..::::  رابطه ميان سديم، کلسيم و ضربان قلب  ::::..

محققان کانادايي به تازگي و براي نخستين بار اعلام کردند يکي از مکانيسم‌هاي مولکولي که ضربان سلول‌هاي قلبي را با کنترل حرکت سديم در خارج از سلو‌ل‌ها تنظيم مي‌کند، با کلسيم نيز ارتباط دارند. اين کشف جديد، نوري است در روند اين پروسه مهم فيزيولوژيکي که شايد علت اصلي آريتمي‌هاي تهديدکننده حيات و هدف‌هاي درماني احتمالي آنها را روشن کند. پژوهشگران اين مطالعه درنهايت ناباوري پروتئيني را کشف کرده‌اند به نام «کالمودولين» که به کانال سديم باند مي‌شود و آن را باز نگه‌ مي‌دارد، اما برعکس، يون‌هاي کلسيم ارتباط ميان پروتئين و کانال را تنظيم مي‌کنند، به اين ترتيب که کلسيم باعث مي‌شود پروتئين به داخل کانال قلاب شده، آن را باز نگه دارد و اجازه دهد تا سديم رد شود. به گزارش سپید، مشکل وقتي ايجاد مي‌شود که با موتاسيون‌هاي ژني شکل کانال در طرفي که پروتئين باند مي‌شود تغيير کند و باز و بسته‌شدن آنها را تحت‌تاثير قرار دهد، به اين ترتيب جريان سديم به سلو‌ل‌هاي عضله مختل شده و ضربان قلب منظم نخواهد بود. نتايج اين مطالعه راه را براي ساخت داروهاي جديد هموار خواهد کرد.

ادامه نوشته

..::::  سلول‌هاي بنيادي، موفق در ترميم قلب‌هاي شکسته  ::::..

براي نخستين بار پژوهشگران سلول‌هاي بنيادي را از يک بيمار گرفته و به خود او تزريق کرده‌اند تا عضله قلبش را که طي حمله قلبي صدمه ديده بود،‌ ترميم کنند. اين روند درماني توسط محققان آمريکايي در نشريه لنست معرفي و در آن از 17 بيماري نام برده شده که سلول‌هاي قلبي خودشان را از سلول‌هاي بنيادي خودشان گرفته، رشد داده و به آنها تزريق کرده، درنتيجه در طول يک سال تا 50 درصد صدمات عضلات قلبي‌شان برطرف شد. در مقابل، 8 بيماري که درمان معمول را دريافت داشته بودند، هيچ تغييري نکردند. درواقع محققان سلول‌هاي بنيادي طبيعي شفادهنده را از قلب گرفته و پرورش دادند و دوباره آنها را به قلب مجروح تزريق کردند تا اسکار ايجاد شده در اثر حمله قلبي ترميم شود. نکته قابل‌توجه آنکه اين بيماران افزايش عظيمي در عضله زنده قلب نيز پيدا کردند. احياي بافت زنده يا رشد دوباره بافت ازدست‌رفته، آنچه که در اين پروسه درماني به دست آمد، موضوعي بود که باعث حيرت شد و دلگرم‌کننده بود. محققان سلول‌هاي بنيادي را با بيوپسي گرفتن از بافت قلب بيماران به دست آوردند و آنها را در آزمايشگاه گسترش دادند و سلول بنيادي از آنها استخراج کردند. درنهايت پس از يک سال مشخص شد بيماران دريافت‌کننده سلول بنيادي به‌طور متوسط تا 60 درصد بهبود اسکار قلبي را نشان دادند.

ادامه نوشته

..::::  براي عفونت سينوس‌ها،آنتي‌بيوتيک لازم نيست  ::::..

همه مي‌دانيم که عفونت سينوس‌ها کسل‌کننده و دردناک هستند و به معناي واقعي کلمه سردرد ايجاد مي‌کنند. درنهايت نيز مصرف آنتي‌بيوتيک پاياني است بر تمام رنج‌ها اما براساس يک مطالعه جديد که توسط محققان مدرسه پزشکي دانشگاه واشنگتن انجام شده، آنتي‌بيوتيک تجويزي به‌وسيله پزشکان اثري بيشتر از پلاسبو براي کاهش علايم عفونت ندارد و بيماران نيز با خوردن آنتي‌بيوتيک علايم خود را سريع‌تر کاهش نمي‌دهند. درواقع نتيجه تحقيقات نشان مي‌دهد آنتي‌بيوتيک‌ها براي عفونت اوليه سينوس لازم نيستند و بيشتر بيماران خودبه‌خود بهتر خواهند شد. در اين مطالعه پژوهشگران 166 بزرگسال مبتلا به علايم عفونت حاد سينوس را مورد ارزيابي قرار دادند و آنها را به صورت تصادفي به دو گروه دريافت‌کننده آموکسي‌سيلين يا پلاسبو به مدت 10 روز تقسيم کردند. همچنين تمام آنها براي تسکين درد و تب، از استامينوفن استفاده کردند. همچنين يک دکونژستان و ضدسرفه و اسپري بيني سالين نيز براي آنها تجويز شد. به گزارش سپید، درنهايت در ارزيابي‌هاي بيشتر هيچ تفاوتي ميان دو گروه ديده نشد و به نظر مي‌رسد سينوزيت با گذشت زمان خودبه‌خود بهتر خواهد شد. پس بهتر است از تجويز نامناسب آنتي‌بيوتيک‌ برحذر بود.

ادامه نوشته

..::::  خانم‌هاي باردار هم مي‌توانند شيمي‌درماني شوند  ::::..

محققان خبرهاي دلگرم‌کننده‌اي براي زناني دارند که حين بارداري متوجه مي‌شوند به بيماري سرطان مبتلا شده‌اند. مطالعات پيشنهاد مي‌کنند که اين زنان مي‌توانند تقريبا مانند بيماران سرطاني ديگر در دوران بارداري هم تحت درمان مربوطه قرار گيرند، درحالي که کمترين خطر را براي جنين?شان داشته باشد. در مجموع تنها حدود يک‌هزارم زنان باردار با اين وضع دشوار مواجه مي‌شوند، اما پزشکان از آن بيش از اندازه واهمه دارند، زيرا خطر سرطان با سن بالا مي‌رود و بيشتر زنان زمان بچه‌دارشدن خود را دائم عقب مي‌اندازند. پزشکان همواره نگران بوده‌اند که چگونه ميان درمان زن باردار مبتلا به سرطان و حفظ جنين وي تعادل برقرار کنند، اما حالا مشخص شده که درمان سرطان در بعضي شرايط خاص در زنان باردار ايمن است.
مطالعات مختلفي که در اين زمينه انجام شده حاکي از آن است که کموتراپي پس از تريمستر اول امکان‌پذير است، البته بايد جنين به?صورت با اولتراسوند بررسي شوند که آيا رشدشان به خوبي پيش مي‌رود. راديوتراپي نيز بهتر است در تريمستر اول و دوم انجام شود زماني که جنين به اندازه کافي کوچک است تا بتواند با يک پوشش سربي پوشانده شود. از سوي ديگر ختم بارداري شانس بقاي مادر را افزايش نمي‌دهد. البته نوع سرطان هم خود موضوع مهمي است. در يک مطالعه مشخص شد زنان مبتلا به سرطان‌هاي خون ممکن است بخواهند بارداري خود را در اوايل دوره خاتمه دهند، زيرا درمان اين نوع سرطان نمي‌تواند به تاخير افتد. البته شايد پزشکان تمايل داشته باشند بارداري را در زنان مبتلا به سرطان‌هاي سرويکس يا تخمدان حفظ کنند، البته اگر امکان داشته باشد.
نکته ديگر آنکه با توجه به مشکلات فراواني که گريبان‌ نوزادان نارس را خواهد گرفت، مانند مشکلات شناختي، بهتر است نوزادان مادران مبتلا به سرطان تا حد امکان نگاه داشته شوند و به موقع متولد شوند. محققان اميدوارند انتشار نتايج مطالعات انجام شده در اين زمينه به پزشکان کمک کند تا روند درمان بيماران باردار مبتلا به سرطان خود را تغيير داده و تا حد امکان به بقاي مادر و جنين کمک کنند. ختم بارداري هميشه ضروري نيست و مي‌توان اميد داشت که اين مادران نيز با به پايان رساندن دوران بارداري خود، فرزند خود را در آغوش بگيرند. در اين زمينه پژوهشگران توضيح مي‌دهند که به نظر مي‌رسد جفت مانند يک فيلتر براي داروهاي شيمي‌درماني عمل و آثار آنها را روي جنين محدود مي‌کند، به اين ترتيب يک معجزه رخ مي‌دهد که يک مادر طاس در اثر شيمي‌درماني به کودکي که سري پر از مو دارد، زندگي مي‌بخشد.
به گزارش سپید،
وقتي در اين رابطه با مادران صحبت مي‌شود، آنها نيز بسيار خوشحالند که مي‌توانند حين درمان سرطان، کودک خود را داشته باشند تا اميدي باشد براي روزهاي بهتر. با بررسي‌هاي انجام شده، کودکان متولد شده از اين مادران نيز تفاوت چنداني با خواهر يا برادران خود نخواهند داشت و شايد تنها کمي وزن موقع تولدشان کمتر باشد، اما به نظر نمي‌رسد از نظر هوش و سلامت عمومي با ديگران تفاوت عمده‌اي داشته باشند. در هر صورت با توجه به آنکه مي‌دانيم شيمي‌درماني کاملا ايمن نيست، نبايد زنان باردار را از لذت مادرشدن محروم کرد و بهتر است براي هر يک با توجه به سلامت کلي و نوع سرطان آنها تصميم‌گيري کرد.

ادامه نوشته

..::::  خطر بیش فعالی در كمین كودكان مبتلا به خرخر شبانه  ::::..

پژوهشگران می گویند خرخر و ایست تنفسی كودكان در خواب ممكن است در آینده به بیش فعالی رفتاری منجر شود. كودكانی كه خرخر می كنند یا در طول شب از اختلالات تنفسی رنج می برند، ممكن است در آینده دچار مشكلات رفتاری شوند. در این مطالعه دانشمندان عادات خواب و رفتارهای 11 هزار كودك انگلیسی را بررسی كردند. دكتر 'كارن بونوك'، سرپرست تیم پژوهشی گفت كه اختلالات در خواب می تواند موانعی در پرورش مغز كودكان ایجاد كند.
بر اساس ارزیابی های صورت گرفته از هر ده كودك یك نفر به طور مداوم در طول خواب شب خرخر می كند و حدود 2 تا 4 درصد از ایست تنفسی در خواب رنج می برند. معمولا بزرگی لوزه ها و لوزه سوم از عوامل اختلالات تنفسی در طول خواب شبانه برشمرده می شوند. این اختلالات در بزرگسالان منجر به خستگی مفرط در طول روز می شود و در بعضی از مطالعات نشانه هایی وجود دارد مبنی بر اینكه در كودكان ممكن است منجر به اختلال‌ 'كم‌ توجهی‌ ـ بیش‌ فعالی'‌ شود.
اختلال كم توجهی - بیش فعالی یك‌ نوع‌ رفتار خاص‌ در كودكان‌ است به‌ طوری‌ كه‌ این‌ گروه از كودكان‌ تنها می‌توانند برای‌ مدت‌ كوتاهی‌ روی‌ یك‌ موضوع‌ خاص‌ تمركز كنند و‌ گاهی‌ حركات‌ و رفتار كنترل‌ نشده‌ای‌ را به‌ طور ناگهانی‌ از خود بروز می‌دهند. اما تحقیقات اخیر به اندازه كافی گسترده بوده و به همین دلیل نتایج شفاف تری را در بر داشته است. در ابتدای این تحقیقات، به والدین پرسشنامه ای داده شد تا بتوانند به مدت شش یا هفت سال، میزان خرناس كشیدن یا ایست تنفسی فرزندانشان در خواب را در آن ثبت و آن را با ارزیابی های خود از رفتار كودكان مقایسه كنند. دكتر 'بونوك' از كالج پزشكی 'آلبرت اینشتین' در دانشگاه 'یشیوا' در نیویورك گفت كودكانی كه در حین خواب دچار اختلالات تنفسی می شوند، بین 40 تا 100 درصد امكان دارد تا سن هفت سالگی دچار 'مشكلات رفتاری عصبی' می شوند. به عقیده او مشكلات تنفسی در حین خواب از چند طریق موجب مشكلات رفتاری می شود. هنگامی كه تنفس متوقف می شود، اكسیژن كافی به مغز نمی رسد كه این به نوبه خود 'روند ترمیم و بازسازی' خواب را مختل كرده و موجب عدم تعادل در مواد شیمیایی مغز می شود. وی گفت: تا به حال به شواهد محكمی مبنی بر اینكه اختلالات تنفسی در طول خواب منجر به مشكلات رفتاری نظیر پیش فعالی شود، دست پیدا نكرده بودیم. اما این تحقیقات به وضوح نشان می دهد كه نه تنها علایم مشكلات تنفسی پیش از اختلالات رفتاری خود را نشان می دهد بلكه شدیدا باعث بروز این اختلالات نیز می شود'
به گزارش ایرنا،
'ماریان دیوی'، كارشناس اختلالات تنفسی كودكان می گوید: اینگونه مشكلات در كودكان اغلب به عنوان دلیلی برای بروز مشكلات رفتاری شناخته نمی شود. وی افزود: والدین معمولا ارتباط این دو را تشخیص نمی دهند و هنگامی كه این علایم را به پزشك عمومی گزارش می دهند، برچسب اختلال‌ كم‌ توجهی‌ ـ بیش‌ فعالی‌ به آنها داده می شود. گاهی اوقات پزشك برای درمان كم خوابی كودكان دارو تجویز می كند. این تحقیقات كه در نشریه آمریكایی 'طب كودكان ' منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  كودكان آسمي بيشتر در معرض ابتلا به زونا هستند  ::::..

در يك مطالعه جديد معلوم شد كودكان مبتلا به آسم بيشتر با خطر ابتلا به زونا مواجه هستند. ويروس «واريسلا زوستر» از خانواده ويروس تبخال و عامل ايجاد آبله مرغان است كه بعد از ابتلا به آبله ‌مرغان و بهبود اين بيماري در بدن فرد مبتلا به صورت نهفته در مسير رشته‌هاي عصبي بيرون از نخاع باقي مي‌ماند و اگر در شرايط خاص فعاليت مجدد آن در بدن شروع شود، منجر به بروز بيماري زونا مي‌شود. ويروس‌ زونا يا «هرپس زوستر» از طريق‌ قطره‌هاي‌ ريز در هوا يا تماس‌ با ضايعات‌ پوستي از فرد بيمار، منتقل مي‌شود. متخصصان آمريكايي مي‌گويند در اين كشور سالانه تقريبا يك ميليون مورد ابتلا به ويروس زونا تشخيص داده مي‌شود اما معمولا اين بيماري مردان و زنان بالاي 60 سال و يا افرادي را كه به طور غيرطبيعي سيستم ايمني بدنشان ضعيف است را گرفتار مي‌سازد. به گزارش ایسنا، دكتر يانگ جوهن متخصصان كودكان در مركز اطفال مايوكلينيك در روچستر خاطرنشان ساخت: ما در اين مطالعه اطلاعات پزشكي مربوط به 277 بيمار زير 18 سال را كه بين سالهاي 1996 تا 2001 ميلادي سابقه ابتلا به مراحلي از زونا را داشتند را ‌به دقت ارزيابي كرديم. جوهن تاكيد كرد: در اين آزمايشات متوجه شديم بيماران مبتلا به آسم در مقايسه با بيماراني كه سابقه ابتلا به اين بيماري را نداشتند 2/2 برابر بيشتر با خطر ابتلا به زونا مواجه بودند. اين يافته در نشست سالانه آكادمي آلرژي، آسم و ايمونولوژي آمريكا در ايالت فلوريدا ارائه شده است.

ادامه نوشته

..::::  پاتوژن‌ها در کمتر از 30 دقيقه دستگير مي‌شوند  ::::..

به تازگي توسط مهندسان پزشکي در Cernell ايالات متحده دستگاه قابل‌حملي ساخته شده که يک آشکارساز دستي پاتوژن است و به مراقبان سلامت و مسوولان دخيل در امر بهداشت و درمان در سراسر جهان کمک مي‌کند تا پاتوژن‌هايي را همچون توبرکلوز، گونوره و HIV به آساني تست کرده و به جاي روزها منتظر جواب ماندن، در کمتر از 30 دقيقه نتايج مربوطه را دريافت دارند و امر درمان بيماران را با سرعت بيشتري آغازکنند. همچنين از دقت و کارايي بالاي اين دستگاه نيز اطمينان خاطر داشته باشند.
محقق اصلي اين مطالعه مدعي است با استفاده از DNA مصنوعي، آنها توانسته اند نمونه‌هاي ريز DNA، RNA يا پروتئين‌هاي پاتوژن را تقويت کرده و مورد استفاده قرار دهند. مهندسان اين مطالعه دستگاه جديد خود را به عنوان چيزي شبيه به سازنده بازي لگو در سطح مولکولي توصيف مي‌کنند، زيرا رشته‌هاي تکي DNA با موارد ديگر که کدهاي ژنتيکي مکمل دارند، جفت مي‌شوند، به اين ترتيب مهندسان مي‌توانند رشته‌هايي را که با يکديگر جفت مي‌شوند سنتز کرده تا شکل‌هاي جديد ساخته شوند.
اين آشکارساز پاتوژن از شکل Y استفاده مي‌کند که در آن يک رشته DNA يا آنتي‌بادي به قاعده Y مي‌چسبند تا پاتوژن را شناسايي و دستگير کند. از سوي ديگريک مولکول چسبيده به يکي از بازوهاي بالايي Y، مولکول‌هاي مشابه را که در نمونه شناسايي کرده در حضور نور ماوراي‌بنفش نشان مي‌دهد. اين پروسه به اين معناست که با ارائه يک نمونه حاوي Y-DNA و يک پاتوژن (مانند توبرکلوز که روي بازوي آن به طور مصنوعي کار گذاشته شده) به اشعه ماوراي‌بنفش، مولکول‌هاي بازوهاي بالايي با هم مرتبط شده، رشته‌هاي طولاني را شکل داده، سپس توده‌هاي بزرگ‌تر را مي‌سازند. سپس اين چيپ ابداعي توده و بار نمونه را اندازه مي‌گيرد. در حضور پاتوژن نتايج به سادگي قابل شناسايي است. يعني اگر توده و بار نمونه بيشتر شود، يعني پاتوژن وجود دارد و اگر کمتر شود، يعني واکنش رشته‌اي برقرار نشده و پاتوژن حضور ندارد.
به گزارش سپید، اين چيپ مي‌تواند به‌طور امکان‌پذيري به‌وسيله يک تلفن موبايل کنترل شود. از آنجا که تشخيص سريع و قابل‌قبول از اين طريق امکان‌پذير شده، مهندسان اين پروژه کيتي را طراحي کرده‌اند که در کشورهاي در حال توسعه مي‌تواند در هر شرايط آب‌وهوايي کار کند. با ابداع اين وسيله به نظر مي‌رسد ديگر دوران انتظار به سرآمده و همگان در سراسر دنيا مي‌توانند با استفاده از آن، پاتوژن‌ها را سريع‌تر تشخيص داده و ديگر نيازي به داشتن آزمايشگاه‌هاي مجهز نيز نباشد. اين تحقيق با کمک 20 ميليون دلاري موسسه خيريه بيل و مليندا گيتس انجام شده و 12 تيم تحقيقاتي روي آن کار کرده‌اند.

ادامه نوشته

..::::  پيش‌بيني زايمان زودرس با يک اشاره  ::::..

دانشمندان و پزشکان دو دستگاه جديد ابداع کرده‌اند که مي‌تواند پيش‌بيني تولدهاي پره ماچور را با دقت بيشتري انجام و آن را ارتقا دهد. اين دو دستگاه نوآورانه با ارزيابي سرويکس زنان باردار، خطر زايمان زودرس را در آنها تعيين مي‌کند. درواقع با استفاده از ايمپالس‌هاي الکتريکي که مي‌فرستد، مقاومت بافت را در سرويکس مي‌سنجد. در يک کارآزمايي انجام شده، 500 زن وارد مطالعه شده که 300 نفر از آنها به علت داشتن سابقه زايمان زودرس در معرض خطر بيشتر قرار داشتند. 200 نفر باقيمانده سابقه‌اي از اين نظر نداشتند. در نهايت مشخص شد اين دو دستگاه با دقت بالايي مي‌توانند به زنان باردار براي پيش‌بيني داشتن احتمال زايمان زودرس کمک کند. اگر اين دو دستگاه در کارآزمايي‌هاي ديگر هم نشان دهند که دقيق هستند، پزشکان مي‌توانند مراقبت از زنان در معرض خطر زايمان زودرس را ارتقا دهند و آنها را سريع‌تر درمان کرده يا به يک مرکز مجهزتر بفرستند. در آناليزهاي انجام شده، اين دو دستگاه نشان دادند که مي‌توانند به خوبي از عهده پيش‌بيني زايمان زودرس برآيند و اميدبخش زنان در معرض خطر زايمان زودرس باشند.

ادامه نوشته

..::::  پزشکي کاشتني مي‌شود  ::::..

دارودرماني از طريق کنترل از راه دور به جاي تزريق درست است! محققان ميکروچيپ‌هايي را در 7 زن مبتلا به استئوپورز کاشتند که مي‌تواند دوز درست دارو را براي درمان بيماري‌شان، يک بار در روز و بدون آنکه نياز باشد براي ويزيت پزشکشان از خانه خارج شوند، به آنها تحويل دهد. پزشکي کاشتني يک موضوع داغ و جديد در امر درمان بيماران است که مي‌تواند دوز درست دارو را در زمان مقرر تحويل بيماران دهد. البته ميکروچيپ ابداعي اولين در نوع خود است که به صورت بي‌سيم در بدن بيمار کاشته شده و از راه دور کنترل مي‌شود. اگر اين چيپ از آزمون‌ها سربلند بيرون آيد، اين ايده که پزشکان روزي با فشردن يک دکمه، دوز دارو را تغيير ‌دهند، امکان‌پذير خواهد شد. درحال?حاضر اين ميکروچيپ‌ کاشتني در زنان مبتلا به پوکي‌استخوان امتحان شده، اما مي‌تواند در شرايط ديگر نيز مورد استفاده قرار گيرد. محققان اين ابداع را مانند «پيشتازان فضا» توصيف مي‌کنند زيرا تنها با فرستادن يک سيگنال در وراي موج خاص راديويي، دارو وارد بدن بيمار مي‌شود.

ادامه نوشته

..::::  کليه الگوي قلب مي شود  ::::..

شرکت «مدترونيک» به‌تازگي اعلام کرد کارآزمايي جديدي را با سيستم قطع عصب رنال خود به نام «Symplicity» در بيماران مبتلا به نارسايي مزمن قلبي آغاز کرده است. سيستم Symplicity که يکي از نوآورانه‌ترين رويکردها براي درمان هيپرتانسيون در سال‌هاي اخير است، حاوي يک کاتتر قابل‌انعطاف و ژنراتور اختصاصي است که حين عمل اندوواسکولار براي قطع شريان‌هاي کليوي با استفاده از انرژي راديوفرکانس کم قدرت مورداستفاده قرار مي‌گيرند. نتيجه حاصل از آن کاهش فعاليت بيش از حد سيستم عصبي سمپاتيک است. به گزارش سپید، انديکاسيون اصلي اين دستگاه درمان پرفشاري خون مقاوم است، اما مدترونيک به دنبال گسترش موارد استفاده از اين دستگاه در کارآزمايي‌هاي جديد است تا بيماران مبتلا به نارسايي مزمن قلبي و نارسايي کليوي نيز از آن بهره ببرند. اين سيستم به جاي بلوک‌کردن سيستم رنين-آنژيوتانسين- آلدوسترون که داروهاي مرسوم مانند مهارکننده‌هاي ACE آن را انجام مي‌دهند به قطع عصب کليوي پرداخته و به کاهش انتخابي همکاري کليه در امر تنظيم فشارخون مي‌پردازد.

ادامه نوشته

..::::  يک قدم نزديک‌تر به تشخيص ويروس‌ها  ::::..

دانشمندان انگليسي تکنيکي را ابداع کرده‌اند که مي‌تواند پايه تشخيصي غيرتهاجمي آدنوويروس‌ها (ويروس مسوول گروه بزرگي از بيماري‌هاي شايع) را تشکيل دهد. اين تکنولوژي حسگر زيستي که توسط دانشمندان انگليسي در دانشگاه ليدز طراحي شده، نه‌تنها حضور ويروس را تشخيص مي‌دهد، بلکه گونه اختصاصي و تعداد ذرات ويروس را نيز نشان مي‌دهد. در روش‌هاي رايج کنوني انجام تست براي ويروس‌ها پيچيده است،‌ زمان مي‌برد و به مواد و لوازم خاص براي تشخيص DNA آنها نياز دارد، اما با استفاده از اين روش جديد، تست براي ويروس‌ها مي‌تواند سريع‌تر، آسان‌تر و کم‌هزينه‌تر انجام شود. براي بيماران نيز اين روش، يعني درمان سريع‌تر. در واقع براي نخستين بار است که به جاي دنبال مواد ژنتيکي ويروس گشتن، وجود تمام ويروس تشخيص داده شده و تعداد ذرات ويروس روي يک چيپ آزمايشگاهي شمرده مي‌شود. به گزارش سپید، اين روش با استفاده از آنتي‌بادي‌هاي چسبيده به يک حسگر الکتريکي کار مي‌کند و با اندازه‌گيري تغييرات حسگر، مي‌توان تعداد ذرات ويروس را شمرده و نوع ويروس را نيز براساس پاسخش تشخيص داد. هر دوي اين موارد، پيشرفت‌هاي قابل‌ملاحظه‌اي به شمار مي‌روند.

ادامه نوشته

..::::  پیشرفته ترین دارو برای محافظت از مغز پس از سکته مغزی کشف شد  ::::..

دانشمندان موسسه تحقیقاتی تورنتو غربی (TWRI) ، دارویی را تولید کردند که از مغز در برابر اثرات مخرب سکته مغزی در محیط آزمایشگاه محافظت می کند. به گزارش بنیان، دانشمندان موسسه تحقیقاتی تورنتو غربی (TWRI) ، دارویی را تولید کردند که از مغز در برابر اثرات مخرب سکته مغزی در محیط آزمایشگاه محافظت می کند. این دارو در حال توسعه برای چند سال آینده است. تا کنون این دارونسبت به داروهای کاهش دهنده آسیب ناشی ازسکته مغزی ، به مرحله پیشرفته تری رسیده است. بیش از 1000 مطالعه توسط دانشمندان سراسر جهان به منظورتوسعه چنین دارویی تا مرحله ای که بتوان در انسان استفاده شود با شکست مواجه شده است. اکنون این دارو توسط تیم TWRI برای رسیدن به یک اثر محافظتی برعصب در مغز پیچیده پستانداران، توسعه یافته است.
این مطالعه که درمجله Nature منتشر شده است، نشان می دهد که چگونه دارویی به نام" مهارکننده PSD95 "مانع از مرگ سلول های مغزی و حفظ عملکرد مغز پس از سکته مغزی می شود. دکتر Michael Tymianski ، محقق ارشد  TWRI و محقق اصلی این مطالعه  گفت: "ما به داشتن درمانی برای سکته مغزی نزدیک تر شده ایم". سکته مغزی عامل اصلی مرگ و میر و ناتوانی در سراسر جهان است و ما معتقدیم که درحال حاضر باید راهی برای کاهش اثرات مخرب آن بیابیم."
در طول سکته مغزی، مناطقی از مغز دچار کمبود خون و اکسیژن می شوند. این باعث ایجاد توالی پیچیده ای از واکنش های شیمیایی در مغزشده، که می تواند منجر به اختلال عصبی و یا مرگ شود. مهارکننده PSD95 با جلوگیری از وقوع این واکنش های عصبی از مغز محافظت می کند.
دراین مطالعه از یک خرس ژنتیکی که ازنظر آناتومیکی و رفتاری به انسان شباهت دارد، به عنوان یک مدل ایده آل برای تعیین مفید بودن درمان در بیماران استفاده شده است. آسیب های مغزی درحیواناتی که با مهارکننده PSD95 پس از سکته مغزی تحت درمان قرار گرفتند تا حد زیادی کاهش یافت که نشان دهنده حفظ عملکرد عصبی است. این پیشرفت ها در حالات مختلفی از سکته مغزی شبیه سازی شده انسان مشاهده شد. این بهبود هنگامیکه درمان دارویی با درمان های معمولی (بازکردن مجدد انسداد عروق مغز) ترکیب شد نیزمشاهده شد. دکتر Tymianski گفت: "امیدواریم که که این داروی جدید را بتوان همراه با درمان های دیگر، از قبیل داروهای ترومبولیتیک برای بازگرداندن جریان خون به مغز، به منظور کاهش اثر سکته مغزی در بیماران استفاده کنیم و گام بعدی ما تایید این نتایج در یک کارآزمایی بالینی بر روی انسان است."

ادامه نوشته

..::::  4 واکسن آنفولانزا در یک محصول  ::::..

این واکسن چهار ارزشی FluMist  برای مقابله با دو سویه آنفولانزا A و دو سویه از آنفلوانزای B ساخته شده است. به گزارش بنیان، مقامات بهداشت فدرال به اولین واکسن محافظت کننده دربرابر چهارسویه متداول آنفولانزا ، که یک لایه حفاظتی دیگر را در برابر ویروس آنفلوانزا ایجاد می کند، تاییدیه دادند. این واکسن چهار ارزشی FluMist  برای مقابله با دو سویه آنفولانزا A و دو سویه از آنفلوانزای B ساخته شده است. سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) استفاده ازاین واکسن را برای افراد سنین 2 تا 49 سال تایید کرد. قبلا همه واکسن ها شامل دو سویه از آنفولانزا A و یک سویه از آنفلوانزا B بودند که سالانه توسط متخصصان پزشکی بر اساس توانایی های بالقوه گسترش ویروس انتخاب می شدند.  FDA در بیانیه ای گفت: داشتن یک سویه اضافی ازآنفلوانزا B احتمال حفاظت واکسن در برابر بیماری را افزایش می دهد. مشابه به FluMist قبلی، این واکسن که سویه هایی از ویروس ضعیف شده است از طریق بینی اسپری می شود. دکتر Karen Midthun مدیر مرکز بیولوژیک FDA گفت: بیماری ناشی از ویروس آنفلوانزا B بر کودکان، به ویژه نوجوانان در سنین مدرسه، تاثیر می گذارد. شدت بیماری و مرگ ناشی از آنفلوآنزا به طور گسترده ای از فصلی به فصل دیگر متفاوت است. بین سال های 1976 و 2007، مرگ و میر مربوط به آنفولانزا بین  3هزار تا 49 هزار نفر برآورد شده است.

ادامه نوشته

..::::  ويتامين E استخوان‌ها را تضعيف مي‌كند  ::::..

متخصصان علوم پزشكي در ژاپن اعلام كردند ويتامين E مي‌تواند موجب تحريك سلولهايي شود كه حاصل آن ضعيف شدن و تحليل رفتن استخوان‌ها است. اين متخصصان به سرپرستي دكتر شوتاكرا از دانشگاه كيو در توكيو مي‌گويند: يافته جديد مي‌تواند كاربردهايي براي افرادي داشته باشد كه در حال حاضر از مكمل‌هاي ويتامين E استفاده مي‌كنند. متخصصان تشريح كردند كه حفظ تعادل بين سلولهاي تشكيل دهنده استخوا‌ن‌ها يا «استئوبلاست‌ها» و سلولهاي فرساينده استخوانها يا «اوستئوكلاست‌ها» موجب حفظ استحكام استخوانها مي‌شود. هرچند بررسي‌هاي پيشين نشان داده است كه ويتامين E مي‌تواند براي سلامت استخوانها مفيد باشد اما اين بار متخصصان ژاپني دريافتند كه خلاف اين فرايند ممكن است صحت داشته باشد چرا كه اين ويتامين ظاهرا توليد سلولهاي استئوكلاست (فرساينده استخوانها) را موجب مي‌شود. به گزارش ایسنا، دكتر روبرت گراهام يك متخصص آمريكايي در بيمارستان لنوكس هيل نيويورك نيز با اين فرضيه موافقت كرده و مي‌گويد: سلامت استخوانها يك فرايند پويا و يك كشمكش دائمي بين اوستئوبلاست‌ها و اوستئوكلاست‌هاست به همين دليل چگونگي تاثيرگذاري ويتامين E روي سلامت استخوان‌ها امري حياتي است.

ادامه نوشته

..::::  کيونکسا زير ذره‌بين FDA  ::::..

سازمان غذا و داروي آمريکا در نظر دارد در موردتاييد يا رد قرص‌هاي لاغري کيونکسا (Qnexa) تجديدنظر کند. پيش از اين داروي مذکور به‌دليل مشکل‌هاي قلبي و احتمال وقوع نقايص مادرزادي از سوي اين سازمان رد شده بود. هر چند اثربخشي کيونکسا در کاهش‌وزن به اثبات رسيده است، اين داروي توليد شده توسط شرکت ويووس (Vivus) به‌دليل عوارض ناخواسته احتمالي آن در سال 2010 از سوي سازمان غذا و داروي آمريکا رد شده بود، اما کميته مشورتي اين سازمان يافته‌هاي 2 ساله‌اي را بررسي خواهد کرد.
به زارش سپید،
کيونکسا ترکيب داروي مهارکننده اشتها يعني فنترمين (Phentermine) و يک داروي ضدتشنج/ضدميگرن به نام توپيرامات است. اين ترکيب دارويي به دنبال اثبات ارتباط آن با فشارخون بالاي ريوي و مشکل‌هاي دريچه‌اي قلبي از بازار مصرف جمع‌آوري شد. اين آثار ناشي از بخش «فن» يا «فن‌فلورامين» اين ترکيب دارويي است و بخش «فنترمين» بي‌تقصير است. طي 13 سال گذشته هيچ داروي لاغري جديدي به‌وسيله سازمان غذا و داروي آمريکا موردتاييد قرار نگرفته است. آنچنان که پيداست، زنيکال (Xenical) تنها داروي لاغري موردتاييد سازمان غذا و داروي آمريکا به‌خصوص براي استفاده درازمدت (يک‌سال) است.‌آوريل گذشته يک مطالعه انجام شده توسط ويووس نشان داد بيماران چاق تحت‌درمان با کيونکسا به‌طور متوسط در طول يک‌سال 22 پوند وزن کم کردند. به علاوه، فشارخون و سطح کلسترول آنها نيز کاهش يافت.
دکتر لوييس آرون، سرپرست برنامه کنترل وزن بيمارستان پرسبيترين نيويورک معتقد است ويووس اقدام درستي براي برطرف کردن نگراني‌هاي FDA در مورد ايمني کيونکسا انجام داده است. ويووس گزارش داده بود که کيونکسا ممکن است خطر لب‌شکري را در نوزاد زنان مصرف‌کننده اين دارو در دوران بارداري افزايش دهد، اما سرپرست برنامه کنترل وزن معتقد است مي‌توان با مطلع كردن زنان در مورد ممنوعيت مصرف کيونکسا در دوران بارداري، از بروز چنين مشکل‌هايي جلوگيري کرد. وي مي‌گويد: «پزشکان در مورد داروهاي کاهنده وزن مي‌دانند که بايد داروي درستي را براي افرادي که داوطلب مناسبي هستند، تجويز کرد. مثلا خطر مشکل‌هاي قلبي ناشي از مصرف کيونکسا بايد نسبت به افزايش خطر بيماري‌هاي قلبي در افراد چاق سنجيده شود.» آنچه مسلم است، هنوز هم گزينه‌هاي بيشتري براي درمان چاقي موردنياز است. براي کنترل فشارخون بالا، 120 دارو در 9 خانواده دارويي در دسترس است، اما گزينه‌ها در مورد داروهاي درمانگر چاقي محدود هستند.

ادامه نوشته

..::::  روش‌هاي نوين مصرف دارو  ::::..

در يک مطالعه کوچک، براي زنان مبتلا به پوکي استخوان شديد ميکروچيپ تعبيه شد و اين زنان مي‌توانستند با فشار يک دکمه داروهاي استخوان‌سازي را آزاد کنند. اين روش انتقال و آزادسازي دارو ممکن است در آينده براي درمان بيماري‌هاي مختلفي مورداستفاده قرار گيرد. اين ميکروچيپ‌هاي یک و نیم تا دو و نیم اينچي ميزان رضايت بيماران را از رژيم‌درماني خود افزايش مي‌دهد. اين بيماران پيش از اين ناچار به تحمل تزريقات روزانه بودند. مطالعه باليني روي 7 بيمار مبتلا به پوکي استخوان در دانمارک انجام شد و نخستين‌بار بود که طي مطالعه‌اي ميکروچيپ‌هاي با قابليت کنترل از راه دور مورداستفاده قرار مي‌گرفت. اين روش درماني بيماران را از سر و کار داشتن روزانه با بيماري نجات مي‌دهد.

ادامه نوشته

..::::  درخواست ثبت‌‌دارويي جديد در کوليت اولسراتيو  ::::..

سازمان غذا و داروي آمريکا برگه درخواست ثبت‌‌داروي جديد اوسريس (Uceris) را براي درمان عود کوليت اولسراتيو پذيرفته است. کوليت اولسراتيو يک بيماري مزمن و جدي است که در نتيجه پيدايش زخم و التهاب در طول سطح داخلي کولون بالغان جوان آثار منفي بر زندگي آنها دارد؛ زيرا التهاب ممکن است با عملکرد طبيعي کولون در تضاد باشد و باعث کرامپ، نفخ، اسهال، خونريزي، ضعف و کاهش‌وزن شود. اوسريس دارويي در دست تحقيق و يک کورتيکواستروييد غيرسيستميک (موضعي) و به شکل قرص خوراکي است که در آن از تکنولوژي مولتي‌متريکس استفاده کرده‌اند و چنان برنامه‌ريزي شده است که بودزونايد را به آهستگي در طول کولون آزاد و پخش کند. بودزونايد خاصيت ضدالتهابي موضعي دارد و در مقايسه با ساير کورتيکواستروييدها جذب سيستميک کمتري دارد.

ادامه نوشته

..::::  درخواست تاييد تدوگلوتايد  ::::..

شرکت داروسازي ان‌پي‌اس (NPS)، يک مرکز فعال در زمينه توليد داروهاي‌ اورفان براي درمان اختلال‌هاي آندوکرين و مشکل‌هاي گوارشي نادر اعلام کرده سازمان غذا و داروي آمريکا فرم درخواست ثبت‌‌داروي جديد مربوط به تاييد داروي گاتکس (Gattex) با نام ژنريک تدوگلوتايد (Teduglutide) را براي درمان بالغان مبتلا به نشانگان روده کوتاه پذيرفته است. نشانگان روده کوتاه، اختلال نادري است که با جذب ناکافي مايعات و موادغذايي در افرادي که بخش قابل‌توجهي از روده‌شان به دنبال ابتلا به بيماري خاص يا آسيب برداشت شده است، تشخيص داده مي‌شود. گاتکس يک آنالوگ نوترکيب پپتيد شبه گلوکاگون-2 انساني است. اين پپتيد در ترميم و بازسازي دستگاه گوارش دخيل است. به اعتقاد «فرانکوئزنادر»، مدير اجرايي شرکت داروسازي ان‌پي‌اس، قبول فرم درخواست ثبت‌‌داروي جديد مربوط به تاييد داروي گاتکس از سوي سازمان غذا و داروي آمريکا کمک بزرگي در بهبود وضعيت زندگي بيماراني است که از نشانگان روده کوتاه رنج مي‌برند. اين دارو نياز بيماران به تغذيه وريدي را کاهش مي‌دهد يا حذف مي‌کند. اطلاعات ارائه شده در فرم درخواست ثبت‌‌داروي جديد گاتکس، نتايج حاصل از 14 مطالعه باليني به پايان رسيده و يک مطالعه باليني در حال اجراست. در اين مطالعه‌ها در مجموع 566 بيمار تحت‌درمان با تدوگلوتايد شرکت داشته اند. از اين تعداد 299 نفر در مطالعه‌هاي داروشناسي، 94 نفر در مطالعه‌هاي روي بيماري کرون و 173 بيمار در مطالعه‌هاي باليني روي اثربخشي و ايمني داروي تدوگلوتايد حضور داشتند.

ادامه نوشته

..::::  ژن سرطان پانکراس کشف شد  ::::..

بالاخره پس از بررسي‌هاي فراوان، مشخص‌شد خطر سرطان پانکراس ارثي مي‌تواند با موتاسيون‌ها در ژن ATM افزايش ‌يابد. محققان دانشگاه جانزهاپکينز ضمن اعلام نتايج مطالعات خود اظهار مي‌‌دارند که: «دليل قابل‌توجهي براي باور ژنتيکي‌بودن اين بيماري مهلک و کشنده وجود داشت، اما تاکنون نتوانسته بوديم ژن‌هاي مسبب را پيدا کنيم که بتواند سرخوشه سرطان پانکراس براي اکثر اين خانواده‌ها باشد.» البته محققان با تجزيه و تحليل توالي نسل بعدي کل ژنوم‌ها، موتاسيون‌هايي را در ژن ATM يافته‌اند که در سرطان پانکراس ژنتيکي پيدا مي‌شود. به گزارش سپید، يافته‌هاي اوليه در ارزيابي گروه بزرگي از بيماران حاکي از وجود اين موتاسيون در 4 بيمار از 166 بيمار مبتلا به سرطان پانکراس بوده، در حالي که اين موتاسيون در همه افراد شاهد ديده نشد. محققان معتقدند شناخت ژن ATM مي‌تواند راهگشاي ارتقاي برنامه‌هاي غربالگري سرطان پانکراس باشد تا بلکه بتوان از مورتاليتي بالاي اين بيماري کاست.

ادامه نوشته

..::::  آدیپونکتین، عامل خطر دمانس و آلزايمر در زنان  ::::..

براساس نتايج مطالعه‌اي که در يکي از نشريه هاي JAMA به چاپ رسيده هورموني که از چربي ويسرال گرفته شده و آديپونکتين ناميده مي‌شود، مي‌تواند نقش يک عامل خطر را در پيشرفت دمانس و‌ آلزايمر (AD) در زنان بازي کند. درواقع ارتباطي ميان مقاومت به انسولين و التهاب (که هر دو شاه‌علامت ديابت نوع 2 هستند) و پيشرفت دمانس پيدا شده است. محققان در اين مطالعه 840 بيمار را به مدت 13 سال پيگيري کردند که از اين تعداد، 541 نفر، زن با ميانگين سني 76 سال بودند. همه آنها از نظر علايم پيشرفت بيماري آلزايمر و دمانس مرتب بررسي مي‌شدند. در طول پيگيري، 159 نفر به دمانس مبتلا شدند که 125 نفر آنها با بيماري آلزايمر همراه بودند. به گزارش سپید، پس از بررسي‌هاي بيشتر، تنها ارتباط افزايش خطر علل دمانس و بيماري آلزايمر در زنان با آديپونکتين مشخص شد. درواقع مشخص است که سيگنال‌‌دهي انسولين در مغز بيماران مبتلا به AD مختل است و از آنجا که آديپونکتين حساسيت انسولين را بالا مي‌برد، پس افزايش سطح آن مي‌تواند با افزايش خطر AD در زنان همراه باشد.

ادامه نوشته

..::::  ديابت بارداري، يعني کودک بيش‌فعال  ::::..

براساس يافته‌هاي جديد محققان، نوزاداني که از مادران مبتلا به ديابت بارداري (GDM) متولد مي‌شوند يا در خانواده‌هاي با سطح اجتماعي- اقتصادي پايين زندگي مي‌کنند‌ با خطر بيشتري براي ابتلا به اختلال کم‌توجهي و بيش‌فعالي (ADHD) در دوران کودکي مواجه هستند. در اين بررسي، کودکان متولد شده‌ از مادران با ديابت بارداري (GDM)، نمره قابل‌توجه بيشتري در زمينه کم‌توجهي و بيش‌فعالي از ديگر بچه‌ها داشتند؛ هر چند نمره بيش‌فعالي تنها در بين اين کودکان و گروه شاهد تقريبا يکسان گزارش شد. از سويي، کودکان خانواده‌هاي با درآمد کم در مقايسه با خانواده‌هاي با درآمد بالا، علايم کم‌توجهي و بيش‌فعالي بيشتري از خود نشان دادند. البته در ابتدا اين تفاوت‌ها معني‌دار نيستند، اما پس از 6 سال، شانس ابتلا به ADHD در گروه کم‌درآمد، 2 برابر خواهد شد. به گزارش سپید، نويسندگان اين مطالعه درنهايت مدعي شده‌اند که فرزندان مادران مبتلا به ديابت بارداري و از خانواده‌هاي کم‌درآمد، ضريب هوشي کمتري دارند، از مشکلات ارتباطي بيشتري رنج مي‌برند، با اختلالات روحي بيشتري دست و پنجه نرم مي‌کنند و مشکلات رفتاري قابل‌توجهي از خود نشان مي‌دهند. اين کودکان نسبت به کساني که يک عامل خطر دارند، 14 برابر بيشتر به ADHD مبتلا مي‌شوند.

ادامه نوشته

..::::  کليد درمان لوکمي در دستان روغن ماهي؟

به نظر مي‌رسد يک محصول ترکيبي از روغن ماهي که سلول‌هاي بنيادي لوکمي را مورد هدف قرار مي‌دهد، مي‌تواند در درمان اين بيماري کشنده اميد تازه‌اي محسوب شود. اين ترکيب که D12-PGJ3ناميده مي‌شود و سلول‌هاي بنيادي CML را هدف قرار داده و مي‌کشد، از نوعي اسيدچرب امگا 3 به دست مي‌آيد که در ماهي و روغن ماهي توليد مي‌شود و آزمايش‌هاي آن در مدل حيواني با موفقيت همراه بوده است. به گزارش سپید، سابق بر اين نيز تاثيرات مثبت اسيدهاي چرب بر سيستم قلبي‌-عروقي و رشد مغزي خصوصا در کودکان نشان داده شده بود، اما اکنون مشخص شده که بعضي متابوليت‌هاي امگا3 توانايي کشتن انتخابي سلول‌هاي بنيادي مسبب لوکمي را در موش دارد. آنچه در اين تحقيق مهم است، آنکه موش‌هاي بيمار کاملا درمان شدند و هيچ عودي از بيماري ديده نشد. درواقع اين ترکيب، سلول‌هاي بنيادي مسبب سرطان را در طحال و مغز استخوان موش از بين مي‌برد. به طور خاص، اين ترکيب ژن P53 را فعال کرده که خود منجر به برنامه‌ريزي براي مرگ خود سلول مي‌شود.

ادامه نوشته

..::::  يک ادعاي تازه: مالتيپل اسکلروزيس، بيماري سيستم ايمني نيست  ::::..

براساس نتايج يک مطالعه منتشر شده در نشريه بيولوژي، محققان ادعا مي‌کنند که بيماري مالتيپل اسکلروزيس (MS) که از همان ابتدا به عنوان يک بيماري اتوايميون شناخته مي‌شده، درواقع يک بيماري سيستم ايمني نيست. محققان آمريکايي اين مطالعه پيشنهاد مي‌کنند به جاي آنکه انگ يک بيماري اتوايميون به اين بيماري چسبانده شود، بر اين موضوع تمرکز شود که MS به وسيله متابوليسم معيوب ليپيدها (مشابه همان فرايندي که در آترواسکلروز کرونر رخ مي‌دهد و منجر به سخت شدن شريان‌ها مي‌شود) ايجاد مي‌شود. نشان دادن MS به عنوان يک اختلال متابوليک مي‌تواند بسياري از جنبه‌هاي قطعات پازل اين بيماري را توضيح دهد، خصوصا اينکه چرا زنان را بيشتر از مردان درگير مي‌کند و چرا موارد بروز اين بيماري در دنيا رو به فزوني است.
به گزارش سپید، محققان معتقدند اين چارچوب جديد مي‌تواند راهنمايي براي کمک به محققان باشد تا به سوي درمان‌هاي جديد و درنهايت درمان قطعي آن قدم بردارند. پژوهشگران اين مطالعه معتقدند که علت اوليه MS مي‌تواند در هسته سلول‌ (که کنترل برداشت، شکست و آزاد شدن ليپيدها را در بدن برعهده دارند) جستجو شود. شکست اين پروتئين‌ها که PPARs ناميده مي‌شوند، باعث توليد يک محصول جانبي سمي از LDL مي‌شود که منجر به تشکيل پلاک روي بافت‌هاي آسيب‌ديده مي‌شود. انباشتگي پلاک‌ها، سيستم ايمني را تحريک مي‌کند که درنهايت به آسيب نورون‌ها مي‌رسد. اين مکانيسم، همان روند ايجاد آترواسکلروز است که رخ مي‌دهد. درواقع وقتي متابوليسم چربي در شريان‌ها با شکست روبرو شود، شما دچار آرترواسکلروز مي‌شويد و وقتي در سيستم مرکزي عصبي اتفاق افتد به MS مبتلا خواهيد شد. يک عامل خطر عمده براي اختلال در هموستاز چربي، داشتن کلسترول LDL بالاست، بنابراين اگر PPARs در ريشه MS جاي داشته باشند، قابل توجيه است که چرا موارد اين بيماري در دنيا رو به افزايش است. در کل، جمعيت عمومي سراسر دنيا شکر و چربي حيواني بيشتري مصرف مي‌کنند که منجر به افزايش کلسترول LDL آنها مي‌شود، پس مي‌توان انتظار داشت که ميزان بيشتري از بيماري‌هاي مرتبط با متابوليسم چربي، مانند بيماري قلبي را مشاهده کنيم و همچنين MS را. محققان بر همين اساس توضيح مي‌دهند که چرا داروهاي استاتين، که براي درمان کلسترول بالا استفاده مي‌شوند، اميدهايي را در درمان MS برانگيخته است. فرضيه چربي همچنين بر ارتباط ميان MS و کمبود ويتامين D سايه انداخته است. ويتامين D به کم‌کردن کلسترول LDL کمک مي‌کند، پس اين تصور پيش مي‌آيد که کمبود ويتامين D شانس بروز بيماري را خصوصا در کساني که غذاي پرچرب و پرکربوهيدرات‌ مي‌خورند، بالا مي‌برد. اينکه چرا MS در زنان بيشتر از مردان ديده مي‌شود نيز با اين فرضيه قابل توجيه است. متابوليزه‌شدن چربي در زنان و مردان از هم متفاوت است. در مردان مشکلات PPARs بيشتر در بافت عروقي رخ مي‌دهد که نشان از وجود بيشتر آترواسکلروز در مردان است، اما متابوليسم چربي به علت نقش توليد مثلي زنان در آنها فرق مي‌کند، اختلال متابوليسم چربي در زنان بيشتر احتمال دارد که توليد ميلين و سيستم عصبي مرکزي را تحت‌تاثير قرار دهد. به همين دليل نسبت MS به زنان، همان نسبت آترواسکلروز به مردان است. در کل، نتايج فوق حاکي از آن است که در زمينه بيماري‌هاي خودايمني، توجيه عوامل خطر متعدد براي MS به طور ناموفقي نامنسجم هستند، اما در زمينه متابوليسم چربي بدون نقص به نظر مي‌رسند.

ادامه نوشته

..::::  تست خون شدت بیماری خونی سلول های داسی شکل را پیش بینی می کند  ::::..

محققان گزارش دادند با انجام تست خون می توانند پیش بینی کنند که کدام بیمار خونی سلول های داسی شکل احتمال زیادتری دارد که علائم شدید بیماری را تجربه کند. هنگامی که بیماری های خون در بدترین حالتشان هستند، بیماران از درد شدید رنج می برند و به ارگان های داخلی آنها آسیب و صدمه وارد می شود، همچنین طول عمرشان کوتاه می شود. بیماری سلول های داسی شکل(Sickle-cell disease (SCD یک اختلال اتوزومال (مربوط به کروموزوم هایی غیر از کوروموزم های جنسیت)مغلوب و ژنتیکی خون است که توسط سلول های قرمز خون شناخته می شود که در آن گلوبول های قرمز شکل غیر طبیعی، سفت و سخت و شکل داسی پیدا می کنند. شکل داسی باعث کاهش انعطاف پذیری سلول و در نتیجه خطر عوارض مختلف را افزایش می دهد. این بیماری به علت یک جهش در ژن هموگلوبین رخ می دهد. گفتنی است در حالی که حدود 13 میلیون نفر در سراسر جهان به این بیماری مبتلا هستند هنوز به خوبی درک نشده است. این بیماری توسط جهش ژنتیکی ایجاد می شود.
باتیا سنگیتا استاد علوم بهداشتی و تکنولوژی و مهندسی برق و علوم کامپیوتر در موسسه تکنولوژی ماساچوست در بوستون، گفت: وقتی که یک بیمار کلسترول بالا دارد، شما می توانید خطر ابتلا به بیماری های قلبی و پاسخ بیمار به درمان را با آزمایش خون مشاهده کنید، اما در بیماری با سلول داسی شکل، با وجود داشتن همان زمینه ای تغییر ژنتیکی در همه ی بیماران، برخی فوق العاده رنج می برند در حالی که دیگران این طور نیستند و ما هنوز هم آزمونی نداریم که به پزشکان در تصمیم گیری های درمانی کمک کند و آنها را هدایت کند.
باتیا و همکارانش یک آزمون با اندازه گیری جریان یابی نمونه خون برای تعیین پیش آگهی در بیماران سلول داسی شکل انجام دادند. ایده این تست این بود که چگونگی مختل شدن شدت جریان خون توسط سلولهای داسی شکل خون اندازه گیری شود. گفتنی است سلول های طبیعی خون به شکل گرد است.
به گزارش ایسنا، دکتر پاتریشیا اونیل مدیر مرکز بیماری Sickle Cell در دانشگاه هوارد در واشنگتن، دی سی گفت: این پژوهش بسیار مهم خواهد بود زیرا می تواند دریچه ای را باز کند که چگونه بیماران به درمان های مختلف نظیر تزریق خون و یا انجام هیچ درمانی روی آنها واکنش نشان می دهند. او افزود: این پژوهش بسیار مهم است زیرا با توجه به نتایج آن می توان داروهایی برای توسعه درمان برای بیماران Sickle Cell در آینده ارایه دهد و همچنین اطلاعات بیماران را در مورد اینکه آیا نیاز است آنها برای جلوگیری از مشکلات، گرفتگی عروق اقدام کنند یا خیر.  این پژوهش در اول مارس در مجله Science Translational MedicineReply منتشر شد. 

ادامه نوشته

..::::  هوای سرد خطر حمله قلبی را در حین ورزش افزایش می دهد  ::::..

یک مطالعه جدید نشان می دهد دمای پایین، فعالیت فیزیکی نیاز بدن به اکسیژن را افزایش می دهد. پژوهشی جدید نشان می دهد تنفس هوای سرد و انجام برخی فعالیت های فیزیکی مثل برف پارو کردن، تقاضا بدن به اکسیژن را افزایش می دهد و این امر ممکن است افراد مبتلا به بیماری های قلبی را در معرض خطر بیشتری حمله یا مرگ قلبی قرار دهد. لارنس سینووی، مدیر موسسه قلب و عروق دانشکده پزشکی در ایالت پنسیلوانیا، گفت: این مطالعه می تواند به ما کمک کند تا درک کنیم که چرا هوای سرد محرک و شروع حوادث قلبی است. اگر شما برخی از انواع فعالیت های ایزومتریک را در هوای سرد انجام می دهید، قلب شما در حال انجام کار بیشتر و در نتیجه مصرف اکسیژن بیشتر است. محققان با استفاده از آزمونی موسوم به فشردن، دست به بررسی عملکرد قلب و ریه از افراد بزرگسالان سالم در سنین 20 و 60 سال در حالی آنها در معرض درجه حرارت پایین و هوای سرد و همچنین هوای معمولی بودند، پرداختند. گفتنی است در این تست شرکت کنندگان با دست فشار وارد می کنند و این حرکتی شناخته شده برای افزایش فشار خون می باشد.
محققان اختلاف در عرضه و تقاضا اکسیژن در بطن چپ شرکت کنندگان هنگامی که در معرض هوای سرد در طی ورزش قرار گرفتند، مشاهده کردند. گفتنی است بطن چپ بخشی از قلب است که خون اکسیژن دار را دریافت می کند. آنها اشاره کردند که چون قلب شرکت کنندگان سالم بودند، آنها قادر بودند تا این تغییرات را جبران کنند و به درستی کار خود را ادامه دهند. در صورتی که افراد مبتلا به بیماری های قلبی، با این حال، ممکن است قادر به ادامه ی فعالیت با وجود افزایش تقاضا برای اکسیژن نباشند. متیو مولر، فوق دکترا در موسسه قلب و عروق  ایالت پن گفت که این نتایج با آنچه ما انتظار داشتیم در یک راستا بود. "ما فکر می کنیم که با تنفس هوای سرد نیاز به اکسیژن در قلب بالاتر خواهد بود و تامین اکسیژن دچار کمی اختلال شود". به گزارش ایسنا، این پژوهش که در مجله Journal of Applied Physiology and The American Journal of Physiology, Heart and Circulatory Physiology منتشر شد می تواند توضیحی برای افزایش تعدادحملات قلبی مرگبار در زمستان باشد.

ادامه نوشته

..::::  نقش ويتامين D در مهار شايع‌ترين تومورهاي غيرسرطاني زنان  ::::..

پژوهشگران آمريکايي دريافتند ويتامين D اندازه تومورهاي فيبروئيدي خوش خيم رحمي در موش را کاهش مي‌دهد. فيبروييدهاي رحمي که در اطراف ديواره رحمي رشد مي‌کنند معمولي‌ترين تومورهاي غيرسرطاني زنان در سنين باروري هستند، به طوري كه 30 درصد زنان 25 تا 44 ساله به اين تومور دچار مي شوند. سوني. کي هالدر همکارانش عقيده دارند براي تحقيق در اين خصوص پژوهشگران 12 موش مبتلا به تومور ياد شده را به دو گروه شش تايي تقسيم کرده و براي يکي از اين دو گروه به مدت سه هفته ويتامين D تجويز کردند. بر اساس نتايج اين تحقيق که در مجله Biology of Reproduction منتشر شده، در موش‌هايي که ويتامين مصرف نکرده بودند تومورها بزرگتر شدند، اما تومور در موش‌هاي گروه دوم به شکل چشمگيري از لحاظ اندازه کوچک شد. به طور ميانگين اندازه تومور در موش‌هاي دريافت کننده ويتامين D تا 75 درصد کاهش يافت. به گزارش ایسنا، تومورهاي فيبروييد رحمي در ناباروري، مشکلات دوران بارداري و سقط جنين نقش دارند و به جز روش برداشت از طريق جراحي، انتخاب هاي درماني محدود ديگري براي زنان وجود دارد.

ادامه نوشته

..::::  چربي‌هاي ترانس خطر سكته مغزي را افزايش مي‌دهند  ::::..

پزشكان آمريكايي در يك مطالعه جديد تاكيد كردند مصرف زياد چربي‌هاي ترانس خطر سكته مغزي را در زنان پس از يائسگي افزايش مي‌دهد و در عوض آسپرين در كاهش اين خطر احتمالي، نقش موثري دارد. ‌دكتر كاهه از دانشكده بهداشت عمومي جهاني كاپل هيل در دانشگاه كاروليناي شمالي با مطالعه روي گروهي از زنان كه بيشترين ميزان مصرف چربي‌هاي ترانس را داشتند دريافت اين زنان 39 درصد بيشتر در معرض ابتلا به سكته مغزي ايسكميك هستند. به گزارش ایسنا، اين در حالي است كه در همين آزمايشات معلوم شد مصرف آسپرين تاثير معكوس دارد و خطر احتمالي سكته مغزي را كاهش مي‌دهد. اين مطالعه در نشريه آنلاين سالانه‌هاي نورولوژي ارائه شده است.

ادامه نوشته

..::::  ابتلاي طولاني مدت به بيماري ديابت، خطر سكته را تشديد مي‌كند  ::::..

پزشكان در يك مطالعه جديد هشدار دادند هرچه مدت زمان ابتلا به ديابت طولاني‌تر باشد، خطر سكته در فرد مبتلا به ديابت بيشتر مي‌شود. كارشناسان مركز پزشكي دانشگاه كلمبيا بعنوان بخشي از مطالعه مانهاتان شمالي 3 هزار و 298 داوطلب با ميانگين سني 69 سال را كه هرگز سابقه سكته نداشتند، تحت مطالعه قرار دارند. تقريبا 22 درصد از اين شركت كنندگان در آغاز آزمايشات به ديابت نوع دوم مبتلا بودند. پس از گذشت تقريبا 9 سال به تعداد مبتلايان به ديابت 10 درصد ديگر افزوده شد. اين كارشناسان پس از در نظر گرفتن ساير عوامل تاثيرگذار مثل سن، سابقه استعمال دخانيات، فعاليت بدني، سابقه بيماري قلبي، فشار خون و كلسترول اعلام كردند كه در مقايسه با افرادي كه هرگز به ديابت مبتلا نبوده‌اند احتمال بروز سكته در اشخاصي كه كمتر از 5 سال، بين 5 تا 10 سال و بالاخره 10 سال يا بيشتر سابقه ابتلا به ديابت داشته‌اند به ترتيب 70 درصد، 80 درصد و نيز سه برابر افزايش پيدا مي‌كند. «ميشل ال كانيد» نويسنده اصلي اين مطالعه و دستيار رييس مركز پزشكي دانشگاه كلمبيا در اين باره گفت: اين يافته تاكيدي بر طبيعت مزمن بيماري ديابت و اين واقعيت است كه بيماري فوق به مرور زمان به عروق خوني آسيب مي‌رساند. به گزارش ایسنا، طبق آمار انجمن ديابت آمريكا، در حال حاضر نزديك به 26 ميليون نفر در اين كشور به ديابت مبتلا هستند. جزئيات بيشتر اين مطالعه در مجله انجمن قلب آمريكا گزارش شده است.

ادامه نوشته

..::::  بيماري قلبي با سرطان پروستات مرتبط است  ::::..

پزشكان انستيتو سرطان دوك در آمريكا اعلام كردند به نظر مي‌رسد بين دو بيماري خطرناك سرطان پروستات و بيماري قلبي ارتباط مهمي وجود دارد. اين پزشكان در يك مطالعه جديد اظهار داشتند كه اين دو بيماري خطرناك و كشنده مي‌توانند عوامل بوجود آورنده مشابهي داشته باشند. اين بررسي‌ها نشان داد مردان مبتلا به بيماري قلبي انسداد عروق كرونري قلب 74 درصد بيشتر در معرض ابتلا به سرطان پروستات هستند. اگر مطالعات بيشتر تاييد كند كه عوامل ايجاد كننده اين دو بيماري يكسان هستند بدين معني است كه مردان با تغييرات مستقيم در الگوي زندگي خود براي كاهش خطر ابتلا به بيماري‌هاي قلبي مثل بهبود رژيم غذايي و ترك سيگار مي‌توانند در عين حال مصونيت خود را در برابر سرطان پروستات افزايش دهند. به گزارش ایسنا، اين مطالعه روي 6400 مرد انجام شده كه در آغاز بررسي‌ها 547 نفر از آنها سابقه بيماري قلبي داشتند. اين يافته در ماهنامه «همه گيرشناسي سرطان، زيست نشانگرها و پيشگيري» منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  10 بیماری نادر اول دنیا  ::::..

بيماري‌هاي نادر، به بيماري‌هايي اطلاق مي‌شود كه داراي فراواني كمتر از پنج نفر در 10 هزار نفر است. اين شيوع كم باعث شده است كه تشخيص اين بيماري‌ها، به سختي امكان‌پذير باشد. تاكنون بين شش تا هشت هزار بيماري نادر، در جهان شناسايي شده‌اند. از مشخصات اين بيماري‌ها مي‌توان به اين موارد اشاره كرد. اين بيماري‌ها، مزمن، پيشرفت‌كننده و حادشونده هستند و اصولا زندگي بيمار را تهديد مي‌كنند. اين بيماري‌ها به تدريج، باعث ناتواني فرد در انجام فعاليت‌هاي شخصي‌اش مي‌شوند و استقلال فردي وي را از بين مي‌برند. تشخيص اين بيماري‌ها، مشكل و همراه با تاخير است. معالجه موثر ندارند. 80 درصد اين بيماري‌ها منشاء ژنتيكي دارند. 75 درصد از مبتلايان به اين نوع بيماري‌ها، كودكان هستند. در ادامه به بررسی ۱۰ بیماری نادر اول دنیا می پردازیم:

ادامه مطلب

ادامه نوشته

..::::  مانيتوري که بايد آن را به تن کرد  ::::..

مانيتور «زندگي و فعاليت» که در دانشگاه ايالت اورگون ساخته شده، قابل پوشيدن و غيرتهاجمي است. اين سنسور غيرتماسي با پوست در اصل يک سنسور ميدان الکتريکي براي رديابي تعداد ضربان قلب از طريق موادي همچون لباس است. اين دستگاه همچنين دربرگيرنده 5 واحد اندازه‌گيري حرکتي است که پايش مستمر و به‌طور همزمان حرکت،‌ ضربان قلب و تنفس را امکان‌پذير مي‌سازد. درواقع اين وسيله بدون آنکه نياز باشد به مچ دست يا بازو وصل شود، مي‌تواند مانند شلوار پوشيده شود. به گزارش سپید، محققان مطالعه، ابداع اين وسيله را قدمي ديگر براي کوچک کردن دستگاه‌هاي پايشي مي‌دانند، زيرا دستگاه فوق تنها 2 اينچ پهنا دارد. هر زماني که اين تکنولوژي کوچک‌تر شده و هزينه آن نيز کاهش يابد، مي‌تواند به يک وسيله يکبار مصرف تبديل شود و به اين ترتيب بيشتر هم مورد توجه بيماران قرار مي‌گيرد. اين دستگاه تنها يک بار در کارآزمايي باليني مورد استفاده قرار گرفته و به نظر مي‌رسد کاربرد آن در آينده نزديک در پزشکي بيشتر شود و جاي خود را در تحقيقات باز کرد.

ادامه نوشته

..::::  اميدي تازه براي درمان تومورهاي کشنده مغز  ::::..

 به تازگي محققان وسيله‌اي جديد را معرفي کرده‌اند که هر چند در حال حاضر تنها در کارآزمايي‌هاي باليني مورد استفاده قرار مي‌گيرد، اميدي تازه را براي درمان تومور کشنده مغزي، يعني گلبوبلاستوما مولتي‌فرم فراهم آورده است. اين روش غيرتهاجمي که (TTF)Tumor Treating Fields ناميده مي‌شود به‌وسيله يک وسيله قابل حمل با نام سيستم NOVOTTF-100A ارائه شده که شرکت Novocure آن را ساخته است. روش TTF از ميدان الکتريکي تخريب‌کننده براي از بين بردن تقسيمات سريع سلول‌هاي سرطاني استفاده مي‌کند. مطالعات اوليه در زمينه مقايسه بيماران درمان شده با روش TTF و افرادي که با شيمي‌درماني تحت درمان قرار مي‌گيرند، حاکي از آن است که بيماران گروه اول طول عمر بيشتري داشته، عوارض جانبي کمتري را تجربه مي‌کنند و کيفيت زندگي بهتري نيز خواهند داشت. TTF با کشتن سلول‌هاي سرطاني از رشد آنها جلوگيري مي‌کند. به گزارش سپید، روش فوق از راه جايگذاري مستقيم دستگاه روي پوست و در محل تومور انجام مي‌شود. مجموعه الکترودهاي دستگاه که شبيه کلاه هستند، به دستگاه قابل حملي متصل مي‌شود که اندکي ضخيم‌تر از لپ‌تاپ بوده و حدود 6 پوند وزن دارد. دستگاه ميدان الکتريکي کم‌نيرو و تخريب‌کننده‌اي به درون تومور مي‌فرستد که از دو تا شدن سلول‌ها جلوگيري کرده و آنها را از بين مي‌برد.

ادامه نوشته

..::::  غربالگري سرطان کولون با سيگموئيدوسکوپي قابل انعطاف  ::::..

 تکرار غربالگري سرطان کولورکتال با روش سيگموييدوسکوپي قابل انعطاف (FSG) تشخيص سرطان کولورکتال يا آدنوم‌هاي پيشرفته را در زنان تا يک‌چهارم و در مردان تا يک‌سوم افزايش مي‌دهد. اين نتايج به تازگي در نشريه موسسه ملي سرطان آمريکا به چاپ رسيده است. امروزه روش‌هاي آندوسکوپيک نسبت به تست‌هاي خون مخفي مدفوع در تشخيص سرطان کولورکتال و آدنوم‌ها حساسيت بيشتري دارند و تکرار انجام غربالگري مي‌تواند تعداد بيشتري از آدنوم‌ها و کارسينوم‌ها را در مقايسه با يک بار غربالگري با FSG پيدا کند. به هر حال هزينه اثربخش بودن غربالگري با روش آندوسکوپيک به گروه سني غربالگري شده نيز تکيه مي‌کند، همچنين تواتر غربالگري که به‌طور‌ گسترده‌اي اثربخشي تست را تحت‌تاثير قرار مي‌دهد.
در اين مطالعه محققان آمريکايي يافته‌هاي شرکت‌کنندگان 55 تا 74 ساله را که با سيگموييدوسکوپي قابل انعطاف غربالگري شده بررسي کرده و آنها را 3 و 5 سال بعد نيز مورد ارزيابي و غربالگري قرار دادند. از 77 هزار و 447 فردي که در اين مطالعه وارد شدند، بيش از 67 هزار نفر حداقل يک بار FSG و بيش از 39 هزار نفر، 2 بار FSG انجام داده بودند. محققان دريافتند که FSG دوم تعداد سرطان‌ها يا آدنوم‌هاي پيشرفته تشخيص داده شده را تا 26 درصد در زنان و تا 34 درصد در مردان افزايش مي‌دهد. درواقع سرطان کولورکتال يا آدنوم پيشرفته در 8/4 درصد افراد پس از غربالگري اول و در 5/4 درصد افراد پس از 2 بار غربالگري با FSG يافت شد که حاکي از افزايش 32 درصدي در کشف موارد سرطاني است. با وجود اين يافته‌ها، محققان اذعان دارند که هر چند تکرار FSG بازده غربالگري را افزايش مي‌دهد، هزينه‌هاي غربالگري را نيز بالا مي‌برد، همچنين باعث افزايش نياز به مداخلات تشخيصي و خطرات عوارض پيش آمده خواهد شد.
به گزارش سپید،
اين پژوهشگران تاکيد دارند که بايد با نگاهي به مطالعات پيشين به اين نتيجه رسيد که واقعا تواتر غربالگري دوباره بايد چه تعداد باشد تا بتوان از بروز سرطان‌هاي باليني مهم پيشگيري کرد و تنها به دنبال ضايعات پنهاني (مانند ضايعه کوچک يا پيش‌سرطاني که شايد هيچ‌گاه سرطاني هم نشوند) نبود. فاصله بين غربالگري‌ها که به‌وسيله فاصله ميان يک غربالگري منفي و يک تشخيص باليني تعيين مي‌شود، ممکن است طولاني‌تر از آني باشد که يک فرد بتواند به بهترين وجه به کاهش مرگ‌ومير ناشي از سرطان دست يابد. بنابراين لازم است مطالعات بيشتر با اين حجم نمونه انجام شود و داده‌هاي مرگ‌ومير بيماران نيز مورد توجه قرار گيرند تا به‌طور قطع مشخص شود که چه تعداد غربالگري و با چه فاصله زماني بايد انجام شود و سن شروع آنها نيز از چه سن بيماران باشد تا بهترين نتيجه را که همانا تشخيص سريع‌تر ضايعات و درمان به‌موقع آنها، همچنين کاهش مرگ‌ومير ناشي از سرطان است، به دست آورد.

ادامه نوشته

..::::  PET در تشخيص سرطان پستان چه جايگاهي دارد؟  ::::..

در دو مطالعه جديد که به‌تازگي منتشر شده، محققان آشکار مي‌کنند که چگونه تصويربرداري مولکولي در حل اسرار موارد پيچيده و مشکل سرطان پستان مي‌تواند موثر باشد. يک مطالعه بر مواد حاجب به کاررفته در تصويربرداري تمرکز دارد که رسپتورهاي استروژن را در بيماران گيرنده استروژن مثبت هدف قرار داده و دومي نيز توانايي مواد مختلف را براي کمک به پيشگويي نتيجه نهايي بيماراني که تحت شيمي‌درماني قرار مي‌گيرند، مي‌سنجد. تصاوير مرسوم و بيوپسي هميشه براي تشخيص و مشخص کردن سرطان‌هاي پستان متاستاتيک مشکوک، خصوصا در بيماراني که نمي‌توانند تحت بيوپسي دوباره قرار گيرند (به دليل محل تومور يا وجود بيماري‌هاي همراه) کافي نيستند. به گزارش سپید، با توجه به نتايج اين دو مطالعه محققان دريافته‌اند که اسکن PET، وسيله‌اي غيرتهاجمي براي مشخص کردن بروز گيرنده استروژن در سرطان پستان متاستاتيک گيرنده استروژن مثبت است، به اين ترتيب به پزشکان کمک مي‌کند تا ارزيابي دقيقي از گسترش بيماري، خصوصا در جايي که درمان‌هاي ضدهورموني براي بيماران مفيد خواهد بود، داشته باشند.

ادامه نوشته

..::::  پيشرفت در توليد داروهاي ضد فشارخون  ::::..

 شرکت داروسازي تاکدا اعلام کرد داروي ترکيبي حاوي آزيلزارتان مدوکسوميل (Azilsartan Medoxomil) و کلرتاليدون (Chlorthalidone and)با نام تجاري اداربيکلور (Edarbyclor) براي درمان فشارخون بالا در بالغان به بازار ارائه شده است. اين ترکيب تنها داروي ترکيبي با دوز ثابت حاوي بلوکر گيرنده آنژيوتانسين دو و کلرتاليدون است که به صورت يکبار در روز مصرف مي‌شود. در يک مطالعه فاز سه، کاهش فشارخون سيستوليک با ماکزيمم دوز اداربيکلور 25/40 ميلي‌گرم در مقايسه با دريافت‌کنندگان دوز ثابت روزانه اولمزارتان مدوکسوميل و هيدروکلروتيازيد در ماکزيمم دوز 25/40 ميلي‌گرم برتر بود. آزيلزارتان مدوکسوميل در آمريکا با نام تجاري اداربي مورد تاييد قرار گرفته است. اداربيکلور در دسامبر 2011 از سوي سازمان غذا و داروي آمريکا مورد تاييد قرار گرفت. دوز توصيه شده براي شروع اين دارو 12. 5/40 ميلي‌گرم و ماکزيمم دوز آن 25/40 ميلي‌گرم است. کاهش فشارخون موجب کاهش عوارض کشنده و غيرکشنده قلبي- عروقي نظير حملات قلبي و مغزي مي‌شود. تاکنون هيچ مطالعه‌اي براي بررسي کاهش ميزان مشکلات قلبي- عروقي در بيماران فشارخوني انجام نشده است. البته مطالعات در مورد قابليت کلرتاليدون و حداقل يک داروي مشابه آزيلزارتان مدوکسوميل چنين رابطه‌اي را به اثبات رسانده‌اند. متاسفانه، درحدود 40 درصد از بيماران فشارخوني به کنترل فشارخونشان به ميزان مطلوب دست نمي‌يابند بنابراين گروه بزرگي از اين بيماران در معرض خطر مشکلات جدي قلبي-عروقي هستند. با ورود اداربيکلور به بازار و گسترده شدن خانواده دارويي اداربي، گام بزرگي در کنترل مطلوب فشارخون بيماران برداشته شده است.
به گزارش سپید،
بيماري هايپرتنشن يا فشارخون بالا، وضعيتي است که در آن ميزان فشارخون به بالاي 140بر 90ميلي‌متر جيوه مي‌رسد. بالا بودن فشارخون سيستوليک و دياستوليک باعث افزايش خطر وقوع حوادث قلبي- عروقي مي‌شود. ارتباط مستقيمي ميان بالابودن ميزان فشارخون و اين افزايش خطر وجود دارد بنابراين حتي کاهش اندکي از ميزان فشارخون در کاهش خطر کمک‌کننده است. البته کنترل فشارخون بالا بايد جزئي از برنامه مديريت مشکلات قلبي-عروقي شامل کنترل مطلوب چربي خون، مديريت ديابت، پيشگيري از تشکيل لخته‌هاي خوني، ترک سيگار، ورزش و محدودسازي ميزان دريافت سديم از طريق موادغذايي باشد. بيماري فشارخون نزديک به 76 ميليون آمريکايي (يک ?سوم جمعيت بزرگسالان اين کشور)را مبتلا کرده است. به‌نظر مي‌رسد که حدود يک ميليارد نفر در سراسر دنيا به اين بيماري مبتلا هستند و اين رقم تا سال 2015 ميلادي به 5/1 ميليارد نفر برسد. بزرگسالان در هر سني ممکن است به بيماري فشارخون بالا مبتلا شوند. البته خطر ابتلا به اين بيماري با افزايش سن بيشتر مي‌شود. بيش از نيمي از مبتلايان بالاي 60 سال دارند.

ادامه نوشته

..::::  ويوانز، درمان نگهدارنده اختلال تمرکز  ::::..

ويوانز (vyvanse) با نام ژنريک ليزدگزامفتامين ديمزيلات (Lisdexamfetamine Dimesylate) که پيشتر براي درمان اختلال تمرکز و توجه در بيماران بالاي 6 سال مورد تاييد قرار گرفته بود به عنوان درمان نگهدارنده، مبتلايان به اين بيماري نيز تاييد شد. تاييد اين دارو به‌عنوان درمان نگه‌دارنده براساس يک مطالعه ارزيابي اثربخشي ويوانز در بزرگسالان 18 الي 55 سال که حداقل براي مدت 6 ماه قبل از شروع مطالعه تحت درمان با ويوانز بوده‌اند، انجام شد. ميزان موفقيت در کنترل علايم در دريافت‌کنندگان درمان نگه‌دارنده ويوانز بسيار بيشتر از دريافت‌کنندگان دارونما بود. (عود علايم اختلال تمرکز و توجه در دريافت‌کنندگان ويوانز 8/9 درصد و در مصرف‌کنندگان دارونما 75 درصد). ويوانز در جولاي 2007 ميلادي براي درمان اختلال توجه و تمرکز در کودکان 6 تا 12 سال و در آوريل 2008 براي درمان اختلال توجه و تمرکز در بزرگسالان و در نوامبر 2010 ميلادي براي درمان اختلال توجه و تمرکز در نوجوانان 13 تا 17 سال مورد تاييد قرارگرفت. به گزارش سپید، داروي مذکور در دوزهاي 20،30،40،50،60،70 ميلي‌گرمي در بازار دارويي موجود است.

ادامه نوشته

..::::  تاييد مايتوزول در جراحي گلوکوم  ::::..

موبيوسMobius، يک شرکت فعال در زمينه توليد محصولات چشمي، تاييديه سازمان غذا و داروي آمريکا را براي داروي مايتوزول Mitosol دريافت کرده است. مورد مصرف تاييد شده براي مايتوزول، جراحي گلوکوم است. تيم اد، مديرعامل شرکت موبيوس معتقد است که تاييد مايتوزول، حاصل بيش از پنج سال کار و تحقيق است. به گزارش سپید، گلوکوم دومين علت کوري در ايالات متحده است. براي درمان گلوکوم ابتدا گزينه‌هاي دارويي تجويز مي‌شود، سپس مداخلات پزشکي در مطب و در نهايت درمان جراحي. مايتوزول، سيستم جديدي براي انتقال ميزان مورد نياز از ماده موثره فعال ميتومايسين در طي جراحي چشم است.

ادامه نوشته

..::::  دارويي جديد در درمان شپش سر  ::::..

اسکليس (Sklice) اخيرا براي درمان آلودگي با شپش سر در بزرگسالان و کودکان بالاي شش ماه موردتاييد قرار گرفته است. در ساخت شامپوي اسکليس، داروي ضدپارازيت ايورمکتين (Ivermectin) که مدت‌ها به شکل قرص براي درمان آلودگي‌هاي انگلي مورد استفاده قرار مي‌گرفت، به‌کار برده شده است. مطالعه باليني روي 780 بيمار انجام شد که اکثريت آنها پس از کاربرد لوسيون مذکور از مزاحمت شپش‌ها نجات يافتند. پس از دو هفته اين بيماران ديگر نيازي به شانه زدن روزانه موها براي زدودن تخم‌هاي شپش نداشتند. شايع‌ترين عوارض ناشي از مصرف اسکليس عبارتند از: عفونت و تحريک چشم، خشکي و پوسته‌ريزي در پوست سر.

ادامه نوشته

..::::  شیوه بی خطری برای درمان سرطان ارایه شد  ::::..

گروهی از پژوهشگران دانشگاه تگزاس شیوه ای ابداع كرده اند كه با استفاده از نانوذرات مغناطیسی كربن و از طریق لیزر درمانی، سلول های سرطانی را هدف گیری و نابود می كند. به اعتقاد دانشمندان این روش درمانی می تواند درمورد سرطان پوست و دیگر سرطانها موثر واقع شود و آسیبی به سلول های سالم اطراف وارد نكند. نتایج این مطالعه در نشریه Journal of Biomedical Optics منتشر شده است.
پژوهشگران این پروژه مقاله ای با عنوان 'میدان مغناطیسی مرتبط با درمان فوتوترمال سلول های سرطانی با استفاده از نانوذرات كربنی آهن دار' منتشر كرده اند. از آنجا كه این نانوذرات مغناطیسی هستند، می توان از میدان مغناطیسی خارجی برای متمركز كردن آنها به سلول های سرطانی استفاده كرد. سپس لیزر كم توان را برای گرم كردن آنها و نابودی سلول های سرطانی در زیر این نانوذرات به كار برد. با توجه به آنكه فقط نانوذرات كربنی توسط لیزر مورد هدف قرار می گیرند در نتیجه این شیوه خطری برای سلول های سالم ندارد و به آنها آسیب وارد نمی كند.این شیوه غیر سمی است.
این محققان همچنین شیوه ای را برای تولید نانوذرات با استفاده از تخلیه بار الكتریكی پلاسما درون محلول بنزن ابداع كردند. مقاله ای در مورد این شیوه ابداعی در نشریه نانوساینس و نانوفناوری منتشر شده است. عرض نانوذرات كربنی از پنج تا 10 نانومتر متغیر است. یك تار موی انسان حدود 100 هزار نانومتر عرض دارد. این محققان می گویند زمانی كه نانوذرات كربنی توسط میدان مغناطیسی به محل مورد نظر در بدن رسیدند می توان آنها را به گونه ای پوشش داد كه به سلول های سرطانی بچسبند. علاوه براین با استفاده از میدان مغناطیسی می توان مطمئن شد نانوذرات مغناطیسی تا زمانی كه اشعه لیزر نزدیك مادون قرمز به پایان نرسیده، دفع نمی شوند. این نانوذرات بلورین و كوچكتر از نانولوله های كربنی هستند و علاوه براین استفاده از آنها موجب سمی شدن سلول ها نمی شود. نانوذارت كربنی مغناطیسی همچنین فلورسنت هستند. از این رو می توان از آنها برای افزایش كنتراست تصاویر اوپتیكی تومورها همراه با MRI استفاده كرد.
به گزارش ایرنا، مطالعات آزمایشگاهی نشان داده است می توان از نانوذرات كربنی و موج مداوم پرتو لیزری نزدیك مادون قرمز برای ایجاد یك حفره در سلول استفاده كرد كه در واقع این امر نشان دهنده كاربرد دیگراین شیوه درمانی است. بدون كشتن سلولها می توان آنها را با استفاده از موج مداوم پرتو لیزری نزدیك مادون قرمز اندكی گرم كرد و داروها و ژنها را به آنها وارد كرد.

ادامه نوشته

..::::  شیوه نوینی برای تقویت سیستم ایمنی در برابر سرطانها ارائه شد  ::::..

محققان شیوه امیدوار كننده ای ارائه كرده اند كه می تواند سیستم ایمنی را به سلاح قدرتمندتری در مقابل عفونت ها و سرطانها تبدیل كند. در این شیوه تكه هایی از DNA بر روی سلول های سازنده سیستم ایمنی قرار داده می شود . DNA، این سلول ها را برای تولید بیش از اندازه یك پروتئین خاص هدایت می كند كه سلول های كشنده T به حركت در می آورد. این سلول های كشنده به طور معمول در بیماران مبتلا به ایدز یا سرطان سركوب می شوند.
استادیار موسسه سرطان شناسی دانشگاه 'لویولا' در شیكاگو گفت: این شیوه بر روی موش ها آزمایش شده و تاثیر مثبتی در حركت دادن به سیستم ایمنی معیوب اثبات كرده است. آزمایش بالینی این شیوه بر روی بیماران سرطانی حدود سه سال دیگر آغاز می شود. این تحقیق شامل سلول های كشنده سیستم ایمنی موسوم به سلول های 'CD8 T ' و سلول های سازنده آنها موسوم به سلول های عرضه كننده آنتی ژن شد. سلول های سازنده، سلول های CD8 T را به سلول های T كشنده تبدیل می كنند تا سلول های عفونی یا سرطانی را از بین ببرند و هوشیاری خود در صورت برخورد دوباره با پاتوژنها یا بازگشت سرطان حفظ كنند. علاوه بر گرفتن دستور العمل از سلول های عرضه كننده آنتی ژن ، سلول های CD8 T نیازمند كمك از سوی سلول های یاریگر T هستند تا به كشنده های موثرتری تبدیل شوند.بدون این كمك، سلول های T نمی توانند كار خود را انجام دهند. در افراد مبتلا به ایدز، ویروس مهاجم، یاریگرهای سلول های Tرا از بین می برد. در بیماران مبتلا به سرطان نیز سلول های یاریگرT تحت تاثیر قرار می گیرند. تومورها می توانند مانع از فعالیت سلول های T شوند. تومور با قرار دادن سلول های یاریگر T در مرحله سركوب شده، این كار را انجام می دهند و توانایی آنها برای یاری رسانی به سلول های CD8 T را كاهش می دهند. در این بررسی، تكه هایی از DNA به سطح سلول های سازنده توسط ابزاری موسوم به سلاح ژنی برده شد. DNA سلول های سازنده را برای تولید پروتئین های خاصی هدایت می كند كه مانند كلید های مولكولی عمل می كنند. زمانی كه سلول های CD8 T با سلول های سازنده وارد تعامل می شوند، این كلید ها خاصیت های كشندگی سلول های CD8 T را ایجاد می كنند و موجب می شوند سلول های T ، پاتوژن ها و سلول های سرطانی را از بین ببرند.
به گزارش ایرنا، با استفاده ازاین شیوه سلول های كشنده T دیگری نیازی به كمك سلول های یاریگر T ندارند. از این رو حتی اگر توموری سلول های یاریگرT را در مرحله سركوب نگه دارد، سلول های كشنده T می توانند به سلول های سرطانی حمله كرده و آنها را از بین ببرند. نتایج این تحقیقات در نشریه' نیچر مدیسین' منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  بیماری قلبی در مردان می تواند به سرطان پروستات منجر شود  ::::..

محققان اعلام كردند كه بیماری قلبی می تواند یك عاملی برای ابتلای مردان به سرطان پروستات باشد. به گفته محققان، درصورت تایید این ارتباط می توان با ایجاد تغییراتی در شیوه زندگی مانند كاهش وزن، ورزش و یا رعایت یك رژیم غذایی سالم علاوه بر پیشگیری ازبیماری قلبی ،‌ از سرطان پروستات نیز جلوگیری كرد. دكتر 'جان توماس' از بخش اورولوژی 'موسسه سرطان دوك' كه سرپرستی این تحقیق را بر عهده داشت، گفت: آنچه كه برای قلب مفید است برای پروستات نیز خوب است.بی تحركی، چاقی، فشار خون بالا ، كلسترول، سیگار كشیدن و دیابت از عوامل خطر ساز برای ابتلای فرد به بیماری قلبی هستند. وی خاطرنشان كرد :براساس نتایج این تحقیق داشتن بیماری قلبی خطر ابتلای مردان به سرطان پروستات را 35 درصد افزایش می دهد كه این درصد با گذشت زمان افزایش می یابد. به گزارش ایرنا، نتایج حاصل از این مطالعه در مجله اینترنتی Cancer Epidemiology Biomarkers and Prevention منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  استنشاق گیاه رزماری عملكرد مغز را بهبود می بخشد  ::::..

محققان برای نخستین بار دریافته اند استنشاق گیاه رزماری برای بهبود عملكرد شناختی مغز مفید است . 'مارك مس ' و 'لورین اولیور ' پژوهشگران مركز تحقیقات مغز، عملكرد و تغذیه در دانشگاه Northumbria در انگلیس، تركیب شیمیایی اصلی رزماری موسوم به 'سینول 8/1 ' را مورد بررسی قرار دادند. محققان عملكرد شناختی و خلق و حالت روحی 20 نفر را كه در معرض میزان مختلفی از عطر رزماری قرار داشتند ، بررسی كردند.
محققان با استفاده از نمونه گیری از خون، میزان سینول 8/1 را كه توسط داوطلبان جذب شده بود ، تشخیص دادند . آنها با به كار گیری آزمایش های سریع و دقیق و ارزیابی های حالت روحی، تاثیرات روغن رزماری را بررسی كردند. نتایج این تحقیق نشان می دهد كه میزان غلظت بالای سینول 8/1 در خون با بهبود عملكرد شناختی در انسان ها ارتباط دارد. این ماده شیمیایی طبیعی تاثیر مثبتی بر حالات روحی افراد می گذارد .با این حال این روغن ظاهرا تاثیری بر بهبود توجه و هوشیاری افراد ندارد.
یكی دیگر از تركیبات موجود در رزماری 'ترپنس' نام دارد كه آن نیز مانند سینول 8/1 می تواند از طریق مخاط بینی یا ریه ها وارد جریان خون شود. این تركیب به خاطر داشتن مولكول های كوچك و چربی محلول آلی می تواند به راحتی از موانع خونی مغز بگذرد. تركیب فرار سینول 8/1 در بسیاری از گیاهان عطردار از جمله اوكالیپتوس، مریم گلی،برگ بو و افسنتین وجود دارد. نتایج این تحقیقات در نشریه Therapeutic Advances in Psychopharmacology منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  تست خون براي تشخيص سندرم داون در دوران بارداري  ::::..

گروهي از كارشناسان زنان و مامايي در آمريكا از تهيه يك تست خون دوران بارداري براي تشخيص سندرم داون پيش از تولد نوزاد خبر دادند. متخصصان شركت آريا دياگنوستيكز اعلام كردند براي اولين بار زنان باردار مي‌توانند با استفاده از اين تست جديد و بدون نياز به روشهاي تهاجمي و پرخطر كه احتمال سقط جنين را افزايش مي‌دهند آزمايش تشخيص سندرم داون را روي جنين خود انجام دهند. به گزارش ایسنا، در مقاله‌اي كه به تازگي در مجله آمريكايي زنان و مامايي به چاپ رسيده تاكيد شده است اين تست خون جديد توليد كمپاني آريا.د مي‌تواند علاوه بر سندرم داون يك اختلال ژنتيكي موسوم به سندرم «ادواردز» را كه موجب نارسايي‌هاي شديد مادرزادي مي‌شود و اغلب كشنده است،‌ تشخيص دهد. تمام آزمايشات و مطالعات روي تست جديد قبل از هفته بيستم بارداري انجام شدند. اين مطالعات از سوي متخصصان دانشگاه لندن، كالج دانشگاه لندن و بيمارستان اطفال بوستون صورت گرفتند.

ادامه نوشته

..::::  قرص‌هاي خواب آور معمولي خطر مرگ را افزايش مي‌دهند  ::::..

پزشكان در يك مطالعه آمريكايي كه به تازگي در مجله تخصصي BMJ منتشر شده هشدار دادند مصرف قرص‌هاي خواب آور معمولي خطر مرگ زودرس را بيش از چهار برابر افزايش مي‌دهد. بعلاوه بررسي‌ها نشان داده است مصرف دوز بالاي اين قرص‌ها خطر ابتلا به سرطان را در مصرف كنندگان تا 35 درصد افزايش مي‌دهد اما علت اين ارتباط هنوز مشخص نيست. دكتر دانيل كريپك و دستياران وي در مركز خواب خانواده «ويتربي كلينيك اسكريپس» در كاليفرنيا با بررسي اطلاعات پزشكي ثبت شده از بيش از 10 هزار و 500 فرد بالغ كه در پنسيلوانيا زندگي مي‌كردند و طبق دستور پزشك براي آنها قرص خواب تجويز شده بود ‌به نتايج فوق دست يافتند. به گزارش ایسنا، ‌اين گروه با گروه ديگري متشكل از تقريبا 23 هزار و 600 داوطلب در گروه سني و با وضعيت سلامتي مشابه با گروه اول، مورد مقايسه قرار گرفتند. اين آزمايش حدود دو و نيم سال طول كشيد و طي آن اكثر قرص‌هاي خواب آور بررسي شدند. پزشكان مي‌گويند هرچند نرخ مرگ و مير در هر دو گروه كم بود اما در گروهي كه بيشتر از اين داروها مصرف كرده بودند خطر مرگ زودرس بيشتر بود.

ادامه نوشته

..::::  مصرف امگا -3 فرآيند پيري مغز را به تاخير مي‌اندازد  ::::..

در يك آزمايش جديد معلوم شد افراد ميانسال و سالمنداني كه به طور مرتب رژيم غذايي غني از اسيدهاي چرب امگا -3 دارند كمتر به ناتواني ذهني مبتلا مي‌شوند چون اين اسيدها از مغز در برابر فرآيند پيري محافظت مي‌كنند. پزشكان دانشگاه كاليفرنيا در اين آزمايش تاييد كردند افرادي كه سطح اين اسيدها در خونشان بالا است، در آزمون‌هاي ذهني بهتر عمل مي‌كنند و هم چنين كمتر دچار تحليل رفتن بافت مغز بر اثر بالا رفتن سن مي‌شوند. دكتر زالدي تان، استاديار مركز مطالعات بيماري آلزايمر آستون و بخش سالمندان در اين دانشگاه كه آزمايشات فوق را انجام داده خاطرنشان كرد: ما معتقديم كه اين اسيدها با بهبود سلامت عروق تاثيرات سودمندي روي بافت مغز بر جاي مي‌گذارند. به گزارش ایسنا، اين تاثيرات در واقع شامل كاهش فشار خون و التهاب‌ها هستند. جزئيات اين مطالعه در مجله نورولوژي منتشر شده است

ادامه نوشته

..::::  نوشيدن چاي، فشار خون را پايين ‌مي‌آورد  ::::..

پزشكان استراليايي در يك مطالعه جديد اعلام كردند نوشيدن هشت فنجان چاي در روز فشار خون را پايين مي‌آورد و مي‌تواند از بروز بيماري قلبي جلوگيري كند. متخصصان دانشگاه استرالياي غربي در يك آزمايش جديد تاثير مصرف چاي سياه را روي چندين داوطلب كه فشار خون طبيعي داشتند، ارزيابي كردند. اين افراد روزانه 429 ميلي گرم پلي فنول شيميايي گياهي مصرف كرده‌اند كه معادل نوشيدن هشت و نيم فنجان چاي در روز است. در مقابل به يك گروه ديگر از داوطلبان يك دارونما با طعم چاي دادند. به گزارش ایسنا، پس از گذشت 6 ماه از آغاز آزمايشات معلوم شد در گروه اول كه چاي سياه واقعي مصرف كرده بودند، فشار خون به ميزان قابل ملاحظه‌اي كاهش پيدا كرد. اين متخصصان نتايج آزمايشات خود را در مجله آرشيو طب داخلي منتشر كرده‌اند.

ادامه نوشته

..::::  زناني كه 7 ساعت در روز مي‌نشينند، بيشتر به ديابت مبتلا مي‌شوند  ::::..

متخصصان در يك مطالعه جديد هشدار دادند زناني كه در طول روز هفت ساعت مي‌نشينند بيشتر مستعد ابتلا به ديابت نوع دوم هستند. آزمايش‌هاي خون نشان داده است در زناني كه بيشتر ساعت هفته در وضعيت نشسته هستند سطح نشانگرهاي مربوط به ابتلا به ديابت نوع دوم به مراتب بيشتر از زناني است كه تحرك بيشتري دارند. به گزارش ایسنا، متخصصاني كه اين مطالعه را در دانشگاه ليستر انجام داده‌اند، مي‌گويند چنين ارتباطي در مردان مشاهده نشده است. آنها تاكيد كردند دلايل اين تفاوت در زنان و مردان هنوز معلوم نيست اما احتمالا زنان در اثر بي‌تحركي و فعاليت كم بيشتر آسيب مي‌بينند. متخصصان دانشگاه ليستر در انگليس با مطالعه روي 505 زن و مرد داوطلب در گروه سني 59 سال به بالا به اين نتايج دست يافته‌اند. بررسي‌ها مشخص كرد كه زنان بين 4 تا 7 ساعت و مردان به طور متوسط بين 4 تا 8 از ساعات روز را در وضعيت نشسته سپري مي‌كنند. هم چنين معلوم شد زناني كه مدت طولاني‌تري مي‌نشينند سطح هورمون انسولين در خونشان بيشتر مي‌شود افزايش انسولين در خون به معني مقاومت بدن نسبت به اين هورمون، آغاز ديابت است.

ادامه نوشته

..::::  چگونگی تاثیر ویتامین D بر كاهش التهاب كشف شد  ::::..

محققان، رویدادهای مولكولی و سیگنال دهی خاصی را كشف كرده اند كه ویتامین D با استفاده از آنها می تواند التهاب را مهار كند. دانشمندان در آزمایش ها نشان دادند میزان كم ویتامین D نمی تواند التهاب را مهار كند.در حالی كه میزان مناسب و توصیه شده آن توانایی مهار التهاب را دارد. این بررسی نقش ویتامین D را در زنجیره ای از رویدادهای سلولی از اتصال به DNA از طریق مسیر سیگنال دهی خاص، گرفته تا كاهش پروتئین هایی كه التهاب را هدف قرار می دهند، تشریح می كند. افراد مبتلا به بیماری های التهابی مزمن مانند آسم، آرتریت و سرطان پروستات كه كمبود ویتامین D دارند ، می توانند از مصرف مكمل های ویتامین D بهره مند شوند تا میزان این ویتامین در بدن آنها به بالای 30 نانوگرم بر میلی لیتر برسد.
محققان سازوكار خاصی را بررسی كردند كه ویتامین D می تواند با استفاده از آن در زمینه ایمنی بدن عمل كند. دانشمندان گلبول های سفید خون انسان را با میزان مختلفی از این ویتامین كشت و سپس آنها را در معرض لیپوپلی ساكارید (LPS) قرار دادند. (LPS) مولكولی است كه در لایه خارجی دیواره باكتریهای كه موجب واكنش التهابی شدید می شود، وجود دارد. سلول هایی كه بدون ویتامین D و یا در محلول حاوی 15 نانوگرم بر میلی لیتر ویتامین D كشت داده شدند میزان زیادی 'سیتوكین IL-6' و 'TNF-alpha ' تولید كردند كه این ها عوامل مهمی در بروز واكنش التهابی هستند. از سوی دیگر سلول هایی كه با 30 نانومتر بر میلی لیتر ویا بیشتر ویتامین D كشت داده شدند به طور چشمگیری واكنش كمتری به LPS نشان دادند. بیشترین میزان مهار التهاب با مصرف 50 نانوگرم بر میلی گرم به دست آمد.
به گزارش ایرنا، محققان با یك سری آزمایش های پیچیده، موقعیت های جدیدی را یافتند كه در آن گیرنده ویتامین D مستقیما به DNA می چسبد و ژنی موسوم به MKP-1 را فعال می كند. این ژن قادر است در التهاب ایجاد شده توسط LPS مداخله كند و آن را كاهش دهد. نتایج این تحقیقات در نشریه Immunology منتشر شده است.

ادامه نوشته

..::::  تشخيص زودهنگام پارکينسون با آزمايش خون  ::::..

پژوهشگران دانشکده لنکستر در بريتانيا، در مطالعه اي نشان دادند که با اندازه گيري شاخصي در خون به نام آلفا سينوکلئين فسفوريله مي‌توان بيماري پارکينسون را در مراحل ابتدايي و بسيار پيش از بروز علايم باليني تشخيص داد. اندازه گيري اين ماده که با يک آزمايش خون ساده امکان‌پذير است، بدين معني است که مي توان افراد در معرض خطر بيماري را حتي قبل از بروز علايم شناسايي کرد. پژوهشگران اين تحقيق ابتدا دريافتند که ميزان آلفا سينوکلئين فسفوريله در بيماران دچار پارکينسون بالاتر از ساير افراد بوده و سپس روش آزمايش ساده‌اي براي اندازه گيري اين ماده در خون طراحي کردند. شناسايي بيماري پارکينسون در مراحل ابتدايي مي‌تواند کمک شاياني به ساخت داروهاي موثرتر در درمان اين بيماري نموده و کيفيت زندگي را در بيماران مبتلا به اين بيماري بهبود بخشد.

ادامه نوشته

..::::  پيشرفت در تشخيص زودهنگام عدم درک فضايي پس از سکته مغزي  ::::..

عدم درک فضايي يک نشانگان رفتاري است که پس از آسيب‌هاي مغزي ايجاد مي‌شود. اين نشانگان شامل ناتواني در مشخص‌كردن محل تحريک، بيان يا پاسخ‌دادن به آن در فضاي سمت مقابل محل صدمه مغزي مي‌شود. پژوهشگران بنياد کسلر و دانشگاه سيتون‌هال، به گزارش يافته‌هاي زودرس اين نشانگان در بيماران دچار سکته مغزي حاد پرداختند. اين پژوهش آشکار كرد که در هفته‌هاي اول پس از سکته مغزي، 30 تا 50 درصد نجات‌يافتگان قادر نيستند وقايعي را که در جهت مقابل محل آسيب مغزي به وقوع مي‌پيوندد، به درستي گزارش كنند يا نسبت به آن واکنش نشان دهند. اين عارضه برخلاف تصور ناشي از نقص بينايي نيست و از اختلال در توجه و نشان دادن واکنش مناسب به محرک‌ها نشات مي‌گيرد. اين نشانگان باعث اختلال شديد حرکت و عملکرد بيمار مي‌شود و ايمني بيمار را با بيشتر كردن احتمال سقوط يا بروزحوادث به مخاطره مي‌اندازد و از نظر عملکردي براي وي ناتواني‌هايي ايجاد مي‌كند. همه عوامل فوق مي‌توانند بهبود بيمار را به چالش بكشند و زمانش را طولاني‌تر كنند. 
اين مطالعه به دليل تمرکز بر بيماران مرحله حاد از ساير بررسي‌هاي قبلي متمايز است. تشخيص زودهنگام اين نشانگان مي‌تواند انجام مداخلات شناختي مناسب را در پي داشته باشد و باعث بهبود وضعيت عملکردي بيمار و کاهش ناتواني طولاني‌مدت وي پس از ابتلا به سکته مغزي شود. بروز اين نشانگان، احتمال ناتواني را پس از بروز سکته مغزي، 2 تا 3 برابر مي‌كند، بنابراين درمان زودرس اين عارضه مي‌تواند فرد را از خطر تبديل شدن به يک انسان زمين‌گير و وابسته نجات دهد و باعث بازگشت وي به زندگي عادي اجتماعي شود.
به گزارش سپید، پژوهشگران در بررسي فوق نشان دادند که مي‌توان براي شناسايي زودرس اين عارضه، از ارزيابي سايکومتريک سود جست. بدون انجام به موقع توانبخشي شناختي اختصاصي، نقايص درکي و واکنشي ادامه يافته و ناتواني عملکردي بيمار دوام خواهد يافت. باوجود اينکه امروزه توجه متخصصان بيشتر به استفاده از روش‌هاي پيشرفته و با تکنولوژي بالا معطوف است، پژوهش فوق نشان داده که مي‌توان با استفاده بهينه از روش‌هاي باليني موجود، بروز اين عارضه را به موقع شناسايي و درمان كرد.

ادامه نوشته