سيروز دوازدهمين علت عمده مرگ در ايالات متحده است. اين بيماري مسئول 29,165 مورد مرگ در سال 2007 بوده که ميزان مرگومير آن 7/9 مورد به ازاي هر 100,000 نفر است. سيروز عامل خطري عمده در ايجاد کارسينوم هپاتوسلولار است که بروز اين بدخيمي از سال 2005-1975سه برابر شده است. ويژگيهاي باليني سيروز از زمانهاي قديم شناخته شده بودند. لوح پاپيروس ابرس(1) که حدود 2600 سال قبل از ميلاد مسيح نوشته شده است آسيت را توصيف ميکند که با «سفتي کبد» و مصرف بيش از حد الکل همراهي دارد. علايم و نشانههاي سيروز جبران نشده شامل تورم شکم، يرقان و خونريزي گوارشي است. حساسيت اين يافتهها از 96-31 متغير است. يافتههاي معاينه فيزيکي شامل کوچک شدن و ندولاريته کبد، اسپلنومگالي، آسيت، اتساع وريدهاي جدار شکم، آنژيوم عنکبوتي، اريتم پالمار، ادم محيطي و آستريکسي است. بيماران ممکن است به صورت تصادفي در آزمايشات تشخيص داده شوند. افزايش سطح ترانس آمينازهاي کبدي (همانند آلانين ترانس آميناز و آسپارتات ترانس آميناز)، مطرح کننده آسيب مستمر هپاتوسيتها هستند، با وجود اين، آنزيمهاي فوق ممکن است در بيماري پيشرفته کبدي طبيعي باشند. افزايش زمان پروترومبين (PT) يا نسبت نرمال شده بينالمللي (INR) ميتواند کاهش قابليت کبد را در سنتز عوامل انعقادي نشان دهد. ترومبوسيتوپني ميتواند سکستراسيون طحالي را نشان دهد. سطح بيليروبين تام نيز ممکن است افزايش يافته باشد. اعتياد به الکل و هپاتيت ويروسي، شايعترين علل سيروز هستند. هرچند که بيماري کبد چرب غيرالکلي اهميت روزافزوني يافته است. فهرست کاملتري از علل زمينهساز سيروز در جدول 1 فهرست شدهاند. تعيين علت سيروز اهميت دارد چرا که درمان بيماري زمينهاي آن (همانند عفونت هپاتيت B) ميتواند از آسيب بيشتر کبد جلوگيري کند.
PDF متن کامل مقاله HTML متن کامل مقاله