychology" منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  دي ان اي مردان در مغز مادران  ::::..

يافته‌هاي جديد نشان مي‌دهد كه سلول‌هاي جنين پسر قادر به مهاجرت به مغز مادر هستند. در طول دوران بارداري تبادل سلول‌هايي بين جنين و مادر انجام مي‌شود و اين سلول‌ها مي‌توانند تا چند سال در بدن زنده بمانند؛ اين پديده به نام «ميكروشيمريسم» شناخته مي‌شود. محققان پيش از اين با بررسي موش‌ها دريافته بودند كه سلول‌هاي جنين حتي قادر به مهاجرت به مغز مادران هستند و براي نخستين بار شواهدي از مهاجرت سلول‌هاي جنيني به مغز انسان مشاهده شده است. در اين مطالعه مغز 59 زن كه در سنين 32 تا 101 سال فوت كرده بودند، از لحاظ نشانه‌هاي احتمالي DNA مردان كه توسط سلول‌هاي جنيني پسر منتقل شده‌اند، مورد بررسي قرار گرفت. در حدود دو سوم زنان (37 از 59 مورد) آثاري از كروموزوم Y‌ مردان در مناطق مختلف مغزي مشاهده شد كه قديمي ترين نمونه در مغز يك زن 94 ساله وجود داشت.
سيستم دفاعي مشهور به سد خوني مغزي مانع از ورود بسياري از مواد و جرم‌هاي موجود در جريان خون بداخل مغز مي‌شود، اما محققان دريافتند كه اين سد در دوران بارداري نفوذ پذيرتر مي‌شود و مي تواند توضيحي براي ورود سلول‌هاي جنيني به مغز مادر باشد. يافته ها همچنين نشان مي‌دهد كه 26 نفر از اين زنان در طول حيات خود دچار اختلالات مغزي نشدند، درحاليكه 33 نفر ديگر در سال هاي پاياني عمر به بيماري آلزايمر مبتلا شده بودند. به گفته محققان، زنان مبتلا به آلزايمر از شانس كمتري براي دارا بودن DNA مرد در مغز خود برخوردار هستند.
به گزارش ایسنا،
در مطالعه قبلي بر روي پديده «ميكروشيمريسم»، تأثير سلول هاي جنيني در پيشگيري از بروز سرطان سينه و كمك به ترميم بافت در بدن مادر مورد بررسي قرار گرفته بود، اما در كنار آن نسبت به خطر بروز سرطان روده بزرگ و بيماري هاي خودايمني هشدار داده شده است. هنوز بطور دقيق مشخص نيست كه آيا سلول هاي جنيني به ضرر يا نفع مادر است. تحقيقات آتي محققان بر روي نقش نقش سلول هاي جنيني در بروز آلزايمر متمركز خواهد شد. نتايج يافته جديد محققان بصورت آنلاين در مجله PLoS ONE منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  انجام فعاليت‌هاي ورزشي انگيزه‌هاي خوردن غذا را كاهش مي‌دهد  ::::..

محققان با بررسي امواج مغزي 18 زن با وزن طبيعي و 17 زن مبتلا به چاقي مفرط با نشان دادن تصاوير غذاها به آنها در دو روز جداگانه شامل يك روز بعد از انجام 45 دقيقه پياده‌روي سريع روي تردميل و يك روز بدون انجام پياده‌روي، دريافتند كه واكنش توجهي افراد به تصاوير مواد غذايي پس از انجام تمرينات شديد ورزشي كاهش مي‌يابد. نتايج حاصل پس از نشان دادن 240 عكس شامل 120 عكس از مواد غذايي و 120 عكس گل بعنوان يك عامل كنترلي در گروه مورد مطالعه پس از انجام ورزش صبحگاهي و بدون انجام ورزش همچنين مي‌افزايد كه 45 دقيقه ورزش در اين افراد نه تنها باعث توليد واكنش‌هاي پايين‌تر مغز به تصاوير مواد غذايي انجاميد بلكه افزايش فعاليت فيزيكي افراد را در همان روز بدون در نظر گرفتن شاخص توده بدني (BMI)آنها افزايش داد.
به گزارش ایسنا،
از طرفي نتايج ديگر اين مطالعه افزود كه زنان در اين آزمايش در روزي كه ورزش نكردند نيز همان مقدار غذايي را مصرف كردند كه در روز انجام ورزش مصرف كرده بودند و اين نشان مي‌دهد كه كالري اضافي آنها در اثر ورزش سوزانده مي‌شود. به گفته محققان: ما مي‌خواستيم بدانيم كه آيا چاقي انگيزه‌هاي غذايي را هم تحت تأثير قرار مي‌دهد كه اينگونه نبود با اين حال اين يكي از اولين مطالعاتي است كه به طور خاص انگيزه عصبي غذا خوردن را در واكنش به ورزش كردن تعيين مي‌كند ولي هنوز هم براي درك اينكه ورزش تا چه مدتي مي‌تواند تمايل و انگيزه‌هاي غذا خوردن را در افراد كاهش دهد، نياز به تحقيقات بيشتري در اين زمينه است.

ادامه نوشته

..::::  خطر سرطان پانكراس با باكتري‌ دهاني  ::::..

در يك مطالعه جديد، پژوهشگران گزارش مي‌كنند افراد با سطح بالاي آنتي‌بادي عفونت‌هاي باكتريايي دهاني به احتمال 2 برابر بيشتر مبتلا به سرطان خواهند شد. اما سطوح بالاي آنتي‌بادي باكتري‌هاي دهاني «بي‌خطر» منجر به كاهش خطر سرطان پانكراس خواهد شد. در اين مطالعه نمونه خون بيش از 800 بزرگسال اروپايي موردمطالعه قرار گرفت و مشخص شد سطوح بالاي آنتي‌بادي يك يا بيشتر از عفونت‌هاي گونه‌هاي باكتريايي پريودنتال مي‌تواند خطر سرطان پانكراس را 2 برابر بيشتر كند. اما سطوح بالاي آنتي‌بادي بعضي گونه‌‌هاي باكتري دهاني بي‌خطر، باعث كاهش 45 درصدي سرطان پانكراس خواهد شد. افزايش نسبي خطر ناشي از سيگاركشيدن بيشتر از 2 نيست، بنابراين خطر ناشي از عفونت‌هاي باكتريايي دهاني اگر واقعا 2 برابر باشد، ارتباطي شگفت‌انگيز است. البته قبلا نيز ارتباط بيماري‌هاي پريودنتال و سرطان پانكراس اثبات شده بود اما اين مطالعه اولين در نوع خود است كه نشان مي‌دهد آنتي‌بادي‌هاي باكتري دهاني، پيش‌بيني كننده خطر سرطان پانكراس هستند، هر چند مكانيسم فيزيولوژيكي آن نامشخص است.

ادامه نوشته

..::::  آثار تغذيه نامناسب در ابتلا به آلزايمر  ::::..

از چند دهه پيش جنبه‌هاي گوناگون تاثير رژيم‌ غذايي بد يا تغذيه ناكافي روي بيماري‌هاي گوناگون مشخص بود. اكنون اكثر تحقيقات علمي و پزشكي نشان مي‌دهند كه علاوه بر ناكافي بودن رژيم غذايي، خوردن موادغذايي ناسالم نيز مي‌تواند سلامت افراد را به خطر جدي اندازد. تحقيقات جديد پزشكي نشان مي‌دهند كه دلايل اصلي و بنيادي بروز بيماري آلزايمر به متابوليسم بدن مربوط مي‌شود به طوري كه بعضي آن را ديابت نوع سوم نامگذاري كرده‌اند. آن طور كه اكثر پژوهشگران مي‌گويند دليل اصلي بروز آلزايمر واكنش‌هاي غيرعادي مغز به ماده انسولين است و بيماري آلزايمر با ديابت نوع 2 و حتي چاقي مفرط ارتباط نزديكي دارد. در مغز افراد مبتلا به آلزايمر ميزان توليد و وجود انسولين و مواد مشابه بسيار كمتر از حد طبيعي است بنابراين به نظر مي‌رسد علاوه بر پانكراس در مغز انسان نيز انسولين و مواد مشابه توليد مي‌شود. يكي از عوامل بسيار مهم در به خطر افتادن كيفيت تغذيه اكثر مردم نحوه توليد موادغذايي به شكل صنعتي يا توليد انبوه است. يكي از نتايج تاسف‌بار اين تغيير عمده در رژيم غذايي مردم ديابت و چاقي مفرط بوده كه اكنون بايد آلزايمر را هم به آن افزود.

ادامه نوشته

..::::  زايمان در خانه ايمن‌تر از بيمارستان  ::::..

اطلاعات جديد پيشنهاد مي‌كنند كه زايمان در خانه شايد گزينه واقع‌بين و ايمن ‌با عوارض كمتر نسبت به زايمان در بيمارستان باشد. اين مطالعه جديد معتقد است همه كشورها بايد در پي ايجاد زمينه لازم براي انجام زايمان در منزل باشند و زنان باردار با خطر كم را ترغيب كنند تا با تصميم‌گيري درست بهترين گزينه را انتخاب كنند. به اين منظور بايد به عنوان قسمتي از سيستم خدمات بهداشتي در نظر گرفته شوند. در مواردي كه خانم باردار با خطرات كمي مواجه است، مي‌توان زايمان در منزل را به زايمان در بيمارستان ترجيح داد كه البته بايد همراه با يك ماماي باتجربه اين كار انجام شود. زناني كه در منزل زايمان مي‌كنند، با احتمال بيشتري زايمان خودبه‌خودي خواهند داشت. اين امر به اين علت است كه برنامه‌ها و دسترسي آسان به خدمات بيمارستاني خود مي‌تواند مداخلات غيرضروري پزشكي را بيشتر كند. به بيان ديگر زايمان در منزل باعث 20 تا 60 درصد كاهش در انجام مداخلاتي همچون سزارين خواهد شد. همچنين باعث كاهش 10 تا 30 درصدي عوارضي مانند خونريزي پس از زايمان و پارگي پرينه‌آل مي‌شود.

ادامه نوشته

..::::  مجرم ديگر چاقي شناسايي شد  ::::..

براساس آخرين تحقيق محققان رژيم غذايي ناسالم و ورزش نكردن تنها مجرمان بروز چاقي نيستند، بلكه كودكاني كه پناهگاه سطوح بالايي از اختلال مواد شيميايي و غدد دورن‌ريز در بدن خود هستند نسبت به افراد با سطوح پايين‌تر آن، بيشتر احتمال دارد كه به چاقي مبتلا شوند. اين اختلال در اثر BPA كه در مواد پلاستيكي يافت مي‌شود، ايجاد مي‌شود. اين گزارش كه در نشريه معتبر JAMA به چاپ رسيده، داده‌هاي BMI و ميزان مواجهه با BPA (اندازه‌گيري شده با مقدار آن در ادرار) را در بيش از 2800 كودك 6 تا 19 سال مورد بررسي قرار داده است. بيش از 34 درصد كودكان داراي اضافه‌وزن و 18 درصد نيز چاق بودند. افرادي كه در صدك‌هاي بالايي ميزان مواجهه به BPA قرار داشتند، با ميزان بالاتر چاقي نيز دست و پنجه نرم مي‌كردند (3/22 درصد) در حالي كه سطوح پاييني BPA با چاقي كمتري همراه بود (10 درصد). به عقيده متخصصان اين يك ارتباط قوي و شگفت‌آور است كه در تمام سطوح طبقات اقتصادي اجتماعي ديده مي‌شود و متضمن اين موضوع است كه در بررسي چاقي بايد عوامل محيطي را به عنوان ستون سوم عامل دخيل در آن بشناسيم.

ادامه نوشته

..::::  دستورالعمل جدید برای سردرد  ::::..

به گفته پزشكان بريتانيايي عده‌اي از مردم در يك دور معيوب گير افتاده‌اند كه در آن تلاش براي خلاصي از درد باعث بروز سردرد بيشتر مي‌شود. اين هشدار را موسسه ملي بهداشت و بهبود خدمات درماني (NICE) منتشر كرده است. در اولين دستورالعملي كه اختصاصا درباره درمان سردرد توسط اين موسسه منتشر شده به تاثير سوء داروهاي مسكن اشاره شده است. حس سردرد ناشي از مصرف زياد دارو مشابه ديگر سردردها و ميگرن‌هاي رايج است، به‌طوري كه براساس گزارش سازمان جهاني بهداشت نزديك به 5 درصد مردم به اين عارضه دچارند. با اينكه براي عده زيادي از مردم استفاده از داروهاي مسكن اولين واكنش به پديده درد است، اين امكان وجود دارد كه عذاب ناشي از درد با اين كار بدتر نيز بشود. رياست هيات علمي موسسه مذكور معتقد است: «چنين رويكردي مي‌تواند به يك دور معيوب ختم شود به گونه‌اي كه در آن سردرد شما تشديد مي‌شود و شما هم مسكن بيشتري مصرف مي‌كنيد كه اين خود باعث بدتر شدن سردردتان مي‌شود. اين مساله?اي است كه مي‌توان به سادگي از آن جلوگيري كرد.» اينكه داروهاي مسكن دقيقا چگونه بر مغز تاثير مي‌گذارند، امري ناشناخته است. يك متخصص نورولوژي مي‌گويد: «در هر بازه30 روزه، يك نقطه بحراني در فاصله 10 تا 15 روز پس از شروع مصرف مسكن وجود دارد. اين براي كل جمعيت يك مشكل عظيم است. افرادي كه از نظر ابتلا به سردردهاي عصبي يا ميگرن سابقه خانوادگي دارند، ممكن است به لحاظ ژنتيكي آسيب‌پذيري بيشتري نسبت به سردرد ناشي از مسكن داشته باشند. آنها حتي اگر براي مداواي دردهاي ديگر (و نه سردرد) از داروهاي مسكن استفاده كنند هم مي‌توانند مستعد مبتلا شدن به اين عارضه باشند.»
دستورالعمل جديد NICE به پزشكان انگلستان و ولز توصيه مي‌كند به بيماران خود بگويند كه بلافاصله مصرف همه داروهاي مسكن را قطع كنند، هر چند كه چنين كاري يك ماه پر از رنج و عذاب ناشي از سردرد را براي بيمار به همراه خواهد داشت. پس از آن نشانه‌هاي بهبود بيماري قابل‌مشاهده خواهند بود. اعضاي هيات علمي NICE گفته‌اند كه مي‌توان گزينه‌هاي ديگري را براي تحت‌ كنترل در‌آوردن هرگونه سردرد در نظر گرفت، از جمله روش‌هايي از مداوا كه مبتني بر پيشگيري هستند. همچنين به پزشكان توصيه شده كه بيماران خود را صرفا براي حصول اطمينان از وجود يا عدم وجود تومور مغزي به مراكز ويژه اسكن مغز ارجاع ندهند. آنگونه كه NICE مي‌گويد علايم وجود يك تومور مغزي بايد با نشانه‌هاي ديگري همچون تغييرات رفتاري يا صرع همراه باشد. در واقع دستورالعمل جديد به تشخيص دقيق عارضه و ارجاع به مراكز تخصصي و هم‌چنين ارائه اطلاعات مستدل به افرادي كه از سردرد رنج مي‌برند، كمك خواهد كرد. افرادي هم كه ميگرن دارند، به واسطه اين دستورالعمل كيفيت تازه‌اي را از زندگي تجربه خواهند كرد. به گفته متخصصان با اين دستورالعمل جديد از فشارها كاسته خواهد شد.

ادامه نوشته

فهرست برترین دانشگاه های علوم پزشکی ایران (SIR 2012)

جدیدترین رتبه‌بندی دانشگاه‌ها و مؤسسات تحقیقاتی جهان توسط مؤسسه SCIMAGO institutions Rankings که به اختصار SIR نام گرفته است در سال 2012 منتشر شد و براساس آن 45 دانشگاه و مرکز تحقیقاتی ایران در فهرست مؤسسات علمی برتر جهان قرار گرفتند. در سال 2012 میلادی با اضافه شدن دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تعداد دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در نظام رتبه بندی Scimago به هشت مورد رسید. براساس جدیدترین رتبه‌بندی انجام گرفته توسط SCIMAGO institutions Rankings در سال 2012 میلادی، شاخص‌های علم‌سنجی مربوط به 3 هزار و 290 دانشگاه و مرکز تحقیقاتی برتر جهان اعلام شده است که این دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی در مجموع بیش از 80 درصد مقالات نمایه‌شده در پایگاه اطلاعات علمی SCOPUS را در پنج سال گذشته منتشر کرده‌اند. 

جدول نظام رتبه بندی SIR دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی علوم پزشکی ایران

ردیف

دانشگاه

رتبه جهانی

رتبه در خاورمیانه

رتبه کشوری

تعداد مقالات 5 سال گذشته

1

دانشگاه علوم پزشکی تهران

402

7

3

8271

2

دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی

1089

44

11

2902

3

دانشگاه علوم پزشکی شیراز

1179

51

13

2562

4

دانشگاه علوم پزشکی تبریز

1531

65

16

1822

5

دانشگاه علوم پزشکی اصفهان

1617

75

18

1685

6

دانشگاه علوم پزشکی مشهد

1839

86

21

1420

7

انستیتو پاستور ایران

2559

125

31

835

8

بیمارستان شریعتی

2724

138

36

742

 در نظام رتبه بندی SCIMAGO institutions Rankings، برونداد علمی هر دانشگاه یا مرکز تحقیقاتی برگزیده بر مبنای هفت شاخص مختلف شامل تعداد مقالات (O)، درصد مثالات دارای همکاری های بین المللی، (IC)، تاثیر نرمال سازی شده تحقیقات (NI)، مقالات با کیفیت بالا (Q1)، اختصاصیت تحقیقات (Spec)، نرخ برتری (EXc) و داشتن نقش رهبری در تولیدات علمی (Leadership) بررسی می شود. شاخص تاثیر نرمال سازی شده تحقیقات، نشان دهنده تعداد ارجاعات به مقالات یک موسسه تحقیقاتی نسبت به متوسط جهانی است. در شاخص NI، عدد بیش از یک نشان دهنده آن است که مقالات موسسه علمی مورد بررسی، بیش از متوسط جهانی مورد ارجاع قرار گرفته است. شاخص مقالات با کیفیت بالا، می گوید درصد مقالات علمی یک موسسه چقدر است. شاخص اختصاصی تحقیقات، نشان دهنده میزان تمرکز تحقیقات در هر موسسه علمی بر گرایش های علمی خاص است. شاخص SI، نشانگر میزان تمرکز تحقیقات در یک دانشگاه یا موسسه تحقیقاتی بر روی گرایش های علمی مشخص است که با اعداد بین صفر (نبود تمرکز تحقیقات) تا یک (تمرکز کامل بر روی یک گرایش علمی) نمایش داده می شود. شاخص نرخ برتری نشان دهنده درصد مقالات یک موسسه است که جزو 10 درصد برتر مقالات پرارجاع در پایگاه اطلاعات علمی  Scopus قرار دارند. شاخص داشتن نقش رهبری در تولیدات علمی، نشانگر تعداد مقالاتی است که نویسنده مسئول در آن ها وابسته به دانشگاه تحت بررسی است.

Download SIR World Report 2012

مطالب مرتبط:
فهرست برترین دانشگاه های علوم پزشکی ایران (سایماگو۲۰۱۱) 
فهرست برترین دانشگاه های علوم پزشکی ایران (وبومتریک جولای 2012)  
فهرست برترین دانشگاه های علوم پزشکی ایران (وبومتریک ژانویه 2012)  
فهرست برترین دانشگاه های علوم پزشکی ایران (وبومتریک جولای 2011) 
فهرست برترین دانشگاه های علوم پزشکی ایران (الکسا، آذر1390)   

همایش520- هشتمین همایش سالیانه پژوهشی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی

برگزار کننده: دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی
زمان برگزاری: ۲۶ الی ۲۶ آذر ۱۳۹۱
ارسال مقالات: ۱۰/۹/۱۳۹۱
مکان برگزاری: تهران، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی

سایت همایش 
سایت دانشگاه 

ادامه نوشته

همایش519- چهارمین کنگره بین المللی حقوق پزشکی

موضوع: حقوق ژنتیک
برگزار کننده: مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
زمان برگزاری: ۲۲ الی ۲۴ آذر ۱۳۹۱
مکان برگزاری: تهران

سایت همایش

ادامه نوشته

همایش518- ششمین همایش سالانه انجمن نوروژنتیک ایران

برگزار کنندگان: انجمن نوروژنتیک ایران، دانشگاه علوم پزشکی کرمان
زمان برگزاری: ۱۵ الی ۱۸ آذر ۱۳۹۱
ارسال خلاصه مقالات: ۱۰/۸/۱۳۹۱
مکان برگزاری: کرمان، سالن احتماعات موسسه خیریه ثامن

سایت همایش

همایش517- دومین کنگره بین المللی هیپنوتیزم بالینی و علوم وابسته

برگزار کنندگان: دانشگاه علوم پزشکی مشهد، انجمن علمی هیپنوتیزم بالینی ایران
زمان برگزاری: ۲ الی ۴ خرداد ۱۳۹۲
ارسال خلاصه مقالات: ۱/۱۱/۱۳۹۱
مکان برگزاری: مشهد

سایت همایش

ادامه نوشته

همایش516- دومین سمینار سالیانه اقتصاد سلامت

موضوع: عدالت در سلامت از طریق بهینه سازی اقتصادی مراقیت از سلامت
برگزار کننده: سازمان بیمه خدمات درمانی نیروهای مسلح، وزارت بهداشت، انجمن علمی اقتصاد بهداشت ایران، دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
زمان برگزاری: ۷ الی ۸ بهمن ۱۳۹۱
ارسال خلاصه مقالات: ۳۰/۹/۱۳۹۱
مکان برگزاری: تهران، هتل المپیک

سایت همایش

ادامه نوشته

..::::  کمبود خواب، عامل بروز سرطان‌های پستان تهاجمي‌تر  ::::..

یافته‌های پژوهشی جدید حاکی از آن است که کمبود خواب با بروز انواع سرطان‌های مهاجمی‌تر پستان مرتبط است. محققان دانشگاه «کیس وسترن رزرو» و مرکز پزشکی بیمارستان‌های دانشگاهی «سیدمان» با انجام پژوهشی به سرپرستی دکتر «چارلی تامسون» دریافتند که خواب ناکافی و بروز تومورهای مهاجمی‌تر سرطان پستان و همچنین احتمال عود مجدد این بیماری با یکدیگر مرتبط است. این پژوهش جزء اولین تحقیقاتی است که چنین رابطه‌ای را مورد بررسی قرار داده است.
به منظور انجام این پژوهش، تیم تحقیقاتی پرونده‌های پزشکی و بررسی‌های نظرسنجی از 412 بیمار یائسه مبتلا به سرطان پستان را مورد بررسی قرار دادند. تمام بیماران از نظر میانگین خواب طی دو سال اخیر مورد پرسش قرار گرفتند. محققان متوجه شدند زنانی که پیش از تشخیص سرطان پستان برای آنان، به طور میانگین شش ساعت یا کمتر از شش ساعت در روز می‌خوابیدند، امتیازات بالایی را در آزمایش «Oncotype DX» برای عود تومورهایشان از خود نشان دادند. آزمایش «Oncotype DX» معیار سنجشی است که با پیش بینی احتمال رخداد مجدد سرطان پستان، به طور گسترده به عنوان راهنمایی برای درمان این سرطان در مراحل ابتدایی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
به گفته دکتر «تامسون»، این پژوهش از اولین شواهدی است که نشان می‌دهد زنانی که به طور دائم ساعات اندکی را به خواب اختصاص می‌دهند، ممکن است در مقایسه با سایر زنانی که ساعات بیشتری می‌خوابند، وقوع سرطان‌های پستان مهاجمی‌تری را از خود بروز دهند. وی با اشاره به نتايج اين تحقيق می‌افزاید: در اين تحقيق ما رابطه‌ای جدی بین ساعات اندک خواب شبانه و وخیم شدن خطر بازگشت مجدد سرطان پستان را بویژه در زنان یائسه پیدا کردیم؛ این امر نشانگر این است که فقدان خواب کافی ممکن است باعث بروز تومورهای تهاجمی‌تر شود، اما برای بررسی و تشخیص این رابطه تحقیقات بیشتری نیاز است.
بر اساس اين پژوهش، اگرچه رابطه ذکر شده در زنان یائسه مشاهده شده، اما در سنین پیش از یائسگی چنین رابطه‌ای مشاهده نشده است. داده‌های به دست آمده از اين تحقيق نشان می‌دهد: خواب ممکن است مسیرهای سرطان‌زایی را که بویژه در توسعه سرطان پستان پس از یائسگی (نه پیش از یائسگی) دخیل است، تحت تاثیر قرار دهد. دکتر «لی لی» از نویسندگان این پژوهش، نیز درباره این تحقيق مي‌گويد: مدت زمان خواب کوتاه، یک مخاطره بهداشت همگانی است که نه تنها منجر به چاقی، دیابت، بیماری‌های قلبی می‌شود، بلکه با بروز سرطان نیز مرتبط است. وی در ادامه می‌افزاید: اقدامات موثر در افزایش زمان و کیفیت خواب می‌تواند راهی موثر برای کاهش خطر ابتلا و وقوع بازگشت مجدد به تهاجمی‌ترین نوع سرطان پستان شود. این پژوهش در مجله «Breast Cancer Research and Treatment» منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  كشف تركيب دارويي جدید براي تسکین دردهای مزمن توسط محققان  ::::..

دانشمندان بیمارستان دانشگاه رویال لیورپول با همکاری شورای تحقیقات پزشکی انگلستان (MRC) موفق به طراحی دارویی جدید برای تسکین دردهای مزمن شده‌اند. محققان با استفاده از شیمی دارویی، روش‌های محاسبه‌ای و تست‌های آزمایشی، موفق به کشف ترکیبی جدید شده‌اند که می‌تواند در درمان دردهای مزمن موثر واقع شود. دانشمندان با هدف قرار دادن گیرنده گلیسین (Glycine)، این ترکیب را مورد آزمایش قرار دادند. گیرنده گلیسین یکی از متداولترین گیرنده‌های بازدارنده در سیستم اعصاب مرکزی است که نقش مهمی در احساس دردهای مزمن ایفا می‌کند.
بر اساس این گزارش درمان‌های امروزی دردهای مزمن، تنها برای 40 درصد از 1.4 میلیون بیمار مبتلا به دردهای مزمن، موثر واقع می‌شود که حتی این تعداد از بیماران نیز برای ادامه روند درمانی خود به علت تلاش در حفظ تعادل برای تسکین درد و تحمل اثرات جانبی این درمان‌ها، دچار کشمکش هستند. "پروفسور مارتین لیور" از گروه داروشناسی بالینی و مولکولی دانشگاه رویال لیورپول در موسسه " پزشکی تفسیری" در رابطه با نتایج این تحقیق می‌گوید که مطالعه انجام شده، اکتشافات دارویی دانشمندان را برای یافتن راه‌های درمای جدید گسترش خواهد داد و همکاری شیمی‌دان‌های داروساز، طراحان مولکولی و زیست شناسان عصبی باعث پیشبرد چشمگیری در تولید دسته جدیدی از داروهای درمانی دردهای مزمن شده است. "لیور" تاكيد كرد:اکنون دانشمندان در تلاش هستند تا این ترکیب جدید را برای هدف قرار دادن گیرنده گلسین به صورت قرص در بیاورند. تحقیق نشان می‌دهد که این روند عملا قابل انجام است، اما برای دستیابی به داروی خوردنی ایمن، موثر و قابل دوام تحقیقات بیشتری لازم است. هدف نهایی این پژوهش، تسکین دردهای مزمن بیماران برای بازیابی چشمگیر کیفیت بهتر زندگیشان است."

ادامه نوشته

..::::  تشخيص عفونت زخمها با بخيه الكترونيكي  ::::..

محققان دانشگاه ايلينويز در حال طراحي بخيه الكترونيكي هوشمندي هستند كه مي تواند در آينده براي تشخيص عفونت در محل زخم و كمك به بهبود سريع‌تر مورد استفاده قرار گيرد. نمونه اوليه بخيه الكترونيكي هوشمند توسط پروفسور «جان راجرز» طراحي شده كه از حسگرهاي سيليكوني فوق باريك متصل به نوارهاي پليمري يا ابريشمي استفاده مي‌كند. اين حسگرها در زمان تماس با پوست مي توانند نشانه هاي بروز عفونت را شناسايي كنند و حتي قادر هستند با افزايش دما به از بين رفتن عفونت در محل زخم نيز كمك كنند؛ ديويد سيليكون و نانو غشاي پلاتين به عنوان حسگرهاي گرمايي استفاده مي‌شوند. براي ساخت حسگرهاي نازك، محققان با استفاده از مواد شيميايي، قطعه كوچكي از سيليكون را از يك ويفر سيليكون برش دادند و سپس از يك مهر لاستيكي براي انتقال غشاي نانو به نوار پليمري يا ابريشمي استفاده كردند؛ با افزودن الكترودهاي فلزي و سيم‌ها در بالاي نوار، دستگاه در لايه‌اي از اپوكسي پوشش داده شد. نتايج اين دستاورد در مجله Small‌ منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  حشرات روباتيك فضايي، جايگزين داروهاي رقيق‌كننده خون  ::::..

شايد روبات‌هاي ريز فضايي حشره مانند آخرين چيزي باشند كه بخواهند به خون شما نزديك شوند؛ آنها احتمالا مي‌توانند يك دستاورد را در آزمايش بيماراني كه تحت درمان براي لخته شدن خون قرار گرفته‌اند، ارائه كنند. فناوري پشت اين موجودات الكترومكانيكي كه براي كار در ايستگاه‌هاي فضايي طراحي شده‌اند، براي ايجاد يك بسته آزمايش ساده خانگي جهت شناسايي مشكلات موجود در جريان خون بيماران سازگار شده‌است. پانزده سال پيش، والديسلاو دژاكوف، يك فارغ‌التحصيل صربستاني به ساخت اين روبات‌ها پرداخت كه از گروه حشرات موجود در طبيعت تقليد مي‌‌كنند. اين حشرات مجهز به منبع تغذیه ، هوش محدود و سيستم‌هاي نظارتي به اندازه كافي كوچك هستند كه بتوان آنها را به يكباره به مكانهاي داراي دسترسي سخت مانند لوله‌هاي حامل مايعات در ايستگاه‌هاي فضايي فرستاد.
در اين حوزه‌ها، نظارت بر تغييرات در دما يا جريان مي‌تواند به هشدار در مورد نقص‌هاي قريب‌الوقوع بپردازد. اين دانشمند براي حركت اين حشرات روباتيك از حركت مژك مانند استفاده كرده كه موجودات اعماق دريا با استفاده از آن خود را به جلو حركت مي‌دهند. آنها يك سوي ريزتراشه را يا بازوهاي معلق پوشش دادند. به گفته دكتر دژاكوف كه اكنون رياست توسعه حسگر را در شركت فناوريهاي Microvisk بر عهده دارد، اين روباتها سپس مي‌توانند بر روي اين بازوها مانند يك هزارپا حركت كنند.
اگرچه اين روباتها هنوز مرحله آزمايشي خود را نگذرانده‌اند، اما رويكرد مژك يا همان بازوهاي معلق براي حركت حشرات گامهاي بيشتري را طي كرده است. براي كاربري پزشكي، تيم دكتر دژاكوف اين ريزتراشه‌ها را ساده‌تر كرده و مكانيزمهاي حسي هوشمند را در بازوهاي معلق قرار دادند. اين بازوها براي نظارت بر مايعات بسيار خوب عمل مي‌كنند. آنها در زمان حركت بر روي مايعات مي‌توانند تغييرات را در چسبناكي مشاهده كرده و هر چيز معلق در مايعات را ثبت كنند. اين كاربري براي بررسي خون، پلاسما و ديگر مايعات بدن بسيار مفيد است.
در حال حاضر سرمايه‌گذاران به دنبال دستگاهي براي نظارت بر انعقاد خون در بيماراني كه داروهاي رقیق کننده خون مصرف مي‌كنند، هستند. با اين دستگاه سنجش انعقاد خون، بيماران بزودي مي‌توانند در خانه خون خود را آزمايش كنند. هنگامي كه محفظه كوچك درون نوار آزمايش با خون پر شد، اين روبات‌هاي كوچك درون قطره فرو رفته و سرعت انعقاد آن را بررسي مي‌كنند. اين دستگاه سنجش خون كه اكنون تحت بررسي سازمان دارو و مواد غذايي آمريكا قرار دارد، تا سال آينده احتمالا وارد بازار خواهد شد. اين در حاليست كه اين فناوري تنها محدود به آزمايش خون نبوده و مي‌توان از آن براي مايعاتي مانند پلاسما يا اشك يا حتي براي آزمايش روغن در موتور خودرو يا براي آزمايش شكلات و سس گوجه‌فرنگي در صنعت غذايي استفاده كرد.

ادامه نوشته

..::::  تأثير دود غير مستقيم سيگار بر افزايش فعاليت پلاكت هاي خون  ::::..

تحقيقات صورت گرفته در دانشگاه ارجيس تركيه نشان مي دهد، فعال شدن پلاكت ها در افراد سالم منجر به تشكيل لخته خوني و آسيب ديدن بسياري از اعضاء بدن از جمله قلب، مغز و كليه ها مي شود. استنشاق دود سيگار باعث افزايش سطح فعاليت پلاكت، لاكتات و مونوكسيد كربن در خون مي شود. فعاليت پلاكت ها بوسيله حجم متوسط پلاكتي (MPV) كه در وقايع ترومبوتيك افزايش مي يابند، نشان داده مي شود. در وقايع ترومبوتيك، لخته هاي ميكروسكوپي در رگ هاي خوني كوچك تشكيل مي شوند و لاكتات نيز در زمانيكه اكسيژن رساني به سلول هاي خوني محدود مي‌شود در خون انباشته مي شوند.
محققان در اين مطالعه 55 داوطلب غير سيگاري و سالم را مورد بررسي قرار دادند. در ابتدا نمونه هاي خون از اين افراد گرفته شد و پس از سپري كردن يك ساعت در اتاق حاوي دود سيگار، سطح MPV و لاكتات همچنين سطح كربكسي هموگلوبين (COHb) در خون اندازه‌گيري شد. كربوكسي هموگلوبين در زمان اتصال مونوكسيد كربن (CO) با هموگلوبين (Hb) در گلبول هاي قرمز تشكيل مي شود.
مطالعات قبلي نشان مي دهد، مواد شيميايي موجود در دود سيگار به ويژه نيكوتين و مونوكسيد كربن باعث افزايش فاكتور فعال كننده پلاكت مي شود. همچنين منوكسيد كربن نقش مهمي در افزايش سطح MPV ايفا مي كند. سطح هر سه پارامتر در خون افراد پس از قرار گرفتن در معرض دود سيگار غير مستقيم افزايش يافت و محققان ارتباط معنا داري بين سطح MPV و COHb پيدا كردند؛ به نظر مي رسد افزايش سطح لاكتات نيز بدليل كاهش سطح اكسيژن خون و در نتيجه افزايش سطح منوكسيد كربن روي مي دهد. نتايج اين تحقيق در كنگره انجمن قلب و عروق اروپا ESC 2012 ارائه شده است.

ادامه نوشته

همایش515- هفتمين سمينار سراسري پزشكي پرستاري دياليز

برگزار کننده: انجمن نفرولوژی ایران، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
زمان برگزاری: ۱۰ الی ۱۱ آبان ۱۳۹۱
مکان برگزاری: تهران، تالار امام علی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی

سایت همایش

همایش514- کنگره اخلاق و حقوق پزشکی

برگزار کننده: دانشگاه علوم پزشکی مازندران
زمان برگزاری: ۱۶ الی ۱۸ اسفند ۱۳۹۱
مکان برگزاری: ساری، سالن اجتماعات مصباح مجتمع دانشگاهی پیامبر اعظم

سایت همایش 
سایت دانشگاه

همایش513- سومین کنگره سالیانه اخلاق پزشکی

برگزار کنندگان: مرکز تحقیقات اخلاق و تاریخ پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، وزارت بهداشت
زمان برگزاری: ۳ الی ۴ اسفند ۱۳۹۱
ارسال خلاصه مقالات: ۱۵/۸/۱۳۹۱
مکان برگزاری: تهران، مرکز همایش های رازی

سایت همایش

ادامه نوشته

همایش512- پنجمین کنگره بین المللی و هفدهمین همایش سالیانه پزشکي هسته اي کشور

برگزار کننده: دانشگاه علوم پزشکی شیراز
زمان برگزاری: ۱۱ الی ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۲
ارسال خلاصه مقالات: ۳۰/۹/۱۳۹۱
مکان برگزاری: شیراز، هتل پارس

سایت همایش

ادامه نوشته

..::::  افزایش خطر ابتلا به سرطان‌های دستگاه گوارش در بیماران ایدزی  ::::..

پژوهش محققان آمریکایی حاکی از آن است که بیماران مبتلا به ایدز در خطر بالایی از ابتلا به سرطان معده و مری و همچنین لنفوم غیر هوچکین قرار دارند. محققان انجمن ملی سرطان و انجمن گوارش آمریکا با مطالعه 27 ساله (1980 تا 2007) بر 596 هزار و 955 فرد مبتلا به ایدز دریافتند که این بیماران در خطر 69 درصدی ابتلا به سرطان مری و 44 درصدی سرطان معده قرار دارند. علاوه بر این خطر لنفوم غیر هوچکین (NHLs) در معده و مری مبتلایان به ایدز نیز به‌طور جدی افزایش می‌یابد.
در لنفوم غيرهوچکيني، سلولهاي دستگاه لنفاوي، از حالت طبیعی خود خارج شده و بدون توقف شروع به رشد و تقسیم شدن می‌کنند، در نتیجه بدن بدون نیاز به بافت جدید، دارای بافت‌های اضافی به نام توده می‌شود. تحلیل اطلاعات به دست آمده از این پژوهش نیز نشان می‌دهد که بیماری ایدز خطر ابتلا به سرطان قسمت پایین معده را 53 درصد افزایش می‌دهد.
بر اساس این گزارش، از آنجاییکه عفونت هلیکو باکتر پیلوری یکی از دلایل سرطان قسمت پایینی معده است، یک توضیح برای افزایش خطر ابتلا به این سرطان می‌تواند افزایش شیوع هلیکو باکتر پیلوری در بین مبتلایان به ایدز باشد. علاوه بر این، استفاده مکرر از تنباکو و الکل در بین بیماران ایدزی می‌تواند دلیل موجه دیگری برای افزایش خطر ابتلا به سرطان در این بیماران تلقی شود. به گفته دکتر "کریستینا پرسن"، به دلیل پیشرفت راه‌های درمانی، مبتلایان به ایدز طول عمر بیشتری پیدا کرده‌اند، اما هنوز خطر ابتلا به سرطان‌های مختلف برای آنان باقی است. پژوهشگران توصیه کرده‌اند که برنامه‌های تشویقی برای ترک دخانیات و الکل می‌تواند در کاهش وقوع سرطان مری و معده در بیماران ایدزی یاری رسان باشد. این مطالعه در مجله "Gastroenterology" منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  هدست پيشرفته ضد حملات صرع و افسردگي  ::::..

محققان يك هدست الكتريكي كوچكي طراحي كرده‌اند كه در زمان خواب مورد استفاده قرار گرفته و مي‌تواند به كاهش حملات صرع و اختلالات افسرگي كمك كند. متخصصان علوم اعصاب دانشگاه كاليفرنيا روش تحريك عصب سه قلو (Trigeminal Nerve Stimulation) را ابداع و شركت توليدكننده دستگاه‌هاي پزشكي NeuroSigma گجت آن را طراحي كرده‌اند. اين دستگاه به نام Monarch به شكل يك پد طراحي شده است كه روي پيشاني و در قسمت بالاي عصب اصلي مغز چسبيده مي‌شود؛ پد از طريق سيم‌هاي نازك به يك جعبه كوچك در اندازه تلفن همراه كه در قسمت كمر قرار دارد، متصل مي‌شود.
جعبه در مدت حداكثر 30 ثانيه پالس‌هاي الكتريكي ضعيف توليد مي كند و توليد پالس به مدت 30 ثانيه متوقف مي‌شود. پالس هاي الكتريكي باعث تحريك عصب سه قلو (تري ژمينال) شده و تعداد حملات صرع شديد را كاهش مي‌دهد و مي‌تواند براي كاهش علائم افسردگي نيز موثر باشد. مطالعات اوليه نشان مي‌دهد، در گروهي از بيماران دچار صرع شديد كه در طول يكسال از اين دستگاه استفاده كرده‌اند، تعداد حملات بطور ميانگين 60 درصد كاهش يافته است؛ همچنين نمرات افراد در آزمون هاي سنجش سطح افسردگي نيز پس از استفاده از اين دستگاه افزايش قابل توجهي را نشان مي‌دهد. اين دستگاه در مراحل تحقيقات باليني قرار دارد و تا چند ماه آينده در كلينيك‌هاي خصوصي انگليس مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

ادامه نوشته

..::::  مردان عقيم، 20 سال بيشتر عمر مي‌كنند  ::::..

محققان كره جنوبي به شواهدي در خصوص تأثير هورمون‌هاي جنسي مردان در كاهش طول عمر آنها دست يافته‌اند. تحقيقات صورت گرفته بر روي 81 مرد عقيم در دوران سلسله چوسان (1897-1392 ميلادي) و مقايسه آن با شجره نامه مردان ديگر از همان طبقه اجتماعي نشان مي‌دهد، عمر اين گروه از مردان عقيم 20 سال بيشتر از ساير مردان بوده است. ميانگين عمر اين گروه از مردان عقيم كره‌اي 70 سال گزارش شده است كه 14 تا 19 سال بيشتر از متوسط عمر مردان غير عقيم همان طبقه اجتماعي است؛ همچنين سه نفر از اين گروه مورد بررسي نيز عمري بيشتر از 100 سال داشته‌اند و نرخ يكصد سالگي آنها 130 برابر بيشتر از نرخ فعلي در كشورهاي توسعه يافته است.
پروفسور «كيونگ جين مين» نويسنده ارشد اين تحقيق و از محققان دپارتمان علوم زيستي دانشگاه اينها كره جنوبي تأكيد مي‌كند: اين يافته شواهد قانع‌كننده‌اي از تأثير هورمون‌هاي جنسي مردان در كاهش طول عمر آنها را نشان مي‌دهد. در تحقيقات قبلي بر روي حيوانات نيز مشخص شده بود كه عقيم سازي و حذف منبع توليد هورمون‌هاي جنسي، مي‌تواند منجر به افزايش طول عمر حيوانات نر مي‌شود. اما محققان معتقدند كه نتايج اين يافته تأثير مستقيم عقيم سازي بر افزايش طول عمر مردان را اثبات نمي‌كند؛ همچنين ساير فاكتورهاي اثرگذار بر طول عمر مردان از جمله رژيم غذايي، ورزش و استرس در اين مطالعه مورد بررسي قرار نگرفته است.
ميزان رسيدن زنان به سن 100سالگي 10 برابر بيش از مردان است و دلايل متعددي براي تفاوت طول عمر زنان و مردان ذكر شده است؛ بطور مثال زنان داراي كروموزوم X‌ پشتيبان هستند و نيمي از سلول‌هاي بدن زن داراي كروموزوم X‌ فعال از مادر و نيمي ديگر از پدر است كه در زمان بروز نقص در يك كروموزوم، نيمي ديگر بدون آسيب باقي مي‌ماند. نتيجه اين مطالعه در مجله Current Biology منتشر شده است.

ادامه نوشته

شکل13- دفورميتي هاگلوند

دفورميتي هاگلوند

دفورميتي هاگلوند يک برجستگي روي سطح فوقاني قسمت خلفي کالکانئوس است. اين حالت ممکن است در هر فردي اتفاق بيفتد، ولي در زناني که در دهه 20 زندگي خود هستند، بيشتر ديده مي‌شود. فشار مداوم ناشي از اين دفورميتي يا ناشي از کفش نامناسب، مي‌تواند باعث التهاب و تورم بين استخوان کالکانئوس و تاندون آشيل شود که به بورسيت رتروکالکانئوس مي‌انجامد. در بيماراني که بورسيت دارند، اريتم و تورم روي بورس و تندرنس در لمس مستقيم ديده مي‌شود. هدف از درمان دفورميتي هاگلوند با يا بدون بورسيت، عبارت است از کاهش فشار و التهاب از طريق پوشيدن کفش‌هاي پشت‌باز، داروهاي ضد التهاب يا مسکن، و تزريق کورتيکواستروييد (تزريق تحت هدايت سونوگرافي ارجح است تا از آسيب به تاندون آشيل جلوگيري شود). فيزيوتراپي هم مي‌تواند به کاهش درد کمک کند. در موارد مقاوم به درمان، ممکن است به جراحي جهت برداشت دفورميتي هاگلوند نياز باشد.

تصویر90- خطوط گورخری ناشی از درمان با پامیدرونات

خطوط گورخری ناشی از درمان با پامیدرونات

توضیحات در ادامه مطلب

ادامه نوشته

همایش511- نوزدهمین کنگره سراسری و چهارمین کنگره بین المللی انجمن علمی تخصصی باروری و ناباروری

برگزار کننده: انجمن علمی تخصصی باروری و ناباروری ایران
زمان برگزاری: ۱ الی ۳ خرداد ۱۳۹۲
ارسال خلاصه مقالات: ۳۰/۹/۱۳۹۱
مکان برگزاری: تهران

سایت همایش

ادامه نوشته

همایش510- پنجمین کنگره بین المللی بهداشت باروری و خانواده، منوپوز آندروپوز

برگزار کننده: مرکز تحقیقات بهداشت باروری و ناباروری دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
زمان برگزاری: ۶ الی ۸ دی ۱۳۹۱
مکان برگزاری: تهران

سایت همایش

ادامه نوشته

همایش509- دوازدهمین سمینار دانشجویی کشوری دانش و تندرستی

برگزار کننده: دانشگاه علوم پزشکی شاهرود
زمان برگزاری: ۷ الی ۸ اسفند ۱۳۹۱
ارسال خلاصه مقالات: ۳۰/۱۰/۱۳۹۱
مکان برگزاری: شاهرود

سایت همایش

ادامه نوشته

..::::  گردو خطر ابتلا به سرطان سينه را کاهش مي‌دهد  ::::..

بررسي‌ها نشان مي‌دهد که مصرف گردو مي‌تواند خطر ابتلا به سرطان سينه را کاهش دهد. مصرف گردو مي‌تواند ارزش دارويي زيادي داشته باشد؛ به درمان سردرد کمک کند، از تاسي جلوگيري کرده و در باروري نيز موثر است. در حال حاضر، يک تحقيق جديد نشان داده است که خوردن مقدار مناسب گردو به عنوان بخشي منظم از رژيم غذايي ممکن است خطر ابتلا به سرطان سينه را در زنان کاهش دهد. محققان دانشگاه مارشال اظهار كردند: مصرف روزانه يك دوز گردو که در حدود 57 گرم در روز براي هرفرد است ، از رشد تومورهاي سرطاني سينه جلوگيري مي‌کند. دانشمندان اين تحقيقات را بر روي موش‌ها انجام داده و با موفقيت روبرو شدند. محققان دريافتند: رژيم غذايي حاوي گردو مي‌تواند فعاليت چندين ژن را که مربوط به سرطان سينه است در موش و انسان تغيير دهد. گردو سرشار از امگا 3، اسيدهاي چرب، آنتي اکسيدان ها و فيتوسترولها است. نتايج اين مطالعه نشان داد افزايش مصرف گردو به عنوان بخشي از يک رژيم غذايي سالم به کاهش خطر ابتلا به سرطان در نسل‌هاي آينده کمک مي‌کند. اين مطالعه در مجله Nutrition and Cancer منتشر شده است.

ادامه نوشته