دارو133- دارودرماني افسردگي در مبتلايان به صرع
افسردگي در مبتلايان به صرع به مراتب از بقيه افراد جامعه شايعتر است اما متاسفانه در بسياري از موارد به دليل گزارش نشدن علايم افسردگي از سوي بيمار، اين اختلال تشخيص داده نميشود. دليل ديگر درمان نشدن افسردگي در مبتلايان به صرع، اعتقاد به تشنجزابودن داروهاي ضدافسردگي است. بسياري از ضدافسردگيها آستانه تشنج را پايين ميآورند هر چند يافتهها حاکي است ضدافسردگيها در دوز اندک حتي خاصيت ضدتشنج دارند. همچنين، شواهد نشان دادهاند در صورت مصرف ضدافسردگيها در محدوده دوزاژ درماني، خطر وقوع تشنج اندک است. زمان انتخاب داروي ضدافسردگي براي يک بيمار مبتلا به صرع پزشک درمانگر بايد از تداخلات ميان داروهاي ضدافسردگي و ضدتشنج به خوبي آگاه باشد. بهطور کلي در اين گروه از بيماران مهارکنندههاي انتخابي بازجذب سروتونين، درمان خط اول هستند. افسردگي، شايعترين اختلال همراه در مبتلايان به صرع است و در اين گروه از بيماران در مقايسه با مبتلايان به ساير بيماريهاي مزمن و اختلالات نورولوژيک شدت بيشتري دارد. در بيماران با تشنجهاي راجعه در مقايسه با جمعيت عادي جوامع، ميزان شيوع افسردگي20 تا 55 درصد بيشتر است. در بيماران با صرع کنترلشده، ميزان شيوع افسردگي 3 تا 9 درصد است. افسردگي درمان نشده ممکن است به خودکشي منجر شود. شيوع خودکشي در مبتلايان به صرع حدود 10 برابر ساير افراد جامعه است. تغيير در سطح سروتونين و نورآدرنالين، نقش کليدي در پاتولوژي افسردگي ماژور و صرع ايفا ميکند. در افسردگي ماژور، کتکولامينها (دوپامين، نورآدرنالين و سروتونين) و نوروترانسميترها (گلوتامات و گاما آمينوبوتيريکاسيد) دخالت دارند. بهطور مشابه، برهم خوردن تعادل ميان نوروترانسميترهاي اصلي و کتکولامينها در ناحيه تمپورال باعث افزايش خطر تشنج در بيماران مستعد ميشود. به علاوه، کاهش عملکرد کتکولامين (سروتونرژيک و نورآدرنرژيک) باعث وخيمتر شدن شدت تشنج در برخي از حيوانهاي آزمايشگاهي شده است.